2025 August 2 - شنبه 11 مرداد 1404
منظور از نفس در آیه لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا چه نفسی است؟
کد مطلب: ١٣٢٢٤ تاریخ انتشار: ٠٩ مرداد ١٤٠٤ - ١٨:٥٢ تعداد بازدید: 10
سخنراني ها » شبکه ولی عصر
منظور از نفس در آیه لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا چه نفسی است؟

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی - 19 04 1404

  
 
لينک دانلود  
 
 
 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی - 19 04 1404

عنوان برنامه:منظور از نفس در آیه لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا چه نفسی است؟

کلیدواژه:

اخلاق علوی سیره مهدوی؛ اخلاق؛ گناهان قلبی؛ نفس اماره؛ نفس مطمئنه؛ مقام محمود؛ شناخت نفس؛ قرآن؛ ابلیس؛ شبهه؛ مهدویت!

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: آقای سید محمد صفایی

مجری:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِه نَسْتَعینْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم واحْشُرْنَا مَعَهُمْ وَاللعَنْ أعْدَائَهُمْ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِك‏

سلام علیکم خدمت شما بینندگان گرانقدر مؤمنین و مؤمنات در اقصی نقاط جهان عزادری‌هایتان قبول باشد... در دهه دوم ماه محرم الحرام سال 1447 قمری و 1404 خورشیدی در خدمت شما هستیم از شهر کریمه اهل بیت و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» ان شاء الله در این برنامه هم مانند برنامه های گذشته در خدمت کارشناس عالیقدر و استاد معظم آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» خواهیم بود و ادامه مباحث برنامه های گذشته را خواهیم داشت.

حضرت استاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید بفرمایید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.

 ایام عزاداری سرور آزادگان سید الشهداء، یاران با وفا و اهل بیتش را به پیشگاه مقدس مولای مان بقیة‌ الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و شما گرامیان و به همه علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت و دوستداران سید الشهداء و اهل بیتش تسلیت و تعزیت عرض می کنم.

خدا را سوگند می دهیم به آبروی سید الشهداء، یاران و اهل بیتش پاداش ما را فرج موفور السرور مولای مان بقیة الله الاعظم قرار بدهد ان شاء الله.

 طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم.

کسی که مهنت ایام دید من بودم * کسی که قامتش از غم خمید من بودم

کسی که با پسرش شد به پیش دیده دوست * ز ظلم کینه دشمن شهید من بودم

کسی که بعد وفات پدر به پای علی * ستم ز اهل سقیفه کشید من بودم

کسی که پشت در نیمه سوخته فضه * صدای ناله او را شنید من بودم!

(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)

مجری:

طیب الله انفاسکم سلام، درود و رحمت ما بر صدیقه طاهره (صدیقه شهیده) فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آغاز کنیم بحث و موضوع امروز را حضرت استاد بحث مان در مورد محوریت نفس بود اگر خلاصه ای بفرمایید در مورد مباحث جلسات گذشته تا ان شاء الله سوال جدید را هم خدمت شما عرض کنم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در رابطه با گناهان قلبی بحث می کردیم به مسئله تکبر رسیدیم آفات تکبر را بیان کردیم، راه های گریز از تکبر را هم اشاره داشتیم.

 در این میان، به روایتی از امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در رابطه با تکبر بر خوردیم ضمن شمردن آفت های تکبر فرمود به شیطان (ابلیس) نگاه کنید با یک تکبر، عبادت شش هزار ساله خودش را نابود کرد.

این یک عبرت بزرگی برای همه است یک گناه قلبی کوچک چه کار می کند؟ ولذا بارها عرض کردیم بعضی از گناهان است که ما توجه نداریم دزدی، آدم کشی، زنا، غیبت کردن و دروغ گفتن این ها را غالباً می دانیم چیست؟ آن های که اهل دل هستند تقوا دارند به مجرد این که گناهی از آن ها سر می زند استغفار می کنند. به تعبیر رسول اکرم فرمود:

«طُوبَى لِعَبْدٍ کَتَبَ عِنْدَ كُلِّ سَيِّئَةٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّه‏»

خوشا به حال آن بنده ای که بعد از هر گناهی یک استغفر الله در پرونده اش ثبت می کند. در روایت دیدم از کدام معصوم است در ذهنم نیست شب هنگام خواب یکی از کارهای که انجام می دهید یکصد مرتبه استغفار کنید نسبت به گناهانی که در روز کردید. خودتان نمی دانید ولی خدای عالم از همه آن ها آگاه است فرشته مأمور خدا همه را نوشته است.

اگر بعد از گناه، استغفار گفتیم خدای عالم هم می بخشد و هم آثار گناه را از بین می برد. ولی یک سری گناهان قلبی است توجه نداریم مثل حسد

«إِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ.»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص306، بَابُ الْحَسَد‏، ح1

حسد ایمان انسان را نابود می کند نه عمل همان طور که آتش هیزم را نابود می کند. تکبر اعمال آدم را حبط می کند. تحقیر دیگران همین طور اعمال را حبط می‌کند. ده، پانزده مورد گناهان قلبی بود که به این ها به هیچ وجه توجه نداریم.

 بعد در رابطه با فرمایش امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در خطبه 192 قضیه شیطان را نقل کرد وارد بحث شیطان به عنوان یکی از دشمن های آشکارمان شدیم.

(إِنَّ الشَّيطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يدْعُو حِزْبَهُ لِيكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ)

البته شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد؛ او فقط حزبش را به اين دعوت می ‌کند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند!

سوره فاطر (35): آیه 6

دشمن آشکار است به طوری که

(إِنَّهُ يرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ)

چه اينکه او و همکارانش شما را می ‌بينند از جايی که شما آنها را نمی ‌بينيد؛

سوره اعراف (7): آیه 27

او و سپاهیانش شما را می بینند ولی شما آن ها را نمی بینید. بحثی شروع کردیم اسم شیطان چیست؟ قرآن در بعضی آیات کلمه ابلیس آورد و بعضی آیات شیطان آورد کدام اسم، کدام لقب و کدا کنیه است؟ گفتیم هیچ کدام این ها نه اسم و نه لقب است بلکه اسم واقعی شیطان، «حارث» است به مناسبتی که از تمام نعمت ها و رحمت الهی مأیوس شد از آن جهت از آن تعبیر به ابلیس می شود.

از آن جایی که دارد شیطنت می کند و مردم را اغوا می کند به او شیطان می گویند در حقیقت این ابلیسِ شیطان از اوصاف او هست نه اسم، نه لقب و نه کنیه.

 بعد وارد شدیم بر این که قضیه ابلیس با حضرت آدم چگونه بود؟ اولین انتقامش را از حضرت آدم و حوا گرفت آن ها را اغوا کرد به طوری که این ها زیر بار حرف شیطان نمی رفتند.

ولی شیطان قسم خورد گفت قسم به خدا دارم شما را نصیحت می کنم حضرت آدم گفت باور نمی کردم کسی به خدا دروغ قسم بخورد. قضایایی پیش آمد بعد آیات مربوط به شیطان را بررسی کردیم آیات مربوط به ابلیس را در قرآن بررسی کردیم. ابزار شیطان برای اغوای انسان چیست؟ این ها را دانه دانه بررسی کردیم به نفس رسیدیم. گفتیم نفس، چند بخش است یک نفس اماره است که حضرت یوسف می گوید:

(وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ)

من هرگز خودم را تبرئه نمی ‌کنم، که نفس (سرکش) بسيار به بديها امر می ‌کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.

سوره یوسف (12): آیه 53

غالب ماها گرفتار نفس اماره هستیم. یک سری نفس لوامه است که در بعضی از انسان ها، خدای کرم می کند می گوید این انسان در اثر توجه، به این می رسد بعد از هر گناه حالت پشیمانی برایش پیش می آید و یک صدایی از درون او را ملامت و مذمت می کند این نفس، نفس لوامه می شود. یک سری نفسی داریم

(لَا أُقْسِمُ بِيوْمِ الْقِيامَةِ * وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ)

سوگند به روز قيامت، و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بيدار و ملامتگر (که رستاخيز حق است)!

سوره القیامة (75): آیات 1 و 2

یک سری نفس ملهمه داریم در سوره شمس، خدای عالم بعد از هفت، هشت قسم می فرماید:

(فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا)

سپس فجور و تقوا (شر و خيرش) را به او الهام کرده است،

سوره شمس (91): آیه 8

این نفسی که خدای عالم به او تمام راه های بد و خوب را الهام می کند یعنی نفسی که ملهم از طرف خدای عالم است. یعنی انسان مشغول کار است یک دفعه می بیند درون انسان یک صدا و دعوتی می آید بس است دیگر گناه و معصیت نکن یک روز باید بروی و یک روز باید اسیر قبر و برزخ بشوی. نفسی که در درون انسان، انسان را به طرف تقوا و خوبی می کشاند از این تعبیر به نفس ملهمه می شود.

یک نفس دیگر مطمئنه است خدای عالم به همه ما روزی کند آن هم در اثر توبه، استغفار، ریاضت و ترک گناه خدای عالم به بعضی از بندگانش عنایت می کند. قرآن می گوید

(يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيةً مَرْضِيةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي)

تو ای روح آرام ‌يافته! به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی، و در بهشتم وارد شو!

سوره فجر (89): آیات 27 و 28

نفس به یک اطمینان رسید و یقین دارد در این عالم جز خدا تأثیر گذار نیست. تمام عالم تحت قدرت الهی است

«لا مؤثّر في الوجود إلّا اللّه تعالى‏»

تمام بدی ها و خوبی ها از ناحیه خدا است با این تعبیر خوبی ها، تفضلی است بدی ها نتیجه اعمال ما هست. این نفس وقتی به حالت اطمینان رسید شیطان نه تنها اطراف او نمی آید از سایه اش هم می ترسد ولذا قرآن می فرماید (يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيةً مَرْضِيةً) به طرف خدا بیا هم تو از خدا راضی هستی هم خدا از تو راضی است.

 (فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي)؛ وارد جُرگه عباد من شو و وارد بهشت لقاء من شو (فَادْخُلِي فِي عِبَادِي) ان شاء الله در رابطه با بحث مخلَصین کسانی که شیطان به آن ها راه ندارد یکی از آن ها هست که انسان وارد مرحله عبودیت بشود. کدام عبودیت؟ قبل از آن که به رسالت رسول اکرم شهادت بدهیم به عبودیتش شهادت می دهیم.

«وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه‏»

عبد یعنی چه؟ یعنی از خودش هیچ اختیاری ندارد هر چه او بخواهد هر چه او بگوید بارها این مثال را زدم آقایان عرفاء مرحوم «نراقی» در «معراج السعاده»شان و دیگران آوردند می گویند فردی، غلامی خرید گفت غلام اسمت چیست؟ گفت هر چه تو بگویی. گفت غذا چه می خوری؟ گفت هر چه تو بدهی. گفت چه لباسی دوست داری بپوشی؟ گفت هر چه تو دوست داشته باشی. چه زمان می خوابی و چه زمان بیدار می شوی؟ گفت هر کجا تو بخواهی و هر چه تو اراده کنی.

ولذا عبد یعنی از خودش اراده ندارد مولا هر چه بخواهد. در رابطه با امیر المؤمنین در «کافی شریف» دارد:

«أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص90، ح5

من بنده رسول الله هستم. بنده رسول الله هستم یعنی چه؟ یعنی من با وجود اراده نبی مکرم، ارده ای ندارم اراده من هضم، جزم و مضمحل در اراده رسول الله شده است. در این جا می گوید (فَادْخُلِي فِي عِبَادِي)

(إِنَّ عِبَادِي لَيسَ لَكَ عَلَيهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ)

که بر بندگانم تسلط نخواهي يافت؛ مگر گمراهاني که از تو پيروي مي‌کنند؛

سوره اسراء (17): آیه 65

قرآن می گوید شیطان هر کاری می خواهی انجام بدهی، انجام بده ولی بر بنده های من (خیلی مهم است) به هیچ وجه تسلط نداری. این ها خلاصه بحث ما بود با توضیحات مختصری که عرض کردم.

مجری:

استاد متشکرم، البته همه این ها قطعاً باز جای شرح دارد جلسات متعدد عباد و درجاتی که در عباد است حضرت استاد امشب چون از بحث شیطان فکر می کنم عبور کردیم در مورد نفس مقداری بیشتر بپردازیم. این که به بیان آیات متعدد قرآن کریم تکلیف را متوجه نفس می کند

(لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا)

خداوند هيچ کس را، جز به اندازه تواناييش، تکليف نمی کند.

سوره بقره (2): آیه 286

و آیات متعدد خودش جای سوال ایجاد می کند این نفس آیا جدای از ما است یا نه با ما یک پیوستگی دارد پس آن شیطان چه می شود؟ آن شیطان که می آید انسان ها را اغوا می کند این ها را دوست داریم توضیح بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یک مثالی بزنم چشم من می گوییم این من چه است؟ گوش من، مغز من من همان روح است می گوییم روح من می گویم قلب و عقل است می گوییم عقل من اگر ما بتوانیم در زندگی مان کنکاش کنیم من را پیدا کنیم. اگر این من پیدا هه چیز پیدا می شود. این من به تعبیر اولیاء خدا همان چیزی است که

(فَإِذَا سَوَّيتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ)

هنگامی که کار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يک روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگی برای او سجده کنيد!

سوره حجر (15): آیه 29

این روح، روح الله است

(وَيسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا)

و از تو درباره «روح» سؤال می ‌کنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است؛ و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!

سوره اسراء (17): آیه 85

به تعبیر «امام (رضوان الله تعالی علیه)» در هر انسانی تمام کمالات خدا بالقوه در او نهفته است. یعنی همان کمالاتی که رسول الله، امیر المؤمنین و ائمه دارد در منِ بنده هم هست. ولی به شرط این که، کمالاتی که همین طور حجابی روی حجابی مخفی شد این حجاب ها را کنار بزنیم. حجاب های ظلمانی را کنار بزنیم حجاب های نورانی را هم کنار بزنیم. حجاب های روحانی یک بحث خیلی مفصلی دارد

«حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ»

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج2، ص687

در مناجات شعبانیه است آن یک دنیای دیگری دارد.

 ولذا در زیارت عاشوراء یکی از فرازهای که بارها این را گفتم به او خیلی بی توجه هستیم

«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه‏»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص177

اگر نرسیدنی بود به ما نمی گفتند از خدا بخواهید پس معلوم است می شود رسید از خدا می خواهیم مقام محمود یعنی بالاترین مقامی که سید الشهداء به او رسیده است.

بله مقام امامت یک چیز دیگری است ولی کمالاتی که امام حسین به او رسید به این کمالات ما هم می توانیم برسیم ولی «بشرطها و شروطها» یکی از این راه ها، شناختن نفس است.

در ابتدا عرض کردم نفس از اماره شروع می شود تا به مطمئنه خاتمه پیدا می کند می بینیم قرآن هم تمام تکالیف را به عهده نفس گذاشته است. مثلاً در سوره بقره

(وَاتَّقُوا يوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يظْلَمُونَ)

و از روزی بپرهيزيد (و بترسيد) که در آن روز، شما را به سوی خدا باز می ‌گردانند؛ سپس به هر کس، آنچه انجام داده، به طور کامل باز پس داده می ‌شود، و به آنها ستم نخواهد شد. چون هر چه می ‌بينند، نتايج اعمال خودشان است.

سوره بقره (2): آیه 281

هر نفسی در گروی تلاش خودش است هر چه این نفس تلاش کند به همان خواهد رسید باز در سوره آل عمران

(فَكَيفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيوْمٍ لَا رَيبَ فِيهِ وَوُفِّيتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يظْلَمُونَ)

پس چگونه خواهند بود هنگامی که آنها را برای روزی که شکی در آن نيست [= روز رستاخيز] جمع کنيم، و به هر کس، آنچه (از اعمال برای خود) فراهم کرده ، به طور کامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زيرا محصول اعمال خود را می ‌چينند)

سوره آل عمران (3): آیه 25

در روز رستاخیز تمام پاداش ها بر می گردد به همه تلاش های که نفس در دنیا کرده است. پس حرف از نفس است این نفس ما را می تواند حرکت بدهد.

 در سوره زمر:

(َوُفِّيتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يفْعَلُونَ)

و به هر کس آنچه انجام داده است بی ‌کم و کاست داده می ‌شود؛ و او نسبت به آنچه انجام می ‌دادند از همه آگاه تر است.

سوره زمر (39): آیه 70

نفس هر عملی که در دنیا انجام داد هم در دنیا و هم آخرت نتیجه اش را می بیند. خیلی عجیب است همه چیز سراغ نفس رفت از روح، قلب، چشم، زبان مشغول کار هستند هر کدام کاری انجام می دهند. چشم به نا محرم نگاه می کند چشم به نعمت های خوب الهی نگاه می کند. زبان به گناه و عبادت خدا ولی همه را سراغ نفس رفته است.

 چرا؟ چون در پنج عضو ظاهری و پنج عضو باطنی مان همه ابزار نفس هستند همه جزء سپاهیان نفس هستند و همه در اختیار نفس هستند. هر چه نفس اراده کند چشم ما می بیند گوش ما می شنود زبان ما به گفتار می آید.

ولذا قرآن اختیار دار دنیا را به نفس محول کرده است سوره ابراهیم آیه 22 فردای قیامت همه گناهان را به گردن شیطان می اندازند. می گویند خدایا شیطان ما را اغوا کرد شیطان ما را بدبخت کرد اگر شیطان نبود چنین و چنان می شد.

 شیطان می گوید:

(وَقَالَ الشَّيطَانُ لَمَّا قُضِي الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِي عَلَيكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)

و شيطان، هنگامی که کار تمام می ‌شود، می گويد: خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلف کردم! من بر شما تسلطي نداشتم، من بر شما تسلطی نداشتم، جز اينکه دعوت تان کردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنابراين، مرا سرزنش نکنيد؛ خود را سرزنش کنيد! نه من فرياد رس شما هستم، و نه شما فرياد رس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و کافرم! مسلما ستمکاران عذاب دردناکی دارند!

سوره ابراهیم (14): آیه 22

نمی توانم به زور به شما بگویم غیبت کن به زور برو زنا کن و آدم بکش، من اغوا کردم از طرفی دیگر پیامبران یک راه دیگر گذاشته بودند (إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ) من فقط شما را دعوت کردم گفتم مجلس شراب است بفرما این جا مجلس قتل است، بفرما (فَاسْتَجَبْتُمْ لِي) شما دعوت من را پذیرفتید (فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ) من را ملامت نکنید نفس شما، شما را آن جا کشاند نه منِ شیطان.

در سوره ابراهیم آیه 22 به خوبی حرف می زند (وَقَالَ الشَّيطَانُ لَمَّا قُضِي الْأَمْرُ) شیطان وقتی حساب و کتاب تمام می شود می گوید (إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ) خدا این همه وعده در دنیا به شما داده است نماز بخوانید بهشت می برم. عبادت کنید به شما حوری می دهم. (وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ) هر چه وعده به شما دادم خلافش برای شما ثابت شد.

گفتم دنبال من بیایید فلان کار می شود، نشد. حرف من را گوش کنید فلان اتفاق می افتد گوش کردید اتفاق هم نیافتاد. (وَمَا كَانَ لِي عَلَيكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ) من تسلط به شما نداشتم به زور شما را به گناه وادار کنم. (إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ) فقط شما را دعوت کردم. (فَاسْتَجَبْتُمْ لِي) شما هم دعوت من را پذیرفتید.

 (فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ) منِ ‌شیطان را شما ملامت نکنید نفس تان را ملامت کنید روی نفس خودت رفت عقل، قلب، زبان، گوش، چشم، دست، پا و شکم هم نیست. تمام معصیت را این جوارح کرده است.

مطالب قلبی را هم قلب کرده است (مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي) نه من می توانم شما را از این آتش نجات بدهم نه شما می توانید من را نجات بدهید. من هم گرفتار و شما هم گرفتار هستید.

(إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ) تمام کارهای که در دنیا با دستورات من کردید به همه آن ها کفر می ورزم و برائت می جویم.

این آیه ها آدم مقداری فکر می کند آن عاقبت را آدم دید که چه اتفاقاتی برای ما می افتد خدا این جا برای ما بیان کرده است این ها را قطعاً آن جا خواهیم دید هیچ شک و شبهه ای در آن نیست. وعده الهی هم است.

(رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيوْمٍ لَا رَيبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يخْلِفُ الْمِيعَادَ)

پروردگارا! تو مردم را، برای روزی که ترديدی در آن نيست، جمع خواهی کرد؛ زيرا خداوند، از وعده خود، تخلف نمی ‌کند. (ما به تو و رحمت بی ‌پايانت، و به وعده رستاخيز و قيامت ايمان داريم.

سوره آل عمران (3): آیه 9

ولی خوشا به آن های که قبل از رسیدن مرگ، بیداری می شوند

«مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»

قبل از آن که مرگ به سراغ شما بیاید شما به سراغ مرگ بروید.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص140

بعضی از اولیاء الله،‌ آن های که در بحث ریاضت هستند مخصوصاً عرفای «نجف» یکی از دستورات شان به شاگردان شان این است هر روز یک ربع، بیست دقیقه بنشینید فکر کنید الان عزرائیل سراغ شما آمده است می گوید بلند شو برویم در دست و پای عزرائیل افتادید مدام می گویید عزرائیل تو را به خدا چند مدتی هم به من مهلت بده. تو را به امام زمان و تو را به خالقت چند صباحی به من مهلت بده وصیت نکردم، فلان و فلان کار را نکردم عزرائیل گفت باشد به تو مهلت می دهم بلند می شوی آیا حاضر هستی باز هم گناه کنی یا خیر؟

مقداری جلوتر برو عزرائیل آمد قبض روحت کرد وارد قبر شدی عذاب را دیدی به التماس می افتی خدایا تو را به حق محمد من را به دنیا بر گردان تمام کارهای بدم را اصلاح می کنم بنده خوبی می شوم.

خدا هم حرف ما را قبول کرد تو را به دنیا بر می گردانم حالا بر گشتی یک دفعه چشمت را باز کن تصور کن از قبر به دنیا آمدی می خواهی چه کار کنی؟ همین طور در عالم برزخ برو تصور کن الان در برزخ هستی التماس می کنی خدایا تو را به اولیائت، به ملائکه مقربت من را به دنیا بر گردن دیگر کار بد نمی کنم دیگر گناه نمی کنم. از تمام گناهی که انجام دادم توبه می کنم خدا هم به تو منت گذاشت بر گرداند یک دفعه چشمت را باز کن ببین به این دنیا بر گشتی می خواهی چه کار کنی؟

این است که امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در جای جای «نهج البلاغه» بحث مرگ و یاد مرگ را می کند. توصیه می کند بر این که به یاد مرگ باشید حتی دارد: «کثیراً ما ینصح اصحابه» بیشتر خطبه ها و نصیحت های امیر المؤمنین این بود بر این که به فکر مرگ باشید.

به فکر روزی باشید که دست تان از این دنیا قطع شد. به فکر روزی باشید که در چنگال نکیر و منکر گرفتار هستید. به فکر روزی باشید خودتان، عمل تان و خدای تان هستید. شاید بتوانم ادعا کنم یک سوم «نهج البلاغه»‌ تقوا و بحث مرگ است.

خطبه های که امیر المؤمنین در رابطه با مرگ دارد به یاد مرگ بودن انسان را واقعاً تکان می دهد؛ ولذا یکی از راه های که وجود دارد باید انجام بدهیم یکی، دو هفته قبل از خوابیدن چشم مان را ببندیم فکر کنیم الان عزرائیل آمد به دست و پایش افتادیم دست و پایش را می بوسیم التماس می کنیم می گوید چشم ایرادی ندارد بر گرد. بر گشتی می خواهی چه کار کنی؟

یاد مرگ یکی از راه های ترک گناه و زمینه ساز تقوای انسان در دنیا است چیزی که از بزرگان شنیده بودیم عرض کردیم «إِنَّمَا عَلَينَا الْبَلَاغُ»؛ قضیه مرگ را خدای عالم در قرآن می آورد می گوید

(كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ)

هر کسی مرگ را می ‌چشد؛ و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قيامت خواهيد گرفت؛ آنها که از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگار شده اند و زندگی دنيا، چيزی جز سرمايه فريب نيست!

سوره آل عمران (3): آیه 185

این نفس تلخی مرگ را می چشد مزه مرگ، مال نفس است نمی گوید «کلُ روحٍ ذائقةُ الموت، کل عقلٍ، کل قلبٍ» ما معمولاً‌ در دنیا می گوییم قلب و دلم این را خواست ولی قرآن دل، قلب و عقل را کنار گذاشته است. همه این ها را از نفس و سپاه نفس می داند آنی که فرمانده است نفس است.

 باز در سوره انبیاء دارد:

(كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيرِ فِتْنَةً وَإِلَينَا تُرْجَعُونَ)

هر انسانی طعم مرگ را می ‌چشد! و شما را با بديها و خوبيها آزمايش می ‌کنيم؛ و سرانجام به سوی ما باز گردانده می ‌شويد!

سوره انبیاء (21): آیه 35

(لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيهَا مَا اكْتَسَبَتْ)

خداوند هيچ کس را، جز به اندازه تواناييش، تکليف نمی ‌کند. (انسان،) هر کار (نيکی) را انجام دهد، برای خود انجام داده؛ و هر کار (بدی) کند، به زيان خود کرده است.

سوره بقره (2): آیه 286

(لَا يكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا)

خداوند هيچ کس را جز به مقدار توانايی که به او داده تکليف نمی ‌کند؛

سوره طلاق (65): آیه 7

در سوره مؤمنون آیه 62 همچنین آیات متعدد دیگر همه روی نفس رفته است.

 اگر بتوانیم نفس مان را تربیت کنیم عرض کردم چهار، پنج مرحله ای که نفس دارد اماره، لوامه، ملهمه، مطمئنه گرفته این های که در ذهنم است و قرآن تعبیر کرده این ها را بتوانیم به مطمئنه برسانیم هیچ دغدغه ای نداریم.

 آن جا می رسیم به مرحله ای که:

(أَلَا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ)

آگاه باشيد (دوستان و) اوليای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگين می ‌شوند!

سوره یونس (10): آیه 62

مجری:

حضرت استاد می خواهیم بگوییم آیا معانی متعدد دارد به یک معنی است روایتی که می فرماید «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏» اشاره به همین نفس دارد؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با:

 «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه‏»

مصباح الشريعة؛ نویسنده: منسوب به جعفربن محمد امام ششم (عليه السلام)، ناشر: اعلمی، محقق/ مصحح: ندارد، ص13، الباب الخامس في العلم

بعضی از اعاظم می گویند «فَقَدْ» ندارد «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّه‏» نفس، متصل به الله است. این نفس ویژگی های دارد (وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي)، (وَنَفَخْتُ) در این نفس (رُوحِی) روح الهی در این نفس دمیده شده است.

 روح الهی دمیده شد یعنی ما می توانیم حرکت کنیم تا به مقام «تخلقوا باخلاق الله» برسیم. به جایی برسیم که به قرب نوافل آن جایی که:

«كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِه‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص352، بَابُ مَنْ آذَى الْمُسْلِمِينَ وَ احْتَقَرَهُم‏، ح7

«وما يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إلي بِالنَّوَافِلِ حتى أُحِبَّهُ فإذا أَحْبَبْتُهُ كنت سَمْعَهُ الذي يَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الذي يُبْصِرُ بِهِ وَيَدَهُ التي يَبْطِشُ بها وَرِجْلَهُ التي يَمْشِي بها وَإِنْ سَأَلَنِي لَأُعْطِيَنَّهُ وَلَئِنْ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ وما تَرَدَّدْتُ عن شَيْءٍ أنا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عن نَفْسِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وأنا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج5، ص2384، 6137

خدا می گوید به آن جایی برسد که من گوش و چشم او می شوم با من می بیند «بِهِ یَسمُع، بِهِ یَتَکلم، بِه یَبطُش» آن جا اعضاء، جوارح و نفس نیست. نفس به مرحله بالا می رسد اگر ما توانایی نفس را بشناسیم در حقیقت خدا را شناختیم.

 نفس همان متعلق روح الله است (وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي) نفس را شناختیم در حقیقت رسیدیم به جای که روح خدا در وجود ما هست آن را شناختیم. وقتی آن را شناختیم خواهیم دید بر این که خدای عالم

(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می ‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی ‌درنگ موجود می ‌شود!

سوره یس (36): آیه 82

نفس ما هم به آن جا می رسد که (إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ) حضرت عیسی (علیه السلام) مرده زنده می کند. مرده زنده می کند آیا با قالب انسانی است یا نه با قالب خدایی است؟ قطعاً قالب انسانی نیست نفس در مرحله های پایین همچنین توانایی ندارد.

ولی:

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند * بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

یا:

بار دیگر از ملک پران شوم * آن چه در وهم تو ناید آن شوم

می رسد به جایی که ملائکه هم به حال انسان غبطه می خورند.

 خیلی از اولیاء الله را داشتیم یکی از بزرگان برایم نقل می کرد می گفت مرحوم آقای «نخودکی» جلوی حرم حضرت معصومه بودند آقایی آمد به ایشان سلام کرد گفت پسرم «آمریکا» رفت درس بخواند آن جا بیمار شد دکترها جوابش کردند دست من به دامن تو. انجیری از دهانش در آورد گفت این انجیر را بخور خورد گفت فرزندت خوب شد.

آن فرد را می شناختم گفت ایشان را بعد از یکی، دو روز ملاقات کردم گفت تماس گرفتم همان لحظه ای که من این جا انجیر خوردم فرزندم صحیح و سالم گویا بیماری ندارد. قضیه چیست؟ این ها با نفس اماره، لوامه و ملهمه است یا نه این نفس رسید به آن بالا که مطمئنه است به جایی می رسد به تعبیر «علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)» که تعبیر خیلی سنگینی دارد.

من می گویم دوستان می گویند این چیزها را در جلسات عمومی نگویید ما می گوییم هر که دوست داشت می پذیرد دوست نداشت هیچ؛ «امام (رضوان الله تعالی علیه)» می گوید استادم آقای «شاه آبادی» جلسه ای برای بازاری ها و تجار داشت حرف های که ما برای ما می زد مقامات عالیه، جبروت، ملکوت و ... برای این ها می گفت.

گفتم به این ها نگویید گفت آقا «روح الله» بگذار این کفریات ما را مردم بشنوند شاید یک روز به دردشان خورد.

از «علامه طباطبایی» سوال می کنند آیا انسان محدود می تواند توصیف نا محدود کند؟ فرض کنید کره زمین را می خواهید در کاسه ای جمع کنید می گفت وقتی بنده خدا به مراحلی می رسد خدای عالم به او نظر ولایی می کند نفس کنار می رود. وقتی نفس کنار رفت با اسماء و صفات الهی متحد در نتیجه نا محدود می شود.

در آن جا توصیف نا محدود از نا محدود است نه محدود از نا محدود یعنی با نگاه نا محدود، محدود، نا محدود می شود.

در رابطه با مخلَصین:

(سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ)

منزه است خداوند از آنچه توصيف می ‌کنند، مگر بندگان مخلص خدا!

سوره صافات (37): آیات 159 و 160

خدا منزه است از توصیفِ توصیف گران چون ما محدود هستیم اصلاً در ذهن ما نمی آید هر چه فکر کنیم نا محدود در سر ما نمی گنجد. ولی وقتی این نا محدود در اثر ریاضت به مُخلَص رسید یعنی از همه چیز مثل نفس و ... بریده شد مُخلَص شد صلاحیت توصیف حق را دارد. یعنی به مقام نا محدود رسید آن جا توصیف نا محدود از نا محدود است.

 این را گفتیم آن های که اهل دل هستند گرفتند اهل دل نیستند نگرفتند، التماس دعا!

مجری:

اصطلاحاً قطره دریاست چون که با دریاست مثلی که رایج و در لسان ما هست. ان شاء الله معرفت پیدا کنیم و بتوانیم معارف الاهیه را درک کنیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

تعبیر قرآن است: (فَأَينَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ)

(وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَينَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنيد، خدا آنجاست! خداوند بی نياز و داناست!

سوره بقره (2): آیه 115

به این برسیم همه چیز درست است

(اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيءٍ وَكِيلٌ)

خداوند آفريدگار همه چيز است و حافظ و ناظر بر همه اشيا است.

سوره زمر (39): آیه 62

تصور می کنیم داریم حرف می زنیم و حرکت می کنیم این منطق قرآن است همه چیز دست خدا است (اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيءٍ)، «علامه طباطبایی» در «المیزان» دارد

«کل شيء یطلق علیه شيء فهو الله خالقه»

فکر من شیئٌ «الله خالقُه» تکلم من شیئٌ «الله خالقُه» نگاه من شیئٌ «الله خالقُه»، حرکت دستم شیئٌ «الله خالقُه».

مثالی مرحوم آیت الله «مصباح یزدی» می زند می گوید وقتی می بینیم قلم دارد می نویسد توجه به نویسنده نداریم تصورمان این است قلم دارد می نویسد یا دست دارد می نویسد. حال آن که دست یا قلم نیست صاحب قلم، نفس، روح و قلبی است که دارد دستور می دهد این قلم بنویسد. ماها معمولاً به قدری گرفتار اسباب و مسببات هستیم از پشت پرده خبر نداریم.

مجری:

حجاب هایی است که بر قلب و چشم ما افتاده است.

 (میان برنامه)

مجری:

عرض خیر مقدم مجدد دارم خدمت عزیزان بیننده برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی»، در بخش پایانی برنامه تماس ها بر قرار شده است اولین تماس آقای «رضایی» از «کرمانشاه» سلام علیکم بفرمایید.

تماس بینندگان برنامه

بیننده: (آقای رضایی از کرمانشاه – شیعه)

سلام عرض می کنم... در کتاب «تمهیدات عین القضات همدانی» در باب شیطان نوشته:

گیرم که خلق را اضلال ابلیس کند * ابلیس را بدین صفت که آفرید

دریغا گناه خود همه از اوست...

می خواستم بدانم درست است؟ سوال بعدی در کتاب «حدیقة الشیعه» روایاتی در مذمت تصوف و فلاسه آمده است آیا این روایات جعلی یا صحیح است؟

مجری:

در این مورد شبهه دارند و مطلبی که در مورد حقیقت شیعه است تماس بعدی آقای «بهادری» از «کرج» سلام بفرمایید

بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)

سلام عرض می کنم... ایام شهادت آقا ابی عبد الله (علیه السلام) و همچنین یاران و انصاران امام را خدمت آقا امام زمان (علیه السلام)، جنابعالی و بینندگان عزیز عرض تسلیت دارم.

آقای «ذهبی» از استوانه های اهل سنت می گوید در میان ما مقرر شد آن چه بین صحابه اختلاف بوده آن ها را کنار بزنیم. تمام آن چیزهایی که صحابه با هم درگیری داشتند و به خانه حضرت زهرا حمله کردند یا جریان عاشوراء آمد این ها را باید دور بریزیم و راجع به آن صحبت نکنیم.

 آقای «ابن حجر هیثمی» در کتاب «تفسیر الجنان»، صفحه 72 می گوید واجب است که ما خودداری کنیم درگیری های که بین صحابه بوده است. «ابن تیمیه» هم الی ماشاء الله از این خزعبلات زیاد گفته است.

 اما با عرض معذرت می خواهم گله کنم و این گله را هم شما به عزیزان حوزه بفرمایید. ببخشید ببخشید ندانسته داریم آب در آسیاب دشمن می ریزیم. من امسال به عنوان یک شیعه علی ابن ابی طالب به بعضی از حسینیه ها و تکایای مراجعه می کردم آقایانی که بالای منبر سخنرانی می کنند گریزی به حادثه «کربلا» می زنند بعد داستان های دیگر تعریف می کنند.

توقع داریم این جوانی که فردا می خواهد ازدواج کند صاحب اولاد می شود فرزندش از او می پرسد پدر جان، امام حسین که بود و چرا سرش را بریدند؟ چرا اهل بیتش را اسیر کردند؟ این جوانی که امروز جوان است چیزی ندارد بگوید فردا پدر می شود برای فرزندش چه توضیحی دارد؟ بعضی از روحانیان پیش امام زمان مسئول هستند.

ما نمی خواهیم توهین کنیم، توهین را خلاف می دانیم ولی باید آن چیزی که در تاریخ صدر اسلام اتفاق افتاد و منجر به حادثه «کربلاء» شد آقایان باید بالای منبر برای مردم مخصوصاً جوان ها توضیح بدهند. جوان امروز نیاید بگوید برای تطهیر «معاویه»، «وهابیون» صد میلیون دلار پول دادند «معاویه (لعنة الله علیه)» را تطهیر کنند.

من باید برای تک تک جوان های که نمی دانند توضیح بدهم از شما خواهش می کنم این را در حوزه بیان بفرمایید حداقل توضیح به روحانیت بدهند بعضی از روحانیان بالای منبر می روند از وقایع عاشوراء توضیح ده، پانزده روز فقط وقت داریم راجع به مسائل محرم، عاشوراء و قیام سید الشهداء صحبت کنیم.

 نا آگاهی در جامعه ما دارد بیداد می کند با موکب های که زدند خیلی جوان ها دور موکب ها جمع می شوند چایی می دهند این خوب است سینه زنی هم خوب است ولی شور در مقابل شعور حسینی است اگر این دو با هم باشد آن وقت می توانیم بگوییم ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم.

 ولی اگر شعور حسینی را کنار بگذاریم فقط به سینه زنی و زنجیر زنی بچسبیم به نظر من کار درستی نیست این را اگر توضیح بدهید ممنون و سپاسگزارم.

مجری:

متشکریم خدا نگهدار شما. جناب استاد در خدمت شما هستیم بفرمایید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

عزیزمان عبارت اولش را مطرح کردند آیا شیطان را خدا مسلط کرد؟ گناه هم از ناحیه شیطان است و همه چیز از ناحیه خداست. آن طور که متوجه حرف این عزیزمان از کتاب «تمهیدات عین القضات» شدم آورده است. قرآن یک منطقی دارد می گوید

(قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ * مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا)

بگو: همه اين ها از ناحيه خداست. (آری،) آنچه از نيکی ها به تو می ‌رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو می ‌رسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستاديم؛ و گواهی خدا در اين باره، کافی است!

سوره نساء (4): آیات 78 و 79

آن چه از اثر گناه به شما می رسد اختیار بد شما است. کارهای خوبی که از شما است همه از ناحیه خدای عالم است.

 بعد می گوید (قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ) همه از ناحیه خدا است. خدای عالم راه خوب و بد را به ما نشان داده است. صد و بیست و چهار هزار پیغمبر فرستاد تعدادی ابلیس، شیطان فرستاده است، صد و بیست و چهار هزار پیغمبر ما را به یک راه دعوت می کند شیطان و سپاهیانش هم به یک طرف ما را دعوت می کند.

چطور شد در میان این همه راه ها، راهی که انبیاء به ما نشان دادند کنار زدیم ولی راهی که شیطان به ما نشان می دهد آن را انتخاب کردیم؛ پس این انتخاب سوء خودمان بود گرچه این اننتخاب و اختیار را هم خدا به ما داده است.

این که گویی این کنم یا آن کنم * این دلیل اختیار است ای صنم

این که «خیام» یک حرف مزخرفی می زند

می خوردن من حق ز ازل می دانست * گر می نخورم علم خدا جهل بود

این ها با آیات قرآن آشنایی ندارند قرآن می گوید

(إِنَّا هَدَينَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا)

ما راه را به او نشان داديم، خواه شاکر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!

سوره انسان (76): آیه 3

دو راه به شما نشان دادیم یک راه ضلالت و یک راه هدایت؛ راه هدایت را گرفتی در وسط راه اگر به مشکلی بر خوردی خدا می گوید خودم دستت را می گیرم.

(وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)

هر کس تقوای الهی پيشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می ‌کند،

سوره طلاق (65): آیه 2

خدای عالم برای کسانی که تقوا دارند از هر چیزی نه فقط در مسائل دنیوی بلکه از هر چیزی خدای عالم راه خروجی برای آدم می گذارد.

(َالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ)

و آنها که در راه ما (با خلوص نيت) جهاد کنند، قطعا به راه‌ های خود، هدايت شان خواهيم کرد؛ و خداوند با نيکوکاران است.

سوره عنکبوت (29): آیه 69

کسانی که در راه تقوا و ما جهاد و تلاش می کنند ما دست گیری می کنیم از طرفی دیگر کسانی که راه بد می روند طرف چند بار کار گناه کرد خدای عالم تفضل می کند هیچ عذابی هم برایش نمی فرستد ولی همین آقا از گناه دست بر نمی دارد بعد خدای عالم راه ضلالت را پیش رویش می گذارد.

(وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمَى)

و هر کس از ياد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور می ‌کنيم!

سوره طه (20): آیه 124

کسانی که از یاد خدا غافل می شوند خدای عالم راه ضلالت، بدبختی، بیچارگی، گرفتاری، فلاکت، بیماری و اتفاقات بد را در دنیا برای او مقدر می کند. ولی چه کسی؟ (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي) فرض بفرمایید الان من می توانم با شما صحبت کنم و از زحمت شما تشکر کنم یک دفعه چهار تا فحش نثار کنم این اختیار را خدا به من داده است.

ولی اگر تشکر کردم شما جلسه دیگر تماس می گیرید دوستان دیگر هم نگاه می کنند اگر یک دفعه حرف نادرست زدم خدای عالم در این ارتباطات را به روی ما همیشه می بندند. برادر بزرگوارم از این جهت نباید همه چیز را به اسم خدای عالم تمام کنیم. بله قدرت و نیرو خدا داده من گناه می کنم اگر تصور کنم با نیرو و اراده خودم دارم گناه می کنم کفر و شرک است.

اراده، نیرو و انتخاب را هم خدا به من داده است بعضی وقت به تعبیر «شهید مطهری» انتخاب را خدای عالم به مصالحی از من می گیرد.

مجری:

سوال دوم شان در مورد فلسفه و عرفان در «حدائق الشیعة» سوالی داشتند

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در «حدائق الشیعة» در مذمت تصوف فرمایشات مرحوم «مقدس اردبیلی» را قبول نداریم بعضی از مراجع خیلی عنایت دارند در سر درس مطرح می کنند حتی یکی از بزرگان می گفت خدمت «مقام معظم رهبری» بودم صحبت شد مقداری مذمت «صوفی»ها در «حدائق الشیعة» دیدم رخسار ایشان خیلی کشیده شد دیدم خوشش نیامد.

در هر مسیری ملاک برای ما تبعیت از اهل بیت است تبعیت از اهل بیت باشد قبول داریم تبعیت از اهل بیت نباشد قبول نداریم. «صوفی، سنی،‌ وهابی و زرتشتی» باشد تبعیت از کلام الله و کلام اهل بیت برای ما ملاک است. یک صوفی است اصلا نماز نمی خواند روزه هم نمی گیرد می گوید به مقام حق رسیدیم این کفر است.

در قرآن نزدیک به صد و پنجاه و خرده ای آیه در رابطه با نماز، روزه و ... داریم. یک دفعه یک صوفی مال آن های که در «اهواز» هستند با آن ها از نزدیک مرتبط بودم نمازشان از ما شیعه ها خیلی مقیدتر هستند روزه شان به همین شکل مقلد آیت الله العظمی «سیستانی» هستند. وجوهات شان را هم می دهند به قول یکی از علمای بزرگ عیب شان این است که به جای مسجد به «خانقاه» می روند.

کسی به اندازه من شاید با صوفی ها درگیر نشده باشد حتی با «قطب» شان دو جلسه به منزل ما آمد به ایشان صحبت کردیم. در طرف «کرمان، خراسان» و ... هستند «کلهم ملا قلی» اند، از شریعت هیچ بهره ای نبردند. در «قم» نزدیک حرم حضرت معصومه بودند یا در «تهران» ‌جنایت های که این آقایان کردند چقدر آدم کشتند با ماشین روی جمعیت رفتند. این‌ها کفر و فسق شان کاملاً مشهود است.

لذا فرمایشات جناب آقای «مقدس اردبیلی» با این که به ایشان احترام می گذاریم الان ما بگوییم کل اهل سنت، باطل هستند این طور حکم دادن درست نیست. در ایام عاشوراء چقدر اهل سنت داشتیم عزاداری کردند؟ خودشان اطعام کردند از اطعام شیعیان هم استفاده کردند در روضه امام حسین گریه کردند در اربعین موکب می زنند.

اگر بگویم کل اهل سنت ضد دین و ضد اهل بیت هستند مخاطب من وقتی می بیند می گوید چرا در مورد همه یک جور قضاوت می کنید؟ بعضی از اهل سنت این شکلی هستند بعضی از اهل سنت فریب «سلفی» ها و ... را خوردند این چیزها را بدعت می دانند ما آن ها را به هیچ وجه تمجید نمی کنیم فحش نمی دهیم ادله می آوریم بر این که، این ها باطل هستند.

ولذا برادر بزرگوارم مقداری روی گروه ها و فرقه ها دقت کنیم که خدای ناکرده با یک جمله مان فردای قیامت پرونده مان را سیاه نکنیم.

مجری:

استاد، آیاتی که اشاره کردید آیات 78 و 79 سوره مبارکه نساء بود

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

(أَينَمَا تَكُونُوا يدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيئَةٌ يقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يكَادُونَ يفْقَهُونَ حَدِيثًا)

هر جا باشيد، مرگ شما را در می ‌يابد؛ هر چند در برج های محکم باشيد! و اگر به آنها [= منافقان‌] حسنه (و پيروزی) برسد، می ‌گويند: «اين، از ناحيه خداست.»و اگر سيئه (و شکستی) برسد، می ‌گويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنی را درک کنند؟!

سوره نساء (4): آیه 78

برای مشرکین و کفار اتفاق خوبی بیافتد می گویند خدا کرد اگر اتفاق بید بیافتد می گوید یا رسول الله تو کردی (قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ) همه از ناحیه خدا است (مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ) هر چه از کار خیر به شما می رسد از خداست کارهای بد نتیجه انتخاب بد شما است.

مجری:

ممنون و متشکرم، تماس بعدی آقای «موسوی» از «زاهدان» سلام عرض می کنم.

بیننده: (آقای موسوی از زاهدان – شیعه)

سلام علیکم... ایام را تسلیت عرض می کنم این همه زنگ می زنیم بعد از مدت ها صدای شما را می شنویم خیلی خوشحال می شویم. در مورد حاج آقای «بهادری» می خواستم خدمت شما عرض کنم علاوه بر این که، ایشان گفت، می‌آیند فقط چند کلمه از امام حسین می‌گویند بعد حدیث و روایت نمی‌گویند. چند کلمه می گویند و می روند اما احادیثی که در کتاب های اهل سنت و «وهابیت» است یک کلمه از این ها گفته نمی شود. بگویند در فلان کتاب اهل سنت در باب امام حسین این آمد و برای اصحاب امام حسین این آمده است.

 امامان جمعه ما همچنین حرف ها را نمی زنند نمایندگان محترم «ولی فقیه» همچنین حرف ها را نمی زنند فقط چند کلمه می گویند در آخر مگر مداح روضه ای از امام حسین بخواند.

در روستاها دیگر روحانی نمی فرستند جاهای هم می فرستند بحثی از دین، از امام حسین نیست همه اش سیاسی شده است نمی دانم قضیه چیست؟ برای منِ پیر مرد حاج آقا بیمار دعای کنید.

مجری:

ممنون خدا نگهدار! تماس بعدی آقای «اکبری» از «قم» سلام علیکم بفرمایید

بیننده: (آقای اکبری از قم – شیعه)

سلام علیکم... قرآن عربی را نمی توانم بخوانم می خواستم ببینم فارسی خواندنش مشکلی دارد یا حکم خواندن ثواب عربی را دارد.

مجری:

تشکر از تماس شما. استاد سوال آقای «بهادری» و آقای «موسوی» تقریبا در یک راستا بود بفرمایید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این که الان مسائل سیاسی مطرح می شود به قول مرحوم «مطهری» قسم می خورد «والله، تالله، بالله» اگر رسول اکرم بود الان بالاترین مسئله، مسئله «فلسطین» را مطرح می کرد. این که پیام امام حسین برای ما چیست؟ امام حسین در عاشوراء نمی گوید «أنا لا ابایع یزیداً» جناب آقای «موسوی» جناب آقای «بهادری» بلکه امام می‌فرماید: «مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه‏»

«وَ يَزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه‏‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج44، ص325

مثل من بیعت نمی کند با مثل یزید یعنی راه را نشان می دهد در هر عصری هم امام حسین و هم یزید است. پیام عاشوراء این است که ما امام حسین های زمان مان را بشناسیم. «هَل مِنْ ناصر» آن ها را هم جواب بدهیم.

یزیدهای زمان مان را هم بشناسیم نسبت به یزیدها تکلیف مان چیست؟ باید انجام بدهیم امروز «نتانیاهو، ترامپ» و ... این همه جنایت، این همه آدم کشی، کودک کشی و زن کشی کردند در دوازده روز چقدر درد سر برای «ایران»‌ درست کردند؟ باید این ها را به عنوان یزید زمان معرفی کنیم مردم این ها را بشناسند، همان طور که در خبرها آمد «نتانیاهو» به «ترامپ» گفته بود سه روزه مسئله «ایران» تمام می شود.

سی، چهل نفر مسئولین را می زنیم تعدادی از مراکز را بمباران می کنیم مردم هم به خیابان می ریزند تمام می شود.

عنایت اهل بیت و آقا امام زمان (سلام الله علیه) این بود. وحدت و همدلی که خدای عالم در این قضیه ایجاد کرد در 47 سال نداشتیم. آن های که انقلاب یادشان می آید قبل از انقلاب هم نداشتیم. شاید دو، سه ماه قبل از انقلاب همدلی بود.

این همدلی به عکس آن چه که آن ها تصور می کردند بود باید این ها را برای مردم بگوییم. بله همه چیز نباید سیاسی باشد از امام حسین شروع کنیم از ولایت فقیه و ولی فقیه به پایان ببریم.

 از یزید ابن معاویه شروع کنیم از «ترامپ، نتانیاهو» و دیگر کسانی که امروز دارند جنایت می کنند به پایان ببریم هر دو باید باشد.

این که بعضی از آقایان مدام به مسائل سیاسی می پردازند نا درست است آن های که فقط به مسائل تاریخ و ... می پردازند این هم نا درست است.

با این که شبکه ما، شبکه سیاسی نیست شبکه اعتقادی است ولی چندین جلسه این جا در رابطه با محور مقاومت برنامه رفتیم. یا برنامه «اهریمن شکن» هر روز برنامه داشتیم.

هر روز ده تا برنامه داشتیم نُه تا اعتقادی و تاریخی بود در کنارش یک برنامه سیاسی بود. به تعبیر شهید «مدرس» دیانت ما عین سیاست ماست سیاست ما عین دیانت ماست. معتقد به سیاست دون دیانت نیستیم. بعضی ها فکرشان نمی رسد نمی گوییم عناد دارند.

 وقتی سوال می کنند آقایان مراجع چه فتوایی دادند؟ پاسخ می فرمایند آقایان روحانیت جدای از دولت هستند اگر مراجع جدای از دولت شد یعنی دولت سَنّار نمی ارزد. این دولت را باید در زباله دانی اندخت

مجری:

مثل دولت طاغوت قبلی می شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، مثل «عربستان» می شود این که دولت غیر از روحانیت و مرجعیت است حرف غلطی است هر کسی زده باشد حرف نا درست، خلاف قرآن، خلاف نظر اهل بیت، خلاف نظر «مقام معظم رهبری» و خلاف نظر حضرت «امام» است.

 بعضی ها توجه ندارند اگر کسی مشاور خوبی داشته باشد قطعاً این ها را تذکر می دهند. ایشان مشاورانی انتخاب کرد به دره می فرستد صدای همه مجلسی ها در آمد این چه مصاحبه ای بود؟ مایه خجلت برای کشور ما بود.

ما دوست نداریم می گوییم هر کس کاری برای تضعیف دولت کند خلاف شرع و خلاف شرع بیّن کرده است. هر کس نسبت به بدبین کردن مردم به دولت قدم بر دارد قدمش، قدم نا مبارکی است هیچ شک و شبهه ای نیست.

ولی از آن طرف باید نقدها، نقدهای دوستانه، محترمانه و سازنده باشد از چند صد نقد یکیش به گوش شان می رسد. ان شاء الله در آینده این قضایا تکرار نشود شما که در وسط مذاکره بودید، آمدند کشور شما را بمباران کردند مراکز هسته ای شما را به دستور خبیث «شمر ابن ذی الجوشن» زمان «ترامپ» بمباران کردند.

دوباره باز دم از مذاکره می زنید خجالت دارد نمی دانم جواب خانواده های شهداء را هم داریم. از دولتمردان خواهش مان این است گوش به فرمان «رهبری» باشید «رهبری»‌ گفت بایست، بایستند. گفت بنشین، بنشینند. «رهبری» گفت بمیر، بمیرند.

علت این که در سی و چند سال «مقام معظم رهبری» بودند این همه رئیس جمهور آمد و رفت چرا از میان این رؤسای جمهور «مقام معظم رهبری» چپ می نشیند از «رئیسی» می‌گوید راست می نشیند از «رئیسی» می‌گوید و مدام از «رئیسی» حرف می‌زند و تکرار می کند؟

آقای «رئیسی» چه کار کرده بود؟ آقای «رئیسی» نقل و کشمش به «رهبری» داده بود؟ ایشان را صبحانه، شام و ناهار دعوت کرده بود؟ یا نه آن چه که در رأس نظام، «رهبری» ترسیم می کرد این را پیاده کرد.

 رئیس جمهوری «آمریکا» بعد از ریاست جمهوری همه شان دارای مقام، احترام و ... هستند. رئیس جمهورهای ما بعد از ریاست جمهوری شان جرأت نمی کنند جلوی مردم بیایند مردم تکه تکه شان می کنند چرا این طور شده است؟

والله ما ناراحت هستیم راضی به این نیستیم رئیس جمهوری هشت سال زحمت کشیده است منفور جامعه باشد و جرأت نکنند در خیابان بیایند. آن ربطی به روحانیت و مرجعیت ندارد، حکومت ما، حکومت دینی و اسلامی است ولایت فقیه بر گرفته از ولایت حضرت ولی عصر است این ها گفتند هرگونه تعرض به ولایت فقیه خیانت، خلاف شرع و خلاف دین است.

خیلی ها فتوا دادند اگر کسانی تعرض به ولایت فقیه داشته باشند مهدور الدم هستند این ها فتوای دینی را که حکومت دینی ما هست بیان کردند خارج از حکومت دینی چیزی بیان نکردند.

«امام» فرمود ولایت فقیه عمود خیمه نظام است کسی از شما سوال کند «امام» ‌چرا گفت ولایت فقیه عمود خیمه نظام است؟ شما می گویید کار «امام»‌ هم ربطی به نظام نداشت ایشان جدای از نظام فتوا داده بود!

مجری:

ضمن این که «ایران»‌ اسلامی الان آشیانه و خانه امام زمان است محور تشیع، محور مذهب، محور مقاومت است اگر خدای نا کرده تعرض و آسیبی به این کشور وارد بشود قطعاً به مذهب ما تعرض وارد می شود. در این شک نکنید این قدر دیگر نمی توانیم عزاداری برپا کنیم اربعین ما تحت الشعاع قرار می گیرد و خیلی از مسائل دیگر اتفاق می افتد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خواهش من از این بزرگواران این است فرمایش «امام» را بگویند «امام» فرمود ولایت فقیه عمود خیمه نظام است. عمود خیمه بیافتد خیمه پاشیده می شود.

 بعضی ها تصور می کنند اگر «آمریکا» آمد این آقایان را رئیس جمهور و ولی فقیه می کند نه عزیز من، «آمریکا» بیاید اولین کاری که انجام می دهد شما را می کشد.

چون احساس می کند شما قدرت دارید فردا علیه «آمریکا» شورش می کنید همان طور که علیه ولایت فقیه قیام کردید فتنه 88 را درست کردید علیه آن ها هم قیام می کنید از شما بیشتر احساس خطر می کنند تا مراجع «قم»

مجری:

ممنون و متشکرم دیگر در لفافه همه چیز را می فرمایید، تماس بعدی آقای «فیضی» از «سراب» سلام علیکم بفرمایید

بیننده: (آقای فیضی – شیعه)

سلام عرض می کنم... می خواهم صحبت «آذری» با شما کنم که در روستایی اتفاق افتاده بود (صحبت آذری)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

(پاسخ آذری استاد)

مجری:

...آقای «اکبری»‌ از «قم» گفتند نمی توانم قرآن را به عربی بخوانم فارسی می خوانم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اشکالی ندارد حتی فارسی هم نه در روایت داریم طرف سواد ندارد اصلاً‌ فارسی بلد نیست می گوید قرآن را باز کند آیات را نگاه کند خدای عالم ثواب برایش می نویسد.

مجری:

ولی در نماز باید به عربی بخواند.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله در نماز حتماً‌ باید عربی باشد حمد، سوره، ذکر رکوع و سجده در قنوت می تواند فارسی بگوید البته بعضی از مراجع اشکال می کنند مثل حاج آقای «مکارم» ‌اشکال می کند غیر از آقای «مکارم» همه آقایان می گویند در دعا می توانید فارسی، ترکی و هر زبانی بگویید. ولی ذکر رکوع و ذکر سجده حتماً باید عربی باشد. مشخص هم کردند «سبحان الله، سبحان ربی العظیم و بحمده» ‌و امثال این ها.

ولی قرآن هم فارسیش را می توانید بخوانید آن های که سواد ندارند مخصوصاً بعضی از پیر مردها و پیر زن ها هستند سواد ندارند این ها هم قرآن را بگیرند آیات قرآن را سطر به سطر نگاه کنند خدای عالم به این ها سواد می دهد. چه بسا ثوابی که خدا به آن ها می دهد از قرآنی که بنده حقیر می خوانم بیشتر باشد.

او یک صفایی دارد وقتی به قرآن نگاه می کند با یک عشقی دارد به قرآن نگاه می کند آن عشقش همه چیز را کنار می زند.

مجری:

البته می توانند صوتی و یا تصویری هم قرآن گوش بدهند. آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» خیلی ممنون و متشکرم استفاده کردیم خداوند به شما همیشه صحت و سلامتی عنایت فرماید و همچنین تشکر از بینندگان عزیز که تا پایان برنامه ما را همراهی فرمودید.

 التماس دعای فرج و عرض دعای مان همین دعا باشد که: «یَا رَبَّ الْحُسَيْنِ بِحَقِّ الحُسَین إشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْن‏ بِظُهورِ الحُجة» والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته!





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها