برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی - 26 04 1404
عنوان برنامه: انواع و اقسام نفس در آیات و روایات
کلیدواژه: اخلاق علوی و سیره مهدوی؛ شیطان شناسی؛ شناخت نفس؛ نفس ملهمه؛ نفس لوامه؛ نفس مطمئنه؛ زیارت؛ شب جمعه؛ جون بن حوی؛ اصحاب الحسین؛ اخلاص، مخلصین!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: حجت الاسلام آقای مرعشی
مجری:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
الحمد لله این توفیق را داریم در این ایام و این لیالی در ایام سوگواری حضرت آقا ابا عبد الله الحسین در ماه محرم الحرام به رسم شب های جمعه برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» را محضر همه شما بینندگان عزیز و ارجمند تقدیم بکنیم.
برنامه ای که در خدمت حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم سلام عرض می کنم حضرت استاد
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.
طبق برنامه همیشگی مان یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم باشد که آن بی بی دو عالم گوشه چشمی هم به ما و بینندگان عزیز ما داشته باشد.
شرمنده ام ز شوهر مظلوم خود علی * دست شکسته حامی مولا نمی شود
بر باب خانه ام بنویسید رهبری * مثل امام فاطمه تنها نمی شود
من پشت ز در پای فتادم یکی نگفت * زهرا چرا ز روی زمین پا نمی شود
جز طفل من که یار علی گشت پشت در * شش ماهه فدایی بابا نمی شود
سقط جنین و سیلی و ضرب و غلاف تیغ * این احترام ام ابیها نمی شود
بر روی قبر من بنویسید دوستان * سیلی زدن مودت زهرا نمی شود
(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
مجری:
طیب الله انفساکم، الحمد لله این توفیق را داریم در این شب ها، شب های که در محضر حضرت استاد هستیم می شنویم از ذکر حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) دل های خودمان را با این نام زنگار زدایی می کنیم آماده می شویم ان شاء الله برای این که نور معرفت که از خلال همین صحبت ها و برنامه ها قرار است بر دل های ما بتابد ان شاء الله آن آلودگی ها کنار رفته باشد بتوانیم این نور را دریافت کنیم.
حضرت استاد در برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» هستیم اگر مختصری از جلسات گذشته بفرمایید ان شاء الله وارد مبحث جدید بشویم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
قبل از شروع به بحث شب جمعه شب با فضیلتی است، امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:
«إِنَّ لِلْجُمُعَةِ حَقّاً وَاجِبا»
هر جمعه ای حق واجبی بر گردن بنده دارد
«فَإِيَّاكَ أَنْ تُضَيِّعَ أَوْ تُقَصِّرَ فِي شَيْءٍ مِنْ عِبَادَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ التَّقَرُّبِ إِلَيْهِ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ تَرْكِ الْمَحَارِمِ كُلِّهَا»
مواظب باشید جمعه تان را ضایع نکنید و در عبادت خدا کوتاهی نکنید در نزدیک شدن به خدای عالم با عمل صالح و ترک گناهان کوتاهی نکنید
«فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُضَاعِفُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ»
خدای عالم در شب و روز جمعه حسنات را چند برابر می کند.
در روایت داریم اگر می خواهید کار خیر انجام بدهید تأخیر بیاندازید تا جمعه بیاید جمعه صدقه بدهید جمعه کار خیری که می خواهید، انجام بدهید. چون جمعه ها اعمال چند برابر خواهد شد.
«وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَات وَ يَرْفَعُ فِيهِ الدَّرَجَاتِ وَ يَوْمُهُ مِثْلُ لَيْلَتِهِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُحْيِيَهَا بِالدُّعَاءِ وَ الصَّلَاةِ فَافْعَلْ»
در جمعه ها سیئات و گناهان محو می شود درجات بندگان عالی و متعالی می شود روز جمعه هم مثل شب جمعه است. اگر بتوانید شب جمعه را با دعا و نماز خواندن احیاء نگه دارید حتماً انجام بدهید. امام صادق در این روایت سه بار فرمود «فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُضَاعِفُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ»؛ حسنات چند برابر می شود و گناهان محو می شود بعد می فرماید
«وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى وَاسِعٌ كَرِيم»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج86، ص56
عزیزان قدر شب جمعه را بدانید یکی از بهترین اعمال شب جمعه زیارت آقا امام حسین (سلام الله علیه) است آن های که توفیق دارند مشرف می شوند بعضی از دوستان داریم چند سال است شب های جمعه به هر قیمتی است خودشان را به «کربلاء» می رسانند زیارت می کنند و فردا بر می گردند.
اگر نمی توانیم برویم، بالای پشت بام برویم اگر چنان چه در آپارتمان هستیم امکان رفتن بالای پشت بام نیست رو به قبله بیاستیم به سمت راست، چپ، بالا سرمان نگاه کنیم اگر بالای پشت بام هستیم این ذکر را بگوییم
«السلام علیک یا ابا عبد الله السلام علیکَ و رحمة الله و برکاته»
خدای عالم یک زیارت «کربلاء» در پرونده ما می نویسد اگر زندگی مان آپارتمانی است عبارتی است که ائمه فرمودند نمی توانیم دخالت کنیم چرا این را این طور فرمود آن را آن طور فرموده است در داخل خانه:
«السلام علیک یا ابا عبد الله و علی الارواح التی حلت بفنائک»
یا:
«علی الشهداء فی جوارِک»
این را با خانواده با هم بگویید خدای عالم ثواب یک زیارت امام حسین در پرونده مان می نویسد. بعضی از بزرگواران مثل مرحوم «شیخ جعفر شوشتری» از اعاظم علمای شیعه کتابی دارد «الخصائص الحسینیة» ویژگی های امام حسین شاید بشود گفت کتاب بی نظیر است. ایشان می فرماید روایات و احادیث را می بینیم به یقین می رسیم تنها راه نجات به هنگام جان دادن، شب اول قبر، در برزخ و قیامت امام حسین است و بس.
آقا زاده «علامه امینی» نقل می فرمودند پدرم را در خواب دیدم گفتم آن جا کتاب «الغدیر» و دفاع المؤمنین و مناظراتی که داشتید خوب به دادتان رسید گفت پسرم همه بازارها کساد است تنها بازار آن جا رونق دارد بازار امام حسین است. آن چه به داد من رسید زیارت امام حسین و گریه برای امام حسین است.
خدا بیامرزد آیت الله العظمی «بهجت» می فرمودند در تشرفات یکی از بزرگان حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) فرمودند هر کس برای جدم امام حسین گریه کند بعد برای فرج من دعا کند من برای او دعا می کنم. گمان می کنم چیزی بهتر از این نداریم. دوستان قدر این روزها را بدانیم همیشه این جا نیستیم یک روز هم صدای الرحیل می آید
«تَجَهَّزُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيل»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 321
این فرمایش مولا امیر المؤمنین است آماده باشید آماده رفتن صدای الرحیل در میان شما کشیده شد. «تَجَهَّزُوا» خودتان را برای سوال نکیر و منکر، قیامت و برزخ محیا کنید.
می خواستم این روایت را به خاطر شب جمعه خدمت دوستان عزیز عرض کنم در رابطه با بحثی که داشتیم. در گذشته بحث مان در رابطه با شیطان شناسی بود. قرآن می گوید:
(أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ)
آيا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شيطان را نپرستيد، که او برای شما دشمن آشکاری است؟!
سوره یس (36): آیه 60
(لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ)؛ شیطان را عبادت نکنید او برای شما دشمن آشکار است مگر کسی شیطان را هم عباد می کند، مثلاً به جای خدا، شیطان را عبادت کند خیلی بعید است شیطان پرست هستند ولی خطاب به آن ها نیست خطاب به مؤمنین است. (وَأَنِ اعْبُدُونِي) در روایت داریم
«مَنْ أَطَاعَ رَجُلًا فِي مَعْصِيَةٍ فَقَدْ عَبَدَهُ»
هر کس، کسی را اطاعت کند گویا او را عبادت کرده است!
الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران: 1407 ق، ج2، ص 398
مقداری دقت کنیم حواس مان به این مسائل باشد یکی از واجباتی که در روایت برای بنده ها داریم شناختن شیطان است راه های اغوای شیطان، فریب دادن شیطان چیست؟ راه های مبارزه با شیطان چیست؟ چه کار کنیم شیطان به ما تسلط نداشته باشد از نفوذ شیطان برهیم چه کار کنیم؟
آیات قرآن و روایات زیاد داریم روایاتی که مربوط به شیطان یا ابلیس بود دیدم گمان می کنم نزدیک به یکصد روایت از معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) در رابطه با شیطان داریم. روایات خیلی تکان دهنده؛ بعضی از این ها را قبلاً خواندیم بعضی ها را ان شاء الله در آینده خواهیم خواند.
در گذشته در رابطه با وسوسه های شیطان بحث کردیم. نسبت به نفس و مراحل نفس را هم توضیح دادیم که خطابات همه به نفس است
(وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ)
من هرگز خودم را تبرئه نمی کنم، که نفس (سرکش) بسيار به بديها امر می کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
سوره یوسف (12): آیه 53
این نفس انسان را همواره به طرف گناهان می کشد (إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي) اگر خدا رحم کند بعضی موارد هست که در اثر ترک گناه و انجام واجبات این نفس، نفس لوامه می شود
(لَا أُقْسِمُ بِيوْمِ الْقِيامَةِ * وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ)
سوگند به روز قيامت، و سوگند به (نفس لوامه و) وجدان بيدار و ملامتگر (که رستاخيز حق است)!
سوره القیامة (75): آیات 1 و 2
نفس لوامه مال کسانی است که از خواب بیدار شدند توجه دارند وگرنه نفس لوامه در هر کسی زنده نمی شود.
در روایت داریم بعضی مؤمنینی که خدا دوست شان دارد گناه می کنند خدا گوش شان را می کشد بلا، مصیبت، گرفتاری و لغزشی برای شان پیش می آید آب جوش می ریزد دستش می سوزد با چاقو میوه پوست می کند یک دفعه چاقو دستش را می برد و ... متوجه گناهانش می شود استغفار می کند.
استغفار بعد از گناه نشانه دوست داشتن خدا است ولی اگر خدا بنده ای را دوست نداشته باشد گناه می کند استغفار نمی کند باز گناه و معصیت می کند بعضی از افراد هستند خدای عالم برای این که، این شخص در گناه به جایی برسد.
(خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ)
خدا بر دلها و گوشهاي آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهايشان پردهاي افکنده شده؛ و عذاب بزرگي در انتظار آنهاست.
سوره بقره (2): آیه 7
(خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ) باشد گناه می کند خدا به او نعمت می دهد گناه می کند خدا تفضل می کند این نعمت ها نشانه محبت خدا نیست.
بلکه این نعمت ها به خاطر این هست که از خدا برگشته است و با این نعمت ها راه ضلالت را بیشتر می کند گناه، بیشتر می کند. در آیه (نُمْلِي لَهُمْ) تصور نکنند (ذَلِكَ خَيرٌ لَكُمْ) این که گناه می کنید مهلت می دهیم و عذاب شان نمی کنیم به خاطر این که، دوست شان داریم نیست بلکه می خواهیم با این امهال و مهلت دادن گناهش بیشتر و عذابش شدیدتر بشود به خدای عالم پناه می بریم.
بعضی وقت انسان گناه می کند بعد از ده سال یادش می افتد فلان روز گناه کرد استغفار می کند خدای عالم گناهش را می بخشد. نفس لوامه یک روحیه ای است که در انسان ایجاد می شود از باطن انسان را ملامت و مذمت می کند.
به دنبال ملامت، استغفار می کند به دنبال استغفار، از گناه فاصله می گیرد. بعضی وقت از لوامه بالاتر می رود.
(وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا * وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا)
به خورشيد و گسترش نور آن سوگند، و به ماه هنگامی که بعد از آن در آيد، و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفريده و) منظم ساخته، سپس فجور و تقوا (شر و خيرش) را به او الهام کرده است
سوره شمس 91): آیات 1- 2- 7 و 8
این نفس، نفس ملهمه می شود نفسی است که خدای عالم به او الهام می کند. به تعبیر دیگر می گوییم خدا در دلش می اندازد یا وحی می کند. وحی این طور نیست بگوییم این وحی مال انبیاء بوده قرآن می گوید:
(أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيمَ)
که او را به مريم القا نمود؛
سوره مریم (4): آیه 171
با این که نه پیغمبر و نه امام است. دوستان عزیز بعضی وقت ها نشستید یک دفعه می بینید مثل این که یک نوری در باطن تان روشن شده است می گوید این کار و این کار خوب را انجام بده این کار بد را کنار بگذارد این ملهمه و و حی الهی می شود یا به قولی الهام الهی می شود. هر چه اسمش را می خواهید بگذارید.
ولی همه این ها از طرف خدای عالم است بله شیطان هم انسان را وسوسه می کند ولی باید دقت کنیم بر این که خدا به ما بینش بدهد. الهامات خدا را با وسوسه های شیطانی با همدیگر تشخیص بدهیم خیلی سخت است.
دوستان اول سوره مریم را ملاحظه بفرمایند، این آیه را وقتی می خوانم خیلی خجالت می کشم از خودم شرمنده می شوم.
جایی که عقاب پر بریزد * از پشه لاغری چه خیزد
عزیزان به نکته ای که می گوید خوب توجه کنید چیزی که در باطن القاء می شود یک دفعه این است که در «کربلاء» هم الهام های شیطانی و هم الهام ربانی است. «عمر سعد» عشق حکومت «ری» به سرش زده است هر چه می روند او را نصیحت و موعظه می کنند می گویند فرزند پیغمبر و فرزند زهرا است به خاطر عشق حکومت «ری» به سرش زده دیگر پیغمبر و امام حسین را نمی شناسد.
از آن طرف اصحاب امام حسین مثل «زهیر ابن قین، حبیب ابن مظاهر و مسلم» را کار نداریم غلام «ابی ذر»، «جون» شرح حالش را ببینید مرحوم «سید» در «لهوف» دارد یکی از کسانی که امام حسین فرمود بلند شو برو ما تو را برای روزهای خوش مان گرفته بودیم نه روزها نا خوشی. این غلام، غلام سیاهی است عرض می کند آقا جان شاید رنگم سیاه است لیاقت رسیدن به شهادت را ندارم نسب خوبی ندارم نسبم پست است. شهرت آن چنانی هم ندارم
«إِنَّ رِيحِي لَمُنْتِنٌ وَ إِنَّ حَسَبِي لَلَئِيمٌ وَ لَوْنِي لَأَسْوَد»
بوی خوشی هم ندارم چون سیاه پوست هستم معمولاً سیاه پوست ها خوشبو هم نیستند
«فَتَنَفَّسْ عَلَيَّ بِالْجَنَّةِ فَتَطِيبَ رِيحِي وَ يَشْرُفَ حَسَبِي وَ يَبْيَضَّ وَجْهِي»
به من منت بگذار در رکاب تو شهید شوم به بالاترین آرزویم که بهشت است برسم با رفتن به بهشت بوی بدم به بوی خوش مبدل بشود و حَسبم به حسَب زیبا مبدل بشود. صورتم سیاه است با رفتن به بهشت صورتم سفید بشود.
«لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُكُمْ»
حسین جان قسم به خدا از تو دست بر نمی دارم
«حَتَّى يَخْتَلِطَ هَذَا الدَّمُ الْأَسْوَدُ مَعَ دِمَائِكُمْ»
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: جهان، تهران: 1348 ش، ص109
تا خون سیاه من با خون نورانی شما مخلوط شود! برای این شخص یک الهام شده است برای «عمر سعد» هم یک الهام می گوید:
«يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي وَ أَبْشِرِي»
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد؛ نویسنده مفيد محمد بن محمد (وفات: 413)، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر : دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، ج2، ص89
سپاهیان خدا سوار شوید، بروید امام حسین را بکشید مژده بهشت به شما می دهم (چه غلط اضافی) بنا به نقلی غلام دیگری وقتی امام حسین می آید سر نازنینش را به زانو می گیرد چشم باز می کند می بیند امام حسین است سرش را پایین می اندازد می گوید آٔقا سر من لیاقت روی زانوی شما را ندارد چه ادبی! این یک ادب است.
دیگری «شمر ابن ذی الجوشن» لعنت خدا بر او باد چه جنایاتی در «کربلاء» مرتکب می شود.
این الهام ها را دقت کنیم بین الهام ربانی و الهام شیطان را تشخیص بدهیم خیلی هنر است.
مجری:
در تاریخ آمده است «بنی اسد» از استشمام بوی خوش «جون» مثل دیروزی در بیستم محرم پیکرش را دفن کردند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این هم مناسبتی بود از حضرت «جون» یادی کرده باشیم. خدایا به حق سید الشهداء ما را به شفاعت امام حسین، به شفاعت حضرت «جون» برسان ما را از شفاعت این ها در دنیا و آخرت محروم مان نکن.
حضرت زکریا:
(إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيا)
در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) پنهان خواند
سوره مریم (19): آیه 3
با خدای عالم آهسته آهسته حرف می زد. بستگی به حال آدم دارد بعضی ها هستند دوست دارند با صدای بلند داد بزنند و گریه کنند. «مقام معظم رهبری» می گوید یک شب «علامه مطهری» منزل ما مهمان بود ایشان وقتی در نماز گریه می کرد با صدای بلند گریه می کرد. ایشان برای نماز شب بیدار شدند با صدای بلند گریه می کرد.
ایشان گفتند همسرم از صدای بلند بیدار شد ترسید این چه صدایی است؟ بیرون اتاق رفت دیدی از اتاقی که «شهید مطهری» استراحت کرده بود دارد دعا و مناجات می خواند و با صدای بلند گریه می کند بعضی ها عادت شان این است. بعضی ها دوست دارند آهسته آهسته گریه کنند نماز آهسته بخوانند فرقی نمی کند.
خدا می گوید آهسته هم بخوانید می شنوم با صدای بلند هم بخوانید من می شنوم بعضی هستند در روضه ها دوست دارند نعره بکشند یا حسین بگویند با نعره یا حسین عشق می کنند. بعضی ها هم زمزمه می کنند حضرت زکریا می گوید (إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيا) آهسته با خدا حرف می زد.
گفت خدایا پیر شدم صورتم سفید شده ولی از دعای تو دست بر نمی دارم بعضی ها مقداری سن شان بالا می رود حالت دعا از ایشان گرفته می شود.
امام سجاد در دعاهایش می گوید خدایا بهترین دعایم و وسیع ترین روزیم را آخر عمرم قرار بده.
«اللَّهُمَّ ... وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِي عِنْدَ كِبَرِ سِنِّي وَ أَحْسَنَ عَمَلِي عِنْدَ اقْتِرَابِ أَجَلِي»
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن؛ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج1، ص 99
آخرها خیلی مهم است وقتی سن بالا می رود بعضی ها حال نماز خواندن هم ندارند مشخص است بدبخت و بیچاره است. ولی حضرت زکریا می گوید با این که پیر شدم استخوان های بدنم ضعیف شد و درد می کند
(قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيا * فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيا * يا زَكَرِيا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيا * قَالَ رَبِّ أَنَّى يكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيا * قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَي هَينٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيئًا * قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيةً قَالَ آيتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيالٍ سَوِيا)
گفت: پروردگارا! استخوانم سست شده؛ و شعله پيری تمام سرم را فرا گرفته؛ و من هرگز در دعای تو، از اجابت محروم نبوده ام! تو از نزد خود جانشينی به من ببخش ای زکريا! ما تو را به فرزندی بشارت می دهيم که نامش «يحيی» است؛ و پيش از اين، هم نامی برای او قرار نداده ايم! گفت: پروردگارا! چگونه برای من فرزندی خواهد بود؟! در حالی که همسرم نازا و عقيم است، و من نيز از شدت پيری افتاده شده ام! فرمود: پروردگارت اين گونه گفته (و اراده کرده)! اين بر من آسان است؛ و قبلا تو را آفريدم در حالی که چيزی نبودی! عرض کرد: پروردگارا! «نشانه ای برای من قرار ده!» فرمود: نشانه تو اين است که سه شبانه روز قدرت تکلم (با مردم) نخواهی داشت؛ در حالی که زبانت سالم است!
سوره مریم (19): آیات 4- 5- 7- 8- 9- 10
ولی خدایا از دعای تو دست بر نمی دارم خدایا (فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيا) از می خواهم آخر عمری به من فرزندی بدهی تا وارث من (آل یعقوب) باشد. به او الهام یا وحی می شود (يا زَكَرِيا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يحْيى) تو را بشارت می دهیم به پسری که نامش یحیی است تا به حال همچنین اسمی کسی برای فرزندش نگذاشته است.
البته من می خوانم خجالت می کشم نمی دانم برای حضرت زکریا چه بود؟ ما خاک زیر پای حضرت زکریا هم نمی شویم.
ما با آقای «کشمیری (رضوان الله تعالی علیه)» با آقای «مجتهدی، بهجت» و ... بودیم این ها بشارتی به ما می دادند در پوست مان نمی گنجیدیم یقین هم داشتیم این بشارت عملی می شود با اعتقاد به این که خدا می تواند بداء هم نازل کند.
ولی حضرت زکریا با این الهام آرام نگرفت شک برایش آمد آیا این الهام توحید بود یا الهام شیطان بود؟ عزیزان خوب دقت کنند (قَالَ رَبِّ أَنَّى يكُونُ لِي غُلَامٌ) چطور می خواهم بچه دار شوم همسرم پیر شده، خودم از کار افتادم و پیر مرد شدم توانایی ندارم. خیلی عجیب است این آیه را می خوانم واقعاً خجالت می کشم حضرت زکریا چه حالی داشت؟
خدا می گوید (نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يحْيى) می گوید (قَالَ رَبِّ أَنَّى يكُونُ لِي غُلَامٌ) چطور می توانم بچه دار شوم؟ خدا فرمود (قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَي هَينٌ) پیر شدی و همسرت هم پیر شد یعنی چه؟ برای منِ خدا خیلی آسان است به تو در حال پیری فرزندی بدهم. (وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيئًا) تو را آفریدم هیچ چیز نبودی از هیچ تو را آفریدم. حالا که یک مرد بزرگ شدی و همسری هم داری به خاطر پیری منِ خدا نمی توانم به تو فرزندی بدهم؟!
باز هم دل حضرت زکریا آرام نگرفت عزیزان دقت کنند آن های که در سیر و سلوک و ختومات هستند بعضاً الهاماتی در قلب شان ایجاد می شود بلافاصله نگویند این الهام، الهام ربانی بود چنین و چنان و همه جا نقل کنند. حضرت زکریا گفت خدایا اگر این الهام از طرف توست (قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيةً) نشانه ای برایم بده تشخیص بدهم و یقین کنم این از طرف تو است و از طرف شیطان نیست.
دوستان عزیز، حضرت زکریا از شیطان می ترسد وحشت دارد تشخیص شیطان و ربانی برای حضرت زکریا سخت است. می گوید خدایا اگر از طرف توست یک نشانه ای به من بده. خدا فرمود (قَالَ آيتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيالٍ سَوِيا) این که، این الهام مال من است سه شبانه روز قدرت تکلم را از تو می گیرم نمی توانی حرف بزنی.
این جا حضرت زکریا آرام شد یقین کرد این الهام، الهام ربانی است الهام شیطانی نیست دوستان عزیز خیلی دقت کنند. این هم روزی بنده و بینندگان عزیز بود خواستم اشاره ای داشته باشم. بعضی ها هستند مقداری اهل تهجد و ... هستند چیزهایی به ذهن شان می آید و الهامی می شود در دفتر می نویسند.
بزرگواری سی، چهل صفحه پرینت گرفته بود برایم آورده بود گفت حاج آقا این ها الهاماتی است که شب ها به من شد، رویم شد به ذوقش بزنم از کجا فهمیدی این الهامات، الهامات ربانی است و وسوسه های شیطانی نیست؟ چون شیطان از انبیاء دست بر نمی دارد هیچ پیغمبر و رسولی نبود الا این که شیطان از او نا امید نشد وسوسه می کند. جز این که ما وسوسه های شیطان را از انبیاء و رسل مان بر می داریم.
ولذا دقت کنیم شیطان یک سری الهاماتی دارد این روح و نفس ملهمه (فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا) ببینید این الهامات به چه سمتی دارد می رود؟ به طرف تقوا و ترک گناه یا بی تقوایی؟
یکی از عزیزان داستانی برایم نقل کرد اگر نام ببرم شاید بعضی ها اسمش را شنیده باشند. آقایی به عنوان شاگرد خدمت آقای «پهلوانی» رفت ایشان گفتند تو لیاقت شاگردی من را نداری.
ایشان نقل میکرد میگفت دیدم یک سری الهاماتی به من دارد می شود یک حالت خیلی عجیب و غریبی از آینده دارم خبر می دهم جلوی پایم را می بینم افرادی می آیند آینده و گذشته آن ها برایم روشن است، تعجب کردم گفتم خدایا کاری نکردم چطور است؟ وقتی هم می گفتم شما این کار و این کارها را کردی می گفت درست است. می گفتم فردا برای شما چه اتفاقی می افتد!
گفت چند روزی این حالت بود این ها را برای مردم هم می گفتیم یک دفعه شیطان در مکاشفه ای آمد گفت از غیب، گذشته و آینده افراد خبر دادی قدرت من بود حواست باشد. اگر مطیع من باشی این ها ادامه دارد دست بر داری قطع می کنم گفت چه کار کنم؟ شیطان گفت باید فلان گناه را انجام بدهی گناه را انجام دادم دیدم الهامات خیلی بیشتر شد.
یعنی کار به جایی رسیده بود با زن شوهر دار رابطه می گرفت. دو، سه ماه قبل او را دستگیر کردند بعضی چیزهای نقل می کردند شرمنده ام در این شبکه برایم مقدور نیست عرض کنم.
ولذا عزیزان مقداری دقت کنیم خدای عالم می گوید (أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ)
می خواهی عبادت کنی من را عبادت کن صراط مستقیم این است شیطان را عبادت و تبعیت نکن از خطبه ها، قدم ها و القائات شیطانی دور شو.
امیدواریم ان شاء الله همه این ها عنایت اهل بیت (علیهم السلام) بوده باشد پناه به خدا می بریم که شیطان سوار ما شود به هر طرف بخواهد ما را براند.
در هر صورت...
بحث مان در القائات شیطان بود و گفتیم نفس، مراحلی دارد نفس اماره، نفس لوامه، نفس ملهمه بعد به نفس مطمئنه می رسد. در اثر ترک گناه و انجام واجبات مخصوصاً انجام مستحبات، عمل به نوافل آن جایی که می رسد مُخْلَص (خالص) برای خدا می شود. جز برای خدا انجام نمی دهد جز برای خدا کاری نمی کند. آن جا می گوید
«وما يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إلي بِالنَّوَافِلِ حتى أُحِبَّهُ فإذا أَحْبَبْتُهُ كنت سَمْعَهُ الذي يَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الذي يُبْصِرُ بِهِ وَيَدَهُ التي يَبْطِشُ بها وَرِجْلَهُ التي يَمْشِي بها وَإِنْ سَأَلَنِي لَأُعْطِيَنَّهُ وَلَئِنْ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ وما تَرَدَّدْتُ عن شَيْءٍ أنا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عن نَفْسِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وأنا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج5، ص2384، 6137
«كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي عَنْ مَوْتِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَه»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص352، بَابُ مَنْ آذَى الْمُسْلِمِينَ وَ احْتَقَرَهُم، ح7
خدا می گوید وقتی با تقرب نوافل رسید یعنی غیر از مستحبات به نوافل هم عمل کرد من چشم او می شوم با من می بیند با من می شنود با من راه می رود من دست، پا، چشم و گوش او می شوم. آن جا شیطان می گوید
(قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ)
گفت: به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از ميان آنها!
سوره ص (38): آیات 82 و 83
قسم خورد خدایا قسم به عزتت (فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِينَّهُمْ أَجْمَعِينَ) قسم به عزتت من را که از درگاهت راندی تمام بنده هایت را از راه به در می کنم مگر مخلَصین را چرا؟ ان شاء الله جلسه آینده در رابطه با مُخلِصین، مُخلَصین و اخلاص برسیم سه واژه هست اخلاص یعنی چه؟ مخلِصین چه کسانی هستند؟ مخلَصین چه کسانی هستند؟
شاید بحث نویی باشد هم برای ما از آیات و روایات استفاده کنیم و چه کار کنیم به مقام مخلَصین برسیم؟ مخلِصین خیلی راحت است
(فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ)
(تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را برای او خالص کنيد، هرچند کافران ناخشنود باشند!
سوره غافر (40): آیه 14
«إنّ الناس کلهم هالکون»
همه مردم هلاک هستند
«الا العالمون»
مگر علما
«العلماء کلهم هالکون»
همه علماء هلاک هستند.
«الا العاملون»
مگر آن علمای با عمل
«العاملون کلهم هالکون الا المخلصون»
آن های که عمل می کنند همه گرفتار هستند مگر آن های که مُخلَص هستند
«والمخلصون في خطر عظیم»
مخلَصین هم در پرتگاه سختی هستند!
از حضرت یوسف بالاتر نداریم قهرمان مبارزه با نفس اماره است. یک لحظه تصور کنید در کاخ سلطنتی است، همه امکانات برایش فراهم است «زلیخا» زیباترین زن «مصر» خلوت هم کرده، التماس، خواهش و تهدید می کند می گوید تو را به زندان می اندازم در برابر تمام این ها را حضرت یوسف آن جا ایستاد.
دوستان عزیز خیلی سخت است برای انسان همچنین موقعیتی پیدا شود بتواند جلوی نفسش را بگیرد. «زلیخا» به ستوه آمد می گوید چه شده بیماری، مرد نیستی؟
(قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَاي * وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ)
؟؟ من هرگز خودم را تبرئه نمی کنم، که نفس (سرکش) بسيار به بديها امر می کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
سوره یوسف (12): آیات 23 و 53
«زلیخا» از خدا می ترسم تو وقتی می خواستی من را اغوا کنی پارچه کشیدی بر روی بتی که در اتاقت بود تو از بت بی جان خجالت کشیدی و حیا کردی نخواستی جلوی او کار خلاف انجام بدهی ولی خدایی که خالق من بود دین، دنیا و آخرتم همه به دست اوست از همه نیّات و اعمال من آگاه است از او خجالت نکشم؟
همین حضرت یوسف قهرمان مبارزه با توحید می گوید (إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ) این نفس انسان را به گناه می کشد (إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي) امیدواریم که ان شاء الله خدای عالم هم ما را به آن مقام مُخلَصین برساند که (لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ) به مرحله عصمت نه تنها گناه نکنیم فکر گناه هم را از ذهن مان بیرون کنیم.
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنون، استفاده کردیم، ان شاء الله عامل باشیم
(میان برنامه)
مجری:
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند...در فرصت باقی مانده از برنامه در خدمت شما بینندگان عزیز هستیم اولین تماس آقای «موسوی» از «زنجان» سلام علیکم بفرمایید
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقای موسوی از زنجان – شیعه)
سلام علیکم... حاج آقا من موضوع برنامه تان را دیدم بیشتر موضوع شیطان پرستی و همچنین موضوعاتی بود در خصوص این موضوع در کشورمان اتفاقاً تعدادی هستند نام نمی برم اخیراً نیروهای خدوم «انتظامی» دستگیر کرده بودند جوان هم بودند که در کشور خودمان شیطان پرستی می کردند. کشوری که اسمش نظام «جمهوری اسلامی ایران» است شیطان پرستی می کردند، و تبلیغش را می کردند اهانت هایی به خدا و پیغمبر می کردند.
در این قسمت برنامه دارید تبلیغ بر علیه شیطان پرستی می کنید فردا را می خواهید چه کار کنید؟ بحث حجاب یا هر بحثی که طبق روایات و قرآن و ... نقل شده است باید بارها تبلیغ شود و بارها باید موضوع گفته بشود نه یک بار باید به گوش مسلمانان و مسئولین این موضوعات را برسانیم.
هر طور شده باید مبارزه با این ها کنیم، متأسفانه گوش مسئولین بدهکار نیست بنده فتواهای مراجع تقلید را مشاهده می کنم اخیراً مراجع تقلید متأسفانه چنین فتواهایی را ندادند ماندم چرا؟ لطفاً حاج آقای «قزوینی» یا مجری عزیزمان در خصوص این موضوع توضیح بدهید.
مجری:
موفق باشدی خدا نگهدار، تماس بعدی آقای «احمدی» از «یاسوج» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای احمدی از یاسوج – شیعه)
سلام عرض می کنم ... دو سوال دارم دیگر این که از حاج آقا خواستم در رابطه با شیاطین انسی نمونه و مصداق آن «نتایاهو»ی جنایتکار است صحبت کنند. خداوند در قرآن فرموده است «یهود» و «نصارا» را اولیاء خود نگیرید و از اهل کتاب پیروی نکنید وعده پیروزی را به اهل ایمان و نابودی باطل داده است و دلبستگی ما هم به وعده های الهی است.
سوال: آیا قوم «یهود» یا «صهیونیست» سفاک جنایتکار قبل از ظهور از بین خواهد رفت یا وقتی که آقا امام زمان (سلام الله علیه) ظهور بفرمایند به دست آقا از بین خواهند رفت؟
سوال دیگر یکی از دروغ های شبکه شیطانی «وهابی» به جهت این که ابوبکر، عمر، عثمان و دیگران از صحابه را تبرئه کنند در جریان فرارشان از «جنگ احد» تهمت دروغ را نسبت به آقا رسول الله و مولا امیر المؤمنین روا می دارند که این دو بزرگوار هم به بالای کوه رفتند حتی بعضی از آن ها هم در مورد حضرت علی می گویند اصلاً پیدایش نبود.
این واقعاً ظلم بزرگی در حق پیامبر و مولا علی است چون یکی از القاب امیر المؤمنین حیدر کرار بوده است تا به حال در هیچ جا ندیدم که مولا علی در میدان جنگ به جنگ پشت کرده باشد خواستم در این باره هم توضیح بفرمایید
مجری:
ممنون خدا نگهدارتان، تماس بعدی آقای «بهادری» از «کرج» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
سلام عرض می کنم... امامان معصومین در بخش حلال و حرام یعنی فروع دین، امور فقهی علم کامل را داشتند این یک بخش است. بخش دوم در بعضی از مسائل آینده و روز به امامان علم، اضافه و زیاده می شود. امام هادی (علیه السلام) می فرماید در شب جمعه ای یک علم دیگری به ما اضافه می شود. شخصی از امام سوال کرد پس اگر این علم جدید در شب جمعه به شما داده می شود پس شما این علم را از اجدادتان به ارث نبردید، این ها جدید هستند؟
امام فرمود بله اگر خداوند علوم جدید را بخواهد به ما بدهد از عالم برزخ، از آقا رسول الله شروع می شود تا امام بعدی منتهی می شود تا به آخرین امام یعنی تا آخر ما به اول ما افضل به علم نشود این در «بحار»، جلد 26، کتاب إمامة، صفحه 92 اگر خواستید توضیح بدهید.
ما معتقد هستیم علوم ویژه ای در آینده به وجود می آید خداوند به وسیله یک ملک به گوش امام می رساند ما می گوییم تمام دوازده امام دارای علم غیب بودند مثل آیه ای که در مورد حضرت مریم در قرآن آمده است سوره آل عمران آیه 41 «ابن تیمیه» روی این فرض می گوید خداوند بدون واسطه برای همین خاطر با عمر ابن خطاب صحبت می کرد یعنی بدون واسطه (بدون جبرئیل)
اگر این آقا مستقیم با خداوند در تماس بوده چرا نیازمند مشاوره حضرت علی ابن ابی طالب بوده است؟ چرا در بعضی از مسائل حکمی فتواهای نادرست می داد که امام علی جلوی این ها فتواها را می گرفت. چرا از آقا امیر المؤمنین کمک می خواست؟ این که آقای عمر گفت:
«لولا عَلِىٌ لَّهَلَكَ عُمَر»
شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق: محمد عبد الكريم النمري، ج 1، ص 18
یعنی دروغ گفته است؟ یک جاهایی «ابن تیمیه» می گوید اساساً عمر در یک جاهای بدون واسطه از خداوند علم می گرفت نیازی نداشت کمک از ملک، جبرئیل یا پیامبر داشته باشد. اگر در مقابل پیامبر چیزی نمی گوید این علامت تواضع عمر بود یعنی متواضع اگر دروغ بگوید اشکال ندارد. یعنی آقای عمر یک علومی داشت که پیامبر نداشت.
پس این که ایشان در مورد مختلفی از یک علم دچار مشکل می شد آقایان چه می توانند بگویند؟ هفتاد مَن مثنوی اگر بیاوریم اشتباه ها، تناقض ها و حکم های که داده همه در کتاب ها آمده است در کتاب «الغدیر علامه امینی» فراون آمده است. ولی «ابن تیمیه» می گوید آقای عمر ابن الخطاب «أفضل الملائک» بوده است حکم خدایی را بدون واسطه از خدا بگیرد هیچ کس افضل از عمر نیست.
به قول این مردک دیوانه آقای «ابن تیمیه» می گوید کسانی یا اولیائی بودند که این ها بدون واسطه با پیغمبر و خدا گفتگو و نجوا داشتند چه لزومی داشتند این ها پیش پیغمبر بیایند و پیغمبر از جبرئیل سوال کند و جبرئیل از خدا بپرسد. نه مستقیم با خدا در تماس بودند پس برای همیشه می شود واسطه را کنار بگذاریم مستقیم از خدا حاجت گرفت.
«ابن تیمیه» می گوید در این امت، افضل تر و برتر از اولیاء عمر بود مانند کتاب «الموافقات» یک جاهایی عمر پیشنهاد می داد خداوند پیشنهاد عمر را قبول می کرد مثلاً در مورد حجاب، یک روایت در «بخاری و مسلم» است که پیامبر با خانم «عایشه» در حال غذا خوردن بودند عمر وارد شد پیامبر در مورد خوردن غذا از او دعوت به خوردن غذا کرد.
دست عمر به دست خانم «عایشه» خورد عمر ناراحت شد با ناراحتی فرمود یا رسول الله چقدر به شما بگویم زن هایت را بپوشان نگذار نا محرمان آن ها را ببینند. ناراحت شد از خانه پیامبر بیرون رفت یعنی می خواهد بگوید چقدر ایشان غیرتی بوده است. اگر ایشان غیرتی بود چرا هجوم به خانه حضرت زهرا بردند محکم با لگد درب منزل زدند و حضرت را میان در و دیوار قرار دادند که موجب شکستن سینه و دنده های حضرت شد.
این که در «کنز العمال متقی هندی» آمده است این عالم شیعه نیست عالم سنی است در روایت 45898 آقای عمر ابن خطاب کنیزی داشت تلاش می کرد که از این کنیز صاحب فرزند نشود اتفاقاً این کنیز باردار شد یک بچه سیاه به دنیا آورد. آقای عمر ناراحت شد و گفت این چه وضعش است ما که جلوگیری از عمل داشتیم گفت خدایا لایق نکن فرزندی که از نسل من نباشد.
وقتی که بچه به دنیا آمد فهمیدند که پدر این بچه چوپان شترهایش است عمر خوشحال شد این را در نظر بگیرید با آن خزعبلاتی که آقای «ابن تیمیه» می گوید آقایان اهل سنت روی این ها تفکر کنند و جواب بدهند. جوان های اهل سنت مطالعه کنند تناقضات آقای عمر ابن خطاب را که «ابن تیمیه حرّانی» آورده است بنشینند حل کنند و به ما شیعیان جواب بدهند.
مجری:
تشکر از تماس شما اقای بهادری خدا نگهدار شما، تماس بعدی آقای «رضایی» از «کرمانشاه» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای رضایی از کرمانشاه – شیعه)
سلام عرض می کنم ... دو سوال داشتم روایتی در توقیع «کمال الدین شیخ صدوق» است توقیع اول امام زمان فرمود ملعون است کسی که مرا در محفل مردم نام برد. سوال دوم یک سری کتب برای پاسخگویی به شبهات اهل سنت در باب امامت معرفی کنید.
مجری:
موفق باشید خدا نگهدارتان، تماس بعدی آقا «امیر» از «گلستان» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آٔقا امیر از گلستان – شیعه)
سلام علیکم... جمله ای در کتاب «شیعه پاسخ می گوید»، صفحه 14 از آیت الله «مکارم شیرازی» آمده است. آیت الله «مکارم» نفرمودند این جمله از چه کسی است آیا استاد میداند؟ جمله این است یکی از علمای آزاد اندیش اهل سنت می گوید شیعیان می توانند تمام اصول و فروع مذهب خود را با کتب ما اثبات کنند!
مجری:
تشکر از تماس تان موفق باشید. تماس بعدی خانم «فاتحی» از «اصفهان» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (خانم فاتحی از اصفهان – شیعه)
سلام عرض می کنم... دو سوال از محضر حاج آقا دارم سوال اولم مرحوم استاد «کورانی» صحبت های را درباره آخر الزمان و قبل از قیام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان کردند کلیپ های ایشان در فضای مجازی پخش شده است. سوال من این است ایشان گفتند در زمان زعامت آیت الله امام «خامنه ای» ما به سمت سرزمین های اشغالی حرکت می کنیم و کل سرزمین به دست «ایرانیان» می افتد و در زمان رهبری حضرت آقا آن سرزمین توسط ما فتح می شود.
بعد دولت «فلسطین» تشکیل می شود بعد از آن «اروپایی» به شخصی به نام «سفیانی» تجهیزات و اسلحه می دهند و دوباره در سرزمین «فلسطین» شورش می کنند. شما این صحبت ها را تأیید می کنید؟ آیا صحبت های آقای «کورانی» در روایات ما آمده است؟ چون استاد «کورانی» می گفتند «تهران» اصلاً آسیب نمی بیند.
ولی در «تهران» حدود 120 خانه خراب شد مردم زیادی کشته شدند آیا صحبت های ایشان درست است ممنون می شوم اخبار و روایات در این باره بگویید
مجری:
خانم «فاتحي» در برنامه «راه روشن» استاد «ابوالقاسمی» برنامه اخیری که ایشان داشتند مفصل بحث شان همین بود
خانم فاتحی:
می دانم، ولی می خواستم نظر آیت الله «قزوینی» را بشنوم
مجری:
سوال بعدی تان را هم بفرمایید
خاتم فاتحی:
شبهه ای در مورد بحث ولایت امام زمان داشتم. سوالم را در برنامه «تریبون آزاد» از استاد «بحرانی» و استاد «یزدانی» پرسیدم ولی جواب شان برایم قانع کننده نبود می خواستم از حاج آقا بپرسم. سوالم این بود با توجه به این که در مکتب شیعه اعتقاد به امامت و ولایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اصول اعتقادی و شرط کمال ایمان دانسته شده است این سوال پیش می آید اگر حضور امام معصوم برای هدایت امت و جلوگیری از اختلافات ضروری است پس چرا خداوند چنین مقدر کرد که امام دوازدهم در یک غیبت طولانی باشند؟
در حالی که در طول تاریخ جامعه شیعه با انواع انحرافات و فتنه ها روبرو شده است و نبود حضور ظاهری امام باعث این تفرقه شده است آیا این غیبت طولانی با فلسفه امامت که استمرار راه نبوت و هدایت دائمی جامعه است سازگار است؟ از طرفی دیگر اگر امام معصوم، حجت الهی بر مردم است در دوران غیبت این حجت بودن چگونه تحقق پیدا می کند؟ مردم چطور می توانند حقانیت امام غایب را بشناسند و از او پیروی کنند. فلسفه امتحان و ابتلای بندگان در عصر غیبت چطوری با عدل خدا هماهنگ است آیا نمی شود راه دیگری برای حفظ دین و هدایت بشر در نظر گرفته شود؟
مجری:
تشکر می کنیم، پاسخ به هر کدام از این سوالات چه بسا برنامه های جداگانه ای می طلبد اما ان شاء الله پاسخ مختصر از حضرت استاد طلب خواهیم کرد. تماس بعدی آقای «صبوری» از «آزاد شهر» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای صبوری از آزاد شهر – شیعه)
سلام علیکم... حضرت استاد از شما خواهشی دارم امیدوارم به این خواهشم توجه کنید به خاطر این که وقت شما گرفته نشود چند خط را نوشتم سریع بخوانم کتابی در مورد غدیر خواندم در اول این کتاب نویسنده سوالی مطرح کرده بود خیلی جالب بود نویسنده سوال مطرح کرده بود آیا انتخاب جانشین خوب یا بد است؟
بالاخره از این دو حال خارج نیست خوب یا بد است اگر انتخاب جانشین و خلیفه خوب است چرا پیامبر برای خودش جانشین انتخاب نکرد؟ و اگر تعیین جانشین بد است چرا عمر و ابوبکر برای خودشان جانشین انتخاب کردند؟ خواهش من از استاد این است اگر امکان دارد این سوال را به صورت یک شعار دائمی و به شکل یک تابلو در تمام برنامه هایتان در قاب تصویر قرار بدهید.
به نظرم این سوال برای کسانی که با اهل بیت و شخص مولا علی به صورت آگاهانه می دانند که علی جانشین و خلیفه بعد از پیامبر بود ولی به خاطر دنیا و رسیدن به قدرت این مسئله مهم را کتمان می کنند، مثل پتکی بر سرشان کوبیده می شود. ولی برای کسانی که به دنبال حقیقت هستند و تعصب جاهلی ندارند مطرح کردن این سوال می تواند تلنگری باشد تا دنبال پیدا کردن جواب این سوال مهم بروند. در پایان برای استاد «قزوینی» آرزوی طول عمر همراه با سلامتی کامل دارم.
مجری:
تشکر از شما موفق باشید. حضرت استاد آقای «موسوی» از «زنجان» نسبت به اهمیت بحث شیطان پرستی و پرداختن به این موضوع گفتند و این که زنگ خطر در کشور ما هم به صدا در آمده است ممکن است به سرنوشتی که برخی از مسائل جامعه به آن دچار شده است ببینیم چند روز یا چند سال آینده خیلی راحت جوانان ما دارند شیطان پرست می شوند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
البته تا حدودی اطلاعاتی داریم شیطان پرستی مشغول هستند. البته قبل از انقلاب تقریباً بخشی از تبلیغ ما و کلاس های که داشتیم در «کرمانشاه» بود بعد از «کرمانشاه» شهری است نمی خواهم نام ببرم آن جا تقریباً مرکز شیطان پرست ها بود. بعضی ها دم از شیطان پرستی می زنند ولی شیطان را نمی پرستند.
بلکه تبعیت از شیطان دارند می کنند، همان طور که قرآن می گوید (أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ) یعنی اطاعت شیطان نکنید. بله بحث شیطان پرستی را نباید ساده بگیریم. همان طور که حضرت امیر (سلام الله علیه) بارها فرمودند:
«لَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَدُوّاً وَ إِنْ ضَعُفَ»
عيون الحكم و المواعظ( لليثي)؛ نويسنده: ليثى واسطى، على بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين، ناشر: دار الحديث، قم: 1376ش، ص518
دشمن را کوچک نشمارید و اگر چه کوچک هست، با دشمن کوچک برخورد کوچک نکنید چه بسا همین دشمن کوچک یک روز به دشمن بزرگ تبدیل شود آن وقت شکستن این دشمن خیلی سخت و مبارزه کردن با او دشوار است. یا
«مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَكَايِدُ.»
عيون الحكم و المواعظ( لليثي)؛ نويسنده: ليثى واسطى، على بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين، ناشر: دار الحديث، قم: 1376ش، ص441
هر کس از دشمن غافل باشد یک روز همین دشمن خیلی ریز و کوچک به یک جایی می رسد که اطراف انسان را فرا می گیرد نه راه گریز دارد نه توان مبارزه دارد. بله پیشنهاد ایشان خیلی خوب است شاید بتوانیم در شبکه برنامه ای بگذاریم استفتائاتی از مراجع حتماً انجام بشود یا اگر از مراجع استفتائاتی هست این ها را هم ان شاء الله پخش می کنیم.
مجری:
آقای «احمدی» از «یاسوج» تکه اول صحبت شان راجع به شیاطین انسی بود و این که الان قوم «یهود» را داریم می بینیم این که قوم «یهود» نابود به عنوان یکی از ظالم ها و منشأهای ظلم آیا قبل از ظهور یا بعد از ظهور از بین می رود؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در این که آیا بحث قبل از ظهور یا بعد از ظهور است؟ الان نمی توانیم رویش مانور بدهیم یا کل «یهود» قبل یا بعد از ظهور از بین می روند؟ روایتی در «کافی»، جلد 8، صفحه 206 خیلی زیبا است ظاهراً حاج آقای «ابوالقاسمی» هم روی این موضوع در سخنرانی هایشان صحبت کردند و نمیدانم در شبکه هم مطرح کردند یا نه؟
در این روایت در رابطه با ظهور «یهود» و تسلط شان، نابودی شان دوباره ظهور بعدی شان بعد نابودی آن ها ان شاء الله قبل از ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) انجام می شود، این مطلب را عرض کنم نابودی «یهود» کلاً در کره زمین به دست آقا ولی عصر خواهد بود.
ان شاء الله حضرت بعد از آمدن با این ها مبارزه را شروع می کند و این ها را از بین می برد. ولی بر خلاف «مسیحی» ها با پیوستن حضرت مسیح به سپاهیان آقای ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) غالب «مسیحی» ها به طرف حضرت می آیند و ایمان می آورند الا اندکی که حضرت غیر از نابودی آن ها هیچ راه دیگری ندارد و حضرت آن ها را نابود می کند.
همچنین «یهود» و آن دسته از افرادی که با حضرت مبارزه می کنند و در برابر حضرت می ایستند به قدری حضرت از این منافقین و متمردین می کشد بعضی ها می گویند از ایشان از آل الله نیست آل الله خیلی دل رحم بودند.
همان کاری که حضرت امیر (سلام الله علیه) در «جنگ نهروان» کرد دوازده هزار نفر بودند حضرت نصیحت، مناظره و ... کرد هشت هزار نفرشان برگشتند چهار هزار نفر را حضرت از لب شمشیر گذراند به صغیر و کبیرشان رحم نکرد.
حضرت ولی عصر هم ان شاء الله می آید با نصیحت، با معجزات علمی و ... غالب مردم کره زمین به حضرت ایمان می آورند و به حضرت می پیوندند ولی تعدادی متمرد هستند این ها جز یا شمشیر یا تسلیم، یا قتل یا تسلیم.
ان شاء الله در رابطه با این روایت در «کافی شریف»، جلد 8، صفحه 206؛ «کامل الزیارات ابن قولویه»، صفحه 134، حدیث 153؛ «بحار»، جلد 45، صفحه 297 روایت مفصلی در رابطه با نابودی کامل «یهود» در کره زمین است.
مجری:
سوال دیگر آقای «احمدی» نسبت به ادعا و تهمتی که شبکه های «وهابی» می زنند در «جنگ احد» شخص آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و آقا امیر المؤمنین (علیه السلام) هم جزء آن افرادی بودند که فرار کردند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اگر فرار کرده بودند امیر المؤمنین در این جنگ هشتاد، نود زخم نمی خورد اگر بنا بود پیغمبر هم فرار کند
(وَالرَّسُولُ يدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ)
و پيامبر از پشت سر، شما را صدا می زد.
سوره آل عمران (3): آیه 153
این آیه قرآن است حضرت می گوید چرا فرار می کنید؟ حضرت رسول نمی گوید (وَالرَّسُولُ يدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ) این حرف شان انکار قرآن است و اضافه «انساب الأشراف بلاذری»، «مغازی واقدی»، صفحه 249 و ... مفصل آوردند بعد از این که آتش جنگ فرو نشست صدیقه طاهره در وسط میدان آمد رسول اکرم پیشانی مبارکش شکسته بود خون جریان داشت.
«فلما رأت فاطمة الدم لا يرقأ و هي تغسل جراحه»
زهرای مرضیه خون پیشانی رسول اکرم را جاری بود پاک می کرد
«و علي يصب الماء عليها بالمجن»
امیر المؤمنین با کوزه آب بر پیشانی حضرت می ریخت صدیقه طاهره هم می شست دیدند خون بند نمی آید
«أخذت قطعة حصير فأحرقته»
كتاب المغازي؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عمر بن واقد الواقدي الوفاة: 207 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424 هـ - 2004 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد عبد القادر أحمد عطا، ج1، ص221
صدیقه طاهره تکه حصیری را آتش زد به خاکستر مبدل کرد آن را روی زخم پیشانی حضرت گذاشت خون بند آمد. اگر بنا بود بالای کوه برود این قضیه معنا نداشت.
مجری:
خیلی ممنون تشکر، آقای «رضایی از کرمانشاه» نسبت به توقیع امام زمان که در آن ذکر شده است کسی که من را در بین مردم نام ببرد ملعون است سوال پرسیدن.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در زمانی که حکومتها دنبال پیدا کردن و قتل حضرت بودند، این قضیه از زمان آقا امام رضا و امام جواد بود که حاکمان عباسی اسم فرزندان شان را مهدی میگذاشتند می گفتند آن مهدی موعود که پیغمبر بشارت داده فرزند من است. این ها میدانستند که حضرت مهدی از نسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) و از فرزندان امام حسن عسکری است.
لذا امام هادی و امام حسن عسکری را زندانی نظامی کردند که اگر فرزندی بدنیا آمد او را از بین ببرند.
زمانی که حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) به دنیا آمد مخفی بود جز افراد خاصی حضرت را نمیشناختند در آن زمان این بوده و الا در روایات متعدد است آن زمان که اسم حضرت را نمیبردند (م، هـ) یا (م، د) مینوشتند ولی بعد از این که «بنی العباس» منقرض شدند و آب از آسیاب افتاد دیگر مسئله ای نبود.
خداوند آیت الله العظمی «صافی» را رحمت کند ایشان نزدیک هزار و خرده ای روایت در رابطه با ظهور حضرت، علایم ظهور حضرت، قیام حضرت، و حکومت حضرت آورده است.
یا در زیارت آل یاسین داریم:
«اللّٰهُمَّ صَلّ عَلیٰ مُحَمّد حُجَّتِكَ فِي خَلْقِك»
این خیلی واضح و روشن است همه دارند میخوانند و شما هم بعد از نماز صبح هر روز زیارت آل یاسین و سوره یاسین را میخوانید. اسم حضرت را دارد میبرد.
مجری:
سوال دیگر شان این بود در سطح عمومی چه کتابی را برای پاسخگویی به شبهات و مباحث امامت و ولایت مفید میدانید؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برای افراد مبتدی بهتر از کتاب «المراجعات» سراغ ندارم، این کتاب ترجمه هم شده است. گفتگوی آرام و دوستانه میان مرحوم آیت الله علامه «شرف الدین» و استاد و شیخ الازهر «سلیم بشری» است عاقبت اقای «بشری» احساس میکند مذهب شیعه حق است و قبول میکند.
اگر کسی سطح معلوماتش بالاتر است کتابی که ما نوشتیم «نقد اصول مذهب شیعه» آقای «قفاری» این کتاب در سه جلد است در حقیقت قویترین شبهاتی که اینها تلاش کردند با هفتاد نفر سه جلد کتاب نوشتند ما هم این کتاب را در سه جلد جواب دادیم.
بهترین کتاب از نظر من، البته نه تنها من بلکه بزرگان مانند حضرت آیت الله العظمی «سبحانی» و... در جمع علما و مراجع رسما فرمودند یکی از بهترین کتابهای است که در حوزه پاسخ به شبهات بیان شده است.
جلد اول کتاب در رابطه با شبهات آیات ولایت است، جلد دوم شبهات در احادیث ولایت است و جلد سوم شبهات مهدویت و بحث پیرامون توسل است.
ولی مباحث این کتاب مقداری سنگین است، البته این کتاب ترجمه هم شده است هنوز فرصت نشده این کتاب را ملاحظه مجدد کنیم تا برای اول سال تحصیلی چاپ بشود.
مجری:
تشکر، آقای «امیر» از «گلستان» گفتند در کتاب «شیعه پاسخ میگوید» آیت الله «مکارم»، صفحه 14 نقل شده یکی از علمای آزاد اندیش میگوید شیعیان میتوانند تمام اصول و فروع دین و مذهب خود را از کتب ما اثبات نمایند.
اولا چنین صحبتی جدا از قائلش که ایشان دنبال قائل این حرف بودند، ما هم انجام میدهیم و بعد از آن آیا کسی از بزرگان است چنین ادعایی را داشته باشد؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، این را همه ادعا دارند ما هم بارها گفتیم «علامه شرف الدین» در «المراجعات» شان گفته است. «علامه امینی» در کتاب «الغدیر» شان گفته اند. این یک مطلب ساده است ما افتخار مان این است که عقائد مان را بدون این که مراجعه به کتاب شیعه کنیم از کتب اهل سنت اثبات میکنیم. کتاب «الغدیر» از اول تا آخر این کار را کرده است. کتاب «المراجعات» از اول تا اخر این کار را کرده است. کتاب «النص والاجتهاد» از اول تا اخر این کار را کرده است.
این که نظر آیت الله العظمی «مکارم شیرازی» چه کسی بوده، یکی از علمای اهل سنت این ادعا را کرده و گفته از کتب ما میتوانند اثبات کنند الان حضور ذهن ندارم چه کسی بوده است. شاید همان آقای «سلیم بشری» باشد که با «علامه شرف الدین» مناظره میکرده و به این نتیجه رسیده که شیعه عقیده خودشان را از کتب ما اثبات میکنند.
مجری:
اگر شبکه را هم عزیزمان آقای «امیر» ببینند دقیقا همین است یعنی هر بحث حتی مباحث احکام و فروع دین مطرح میشود کارشناسان اولین مطالبی که در صدد اثبات آن بر میآیند از کتب اهل سنت است و در همین برنامه هم بارها و بارها دیدیم و از حضرت استاد نقل شده است. تک تک مطالب را ما از کتب اهل سنت اثبات میکنیم.
سرکار خانم «فاتحی» سوال شان در مورد صحبتی بود که «علامه کورانی» داشتند و تطبیق آن روایتی که حضرتعالی هم اشاره کردید بر عصر حاضر ما.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
من این مطلب را بارها گفته ام ما روایات زیادی در رابطه با علائم ظهور داریم و این اتفاقات می افتد، من همیشه گفته ام این روایات را ما تطبیق به شخصیتهای معاصرمان نکنیم؛ چون ما نمیدانیم وقتی «ملک عبدالله» از دنیا رفت خیلی از آقایان گفتند ظهور نزدیک است چون یک روایت داریم حضرت فرمود شما مرگ «عبدالله» را به من بشارت بدهید من بشارت ظهور را به شما میدهم.
بیش از ده سال است «ملک عبدالله» از دنیا رفته اتفاقی هم نیافتاده است. یا دارد که مردی از مشرق زمین بر میخیزد حکومت میخواهد به او نمیدهند دوباره تلاش میکند این را به حضرت «امام (رضوان الله تعالی علیه)» تطبیق میدهند، امام سی و شش سال است مرحوم شده اتفاقی نیافتاده است.
ما نباید تطبیق کنیم، تطبیق باعث میشود اگر اتفاق نیافتاد یک عده از جوانها در اعتقادات شان متزلزل شوند. ما نمیدانیم شاید هم درست باشد، حضرت فرمود شما بشارت عبدالله را به من بدهید من بشارت حضرت را بدهم از کجا معلوم مراد «ملک عبدالله» باشد؟ شاید یک «ملک عبدالله» دیگری باشد که هنوز به دنیا نیامده است. یا یک «عبدالله» باشد که ما نمیشناسیم.
یا مراد از «عبدالله» صفت باشد مرگ یک بنده خدا و منظور یکی از اولیاء الله باشد. تطبیق کردن این قضایا با شخصیتهای معاصر نادرست است و بگوییم شاید این طوری باشد یک کلمه شاید بیاوریم که اگر اتفاق نیافتاد اعتقادات یک عده ای متزلزل نشود.
من با این تطبیق کردنها صد در صد مخالف هستم و درست نمیدانم، چه بسا خلاف شرع هم باشد ما بیاییم یک پیش بینیهای بکنیم که اعتقادات یک عده جوان متزلزل بشود.
ما روایت از آقا امام صادق (سلام الله علیه) در کتاب «غیبة نعمانی» داریم حتی علائم حتمیهای که در روایات داریم پیامبر فرموده این از علائم حتمیه قبل از ظهور است حضرت فرمود شاید در علائم حتمیه هم بدا حاصل بشود!
مجری:
سرکار خانم «فاتحی» سوال دیگر هم داشتند مفصل است با توجه به این که با دو نفر از کارشناسان سوال شان را مطرح کردند این جا الان دیگر فرصت نیست مطرح کنیم.
آقای «صبوری» هم نسبت به بحث این که اگر جانشینی خوب است پس چرا خلفا انجام دادند؟ اگر خوب نیست آنها آمدند خلاف این را عمل کردند این مطلب را همه کارشناسان از جمله حضرت استاد بارها و بارها تکرار فرمودند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
قسمت دوم فرمایش خانم «فاتحی» را من متوجه نشدم، اطاق فرمان قسمت دوم سوال ایشان را دقیق برای من بفرستند و ان شاء الله در جلسه بعد در رابطه با سوال دوم سرکار خانم «فاتحی» مفصل صحبت خواهم کرد.
مجری: