درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیست و یکم

 (جلسه هفتاد و یکم  29 11  1403)

موضوع:  برگ هایی از مظلومیت امیر المومنین سلام الله علیه

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

پرسش:

استاد ببخشید! قبر عایشه کجا است؟

پاسخ:

بقیع است خودش می گوید:

«ادفنوني مع أزواجه فدفنت بالبقيع رضي الله عنها»

سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج2، ص193

پرسش:

روایتی می گویند عایشه توسط معاویه در چاه انداخته شد با الاغش با هم دفن شد آن را می خواهید چه کار کنید؟ معاویه شخصاً‌ او را کشت

پاسخ:

معلوم نیست. شاید مسموم شده باشد از معاویه بعید نیست مسمومش کرده باشد ولی این که در چاه افتاده باشد معلوم نیست.

پرسش:

یعنی عایشه با حکومت یزید مخالف بود؟

پاسخ:

یزید را درک نکرد قبل از یزید مرد.

پرسش:

زمانی که معاویه می خواست یزید را روی کار بیاورد می گویند ایشان مخالفت کرد.

پرسش 2:

چون اختلاف عایشه با معاویه در رابطه با خلافت یزید است معاویه وقتی مردم را دعوت به بیعت می کند عایشه با او مخالفت می کند.

پاسخ:

بله عایشه جزء مخالفین بود در آن هیچ شکی نیست.

پرسش:

پس عایشه کشته نشده است!

پاسخ:

کشته هم شده باشد، ابوبکر چه شد؟! به مرگ طبیعی از دنیا رفت؟! خودشان دارند «سمّ ابوبکر» مسموم شد چه کسی مسموم کرد؟ اجنه!

 سعد ابن عباده را ترور کردند گفتند چه کسی کشت؟ گفتند اجنه او را کشتند! اجنه مظلوم و غیر مدافع هستند زبان ندارند بگویند ما نکشتیم!

 

«قالت عائشة رضي الله عنها وكانت تحدث نفسها أن تدفن في بيتها مع رسول الله صلى الله عليه وسلم وأبي بكر فقالت إني أحدثت بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم حدثا ادفنوني مع أزواجه فدفنت بالبقيع هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 4، ص 7، ح6717

«قالت عائشة وكانت تحدث نفسها أن تدفن في بيتها فقالت إني أحدثت بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم حدثا ادفنوني مع أزواجه فدفنت بالبقيع رضي الله عنها»

سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج2، ص193

این هم دروغ است که پیغمبر اکرم در بیت عایشه دفن شد. پیامبر در بیت عائشه دفن نشد همان طور که در صحاح آمده سوال می کنند بیت عایشه کدام جهت بود؟ گفتند به طرف شام بود می گوید درش از چه نوع بود؟ می گوید از درخت کاج بود، این در دو لنگه بود یا یک لنگه بود؟ گفتند یک لنگه بود.

شما تصور کنید بلا تشبیه بلا تشبیه این جا مسجد النبی است قبله، مشرق، جنوب و مغرب مشخص است. بیت نبی مکرم طرف مشرق است الان قبر مبارک شان هم آن جا است پشتش منزل حضرت زهرا (سلام الله علیها) است بیش از دویست و چهل متر است.

 یعنی منزل پیغمبر و منزل امیر المؤمنین قسمت شرق مسجد به طرف بقیع و دَر آن به طرف غرب باز می شود. خانه عایشه، ام السلمه و ... طرف جنوب مسجد بود درشان به طرف شام (شمال) باز می شد پس خانه عایشه بیت رسول اکرم نیست.

پرسش:

بیت النبی را بیت خودش می دانست چون در قصه شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) گفت اجازه نمی دهم «البیت بیتی»

پاسخ:

«البیت بیتی» را برای این گفت که می خواست بگوید ارثیه من است ابن عباس گفت: «لك التسع من الثمن»

«وأنشأ إبن عباس رضي الله تعالى عنهما يقول: تجملت تبغلت وإن عشت تفيلت لك التسع من الثمن»

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 22، ص 7

تو از این بیت یک هشتم از یک نهم ارث می بری! یعنی خانه پیغمبر یک هشتمش بین نُه زن تقسیم می شد. حساب کنید خانه پیغمبر، یک هشتم در میان نُه زن تقسیم بشود یکی از زن ها عایشه است.

             لَكِ التُّسْعُ مِنَ الثُّمْنِ * فَبِالْكُلِّ تَحَكَّمْتِ‏

مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)؛ نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد ناشر: علامه، ج‏4، ص44

پرسش:

زن از غیر منقول ارث نمی برد

پاسخ:

اصلا فعلا به آن هم ما کار نداریم. تعبیر ابن عباس این است: «لَكِ التُّسْعُ مِنَ الثُّمْنِ، فَبِالْكُلِّ تَحَكَّمْتِ‏»

«قالت عائشة وكانت تحدث نفسها أن تدفن في بيتها فقالت إني أحدثت بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم حدثا»

مراد از «أحدَثتُ» بدعت هایی که در برابر حضرت امیر گذاشتند.

«ادفنوني مع أزواجه فدفنت بالبقيع رضي الله عنها»

ذهبی می گوید:

«قلت تعني بالحدث مسيرها يوم الجمل فإنها ندمت ندامة كلية وتابت من ذلك على أنها ما فعلت ذلك إلا متأولة قاصدة للخير كما اجتهد طلحة بن عبيد الله والزبير بن العوام وجماعة من الكبار رضي الله عن الجميع»

سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج2، ص193

حاکم نیشابوری در جلد 4، صفحه 9 همین را می آورد می گوید «هذا حدیثٌ صحیحٌ علی شرط شیخین» یعنی شرایط صحیح بخاری و مسلم را دارد.

تقاضایی که از دوستان دارم این است مطالبی که می گیرند در فایل هایی ذخیره و طبقه بندی کنند خیلی از روزها دوستان سوالات متفرقه می کنند من تلاش می کنم عین عبارت با تصویر کتابش را بیاورم این نمونه را در حوزه غیر از بنده و چهار، پنج تا از شاگردانم هیچ یک از اساتید دیگر نتوانستند انجام دهند چون زحمت دارد.

بعضی وقت ها تصویر گرفتن از کتاب ها بسیار وقت گیر است، رنگی کردن این ها مصیبتی است بعضی وقت ها خراب می شود. تصویر کتاب و لینک دادنش هیچ، گاهی همین رنگ کردنش برای ما وقت گیر است. ان شاء الله اگر بشود بحث فن مناظره را شروع کنیم در آن جا فنون و راهکارهایی را خدمت عزیزان عرض می کنم که مقداری روی طبقه بندی اطلاعات دوستان حساس باشند.

چون مطالب می آید و می رود هیچ فایده ای ندارد، عمرمان را تلف می کنیم مطالبی می شنویم و یادداشت می کنیم بعد از پنج، شش ماه نمی دانیم این مطالب کجا است.

 هفته قبل جایی روایتی دیدم خیلی خوشم آمد حضرت امیر (سلام الله علیه) قضیه بعد از خلافت را مطرح می کند می فرماید:

«أَقْرَحُ مَا وَرَدَ عَلَى قَلْبِي»

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص372

قضیه سقیفه و غصب خلافت قلب من را به درد آورد این تعبیر را ندیده بودم برایم خیلی عجیب بود در یکی از فایل ها قبلاً‌ داشتم اضافه کردم سه روز می گشتم فایلش را پیدا نمی کردم. شاید دو،‌ سه ساعت وقت گذاشتم تا توسلی به اهل بیت پیدا کردم کتابی که مطالعه کردم یادم امد نام آن کتاب چه بود. در کتاب عبارت را دیدم، دیدم روایتی بود که در مدرسه امام خمینی در رابطه با آقایان صفری آورده بودیم ولی به این قسمتش توجه نداشتیم!

پرسش:

جنابعالی مباحث امامت را دسته بندی کردید؟

پاسخ:

همه را دسته بندی کردم. بحث اهل بیت، شبهات ، بحث حضرت خدیجه، بحث خمس، شبهات متفرقه بعد بحث امامت و ائمه را جدا کردم امام باقر، امام جواد یعنی برای هر کدام از این ها به اندازه ده ساعت حرف دارم از همه اش را هم تصویر گرفتم.

 مخصوصاً از امام رضا (سلام الله علیه) تمام آن چه مربوط به حضرت رضا (سلام الله علیه) است دسته بندی کردم. به عنوان نمونه آراء علما اهل سنت فی الإمام الرضا، خلاصة التهذیب التهذیب در رابطه با علی ابن موسی الرضا

«وهو أحد الأئمة الاثني عشر كان سيد بني هاشم في زمانه»

الوافي بالوفيات؛ اسم المؤلف: صلاح الدين خليل بن أيبك الصفدي الوفاة: 764 ، دار النشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م، تحقيق: أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ج22، ص154

کتاب ثقات ابن حبان، تمام تلاشم این است مطلبی پیدا می کنم بلافاصله دسته بندی می کنم. در مورد امامت درسنامه و ...، امامت در سنت تمام این ها را دسته بندی کردم

«انت خلیفتی»، «امام المتقین»، خلیفتین، وصیت، ثقلین، مرجعیت علمی، آیه تطهیر، غدیر، تمام بحث هایی که مربوط به امامت در سنت است آوردم. امامت در قرآن آیه ولایت، ابلاغ، اکمال، الراسخون، اولی الامر، تطهیر.

در رابطه با آیه ابلاغ آن چه که مربوط به آیه ابلاغ است همه را طبقه بندی کردم. هر سوالی بکنید فایلش هم یادم نباشد عبارت هایش در ذهنم است.

این تعبیر خیلی درد آور است وقتی این عبارت را دیدم سه_ چهار ساعت به شدّت متأثر شدم. روایتش مفصل است از خصال شیخ صدوق تصویر گرفتم یک یهودی خدمت حضرت امیر می آید سوالاتی می کند حضرت در ضمن صحبت هایش می فرماید:

«وَ اخْتَصَّتْ بِهِ آرَاؤُهُمْ مِنْ غَيْرِ مُنَاظَرَةٍ لِأَحَدٍ مِنَّا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَوْ مُشَارَكَةٍ فِي رَأْيٍ أَوْ اسْتِقَالَةٍ لِمَا فِي أَعْنَاقِهِمْ مِنْ بَيْعَتِي فَعَلُوا ذَلِك‏»

در سقیفه رفتند آن جا مشغول شدند

«وَ أَنَا بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم مَشْغُولٌ وَ بِتَجْهِيزِهِ عَنْ سَائِرِ الْأَشْيَاءِ مَصْدُودٌ فَإِنَّهُ كَانَ أَهَمَّهَا وَ أَحَقَّ مَا بُدِئَ بِهِ مِنْهَا فَكَانَ هَذَا يَا أَخَا الْيَهُودِ أَقْرَحُ مَا وَرَدَ عَلَى قَلْبِي»

دردناک ترین چیزی که بر قلب من وارد شد قضیه سقیفه بود

«مَعَ الَّذِي أَنَا فِيهِ مِنْ عَظِيمِ الرَّزِيَّةِ»

با این که رحلت نبی مکرم رزیه یعنی یک مصیبت جانکاه سختی بود

«وَ فَاجِعِ الْمُصِيبَةِ وَ فَقْدِ مَنْ لَا خَلَفَ مِنْهُ إِلَّا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَصَبَرْتُ عَلَيْهَا»

عبارت، عبارت خیلی درد آوری است «فَكَانَ هَذَا يَا أَخَا الْيَهُودِ أَقْرَحُ مَا وَرَدَ عَلَى قَلْبِي» این ها را حضرت می گوید صحابه هم آن جا نشسته اند از صحابه سوال می کند

«فَقَالَ أَ لَيْسَ كَذَلِكَ»

همه صحابه پاسخ می دهند.

«قَالُوا بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ»

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص372

پرسش:

عبارت شاید باید مربوط به رحلت پیامبر باشد.

پاسخ:

نه به طور کلی می گوید این ها رفتند «وَ اخْتَصَّتْ بِهِ آرَاؤُهُمْ مِنْ غَيْرِ مُنَاظَرَةٍ لِأَحَدٍ مِنَّا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَوْ مُشَارَكَةٍ فِي رَأْيٍ أَوْ اسْتِقَالَةٍ لِمَا فِي أَعْنَاقِهِمْ مِنْ بَيْعَتِي» با این که پیغمبر از همه این ها بیعت گرفته بود «فَعَلُوا ذَلِكَ» سقیفه رفتند انجام دادند «وَ أَنَا بِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم مَشْغُولٌ» تا آن جایی که می گوید «فَكَانَ هَذَا يَا أَخَا الْيَهُودِ» این کاری که انجام دادند «أَقْرَحُ مَا وَرَدَ عَلَى قَلْبِي...لِمَا فِي أَعْنَاقِهِمْ مِنْ بَيْعَتِي» بحث، بحث بیعت، بیعت شکستن و حضور در سقیفه است. عبارت خیلی درد آوری است این عبارت را بنده ندیده بودم.

 یکی، دو سال پیش در مدرسه امام خمینی در رد حرف های بی اساس آقای صفری فروشانی پنج جلسه داشتیم من جمله همین بود ایشان ادعا کرده بود در غدیر، بیعتی نداشتیم همه این ها دروغ است که بیعتی در غدیر باشد! من حدود چهل و یک روایت در رابطه با بیعت آوردم و بیست و دو روایت نقض بیعت آوردم.

ایشان می گوید در غدیر نه بیعت بود و نه نقض بیعت. بیست و چهار روایت صحیح در رابطه با انجام بیعت در غدیر، بیست و چهار تا روایت صحیح و مؤید آوردیم. بیست و چهار روایت، تعداد کمی نیست . از سه روایت که می گذرد می گویند روایت مستفیض است!

در هر صورت ...

بارها عرض کردم مشکل اساسی ما شبهاتی است که خودی های ما دارند مطرح می کنند.

پرسش:

یکی از علمای اهل سنت گفت روز غدیر امیر المؤمنین نبود

پاسخ:

بله همه شان دارند ابن کثیر دمشقی، بیهقی و ... می گویند امیر المؤمنین در غدیر نبود یکی، دو تا نیست.

 فرض تعبیری که شما گفتید الان من در فایل های طبقه بندی شده سرچ کنم ملاحظه بفرمایید "عدم حضور علی در غدیر" عرض کردم وقتی مطلب طبقه بندی بشود به راحتی می شود آورد.

 طحاوی در شرح مشكل الآثار کتاب درسی حوزه های علمیه اهل سنت است در کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان کتاب درسی مطرح است با تحقیق شعیب الأرنؤوط، جلد 5، صفحه 16

«وَذَكَرَ أَنَّ عَلِيًّا عليه السلام لم يَكُنْ مع النبي صلى الله عليه وسلم في خُرُوجِهِ إلَى الْحَجِّ من الْمَدِينَةِ الذي مَرَّ في طَرِيقِهِ بِغَدِيرِ خُمٍّ لأَنَّ غَدِيرَ خُمٍّ إنَّمَا هو بِالْجُحْفَةِ»

شرح مشكل الآثار؛ اسم المؤلف: أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة الطحاوي الوفاة: 321هـ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بيروت - 1408هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، ج5، ص16

عضد الدین ایجی (خبیث) می گوید:

«ولأن عليا لم يكن يوم الغدير مع النبي فإنه كان باليمن»

كتاب المواقف؛ اسم المؤلف: عضد الدين عبد الرحمن بن أحمد الإيجي الوفاة: 756هـ، دار النشر: دار الجيل - لبنان - بيروت - 1417هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد الرحمن عميرة، ج3، ص602

جرجانی به همین شکل.

این خیلی عجیب است یک دفعه این است آدم دروغی می گوید یک محملی هم دارد اینها (علمای اهل سنت) قطعاً صحیح بخاری را خوانده اند صحیح بخاری، حدیث 1651

«عن أَنَسِ بن مَالِكٍ رضي الله عنه قال قَدِمَ عَلِيٌّ رضي الله عنه على النبي صلى الله عليه وسلم من الْيَمَنِ فقال بِمَا أَهْلَلْتَ قال بِمَا أَهَلَّ بِهِ النبي صلى الله عليه وسلم فقال لَوْلَا أَنَّ مَعِي الْهَدْيَ لَأَحْلَلْتُ وزاد محمد بن بكر عن بن جريج قال له النبي صلى الله عليه وسلم بما أهللت يا علي قال بما أهل به النبي صلى الله عليه وسلم قال فأهد وامكث حراما كما أنت»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج2، ص131

«قَدِمَ عَلِيٌّ رضي الله عنه على النبي صلى الله عليه وسلم من الْيَمَنِ» امیر المؤمنین روز چهارم یا پنجم ذی الحجة از یمن وارد مکه شد «فقال بِمَا أَهْلَلْتَ قال بِمَا أَهَلَّ بِهِ النبي صلى الله عليه وسلم» نیت احرام من به همان نیتی بود رسول اکرم انجام داده بود.

 بعضی شبهات را آدم می بیند واقعاً‌ جا داشته باشد آدم شاخ در می آورد. روایت دیگر صحیح مسلم، حدیث 1218

«وَقَدِمَ عَلِيٌّ من الْيَمَنِ بِبُدْنِ النبي صلى الله عليه وسلم فَوَجَدَ فَاطِمَةَ رضي الله عنها مِمَّنْ حَلَّ وَلَبِسَتْ ثِيَابًا صَبِيغًا وَاكْتَحَلَتْ فَأَنْكَرَ ذلك عليها فقالت إِنَّ أبي أَمَرَنِي بهذا قال فَكَانَ عَلِيٌّ يقول بِالْعِرَاقِ فَذَهَبْتُ إلى رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مُحَرِّشًا على فَاطِمَةَ لِلَّذِي صَنَعَتْ مُسْتَفْتِيًا لِرَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فِيمَا ذَكَرَتْ عنه فَأَخْبَرْتُهُ أَنِّي أَنْكَرْتُ ذلك عليها فقال صَدَقَتْ صَدَقَتْ مَاذَا قُلْتَ حين فَرَضْتَ الْحَجَّ قال قلت اللهم إني أُهِلُّ بِمَا أَهَلَّ بِهِ رَسُولُكَ قال فإن مَعِيَ الْهَدْيَ فلا تَحِلُّ قال فَكَانَ جَمَاعَةُ الْهَدْيِ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج2، ص888، ح1218

اصلاً امیر المؤمنین قربانی رسول اکرم را روز منا از یمن آورد دید حضرت زهرا از احرام بیرون آمده لباس رنگی پوشیده، سرمه هم زده «فَأَنْكَرَ ذلك عليها» چون قبل از حجة الوداع قانون این بود هر کس وارد مکه می شد ولو دو ماه قبل از حج باید در احرام می ماند تا روز هشتم به عرفات و منا می رفت قربانی، طواف و تقصیر می کرد از احرام بیرون می آمد حق نداشت از احرام بیرون بیاید.

 رسول اکرم در حجة الوداع این قانون دوران جاهلیت را برداشت فرمود: هر کس به حج آمد یک عمره انجام می دهد طواف می کند سعی بین صفا و مروه انجام می دهد تقصیر می کند از احرام بیرون می آید. با این کار تمام آن چه که برای محرم حرام بود حلال شد.

تا یوم الترویة روز هشتم دوباره احرام می بندند، ماندن در صحرای عرفات، منا و سه روز بعد برمی گردند محرم می شوند و از احرام بیرون می آیند.

 لذا می گوید «فَأَنْكَرَ ذلك عليها» زهرا جان قانون این بود کسی مکه می آید تا روز سیزدهم، چهاردهم نباید از احرام بیرون بیاید

«فقالت إِنَّ أبي أَمَرَنِي بهذا»، صحیح بخاری و صحیح مسلم می گوید امیر المؤمنین قربانی رسول اکرم را از یمن آورد، آدم نمی داند چه بگوید! آتش جهنم برای این ها کم است!

یک شبهه ای است حداقل یک چیزی می گویند یک محملی هم دارد ولی یک دفعه در صحیح بخاری ده، دوازده روایت که امیر المؤمنین از یمن آمد آمدند از امیر المؤمنین شکایت کردند و ... رسول اکرم خطبه ای خواند فرمود:

«لَا تَشْكُوا عَلِيّاً فَوَ اللَّهِ إِنَّهُ لَخَشِنٌ فِي ذَاتِ اللَّه‏»

مناقب آل أبي طالب عليهم السلام( لابن شهرآشوب)؛ نويسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏ (وفات مؤلف: 588 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: علامه‏، قم‏ 1379 ق‏، ج2، ص110

«لاَ تَشْكُوا عَلِيًّا فَوَاللَّهِ انه لأَخْشَنُ في ذَاتِ اللَّهِ أو في سَبِيلِ اللَّهِ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج3، ص86

مجموع این ها نزدیک به بیست روایت است با همه این حال می گوید: «لم یکن علي في الغدیر»! چه کسی می گوید؟! ابو جعفر طحاوی متوفای 321 معاصر کلینی، در کتاب شرح مشکل الآثار، جلد 5، صفحه 16؛ یا عضد الدین ایجی که جزء قهرمانان کلام اهل سنت است یعنی اگر ایجی را بردارند برای اهل سنت کلامی ندارند. همان طوری که اگر مثل شیخ مفید را از شیعه بردارند شیعه در کلام حرفی برای زدن ندارد.

 میر شریف جرجانی در شرح مواقف، بیهقی ، ابن کثیر دمشقی و ... دو، سه نفر را برای نمونه آوردیم.

 عمده شبهات این ها روی عداوتی است که با حضرت امیر دارند یعنی تصور می کنند حرفی زدند مردم (عذر می خواهم) مثل خودشان گاو و گوسفند هستند هر چه گفتند می گویند: چشم! یک نفر نیست بگوید آقای عضد الدین ایجی چرا این مطلب را آوردی؟ عضد الدین ایجی متوفای 756 است یعنی از این قضیه ششصد، هفتصد سال گذشته است. آقای ایجی! صحیح بخاری و صحیح مسلم را ندیدی؟! چرا داری بی اساس و به دروغ حرف می زنی؟!

 به تعبیر شیخ صدوق (رضوان الله علیه) انسان همه مشکلات و مصائب قیامت را حاضر است تحمل کند محکمه امیر المؤمنین را مشاهده کند که این ها چه پاسخی در برابر این ناجوانمردی ها دارند؟ یکی از مسائلی است که قلب آدم را به درد می آورد باید انسان ده ها شبانه روز برای مظلومیت علی گریه کند.

خدا می داند بعضی وقت ها چیزهایی در تاریخ می بینم کامپیوتر را می بندم در را هم می بندم کسی صدایم را نشنود با صدای بلند گریه می کنم. به قدری مظلومیت امیر المؤمنین درد آور است عزیزترین عزیز آدم از دنیا برود این طور از ته دل داد نمی نزد گریه کند که انسان برای مظلومیت علی گریه می کند. بعضی وقت ها می گویم خوشا به حال آن هایی که خیلی در بحث ولایت وارد نشدند از این چیزها خبر ندارند. انسان هر چه جلوتر می رود مظلومیت امیر المؤمنین بیشتر قلب آدم را به درد می آورد که این ها با حصرت علی چه کار کردند؟ حضرت علی با شما چه کرده بود؟ چه هیزم تری به شما فروخته بود که این چنین با قساوت و عداوت علیه ایشان وارد میدان شدید.؟!

عضد الدین ایجی، ادله خلافت شیعه را یکی یکی نقض می کند مطالب ایشان را تیمارستان برای دیوانه های زنجیری بخوانید به شما می خندند. یعنی عبارت هایش به قدری سخیف است چشمش را بسته و دهانش را باز کرده هر چه به دهانش آمده نوشته است. آن وقت در رابطه با خلافت ابی بکر یک عبارت هایی به کار می برد به قول معروف: «الغريق يتشبّث بكلّ حشيش‏»

خودش هم بعضی وقت ها تردید می کند می گوید این را دیگران گفتند ما هم داریم می گوییم. کسی که قهرمان علم کلام است واقعاً هم مسلّط است در مسئله کلام عضد الدین ایجی حرف برای زدن دارد کاری به بی انصافی هایش نداریم. ولی در مسائل کلامی به کتاب مواقف مراجعه کنید همچنین شریف جرجانی شرح أمثله و صرف میر را نوشته این ها در مسائل کلامی حرف برای زدن دارند.

پرسش:

712 و 719 مردم در جهل و بی سوادی بودند کسی متن را نگاه نمی کرد از تعصب و جهل مردم استفاده کردند رواج دادند. الان در این زمان هم نود درصد مردم این ها را نمی دانند نشنیدند که بدانند.

پاسخ:

بحث سر این است که گاهی یک نفر شتر چران بیابان های ریاض حرفی می زند آدم خیلی ناراحت نمی شود ولی کسی که تمام مصادر روایی در دستش است این شخص، نه یک بار بلکه شاید صدها بار صحیح بخاری و صحیح مسلم را زیر و رو کرده است.

 روایات شان را نگاه کنید وقتی برای ابوبکر استدلال می کنند مشخص است کل احادیث در دست شان است.

پرسش:

(وَلَا يزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا)

و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمی ‌افزايد.

سوره اسراء (17): آیه 82

پاسخ:

عرض کردم:

(مَنْ يضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِي لَهُ وَيذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يعْمَهُونَ)

هر کس را خداوند (به جرم اعمال زشتش) گمراه سازد، هدايت کننده‌اي ندارد؛ و آنها را در طغيان و سرکشي‌شان رها مي‌سازد، تا سرگردان شوند!

سوره اعراف (7): آیه 186

(خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ)

خدا بر دلها و گوش های آنان مهر نهاده؛ و بر چشم هایشان پرده ‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

سوره بقره (2): آیه 7

خیلی درد است.

 شاید حواله همین است این بحث ها بیاید عزیزان مقداری احساس کنند این بحث ها ضروری است.

آغاز بحث...

 در رابطه با این که، این ها می گویند امیر المؤمنین خودش را خلیفه نمی دانست عرض کردیم در مصادر شیعه و سنی حدود صد و پنجاه روایت داریم که حدود پنجاه روایت از حضرت امیر علیه السلام است چون می گویند خلیفه پیغمبر بودند پیغمبر فرمود تو خلیفه هستی.

حدود پانزده روایت در منابع اهل سنت است و غالب این روایات اهل سنت، روایت صحیح است یعنی از این پانزده روایت می شود ده تا روایت صحیح جدا کرد که امیر المؤمنین خلیفه رسول الله بود یعنی با واژه خلیفه آمده است. یکی از این ها روایت ابن عباس که ده تا از فضائل حضرت امیر را در جمع تعدادی از افرادی که در مسجد النبی بودند برای شان مطرح می کنند یکی از این ها بحث لیلة المبیت است جلسه قبل توضیح دادیم.

 بحث لیلة المبیت در اسد الغابة ابن اثیر جزری متوفای 630،‌ جلد 4، صفحه 98

«فبات على فراشه يفديه بنفسه»

خواست نفس خودش را فدا کند. بعد دارد خدای عالم به جبرئیل و میکائیل گفت من بین شما اخوت برقرار کردم. عمر یکی از شما را طولانی تر از دیگری قرار دادم کدام یک حاضر هستید از عمرتان کاسته بشود به عمر دیگری افزوده بشود؟ هیچ کدام حاضر نشدند گفتند عمری که به ما دادی حاضر هستیم تا آخرین لحظه عمر را داشته باشیم بعد فرمود:

«أفلا كنتما مثل علي بن أَبي طالب؟ آخيت بينه وبين نبيي محمد، فبات على فراشه، يفديه بنفسه ويؤثره بالحياة، اهبطا إِلى الأَرض فاحفظاه من عَدُوِّهِ. فنزلا»

امیر المؤمنین در رختخواب پیغمبر خوابید و خودش را فدای پیغمبر کرد این ها بالای سر امیر المؤمنین آمدند

«فكان جبريل عند رأْس عَلِيّ، وميكائيل عند رجليه، وجبريل ينادي: بَخٍ بَخٍ من مثلك يا ابن أَبي طالب يباهى الله عز وجل به الملائكة؟ فأَنزل الله عز وجل على رسوله، وهو متوجه إِلى المدينة في شأْن على: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)»

أسد الغابة في معرفة الصحابة؛ اسم المؤلف: عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ج4، ص113

خدا دارد با این فداکاریت به ملائکه مباهات می کند.

 (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)

بعضي از مردم (با ايمان و فداکار، همچون علي (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودي خدا مي‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.

سوره بقره (2): آیه 207

اگر بی انصافی بگوییم به بی انصافی توهین است اگر -اجلّکم الله- بگوییم خر یا سگ به خر و سگ توهین است یعنی فراتر از مسئله حمار

(فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ)

مثل او همچون سگ (هار) است

سوره اعراف (7): آیه 176

سال 55 کرمانشاه منبر می رفتیم بعد از ماه رمضان به سنندج رفتیم هر چه پول داشتیم، پشت و داخل ماشین را پر از کتاب های اهل سنت کردیم . از جمله این کتابها اسد الغابة بود. در این کتاب «فَبَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ» را بصورت دست نویس تحریف کرده بودند به «فَبالَ عَلی فِراشِه»! -نستجیر بالله- نقطه ت را حذف و تبدیل به لام کرده بودند! «فبال علی فراشه یفدیه بنفسه»

تحریف کردند به -نستجیر بالله- بر رختخواب پیغمبر بول کرد!

اسد الغابة اصلی می گوید «فَبَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ يَفْدِيهِ بِنَفْسِه» این «فَبَاتَ» را «فَبالَ عَلی فِراشِه» کرده اسمش را چه می خواهید بگذارید؟ بگوییم (فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ) یقین داریم سگ فردای قیامت از ما گلایه می کند.

در حدیث سدّ الأبواب شاید پنجاه روایت داریم که :

«عن بن عَبَّاسٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَمَرَ بِسَدِّ الْأَبْوَابِ إلا بَابَ عَلِيٍّ»

الجامع الصحيح سنن الترمذي؛ اسم المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي الوفاة: 279، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت...، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون، ج5، ص641

نبی مکرم وقتی به مدینه رفتند هر کدام از صحابه از منزل شان دری به سمت مسجد باز کرده بودند وقت نماز از در منزل شان وارد مسجد می شدند دستور آمد رسول اکرم تمام درها را ببند جز در علی ابن ابی طالب.

 علیه پیغمبر غوغا به پا کردند قیامت به پا کردند که چرا پیغمبر به غیر از در خانه حضرت علی علیه السلام همه درها را بست؟! حتی عباس عموی پیغمبر هم اعتراض کرد یا رسول الله در من را بستی ولی در علی را باز گذاشتی. پیغمبر به مسجد آمد و فرمود:

« مَا أَنَا سَدَدْتُ أَبْوَابَكُمْ وَ فَتَحْتُ بَابَ عَلِيٍّ، وَ لِكُنَّ اللَّهَ فَتَحَ بَابَ عَلِيٍّ وَ سَدَّ أَبْوَابَكُمْ»

المسترشد في إمامة عليّ بن أبي طالب عليه السلام؛ طبرى آملى كبير، محمد بن جرير بن رستم (وفات: ق 4)، محقق / مصحح: محمودى، احمد، ناشر: كوشانبور، ص 448

خدا بود درهای شما را بست در خانه علی (علیه السلام) را باز گذاشت ده ها روایت نسائی، مستدرک، ابن حجر و ... دارد دیدند هیچ کاری نمی توانند کنند حدیث جعل کردند: در صحیح بخاری دارد که پیغمبر فرمود:

«سُدُّوا عَنِّي كُلَّ خَوْخَةٍ في هذا الْمَسْجِدِ غير خَوْخَةِ أبي بَكْرٍ»!

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص178، ح455

خوخه به زبان محلی به معنای باجه است. آن زمان بالای پشت بام ها پنجره نبود سوراخ های گِرد درست می کردند شیشه می گذاشتند پنجره هم نبود. سر انسان به زحمت داخل این سوراخ ها می رود عرب به این خوخه می گوید، پیغمبر فرمود تمام خوخه ها را ببندید جز خوخه ابی بکر! آدم نمی داند بخندد یا گریه کند؟! به این ها چه بگوید؟!

جالب است ابن تیمیه خبیث که آقای کورانی -خدا رحمتشان کند- می گفتند در خیلی از شدائد با لعن ابن تیمیه حاجت می گیرم و مشکلم بر طرف می شود. ابن تیمیه در منهاج السنه جزء 5، صفحه 35 می گوید: پیغمبر فرمود «سُدُّوا عَنِّي كُلَّ خَوْخَةٍ في هذا الْمَسْجِدِ غير خَوْخَةِ أبي بَكْرٍ» در مقابل این، شیعه ها اضافه کردند «سَدّوا کُلّ بَابٍ إلا بَابَ عَلِيٍّ»! می گوید حدیث سد الأبواب را در برابر سد خوخه ابوبکر، شیعه ها درست کردند!

«قوله وسد الأبواب كلها إلا باب علي فإن هذا مما وضعته الشيعة على طريق المقابلة فإن الذي في الصحيح عن أبي سعيد عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال في مرضه الذي مات فيه إن أمن الناس علي في ماله وصحبته أبو بكر ولو كنت متخذا خليلا غير ربي لاتخذت أبا بكر خليلا ولكن أخوة الإسلام ومودته لا يبقين في المسجد خوخه إلا سدت إلا خوخه أبي بكر ورواه ابن عباس أيضا في الصحيحين ومثل قوله أنت وليي في كل مؤمن بعدي»

منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج5، ص35

شیعه ها این را جعل کردند به خاطر این که مقابله کنند با حدیثی که از پیغمبر آمد «لا یبْقِینَّ في المسجِد خوْخَةٌ إِلّا سُدَّت غَيْرَ خَوْخَةِ أَبي بكر»، چقدر دردناک است ! تازه طلبکار هم شده می گوید شیعه ها این را درست کردند!

باید به او گفت: اگر این حدیث را شیعه ها درست کردند پس در کتاب های اهل سنت، در صحاح اهل سنت، در سنن نسائی، سنن ترمذی، صحاح اهل سنت است چه کار می کند؟! مستدرک حاکم تعلیقی بر صحیح بخاری و مسلم است.

پرسش:

سد ابواب را برای ابوبکر هم جعل کردند.

پاسخ:

بله بعد از جعل حدیث خوخه دیدند خوخه جور در نمی آید برای ابوبکر سدّ الأبواب را هم جعل کردند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته