2024 December 11 - چهار شنبه 21 آذر 1403
بخشی از سیره نبوی در اجرای حدود
کد مطلب: ١٣٠٥٣ تاریخ انتشار: ١٧ مرداد ١٤٠٣ - ١٤:٥٢ تعداد بازدید: 147
دروس خارج » فقه الحکومه
بخشی از سیره نبوی در اجرای حدود

(جلسه هشتاد و ششم 30 02 1403)

 
 
 

 

لينک دانلود
  

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیستم

 (جلسه هشتاد و ششم 30  02  1403)

موضوع:  بخشی از سیره نبوی در اجرای حدود

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

در رابطه با آیاتی که دال بر حکومت اسلامی است تعدادی از این آیات را عرض کردیم. این جلسه می خواهیم مباحث قرآنی را جمع بندی بکنیم و روی احادیث مربوط به سیاست از منابع شیعی بپردازیم.

یکی از مسائلی که در قرآن است و دقت بیشتری می خواهد برخورد رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) با پیمان شکنان بود. این ها خیلی قابل دقت است در سوره توبه آیه 12

(وَإِنْ نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ ينْتَهُونَ)

و اگر پيمان های خود را پس از عهد خويش بشکنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان کفر پيکار کنيد؛ چرا که آنها پيمانی ندارند؛ شايد (با شدت عمل) دست بردارند

سوره توبه (9): آیه 12

اگر عهد و پیمانی با مخالفین می بندید و این ها عهد شکنی می کنند و در دین تان طعنه می زنند نمی فرماید همه را بکشید بلکه می فرماید (فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ) آنهایی که سرکرده و محرّک هستند قِوام پیمان شکنی ها به آن ها بستگی دارد آن ها را از میان بر دارید نه همه را.

 مشخص است که نگاه، نگاه حکومتی است.  این نیست مثل قبایلی که حمله می کنند و همه افراد، ریز، درشت، زن، مرد، کوچک و بزرگ را از بین می برند. این نشان می دهد افرادی که در رأس هستند شما این ها را نابود کنید.

 در قضیه جمل هم حضرت امیر وقتی جمل تمام شد فرمودند چشم فتنه را کور کردم. وقتی طلحه و زبیر کشته شدند و بعد قضیه عایشه که ایشان را از بصره به مدینه فرستاد، بعد از او قِوام سپاه عایشه کلاً پاشیده شد. حضرت امیر در لحظات آخر به سپاهیان شان تأکید می کردند به مردم عادی کاری نداشته باشید.

شتری که عایشه سوار شده است آن را بزنید آن اگر بیافتد همه چیز تمام است ولذا اگر این جنگ به همین شکل ادامه پیدا می کرد  طبیعی بود که خیلی بیش از این تلفات داشت.

در جنگ جمل از طرفین چند هزار نفر کشته شدند. چند هزار کشته در یک شبانه روز آمار زیادی است.

ولذا عائشه بعد از جنگ به بصره رفت و تلاش کرد که دوباره فتنه دیگری ایجاد کند حضرت امیر دستور دادند عایشه به مدینه منتقل شود.

در سوره انفال می فرماید:

(وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ)

و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح در آی؛ و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست!

سوره نفال (8): آیه 61

اگر مخالفین آماده صلح بودند پیشنهاد صلح دادند بلافاصله شما هم پیشنهاد صلح شان را بپذیرید. این هم از قدرت نظامی سپاهیان اسلام خبر می دهد و هم این که هدف اسلام از این لشکر کشی، نسل کشی نیست. می خواهد این فتنه ها از بین برود ولی از آن طرف در آیه 58 همین سوره نکته خیلی زیبایی است

(وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يحِبُّ الْخَائِنِينَ)

و هرگاه (با ظهور نشانه ‌هايی،) از خيانت گروهی بيم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگيرانه کنند)، به طور عادلانه به آنها اعلام کن که پيمان شان لغو شده است؛ زيرا خداوند، خائنان را دوست نمي‌دارد!

سوره انفال (8): آیه 58

اگر از افرادی که با شما پیمان بسته اند بوی خیانت را استشمام کردید و احساس کردید نشانه هایی از خیانت است (فَانْبِذْ إِلَيهِمْ عَلَى سَوَاءٍ) به صورت عادلانه به این ها اعلام کنید که پیمان لغو شده است.

 این طور نباشد به صورت غافلگیرانه به این ها حمله کنید نه بلکه بگویید پیمان لغو شد بعد از این دیگر به هیچ وجه با شما پیمانی نداریم.

 در سوره توبه:

(إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ ينْقُصُوكُمْ شَيئًا وَلَمْ يظَاهِرُوا عَلَيكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُتَّقِينَ)

مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بستيد، و چيزی از آن را در حق شما فرو گذار نکردند، و احدی را بر ضد شما تقويت ننمودند؛ پيمان آنها را تا پايان مدتشان محترم بشمريد؛ زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد!

سوره توبه (9): آیه 4

(وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً) اعلام کنید دیگر عهدها و پیمان ها لغو شد و ما هیچ گونه عهد و پیمانی با شما نداریم. ولی تعدادی از مشرکینی که این ها پیمان شکنی نکرده اند و علیه شما هم توطئه نمی کنند (فَأَتِمُّوا إِلَيهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ) به این ها نشان بدهید بحث مبارزه با دشمن انتقام و نسل کشی و نابود کردن طرف مقابل نیست.

اسلام دنبال این است که حتی با مشرکین زندگی مسالمت آمیز داشته باشد و مادامی که آن ها حرکاتی بر ضد زندگی مسالمت آمیز ندارند نباید نسبت به آن ها کوچک ترین عملیاتی انجام بشود.

معمولاً نسبت به رسول اکرم صحبت می کنیم نبی رحمت، مظهر رحمت، رحمةً للعالمین خیلی خوب است ولی من احساس می کنم این طور تعبیر از رسول اکرم در حق رسول اکرم جفا است. رسول اکرم مظهر اسماء و صفات الهی است که ما در دعای افتتاح هم می خوانیم:

«وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَة»

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج3، ص108

همچنین در آیه دیگر دارد:

(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ)

محمد (صلی الله علیه وآله) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛

سوره فتح (48): آیه 29

یا برخوردهایی که رسول اکرم در طول عمرشان داشتند رحمةً للعالمین بودن رسول اکرم و ... یا در مکه، قریشی که 21 سال با اسلام جنگیده بود، 13 سال در مکه و 8 سال در مدینه وقتی به آن جا رفتند بعضی از صحابه می گفتند:

          «اليوم يوم الملحمة **   اليوم تسبى الحرمة»

پیامبر فرمود این طور نگویید بگویید:

«اليوم يوم المرحمة»

شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ، محقق/ مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل‏، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، قم‏: 1404ق، ج17، ص272

و حتی ابو سفیانی که سر کرده این ها بود منزلش را مأمن قرار دادند که هر کس به منزل ابو سفیان برود در امان است.

ولی از آن طرف این طور نبود که این رحمت شامل همه بشود در کتاب های زیادی آمده است در سیره ابن هشام، تاریخ طبری و ... من دیدم آقای سید جعفر مرتضی از مجموع این ها یک بحث خوبی در آورده است می گوید:

«إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) أهدر دم عدد من الأشخاص لأمور صدرت منهم، قد يصل عددهم إلى عشرين ، بين رجل وامرأة . وقد أمر « صلى الله عليه وآله » بقتلهم، ولو كانوا متعلقين بأستار الكعبة وهم : 1 - عبد العزى بن خطل (عبد الله بن خطل) . 2 - عبد الله بن سعد بن أبي سرح . 3 - عكرمة بن أبي جهل . 4 - الحويرث بن نقيدر . 5 - مقيس بن صبابة . 6 - هبار بن الأسود . 7 - الحويرث بن الطلاطل الخزاعي . 8 - كعب بن زهير . 9 - وحشي بن حرب . 10 - سارة مولاة عمرو بن هاشم بن المطلب، بن عبد مناف . 11 - هند بنت عتبة . 12 - أرنب، مولاة ابن خطل . 13 - فرتنا . قينة لابن خطل . 14 - قريبة . قينة أخرى لابن خطل . 15 - أم سعد. 16 - صفوان بن أمية . 17 - الحارث بن هشام . 18 - زهير بن أمية ، أخو أم سلمة زوج الرسول « صلى الله عليه وآله ». 19 - عبد الله بن ربيعة . 20 - زهير بن أبي سلمى

الصحيح من سيرة النبي الأعظم (صلی الله علیه واله وسلم)؛ نويسنده: السيد جعفر مرتضى العاملي (وفات: معاصر)، ناشر: دار الحديث للطباعة والنشر - قم – ايران: 1426 - 1385 ش، ج23، ص9

حدود بیست نفر بودند که پیامبر فرمودند: اگر به پرده کعبه هم آویزان بودند این ها را بکشید. یعنی همان (فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ) آن افرادی که در طول عمرشان جنایت های ویژه انجام داده بودند برای این که این افراد از بین بروند و بعدا کارهایی که آن ها کرده بودند تکرار نشود. اسامی آنها را مفصل آورده است. تعدادی زن بودند مثل هند بنت عتبه، أرنب، فرتَنا، قینه و ....

این ها نشان می دهد رسول اکرم «وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَة» هستند.

پرسش:

از بعضی ها گذشتند مثل وحشی یا هند

پاسخ:

در رابطه با وحشی یا هند، أسد الغابه ابن اثیر که تا حدودی تقریباً دقیق تر از دیگر کتاب های تاریخی است و مقداری بدون تعصب قضایا را مطرح می کند بر خلاف ابن عبد البر و ... این هایی که معمولاً تعصب دارند از وحشی نقل می کند

«فلما قَدِمتُ مكة عَتَقْتُ. ثم أقمتُ بمكة حتى افتتحها رسولُ الله، فهرَبتُ إلى الطائف، فكنت بها. فلما خرجَ وفدُ أهل الطائف إلى رسول الله صلى الله عليه وسلّم ليسلموا»

تا آن جایی که بعد از فتح مکه فرار کردم به طائف رفتم مدتی آن جا بودم به طوری که:

«ضاقت عليّ الأرضُ وقلت: ألحق بالشام أو باليمن، أبو بِبعض البلاد. فإني لفي ذلك إذ قال لي رجل: ويحك إنه ولله ما يقتل أحداً من الناس دَخَل في دينه»

زمین با همه وسعتش به من تنگ شد گفت به شام یا یمن بروم به این نتیجه رسیدم که خودم را به پیغمبر برسانم و توبه کنم

«فلما قال لي ذلك خرجتُ حتى قدمتُ على رسول الله صلى الله عليه وسلّم المدينةَ، فلم يَرُعه إلا وأنا قائم على رأسه ، أشهد شهادةَ الحق، فلما رآني قال: وحشي؟ قلت: نعم. قال: اقعد فحدثني كيف قتلتَ حمزة. فحدثتُه كما حدثتُكما. فلما فَرَغْتُ من حديثي»

...تا آن جایی که یک دفعه چشم حضرت به من افتاد و شهادت گفتم فرمود چه کسی هستی؟ گفتم وحشی هستم حضرت فرمود بنشین، حضرت فرمود به این شکل آمدی

«قال: ويحك غَيِّب وجهك عني، فلا أراك»

از جلوی چشم من دور شو!

أسد الغابة في معرفة الصحابة؛ اسم المؤلف: عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ج5،‌ٌ456

هبّار ابن أسود که شتر زینب دختر پیغمبر را رم داده بود به همین شکل وقتی فرار می کند جزء کسانی بود که پیامبر اکرم او را مهدور الدم اعلام کرده بودند تا این که خدمت رسول اکرم می آید می گوید:

«فقال: السلام عليك يا رسول الله، إني أشهد أن لا إله إلا الله وأنك رسول الله، ولقد هربت منك في البلاد وأردت اللحوق بالأعاجم، ثم ذكرت عائدتك وفضلك وبرك وصفحك عمن جهل عليك»

فرار کردم می خواستم به کشورهای عجم بروم پناهنده شوم کرم و بخشش تو را یاد آور شدم این مانع شد که به کشورهای عجم پناهنده شوم خدمت شما آمدم

«وكنا يا رسول الله أهل شرك، فهدانا الله عز وجل بك، وأنقذنا بك من الهلكة، فاصفح عن جهلي وعما كان يبلغك عني، فإني مقر بسوء فعلي، معترف بذنبي. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: قد عفوت عنك، وقد أحسن الله بك حيث هداك للإسلام، والإسلام يجب ما كان قبله»

كتاب المغازي؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عمر بن واقد الواقدي الوفاة: 207 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424 هـ - 2004 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد عبد القادر أحمد عطا، ج2، ص281

یا در رابطه با عکرمة ابن أبی جهل که از کسانی بود که مهدور الدم اعلام شده بود می گوید در کشتی بودیم کشتی به تلاطم افتاد در آن جا گفتم:

«لم ينجيني في البحر إلا الإخلاص ما ينجيني في البر غيره اللهم إن لك عهدا إن أنت عافيتني مما أنا فيه أني آتي محمدا حتى أضع يدي في يده»

با خدای عالم عهد کردم خدایا من را از غرق شدن نجات بدهی خدمت رسول اکرم می روم دستم را در دست او قرار می دهم

«فلأجدنه عفوا كريما»

بعد پیش عثمان رفت مخفی شد جالب این جا است وقتی عثمان، عکرمه را پیش رسول اکرم برای بیعت آورد سه مرتبه عکرمه گفت یا رسول الله می خواهم بیعت کنم رسول اکرم تأمل کردند بعد از سه مرتبه بیعت کرد.

المصنف في الأحاديث والآثار؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235، دار النشر: مكتبة الرشد - الرياض - 1409، الطبعة: الأولى، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ج 7، ص 404

یا عبد الله ابن أبی سرح جز کاتبین وحی بود وقتی عثمان او را آورد حضرت تأمل کرده فرمود من سکوت کردم .

السير الكبير؛ اسم المؤلف: محمد بن الحسن الشيباني الوفاة: 198هـ، دار النشر: معهد المخطوطات - القاهرة، الطبعة:، تحقيق: د. صلاح الدين المنجد، ج2، ص504

معاویة ابن مغیرة کسی که حمزه را مثله کرده بود به عثمان پناهنده شد سپس پیش پیغمبر آمد.

«قال النبي إن معاوية أصبح قريبا ولم يبعد فاطلبوه فطلبه زيد بن حارثة وعمار فأدركاه بالحماة فقتلاه وهذا معاوية جد عبد الملك بن مروان بن الحكم لأمه»

الكامل في التاريخ؛ اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ، الطبعة: ط2، تحقيق: عبد الله القاضي، ج2، ص58

معاویة ابن مغیرة کسی بود که بینی حضرت حمزه را مثله کرده بود بعضی از قطعات بدنش را به هند داده بود هند با قطعات بدن حضرت حمزه (سلام الله علیها) گردبند درست کرده بود خیلی درد آور بود. در این جا هم رسول اکرم به هیچ وجه وساطت عثمان را قبول نکردند توسط عمار یا زید ابن حارثه به قتل رسید این طور موارد هم ما داریم.

یا در رابطه با عقبة ابن ابی مُعیط و نصر ابن حارث، پیغمبر قبول نکردند امیر المؤمنین (سلام الله علیه) اقدام کردند.

این طور قضایا هم بوده است. رسول اکرم در مواردی که نیاز به رحمت بود رحمت اعمال کردند. تمام قریش منتظر بودند رسول اکرم همه را از دم شمشیر بگذراند.

 وقتی خانه ابو سفیان محل امن شد همه مشرکین یک نفس راحتی کشیدند. از آن طرف هم تعدادی که جزء فتنه گرها بودند و کارهایی کرده بودند قلب پیغمبر به درد آمده بود در این طور موارد برای این که عبرتی باشد «نکالاً للعالمین» باشد رسول اکرم سخت گیری کرده است.

در هر صورت...

می خواهیم بگوییم رسول اکرم هفتاد، هشتاد درصد رحمةً للعالمین است لا شک ولا ریب ولی بیست درصد هم «أشداء علی الکفار ونقمة للمجرمین» است.

وقتی می خواهیم رسول اکرم را معرفی کنیم به آن گونه ای که هست معرفی کنیم نه بر خلاف حقیقت و آنطور که مردم خوش شان بیاید بگوییم رحمةً للعالمین بوده است. بله در این که رحمةً للعالمین بودند حتی از این که کفار ایمان نمی آورند ناراحت است خدای عالم به ایشان تسلّی می دهد که چرا برای اینکه مردم ایمان نمی آورند به خودت سخت می گیری و ناراحت هستی تمام این ها بوده ولی این طور برخوردهای تند هم از رسول اکرم وجود داشته است.

موردی صحیح بخاری دارد در کتاب های ما مرحوم نوری در مستدرک آورده است. در حاشیه مستدرک هم ندیدم از کجا بود «روینا عن ابی عبد الله» یک قریشی از مخزومیه دزدی کرده بود حضرت فرمود باید دستش بریده شود مردم آمدند گفتند یا رسول الله این از یک قبیله شریف است اگر حد بر او جاری کنید قومش دلسرد می شوند. رسول اکرم فرمود حتماً باید این حد اجرا بشود البته یک حرف غلطی در بخاری آمده است که:

«لو أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ سَرَقَتْ لَقَطَعْتُ يَدَهَا»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1282، ح3288

قطعاً همچنین تعبیری نسبت به حضرت زهرا درست نیست یا تعبیری که نسبت به امام حسن و امام حسین است این ها فراتر از این قضایا هستند که بخواهد مثال زده بشود.

 ولی در مستدرک می گوید:

«إِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِمِثْلِ هَذَا»

در گذشتگان این چنین بود

«كَانُوا يُقِيمُونَ الْحُدُودَ عَلَى ضُعَفَائِهِمْ وَ يَتْرُكُونَ أَقْوِيَاءَهُمْ وَ أَشْرَافَهُمْ فَهَلَكُوا»

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسين بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج‏18، ص7

در گذشته اگر افرادی از مستضعفین دزدی می کردند یا خلاف می کردند حد جاری می شد ولی اگر اشراف بودند از این ها گذشت می کردند و همین باعث هلاکت آن ها شد. ولذا حضرت دستور داد بر آن زن مخزومیه باید حد جاری شود.

پرسش:

فرضاً مثال می زنند آن شدت عمل است مثال می زند اگر پسر من بود هم همین کار را می کردم.

پاسخ:

فرق می کند حضرت صدیقه طاهره، عصمت کبری دارد نسبت به حضرت زهرا مثال زدن نادرست است. یعنی مقام حضرت زهرا فراتر از چنین مثال زدنی است.

پرسش:

اصلا این قضیه را در حدیث نداریم؟

پاسخ:

در منابع شیعه نیست اگر هم باشد مثل قضیه پرده خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که رسول اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند دیدند پرده زر بافی انداخته است حضرت ناراحت شده رفتند حضرت زهرا پرده را فرستاد.

 گفتیم این روایت اصلا سندی ندارد همه این ها به کتاب داود ابن سلیمان مسند امام الرضا بر می گردد هیچ مدرکی نیست بر این که داود ابن سلیمانی خدای عالم آفریده است یا خیر؟

پرسش:

استاد ببخشید! این مثال، مثل مثال قرآن است که به پیامبر دارد می گوید:

(وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَينَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ، لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيمِينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ)

اگر او سخني دروغ بر ما مي‌بست، ما او را با قدرت مي‌گرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع مي‌کرديم

سوره الحاقه (69): آیات 44 تا 46

پاسخ:

آن یک بحث دیگری است (وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَينَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ، لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيمِينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ) می خواهد بگوید این قرآن لا شک ولا ریب همه از جانب خدای عالم است ولی این که بگوییم اگر امام حسن و امام حسین _نعوذ بالله_دزدی کنند دست شان را قطع می کنم اگر حضرت زهرا دزدی کند این مثال برای این ها سنگین است.

پرسش:

استاد! لو امتناعیه است

پاسخ:

مقام حضرت صدیقه طاهره فراتر از این ها است اگر سندش صد در صد صحیح باشد بنده جرأت قرائتش را هم ندارم.

پرسش:

این مطلب محدث نوری یک قاعده عقلی می تواند بیاورد مثل این که ظلم پایدار نمی ماند استناد کردند اگر سند هم نداشته باشد می توانیم استناد کنیم

پاسخ:

بله این مسئله به قول شما عقلی است می گوید این که اگر از قوم شریف باشد نباید حدود و قصاص باشد ولی اگر از قوم دونی بود باید اجرا شود.

نسبت به حضرت صدیقه طاهره، امام حسن و امام حسین عرض کردم بنده جرأت نمی کنم سندش هم صحیح باشد اصلاً مقام این ها خیلی بالاتر از این است که ما چنین تعبیری را بخواهیم به کار بگیریم.

آقای سید جعفر مرتضی (رحمه الله) نیز درباره این روایت و عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها مطالبی دارند.

مرتضی، سید جعفر، (متوفای 1441 هـ)، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج23، صص162-163، ناشر : دار الحديث للطباعة والنشر – قم، الطبعه الأولى، سال چاپ : 1426 - 1385 ش

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

  




Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها