2024 April 27 - شنبه 08 ارديبهشت 1403
آیات قرآنی دالّ بر لزوم تشکیل حکومت توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)
کد مطلب: ١٢٩٩١ تاریخ انتشار: ٢٣ اسفند ١٤٠٢ - ١٦:٠٠ تعداد بازدید: 78
دروس خارج » فقه الحکومه
آیات قرآنی دالّ بر لزوم تشکیل حکومت توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)

(جلسه شصتم - 10 11 1402)

 
 
 

 

لينک دانلود
  
 
 

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیستم

 (جلسه شصتم - 10 11 1402)

موضوع:   آیات قرآنی دالّ بر لزوم تشکیل حکومت توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

دیروز نسبت به  بجث ما درباره استدلالات علی عبد الرزاق دوستان اشکالی داشتند که البته خیلی خوب است چون اشکال باعث بهتر و روشن تر شدن بحث می شود.

در آیاتی که ایشان استدلال کرده بودند برای این که رسول اکرم حق تشکیل حکومت اسلامی نداشته سی - چهل تا آیات را کنار هم گذاشته بودند این ها را آوردیم.

 آیات متعدد:

(وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ)

و بر پيامبر چيزی جز رساندن آشکار نيست!

سوره نور (24): آیه 54

(وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا)

(ای پيامبر!) ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستاديم!

سوره فرقان (25): آیه 56

دوستان می گفتند (مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا) مربوط به قیامت است. قبلاً هم داشتیم

(لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ)

در دنيا، برای آنها عذابی (دردناک) است؛ و عذاب آخرت سخت ‌تر است؛ و در برابر (عذاب) خدا، هيچ کس نمی ‌تواند آنها را نگه دارد!

سوره رعد (13): آیه 34

این که پیغمبر (بَشِيرًا وَنَذِيرًا) بود فقط برای قیامت نذیر نبود برای دنیا هم نذیر بود

(فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيهِمْ بِمُصَيطِرٍ * فَيعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ)

پس تذکر ده که تو فقط تذکر دهنده ‌ای! تو سلطه ‌گر بر آنان نيستی که (بر ايمان) مجبورشان کنی که خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات می ‌کند!

سوره الغاشیة (88): آیات 21 – 22 و 24

خدا این ها را گرفتار عذاب اکبر می کند عذاب اکبر در سوره 26 زمر هم آمده است:

(فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْي فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ)

پس خداوند خواری را در زندگی اين دنيا به آنها چشانيد، و عذاب آخرت شديدتر است اگر می ‌دانستند.

سوره زمر (39): آیه 26

با این جهاد و قتال (وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ).

تفسیر روض الجنان می گوید:

«فانک مسلط علیهم بالجهاد والله یعذبه الله عذاب الاکبر بعد ذلک»

خود جهاد هم یک عذاب است

پرسش:

بلاهایی که بر سر قوم ثمود و ... نازل شد این ها عذاب دنیا بود

پاسخ:

بله، از این طرف جهاد هم عذاب است. آیا اینکه در جنگ بدر حدود هفتاد نفر از مشرکان کشته شدند عذاب نبود؟!

پرسش:

روز اولی که پیغمبر مبعوث شد می توانست مردم را تهدید کند بگوید می کشم تان

پاسخ:

نه، آیات مربوط به مکه جدا است آیات مدینه جدا است. ائمه (علیهم السلام) و انبیاء از طرف خدای عالم مأمور تشکیل حکومت هستند در آن شکی نیست آیاتش را می خوانیم

(يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ)

ای داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به حق داوری کن

سوره ص (38): آیه 26

آیاتی که می خوانیم ائمه بر مردم ولایت دارند برای تشکیل حکومت ولی این ولایت این ها یک شرط متمّم دارد مقبولیت مردم را هم می خواهد، یعنی اگر ما بخواهیم بگوییم ولایت ائمه و انبیاء برای تشکیل حکومت صد شرط دارد نود و پنج درصد این شروط «مِن قِبل الله» است پنج درصدش هم مقبولیت مردم است. در خطبه شقشقیه حضرت امیر سلام الله علیه می فرمایند:

«لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ»

آن جا:

«لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص50

امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بعد از رحلت پیغمبر اقبال مردم نبود رها کرد. بعد از قتل عثمان اقبال مردم آمد مقبولیت بر ولایت الهی اضافه شد این متمم آخر است.

در مورد خود ما هم همین طور تمام حول و قوه دست خدای عالم است قدرت خدا داد قلب را خدا دارد اداره می کند یک متممی آخر دارد که اراده ما است یعنی از صد تا اسباب مسبباتی که بنا است من حرف بزنم دست خدا است. از این صد تا، نود و پنج تا دست خدا است پنج تا هم دست من است برای این که تکلیف درست بشود من باید به جهنم یا بهشت بروم، یک اختیار کوچکی خدای عالم به من داده است. تعبیر شهید مطهری این است اختیار خیلی ضعیف خدا به ما داده است برای این که تکلیف روشن بشود.

«فانک مسلط علیهم بالجهاد یعذبه الله عذاب الاکبر»

روض الجنان، جلد 20، صفحه 249. زبدة التفاسیر:

«فإنّ جهاد الكفّار وقتلهم تسلَّط . وكأنّه أوعدهم الجهاد في الدنيا وعذاب النار في الآخرة»

زبدة التفاسير؛ تأليف فتح الله بن شكر الله الكاشاني الشريف، تحقيق مؤسسة المعارف الإسلامية - [ ويرايش 2 ] . – ناشر: مؤسسة المعارف الإسلامية ، 1423 ق = 1381، ج7، ص416

(لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ)

هر خيري (که خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهي دارد، (و در موعد خود انجام ميگيرد.) و بزودي خواهيد دانست!

سوره انعام (6): آیه 67

«(لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ) فيه تهديد لهم بكون ما أخبرهم به من العذاب النازل بهم في الدنيا والآخرة»

التبيان في تفسير القرآن؛ المؤلف: الطوسي، محمد بن الحسن (المتوفى460ق)، تحقيق وتصحيح: أحمد حبيب قصير العاملي، ناشر: مكتب الإعلام الإسلامي، الطبعة: الأولى، 1409هـ. ج4، ص164

«فقتلهم يومئذ بأوليائه من المؤمنين»

جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج7، ص296

«فكان نبأ القرآن استقر يوم بدر بما كان يعدهم من العذاب»

الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1993، ج3، ص20

(لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ) در یوم بدر عذابی که به دست مسلمان ها بر کفار وارد شد در حقیقت یک عذابی بوده است.

«(لكل نبأ مستقر وسوف تعلمون) * [ آية 67 ] . وهذا تهديد، إما بعذاب يوم القيامة، وإما بالأمر بالحرب»

معاني القرآن الكريم؛ اسم المؤلف: النحاس الوفاة: 338، دار النشر: جامعة أم القرى - مكة المرمة - 1409، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد علي الصابوني، ج2، ص441

قبلاً همه این ها را خواندیم. در تفسیر المیزان آمده است:

«وفى الآية دلالة على أن الحساب الإلهي يجرى في الدنيا كما يجرى في الآخرة»

الميزان في تفسير القرآن؛ تأليف: العلامة السيد محمد حسين الطباطبائي قدس سره، ناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية في قم المقدسة، ج11، ص378

(وَكَأَينْ مِنْ قَرْيةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُكْرًا)

چه بسيار شهرها و آباديها که اهل آن از فرمان خدا و رسولانش سرپيچي کردند و ما بشدت به حسابشان رسيديم و به مجازات کم‌نظيري گرفتار ساختيم!

 سوره طلاق (65): آیه 8

(و أَمْرِ رَبِّهَا رُسُلِهِ) چه است؟

«وكفروا برسله فيما أمروا به بولايتهم لهم»

الميزان في تفسير القرآن؛ تأليف: العلامة السيد محمد حسين الطباطبائي قدس سره، ناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية في قم المقدسة، ج19، ص323

آیاتی که در رابطه با حدّ محاربه است: (لَهُمْ خِزْي فِي الدُّنْيا)

(إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يقَتَّلُوا أَوْ يصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ ينْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْي فِي الدُّنْيا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ)

کيفر آنها که با خدا و پيامبرش به جنگ بر می ‌خيزند، و اقدام به فساد در روی زمين می ‌کنند، (و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می ‌برند،) فقط اين است که اعدام شوند؛ يا به دار آويخته گردند؛ يا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، به عکس يکديگر، بريده شود؛ و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوايی آنها در دنياست؛ و در آخرت، مجازات عظيمی دارند.

سوره مائده (5): آیه 33

(يقَتَّلُوا، يصَلَّبُوا، تُقَطَّعَ أَيدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ ينْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ) همه این ها (خِزْي) دنیایی است عذاب آخرت شان جدا است. پس اگر نبی مکرم می گوید:

(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ)

(با اين همه،) اگر روی برتابند، (نگران مباش؛) تو فقط وظيفه ابلاغ آشکار داری.

سوره نحل (16): آیه 82

و امثال این ها بلاغ تنها فقط این نیست که در قیامت عذابی هست بلکه بلاغ یعنی اگر ایمان نیاوردید توطئه کردید تَوَلیتُم ؛ هم در دنیا به دست مؤمنین با قتال و جهاد عذاب است، هم در آخرت عذاب جدایی است آن یک بحث جدا مال قیامت است.

علی عبد الرزاق قبل از بیان این آیات می گوید:

«القرآن کما رأیت صریح في أنّ محمداً (صلی الله علیه واله وسلم) لم یکن الا رسولا قد خلت من قبله الرسل ثم هو بعد ذلک صریح في أنه (علیه السلام) لم یکن من عمله شئٌ غیر ابلاغ رسالة الله الی الناس وأنه لم یکلف شیئا غیر ذلک البلاغ ولیس علیه أن یأخذ الناس بما جائهم به ولا أن یحملهم علیه»

آیات کاملاً خلاف این را دارد می گوید مفسرین شیعه و سنی خلاف این را دارند می گویند.

پرسش:

مطلب همین است فقط دایره ابلاغ را می گوید.

پاسخ:

بله، دایره ابلاغ هم عذاب دنیوی این ها است عذاب دنیوی هم دو دسته است یک سری عذاب آسمانی است مثل قوم عاد، ثمود، فرعون و امثال این ها است. یک سری هم بحث قتال است در آیه شریفه نسبت به طالوت آمده است:

(وَقَالَ لَهُمْ نَبِيهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَينَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)

و پيامبرشان به آنها گفت: «خداوند (*طالوت*) را براي زمامداري شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اينکه ما از او شايسته‌تريم، و او ثروت زيادي ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، مي‌بخشد؛ و احسان خداوند، وسيع است؛ و (از لياقت افراد براي منصب‌ها) آگاه است.»

سوره بقره (2): آیه 247

 در حقیقت عذاب دنیوی برای این ها است. در گذشته هم بوده قضیه حضرت سلیمان، داود و انبیاء دیگر بود رسول اکرم هم به همین شکل.

پرسش:

آیا در مورد حضرت سلیمان استثناء نیست؟ نبوت شان ظاهراً تکوینی بود.

پاسخ:

نه، این طوری نیست حکومتی که برای همه انبیاء است برای حضرت سلیمان هم بوده است حضرت سلیمان می گفت خدایا به من سلطنتی بده که بعد از من سزاوار هيچ کس نباشد:

(لَا ينْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي)

سوره ص (38): آیه 35

خدای عالم قدرت ولایی که داشت در جامعه پیاده کرد یعنی زمینه بود پیاده کرد برای حضرت داود نبود در محدوده ای که داشت پیاده کرد. رسول اکرم در محدوده ای که داشت پیاده کرد معجزاتی که از رسول اکرم انجام شده است چه در جنگ ها، چه در غیر جنگ ها اگر شما بشمارید از قضیه حضرت سلیمان خیلی بیشتر می شود.

مانند اینکه حضرت امیر (سلام الله علیه) در بعضی از جنگ ها آب نوشیدنی نبود، نزدیک بود سپاهیان از تشنگی هلاک شوند، حضرت با اراده تکوینی سنگی را برداشت آبی جوشید سپاهیان نوشیدند و از هلاکت نجات پیدا کردند، در تاریخ زیاد داریم شاید سند تک تک این ها مشکل داشته باشد ولی مجموع این ها وقتی می بینیم دویست، سیصد مورد از این اتفاقات نقل شده است این ها را نمی توانیم بگوییم سنداً چنین و چنان است.

همچنین آیاتی که نسبت به حکومت انبیاء داریم:

(إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يحْكُمُ بِهَا النَّبِيونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ)

ما تورات را نازل کرديم در حالي که در آن، هدايت و نور بود؛ و پيامبران، که در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براي يهود حکم مي‌کردند؛ و (همچنين) علما و دانشمندان به اين کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داوري مي‌نمودند. بنابر اين، (بخاطر داوري بر طبق آيات الهي،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاي ناچيزي نفروشيد! و آنها که به احکامي که خدا نازل کرده حکم نمي‌کنند، کافرند.

سوره مائده (5): آیه 44

 (يحْكُمُ بِهَا النَّبِيونَ)، یحکُم برای چه است، غیر از قضیه حکومت است؟ اگر پیامبران حکومتی ندارند یَحکم چه معنا دارد؟

(يا يحْيى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَينَاهُ الْحُكْمَ صَبِيا)

ای يحيی! کتاب (خدا) را با قوت بگير! و ما فرمان نبوت (و عقل کافی) در کودکی به او داديم!

سوره مریم (19): آیه 12

این حکم چه حکمی است؟ یعنی ما فقط علم به او دادیم یا اختیار تشکیل حکومت دادیم؟

همه بحث، بحث حکومتی است بحث فردی نیست.

(يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ)

ای داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به حق داوری کن

سوره ص (38): آیه 26

آیا فَاحْكُمْ بدون تشکیل حکومت امکان پذیر است؟

 در رابطه با حضرت آدم:

(وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)

بلا فاصله ملائکه گفتند:

(قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ)

(به خاطر بياور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمين، جانشينی [= نماينده ‌ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا کسی را در آن قرار می ‌دهی که فساد و خونريزی کند؟! (زيرا موجودات زمينی ديگر، که قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا می ‌آوريم، و تو را تقديس می ‌کنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقی را می ‌دانم که شما نمی ‌دانيد.»

سوره بقره (2): آیه 30

پرسش:

اشاره به این نیست اشاره به گناه مردم است.

پاسخ:

این ها از کجا می دانستند (قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ)

پرسش:

در روایت داریم نسل های قبلی بودند

پاسخ:

بله، نسل های قبلی آمدند تشکیل حکومت دادند فساد و خونریزی کردند.

ما معتقد هستیم حضرت آدم (علی نبینا وآله وعلیه السلام)، (جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) این طوری نیست که خلیفه برای خودت و همسرت حضرت حوا باشد.

در رابطه با بحث حضرت آدم خدا بیامرزد آیت الله مشکینی قبل از انقلاب سال 52- 53 مسجد امام بحث تفسیر داشت آن جا ایشان یک بحث مفصلی در این موضوع داشت شاید دو، سه ماه هم طول کشید. آیا اولین موجود از انسان حضرت آدم است یا قبل از حضرت آدم هم انسان هایی بودند؟ روایات متعدد هم داریم مبنی بر این که قبل از حضرت آدم انسان هایی بودند آمدند و رفتند فساد در ارض و سَفک دماء داشتند.

در رابطه با حضرت یوسف:

(وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيوسُفَ فِي الْأَرْضِ * قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ)

و اينچنين يوسف را در آن سرزمين متمکن ساختيم! (يوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمين (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!

سوره یوسف (12): آیات 21 و 55

آیا این غیر از سلطنت و حکومت است؟ (قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ)

در مورد رسول اکرم:

(النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ)

پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛

سوره احزاب (33): آیه 6

شیخ طوسی دارد (أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ) یعنی «أحَقْ بِتَدبیرِهِم»، آیا این احقّ بِتَدبیرِهم غیر از تشکیل حکومت است؟! جوامع الجامع هم همین طور. علامه طباطبایی هم می گوید:

«النبي صلى الله عليه وآله وسلم أولى بهم فيما يتعلق بالأمور الدنيوية أو الدينية كل ذلك لمكان الاطلاق»

الميزان في تفسير القرآن؛ تأليف: العلامة السيد محمد حسين الطباطبائي قدس سره، ناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية في قم المقدسة، ج16، ص277

زمشخری از اهل سنت

«(النَّبِىُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ) في كل شيء من أمور الدين والدنيا (مّنْ أَنفُسِهِمْ)»

الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل؛ اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشري الخوارزمي الوفاة: 538، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: عبد الرزاق المهدي، ج3، ص531

آیا غیر از حکومت است؟! تفسیر نَسفی، جلد 3، صفحه 297

«(النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم) أى أحق بهم فى كل شيء من أمور الدين والدنيا»

تفسير النسفي؛ اسم المؤلف: النسفي الوفاة: 710، دار النشر: ج3، ص297

کشّاف زمخشری، جلد 3، صفحه 531؛ تفسیر المیزان، جلد 16، صفحه 276، تفسیر تبیان، جلد 8، صفحه 317.

 ابن قیم جوزیه می گوید:

«(النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم) وهو دليل على ان من لم يكن الرسول اولى به من نفسه فليس من المؤمنين»

اگر معتقد نباشد رسول اکرم اولیٰ به او از خودش است اصلاً مؤمن نیست

الرسالة التبوكية زاد المهاجر إلى ربه؛ اسم المؤلف: محمد بن أبي بكر أيوب الزرعي أبو عبد الله الوفاة: 751، دار النشر: مكتبة المدني - جدة، تحقيق: د. محمد جميل غازي، ج1، 29

(النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ) یعنی اگر کسی معتقد شد که اولیٰ نیست بِالْمُؤْمِنِین خارجش می کند.

ملا علی قاری:

«(النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم) [ الأحزاب 8 ] أي أولى في كل شيء من أمور الدين والدنيا»

مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح؛ اسم المؤلف: علي بن سلطان محمد القاري الوفاة: 1014هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1422هـ - 2001م، الطبعة: الأولى، تحقيق: جمال، ج 6، ص 112

 مرقاة المفاتیح، جلد 6، صفحه 297.

 شوکانی در فتح القدیر می گوید:

«(النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم) أى هو أحق بهم فى كل أمور الدين والدنيا»

فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير؛ اسم المؤلف: محمد بن علي بن محمد الشوكاني الوفاة: 1250، دار النشر: دار الفكر – بيروت، ج4، ص261

آلوسی:

«(النبي أولى بالمؤمنين) أي أحق وأقرب إليهم (من أنفسهم) أو أشد ولاية ونصرة لهم... «وأطلقت الأولوية»

(النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ) به صورت مطلق آمده است برای این که افاده بدهد اولویتش در همه امور است.

«في جمیع الأمور»

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 21، ص 151

نگفته: «اولی بالمؤمنین في مسائل الدنیا، اولی بالمؤمنین في القضاوة، اولی بالمؤمنین...» بلکه به صورت مطلق آمده است شاید بیش از بیست تفسیر از تفاسیر شیعه و سنی گفتند این اولویت به صورت مطلق آمده مقید نیست شامل کل امور می شود چه امور حکومتی، چه غیر حکومتی، چه قضاوت و چه رفع ظلم. آیه شریفه:

(إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ)

سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده ‌اند؛ همان ها که نماز را بر پا می ‌دارند، و در حال رکوع، زکات می ‌دهند.

سوره مائده (5): آیه 55

(وَلِيكُمُ اللَّهُ) چه ولایتی است؟ ولایت خدا فقط ولایت این است که در قیامت این ها را عذاب کند؟ یا ولایت خدا در دنیا همان تشکیل حکومت هم «لا حکم الا لله» حاکم استقلالی خدا است. این حکومت را خدای عالم به رسول اکرم و امیر المؤمنین (سلام الله علیه) داده است.

محمد صالح عثیمن از مفتیان عربستان است. بعد از بن باز، عثیمن بالاترین رتبه را در عربستان سعودی داشت. کتابی دارد به نام  القول المفید فی کتاب التوحید، جلد 2، صفحه 157

«فلله اولياء يتولون امره ويقيمون دينه وهو يتولاهم بالمعونه والتسديد والحفظ والتوفيق
والوثيقه والمیزان لهذه الولایة علی...»

http://www.saifoali.org/up/files/vex12vuync7sap6avc8j.png

(إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ) یعنی افرادی هستند از طرف خدای عالم «يتولّون امره ويقيمون دينه» آیا این غیر از حکومت است؟ این وهابی این طور می گوید.

باز ایشان تعبیری در مجموع فتاوایش دارد می گوید ولایت مُقیّده مضافه داریم

«فهذه تکون لغیر الله، ولها فی اللغة معان کثیرة منها الناصر»

ولی به معنای ناصر ولی به معنای:

«والمتولی للأمور، والسید، قال الله تعالى وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وقال، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «من کنت مولاه فعلی مولاه» وقال، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «إنما الولاء لمن أعتق.»

مجموع فتاوى ورسائل فضیلة الشیخ محمد بن صالح العثیمین؛ العثیمین، محمد بن صالح بن محمد (المتوفى 1421 هـ)، جمع وترتیب: فهد بن ناصر بن إبراهیم السلیمان، الناشر: دار الوطن - دار الثریا، الطبعة: الأخیرة - 1413 هـ . ج3، ص 136 و 137 و ج10،ص 928 و 929

آقایان در مقام بحث می گویند کلمه ولی همان بحث حکومت است. ولی به حضرت امیر (سلام الله علیه) که می رسند ولایت ایشان را به معنای غیر تدبیر و حکومت می برند!

پرسش:

این جا قبول دارند ولی به معنای ولایت است.

پاسخ:

بله می گوید ولی چند معنا دارد یکی از معناهایش متصدی امور حکومتی است.

نسبت به نبی مکرم:

(إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَينَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا)

ما اين کتاب را به حق بر تو نازل کرديم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در ميان مردم قضاوت کنی؛ و از کسانی مباش که از خائنان حمايت نمايی!

سوره نساء (4): آیه 105

آقای عبد الرازق! شما آن همه روایات و آیات آوردید (فَإِنَّمَا عَلَيكَ الْبَلَاغُ)

(لَسْتَ عَلَيهِمْ بِمُصَيطِرٍ)

تو سلطه ‌گر بر آنان نيستی که (بر ايمان) مجبورشان کنی

سوره غاشیه (88): آیه 22

این آیات هم در قرآن است چرا هیچ کدام از این آیات را نیاوردید در سه، چهار جا به آیات استدلال کرده است پیامبران حق حکومت ندارند. ولی آیه مربوط به حکومت حضرت داود را نیاورده! مربوط به خلافت حضرت آدم را نیاورده! آیات مربوط به حکومت رسول اکرم را نیاورده است!

 (إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ)، لِتَحْکُمَ چه است؟ برای ما معنا کنند آیا اصلا (لِتَحْكُمَ بَينَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ) بدون تشکیل حکومت (لِتَحْكُمَ بَينَ النَّاسِ) محقق می شود؟

(فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَينَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ * وَأَنْزَلْنَا إِلَيكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَينَ يدَيهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيمِنًا عَلَيهِ فَاحْكُمْ بَينَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ)

پس اگر نزد تو آمدند، در ميان آنان داوری کن، يا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود وا گذار! و اين کتاب [= قرآن‌] را به حق بر تو نازل کرديم، در حالی که کتب پيشين را تصديق می ‌کند، و حافظ و نگاهبان آنهاست؛ پس بر طبق احکامی که خدا نازل کرده، در ميان آنها حکم کن! از هوی و هوس های آنان پيروی نکن!

سوره مائده (5): آیات 42 و 48

(فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا)

گويی می ‌خواهی به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به اين گفتار ايمان نياورند!

سره کهف (18): آیه 6

 (فَلَا وَرَبِّكَ لَا يؤْمِنُونَ حَتَّى يحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَينَهُمْ ثُمَّ لَا يجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيتَ وَيسَلِّمُوا تَسْلِيمًا * یا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)

به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اينکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند؛ و کاملا تسليم باشند. ای کسانی که ايمان آورده‌ ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصيای پيامبر] را!

سوره نساء (4): آیات 65 و 59

در (أَطِيعُوا الرَّسُولَ) تمام مفسرین اهل سنت و شیعه می گویند اطاعة الرسول غیر از اطاعة الله است اطاعة الله در آیاتی که در قرآن آمده است اطاعة الرسول در مسائل حکومتی، اجرای حدود، قصاص و امثال این ها است.

پرسش:

پیامبر را مردمی اش می کنند.

پاسخ:

این که مردمی می کنند آن جا هم آقای عبد الرازق حرفی دارد آن را هم می خوانیم اتفاقاً آن جا اهل سنت نتوانستند به خوبی جواب بدهند و از عهده اش برآیند. چون وقتی دیدند بعد از رسول اکرم بحث حکومت کلاً مردمی شده است دیدند حرف عبد الرزاق درست است حکومت مردمی است الهی نیست.

مثلاً فخر رازی به صراحت می گوید (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) دلالت می کند که اولی الامر باید صد در صد معصوم باشند. ولی ما چه کار کنیم عمر و ابوبکر معصوم نبودند! ناگزیر هستیم از ظهور آیه دست بر داریم! این دیگر بیچارگی و بدبختی است یک چیزی به عنوان حکومت اسلامی در ذهنش درست کرده است اگر آیات هم خلاف آن باشد می گوید ما باید از آیه دست بر داریم! این چه دینی است؟! یک چیزی است که خودتان درست کردید به درد خودتان می خورد آن اسلامی که قرآن معرفی کرد نیست.

از این طور موارد الی ماشاء الله داریم این ها را جمع کردیم بگویند فقهای ما با توجه به عملکرد ابوبکر، عمر و صحابه این ها را تأیید کردند باید از خیلی از مسائل قرآنی دست برداریم این ها برای ما حجت هستند هر آیه ای هم بر خلاف این باشد یا باید تأویل کنیم یا از ظهور آیه دست برداریم!

این که امام صادق می فرماید به خدا قسم امر ما از آفتاب روشن تر است همین ها را ملاحظه می کنیم می بینیم: (مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ) این ها واضح و ورشن است.

 آیات متعددی داریم (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)

(مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظًا)

کسي که از پيامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسي که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسؤول نيستي).

سوره نساء (4): آیه 80

(وَمَنْ يطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيخْشَ اللَّهَ وَيتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُون)

و هر کس خدا و پيامبرش را اطاعت کند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، چنين کساني همان پيروزمندان واقعي هستند!

سوره نور (24): آيه 52(

تمام این ها و همچنین آیات مربوط به سرقت:

(وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيدِيهُمَا )

دست مرد دزد و زن دزد را، به کيفر عملي که انجام داده‌اند، بعنوان يک مجازات الهي، قطع کنيد!

 سوره مائده (5): آیه38

آیا غیر از تشکیل حکومت می شود این چنین کاری کرد؟ هر کسی دوست دارد هر کاری کند

(الزَّانِيةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ وَلْيشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ)

هر يک از زن و مرد زناکار را صد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراي حکم الهي مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهي از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!

سوره نور (24): آیه 2

آیه قذف:

(وَالَّذِينَ يرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)

و کساني که آنان پاکدامن را متهم مي‌کنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاي خود) نمي‌آورند ، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد؛ و آنها همان فاسقانند!

سوره نور (24): آیه 4

حدّ المحاربه که خواندیم، آیا این امکان پذیر است؟

 آیه جزای فحشاء:

(وَاللَّاتِي يأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيوتِ حَتَّى يتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا)

و کساني از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهي دادند، آنان [= زنان‌] را در خانه ها(ي خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد؛ يا اينکه خداوند، راهي براي آنها قرار دهد.

سوره نساء (4): آیه 15

در حقیقت یک نوع حکم زندان و حبس است، آیه حبس (فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيوتِ حَتَّى يتَوَفَّاهُنَّ) آیه قصاص، آیا این آیه قصاص بدون تشکیل حکومت هم امکان پذیر است؟!

و آیه استجار المشرکین:

(وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يعْلَمُونَ)

و اگر يکي از مشرکان از تو پناهندگي بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهي ناآگاهند!

سوره توبه (9): آیه 6

آیا بدون تشکیل حکومت می شود مأمن درست کرد؟ محل امنی که آن ها آن جا بروند، فکر کنند؟ این ها به صراحت بیان می کند که پیامبر مسئول تشکیل حکومت بوده است.

آیات زکات:

(خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ)

از اموال آنها صدقه‌اي (بعنوان زکات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاک سازي و پرورش دهي! و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعاي تو، مايه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!

سوره توبه (9): آیه 103

آیا بدون حکومت این امکان پذیر است؟

آیات جهاد:

(وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يوَفَّ إِلَيكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ)

هر نيرويي در قدرت داريد، براي مقابله با آنها [= دشمنان‌]، آماده سازيد! و (همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و (همچنين) گروه ديگري غير از اينها را، که شما نمي‌شناسيد و خدا آنها را مي‌شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعي اسلام) انفاق کنيد، بطور کامل به شما بازگردانده مي‌شود، و به شما ستم نخواهد شد!

سوره انفال (8): آیه 60

آیا بدون تشکیل حکومت این آیه قابل پیاده شدن است؟

(وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ)

و در راه خدا جهاد کنيد، و حق جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) کار سنگين و سختي بر شما قرار ندارد؛ از آيين پدرتان ابراهيم پيروي کنيد؛ خداوند شما را در کتابهاي پيشين و در اين کتاب آسماني «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زکات را بدهيد، و به خدا تمسک جوييد، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولاي خوب، و چه ياور شايسته‌اي!

سوره حج (22): آیه 78

(يا أَيهَا النَّبِي جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ)

اي پيامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتي دارند!

سوره توبه (9): آیه 73

آیات قتال اصلا یک دنیای دیگری دارد، غیر از جهاد است، جهاد یک چیز است بحث قتال یک چیز دیگری است.

(وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ)

و با آنها پيکار کنيد! تا فتنه (و بت پرستي، و سلب آزادي از مردم،) باقي نماند؛ و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدي جز بر ستمکاران روا نيست.

سوره بقره (2): آیه 193

آیا این بدون تشکیل حکومت امکان پذیر است، این ها هم آیات قرآن است دیگر! آقای عبد الرزاق! فقط رفتید سراغ آیاتی مثل:

(فَإِنَّمَا عَلَيكَ الْبَلَاغُ)

 (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است!

سوره آل عمران(3): آیه 20

 (لَسْتَ عَلَيهِمْ بِمُصَيطِرٍ)

تو سلطه‌گر بر آنان نيستي که (بر ايمان) مجبورشان کني،

سوره غاشیه (88): آیه 22

آیات دیگر چه؟! مثل این آیات:

يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ)

اي کساني که ايمان آورده‌ايد! با کافراني که به شما نزديکترند، پيکار کنيد! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزديک غافل نکند!) آنها بايد در شما شدت و خشونت (و قدرت) احساس کنند؛ و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است!

سوره توبه (9): آیه 123

(وَإِنْ نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ)

و اگر پيمانهاي خود را پس از عهد خويش بشکنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان کفر پيکار کنيد؛ چرا که آنها پيماني ندارند؛ شايد (با شدت عمل) دست بردارند!

سوره توبه (9): آیه 12

(وَاقْتُلُوهُمْ حَيثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ)

و آنها را [= بت پرستاني که از هيچ گونه جنايتي ابا ندارند] هر کجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آن جا که شما را بيرون ساختند [= مکه‌]، آنها را بيرون کنيد! و فتنه (و بت پرستي) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنيد! مگر اينکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيکار کردند، آنها را به قتل برسانيد! چنين است جزاي کافران!

سوره بقره (2): آیه 191

(وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيا وَلَا نَصِيرًا)

آنان آرزو مي‌کنند که شما هم مانند ايشان کافر شويد، و مساوي يکديگر باشيد. بنابر اين، از آنها دوستاني انتخاب نکنيد، مگر اينکه (توبه کنند، و) در راه خدا هجرت نمايند. هرگاه از اين کار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضد شما ادامه دهند،) هر جا آنها را يافتيد، اسير کنيد! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانيد! و از ميان آنها، دوست و يار و ياوري اختيار نکنيد!.

سوره نساء (4): آيه 89

(فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يضِلَّ أَعْمَالَهُمْ)

و هنگامي که با کافران (جنايت‌پيشه) در ميدان جنگ روبه‌رو شديد گردنهايشان را بزنيد، (و اين کار را همچنان ادامه دهيد) تا به اندازه کافي دشمن را در هم بکوبيد؛ در اين هنگام اسيران را محکم ببنديد؛ سپس يا بر آنان منت گذاريد (و آزادشان کنيد) يا در برابر آزادي از آنان فديه [= غرامت‌] بگيريد؛ (و اين وضع بايد همچنان ادامه يابد) تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد، (آري) برنامه اين است! و اگر خدا مي‌خواست خودش آنها را مجازات مي‌کرد، اما مي‌خواهد بعضي از شما را با بعضي ديگر بيازمايد؛ و کساني که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمي‌برد!

سوره محمد (47): آیه 4

تمام این آیات تصریح دارد که حکومتی هست، بدون حکومت نه آیات جهاد قابل عمل است، نه آیات قتال، نه آیات حدود، نه آیات زنا، نه آیات حبس! اگر بنابر این باشد که هر کسی این خانم را در خانه حبس کند، دعوایش بشود بگوید می خواهم به فلان آیه عمل کنم اگر بدون حکومت باشد هرج و مرج پیش می آيد، هیچ سنگی روی سنگ بند نمی شود. این آقایی که آمده است فقط یک سری آیات را انتخاب کرده است، شما از اول تا آخر کتابش را نگاه کنید، اصلا به آيات جهاد، به آیات قتال هیچ اشاره ای ندارد، گویا این که قرآن اصلا این گونه آیاتی ندارد.

 از اول تا آخر قرآن فقط:

(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ)

(با اين همه،) اگر روي برتابند، (نگران مباش؛) تو فقط وظيفه ابلاغ آشکار داري.

سوره نحل (16): آیه 82

(وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا)

(ای پيامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستاديم!

سوره فرقان (25): آیه 56

فقط این ها را دسته بندی کرده است، و برخی آیات را هم تکرار کرده است. این چه نحوه استدلال کردن است؟!

این ها یک نوع انحراف است، جواب هایی هم که اهل سنت به علی عبد الرزاق داده اند خیلی بدتر است! حالا آن جواب هایی که ایشان داده است را می آورم ببینید مرغ پخته به این جواب ها می خندد! یعنی اگر بنا باشد اشکال این باشد و جواب این باشد حرف عبدالرزاق برای پذیرفتن اولی است! در قضایای بعد از رسول اکرم حرف ایشان به حق نزدیک تر است تا جواب دادن علمای اهل سنت به عبد الرزاق.

 والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

 

 





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها