2025 July 16 - چهار شنبه 25 تير 1404
لیلة المبیت فضیلتی مسلّم برای حضرت امیرالمومنین علیه السلام
کد مطلب: ١٣١٨٥ تاریخ انتشار: ٣٠ فروردين ١٤٠٤ - ١٩:٢٣ تعداد بازدید: 167
دروس خارج » فقه الحکومه
لیلة المبیت فضیلتی مسلّم برای حضرت امیرالمومنین علیه السلام

(جلسه هفتادم 28 11 1403)

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیست و یکم

 (جلسه هفتادم  28 11  1403)

موضوع:  لیلة المبیت فضیلتی مسلّم برای حضرت امیرالمومنین علیه السلام

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

سلام علیکم ورحمة الله و برکاته، در خدمت دوستان هستیم.

پرسش:

آیا در تشهد نماز شهادت ثالثه داریم؟

پاسخ:

نه، ما متعبّد هستیم تغییرش خلاف و مبطل نماز است به عنوان ذکر انسان هر کجا می تواند هر حرفی را بزند از اول تا آخر

(اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ)

ما را به راه راست هدايت کن...

سوره فاتحه (1): آیه 6

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص178

به عنوان ذکر اشکال ندارد اما اگر کسی بخواهد به عنوان جزءیت شهادت ثالثه را در تشهد بگوید جایز نیست است.

آغاز بحث...

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؛ سوالی که بعضی از عزیزان در رابطه با آیه غار داشتند جلسه قبل به آن اشاره شد اما ناتمام ماند کل بزرگان اهل سنت، عمده شان مثل ابن عطیه می گوید:

«وقال جمهور الناس الضمير عائد على النبي صلى الله عليه وسلم وهذا أقوى»

المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز؛ اسم المؤلف: أبو محمد عبد الحق بن غالب بن عطية الأندلسي الوفاة: 546هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - لبنان - 1413هـ- 1993م، الطبعة: الاولى، تحقيق: عبد السلام عبد الشافي محمد، ج3، ص36

وهبه زحیلی از بزرگان الازهر و از مفسرین نامی است کتابی به اسم التفسیر الوسیط دارد می گوید:

«الضمير عائد على النبي صلى الله عليه وسلم»

التفسير الوسيط، وهبة بن مصطفى الزحيلي، الناشر: دار الفكر – دمشق، الطبعة : الأولى - 1422 هـ، ج1، ص863،

 

حدود ده – دوازده نفر از بزرگان اهل سنت و مفسرین شان همه دنبال این هستند که ضمیر به نبی مکرم برمی گردد.

مرحوم طباطبایی هم می گوید:

«والدليل على رجوع الضمير في قوله: (فأنزل الله سكينته عليه) إلى النبي صلى الله عليه وآله وسلم»

چرا؟

«رجوع الضمائر التي قبله وبعده إليه صلى الله عليه وآله وسلم كقوله: (إلا تنصروه) و (نصره) و (أخرجه) و (يقول) و (لصاحبه) و (أيده)»

الميزان في تفسير القرآن؛ تأليف: العلامة السيد محمد حسين الطباطبائي قدس سره، ناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية في قم المقدسة، ج9، ص280

 (إلا تنصروه) به نبی مکرم برمی گردد. (نصره) به نبی مکرم برمی گردد و (أخرجه) ضمیر به نبی مکرم برمی گردد. و (لصاحبه) باز به نبی مکرم برمی گردد و (أيده) باز به نبی مکرم برمی گردد.

شش تا ضمیر است پنج ضمیر به نبی مکرم برمی گردد آن وقت ما بگوییم (فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيهِ) به ابوبکر برمی گردد؟!  این خلاف عقل و منطق است الا این که کسی بخواهد عقیده خودش را بر سیاق آیه مقدم است.

پرسش:

سیاق حجت است؟

پاسخ:

بله، آن جایی که قرینه ای بر خلاف سیاق نباشد سیاق حجت است.

