برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی - 15 03 1404
عنوان برنامه: عید قربان
کلیدواژه: اخلاق علوی سیره مهدوی، عید قربان، عید الاضحی، اعیاد اسلامی، نیازمندان، فلسفه قربانی، فدیه، شبهه، عبدالمطلب
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای حسن فرقانی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَام تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْت یا ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرام
ای همه هستی ز تو پیدا شده * خاک ضعیف از تو توانا شده
آن چه تغیّر نپذیرد تویی * وان که نمردست و نمیرد تویی
چاره ما ساز که بی یاوریم * گر تو برانی به که روی آوریم
عرض سلام و احترام محضر همه شما بینندگان عزیز ولایت مدار شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)، در ابتدای برنامه حلول عید سعید اضحی عید قربان را به محضر شما گرامیان برنامه تبریک و تهنیت عرض می کنم با برنامه هفتگی اخلاق علوی و سیره مهدوی در خدمت تان هستیم.
افتخار می کنیم که در خدمت کارشناس محترم برنامه حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم و ان شاء الله از فرمایشات شان و از آموزه های که پیرامون اخلاق علوی و سیره مهدوی در این برنامه بیان خواهند کرد بهرمند می شویم.
حضرت استاد محضر شما عرض سلام دارم عید سعید قربان را تبریک عرض می کنم مطلع سخن را داشته باشید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله بنده هم عید سعید اضحی را خدمت حضرتعالی تبریک عرض می کنم.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان طلب می کنم، و فرا رسیدن عید اضحی (عید قربان) را به پیشگاه مقدس مولای مان بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه شما گرامیان تبریک و تهنیت عرض می کنم.
خدا را قسم می دهم به آبروی روز عید قربان که مایه زخر و شرف محمد و آل محمد قرار داد عیدی ما را فرج موفور السرور مولای مان ولی عصر قرار بدهد ان شاء الله.
طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم
تو کیستی تو تمام پیمبری زهرا * تو حجت حجج الله اکبری زهرا
بهشت احمدی و رکن حیدری زهرا * چه بهتر است بگویم ز چار بانوی جنان سری زهرا
تو مادر حسنینی نه مادر همه ای * چه بهتر است بگویم فقط تو فاطمه ای
مقربان خداوند سر به دیوارت * فرشته چهره گزار به پای زورات
تمام حشر بود کوچه ای ز بازارت * تو مادر حسنینی خدا نگهدارت
اسرار حقیقی حیاتم زهراست * معنای عبادتم صلاتم زهراست
دیگر چه غم از کشاکش این دنیا * وقتی که فرشته نجاتم زهراست
«صل الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهرا»
مجری:
اللّهمّ صلّ على فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها بعدد ما أحاط به علمك
«قال امیر المؤمنین علي ابن ابی طالب علیه الصلاة و السلام كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيدٍ»
مولای متقیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند هر روزی که در آن معصیت خداوند انجام نشود آن روز، روز عید است.
حضرت استاد چون در شب عید سعید قربان هستیم اولین سوالم را می خواهم در مورد جایگاه اعیاد اسلامی در منظر اهل بیت (علیهم السلام) ایراد سخن داشته باشید و این که اعیادی که در اسلام داریم چقدر در نزد اهل بیت طاهرین و ائمه معصومین جایگاه داشته است؟ و اشاراتی هم به اعمال شب و روز عید سعید قربان داشته باشید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
مرحوم «شیخ صدوق» در کتاب «خصال»، صفحه 264 روایتی را از «مفضل ابن عمر» از اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) نقل می کند
«حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْأَشْعَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) كَمْ لِلْمُسْلِمِينَ مِنْ عِيد»
مسلمان ها چند تا عید دارند؟
حضرت فرمود:
«فَقَالَ أَرْبَعَةُ أَعْيَادٍ»
نام می برد عید فطر، عید قربان، عید غدیر و روز جمعه، یعنی روزهای جمعه در حقیقت عید مسلمین است در یک فرصتی در رابطه با بحث شب و روز جمعه که چقدر جایگاه دارد و چقدر در روایات اهمیت داده شده است صدقات، عبادت، صلوات در شب و روز جمعه چندین هزار برابر یا چندین دهه فضیلت این اعمال در روزهای ایام هفته غیر از جمعه است.
نکته ای را حضرت صادق (سلام الله علیه) فرمود در میان این اعیاد
«أَعْظَمُهَا وَ أَشْرَفُهَا يَوْمُ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَقَامَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) وَ نَصَبَهُ لِلنَّاسِ عَلَما»
افضل اعیاد، بالاترین عید و با فضیلت تر از همه عبارت از روز هجدهم ذی الحجه است که رسول اکرم به امر الهی امیر المؤمنین را به عنوان خلیفه خودش عَلَم و نشانه حقانیت اسلام قرار داد.
الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج1، ص264
بعد در رابطه با اعمال روز هجدهم و روز غدیر حضرت نکاتی دارند. همان طور که عزیزمان هم اشاره کردند وقتی برای امیر المؤمنین در «عید نوروز» هدایایی آورده بودند ظاهراً از طریق «ایرانی»ها بود شاید توسط «سلمان» بوده باشد.
حضرت فرمود این چیست؟ عرض کردند آقا جان فالوده شیرینی مخصوص «ایرانی»ها است حضرت میل فرمودند فرمود:
«فاجعلوا کل یوم عیدا»
هر روز را عید قرار بدهید برای ما فالوده «ایرانی» بیاورید.
بعد فرمود:
«كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيد»
تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ نویسنده: شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر و محقق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج10، ص398
هر روز که انسان گرفتار گناه نشود آن روز برای او عید است و روزی هم که گرفتار گناه بشود و توفیق توبه پیدا نکند روز سیاه و بدبختی اوست.
شاید در دنیا خیلی زیاد برای مان قابل اهمیت نیست و درک نمی کنیم ولی وقتی چشم از این دنیا می بندیم تمام اعمال ما از روز ولادت مان تا روز مرگ مان جلوی چشم مان مجسم می شود لحظه لحظه عمرمان را می بینیم.
حتی به تعبیر حضرت «امام (رضوان الله تعالی علیه)» دست تان را تکان می دهید این هم در پرونده تان نوشته می شود. (مَالِ هَذَا الْكِتَابِ)؛ این پرونده، چه پرونده ای است؟
(وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيقُولُونَ يا وَيلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا)
و کتاب [= کتابي که نامه اعمال همه انسانهاست] در آن جا گذارده ميشود، پس گنهکاران را ميبيني که از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند؛ و ميگويند: «اي واي بر ما! اين چه کتابي است که هيچ عمل کوچک و بزرگي را فرونگذاشته مگر اينکه آن را به شمار آورده است؟! و (اين در حالي است که) همه اعمال خود را حاضر ميبينند؛ و پروردگارت به هيچ کس ستم نميکند.
سوره کهف (18): آیه 49
(لَا يغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا)؛ ریزترین و درشت ترین اعمال ما در آن جا نوشته شده است حتی اگر در خیابان داریم می رویم «پاکبانی» دارد کوچه را جارو می زند با نظر کوچک به او نگاه کنیم می بینیم همین هم نوشته شده است. همین تحقیر باعث شده خیلی از اعمال ما حبط شود نماز، روزه و حج ما از بین رفته است.
یکی از بدبختی های روز قیامت این است که انسان پرونده اش را نگاه می کند می بیند در این پرونده هر عملی که در دنیا انجام داده بود نیامده است عرض می کند خدایا اشتباه دادند می گوید نه فلان روز تکبری کردی به خاطر تکبرت همه پرونده هایت حبط شده است.
مجری:
حضرت استاد! با توضیحات شما، انسان بهتر درک می کند وقتی می گویند روز قیامت «یوم الحسرة» است واقعاً جای حسرت خوردن بر آن کارهای خیری که انجام ندادیم و کارهای بدی که انجام دادیم مورد به مورد این طور می شود انسان بیشتر درک می کند چرا خداوند به روز قیامت «یوم الحسرة» فرموده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
جالب این است انسان می بیند به تعداد ساعات عمرش صندوقی است صندوق را باز می کند، شما حساب کنید از اول ولادتش گرچه تکلیف ندارد ولی برای گریه هایش خدا ثواب می نویسد بیمار می شود آن را ثواب می نویسد ذکر می گوید شاید ما ذکر بچه را متوجه نمی شویم
(وَإِنْ مِنْ شَيءٍ إِلَّا يسَبِّحُ بِحَمْدِهِ)
و هر موجودی، تسبيح و حمد او می گويد
سوره اسراء (17): آیه 44
وقتی می بیند در این ساعت هیچ عملی انجام نداده نه گناهی، نه عبادتی تأسف می خورد و حسرت می کشد که چرا عمر من به بطالت گذشت؟ گناهش جای خود دارد. در روایت دارد در یک ساعت هیچ عملی انجام نداد و گناه نکرد ولی به یاد خدا هم نبود
مجری:
لغو و بیهوده گذشته است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، حسرت و تأسف می خورد آرزو می کند خدایا ما را به دنیا بر گردان.
(لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ)
شايد در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم! (ولی به او می گويند:) چنين نيست! اين سخنی است که او به زبان می گويد (و اگر باز گردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که بر انگيخته شوند!
سوره مؤمنون (23): آیه 100
باید دقت کنیم مخصوصاً امشب، شب جمعه است فضیلت ویژه دارد عیدی برای مسلمان ها است هم شب عید قربان است تلاش کنیم در این روزها تا می توانیم به یاد خدا باشیم. در قرآن «صَلوا کثیراً» نداریم، «صوموا کثیراً، زکوا کثیراً و حجوا کثیراً» نداریم برای یک کلمه کثیراً آمده است (وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا) بسیار به یاد خدا باشید.
به یاد خدا بودن همه چیز در آن است یعنی کسی به یاد خدا باشد خدا را ناظر و شاهد خودش بداند
(أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى)
آيا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می بيند؟!
سوره علق (96): آیه 14
خدا دارد گلایه می کند آیا این بشر نمی داند خدا او را می بیند؟ یک دفعه می گوید
(إِنَّ اللَّهَ لَا يخْفَى عَلَيهِ شَيءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ * إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ)
هيچ چيز، در آسمان و زمين، بر خدا مخفی نمی ماند. (بنابراين، تدبير آنها بر او مشکل نيست.) خدا از (اسرار) درون سينه ها آگاه است.
سوره آل عمران (3): آیات 5 و 119
یک دفعه می گوید (أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى) خدا از راه گلایه می گوید نمی بیند، نمی داند که خدا او را در هر لحظه می بیند شاهد و ناظر ما است.
امیر المؤمنین جمله ای در «دعای کمیل» دارد خیلی عجیب است انسان وقتی این تعبیر را ملاحظه می کند بدنش می لرزد می گوید دو ملک موکل کرد تمام اعمالم را ثبت می کنند
«وَ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِيَ عَنْهُم»
خدایا این فرشته ها شبانه روز عمل من را نوشتند حتی اعمال قلبی من را هم نوشتند!
إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج2، ص709
بعضی چیزهایی که از نظر فرشته ها رد شد «وَ كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيَّ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِيَ عَنْهُم» خدایا تو فراتر و بالاتر از این دو فرشته مراقب من بودی بعضی چیزهایی که از نظر این ها مخفی ماند آن ها را هم فردای قیامت به حساب می آوری؛ خیلی سخت است!
امام سجاد (سلام الله علیه) جمله ای در «دعای حزین» دارد. دوستان عزیز از این دعا غفلت نکنید اسمش «دعای حزین» است خود عبارت ها هم حزین است
«مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ إِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلِي فَارْحَمْنِي وَ إِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلِي فَاقْبَلْنِي»
خدایا اگر مثل من را بخشیدی من را هم ببخش اگر گنهکاری همانند من را مورد عفو قرار دادی من را هم مورد عفو قرار بده.
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: ندارد، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، ج1، ص164
تعبیری که امام حسین (سلام الله علیه) دارد گمانم مال دعای عرفه اش است
«إِلَهِي مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَه»
خدایا من اول کسی نیستم معصیت کردم در خانه ات آمدم خدایا قبل من هم گنهکارهای در خانه ات آمدند گناهان آن ها را هم بخشیدی.
«مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ إِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلِي فَارْحَمْنِي وَ إِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلِي فَاقْبَلْنِي يَا قَابِلَ السَّحَرَةِ اقْبَلْنِي يَا مَنْ لَمْ أَزَلْ أَتَعَرَّفُ مِنْهُ الْحُسْنَى»
ای خدایی که جز خوبی از تو ندیدم
«خَيْرُكَ إِلَيْنَا نَازِلٌ وَ شَرُّنَا إِلَيْكَ صَاعِد»
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: ندارد، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، ج2، ص586
از آن روزی که ما را آفریدی * به غیر از معصیت چیزی ندیدی
خداوندا به حق هشت و چارت * ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی!
این شعر را معمولاً در قنوت های نماز مسحتبیم می خواندم خیلی دوست داشتم که این تعبیر را در دعاها پیدا کنم شاید بیست و چهار ساعت نگذشت تعبیر امیر المؤمنین را در جایی که مطالعه می کردیم دیدم. (اگر حافظه ام یاری کند)
«إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي»
دیدم مثل تعبیر «بابا طاهر» است خدایا:
از آن روزی که ما را آفریدی * به غیر از معصیت چیزی ندیدی
«إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي» خدایا گرچه در تمام عمرم، گناهکاریم طولانی شد پرونده ام پر از گناه شد
«فَمَا أَنَا مُؤَمِّلٌ غَيْرَ غُفْرَانِكَ»
خدایا غیر از مغفرتت چیز دیگری در دل علی نیست غیر از بخشش تو چیز دیگری انتظار ندارم.
بعد امیر المؤمنین می فرماید:
«آهِ مِنْ نَارٍ تُنْضِجُ الْأَكْبَادَ وَ الْكُلَى آهِ مِنْ نَارٍ نَزَّاعَةٍ لِلشَّوَى»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص79
خدایا پناه به تو می بریم علی (سلام الله علیه) دارد این طور می گوید از آتشی که از درون، آدم را آتش می زند تا به پوست برسد. پناه می برم به تو از آتشی که «نَزَّاعَةٍ لِلشَّوَى» وقتی می آید تمام پوست آدم را می کند.
تلاش کنیم از دعاهایی که ائمه دارند به تعبیر «امام (رضوان الله تعالی علیه)» ائمه خیلی از معارف را نتوانستند در قالب روایات و احادیث بیان کنند در قالب دعا و زیارت آوردند.
لذا در لا به لای دعای امام حسین در «عرفه» یک دنیا توحید و معارف خوابیده است این معارف را ما در لا به لای احادیث نداریم.
ملاحظه بفرمایید بهترین کتاب توحید، کتاب «توحید شیخ صدوق» است هر رروایتی در رابطه با توحید بخواهید در این کتاب آمده است. شما کتاب «توحید» را در یک کفه قرار بدهید دعای «عرفه امام حسین» را در یک کفه قرار دهید می بینید یک سری معارف ناب، معارف زیبا، معارف تکان دهنده که موهای بدن آدم را سیخ می کند در دعای امام حسین (سلام الله علیه) آمده است که حتی در کتاب «توحید شیخ صدوق»، و بخش «توحید کافی» هم نیامده است.
یا دعای «ابو حمزه ثمالی» به همین شکل. بعضی از فرازهای «دعای کمیل» یک سری معارف در آن خوابیده است که این ها آدم ساز و انسان ساز است این ها انسان را به خدا نزدیک می کند.
تلاش کنیم در همچنین شبی و فردایی با توجه به آن چه که در «مفاتیح الجنان» مرحوم «محدث قمی» آورد هر چه که می شد با حدیث «مَنْ بَلغ» درست کرد «محدث قمی» در «مفاتیح» آورده است.
معتقد هستم نود درصد مطالبی که «محدث قمی» آورده را با حدیث «مَنْ بَلغ» باید درست کرد اگر حدیث «مَنْ بَلغ» نباشد سراغ بررسی سند روایات برویم خیلی جاها به مشکل بر می خوریم.
«امام» تعبیری دارد امشب از ایشان زیاد یاد کردیم خدا روح شان را شاد است شادتر کند ایشان می فرمود یکی از روایاتی که قطعاً متواتر است شکی در تواترش نیست حدیث «مَنْ بَلغ» است.
در روایت داریم قربانی می کنید تلاش کنید این قربانی را به فقراء بدهید آن های که در مکه قربانی می کنند بعضی از آقایان مراجع واجب می دانند یک بخشی از قربانی را خودشان میل کنند گرچه با امکاناتی که «عربستان سعودی» ایجاد کرده است همه این ها را در دره ای می ریزند و خاک رویش می ریزند.
البته شنیدم در سال های اخیر تمهیداتی کردند گوشت های قربانی را به کشورهای دیگر می فرستند. یکی از اعمال فردا، غسل عید قربان است بعضی از مراجع ما واجب دانستند.
مرحوم «مجلسی» در «زاد المعاد»، صفحه 200 این ها را نقل کرد که بعضی از علمای ما غسل روز عید قربان را واجب دانستند.
البته می گویند غسل قبل از نماز عید باید باشد بعد از نماز هم باشد خیلی مهم نیست. کسی می تواند نماز عید به جماعت برود نشد در خانه از «مفاتیح» نگاه کند بخواند پنج قنوت در رکعت اول است و چهار قنوت در رکعت دوم است هر دعایی خواستید بخوانید همین «اللهم صل علی محمد و آل محمد، الله اکبر» بگویید «اللهم اهل الکبریاء و العظمة» را بگویید خیلی بهتر است. اگر نتوانستید در هر قنوت به یک صلوات اکتفا کنید.
مجری:
پس شرط نیست
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
شرط نیست بله اگر کسی بتواند بخواند تعابیر خیلی زیبایی دارد
«اللَّهُمَّ أَنْتَ أَهْلُ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلُ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلُ الْعَفْوِ وَ الْمَغْفِرَة»
یادم هست چهار، پنج سال قبل تابستان سفری به «دماوند» داشتیم نماز ظهر و عصر به مسجد رفتیم پشت سر آیت الله «جوادی آملی» نماز خواندیم. دیدم ایشان در قنوت نماز ظهرش شروع کرد این دعا را خواندن «اللَّهُمَّ أَنْتَ أَهْلُ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ» گفتم خدایا الان «أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ الَّذِي جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً» را می خواهد چه کار کند؟
دیدم به این جا رسید «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَن تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْر» خواند.
این که می فرماید:
«كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُم»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، دار الكتب الإسلامية – تهران: 1407 ق، ج2، ص77
من از همان روز در قنوت یکی از نمازهای واجب خودم را مقید کردم حتماً این دعا را بخوانم در حقیقت شِبْه واجب برای من شده است. انسان می بیند بزرگی یک دعای مخصوصی را در نماز واجبش می خواند.
مجری:
با وجود این قدر دعاهای مختلفی که وجود دارد
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله «اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي فِي كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد»؛ خدایا من را در تمام بهترین های که محمد و آل محمد را داخل کردی، داخل کن تمام بدی ها و شری و محمد و آل محمد را حفظ کردی من را حفظ کن
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِ مَا سَأَلَكَ عِبَادُكَ الصَّالِحُون»؛ بهترین چیزی که بنده های صالح از تو خواستند من هم می خواهم هر چه بنده های مخلَص خواستند از شر آن ها دور باشند من را هم از شر آن ها دور بگردان، جامع ترین دعایی است که همه چیز در آن است.
ان شاء الله عزیزان ما دقت کنند این دعا را در قنوت نمازشان یا حداقل در تعقیبات نمازشان بخوانند. برای بعضی ها شاید در قنوت نمازشان سخت باشد ولی الان در اینترنت همه این دعاها وجود دارد خیلی راحت می شود دانلود کرد.
بحث قربانی در عید قربان است اگر کسی نمی تواند به تنهایی قربانی کند چند نفری جمع بشوند قربانی کنند مقداری به فقیر بدهند ما بقیش را هم خودشان استفاده کنند هدف این است که خونی در این روز ریخته بشود.
مجری:
جناب استاد! در ادامه اعمال روز عید سعید قربان حضرتعالی به بحث قربانی اشاره فرمودید خواهش می کنم قربانی کردن و ذبح قربانی را اگر محبت بفرمایید قبل از اسلام وجود داشت یا خیر؟ آیا در دوران جاهلیت ذبح قربانی وجود داشت؟ اصل فلسفه ذبح قربانی چیست؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در بعضی از روایات داریم ذیل آیه شریفه:
(لَنْ ينَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ ينَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ)
نه گوشت ها و نه خون های آنها، هرگز به خدا نمی رسد. آنچه به او می رسد، تقوا و پرهيزگاری شماست. اين گونه خداوند آنها را مسخر شما ساخته، تا او را به خاطر آنکه شما را هدايت کرده است بزرگ بشمريد؛ و بشارت ده نيکوکاران را!
سوره حج (22): آیه 37
در زمان جاهلیت روز عید قربان، قربانی می کشتند «کعبه» را با خون قربانی آلوده می کردند یعنی خون قربانی را به کعبه می مالیدند گوشت قربانی را هم کنار «بیت الله الحرام» آویزان می کردند تا خدا آن را قبول کند.
خدای عالم فرمود (لَنْ ينَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا) خون قربانی را به «کعبه» می مالید و گوشتش را هم آویزان می کنید به خدا نمی رسد به جای این عمل، گوشت ها را به فقرا بدهید.
لذا یکی از چیزهایی که اسلام آمد بر کارهای ایام جاهلیت خط بطلان کشید بحث قربانی بود. روایات متعدد، آیه قرآن و ... داریم این که نباید گوشت قربانی هدر برود
(إِنَّا أَعْطَينَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ)
ما به تو کوثر [= خير و برکت فراوان] عطا کرديم! پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن! (و بدان) دشمن تو قطعا بريده نسل و بی عقب است!
سوره کوثر (108): آیات 1 تا 3
(وَانْحَرْ) می گویند قربانی روز عید قربان است. در فلسفه قربانی آن چه از روایات می فهمیم مرحوم «مجلسی» روایت مفصلی در «بحار» آورد ده، دوازده صفحه است جلد 94، صفحه 78 عید أضحی برای این است فقرا و مساکین از گوشت قربانی استفاده کنند.
ولذا دارد بر این که:
«وَ أَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ تَوَاصَلُوا إِخْوَانَكُمْ وَ أَطْعِمُوا الْفُقَرَاءَ وَ الْمَسَاكِينَ مِنْ إِخْوَانِكُم»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج93، ص381
این بزرگ ترین فلسفه است که اگر ما بتوانیم از قربانی روز عید به فقرا برسانیم.
چند روز قبل در خدمت مدیر کل محترم «کمیته حضرت امام» بودیم می گفت در «قم» بیست هزار خانواده یتیم و بی سرپرست داریم تصورش هم برای انسان خیلی سخت است.
مجری:
شاید نزدیک صد هزار نفر بیشتر باشند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله در «قم» نسبت به شهرهای دیگر کوچک تر است افرادی که خانواده و سرپرست شان را از دست دادند بعضی وقت ها از نزدیک مشکلات این ها را نگاه می کنیم سه، چهار روز قلبم درد می گیرد.
مگر نهاد های امدادی چقدر کمک می کنند؟ فرض بفرمایید یک بچه سه، چهار حامی دارد هر حامی صد تا دویست تومان کمک می کنند از بعضی ها سوال کردم «کمیته امداد» چقدر به شما می دهد؟ گفت مثلاً ماهی دو، سه هزار تومان می دهد.
با ماهی دو، سه هزار تومان چه کار کنند؟ بچه های کوچک معمولاً حامی زیاد دارند بچه بزرگ می شود معمولاً حامی کم دارند نهایتاً سه، چهار بچه داشته باشد ماهی هفت، هشت تومان حامی ها می دهند. «کمیته امداد» همچنین امکانات و بودجه آن چنانی ندارد.
دوستان عزیز تقاضا می کنم روی مسئله حامی بتوانید چهار، پنج تا بچه یتیم را تحت پوشش قرار بدهید به هر کدام مقداری کمک کنید. برای خیلی از ماها چند صد تومان یا یک میلیون تومان جایی را خراب نمی کند ولی چند بچه یتیمی که عزیز و سر پناه شان را از دست دادند هم غم و غصه از دست دادن سر پرست و غصه نداشتن امکانات خیلی درد آور است!
تقاضای مان از بینندگان عزیز این است به همه برسند مخصوصاً به ایتام، دانش آموز هر دفعه به مدرسه می رود می بیند دانش آموزی پدر و مادر دارد لباس، کیف، کفش و ... برایش خریده است، خودش با لباس کهنه سه، چهار سال قبلش به مدرسه آمده است چقدر این بچه خجالت می کشد، چقدر زجر می کشد، چقدر احساس حقارت می کند؟
یا بچه های شهدا را دقت کنیم چند روز قضیه ای در مورد یکی از بچه های شهدا خواندم عمویش او را مدرسه می رساند و می برد، معمولاً می آمد صندلی عقب می نشست روزی گفت عمو جان می شود صندلی جلو بنشینم پنج دقیقه ای جلوی مدرسه بمانی؟ عمو قبول کرد عمو پرسید برای چه می خواهی صندلی جلو بنشینی بچه گفت وقتی بچه ها با پدران شان می آیند صندلی جلو می نشینند احساس غرور می کنند.
ولی من وقتی صندلی عقب می نشینم احساس ناراحتی می کنم می خواهم این بچه ها تصور کنند تو پدر من هستی چقدر سخت و درد است؟ حتی می گوید جلوی بچه های دیگر خجالت می کشم برایم قابل تحمل نیست.
دوستان عزیز این ها را باید دقت کنیم فردای قیامت از ما سوال می کنند ما را به پای میز محاکمه می کشانند!
یکی از فلسفه های قربانی این است که به فقرا برسیم و این آغازی باشد که در روزهای آتی هم به فکر فقرا باشیم این مهم است. این که روز عید قربانی شما قربانی کشتید به ده تا فقیر دادید خوب است ولی مهم تر این است که این نقطه آغاز رسیدگی به فقرا، ایتام، بچه های شهدا مخصوصاً شهدای «فاطمیون و زینبیون» که این ها در حقیقت گردن ما حق زیادی دارند.
امروز اگر ما امنیتی داریم بخش اعظم این امنیت ما مرهون فداکاری های شهدای «فاطمیون و زینبیون» است. اگر این ها نبودند در «سوریه» با «داعش» نمی جنگیدند به تعبیر «مقام معظم رهبری» ما باید با «داعش» در «کرمانشاه» یا «همدان» می جنگیدیم. ولذا این ها حق بزرگی به گردن ما دارند.
مجری:
استاد! به عنوان سوال بعدی پیرامون داستان ذبح حضرت اسماعیل (علیه السلام) در قرآن هم داستانش آمده است همچنین آمدن گوسفند (قوچی) که ناگهان در کوه ظاهر شد و اشاراتی شده می خواستم از منظر اهل بیت (علیهم السلام) تشریح بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
خدای عالم در قرآن سوره صافات از آیه 99 تا 100 این قضایا را مفصل مطرح می کند حضرت ابراهیم بعد از درگیری های مفصلی که با «نمرود» داشت قضیه انداختن در آتش و قضیه بت پرست ها، آفتاب پرست ها، ماه پرست ها و ... (هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ) عمویش که پدر خوانده اش بود چه درگیری های داشت؟ خدای عالم گفت هجرت کن
(وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيهْدِينِ * رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ * فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ * فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْي قَالَ يا بُنَي إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ)
(او از اين مهلکه به سلامت بيرون آمد) و گفت: من به سوی پروردگارم می روم، او مرا هدايت خواهد کرد! پروردگارا! به من از صالحان [= فرزندان صالح] ببخش! ما او [= ابراهيم] را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت داديم! هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسيد، گفت: پسرم! من در خواب ديدم که تو را ذبح می کنم، نظر تو چيست؟ گفت پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی يافت!
سوره صافات (37): آیه 99 تا 102
از «فلسطین» به طرف «حجاز» هجرت کرد آن جا می گوید (رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ) داستان این که در دوران پیری، خدای عالم عنایتی کرد به او فرزندی داد این که برای همسرش قابل باور نبود بعد می گوید (فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ * فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْي) با پسرش به مراسم «حج» رفت در سعی بین «صفا و مروه» گفت (قَالَ يا بُنَي إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ) خواب دیدم دارم تو را ذبح می کنم.
«فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى» نظرت چیست؟ گفت (قَالَ يا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ)
در روایتی از امام صادق (سلام الله علیه) فرمود (يا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ) نگفت آن چه که در خواب دیدی انجام بده، عرض کرد پدر هر چه دستور دادند انجام بده. فرق است بین این که بگوید هر چه در خواب دیدی «إفعل ما تریٰ فی المنام» بلکه می گوید (افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ) یعنی مسئله قطعی است.
مجری:
فهمیده بود این دستور خداوند است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دستور خدا را انجام بده. در این جا داستان خیلی مفصلی است هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت آمده است وقتی حضرت اسماعیل را برای ذبح آورد هر کار کرد اسماعیل را ذبح کند جبرئیل بر می گرداندند چند بار تکرار کرد در آن جا شیطان گفت خوابی که دیدی خواب شیطانی است.
دوستان مراجعه کنند مرحوم «کلینی» در «کافی»، جلد 4، صفحه 209 روایت دو، سه صفحه ای آورده است. حضرت ابراهیم در حال ذبح کردن حضرت اسماعیل بود که جبرئیل از طرف خدای عالم وحی آورد
(قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ * وَفَدَينَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ)
آن رؤيا را تحقق بخشيدی (و به مأموريت خود عمل کردی)! ما اين گونه، نيکوکاران را جزا می دهيم! اين مسلما همان امتحان آشکار است! ما ذبح عظيمی را فدای او کرديم.
سوره صافات (37): آیه 105
آن چه که در رؤیا دیده بودی عمل کردی (إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ * وَفَدَينَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ) از کوه «مِن قلةِ الطویر»، قلةِ الطویر کوه بزرگی در اطراف «مکه» است از آن جا حضرت جبرئیل قوچ را آورد گفت یا ابراهیم به جای حضرت اسماعیل این گوسفند و قوچ را قربانی کن.
این کار بعد از حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) سنت شد برای تمام مسلمان های که به «حج» می روند روز عید قربان باید قربانی کنند.
عجیب است می گوید این قربانی تا قیامت کشته می شود به خاطر فدیه حضرت اسماعیل است. یعنی تمام قربانی ها تا قیامت به خاطر فدیه و فدائی حضرت اسماعیل (سلام الله علیه) است.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم استفاده کردیم.
(میان برنامه)
مجری:
...این روزها چه روزهای با عظمتی است، موسی به طور می رود فاطمه به خانه علی، ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه و محمد دست علی را می گیرد و به سوی غدیر پیش می رود و حسین با تمام هستیش به «کربلاء» می رود.
حضرت استاد! مشهور است که «عبد المطلب» جد پیامبر گرامی اسلام نذر کردند اگر خداوند ده فرزند به ایشان عطا کند یکی از آن فرزندها را قربانی کند اصلاً چیزی بوده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در منابع شیعه و سنی به صورت قطعی آمده است برای این که دوستان می خواهند مطالعه کنند اول مدارک را عرض کنم «طبقات ابن سعد» متوفای 230، جلد 1، صفحه 289؛ «سیره ابن اسحاق» متوفای 151، جلد 1، صفحه 10؛ «سیره ابن هشام» متوفای 208، جلد 1، صفحه 98؛ «تاریخ طبری» خودمان، جلد 2، صفحه 3؛ «دلائل النبوة بیهقی» متوفای 458، جلد 1، صفحه 98؛ «ابن کثیر» در «البدایة»، جلد 2، صفحه 306 آروده است.
در کتب شیعه مفصل آمده است مفصل ترینش «خصال شیخ صدوق»، جلد 1، صفحه 55؛ «عیون الاخبار»، جلد 1، صفحه 210؛ «تفسیر برهان»، جلد 4، صفحه 619؛ «بحار»، جلد 15، صفحه 128 داستانش را به این شکل نقل کردند حضرت ابراهیم مشغول کندن «چاه زمزم» بود کسی از «قریش» او را یاری نمی کرد تنها کمکش پسرش «حارث» بود گفت:
«لئن أكمل الله له عشرة ذكور حتى يراهم أن يذبح أحدهم فلما تكاملوا عشرة فهم الحارث والزبير وأبو طالب وعبد الله وحمزة وأبو لهب والغيداق والمقوم وضرار والعباس جمعهم ثم أخبرهم بنذره ودعاهم إلى الوفاء لله به فما أختلف عليه منهم أحد وقالوا أوف بنذرك وأفعل ما شئت...»
الطبقات الكبرى؛ اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري الوفاة: 230، دار النشر: دار صادر – بيروت، ج1، ص88
نذر کرد اگر خدا ده فرزند به من بدهد بتوانم «چاه زمزم» را به سر و سامانی برسانم ده تایش را ببینم یکی از این ها را در راه خدا قربانی می کنم.
آیت الله العظمی «مکارم شیرازی» تعبیری دارد در سایت شان دیدم ایشان می گوید قضیه ذبح یک مسئله تاریخی است در شرایع گذشته هم بوده است مثل قضیه:
(ِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ)
(به ياد آوريد) هنگامی را که همسر «عمران» گفت: خداوندا! آنچه را در رحم دارم، برای تو نذر کردم، که «محرر» (و آزاد، برای خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، که تو شنوا و دانايی!
سوره آل عمران (3): آیه 35
همسر «عمران» مادر حضرت مریم نذر می کند خدایا فرزندی که در رحمم دارم آزاد شده فقط برای خدمت خانه تو نذر کردم.
یا قضیه حضرت اسماعیل و ابراهیم مفصل خواندیم این نذرها و ... تاریخ بوده است وقتی خدای عالم ده فرزند به حضرت «عبد المطلب» جد بزرگوار رسول اکرم داد در زمان قبل از اسلام طوری بود قرعه می انداختند.
تیر مانندی بود، اسامی را می نوشتند می انداختند این قرعه به نام هر کس می افتاد آن را انتخاب می کردند حتی برای ازدواج و کارهای دیگر معمولاً این کار را انجام می دادند این کار رسم بود. حضرت «عبد المطلب» ده تیر آورد به دست هر فرزندش یک تیر داد گفت تیر را به هدف بزنید تنها تیری که به هدف خورد مال عبد الله پدر بزرگوار رسول اکرم بود.
آماده شد سر فرزندش را ببرد حضرت عبد الله گفت پدر هر چه دستور است آماده هستم برای نذری که کردی «قریش» اعتراض و التماس کردند مادر عبد الله خواهش و التماس کرد آخر گفتند در «مدینه» خانمی هست پیشگویی می کند (مثل مرتاضان هندی ما) پیش او بروید به «مدینه» رفتند دیدند آن جا نیست به «خیبر» رفت.
به «خیبر» رفتند از این خانم سوال کرد آیا در میان شماها قانونی به عنوان فدیه دارید یا ندارید؟ گفت بله، پرسید فدیه یا دیه چند است؟ گفت هر انسانی ده شتر گفت شما بین ده شتر و ایشان یک قرعه بیاندازید اگر چنان چه قرعه به نام عبد الله افتاد سر ببرید قرعه به نام شتر افتاد شترها را قربانی و جایگزین کنید.
این که عرض می کنم عین عباراتی است که «ابن سعد» در «الطبقات»، جلد 1، صفحه 89 آورده است. شبیه همین را نه به این شکل مرحوم «شیخ صدوق» در «خصال»، جلد 1، صفحه 55 آورده است.
به «مدینه» بر گشتند ده شتر در یک طرف عبد الله در یک طرف قرعه انداختند دوباره به نام عبد الله افتاد. شترها را بیست تا کردند قرعه انداختند باز به نام عبد الله افتاد ده تا ده تا تعداد شترها را بالا بردند تا به صد شتر رسید قرعه به نام شترها افتاد.
حضرت «عبد المطلب» گفت قبول ندارم باید دوباره قرعه بین صد شتر و عبد الله بیاندازم سه مرتبه قرعه انداختند در هر سه مرتبه قرعه به نام صد شتر افتاد ولذا دیه انسان قبلاً ده شتر بود بعد از او در اسلام صد شتر شد از همان جا ماند هزار گوسفند، صد شتر، هزار دینار و ده هزار درهم معادل این ها است. «بنی هاشم» خوشحال شدند.
رسول اکرم روایتی دارد می فرماید:
«أَنَا ابْنُ الذَّبِيحَيْنِ يَعْنِي إِسْمَاعِيلَ وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِب»
من فرزند دو ذبیح هستم یکی حضرت اسماعیل دیگر پدرم عبد الله
تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب، ناشر: دار الكتاب، ج1، ص351
این مسئله در آن زمان یک مسئله عادی بود چیز عجیب و غریبی نبوده است عاقبت حضرت عبد الله کشته نشد صد تا شتر کشته شد.
این های که شبهه می کنند چه شد آن زمان گوسفند بود چرا گوسفند نذر نکرد؟ در آن زمان یک رسم عادی بود.
اضافه این که در کتب اهل سنت دارد برای بت و ... بود همه این ها خرافاتی است که «طبری» و امثال او آورده اند حضرت «عبد المطلب» و پدران شان عبد الله همه مؤمن بودند و از اوصیاء حضرت ابراهیم بودند حتی بعضی ها به نبوت این ها عقیده دارند این خلاصه این مطلب و جواب شبهه پیرامون آن.
مجری:
حضرت استاد بسیار ممنونم خیلی استفاده کردیم. بینندگان خوب و نازنین پشت خط ارتباطی ما هستند اولین بیننده آقای «احمدی از یاسوج» سلام عرض می کنم بفرمایید.
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقای احمدی از یاسوج – شیعه)
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت استاد ارزشمند حضرت آیت الله «حسینی قزوینی» و حضرتعالی مجری توانمند و بسیار عزیز و همه دست اندرکاران شبکه حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)
یاد «امام» و «شهدای پانزده خرداد» را هم گرامی می دارم. سوال من در رابطه با آیه 67 سوره مائده است (يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ) خواستم در این باره حضرتعالی توضیح بفرمایید این ناس یا مردمانی که خداوند به رسول فرمود خدا شما را از شر مردمان حفظ خواهد کرد این مردم که از کره مریخ یا عالم دیگر نیامده بودند.
افرادی بودند که اطراف پیامبر خدا بودند دیگر این که قبل از نزول این آیه طبق تمام اسناد معتبر، تمام احکام دین از نماز، روزه، حج، جهاد و دیگر احکام دینی نازل و به آن عمل شده بود پس حقیقت امر این است که مسئله مهم تری بود که منافقان از این موضوع ناراحت بودند.
خداوند صریحاً به رسول خدا دستور داد که این امر را ابلاغ کن اگر ابلاغ نکنی رسالت شما نا تمام است. در این هنگام بود که رسول خدا، مردم را در غدیر خم گرد آورد و به صورت آشکار در جمع مردم دست مولا امام علی (علیه السلام) را بالا بردند و آن بزرگوار را به عنوان امام بعد از خود آن هم به حکم خداوند متعال منصوب فرمودند.
از جریان غدیر احادیث بسیاری وجود دارد که پیامبر خدا در مناسبت های پیش می آمد در رابطه با خلافت و جانشینی امیر المؤمنین تأکید می فرمودند.
مجری:
آقای «احمدی» عزیز سوال را متوجه شدم از محضر استاد بپرسم چون بیننده های زیادی پشت خط هستند اگر اجازه بدهید به سوال بینندگان دیگر برسیم
آقای احمدی:
فقط از حضرت آقا درخواست دارم در رابطه با آیه (يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ) توضیح بفرمایند
مجری:
ممنون و سپاسگزارم، تماس بعدی آقای «آزاد سرو» از «لاهیجان» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای آزاد سرو از لاهیجان – شیعه)
سلام عرض می کنم ایام فرخنده را خدمت شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنم. بنده سوالی در مورد آیه پایانی سوره جمعه داشتم
(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيرُ الرَّازِقِينَ)
هنگامی که آنها تجارت يا سرگرمی و لهوی را ببينند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ايستاده به حال خود رها می کنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزی دهندگان است.
سوره جمعه (62): آیه 11
ظاهراً این آیه در رابطه با اصحاب حضرت رسول است این طور مشخص است این آیه توبیخ نسبت به اصحاب حضرت است اگر امکانش هست در این رابطه توضیحی بدهید
مجری:
بسیار ممنونم از تماس شما. تماس بعدی آقای «رضایی» از «بندر عباس» سلام عرض می کنم بفرمایید
بیننده: (آقای رضایی از بندر عباس – شیعه)
سلام عرض می کنم درباره سالکی که قبض و بسط می شود یک موقعی حال دارد ذکر بگوید و یک موقعی حال ندارد نگوید در این مورد توضیح بفرماید «یا باسط و یا قابض» می شود مقداری هم در مورد احوالات آقای «سید موسی زر آبادی قزوینی» برای ما صحبت بفرمایند.
مجری:
بسیار ممنون و سپاسگزارم. تماس بعدی آقای «بهادری» از «کرج» سلام عرض می کنم
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
سلام عرض می کنم... حضرت آقا، پیامبر اسلام در روز غدیر یک رمزی را علنی کردند فرمودند دین حافظ می خواهد و حافظین دین دوازده نفر هستند «الی یوم القیامة» در خطبه غدیر فرمودند تمام این دوازده امام تا روز قیامت از دین خدا محافظت خواهند کرد. پیامبر خطبه را خواندند رسیدند به این جمله «ایها الناس» من پیامبر خوبی بودم؟ همه گفتند بله
حضرت فرمودند از من دروغی شنیدید؟ همه گفتند خیر. پس من راست گفتم تأیید می کنید؟ همه گفتند بله فرمودند یک چیز دیگری هم می خواهم بگویم
«الإمامة في بنی هاشم»
آن ها دوازده نفر هستند «جابر ابن سبره» می گوید تا پیغمبر فرمودند محافظ دین دوازده نفر هستند و تمام آن ها از «بنی هاشم» هستند طوری مخالفین بر اهل بیت فریاد کشیدند بقیه مردم نشنیدند پیغمبر چه فرمود.
آقای امیر المؤمنین علی (علیه السلام) در «نهج البلاغه» فرمودند:
«إِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِم»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص201
این باقی مانده خطبه پیامبر اسلام بود که در غدیر خم توسط صحابه محترم قطع شد پس:
(الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ)
امروز، دين شما را کامل کردم
سوره مائده (5): آیه 3
پیامش این بود که بهای دین، صحت دین، اتمام دین و اکمال دین شرطش جور شد آقایان «وهابی» بگویند شرطش جور شد یعنی چه؟ گفتند جور شد چطور جور شد؟ پس باید بگوییم یک چیزی معادل نبوت بود آقا فرمودند امروز دین کامل شد یعنی «یئس الذین کفرو» آن های که کافر و ظالم بودند امروز مأیوس شدند یعنی یک امیدهایی از طرف ظالمین نبود که امروز آن امیدها تبدیل به یأس شد. اهل سنت محترم نوشتند که رسول خدا دست علی را گرفت فرمودند:
من كنت مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ من وَالاهُ وَعَادِ من عَادَاهُ»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج5، ص193، ح5065
سوال: مولا بودن پیامبر از چه نوع سنخی بود؟ مولا بودن پیامبر به چه معنا است یعنی پیشوایی، رهبری و نبوت یعنی مولویت علی مثل مولویت من است. ولی آقایان چنین ذهن مردم را متوجه جریان «یمن» می کنند بله جریانی در «یمن» بود مردم از حضرت علی به پیغمبر شکایت کردند پیامبر اکرم فرمود من هر کس مولای او هستم علی هم مولای اوست!
یعنی علی را دوست داشته باشید یک نفر با وجدان مچ این آقایان را بگیرد بگوید چه اتفاقی افتاد؟ بعد قرآن می فرماید:
(الْيوْمَ يئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ)
امروز، کافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند
سوره مائده (5): آیه 3
امروز کفار نا امید شدند آن های که امید داشتند روزی اسلام را نابود کنند فهمیدند دیگر نمی توانند چه اتفاقی افتاده بود؟ معلوم است در آن 23 سال چنین اتفاقی نیفتاده بود.
این یعنی امامت و ولایت آقا امیر المؤمنین در روز غدیر که خداوند به پیامبرش فرمود سریع جانشینی علی ابن ابی طالب را برای بقای دین ابلاغ کنی!
مجری:
بسیار ممنون و سپاسگزاریم. تماس بعدی آقای «حسن زاده» از «تبریز» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای حسن زاده از تبریز – شیعه)
سلام عرض می کنم، حضرت آیت الله «حسینی قزوینی» فقط تماس گرفتم عرض ارادت کن و سلام عرض کنم خیلی خوشحال می شوم شما را می بینم شبکه های فتنه از شماها ادب و احترام را از شماها یاد بگیرند. خیلی دوست تان دارم یا علی مدد خدا نگهدار!
مجری:
ممنون و سپاسگزاریم از این شور و شعور بالایی که دارید و این هیجان مثبتی که نسبت به برنامه دارید خیلی ممنون به ارادتی که نسبت به حضرت استاد دارید. تماس بعدی خانم «فاتحی» از «اصفهان» بفرمایید
بیننده: (خانم فاتحی از اصفهان – شیعه)
سلام عرض می کنم، از برنامه خیلی عالی تان تشکر می کنم برنامه «تریبون آزاد» برنامه خوب و چالشی است برنامه «دست انداز» و برنامه های یکشنبه های شما ما می بینیم و از برنامه هایتان خیلی استفاده می کنیم.
می خواستم بپرسم آیا امامت از اصول دین است یا اصول مذهب است اگر گفته می شود از اصول دین است به معنا چه است؟ یعنی اگر کسی آن را قبول نداشته باشد کافر می شود اگر هم بگوییم از اصول مذهب است آن به چه معنا است؟ لطفا توضیح بدهید.
مجری:
خیلی متشکرم سرکار خانم «فاتحی».
حضرت استاد! جناب آقای «احمدی» از «یاسوج» بحث (الله يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ) را مطرح کردند گفتند مردمی که (مِنَ النَّاس) ذکر شده است همان اطرافیان پیامبر بودند خواستند در این رابطه توضیح بفرمایید یعنی چه که خداوند تو را از مردم حفظ می کند؟
حضرت آيت الله حسینی قزوینی:
در منابع متعدد اهل سنت این قضیه آمده است از کتاب «شواهد التنزیل حسکانی» معتقد است تمام احادیثش صحیح است می آورد در جلد 1، صفحه 254، حدیث 248 روایت مفصلی است حتی آیه ابلاغ ظاهر قضیه این است که قبل از غدیر نازل شده است
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَدُلَّ أُمَّتَكَ عَلَى صَلَاتِهِمْ. فَدُلَّهُمْ عَلَيْهَا، ثُمَّ هَبَطَ- فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَدُلَّ أُمَّتَكَ عَلَى زَكَاتِهِمْ. فَدُلَّهُمْ عَلَيْهَا، ثُمَّ هَبَطَ- فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَدُلَّ أُمَّتَكَ عَلَى صِيَامِهِمْ. فَدُلَّهُمْ، ثُمَّ هَبَطَ- فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَدُلَّ أُمَّتَكَ عَلَى حَجِّهِمْ- فَفَعَلَ، ثُمَّ هَبَطَ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَدُلَّ أُمَّتَكَ عَلَى وَلِيِّهِمْ- عَلَى مِثْلِ مَا دَلَلْتَهُمْ عَلَيْهِ مِنْ صَلَاتِهِمْ وَ زَكَاتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ وَ حَجِّهِمْ- لِيَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةُ فِي جَمِيعِ ذَلِكَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي قَرِيبُو عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّةِ وَ فِيهِمْ تَنَافُسٌ وَ فَخْرٌ، وَ مَا مِنْهُمْ رَجُلٌ إِلَّا وَ قَدْ وَتَرَهُ وَلِيُّهُمْ وَ إِنِّي أَخَافُ- فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ- وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ يُرِيدُ فَمَا بَلَّغْتَهَا تَامَّةً وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ. فَلَمَّا ضَمِنَ اللَّهُ [لَهُ] بِالْعِصْمَةِ وَ خَوَّفَهُ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ قَالَ: يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ.»
شواهد التنزيل لقواعد التفضيل؛ تأليف: الحافظ الكبير عبيد الله بن أحمد المعروف بالحاكم الحسكاني؛ الحذاء الحنفي النيسابوري، تحقيق وتعليق: الشيخ محمد باقر المحمودي؛ مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والارشاد الاسلامي مجمع أحياء الثقافة الاسلامية، 1411 ه - 1990م، ج1، ص254 - 255
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَدُلَّ أُمَّتَكَ عَلَى وَلِيِّهِم» خدای عالم دستور می دهد ولی امر مسلمین را معرفی کند همان طور که نماز و زکات را «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ»
بعد رسول اکرم فرمود: «يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي قَرِيبُو عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّةِ وَ فِيهِمْ تَنَافُسٌ وَ فَخْرٌ»؛ اصحاب من تازه از دوران جاهلیت بیرون آمدند هنوز آثار جاهلیت در اصحاب من هست.
در روایت «صحیح بخاری» از «عایشه» در رابطه با قضیه «حجر اسماعیل» نقل می کند آيا «حجر» جزء بیت است یا نه؟ حضرت فرمودند جزء بیت است گفت چرا داخل نمی کنی؟ گفت:
«أَنَّ قَوْمَكِ حَدِيثٌ عَهْدُهُمْ بِالْجَاهِلِيَّةِ فَأَخَافُ أَنْ تُنْكِرَ قُلُوبُهُمْ ...»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج2، ص573، ح1507
«أَنَّ قَوْمَكِ حَدِيثُ عَهْدِهِمْ بِالْجَاهِلِيَّة» یا «حَدِيثُو عَهْدٍ بِالْكُفْر»؛ اگر من این را وارد کنم باعث می شود این ها از دین بیرون بروند. اضافه این که رسول اکرم فرمود اولاً اصحاب من تازه از دوران جاهلیت بیرون آمدند هنوز دوران جاهلیت، قبیله سالاری و ... است
«وَ مَا مِنْهُمْ رَجُلٌ إِلَّا وَ قَدْ وَتَرَهُ وَلِيُّهُمْ»؛ هر کدام از این ها اطراف من هستند یکی از منصوبین شان به شمشیر امیر المؤمنین به درک واصل شده است.
«وَ إِنِّي أَخَافُ» می ترسم علی را معرفی کنم این ها توطئه کنند؛ ولذا خدا نازل کرد (وَاللَّهُ يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ) پیغمبر، نگران نباش خدای عالم تو را از توطئه این ها حفظ خواهد کرد.
همچنین در موارد متعددی این عبارت در کتب اهل سنت و شیعه آمده است.
مجری:
جناب آقای «آزاد سرو» از «لاهیجان» سوال شان در مورد آیه پایانی سوره مبارکه جمعه بود اعوذ بالله من الشیطان الرجیم (وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيرُ الرَّازِقِينَ) فرمودند این در مورد اصحاب پیامبر و به نوعی توبیخ آنان حساب می شود این طور است یا نه؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نمی دانستیم همچنین سوالی مطرح می شود «صحیح بخاری» حدیث 4899 از «جابر ابن عبد الله» است.
«حدثني مُحَمَّدٌ قال حدثني محمد بن فُضَيْلٍ عن حُصَيْنٍ عن سَالِمِ بن أبي الْجَعْدِ عن جَابِرٍ رضي الله عنه قال أَقْبَلَتْ عِيرٌ وَنَحْنُ نُصَلِّي مع النبي صلى الله عليه وسلم الْجُمُعَةَ فَانْفَضَّ الناس إلا اثْنَيْ عَشَرَ رَجُلًا فَنَزَلَتْ هذه الْآيَةُ (وإذا رَأَوْا تِجَارَةً أو لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا)»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج2، ص728، ح 1958
«جابر» می گوید حضرت رسول اکرم مشغول نماز جمعه بود «أَقْبَلَتْ عِيرٌ وَنَحْنُ نُصَلِّي مع النبي صلى الله عليه وسلم الْجُمُعَةَ» قبیله ای مال التجاره می آوردند وقتی وارد هر شهری می شدند شروع می کردند ساز و دهل می زدند مردم بدانند کاروان تجاری وارد شده است.
می گوید با پیغمبر بودیم «فَانْفَضَّ الناس» همه مسلمان ها از مسجد بیرون رفتند «إلا اثْنَيْ عَشَرَ رَجُلًا» جز دوازده نفر همه پیغمبر را رها کردند.
(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا) یعنی هم تجارت هم لهو و لعب بعضی ها نمی خواستند چیزی بخرند ولی بعضی ها به خاطر تماشای صدای ساز و دهل بیرون رفتند (انْفَضُّوا إِلَيهَا) یا پیغمبر همه این ها به طرف این لهویّات رفتند (وَتَرَكُوكَ قَائِمًا) خیلی درد است پیغمبر اکرم دارد خطبه نماز جمعه می خواند که جزء نماز است.
خطبه نماز جمعه به دو رکعت نماز است دو رکعت هم نماز جمعه است همه این ها رفتند (وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ) در روایت «صحیح بخاری» می گوید اگر چنان چه همه این ها رفته بودند خدای عالم بر این ها:
«والذي نفسي بيده لو خرجوا جميعا لأضرم الله عليهم الوادي نارا»
الجامع لأحكام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671، دار النشر : دار الشعب – القاهرة، ج18، ص110
اگر همه رفته بودند خدا آتشی می فرستاد کل «مدینه» را می سوزاند «تفسیر قرطبی»، جلد 18، صفحه 110؛ «کشاف زمخشری»، جلد 4، صفحه 539
مجری:
سوال بعدی جناب آقای «رضایی» از «بندر عباس» در مورد بحث قابض و باسط پرسیدند سوال ضعیف بود خیلی منظورشان را متوجه نشدم و این که در مورد «سید موسی زر آبادی» توصیح بفرمایید
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با «قابض و باسط»
(اللَّهُ يبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ)
خداوند روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گسترده می کند، و برای هر کس بخواهد محدود می سازد؛ خداوند به همه چيز داناست!
سوره عنکبوت (29): آیه 62
یک دفعه این است که خدای عالم روزی را بر یکی تنک می کند و بر یکی روزی را گشاده می کند صلاح بنده را خدا بهتر می داند. در روایت داریم اگر چنان چه دین و آخرت یک مؤمن با وسعت درست بشود خدای عالم وسعت روزی به او می دهد. اگر با فقر درست بشود خدای عالم به او فقر می دهد.
تلاش مان را باید بکنیم آن چه که از طرف خدای عالم می آید باید راضی باشیم یک دفعه قبض و بسط در دعاها و نماز است.
مجری:
ظاهرا قبض و بسط سالک منظور است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بعضی وقت ها انسان هر چه می خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد نمی تواند ذهن این طرف نمی آید در حقیقت خدای عالم یک حالت قبضی برای انسان می آورد تا آن نمازهای که با حضور و حالت بسط داشتیم قدر آن ها را بدانیم.
یا گناهی از ما سر می زند یا حرف زیاد می زنیم داریم در بعضی از اولیاء الله مثل مرحوم «قاضی» می گوید حرف های اضافه از شراب خوردن بیشتر برای روح ضرر دارد.همان طوری که شراب برای روح ضرر دارد انسان را از خدا دور می کند حرف های اضافی زدن هم همین طور است.
ولذا ائمه (علیهم السلام)، اولیاء الله، مرتاضین همیشه به «قِلَّةَ الْكَلَامِ وَ قِلَّةَ الطَّعَامِ وَ قِلَّةَ الْمَنَامِ» سفارش کردند.
«إِذَا أَرَادَ اللَّهُ صَلَاحَ عَبْدٍ أَلْهَمَهُ قِلَّةَ الْكَلَامِ وَ قِلَّةَ الطَّعَامِ وَ قِلَّةَ الْمَنَامِ»
عيون الحكم و المواعظ( لليثي)؛ نويسنده: ليثى واسطى، على بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين، ناشر: دار الحديث، قم: 1376ش، ص132
اگر کسی می خواهد به خدا برسد این سه تا را باید داشته باشد.
«قلة الطعام» غذا تا «بلغة الحلقوم» نخورد کم غذا خوردن، کم خوابیدن، کم حرف زدن ولذا کم حرف زدن خیلی مهم است باید خیلی دقت کنیم تمام بدبختی های ما از زبان است.
مرحوم «سید بحر العلوم» صاحب کتاب «سیر و سلوک» یکی از کتاب های خیلی خوب است البته غیر از قسمت های ریاضت ها و ... قبول نداریم. خیلی از بزرگان ما مثل مرحوم «قاضی» و ... هم سفارش نکرده اند.
بعضی از ریاضت ها مثل این که در یک روز ده هزار تا فلان آیه را بخوانید و ... کل وقت را می گیرد مسئله احراق یکی از بهترین راه رسیدن به کمال است عشق به خدای عالم است این عشق هر یک لحظه اش از ده میلیون فلان ذکر را گفتن بهتر است.
در این جا دارد روزی حضرت رسول اکرم در معراج با انبیاء نشسته بود مثلاً حضرت موسی گفت هر کس فلان کار را انجام بدهد گویا به همه «تورات» عمل کرده است حضرت عیسی گفت هر کس فلان عمل را انجام بدهد گویا به تمام «انجیل» عمل کرده است نوبت به رسول اکرم رسید حضرت فرمود هر کس زبانش را حفظ کند به تمام قرآن عمل کرده است.
تمام مصیبت هایمان از زبان مان است نود درصد گناهان مان مال زبان مان است باید دقت کنیم کم حرف زدن، گزینش حرف زدن، حتی در سیر و سلوک دارد بزرگان گذشته سنگ ریزه ای زیر زبان شان می گذاشتند نتوانند حرف بزنند. وقتی می خواستند حرف بزنند فکر می کردند این حرف زدن برای خدا است یا برای نفس یا چیز دیگر است!
اگر یقین می کردند این حرف زدن برای خدا است سنگ ریزه را بر می داشتند حرف می زدند دوباره سنگ ریزه را زیر زبان شان می گذاشتند تا اضافه صحبت نکند.
فردای قیامت نتیجه اضافه صحبت کردن مان را می بینیم
(أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ)
(اين دستورها برای آن است که) مبادا کسی روز قيامت بگويد: افسوس بر من از کوتاهی هايی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان (آيات او) بودم!
سوره زمر (39): آیه 56
مجری:
سوال دیگر ایشان در مورد «سید موسی زر آبادی» بود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
«سید موسی» از اولیاء بودند خودمان درک نکردیم «امام (رضوان الله تعالی علیه)» با ایشان دیداری داشتند. مرحوم آیت الله «تألهی» از شاگردان ایشان بود ما با آقا زاده شان دیداری داشتیم «معالم» را خدمت آقا زاده ایشان خواندیم.
یک جلسه ای با آیت الله «خزعلی» به «قزوین» رفتیم مهمان ایشان بودیم یک جلسه با آیت الله «هاشمی شاهرودی» به «قزوین» رفتیم مهمان اخوی ایشان بودیم.
با ایشان تقریباً از اول طلبگی مان سن 16- 17 سالگی حشر و نشر داشتیم روزی مرحوم آقای «تألهی» گفت در رابطه با بحث کرامات اولیاء صحبت بود گفتم در رابطه با حضرت داود دارد (وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ) آهن را برای او نرم کردیم یعنی چون ایشان شغل آهنگری داشت آهن را در کوره نرم می کرد.
می گفت همین حین خادم آدم در یک سینی بزرگ مسی (ما مجمع می گوییم) چای آورده بود گفت چایی را زمین بگذار سینی مسی را به من بده سینی را گرفت دو تکه کرد و انداخت گفت من خاک زیر پای حضرت داود نیستم من این قدرت را دارم می توانم این مس را تکه تکه کنم آن وقت حضرت داود (وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ) یعنی ما آهنگری به او دادیم؟
هر وقت امامزاده شاه حسین در «قزوین» می رویم زیارت ایشان را بر خودمان لازم می دانیم، شاید هم مقام ایشان اگر نگوییم بالاتر از شاهزاده حسین است کمتر از ایشان هم شاید نباشد.
بزرگان هر وقت «قزوین» به زیارت امامزاده شاه حسین می روند قسمت شرق امامزاده در داخل صحن ایشان دفن هستند ایشان از اولیاء الله بودند و کرامات زیادی از ایشان نقل می کنند.
مجری:
بیننده محترم ما از «کرج» در مورد خطبه پیامبر در روز غدیر توضیحاتی داشتند پیامبر فرمودند حافظین دین ما تا روز قیامت دوازده نفر هستند «الإمامة فی بني هاشم» اواخر توضیحات شان به بحث مولا بودن پیامبر رسیدند که «من کنت مولاه» از چه نوعی بود؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دوست داشتم امشب مناسبت داشت یکی از خطبه های که رسول اکرم در «منا و عرفات» خواندند خطبه ای است که فرمودند خلفای بعد از من دوازده نفر هستند.
«حدثنا بن أبي عُمَرَ حدثنا سُفْيَانُ عن عبد الْمَلِكِ بن عُمَيْرٍ عن جَابِرِ بن سَمُرَةَ قال سمعت النبي صلى الله عليه وسلم يقول لَا يَزَالُ أَمْرُ الناس مَاضِيًا ما وَلِيَهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا ثُمَّ تَكَلَّمَ النبي صلى الله عليه وسلم بِكَلِمَةٍ خَفِيَتْ عَلَيَّ فَسَأَلْتُ أبي مَاذَا قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فقال كلهم من قُرَيْشٍ»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1452- 1453، ح1821
«خلفائی بعدی اثنی عشر» مردم سر و صدا کردند بلند شدند نشستند توهین کردند خندیدند و ... نگذاشتند صدای پیغمبر به مردم برسد بعضی ها آوردند مراد از «اثنی عشر» یعنی از «قریش»
حال آن که روایت صریح داریم در رابطه با این که رسول اکرم فرمود خلفای اثنی «کلهم من بنی هاشم»
این مطلب را کتاب «ینابع المودة» صفحه 503 رسول اکرم فرمود:
«کلهم من بني هاشم»
همه این دوازده نفر از بنی هاشم هستند!
حضرت امیر هم در «نهج البلاغه» خیلی زیبا در خطبه 144 همین تعبیر را دارد.
«إِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِم»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص201
این خلافت و امامت به غیر بنی هاشم حرام است. «وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِم» این کاملا واضح و روشن است.
اما در رابطه با فرمایش اخیر شان در مورد بحث «مولاه»، اگر بخواهیم به آن بپردازیم وقت زیاد لازم است ولی رسول اکرم قبل از این که « من کنت مولاه فهذا علي مولاه» را بفرماید آیه 6 سوره احزاب را خواندند:
(النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ)
پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است!
سوره احزاب (33): آیه 6
بعد فرمودند:
«أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ قالوا بَلَى، أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ قالوا بَلَى...»
سنن ابن ماجه؛ اسم المؤلف: محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275، دار النشر: دار الفكر - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج1، ص116
«يا أَيُّهَا الناس أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ قالوا بَلَى قال فَمَنْ كنت مَوْلاَهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاَهُ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج4، ص368، ح19298
«أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ من أَنْفُسِهِمْ»؛ آیا من ولایت بر تمام مؤمنین از خود آن ها بیشتر ندارم؟ همه گفتند بلی.
شما به تفسیر «زمخشری و تفسیر بیضاوی» و دیگر تفاسیر مراجعه کنید می گویند:
«(النَّبِىُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ) في كل شيء من أمور الدين والدنيا (مّنْ أَنفُسِهِمْ)»
الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل؛ اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشري الخوارزمي الوفاة: 538، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: عبد الرزاق المهدي، ج3، ص531
«(النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم) أى أحق بهم فى كل شيء من أمور الدين والدنيا»
تفسير النسفي؛ اسم المؤلف: النسفي الوفاة: 710، دار النشر: ج 3 ص 297
در تمام امور دین و دنیا پیامبر بر مؤمنین ولایتش از خود مؤمنین بالاتر است. این خیلی روشن است. همین ولایت برای امیر المؤمنین هم آمده است.
اضافه بر این روایت، روایات دیگر هم از پیامبر است
«قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: من كنت وليه فعلي وليه»
تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج3، ص629
«من كنت أَوْلَى بِهِ من نَفْسِي فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ اللَّهُمَّ وَالِ من وَالاهُ وَعَادِ من عَادَاهُ»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج5، ص166
یا:
«مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِه»
كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفاری، علی اكبر، ناشر: اسلاميه، ج1، ص276
ما «من کنت مولاه فعلي مولاه» را حفظ کردیم دیگر کلمات رسول اکرم را فرا نگرفتیم. رسول اکرم با عبارت های مختلف ولایت علی را تثبیت کرد. همان طور که صدیقه طاهره فدایش بشوم و فدای خاک زیر پای خودش و «فضه» اش بیروم فرمود:
«هَلْ تَرَكَ أَبِي يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْراً.»
آیا پیامبر در غدیر برای احدی عذری هم گذاشت؟!
الخصال؛ نويسنده: الشيخ الصدوق (وفات: 381)، تحقيق: تصحيح وتعليق: علي أكبر الغفاري، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، 1403 – 1362 ش، ص173
باید دقت کنیم تعابیری که رسول اکرم در غدیر مطرح کرده است همه تعابیر را بیاوریم نه فقط «من کنت مولاه فعلي مولاه» را.
اضافه بر این ها قرآن ده – دوازده تا کلمه مولا را اورده است مفسرین اهل سنت مولا را چه معنا کرده اند؟ همه گفته اند مولا به معنی اولی است.
مجری:
بسیار ممنون و سپاسگزارم آخرین سوال را خانم سرکار «فاتحی» پرسیدند آیا امامت از اصول دین است یا مذهب؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در این بحث بین علمای ما اختلاف است. بعضی از بزرگان مثل حضرت «امام (رضوان الله تعالی علیه)» و آیت الله العظمی «خویی (رضوان الله تعالی علیه)» معتقد هستند از اصول مذهب است. این ها می گویند:
«الامامة من اصول المذهب لا الدین»
این را به صراحت می گویند. ولی مرحوم «علامه مجلسی، علامه حلی» و دیگر بزرگواران صراحت دارند که امامت جزء اصول دین است.
بعضی مراجع معاصر هم فرمودند اگر چنانچه آیه اکمال مربوط به ولایت است
(الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا)
امروز، دين شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم!
سوره مائده (5): آیه 3
(وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا)؛ اسلام را به عنوان دین امروز قبول کردم؛ یعنی اسلام را با ولایت قبول کردیم. بعد ایشان مثال می زد می گفت قبل از اسلام کسی به آئین مسیح عمل می کرد مجزی بود. کسی قبل از مسیح به آئین یهود عمل می کرد مجزی بود.
قبل از غدیر هرکس به اسلام منهای ولایت عمل می کرد مجزی بود؛ ولی بعد از غدیر دیگر عمل به اسلام منهای ولایت اسلام نیست (وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا)؛ این که معنایش چه است آیا انکار ولایت انکار از دین است یا انکار از مذهب است؟ میان آقایان فقها خیلی اختلافات عریض و طویل است.
آن چه که مسلم است کسی اگر منکر ولایت باشد و نصب در کار نباشد این قطعا از دین بیرون نرفته است. اگر کسی منکر ولایت باشد و نصب هم در کنارش داشته باشد قطعا از اسلام بیرون رفته است!
مجری:
بسیار ممنون و سپاسگزاریم از استاد محترم آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» که مثل همیشه با فرمایشات پربار و بیان شیوای شان ما را بهره مند کردند.
همچنین تشکر از شما بینندگان عزیز که تا پایان برنامه ما را همراهی فرمودید. شب زیارتی حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) است عرض می کنیم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنا فِي الدُنْیا زِیارَة الْحُسَيْنِ وَفِي الآخرة شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ» تا دیدار دیگر خدا نگهدار!