لينک دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
کلیدواژه: اخلاق علوی، شیطان شناسی، ابلیس، تکبر، عبودیت، اطاعت، تسلیم، شبهه، عایشه!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: حجت الاسلام آقای مرعشی
مجری:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
الحمد لله این توفیق را داریم در خدمت تان هستیم مثل شب های جمعه دیگر این شب جمعه هم این توفیق را پیدا کردیم با برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» میهمان خانه های گرم شما بینندگان عزیز و ارجمند باشیم.
همان طور که مطلع هستید در این برنامه هم از حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» استفاده می کنیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.
همان طور که مطلع هستید این توفیق را داریم در ابتدای این برنامه ها حسن مطلعی که حضرت استاد ایراد و ارائه می کنند نسبت به وجود نازنین حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است. ان شاء الله روشنی بخش دل های ما باشد آماده هستیم بشنویم و تابش نور معرفتی که در این برنامه ان شاء الله قرار است بر دل های ما متجلی بشود را آغاز کنیم.
حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمت تان هستیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم. همان طوری که عزیزمان هم اشاره کردند خدای عالم این منت را به ما نهاد و توفیق داد طلیعه عرائض مان را با نام نامی صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم.
بعد از رسول حرمت آل عبا شکست * دست قضا شیشه شرم و حیا شکست
آتش گرفت باب نزول ملائکه * در سست شد به ضرب لگد از جفا شکست
یا ایها الرسول بخوان واقعه که چون * مسمار در سینه خیر النساء شکست
سنگی که حرمت رخ آیینه را نداشت * با سیلی که زد رخ آیینه را شکست
گوشواره ای که بود ضریح طواف حور * یا رب به ضرب سیلی یک بی حیاء شکست
افتاد از نفس پر پروانه هم که بسوخت * روح غرور غیرت شیر خدا شکست!
(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
مجری:
طیب الله انفاسکم، الحمد لله خدا این توفیق را به ما داد در شب های جمعه، دل هایمان را با ذکر حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) آشناتر کنیم ان شاء الله که محبت ایشان متعاقباً در دل های مان نافذتر باشد قطعاً شفاعت ایشان هم شامل آن قلبی خواهد شد که ذکر حضرت زهرا در دلش هست.
در برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» این توفیق را داشتیم در محضر استاد بودیم مباحث مختلفی ارائه شد از جمله مباحثی که به آن پرداخته شد نسبت به گناهان قلبی بود، گناهان خانمان سوزی که خیلی وقت ها خودمان آن ها را با عنوان گناه به حساب نمی آوریم اما چه تأثیرات شگرفی در زندگی انسان دارد!
بحث مفصلی آغاز شد به بحث تکبر رسیدیم و ذیل آن اول متکبری که در مقابل ذات اقدس الهی به وجود آمد این تکبر را رخ نشان داد و آن هم ابلیس بود. حضرت استاد یک مختصری از آن مطالبی که فرمایش حضرتعالی به آن تعلق گرفت ان شاء الله وارد مبحث جدید بشویم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
در رابطه با بحث تکبر به خطبه 192 «نهجه البلاغه» رسیدیم که حضرت امیر فرمود از شیطان عبرت بگیرید که با یک تکبر عبادت شش هزار ساله خودش را نابود و حبط کرد. ای کاش به همان هم اکتفا کرده بود بلکه از درگاه قرب الهی رانده شد. خدای عالم قسم خورد او و پیروانش را در آتش جهنم خواهد سوزاند.
روی دو واژه کار کردیم یکی کلمه شیطان بود مراد از شیطان چیست؟ شیطان را از نظر لغت معنا کردیم مراد از شیطان عبارت از یک وجود پست، وجود خبیث و وجود طغیان گر است. از این جهت به شیطان، شیطان می گویند یک موجود خبیث و پستی است و تمام تلاشش نابودی انسان ها و به دوزخ کشاندن انسان ها است.
در رابطه با بحث ابلیس گفتیم ابلیس نام واقعی شیطان یا ابلیس نیست. ابلیس به معنای ناامید شده و از درگاه الهی رانده شده است. البته کلمه ابلیس به معنای نهایت غم، اندوه و یأس است.
در قرآن موارد متعددی کلمه ابلیس استعمال شده بود عرض کردیم خدای عالم نزدیک به ده مورد واژه «مُبلِسون» که از ماده ابلیس است استفاده کرده است، در رابطه با کسانی که از رحمت خدا ناامید می شوند آن های که در جهنم گرفتار می شوند با تعبیر:
(إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ * لَا يفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ)
(ولی) مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه می مانند. هرگز عذاب آنان تخفيف نمی يابد، و در آنجا از همه چيز مأيوسند.
سوره زخرف (43): آیات 74 و 75
مجرمین در آیه 74 و 75 سوره اعراف هم آمده است یک دفعه سخن از مشرکین است یک دفعه سخن از کفار است یک دفعه سخن از منافقین است این را دقت کنیم آن ها مشخص است.
الحمد لله رب العالمین خدا ما را جزء منافقین، مشرکین، ملحدین و کفار قرار نداد ولی مجرم یعنی گنهکار و کسی که به خدا و قیامت ایمان دارد ولی طبق مقتضای ایمانش عمل نکرده است. می داند دروغ حرام است خدا از دروغ گفتن نهی کرده است ولی با همه این حال دروغ می گوید. می داند دزدی حرام است ولی با همه این حال دزدی می کند.
می داند غیبت گناه است در حد خوردن جسد برادر میتش است ولی انجام می دهد. به این مجرم می گویند. در آیات قرآن به واژه «مجرمین، أجرموا» می رسم در حقیقت رگ های بدنم به لرزه در می آید.
به آیات مشرکین و کفار می رسیم می گوییم خدایا الحمد لله ما را جزء کفار، مشرکین، منافقین و ملحدین قرار ندادی ولی در رابطه با مجرمین می آید آدم احساس می کند (جانا سخن از زبان من می گویی)، (إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ) مجرمین در عذاب دوزخ جاودانه و همیشه می مانند!
(لَا يفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ) هرگز عذاب آن ها تخفیف داده نمی شود (لَا يفَتَّرُ عَنْهُمْ) عذاب، کم نخواهد شد. (وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ) در آن جا از همه چیز ناامید هستند خیلی درد است خدا می گوید:
(وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ)
ما به آنها ستم نکرديم، آنان خود ستمکار بودند!
سوره زخرف (43): آیه 76
خداوند می گوید ما به این ها ظلم نکردیم خودشان در حق خودشان ظلم کردند. ما گفتیم گناه، معصیت، دزدی، زنا، آدم کشتن و غیبت کردن چه عقوبتی دارد همه این ها را به او رساندیم ولی در حق خودش ظلم کرد.
(وَمَنْ يتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ)
اين حدود خداست، و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خويشتن ستم کرده
سوره طلاق (65): آیه 1
هر کس از حدود خدا تجاوز کند به خودش ظلم کرد به خدا ظلم نکرده است. باز (يتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ) مال ماها است مال کفار، مشرکین، منافقین و ملحدین نیست.
(لَا يفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ * وَنَادَوْا يا مَالِكُ لِيقْضِ عَلَينَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ)
هرگز عذاب آنان تخفيف نمی يابد، و در آنجا از همه چيز مأيوسند. آنها فرياد می کشند: ای مالک دوزخ! (ای کاش) پروردگارت ما را بميراند (تا آسوده شويم)! می گويد: شما در اين جا ماندنی هستيد!
سوره زخرف (43): آیه 75 و 77
کار به کجا می رسد که آرزوی مرگ می کنند می گویند آقای مالک دوزخ از خدا بخواه که مرگ ما را برساند. (قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ) مرگی، وفاتی و از دنیا رفتنی در این جا نیست.
لذا در این دارد که (وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ) شاهد مثال ما این جا بود که واژه ابلیس در این جا به کار رفته است یعنی آن جا از همه چیز ناامید هستند هیچ امیدی برای آن ها نیست.
این ها را مفصل بحث کردیم عزیزمان اگر سوال جدیدی در رابطه با شیطان دارند عرض کردیم رسول اکرم در حدیث قدسی فرمودند یکی از واجبات بر مؤمن، شناختن شیطان، کیدها و راه های اغوای شیطان است.
لذا اگر این بحث ها را داریم می کنیم مقداری حواس مان را جمع کنیم ببینیم شیطان از چه راه ها و روشی بندگان خدا را اغوا می کند؟ تا به جایی که «لأهتکنَّ» طرف را نابود می کند یعنی تا نابود نکند دست بردار نیست.
در این مورد ان شاء الله در آینده بحث می کنیم روش های شیطان برای اغوا و گمراهی چیست؟ و راههای مبارزه با اغوا و فریب های شیطان چیست؟ این دو مسئله اساسی ترین بحث است ما فعلاً در رابطه با اصل شیطان و سرنوشت خود شیطان را بحث می کنیم. این دو موضوع ان شاء الله طلب عزیزان باشد.
شیطان از چه راه ها و وسایلی انسان ها را از راه به در می کند و گرفتار عذاب جاودانه جهنم می کند؟ راه مبارزه با اغوا و گمراه کردن شیطان چیست؟ این دو مسئله برای ما روشن بشود خیلی خوب است.
بعضی افراد مثل مخلَصین و ... هستند که شیطان به آن ها راه ندارد شاید برای ما مقداری سنگین باشد
(قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)
گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از ميان آنها!
سوره ص (38): آیات 82 و 83
به صورت خواب این ها را می گوییم از آن جایی که می گویند آرزو بر جوانان عیب نیست آرزو هم می کنیم که خدای عالم ما را جزء مخلَصین و متوکلین قرار بدهد که شیطان از ما مأیوس شده باشد.
مجری:
قرار شد جد اندر جد شیطان را بخواهیم بشناسیم و به خوبی بخواهیم با آن آشنا شویم از جمله واجباتی که هست فرمودید در برخی روایات نام حارث یا شیطان ذکر شده بود به این خاطر ابلیس نامیده شد چون رانده و بعد نا امید شد. اما چه شد ابلیس رانده شد؟ علت اصلی رانده شدنش چه بود که بعداً بخواهد در مقابل خداوند شاخ و شانه بکشد و بخواهد جلوی راه تمامی مؤمنان قرار بگیرد. اصل علت رانده شدن و علت ابلیس شدنِ ابلیس چه بود؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
قبل از این که سوال حضرتعالی را جواب بدهم رسول اکرم، اشرف خلائق و افضل انبیاء است. انبیاء هر چه دارند از نبی مکرم دارند در اذان، اقامه و تشهدمان قبل از آن که به رسالت پیغمبر شهادت بدهیم به عبودیت (عبد بودنش) شهادت می دهیم.
نکته خیلی مهمی است رسول اکرم خیلی مقام دارد.
«وَ أَمْرُهُ بَيْنَ الْكَافِ وَ النُّون»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج25، ص173
همان طور که خدای عالم
(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)
فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی درنگ موجود می شود!
سوره یس (36): آیه 82
بالاترین مقام است خدای عالم به مجرد این که اراده کند در خارج محقق می شود. اراده کند نابود می شود. این مقام را رسول اکرم دارد ولی آن را مطرح نمی کنیم اشرف انبیاء مقام خیلی بزرگی است «و أشهد أنَّ محمداً أفضل الأنبیاء» نمی گوییم «أفضل الخلائق» نمی گوییم. واسطه بین خالق و مخلوق نمی گوییم می گوییم «أشهد أنَّ محمداً عبدهُ و رسوله» این خیلی مهم است.
این «أشهد أنَّ محمداً عبدهُ و رسوله» عبد بودن و تسلیم بودن بالاترین مقام برای رسول اکرم است.
قبلاً هم عرض کردم عبد یعنی کسی در برابر مولا هیچ اراده ای ندارد. اراده او تابع اراده مولا است. مثالی هم زدم آقایی، عبدی خرید گفت اسمت چه است؟ گفت هر چه شما برای من اسم معین کنید. گفت چه لباسی دوست داری؟ گفت هر چه تو بگویی. چه غذایی می خوری؟ هر چه تو اراده کنی. شب ها چه زمانی می خوابی؟ هر ساعتی شما بگویید.
رسول اکرم در برابر خدای عالم اراده ای ندارد اراده رسول اکرم عین ربط به «إرادة الله» است همان طوری که صور ذهنی ما عین ربط به ما است.
الان بنده حرم آقا سید الشهداء (علیه السلام) و حرم قمر بنی هاشم (علیه السلام)، حرم امیر المؤمنین، حرم امام رضا و صورت پدرم را تصور می کنم صور ذهنی من، عین ربط به من است. یک لحظه ای اگر غافل شوم یک صورت دیگری در ذهنم بیاورم صورت قبلی محو می شود.
وجود مقدس رسول اکرم، اراده رسول اکرم عین ربط به خدای عالم است. اگر چنان چه یک فردی بر خلاف این باشد یعنی نماز می خواند، روزه هم بگیرد احسان هم می کند ولی آنی که برای ریا است کاری با او ندارم از دائره بیرون است.
کسی می خواهد کار خوب انجام دهد نعمتی که خدای عالم به من داد به چهار تا فقیر هم رسیدگی کنم. خدا به من گفت نماز بخوان نماز هم بخوانم شاید خدا عنایتی کرد من را به جهنم نبرد و در بهشت برد.
به قول یکی از بزرگان (قبلاً نام بردم) می گفت خدای عالم ما را بهشت ببرد در توالتش هم جا بدهد قبول داریم. بهشت توالت ندارد خدای عالم طوری بهشت را آفرید هر چه صبح تا شب غذا بخورید و ... همه اش عرق می شود. به نقل از امام صادق (علیه السلام) مثل طفلی که در رحم مادر این همه غذا می خورد غذاهایش آیا فضولاتی دارد در رحم مادر دفعی می کند؟ نه. بهشت هم همین شکل است.
به فرمایش ایشان توالت بهشت آدم برود میلیاردها می ارزد به جهنم برود با کفار، مشرکین و منافقین محشور بشود و عذاب بکشد.
این نکته را باید دقت کنیم آیا نماز می خوانم برای ترس از خدا است؟ اگر نخوانم خدا عذابم می کند. نماز می خوانم برای این که خدا من را بهشت ببرد. نماز می خوانم چون عادت کردم. یا نه نماز می خوانم چون او دوست دارد کاری ندارم بهشت ببرد، ببرد جهنم هم ببرد، ببرد. برای من هیچ فرقی نمی کند عبد من هستم و رب اوست او هر چه اراده کند من تسلیم اراده او هستم.
یک دفعه این که وظیفه ام اطاعت است خیلی خوب است قبلاً مراحل اخلاص را عرض کردیم یک دفعه بالاتر از این «حباً لله» خدایا چون تو را دوست دارم نماز می خوانم چون تو را دوست دارم زکات می دهم تو را دوست دارم به مردم احسان می کنم. می گوید خدایا روزه می گیرم «حباً لَک» اگر این شد یک ثانیه روزه این چنینی، یک لحظه نماز این چنینی به تمام دنیا نه به هزار تا بهشت می ارزد.
اولیاء خدا از یک لحظه نمازشان لذتی می برند که اهل دنیا از مقامات شان، سلاطین از سلطنت شان نه حتی بهشتییان از نعمت های بهشتی آن لذت را نمی برند.
آقا زاده مرحوم «محمد جواد انصاری (رضوان الله تعالی علیه)» دل سوخته خدا می گفت پدرم را خواب دیدم در یک باغ خیلی بزرگی است قنوت گرفت مشغول دعا است.
بنده خدایی آن جا بود گفتم شما چه کاره هستید؟ گفت مدیر این باغ هستم گفت این باغ مال چه کسی است؟ گفت این باغ مال پدرت است گفت از آن روزی که پدرت این جا آمد نه نگاهی به این حوری ها، نه به این میوه ها، نه به این قصرها کرده است. آمد فقط مشغول نماز است یک لحظه از نماز و عبادت فارغ نشده است.
اگر بنا باشد عبادت لذت نداشته باشد انسان از عبادتش کیف نکند این همه حوری، این همه طیور و قصور را راها می کند!
روایتی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است این روایت را به عنوان یادگاری در این شب جمعه عرض کنم. در روایت می فرماید
«إذا کبَّرتَ»
وقتی تکبیر می گویید
(قریب به این عبارت) می گوید:
«فَصَغِّرْ کُلّمَا بَینَ السَماءِ وَالاَرْض»
تمام عالم را در برابر عظمت خدای عالم نا چیز قرار بده!
یعنی خدای عالم را بزرگ تر از آن چه که تصور می کنی و به ذهنت می آید بزرگ تر از آن که بتوانی توصیف کنی قرار بده.
اگر چنان چه تکبیرت در اول نمازت صادقانه بود نشانه اش این است خدا لذت و شیرینی عبادت را به تو می دهد. اگر دیدی از نمازت لذت می بری بدان خدای عالم، الله اکبرت را قبول کرده است.
اگر در نمازت هیچ لذتی نمی بری، شیرینی لذت را نمی چشی بدان خدای عالم در این تکبریت تو را تکذیب کرده، صادقانه نگفتی خدا از همه بزرگ تر و از همه بزرگ تر و از آن چه که من توصیف کنم بزرگ تر است. گفت «يَا كَاذِبُ أَ تَخْدَعُنِي» ای دروغگو داری با منِ خدا هم خدعه می کنی و فریب می دهی؟
اول کاری که با تو می کنم به خاطر این دروغ گفتنت لذت عبادتم را از مشام تو بر می دارم. قلب و روح تو لذت عبادت را نمی چشد.
ولذا یکی از دعاهایی که از ائمه (علیهم السلام) است
«اللهم عبدني حلاوة ذکرک ولذة مناجاتک»
خدایا شیرینی عبادت و لذت مناجاتت را به من بچشان!
علت این که شیطان از درگاه الهی رانده شد آن وقتی که آن جا بود عبد نبود اگر عبد و مطیع بود شش هزار سال (إِياكَ نَعْبُدُ وَإِياكَ نَسْتَعِينُ) گفته است.
(إِياكَ نَعْبُدُ وَإِياكَ نَسْتَعِينُ)
(پروردگارا!) تنها تو را می پرستيم؛ و تنها از تو ياری می جوييم.
سوره فاتحه (1): آیه 5
شش هزار سال «الله اکبر» گفته، اگر واقعاً خالصانه «الله اکبر» و (إِياكَ نَعْبُدُ وَإِياكَ نَسْتَعِينُ) گفته بود این طور تمرد نمی کرد.
خدا بیامرزد آقای «بهلول» را یک دفعه گفتم یکی از دوستان می گفت ایشان از «جمکران» می آمد سلام کردم گفتم کجا بودید؟ گفت به «جمکران» رفته بودم دویست مرتبه دروغ گفتم و بر گشتم. مرادش این بود چون در هر رکعت نماز حضرت ولی عصر صد مرتبه (إِياكَ نَعْبُدُ وَإِياكَ نَسْتَعِينُ) می گوییم.
بعضی وقت ها تصور می کنیم مطیع خدا هستیم ولذا شیطان چون زمینه خوبی نداشت خالصانه مطیع و عبد خدا نبود
(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ)
و (ياد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتيم: «برای آدم سجده و خضوع کنيد!» همگی سجده کردند؛ جز ابليس که سر باز زد، و تکبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.
سوره بقره (2): آیه 34
خدای عالم می فرماید وقتی به ملائک گفتیم همه شما بر آدم سجده کنید همه سجده کردند (إِلَّا إِبْلِيسَ) مگر ابلیس (أَبَى) از سجده کردن اِبا کرد گفت سجده نمی کنم. اگر سجده نمی کرد، گناهی انجام داد می گفت خدایا من را ببخش سجده نمی کنم یک جاهای دیگر جبران می کنم (وَاسْتَكْبَرَ) سجده نکرد با خدا مخالفت کرد تکبر هم کرد بعد دارد (وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ).
این (وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ) به نظرم خیلی پیام دارد یعنی شش هزار سالی که عبادت کرد عابد نبود (إِياكَ نَعْبُدُ) نبود عبادت هم می کرد به فکر خودش بود. (وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ) این خیلی عجیب است.
در رابطه با قضیه حضرت آدم و حوا (سلام الله علیهما) خدای عالم در سوره بقره در رابطه با شیطان حرف می زند بلافاصله سراغ حضرت آدم و حوا می رود
(وَقُلْنَا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ)
و گفتيم: ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن؛ و از (نعمت های) آن، از هر جا می خواهيد، گوارا بخوريد؛ (اما) نزديک اين درخت نشويد؛ که از ستمگران خواهيد شد.
سوره بقره (2): آیه 35
یا آدم و حوا شما را آفریدیم ملائکه برای شما سجده کردند شیطان ممانعت کرد ناراحت نشو با همسرت در بهشت برو (وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيثُ شِئْتُمَا) هر چه دل تان می خواهد از نعمت های بهشت استفاده کنید بر شما گوار باد (وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ) ولی به این درخت نزدیک نشوید. نگفت «لا تأکلا عن هذه الشجرة» دوستان دقت کنند «لا تأکلا»، (نخورید) ندارد اصلاً نزدیک این درخت نشوید.
چرا؟ اگر نزدیک این درخت بشوید (فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ) جزء ظالمین می شوید عجیب است. اولین انتقامی که شیطان از خدا گرفت می خواهد از خدا انتقام بگیرد قسم هم خورد (قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ) قسم به عزتت همه بنده هایت را گمراه می کنم. اولین کار خودش را کرد.
این که مراد از درخت چه بود؟ روایات مختلف داریم که مراد از این درخت، درخت گندم یا حسد بود بحث آن جدا است اگر نیاز شد در جلسات بعدی روی کلمه شجره بحث مفصلی است.
هم روایات و هم نظرات بزرگان مثل «شیخ طوسی، طبرسی، علامه طباطبایی» و ... باید بررسی بشود. همچنین آیت الله العظمی «مکارم» در «تفسیر نمونه» شان دو، سه تا اقوال می آورد بعد می گوید اقوال دیگری هم هست آن ها خیلی زیاد قابل توجه نیست.
(فَأَزَلَّهُمَا الشَّيطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ)
پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند، بيرون کرد. و (در اين هنگام) به آنها گفتيم: همگی (به زمين) فرود آييد! در حالی که بعضی دشمن ديگری خواهيد بود. و برای شما در زمين، تا مدت معينی قرارگاه و وسيله بهره برداری خواهد بود.
سوره بقره (2): آیه 36
اول انتقام شیطان از حضرت آدم شد حالا که به خاطر سجده نکردن به تو رانده شدم (فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ) از آن چه بود بیرون شان کرد و از مقام شان پایین آورد. گفتیم (وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ).
در این جا نکته ای را خدمت عزیزان اشاره کنم خیلی ها ایراد می گیرند یا بعضی از افراد مقداری روی عصمت انبیاء ایراد می گیرند می گویند حضرت آدم
(وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى)
(آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد!
سوره طه (20): آیه 121
حضرت آدم، خدا را معصیت کرد اولاً در بعضی از روایات داریم (این ها را ان شاء الله اگر فرصت بشود عرض خواهم کرد) حضرت آدم سه مرحله دارد. یک مرحله خلقت، اعتراض ملائکه، عدم سجده ابلیس و ... مرحله دیگر زندگی بهشتی او، زندگیی که از بهشت بیرون می آید قبل از نبوت و رسالت، تمام این ها مربوط به قبل از نبوت و رسالت است آیاتش را هم عرض می کنم.
حضرت آدم بعد از مدت ها بخشیده شد خدای عالم، نبوت را به او داد کاری با این ها نداریم دوستان اگر «تفسیر نمونه» را ببینید به نظرم خیلی ساده و کوچه بازاری جواب دادند یعنی همه فهم است. یک دانش آموز ششم، هفتم متوجه می شود و یک دکترا هم متوجه می شود. معمولاً از نویسندگانی کوچه بازاری می نویستند لذت می برم دعای شان می کنم.
بعضی ها بحث های علمی و ... دارند سر جای خودش برای علما و بزرگان است ولی باید طوری قلم مان را ساده کنیم همه بفهمند. مخصوصاً در رابطه با قضیه (وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى) تفاسیر متعدد را مطالعه می کردم دیدم «تفسیر نمونه» الحق و الانصاف نسبت به دیگر تفاسیر، عموم فهم نوشته شده است. شاید بعضی ها نقدی داشته باشند.
زندگی حضرت آدم قبل و بعد از نبوت اضافه این ها ترک اولیٰ هست همان طور که حضرت موسی می گوید:
(قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ)
(موسی) گفت: من آن کار را انجام دادم در حالی که از بی خبران بودم!
سوره شعراء (26): آیه 20
یا نسبت به حضرت داود و ... ترک اولیٰ بهتر بود نکند ولی کرد گناه و معصیت نیست بله ائمه (علیهم السلام) این چهارده نور پاک ترک اولیٰ هم در زندگی شان نبود.
روز بیستم ماه رمضان «صعصعه ابن صوحان» خدمت حضرت می آید می گوید:
«اخبرني أنت افضل ام آدم (علیه السلام)»
آیا تو افضل هستی یا آدم؟ حضرت ابتدا مقداری خود داری می کند بعد با اصرار «صعصعه» می گوید خدای عالم، حضرت آدم را از خوردن درخت گندم نهی کرد ولی خورد برای من مباح است در عمرم به نان گندم لب نزدم!
در آیات متعدد این قضیه آمده است. ان شاء الله ترفندهای ابلیس را وقتی می خواهیم بگوییم خیلی مهم است. خدای عالم در آیات متعدد و همچنین ائمه (علیهم السلام) در احادیث مختلف ترفندهای شیطان را برای گمراه کردن بشر به کار می گیرد. به نظرم شاید واجب باشد خدا توفیق بدهد از عهده اش بر بیاییم به عزیزان بیننده هم ان شاء الله خدا توفیق بدهد بتوانند درک کنند.
مجری:
قطعاً این راه و پله ای است باید بپیماییم تا بتوانیم از اغوای شیطان جلوگیری کنیم ان شاء الله همراه ما باشید مبحث، مبحث بسیار مهمی است دشمن شناسی حقیقی داریم انجام می دهیم ان شاء الله بتوانیم به صورت کامل و جامع مطلب را درک کنیم در سیره عملی خودمان بتوانیم آن را پیاده کنیم و بدانیم چطور باید راه های نفوذ شیطان را بر دل ها و قلب های خودمان ببندیم.
(میان برنامه)
مجری:
...در این جلسات همان طور که شاهد برنامه بودید نسبت به مطالب مهمی صحبت کردیم چه بسا انسان در زندگی خودش احساس کند الان فلان حق الناس را مرتکب شد فلان کار واجب را ترک کرد فلان کار حرام را انجام داد صرفاً همین ها گناه هستند. غافل از این که منشأ این گناه ها مطالب دیگری است.
مطالبی که ناشی شده از قلب انسان است و باعث می شود انسان برنامه اصلی که در ذهنش دارد را نتواند پیاده کند باعث می شود تغییر و تحولی در اعمال و رفتارش ایجاد بشود آن گناهان قلبی هستند.
در آرشیو برنامه شبکه ولی عصر می توانید مطالبی که نسبت به گناهان قلبی هستند را ان شاء الله مشاهده کنید. یکی از آن ها تکبر بود و یکی از متکبرین شیطان بود که این جلسه هم نسبت به این مبحث مطالبی از حضرت استاد آموختیم.
فرصت در اختیار شما بینندگان عزیز و ارجمند است. اولین تماس آقای «حسینی» از «مازندران» پشت خط هستند سلام علیکم بفرمایید.
تماس بیننده گان برنامه
بیننده: (آقای حسینی از مازندران – شیعه)
سلام علیکم،... فقط می خواستم اظهار ادب بکنم آقای «قزوینی» می دانید برای چه شما را دوست دارم؟ رقیق قلب هستید همان طور که جدت امام زمان می گوید خدایا به منِ مهدی رحم کن به خاطر اشکی که برای جدم حسین ابن علی، دوست تان دارم دشمنان شما نابود می شوند ان شاء الله کشور ما آرام می شود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ممنون ما در خور این محبت های جنابعالی خودمان را اصلاً نمی بینیم حسن ظن شما هست و از خدا می خواهیم
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّون وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون»
مجری:
جناب اقای «حسینی» ان شاءالله موفق باشید، تماس بعدی جناب آقای «رضایی» از «بندر عباس» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای رضایی از بندر عباس – شیعه)
سلام علیکم، هفته قبل در مورد دعای مجذوبین خواستم منظورم دعای محبینی که شما فرمودید بود درباره این می خواستم صحبت کنید. دو تا سوال دیگر هم داشتیم یکی این که درباره مقام پیامبر چقدر برادران اهل تسنن مقامات پیامبر را قبول دارند و «وهابیت» چقدر مقام پیامبر را قبول دارد آن هادی سُبل عقل کل نیر اعظم که خداوند همه چیز را خلق کرد و خودش نگفت (فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ) ولی پیامبر را خلق کرد به خودش گفت (فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ).
دیگر این که درباره ازدواج خانم «عایشه» می خواستم بدانم آیا جناب خلیفه دوم از ایشان خواستگاری کرده بودند یا نه؟
مجری:
تشکر می کنیم از شما، پیرو این صحبت شان جلسه پیش یک سوال نسبت به مناجات خمس عشر داشتند اسم آن مناجات، مناجات محبین بود در جلسه قبل نتوانستند منظورشان را برسانند، ان شاء الله این جلسه از استاد استفاده خواهیم کرد نسبت به مطالبی که در مناجات محبین یکی از مناجات های پانزده گانه ای است که حضرت آقا امام سجاد (علیه السلام) در این قالب خداوند را یاد کردند.
پاسخ سوال آقای «رضایی» از «بندر عباس» را از حضرت استاد بشنویم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با مناجات محبین در حقیقت مناجات عاشقین بگوییم، یکی از زیباترین مناجات پانزده گانه آقا امام سجاد (سلام الله علیه) است. ابتدای مناجات تعبیری که داشتیم کسی بخواهد «حباً لله» کار کند عرضه می دارد:
«إِلَهِي مَنْ ذَا الَّذِي ذَاقَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ مِنْكَ بَدَلًا»
خدایا چه کسی است شیرینی محبت تو را بچشد سراغ غیر تو برود!
این که وابسته به دنیا، خانواده و مقام هستیم برای این که محبت خدا را نچشیدیم. اگر چشیده باشیم به این ها وابستگی پیدا نمی کنیم البته «امام (رضوان الله تعالی علیه)» یک تعبیری دارد می گوید مال دنیا بد نیست وابستگی به مال دنیا بد است.
یک قضیه را نقل می کنند اگر اشتباه نکنم از مرحوم «شیخ بهائی» است شخصی «صوفی» خیلی ادعا داشت من چنین و چنان هستم. «شیخ بهائی» یا یکی از بزرگان تصمیم می گیرند با هم به طرف ظلمات بروند، وسط راه «صوفی» می گوید عصایم جا مانده گفت مسئله ای نیست برویم گفت نه من بدون عصا نمی توانم بروم.
گفت آن هم ثروت داشتم همه را رها کردم آمدم تو به خاطر یک عصا نمی توانی رد شوی؟
در مثال های «امام» همین آمده است. در ذهنم است سال 50- 51 آثار «امام» را مطالعه می کردم آن جا دیدم لذا امام سجاد می گوید «إِلَهِي مَنْ ذَا الَّذِي ذَاقَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ مِنْكَ بَدَلًا» خدایا چه کسی است شیرینی محبتت را چشید غیر تو را انتخاب کرد.
«وَ مَنْ ذَا الَّذِي آنس [أَنِسَ] بِقُرْبِكَ فَابْتَغَى عَنْكَ حِوَلًا»
خدایا چه کسی است شیرینی قرب تو را احساس کرد ولی از تو رو گرداند!
«إِلَهِي فَاجْعَلْنَا مِمَّنِ اصْطَفَيْتَهُ لِقُرْبِك وَ وَلَايَتِكَ»
خدایا مرا در زمره کسانی قراره بده که برای قرب و دوستی خودت انتخاب کرده ای.
تا آن جای که می گوید:
«وَ أَخْلَصْتَهُ لِوُدِّكَ وَ مَحَبَّتِكَ وَ شَوَّقْتَهُ إِلَى لِقَائِكَ»
خدایا من را از آن کسانی قرار بده که عشق و محبت خالصت را روزیم کردی و مشتاق دیدارت کردی.
«وَ شَوَّقْتَهُ إِلَى لِقَائِكَ» وقتی اسم مرگ و قبر می آید وحشت می کنیم ولی امام سجاد می گوید خدایا من را از آن کسانی قرار بده مشتاق لقاء تو باشم. امیر المؤمنین می فرماید علاقه علی به مرگ از علاقه طفل به پستان و شیر مادر بیشتر است.
باید این چنین باشیم البته مطالب خیلی زیاد دارد یکی از فرازهای که خیلی جالب است خدایا من را جزء کسانی قرار بده
«وَ اجْتَبَيْتَهُ لِمُشَاهَدَتِكَ وَ أَخْلَيْتَ وَجْهَهُ لَكَ»
خدایا من را جزء آن کسانی قرار بده که برای شهودت انتخاب کردی (تو را مشاهده کنند).
در کلمه «لِمُشَاهَدَتِكَ» خیلی پیام خوابیده است. یعنی اگر کسی به این مرحله برسد که فراتر از حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) است
محمد دیدن و موسی شنیدن * شنیدن کی بود مانند دیدن
«وَ فَرَّغْتَ فُؤَادَهُ لِحُبِّكَ»
خدایا من را جزء کسانی قرار بده که قلب من سراسر عشق تو باشد جز عشق تو در قلبم چیزی نباشد.
در آخر می گوید:
«يَا مُنَى قُلُوبِ الْمُشْتَاقِينَ»
ای خدایی که بزرگ ترین آرزوی قلب مشتاقین هستی!
یعنی کسانی که عشق به تو دارند بالاترین آرزوی شان رسیدن به تو است.
«وَ يَا غَايَةُ آمَالِ الْمُحِبِّين»
ای منتهیٰ آرزوی عاشقان و محبین
«أَسْأَلُكَ حُبَّكَ»
خدایا عشقت را نصیبم کن
«وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ»
عشق آن های که عاشق تو هستند. خدایا من را عاشق خودت قرار بده و عاشق آن های که عاشق تو هستند.
«وَ حُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنِي إِلَى قُرْبِكَ»
عشق هر کاری که مرا به قرب تو واصل کند
«وَ أَنْ تَجْعَلَكَ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا سِوَاكَ»
خدایا من را آن چنان کن که غیر از عشق تو، عشق دیگری در وجودم رخنه نکند.
«وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّي إِيَّاكَ قَائِداً إِلَى رِضْوَانِكَ»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص91، ح149
تا الی آخر مناجات محبین ان شاء الله دوستان ما اگر بتوانند مناجات محبین را در نماز وترشان یعنی آخرین رکعت نماز شب که بهترین جای خواندن است بخوانند.
در موبایل ها همه این مناجات ها هست. برنامه مفاتیح الجنان یکی از برنامه های موبایل الحق و الانصاف تمام دعاها و ... را دارد قسمت مناجات این دعاها را دارد.
در میان دعاها مناجات محبین، مناجات عارفین و مناجات مریدین هست این سه مناجات، مناجات عاشق با معشوق است. البته ابتدا اگر دوستان مناجات تائبین را زمزمه کنند دو، سه اربعینی با مناجات تائبین انس بگیرند به نظرم خیلی بهتر باشد الحق و الانصاف مناجات تائبین نکاتی دارد
«إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي»
خدایا گناهان من لباس خاری و ذلت به من پوشانده است و دوری تو جامه بدبختی بر تنم کرده!
«وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمَ جِنَايَتِي»
خدایا گناهان من قلبم را میرانده است
«فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي»
خدایا با توبه قلب مرده ام بر اثر گناه را زنده کن.
بعد می گوید:
«فَوَ عِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً»
خدایا قسم به عزتت غیر از تو کسی بخشنده گناه من نیست
«وَ لَا أَرَى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِراً»
خدایا با گناه خودم را بیچاره کردم وجودم را با گناه شکستم این شکسته بندی جز از تو ساخته نیست.
تا آن جایی که می گوید خدایا:
«إِنْ كَانَ الِاسْتِغْفَارُ مِنَ الْخَطِيئَةِ حِطَّةً فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ»
خدایا اگر استغفار از گناه موجب محو گناهان هست من از مستغفرین هستم
«إِنْ كَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِّي وَ عِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِين»
خدایا اگر پشیمانی از گناه موجب توبه هست قسم به عزتت از آن گناهانی که کردم پشیمان هستم.
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص91، ح142
تعابیر خیلی زیبایی است بعضی از دوستان بتوانند در طول دو هفته مثلاً شنبه مناجات تائبین را ببینند، روز یک شنبه مناجات شاکّین را ببینند، روز دوشنبه مناجات خائفین را ببینند بعد مناجات راجین بعد مناجات راغبین یعنی مشتاقان را ببینند.
هر کدام از این مناجات یک صفائی برای آدم ایجاد می کند و یک روح جدیدی در کالبد آدم می دمد شاید در طول روز صفای این مناجات کاملاً محسوس می شود از این عزیزمان تشکر می کنیم یادآوری کردند یک مروری هم به این مناجات کردیم.
مجری:
جای تقدیر و تشکر دارد از حسن نظر آقای «رضایی» سوال را پرسیدند و مخصوصاً با توضیحاتی که غنیمت هست از حضرت استاد می شنویم. تماس بعدی آقای «ایزدی» از «کرمان» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای ایزدی از کرمان – شیعه)
سلام علکیم، ان شاء الله موفق باشید واقعاً «شبکه ولی عصر» و «شبکه ولایت» دانشگاهی است یعنی مو از ماست کشیدن است خدا شما را خیر و عمر طولانی بدهد بتوانید از شیعه دفاع کنید. سوال از خدمت تان داشتم زمان فوت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی کنار پیغمبر بود از «سقیفه» تا کنار جنازه پیغمبر پنجاه، شصت متر راه است.
چرا «ابوذر، مقداد، بنی هاشم» آمدند گفتند یا علی در «سقیفه» بیا چرا امام فامیل شان را نفرستادند؟ اگر حضرت علی رفته بودند این جمع را پراکنده کرده بود حضرت علی یک جا می فرماید به ابوبکر ایراد گرفتم تو نباید به جای من باشی ابوبکر گفت حالا شد بعد از من شما خلیفه بشو آن هم به من دروغ گفتند.
حضرت علی چرا آن موقع یک لحظه از کنار جنازه پیغمبر نرفت اگر رفته بود به نظر من خلافت مولا مسجل شده بود؟ «بنی هاشم، طلحه و زبیر» پشتش بود اگر حضرت می رفتند کسانی بودند که این جمع را پراکنده کند. خیلی کتاب خواندم از کتاب های مورخین خارجی، شیعه و اهل تسنن خواندم، این سوال برای من حل نشده است.
مجری:
همراه ما باشید از استاد پاسخ را می شنویم. تماس بعدی آقای «حسن زاده» از «تبریز» هستند. قبل از وصل تماس آقای «حسن زاده» اولویت را به تماس خارج از کشور می دهیم آقای «کرمی» از «ترکیه» پشت خط هستند سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای کرمی از ترکیه – سنی)
سلام علیکم، سوالم این است خداوند دستور داد به خاک آدم سجده کن شیطان بر خاک آدم سجده نکرد رانده شد. ما اهل سنت سجده بر قبور و حاجت خواستن از قبور را شرک می دانیم آیا ما هم رانده می شویم؟
مجری:
شیطان بر خاک سجده نکرد رانده شد، ایشان می گوید آیا ما اهل سنت هم که بر خاک سجده نمی کنیم رانده می شویم؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
جناب اقای کرمی بزرگوار! این که رانده می شوید یا نمی شوید در فردای قیامت روشن می شود قضیه اش چه است؟ ولی آن چه که برای ما مهم هست ببینیم رسول اکرم روی فرش سجده می کردند یا نه؟ خلفا بر روی فرش سجده می کردند یا نه؟
پیغمبر اکرم فرمود:
«وَ جَعَلَ لَهُ الْأَرْضَ مَسْجِداً وَ طَهُورا»
الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران: 1407 ق، ج2، ص 17
این را اهل سنت و هم شیعه نقل کرده است، احتیاجی به این که ما رانده می شویم یا نمی شویم ندارد.
باید ببینید روش پیغمبر اکرم چه بود؟ در کتاب های شما هست صحابه وقتی سفر می رفتند خاک مدینه را با خودشان می بردند در کشتی روی این خاک سجده می کردند.
همچنین بعضی ها از سنگ کوه «صفا» یا «مروه» ظاهراً «صفا» باشد با خودشان می بردند سجده می کردند. این ها است.
شما اگر به سایت ولی عصر مراجعه کنید تقریباً یک سال بحث خارج فقه مان در رابطه با بحث سجده بود آیا سجده بر خاک لازم هست یا خیر؟ خمسه طیبه که آیه تطهیر در حق شان آمده است امیر المؤمنین (سلام الله علیه)، صدیقه طاهره، امام حسن، امام حسین (سلام الله علیهم اجمعین) آیا این ها به خاک سجده می کردند یا روی فرش سجده می کردند؟ خیلی واضح و روشن است.
آقای کرمی:
منظورم این است که شیطان به خاک آدم سجده نکرد چون شیطان از جنس انسان نبود دوم این که شیطان تکبر کرد ما اهل سنت تکبر نمی کنیم نمی گوییم ما از اهل بیت بهتر هستیم، یا از انبیاء و شهداء برتر هستیم ما می گوییم عبادت حق خدا است و ما به حق خدا کسی را شریک قرار نمی دهیم.
سجده بر فرش منظور ما الله است و فقط الله را سجده می کنیم منظورمان فرش نیست.
مجری:
پاسخ استاد این بود نیازی به درست کردن تلازم بین این دو نیست شما بگیرید این ها به هم بی ربط باشند؛ اما در اصل در تمامی منابع آن چیزی که ذکر شد و بین منابع شیعه و اهل سنت متفق القول هست این که باید بر روی خاک و زمین سجده کرد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برادر بزرگوارم! علت این که شیطان سجده نکرد خدا گفت به آدم سجده کن نگفت به من سجده کن
(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ)
و (ياد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتيم: «برای آدم سجده و خضوع کنيد!» همگی سجده کردند؛ جز ابليس که سر باز زد، و تکبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.
سوره بقره (2): آیه 34
در برابر حضرت آدم سجده کن ما مطیع خدا هستیم خدا می گوید در برابر من سجده کن می گوییم چشم؛ در برابر حضرت آدم سجده کن چشم؛ فرزندان حضرت یعقوب در برابر یعقوب سجده کردند می گوییم چشم؛ برای ما مطیع خدا بودن است خدا چه می گوید؟ اگر خدای عالم به زبان پیغمبرش فرمود شما به خاک سجده کنید.
در حقیقت افتادن روی خاک یک نوع ذلت در برابر خدا است یعنی انسان اظهار ذلت در برابر خدا می کند انسان وقتی در برابر کسی خم می شود یعنی در برابر او خضوع می کند. اگر کسی (نستجیر بالله) خودش را روی خاک یا روی پای افراد بیاندازد می گوید اوج ذلت خودش را در برابر او بیان کرده است ما هم خاکی پایین ترین چیز است و ما از آن آفریده شدیم روی خاک سجده می کنیم.
پیغمبر و ائمه فرمودند ما بر خاک سجده می کنیم اگر شما هم روایتی از نبی مکرم و صحابه دارید شما می توانید روی فرش سجده کنید عمل کنید فردای قیامت هیچ مشکلی ندارید.
این جمله من یادتان نرود اگر از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا از صحابه روایتی دارید که می شود روی فرش یا پارچه سجده کرد انجام بدهید. فردای قیامت قطعاً خدای عالم شما را به خاطر این عذاب نمی کند نمازتان هم باطل تلقی نمی کند.
آقای کرمی:
یعنی خداوند به ما دستور داد به امام رضا یا حضرت معصومه یا به «نجف و کربلاء» باید سجده کنیم و حاجت بطلبیم خداوند دستور نداده است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در برابر آن ها هر کس سجده کند مشرک است هر کس در برابر پیغمبر هم سجده کند مشرک است در برابر امام رضا هم سجده کند مشرک است. هیچ کس نگفت کسی در برابر امام رضا سجده کند اگر کسی آن جا می رود آستانه امام رضا می بوسد به عنوان این که دارد به امام رضا سجده می کند نه، خدا را سجده می کند ولی با بوسیدن آستان حضرت رضا (سلام الله علیه) چه اشکالی دارد؟
شما حتی از پیر زنی که خیلی سواد ندارد سوال کن خانم شما جلوی در حضرت رضا می افتی در برابر امام رضا سجده می کنی یا نه خدا را شکر می کنی؟ اگر کسی به او بگوید تو در برابر امام رضا سجده می کنی لنگه کفشش را از پلاستیکش در می آورد به دهانش می کوبد می گوید این چه حرفی است؟
آقای کرمی:
یعنی می خواهیم به خدا سجده کنیم باید پیش امام رضا برویم به خدا سجده کنیم؟
مجری:
نه همه جا می شود سجده کرد
حضرت آیت الله حسینی:
کسی خدمت امام رضا رفت خدا نعمتی به او داد همین که خدا توفیق زیارت امام هشتم (سلام الله علیه) را به او داد می خواهد آن جا خدا را شاکر باشد.
عذر می خواهم در دستشویی بروی یک دفعه نعمتی به یادت بیاید سجده کنی خلاف شرع است؟ در رختخوابت هستی به یادت می آید خدا نعمتی به تو داد آن جا سجده می کنید ولو با اشاره یا روی پشت دستت سجده می کنی آیا خلاف شرع است؟
مجری:
آقای کرمی چون مقداری کیفیت صدا پایین است ان شاء الله این مبحث را جمع کنیم
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برادر عزیز! حرف های که زدم قاطی نکن شما می گویید سجده بر خاک یا بر فرش گفتم اگر روایتی دارید بر فرش هم می شود سجده کرد انجام بدهید.
ما روایات متعدد از ائمه مان داریم سجده فقط بر زمین باید باشد خاک، سنگ، ریگ هر چه باشد. چیزی که از زمین باشد غیر از گیاهان و خوردنی ها بر خوردنی ها نمی شود سجده کرد ما تابع اهل بیت هستیم. شما هم اگر تابع صحابه هستید و روایت دارید عمل کنید به شما تبریک می گوییم.
مجری:
تماس بعدی آقای «حسن زاده» از «تبریز» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای حسن زاده از تبریز – شیعه)
سلام علیکم، یک سوال داشتم شبکه فتنه «شبکه کلمه» چیزهایی می گویند من هم به آن ها چیزهایی می گویم آیا گناه دارد؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اگر کسی بتواند چیز خوبی بگوید واجب است نه تنها گناه ندارد. ولی باید کسی وارد باشد چون این ها همان طوری که فرمودید شبکه فتنه و شبکه شیطانی هستند، این ها در مغلطه، سوال پیچ کردن ید طولایی دارند، اگر کسی زنگ بزند خیلی زیاد مسلط به مبانی شیعه نباشد ...
آقای حسن زاده:
از شما خیلی می ترسن
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
از خدا بترسند ما که عددی نیستیم
آقای حسن زاده:
همه باید از خدا بترسند این ها به اسم اسلام، ریشه اسلام را می زنند «هاشمی» و «احراری» ضحاک، «شکری» بی دین با همه شان صحبت کردم وقتی به «ملا زاده» زنگ می زنم می گوید دروغ می گویی. بی سواد صبر کن ببین من دروغ می گویم یا تو دروغ می گویی؟ آیت الله «قزوینی» شماها را می بینیم خیلی خوشحال می شوم. جانم فدای رهبر یا علی مدد!
مجری:
خدا نگهدار شما موفق باشید. پاسخ دو تا سوال آقای «رضایی» بشنویم یکی این که اهل سنت، مقامات پیامبر را تا چه حد قبول دارند و دیگری نسبت به خواستگاری «عایشه»
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
مقامات پیامبر را از چه جهت؟
مجری:
اصل سوال شان این بود که بعضاً مشاهده می شود اهل سنت مقامات پیامبر را پایین تر می آورند تا صحابه کارهای که کردند به آن حد برسانند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
یکی از مشکلات اساسی بعضی از اهل سنت یا اکثرشان عصمت را مخصوص وحی می دانند در غیر وحی می گوید اشتباه می کنند. «ابن حجر» و ... بر خلاف این قضیه می گویند
(وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى)
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گويد! آنچه می گويد چيزی جز وحی که بر او نازل شده نيست!
سوره نجم (53): آیات 3 و 4
هم شامل سنت است هم شامل قرآن و هم شامل کارهای عادی پیغمبر است؛ حتی بعضاً می گویند یا رسول الله شما با ما شوخی می کنید آیا این هم حق و تابع وحی است؟ حضرت فرمود از زبان من جز حق بیرون نمی آید. این را تعدادی زیادی از آقایان اهل سنت قبول ندارند حتی در وحی هم آیات غرانیق چه است؟
در «صحیح بخاری و صحیح مسلم» و صحاح دیگر آمده است این یک لکه ننگی است اگر ما (نستجیر بالله) بر این عقیده باشیم شیطان در وحی نفوذ و دخالت می کند ولو به اندازه سر سوزن همه چه زیر سوال می رود.
یا بعضاً کارهای از بعضی از صحابه صادر می شود مثلاً ایستاده بول کردن بعضی از صحابه مبتلا به این بودند نمی توانستند بنشینند گفتند:
«أتى النبي صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة ، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 1، ص 90، 222
«كنت عند رسول الله صلى الله عليه وسلم فبال قائما على سباطة قوم »
المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي، ج1، ص193
پیغمبر هم ایستاده بول می کرد صحابه را نمی توانند به جای پیغمبر برسانند پیغمبر را به رتبه پایین می آورند، از این طور قضایا زیاد هست.
البته بعضی از روشن فکرهای اهل سنت متوجه این قضایا شدند مقالاتی نوشتند سخنرانی های کردند کتاب های نوشتند. بعضی ها هم همان برنامه سابق را دارند.
مجری:
سوال بعدی شان نسبت به خواستگاری خلیفه دوم از «عایشه» بود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بنده جایی ندیدم ایشان خواستگاری کرده باشد، «عایشه» عقد بسته یک نفر دیگر بود رسول اکرم برای خواستگاری او فرستاد. ابوبکر گفت از او می خواهم طلاق بدهد، بعد به عقد شما در بیاید از وقتی که به عقد رسول اکرم در آمد همسر پیغمبر شد کسی حق خواستگاری نداشت. قبل از او هم ارتباطی به خلیفه دوم یا کسان دیگر نداشت.
بنده تا به حال نشنیدم و ندیدم که خلیفه دوم به خواستگاری «عایشه» رفته باشد. «عایشه» به قول آقایان می گویند شش - هفت ساله بود خدمت رسول اکرم آمد این هم به نظر من از کارهای دروغ تاریخ است، طبق تحقیق (قبلاً هم ما گفتیم)، «عایشه» به هنگام ازدواج با رسول اکرم هفده سال داشت کمتر از هفده سال نداشت. این های که درست کردند و چیزی در آوردند دنبال اغراض دیگری هستند.
مجری:
حضرت استاد از محضرتان تشکر می کنیم بسیار استفاده کردیم همچنین از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند تشکر می کنیم که تا انتهای برنامه همراه ما بودید، خدا نگهدار!