سومین مطلبی که ابن عباس در رابطه با حضرت امیر مطرح می کند بحث لیلة المبیت است. در رابطه با این که حضرت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در جای پیغمبر خوابید به امر رسول الله هم خوابید در آن هیچ شک و شبهه ای نیست.

برخی اهل سنت شبهه می کنند و می گویند آیا حضرت امیر المؤمنین وقتی می خواست در لیلة المبیت بجای پیامبر صلی الله علیه و آله بخوابد می دانست که خطری متوجه او نخواهد شد و در نهایت سالم خواهد ماند یا نمی دانست؟ اگر می دانست خطری متوجه او نمی شود خوابیدن بجای پیامبر اکرم برای ایشان فضیلت نیست اگر نمی دانست علم غیب ائمه شما (شیعه) زیر سوال می رود!

در پاسخ می گوییم: اگر همین را پیغمبر به ابوبکر گفته بود هیچ خطری متوجه تو نیست این جا بخواب. آیا می خوابید؟! آیا این قدر اعتماد به فرمایش پیغمبر داشت؟! اولاً مطیع پیغمبر بودن یک فضیلت است چه خطری باشد چه نباشد و علاوه برآن، وقتی که جای پیغمبر خوابید به قدری سنگ، چوب و ... بر سر آقا امیر المؤمنین ریختند حدّ و حساب نداشت و تا صبح حضرت امیر المؤمنین را سنگ باران کردند.

پرسش:

بعد از این که فهمیدند پیامبر نیست این کار را کردند؟

پاسخ:

نه، نمی دانستند پیامبر نیست حضرت امیر المؤمنین از رختخواب بیرون آمد متوجه شدند پیغمبر نیست. دارد که به حضرت سنگ می زدند حضرت امیر المؤمنین «کان یتزوّر» به خودش می پیچید. گفتند وقتی قبلا به پیغمبر سنگ می زدیم حضرت به خودش نمی پیچید چرا امشب پیغمبر به خودش دارد می پیچید؟! یعنی این سنگ ها به قدری کاری بود به بدن مقدس حضرت امیر المؤمنین می خورد حضرت از شدت درد به خود می پیچید آیا همین فداکاری را دیگران حاضر بودند انجام دهند؟! پیغمبر اکرم می فرماید (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) هفت، هشت بار نبی مکرم چنین فرمود ولی ابوبکر باز می ترسید! بحث ابوبکر یار همیشه محزون را در سایت ولی عصر ارواحنا فداه ببینید آن جا دوستان ما در آیه غار بطور مفصل کار کرده اند.

از این همه گذشته آیه شریفه (به نظر همه مسلمانان) در مقام مدح و فضیلت حضرت امیر سلام الله علیه است. هر چه بود خدای عالم از این خوابیدن به عنوان یک فضیلت بزرگ تعبیر کرده همین فضیلت بزرگ (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ) دلیل بر این است که بالاترین مقام را برای حضرت امیر المؤمنین، خدای عالم در نظر گرفته است.

(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)

بعضی از مردم (با ايمان و فداکار، همچون علی (علیه السلام) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (صلی الله علیه واله وسلم)، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می ‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.

سوره بقره (2): آیه 207

پرسش:

از آیه معلوم است که حضرت می دانست (مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ)

پاسخ:

(مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ) دارد معامله می کند مشخص است که برای دفاع از نبی مکرم جان خود را دارد فدا می کند شاید خدای عالم در آن جا به مصلحت، علم را از او برداشت اگر می دانست (مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ) معنا ندارد. یعنی دارد با خدا معامله می کند نفس و جان خودش را می فروشد سلامتی پیغمبر را به دست بیاورد.

پرسش:

می توانیم بگوییم برای حضرت فرقی نمی کرد چه می دانست شهید بشود یا نشود بالاخره این جا می خوابید.

پاسخ:

بله در آن هیچ شک و شبهه ای نیست. البته این ها تابع ارادة الله هستند خدای عالم اراده کند این ها می دانند اراده نکند نمی دانند. یکی از فضائلی که برای اهل بیت قائل هستیم این است که اراده شان تابع ارادة الله است.

(وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا)

و شما هيچ چيز را نمی ‌خواهيد مگر اينکه خدا بخواهد، خداوند دانا و حکيم بوده و هست!

سوره انسان (76): آیه 30

روایاتی که در علم غیب آمده است آن جا هم به این مضمون است «إِذَا أَرَادَ اللَّه عَلِمنا»، این تعبیر در روایات هم آمده است خدای ناکرده این ها خدا نیستند این ها عبد، مطیع و عین ربط به خدا هستند. همان طوری که صور ذهنی ما عین ربط به ما هست یک لحظه غفلت کنیم صور ذهنی مان می رود ائمه (علیهم السلام) نسبت به ذات اقدس ربوبی عین صور ذهنی ما است (بلا تشبیه) می گویند

«التشبیة یُقرّبُ مِن وجهٍ و یُبَعِدُ مِنْ ألفٍ»

پرسش:

پس بر این مبنا می شود این فضائل برای کسی دیگری غیر اهل بیت علیهم السلام قرار بگیرد با این وجود اگر اراده خدا باشد این ها مطیع اراده خدا باشند جبر می شود.

پاسخ:

اراده دو نوع است یک اراده تکوینی و دیگری اراده تشریعی است اراده تشریعی مثل نماز است متعلق به افعال مکلفین است

«إن الله یرید أن یطهرکم»

در وضو خدای عالم می خواهد با وضو گرفتن پاک بشوید «یرید الله»‌ این اراده، اراده تشریعی است اراده تشریعی به فعل مکلف تعلق می گیرد. اراده تکوینی به ارادة الله تعلق می گیرد

(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می ‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی ‌درنگ موجود می ‌شود!

سوره یس (36): آیه 82

در آن جا اراده تکوینی، تخلف ناپذیر است در این قضایا:

(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)

مشخص است این اراده، اراده تشریعی است تکوینی نیست که تخلف ناپذیر باشد یعنی حضرت امیر المؤمنین می توانست نخوابد اما رفت خوابید و مجبور نبود آن جا بخوابد این که خدای عالم می تواند اراده کند یک لحظه علمش را بردارد خدای عالم «فعال ما یشاء» است.

پرسش:

پیامبر علت خوابیدن را به حضرت فرموده بود؟

پاسخ:

بله فرمود اگر تو بخوابی خدای عالم جان مرا حفظ می کند.

پرسش:

آیا فرمود که مشرکین چنین قصدی دارند؟

پاسخ:

بله، در دار الندوة تصمیم گرفتند که از هر قبیله ای یک نفر بیاید و پیغمبر را بکشد چون از هفت، هشت قبیله هستند قبیله پیامبر نمی توانند قصاص کنند مجبور هستند به دیه راضی بشوند جمع می شویم دیه پیغمبر را می دهیم! نتیجه این بود.

حضرت امیر سلام الله علیه علم داشتند که اگر بخوابند جان پیامبر صلی الله علیه و اله حفظ می شود.

پرسش:

یک شبهه ایجاد می شود و آن اینکه حضرت می دانست بعد از پیامبر خلیفه است بنابراین اتفاقی برایش نمی افتد رفت آن جا خوابید.

پاسخ:

این همان شبهه ای است که برخی اهل سنت اشعری دارند. روایت خیلی زیبایی در کمال الدین است روایت، روایت خیلی مفصلی است سعد ابن عبد الله اشعری می گوید من آدم خوش لهجه ای بودم نسبت به کتب اهل سنت... بودم و نسبت به مذهب امامیه تعصب داشتم مثالب ائمه آن ها را مطرح می کردم مناظره می کردم تا روزی

«بُلِيتُ بِأَشَدِّ النَّوَاصِبِ مُنَازَعَة»

با یکی از نواصب خیلی شدید

«وَ أَطْوَلِهِمْ مُخَاصَمَةً وَ أَكْثَرِهِمْ جَدَلًا وَ أَشْنَعِهِمْ سُؤَالًا وَ أَثْبَتِهِمْ عَلَى الْبَاطِلِ قَدَماً»

هر چه بدها داشتند آن ناصبی به تنهایی داشت! او به من گفت

«هَذَا الصِّدِّيقَ الَّذِي فَاقَ جَمِيعَ الصَّحَابَةِ بِشَرَفِ سَابِقَتِهِ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ مَا أَخْرَجَهُ مَعَ نَفْسِهِ إِلَى الْغَار»

پیغمبر ابوبکر را با خودش به غار برد به خاطر این که علم داشت خلافت بعد از او برای ابوبکر است اگر نمی برد شاید کشته می شد و خلافت بعد از خودش با خلاء مواجه می شد لذا حضرت علی را بجای خود خواباند تا:

«إِنْ قُتِلَ لَمْ يَتَعَذَّرْ عَلَيْهِ نَصْبُ غَيْرِهِ»

اگر حضرت علی کشته شد کسی دیگری می شود جای حضرت علی خلیفه بشود ولی اگر ابوبکر کشته بشود دیگر کسی نیست جای ابوبکر را بگیرد! ولذا پیغمبر ابوبکر را با خودش برد!

گفت من از پاسخ آن ناصبی عاجز ماندم تا یک روزی خدمت حضرت امام عسکری (سلام الله علیه) آمدم قصد داشتم از حضرت سوال کنم جوابش چه است؟ دیدم حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) دو، سه سالشان بود قبل از این که سوال کنم فرمود:

«يَا سَعْدُ وَ حِينَ ادَّعَى خَصْمُكَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم لما [مَا] أَخْرَجَ مَعَ نَفْسِهِ مُخْتَارَ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِلَى الْغَارِ إِلَّا عِلْماً مِنْهُ أَنَّ الْخِلَافَةَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ»

پاسخ همان سوال در مناظره بین من و آن ناصبی را فرمود

«فَهَلَّا نَقَضْتَ عَلَيْهِ دَعْوَاهُ»

آیا جواب نقضی ندادی

«بِقَوْلِكَ أَ لَيْسَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم الْخِلَافَة بَعْدِي ثَلَاثُونَ سَنَةً»

پیامبر فرمود: خلافت بعد از من سی سال است و این سی سال بر مبنای عمر این چهار خلیفه است اگر این طور است پیغمبر فرمود «الْخِلَافَة بَعْدِي ثَلَاثُونَ سَنَةً» اگر بنا بر این بود

«فَكَانَ الْوَاجِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) أَنْ يُخْرِجَهُمْ جَمِيعاً عَلَى التَّرْتِيب‏ إِلَى الْغَار»

كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على (تاريخ وفات مؤلف: 381 ق‏‏)، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏2، ص ص454

باید هر چهار تا را با خودش می برد «إِلَی الْغَار» اگر ابوبکر را برد عمر کشته می شد جای خلیفه دوم خالی می ماند عمر را با ابوبکر می برد عثمان مانده بود باز جای خلیفه سوم خالی می ماند اگر سه تا را می برد حضرت امیر المؤمنین کشته می شد باز «الْخِلَافَةُ بَعْدِي ثَلَاثُونَ سَنَة» این فرمایش پیغمبر به هم می خورد.

 بعد می گوید رفتم با او مناظره کردم دوباره این را گفتم تا مبهوت شد کاملاً واضح و روشن است اهل سنت هر آن چه که در توان شان بوده در رابطه با آیه غار مطرح کرده اند. این هم فرمایش حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) در دو، سه سالگی شان است.

پرسش:

مطلبی که فرموده بودید خدای متعال در آن لحظه علم را از حضرت گرفته بود.

پاسخ:

می گوییم شاید علم هم داشت آیا علم داشتن به انسان جرأت می دهد همچنین خطری انجام بدهد؟ آتش روشن است پیغمبر می فرماید: شما داخل آتش برو نمی سوزی دل و جرأتش را داری داخل آتش بروی؟!

 این که می رویم بحث دیگری است این که دل و جرأت داشته باشیم به فرمایش پیغمبر اعتماد کنیم  همین که به فرمایش پیغمبر اعتماد کرد آن جا خوابید خودش بالاترین فضیلت است. علم هم داشت بر این که کشته نمی شود اعتماد به فرمایش پیغمبر برایش فضیلت است.

علاوه بر این که این: (مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ)، (یشْرِی) یک امر اختیاری است متعلق به افعال مکلف است یعنی می توانست «لا یشری» باشد اما (یشْرِی) شد همین بالاترین فضیلت است.

پرسش:

در مورد امام صادق (علیه السلام) یکی از صحابه اش داخل آتش رفت

پاسخ:

بله، معرفت شان خیلی بالا بود. بحث سر این است آیا معرفت ما در حدی است که اگر امام معصوم بفرماید فلان کار را انجام بده، ما انجام می دهیم یا نمی دهیم؟

مرحوم میرزا جواد آقای ملکی در کتاب المراقبات در صفحات اول می گوید می خواهید برای امام حسین روضه بخوانید خواندن چیزهایی که در مقتل ها است هنر نیست خوب است اما روضه واقعی این است که با تمام وجودت بگو آقا جان ای کاش در کربلاء بودم به جای حضرت علی اکبر بچه های من را قطعه قطعه می کردند زنده می شدند دوباره قطعه قطعه می کردند.

ای کاش آن تیری که به گلوی حضرت علی اصغر خورد به چشم و قلب من و فرزندانم می خورد ای کاش به جای عزیزان تو زن و بچه من به اسارت می رفتند می گوید ببین این را با تمام وجود می توانی بگویی یا نه؟

 اگر با تمام وجود و با اعتقاد می توانی بگویی، این فضیلت و روضه خوانی واقعی است. اگر نه می بینی از صمیم دلت نمی آید همان روضه هایی که در مقتل ها است همان ها را بخوان. این خیلی هنر است ما بگوییم یا حسین:

«أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُ مَلَائِكَتَهُ وَ أنبیائِهِ»

ای کاش خدا بر من منت می گذاشت در کربلا بودم به جای یکبار، هزاران بار قطعه قطعه می شدم اما فرزندت حضرت علی اکبر از خواب بیدار نمی شد. آیا حاضر هستیم با تمام وجود «أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُ مَلَائِكَتَهُ» بگوییم؟ اگر خلاف گفتیم این «اشهد الله» گردن مان را بزند.

خوب است معرفت ما به مرحله ای برسد چیزهایی که می گوییم واقعاً از صمیم از دل مان بر خیزد نه لقلقه زبان باشد از امروز می خواهید برای امام حسین روضه بخوانید واقعاً می توانید چنین تصوری کنید یا نه؟

شخصی می گفت:

«يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما»

شبی خواب دید در کربلا است امام حسین فرمود: به جنگ برو! گفت آقا جان اسب ندارم! حضرت فرمود: علی اکبر! اسب برایش بیاور اسب آوردند گفت شمشیر ندارم شمشیر دادند گفت سپر ندارم سپر آوردند گفت زره ندارم زره آوردند.

بعد همسرش دید این شخص از خواب بلند شد در اتاق می دود! گفت مرد! دیوانه شدی؟! گفت آخرین لحظه امام حسین اسب، شمشیر و همه چیز داد ولی خدا پدر حضرت زینب را بیامرزد امام حسین را صدا کرد من فرار کردم!

ما در میدان این طوری هستیم! فقط اهل ادعا هستیم!

 یا کسی می گفت دوست دارد خدمت حضرت ولی عصر (اروحنا فداه) برسد شب در خواب دید حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) جلوی در خانه اش آمدند. عرض کرد: آقا جان بفرمایید در خدمت تان هستیم آقا فرمود: منزلی که شما هستید پول این منزل را از پول نا مشروع دادی این جا نمی آیم. گفت آقا جان اجازه بدهید فرشی بیاورم دم در بیاندازم حضرت فرمود: آن فرشی هم که خریدی از پول چنین و چنان بود. گفت اجازه بدهید همسرم بیاید عبای شما را ببوسد حضرت فرمود: شما خواهر و برادر رضاعی هستید! دید همه درها بسته است گفت: سید! از این جا می روی یا داد بزنم دزد آمده است!

ما مرد میدان خالی بندی هستیم در ذهن مان یک چیزهایی درست می کنیم ولی اگر این ها را عملیاتی کنیم آن هنر است.

باید معرفت ها را بالا ببریم چون فردا حضرت تشریف آوردند درهای توبه برای مان بسته می شود

(لَا ينْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ)

يا در ايمان شان عمل نيکی انجام نداده ‌اند، سودی به حال شان نخواهد داشت!

سوره انعام (6): آیه 158

یکی از تأویلات این آیه برای ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه است. کار ما طلبه ها بعد از آمدن حضرت سخت است. باید خودمان را آماده کنیم از خدا بخواهیم:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا‏ مِنَ الرَّاضِينَ بِفِعْلِه‏»

**

«وَ اجْعَلْنَا فِي حِزْبِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ الرَّاضِينَ بِفِعْلِه‏»

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، طوسى، محمد بن الحسن‏، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة – بیروت، ج‏1، ص 415

اگر فرمود شما صلاحیت نداری این لباس را داشته باشی می گوییم چشم سمعاً و طاعتاً. اگر فرمود خانه ات را باید به بیت المال واگذار کنی سمعاً و طاعتاً. ازدواج شما با این همسرتان مشکل دارد باید متارکه کنید سمعاً و طاعتاً.

 همه این ها را در نظر بگیریم ببینیم آیا واقعاً حاضر هستیم مطیع حضرت باشیم؟ با همه این حال برای فرج حضرت حاضر هستیم دعا کنیم که حضرت بیاید ولی به ضرر منِ قزوینی باشد آیا حاضر هستم یا نه حاضر نیستم بلکه فرج حضرت را می خواهم تا خودم به جایی برسم!

خدا بیامرزد آیت الله العظمی بهجت را یک سالی که خصوصی خدمت شان بودیم شاید دویست بار از زبان ایشان شنیدیم می گفتند برای فرج دعا می کنید بلافاصله برای فرج خودتان هم دعا کنید معلوم نیست حضرت بیاید ما در کدام صف باشیم در صف کنار حضرت یا مقابل حضرت؟! این را با تمام وجود می گفتند. بدن آدم می لرزید الان که به یاد خود من آمد، متأثر شدم.

این جمله را در جلسات خصوصی می فرمودند.

 لذا خواندن زیارت آل یاسین و سوره یس و هدیه آن به حضرت یکی از عواملی است که ان شاء الله ما را در مسیری قرار می دهد که کارها و افعال مان قبل از ظهور و بعد از ظهور مرضیّ آقا حضرت ولی عصر باشد. دوستان از زیارت آل یاسین و سوره یس غفلت نکنند این دو را هر روز بعد از نماز صبح هر تعقیبی را خواستند ترک کنند ولی این دو را ترک نکنند.

اگر حال دارند زیارت آل یاسینی که کفعمی در مصباح الزائر، سیخ طوسی در مصباح المتهجد، ابن مشهدی در مزار کبیر  دارد و علامه مجلسی در بحار چاپ ایران جلد 99 نقل کرده اند، را بخوانند. چهار، پنج صفحه است ولی یک دنیا معارف در آن خوابیده است.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى‏ وَ الْمَسْمَع‏»

سلام بر شما آقایی که همه چه را می بینی و همه صداها را می شنوی

«فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنْهُ إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل‏، وَ الْقَضَاءُ الْمُثْبَتُ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ مَشِيَّتُكُمْ، وَ الْمَمْحُوُّ مَا لَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ سُنَّتُكُمْ.»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج99، ص93

آیه شریفه:

(يمْحُو اللَّهُ مَا يشَاءُ وَيثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ)

خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات می ‌کند؛ و «ام الکتاب» [= لوح محفوظ] نزد اوست!

سوره رعد (13): آیه 39

این جا می گوید «وَ الْقَضَاءُ الْمُثْبَتُ» آن است که علم و اراده شما به آن تعلق گرفته است «وَ الْمَمْحُوُّ مَا لَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ سُنَّتُكُمْ.» تعبیر خیلی سنگینی است هضمش شاید برای ما خیلی سخت باشد.

 شاید نزدیک به بیست مورد اوصافی که خدای عالم در قرآن به خودش نسبت داده در این زیارت و زیارت جامعه به ائمه نسبت داده شده است. همان که این ها مظهر اتم تمام صفات جمال و جلال الهی هستند روایت امیر المؤمنین (سلام الله علیه)

«مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر ، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج26، ص1

یعنی عین معرفة الله است «مَعْرِفَةُ اللَّهِ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ» بحار، جلد 26، صفحه 1، حدیث 1. این حدیث تقریباً شانزده، هفده صفحه است. عبارت های خیلی سنگینی دارد.

این را همان فردی که آیت الله العظمی بهجت می گفتند دوستی دارم خدمت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می رسد ایشان می فرمودند از حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) شنیدیم که حدیث نورانیت حضرت امیر المؤمنین واقعیت دارد از زبان حضرت امیر المؤمنین صادر شده است. اگرچه به ظاهر سند آن چنانی ندارد اما تصحیح سندی دارد که لا شک و لا ریب است.

 لذا دوستان، تلاش کنیم درجات معرفتی مان نسبت به ائمه بالا برود. عبارت امام حسین یادمان نرود علل الشرایع، جلد 1، صفحه 9 . از آن حضرت سوال می کنند:

 «فَما مَعْرِفَةُ اللَّهِ»

 می فرمایند:

«مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُه‏»

علل الشرائع؛ نويسنده: الشيخ الصدوق (وفات: 381) رده‌: مصادر حديث شيعه – فقه، تحقيق: تقديم: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، سال چاپ: 1385 - 1966 م، ج1، ص9، باب علة خلق الخلق و اختلاف أحوالهم‏، ح1

به این ها دقت بشود به دوستان توصیه می کنم از الان به فکر تهیه پی دی اف کتاب شرح دعای سحر امام باشند یک دنیا مطالب در آن است دوستان با خود عهد کنند هر روز یکی از این فقرات را مطالعه کنند بیست و هفت - بیست و هشت فقره است هر روز یکی از این فقرات را مطالعه کنند تا آخر رفتند دوباره برگردند.

 بعضی از مطالب آن هست که قابل فهم برای عموم نیست آن جایی که متوجه نشدید رد شوید. از اول به این نیت، این کتاب را بخوانید که سی درصد مطالب آن را شما متوجه نمی شوید

ان شاء الله غفلت نکنید در منبرها در ماه رمضان تلاش کنید بخش هایی از شرح دعای سحر را برای مردم بگویید مردم با بعضی از معارف والای اهل بیت آشنا بشوند تا وقتی یک دفعه حضرت تشریف آوردند، غافلگیر نشوند!

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها