برنامه «حبل المتین» - 13 08 1403 (دویست و بیست و دوم)

عنوان برنامه: تحلیل ادعای جرجانی و بررسی تاریخی آن

کلیدواژه: خلافت؛ امامت؛ عقیده شیعه؛ امیر المؤمنین (علیه السلام)، سقیفه؛ منافقین؛ صحابه؛ تحلیل ادعای جرجانی؛ حقانیت دین اسلام؛ معجزه؛ احمد بصری!

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: آقای علی اسماعیلی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إلَهي: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ المَعْصُومِینْ عَلَيْهِمُ السَّلَام اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم!

سلام، درود و ارادت خدمت شما دوستان عزیز بینندگان گرانقدر، شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، برنامه زنده «حبل المتین» برنامه خودتان خیلی خوش آمدید.

 در یک هفته ای که خدمت تان می رسم دو بیننده را در شهر «قم»‌ دیدم هر دو بیننده «شبکه ولی عصر» بودند، جوان عزیزی را در نماز جمعه دیدم من را با تعجب نگاه کرد و گفت آقای «اسماعیلی» سلام کرد، گفت من بیننده ثابت شما و اهل «افغانستان» هستم به واسطه برنامه شما تا به حال دو، سه نفر از عزیزان «تاجیکستانی» که اهل سنت بودند شیعه کردم.

الحمد لله به برکت این شبکه و برنامه های که تقدیم می شود باعث می شود جوان ها و عزیزان مان هم اعتقادات شان محکم و قوی بشود و هم این که بتوانند به دیگران کمک کنند.

و همچنین امشب پشت چراغ قرمز بودم یک آقایی شیشه ماشین را پایین داد بوق زد از من آدرس می‌خواست، من به ایشان آدرس دادم بعد با دقت نگاه کرد گفت آقای «اسماعیلی» شما مجری شبکه ولی عصر هستید، با ایشان احوال پرسی کردیم و گفت به حاج آقا هم سلام ویژه برسان. حاج آقا همین‌جا خدمت شما سلام عرض می‌کنم و عرض ارادت!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!

 طبق برنامه همیشگی مان آغاز عرائض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) شروع می کنیم به امید آن که، این بی بی دو سرا سیدة نساء العالمین نظر عنایتی و گوشه چشمی هم به ما و بینندگان عزیز ما داشته باشد.

نخلی که شکسته ثمرش را نزنید * مرغی که زمین خورده پرش را نزنید

دیدید که اگر دست مردی بسته است * دیگر دَرِ خانه همسرش را نزنید

در سوخته باغ ما دیگر سر نزنید * این خانه آتش زده را در نزنید

از ما که گذشت مادری را دیگر * در خانه به پیش چشم دختر نزنید!

یابن الحسن همه منتظر تو هستند ولی از همه بیشتر آن که چشم به راه است برای آمدنت لحظه شماری می کند فرزند مظلوم و غریبت حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) نزدیک به هزار و دویست سال است در غم مصیبت تو و مصیبت فرزند بزرگوارت سید الشهداء اشک می ریزد خون به دل است تو از خدای عالم بخواه فرج آن حضرت را نزدیک کند.

دعاهای ما را در حق خودمان هم قبول نمی کند زهرا جان به جان حجة ابن الحسن از خدا بخواه دعای ما برای فرج را قبول کند. عرضه می داریم یابن الحسن

با آن که خود از منتظرانت گله داری * سوگند به آن اشک که در نافله داری

با یک نگه خود مثل ما را تو طلا کن * آن چشم که روی تو بیند تو عطا کن!

«السلام علیکم یا اهل البیت النبوة»

مجری:

تشکر می کنم از حضرت استاد با نام و یاد حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برنامه را مزین کردند هم نام نامی مولای مان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) را.

 چندین جلسه است درس هایی از امامت و ولایت در خدمت استاد عزیز حضرت آیت الله «حسینی قزوینی» بحث کردیم از استاد می خواهم خلاصه کوتاهی از آن چه که در برنامه گذشته اتفاق افتاد بیاناتی داشتند بفرمایند تا ان شاء الله سوال جدید را عرض کنم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در جلسات گذشته بحثی را داشتیم در رابطه با تفسیر و تبیین واژگان مربوط به خلافت و امامت؛ از کلمه امام در قرآن، سنت، لغت، اقوال فقهاء، اقوال نبی مکرم و ائمه آوردیم کلمه خلیفه، ولی و آن چه که در این زمینه امکان پذیر بود و وقت ما اجازه داد این مباحث را مطرح کردیم.

 در جلسه گذشته این بحث بود در قضیه «سقیفه» به چه حدیثی از نبی مکرم برای رسیدن به خلافت استناد کردند؟ اشاره شد بر این که، آن چه که در «صحیح بخاری» و «صحاح» دیگر هست فقط به یک روایتی که نبی مکرم فرمود:

«أن الخلافة فى قريش»

شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك بن بطال البكري القرطبي الوفاة: 449هـ، دار النشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض - 1423هـ - 2003م، الطبعة: الثانية، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ج8، ص211

«أن الخلافة في قريش»

تثبيت الإمامة وترتيب الخلافة؛ اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله بن أحمد الاصبهاني (المتوفى: 430هـ) الوفاة: 430، دار النشر: ، ج1، ص52

خلافت در قریش است حتی در «صحیح مسلم» بود:

«قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم لَا يَزَالُ هذا الْأَمْرُ في قُرَيْشٍ ما بَقِيَ من الناس اثْنَانِ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1452، ح1820

مادامی که در کره زمین دو نفر از «قریش» باشند «ما بَقِيَ من الناس اثْنَانِ»؛ با وجود نفر از «قریش» خلافت به احدی نمی رسد.

 یعنی آن همه روایاتی که در رابطه با حضرت امیر و خلافت، امامت، وصایت و ... بود تمام این ها ظاهر قضیه این است نادیده گرفته شد و این سر منشأ اختلاف امت شد. امتی که در زمان رسول اکرم همه یکپارچه، متحد و برادر با یکدیگر بودند به طوری که وقتی «مهاجرین» به «مدینه» می آمدند خانه های و امکانات خودشان را در اختیار آن ها قرار می دادند.

ولی متأسفانه این اختلاف ایجاد شد و الان هم داریم می بینیم در جهان اسلام اثرات این اختلاف هست متأسفانه نزدیک به بیش از هفتاد و اندی سال مسلمان ها سنی، شیعه هم نیستند اگر هم شیعه باشند خیلی اندک در «فلسطین» حق شان را غصب کردند به انواع و اقسام این ها را قتل عام کردند.

ولی متأسفانه آن هایی که داعیه سنی گری دارند و خودشان را اهل سنت می دانند سران کشورهای منطقه ما، سران کشورهای «آفریقایی» و ... جز چهار، پنج مورد ندیدیم. عمدتاً حامی «فلسطین» شیعه «عراق، یمن، لبنان، سوریه و ایران» است.

همین کفایت می کند مقداری تدبر و دقت کنیم و ببینیم آیا منطق شیعه با قرآن و سنت نبی تطابق دارد یا خیر؟

عرض کردیم شیعه بر این افتخار است که رهبرش در آخرین لحظات عمرش به امام حسن و امام حسین و همه شیعیان وصیت می کند

«كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا»

در برابر ظالم خروش و در کنار مظلوم یار، یاور و مدافع او باشید!

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 421

نماد این سخن حضرت امیر امروز در دنیای معاصر در وجود شیعیان منطقه متبلور است خیلی عجیب است. سرور آزادگان شیعه در روز عاشوراء با هفتاد و یک یا هفتاد و دو تن در برابر سه هزار حداقلش بعضی ها تا سی هزار هم آوردند می فرماید:

«فَإِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً، وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً.»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج44، ص191

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807 ، دار النشر: دار الريان للتراث/‏دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت – 1407، ج9، ص192

«أَلا تَرَوْنَ الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِهِ وَالْبَاطِلَ لا يُتَنَاهَى عنه لِيَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ في لِقَاءِ اللَّهِ وَإِنِّي لا أَرَى الْمَوْتَ إِلا سَعَادَةً وَالْحَيَاةَ مع الظَّالِمِينَ إِلا بُرْمًا»

المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج3، ص114

دوستان مراجعه کنند در «معجم کبیر طبرانی»، «مجمع الزوائد هیثمی» و ... همه شان نبا سند صحیح این را آوردند. فرمود مرگ و شهادت در راه دفاع از حق و حقیقت را من مایه افتخار، زندگی در زیر بار ظلمِ ظالم و ستمِ ستمگر را جز ننگ چیز دیگری نمی بینم.

 دوستان عزیز و جوان های شیعه با شما هستم افتخار کنید خدای عالم همچنین نعمتی به شما داده است. نعمتی که برای او حتی یک نفس هم نکشیدید یک الله هم نگفتید. نعمت ولایت یک نعمتی است که خدای عالم تفضل کرده و بر ما منت نهاد این نعمت را بر ما بزرگواری و کرم کرده است.

از جوان های اهل سنت هم می خواهیم مقداری از بزرگان شان، از علمای بزرگوارشان و از حکام شان بخواهند چه وضعی است دارند می بینند مسلمان ها در «لبنان و غزه» پر پر می شوند هیچ حرکتی نمی کنند. چه بسا دارند با ظالم همکاری هم می کنند. امیدواریم که ان شاء الله این قضیه باعث تنبه و بیداری جامعه ما باشد.

 من پیرو فرمایش عزیزمان جناب اقای «اسماعیلی» عرض می‌کنم، عزیزان شیعه روی خط می آیند خواهشی دارم مطالبی که مطرح می کنند در مطالب شان، نکات اهانت آمیز به مقدسات اهل سنت مطرح نکنند.

به اتاق فرمان هم قاطعانه تقاضا می کنم و دستور می دهم اگر کسی از شیعیان در سوالات شان اهانت به مقدسات اهل سنت کرد ولو «بلغَ مَنْ بَلَغ» هر کسی باشد قطع کنند.

در برنامه های دیگری هم که داشتیم این شعار ما بود اهانت به مقدسات اهل سنت گناه نابخشودنی و فتنه انگیز است «الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل‏» مطالبی هم مطرح می کنیم مطالب علمی و از منابع اهل سنت است.

یک عده از افراد مُنّی جلو افتادند داعیه وحدت و ... دارند فرمایشات «امام» و «رهبری» را به نفع خودشان توجیه نا موجه و غلط می کنند. از این‌ها می‌خواهم ایام فاطمیه نزدیک است سخنرانی ها، مداحی های که در بیت «مقام معظم رهبری» انجام می شود آیا حاضر هستند همین مداحی ها و همین سخنرانی ها را در مناطق خودشان منتشر کنند یا نه معتقد هستند «مقام معظم رهبری» هم داعیه وحدت همان طور که آقایان مُنی ها دارند ندارد.

الان مشکل اساسی مان «وهابیت» و اهل سنت نیست بیننا و بین ربنا مشکل مان شیعیان تند، داغ، بی عقل و دارای مغزهای تهی هستند که بهره ای از اسلام و قرآن دارند و خودشان را اعلم علمای عصر هم می دانند انتظار دارند مراجع ما پای درس شان بروند از این ها درس بگیرند.

مجری:

در برنامه گذشته سوالی پرسیدم در مورد شخصیت معروف علمای بزرگ اهل سنت آقای «جرجانی» یا «گرگانی» امشب می خواهم سوال را به صورت دیگری مطرح کنم ایشان می گوید جناب ابوبکر با نقل یک روایت از نبی مکرم و معظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت فرمودند: «الأئمة في قریش» ایشان صحابه را قانع کرد و به خلافت رسید.

ولی شیعه ادعا می کند چندین روایت در خلافت حضرت علی (علیه السلام) از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شد پس چرا حضرت نتوانست صحابه را قانع کند و خلیفه شود؟ تحلیل حضرتعالی در مورد این ادعا چیست؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

جناب «میر شریف جرجانی» یک عالم نام آشنا است، طلبه های که وارد حوزه می شوند البته زمان ما این طوری بود «أمثله و صرف میر» می خواندند مؤلف «أمثله و صرف میر»، «میر شریف جرجانی» است.

حتی بعضی ها دارند مال عوامل «جرجانی» است ظاهراً عوامل «جرجانی» مال یک «جرجانی» و «گرگانی» دیگر متوفای 816 از اعیان قرن هشت و نُه هجری است.

ایشان یک بحثی را مطرح می کند یعنی می خواهد عقیده شیعه را رد کند و بگوید شیعه دلیلی بر امامت و خلافت حضرت امیر ندارد. می گوید در «سقیفه» ابوبکر به یک روایت خبرِ واحد اشاره کرد. اولین کسی که این روایت را نقل کرد ابوبکر در «سقیفه» بود گفت پیغمبر فرمود «الإمامةُ فِی قریش» همه صحابه قبول و بیعت کردند.

ولی امیر المؤمنین (سلام الله علیه) همان طور که شیعه معتقد است این همه روایت است چرا اولاً‌ این روایت ها را نخواند؟ اگر خواند چرا مردم قبول نکردند؟ می خواهد نتیجه بگیرد همه روایت ها جعلی و ساختگی است.

 در این جا حرف آقای «جرجانی» دو بخش دارد بخش اول می گوید با گفتن «الأئمة في قریش» همه پذیرفتند این عبارت شان نا درست است.

این که بگوید با یک روایت از پیغمبر همه پذیرفتند این با مبانی اهل سنت نمی سازد حداقل این آقا «صحیح بخاری» را هم ملاحظه کند قطعاً ملاحظه کردند در حدیث 3467 روایت از «عایشه» همسر نبی مکرم است می گوید:

«شَخَصَ بَصَرُ النبي صلى الله عليه وسلم ثُمَّ قال في الرَّفِيقِ الأعلى ثَلَاثًا»

سه مرتبه گفت نبی مکرم به ملأ اعلیٰ پیوست پیش خدا رفت گفت:

«لقد خَوَّفَ عُمَرُ الناس»

عمر در میان مردم آمد ترس و وحشت انداخت اگر ما ترجمه اش را بلد نیستیم آقایان اهل سنت روی خط بیایند بگویند شما ترجمه بلد نیستید «خَوَّفَ» معنای دیگری دارد. حاضر هستیم از آن ها بپذیریم «خَوَّفَ» باب صَرّفَ یُصرِفُ تَصریفاً، خَوَّفَ یخوِّفُ تخویفاً از خوف است. «أخافَ» هم نمی گوید. أخافَ مقداری سبک است خوَّفَ یعنی به شدت مردم را ترساند تأکید است.

این که عمر مردم را ترساند خیلی مهم نیست ولی مهم این جاست اگر این عبارت را کتاب «کافی» بیاورد یک عالم در ماهواره، تلویزیون یا منبر این را بگوید آقایان اهل سنت نسبت به آن عالم شیعه چه کار می کنند؟

بعد می گوید:

«وَإِنَّ فِيهِمْ لَنِفَاقًا»

در میان مردم آلوده به نفاق بودند

«‌فَرَدَّهُمْ الله بِذَلِكَ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1341، ح3467

این «وإنَّ فِیهِمْ لَنِفاقاً» دو نوع می شود برداشت کرد این که در میان مردم افراد منافق بودند در سوره توبه هم می خوانیم:

(وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَينِ ثُمَّ يرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ)

و از (ميان) اعراب باديه‌ نشين که اطراف شما هستند، جمعی منافقند؛ و از اهل مدينه (نيز)، گروهی سخت به نفاق پای بندند. تو آنها را نمی ‌شناسی، ولی ما آنها را می شناسيم. به زودی آنها را دو بار مجازات می ‌کنيم (:مجازاتی با رسوايی در دنيا، و مجازاتی به هنگام مرگ)؛ سپس به سوی مجازات بزرگی (در قيامت) فرستاده می ‌شوند.

سوره توبه (9): آیه 101

نمی شود آیه قرآن را انکار کرد آن های که اطراف شما هستند منافق هستند بعضی از اهل «مدینه» هم به طرف نفاق بر گشتند (لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ) حتی می گوید یا رسول الله (پیغمبر ما)، شما این ها را نمی شناسی به قدری چهره هایشان مخفی است دو دوزه بازی می کنند و دو زبانه هستند

(وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَياطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ)

و هنگامی که افراد با ايمان را ملاقات می ‌کنند، و می ‌گويند: «ما ايمان آورده ‌ايم!» (ولی) هنگامی که با شيطان های خود خلوت می ‌کنند، می ‌گويند: ما با شمائيم! ما فقط (آنها را) مسخره می ‌کنيم!

سوره بقره (2): آیه 14

با مؤمنین هستند می گویند ما مؤمن هستیم با منافقین، کفار و مشرکین هستند می گویند ما با شما هستیم داشتیم آن ها را مسخره می کردیم می گفتیم ما با شما هستیم.

این آیه قرآن است یک دفعه این است بگوییم در میان مسلمان ها، منافق بود خلیفه دوم این منافقین را بر گرداند و مؤمن کرد یعنی نبی مکرم در بیست و سه سال نتوانست منافقین را بر گرداند. ولی جناب خلیفه دوم در یکی، دو روز همه این ها را بر گرداند یعنی قدرت ایشان نستجیر بالله بالاتر از قدرت نبی مکرم بود.

 یکی از علمای «مصر – الأزهر» کتابی نوشت «النفاق و المنافقون فی القرآن» ایشان ثابت کرده یک سوم قرآن در رابطه با منافقین است. یعنی ده جزء قرآن در رابطه با نفاق و منافقین است.

به تعبیر آیت الله العظمی «سبحانی (حفظه الله تعالی)» می گوید این همه منافقین در زمان پیغمبر در جامعه بودند حتی در «جنگ احد» هزار نفر به جبهه «احد» می رفتند سیصد نفر یعنی یک سوم شان با تحریک «عبد الله أبی» به «مدینه» بر گشتند. یعنی یک سوم مسلمان ها تحت تأثیر نفاق و منافقین بودند. رسول اکرم تا آخر عمرشان هیچ کاری با آن ها نتوانست بکند.

اگر این را بگوییم قبول کردنش خیلی سخت است یا نه بگوییم «وَ إنَّ فیهم لَنفاقاً» کلمه «فیهم» به ناس بر گردد همه مردم آلوده به نفاق بودند دیگر چیزی باقی نمی ماند باید گفت (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ).

 اگر عزیزان اهل سنت ما محبت کنند تشریف روی خط بیاورند این را مقداری معنا کنند. آن چه که به عبارت همسر پیغمبر «عایشه» ام المؤمنین مناسب باشد و نسبت به خلیفه دوم هم مناسب باشد.

در «تاریخ طبری»، جلد 3، صفحه 244 می گوید در «سقیفه» درگیری بین «مهاجرین» و «انصار» ‌بود، «حباب ابن منذر» بلند شد سخنرانی کرد و ... خلیفه دوم او را با شلاق زد

«فضرب يده فندر السيف فأخذه ثم وثب على سعد ووثبوا على سعد»

«سعد ابن عباده» رئیس «انصار» است این ها را زیر دست پا له کردند و لگد زدند وقتی که به «سعد ابن عباده»‌ داشتند لگد می زدند گفتند

«قَتَلتُم سعداً»

 با این لگد زدن ها «سعد» کشته شد.

«فقال عمر قتله الله إنه منافق»

 تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة:310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص244

نمی دانم این را چطور معنا کنیم؟ خدا او را بکشد «إنَّه» با کلمه تأکید وقتی «سعد ابن عباده» منافق باشد حساب دیگران نشسته پاک است.

خیلی زیاد کار نداریم این طور نبود فقط با گفتن «الأئمة في قریش» مسئله تمام شود بلکه در همان جا به تعبیر «ابن ابی الحدید» با مشت دماغ «حباب ابن منذر» را له کردند «سعد ابن عباده» را به همین شکل، این قضیه کاملاً نا درست است بگوییم با «الإمامة في قریش» مسئله تمام شد.

 «انساب الأشراف بلاذری» از علمای بزرگ اهل سنت و شخصیت نام آشنا در جلد 1 می گوید:

«بعث أبو بكر عمرَ بن الخطاب إلى علي رضي الله عنهم حين قعد عن بيعته وقال: ائتني به بأعنف العنف»

أنساب الأشراف؛ اسم المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري (المتوفى: 279هـ) الوفاة: 279، دار النشر:، ج1، ص253

 بروید علی را با بدترین شکنجه بیاورید، اگر مردم با «الأئمة فی قریش» قبول کرده بودند، دیگر نیازی نبود امیر المؤمنین با بدترین شکنجه و بدترین وضع بیاورند.

از «عمر ابن شُبه» نقل می کنند:

«ثم أخرجهم بتلابيبهم يساقون سوقا عنيفا حتى بايعوا أبا بكر»

كتاب: السقيفة وفدك؛ نويسنده: الجوهري (وفات : 323)، تحقيق: تقديم وجمع وتحقيق: الدكتور الشيخ محمد هادي الأميني، ناشر: شركة الكتبي للطباعة والنشر - بيروت – لبنان: 1413 – 1993 م، ص73

این مطلب هم از کتاب «السقيفة وفدك - جوهری» است ترجمه اش برایم خیلی سخت است.

 امیر المؤمنین را با وضع نا درست آوردند. «ثم أخرجهم بتلابيبهم» آقایان معنا کنند مراد از «تلابیب» چیست؟ مراد از «تلابیب» ریسمان، طناب چه است؟

«يساقون سوقا عنيفا حتى بايعوا أبا بكر» کشان کشان با حالت خیلی تند امیر المؤمنین را کشاندند برای بیعت به مسجد آوردند.

این ها را خیلی زیاد کار نداریم فرمایش آقای «میر شریف جرجانی» می فرماید فقط با یک جمله مردم آمدند بیعت کردند با واقعیت و تاریخ نمی سازد. نمی توانیم بگوییم آقای «میر شریف جرجانی» از تاریخ صدر اسلام و بعد از رحلت نبی مکرم نا آگاه بود و اطلاعی نداشت، مدارکی که ما داریم مطرح می کنیم ایشان ندیده باشد.

عرض کردیم ایشان متوفای 816 است از «بخاری» که نقل کردیم متوفای 256 است در حقیقت ششصد سال قبل از «میر شریف جرجانی» است.

«طبری - متوفای 310» است در حقیقت چهارصد، پانصد سال قبل از «میر شریف جرجانی» است. این مصادر قطعاً در اختیار این بزرگوار هم بوده است. نمی توانیم بگوییم چون امیر المؤمنین هیچ دلیلی نداشت ارائه دهد اگر یک روایت مطرح می کرد مردم قبول می کردند معلوم می شود این روایت ها را شیعیان ساختند.

 یک دفعه این است انسان در خانه اش برای خانواده اش یک حرفی می زند برای او مذمتی نیست؛ ولی یک دفعه یک عالم برجسته و شخصیتی است که به عنوان قهرمان کلامی اشاعره مطرح است حرفی این طور بزند مقداری برای ما جای سوال است.

یک دفعه بگوید فرض، امیر المؤمنین صلاح ندید استدلال کند ولی این که از بیخ بگوید اصلاً حدیثی نبود پیغمبر درباره حضرت امیر چیزی نگفته بود اگر مطرح می کرد قطعاً مردم می پذیرفتند.

 یک بحثی ان شاء الله مطرح می کنیم آیا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بعد از رحلت نبی مکرم برای خلافت و امامت خودشان استدلال کردند یا نکردند؟

نزدیک بیست روایت از منابع شیعه و سنی برای تان نقل می کنم که بین رحلت نبی مکرم تا آخر خلافت ابوبکر، امیر المؤمنین در مسجد، در کوچه، در بیابان و ... برای امامت خودشان استدلال کردند. به طوری که اعاظم اهل سنت می گویند یا علی اگر ما این حرف ها را از تو یا از همسرت قبل از بیعت با ابوبکر شنیده بودیم با او بیعت نمی کردیم.

این چه حرفی است؟ امیر المؤمنین فرمود شما می خواستید جنازه نبی مکرم را رها کنم در «سقیفه» بیایم «مِنّا امیرٌ مِنکم امیرٌ» بخواهم بگویم؟ تعبیری که می گوید اگر از شما قبلاً شنیده بودیم با تو بیعت می کردیم. امیر المؤمنین فرمود شما از من نشنیدید نبی مکرم در غدیر آیا برای شما جای گریز و فرار از حجت هم گذاشت؟

مجری:

نیاز به گفتن امیر المؤمنین نبود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود هفتاد روز از غدیر گذشته است، پیغمبر مگر در مورد امیر المؤمنین نگفت؟ هیچ جوابی نداشتند!

مجری:

خیلی ممنون حضرت استاد استفاده کردیم ان شاءالله با شما بحث مان را ادامه خواهیم داد، اما در این دقایق، برنامه را مزین و متبرک به نام نامی مولای متقیان امیر مؤمنان اسد الله الغالب علی ابن ابی طالب می‌کنیم.

(میان برنامه)

مجری:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلَام؛ حضرت استاد اول برنامه اشاره کردند نعمتی که خدا به ما لطف و تفضل کرده است هیچ کاری برایش نکردیم و هیچ زحمتی نداشت و ما ولایت مولا امیر المؤمنین را با دل و جان مان پذیرفتیم امروز شیعه حضرت هستیم از آن نعمت های بزرگ است نمی دانیم چطور باید شاکر خداوند متعال باشیم؟

شاید در عصر و زمانی افرادی، مجاهدت ها کردند جان دادند، خون دادند، غصه ها خوردند و زحمت ها کشیدند تا این نعمت به ایشان داده شد ولی ماها در این عصر و زمان ولایت مولا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بدون هیچ زحمتی به ما داده شده باید با تمام وجودمان قدر دانش باشیم.

از این لحظه در خدمت مخاطبین عزیز، آقایان و خانم ها سنی و شیعه و وهابی هستیم... اولین تماس آقای «پوریا رحمانی»‌ از «قزوین» سلام بفرمایید.

تماس بینندگان برنامه

بیننده: (آقای رحمانی از قزوین – شیعه)

سلام عرض می کنم سوالی درباره «آتئیست»ها دارم «آتئیست»ها می گویند در دنیا چهار هزار و دویست دین وجود دارد 4199 تا از آن دین ها غلط است فقط یکی درست است پانصد جور خدا داریم و 499 تایش غلط است و فقط یکیش درست است. چه شواهد و مدارکی وجود دارد که دین اسلام قطعاً از طرف همان خدای درست آمده است و چه معیاری وجود دارد بفهمیم چیزی از طرف خدا است؟

چون ما نه به خدا دسترسی داریم و نه پیامبری و نه حجتی از طرف خدا و اگر دین خدا زنده است و خدا زنده است چرا خدا الان نماینده ندارد بیاید ما را هدایت کند؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سوالات تان را دسته بندی کنید پنج، شش سوال را با هم قاطی کردید.

مجری:

همه سوالات تان را دارید یک دفعه می پرسید چند سوال را نوشتم. ممنونم از شما آقا پوریای عزیز موفق باشید، تا آن جایی که بشود سعی می کنیم سوال تان را پاسخ بدهیم. تماس بعدی آقا «حسن» از «کرمانشاه» سلام بفرمایید.

بیننده: (آقا حسن از کرمانشاه – شیعه)

سلام عرض می کنم در اذان و اقامه به قصد تبرک نه به قصد جزء اذان آیا می‌شود گفت «اشهد انَّ فاطمة عصمت الله الکبری و حجة الله علی حجج علینا»؟ چون روایتی از امام حسن عسکری نوشته بود، «نحن حجّة اللّه على الخلق، و فاطمة حجّة علينا» به قصد تبرک بعد از شهادت ثلاثه می‌شود گفت؟

مجری:

ممنون از شما موفق باشید، تماس بعدی آقای «عارف» از «شوشتر» سلام بفرمایید.

بیننده: (آقای عارف از شوشتر – شیعه)

سلام علیکم... دو سوال دارم چند وقت پیش یک روایتی خواندید «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»، شما این طور ترجمه کردید هر پرچمی برای طاغوت بلند شود صاحب آن پرچم، طاغوت است درست است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بفرمایید عرض می کنم

آقای عارف:

رفتم تحقیق کردم این معنای روایت می شود هر پرچمی قبل از ظهور امام زمان، ظهور کند یعنی قیام کند صاحب همان پرچم طاغوت است. بعد گفتند خروج «سفیانی، خراسانی و یمانی» چطور می شود مگر این ها طاغوت هستند؟ گفتند خروج «یمانی و سفیانی» هم زمان با امام زمان (علیه السلام) است. آن هم بعد از صیحه ای از آسمان ما هنوز صیحه ای نشنیدیم. ترجمه کدامش درست است؟ هر پرچمی برای طاغوت بلند بشود یا ترجمه ای که هر پرچمی قبل از ظهور امام زمان بلند شود و قیام کند صاحب همان پرچم طاغوت است کدامش درست است؟

مجری:

ممنون خداوند نگهدارتان. استاد! آقای «رحمانی»‌ از «قزوین» سوالات مفصلی را پرسیدند تفکر و اندیشه ای که «آتئیست» دارند در بین چند دین، یک دین درست است در بین چند عدد، یک خدا درست است گفتند شواهد دین اسلام چیست؟ این دین، دین درستی است و خدایی که ما اعتقاد داریم همین خدا درست است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خدای عالم در قرآن سوره زمر می گوید:

(فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ)

پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می ‌شنوند و از نيکوترين آنها پيروی می ‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدايت شان کرده، و آنها خردمند انند.

سوره زمر (39): آیات 17 و 18

دارد تحدی می کند نمی گوید حرف من را شما بی دلیل بپذیرید اقوال مختلف را ببینید چهارصد یا چهل هزار دین است کدام یک از این دین ها با عقل و فطرت بشر سازگاری دارد آن را انتخاب کنید. آیا اینی که «آتئیست»ها یک سری بحث های دارند سابقه «آتئیست ها» در طول تاریخ کاملاً روشن است چه کار کردند؟

دین اسلام چه می گوید؟ سابقه اسلام و ادیان الهی هم روشن است در تاریخ این ها چه کار کردند؟ اصلاً ما هیچ دلیلی نداشته باشیم از زمان حضرت نوح (علی نبینا و آله و علیه السلام)، حضرت ابراهیم و دیگر انبیاء آمدند همه دنبال پیاده کردن عدالت بودند همه دنبال این بودند که ظلم نباید در جامعه باشد. همه دنبال این بودند خدایی را بپرستید که فطرت شما بر او شهادت می دهد

(فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا)

اين فطرتی است که خداوند،انسانها را بر آن آفريده؛

سوره روم (30): آیه 30

وقتی «آتئیست» خدمت امام صادق (سلام الله علیه) می آید می گوید یابن رسول الله بحث فطرت یعنی چه؟ امام سوال می کند آیا تا به حال شده است در کشتی بنشینید؟ گفت بله. گفت آیا شده دریا متلاطم باشد و این کشتی در حال غرق شدن باشد گفت برایم اتفاق افتاده است. گفت در آن حال دلت متوجه چه کسی بود؟ گفت یک قدرت فوقِ قدرت بشری من را جذب کرد گفت همان خدای عالم است.

در «حوزه علمیه قزوین» بودیم اگر اشتباه نکنم سال 47- 48 آپولو 14 وقتی به آسمان رفت خلبان گفت وقتی از جو بیرون رفتیم یک احساس نا امنی شدیدی به ما دست داد خودمان را در هوا می دیدیم می گفت یک دفعه بی اختیار احساس کردیم یک قدرتی که ما فوق قدرت بشری است دارد به ما آرامش می دهد و ما با آن قدرت فوق بشری آرام شدیم به کره ماه رفتیم و بر گشتیم.

این اتفاق عصر ما و آن هم مال زمان امام صادق (سلام الله علیه).

 آقای «آتئیست» می گوید فرض سازنده خالق این جهان ماده بود آیا این ماده می تواند الان مشکلش را بر طرف کند؟ اصلاً می تواند به من نشان بدهد این ماده چیست؟ آن ماده از ازل بود، عاقل بود، بالغ بود، حکیم بود همان، خدا است. ما اسمش را الله می گوییم او اسمش را ماده گذاشته است.

اگر نه بی عقلِ بی شعور بود کسی که فاقد عقل و شعور است نمی تواند آسمان و زمین را به این شکل بیافریند.

اضافه الان یک نفر می نشیند تقویم پنجاه سال بعد از این را می نویسد یعنی چه؟ الان 1403 است فرض در 1500 یا 1530 روز فلان، ساعت فلان، دقیقه فلان، ثانیه فلان تحویل سال است. یعنی پنجاه سال گردش خورشید، گردش ماه، گردش زمین، گردش دیگر سیارات به قدری منظم است بعد از پنجاه سال می نشیند می گوید ساعت، دقیقه و ثانیه فلان تحویل سال می شود.

آیا این نظم از عالمِ ماده بی شعور ساخته است یا نه یک سازنده و منظمی است که این عالم تحت اراده او دارد حرکت می کند؟ برهان نظم به نظرم بهترین برهان است برای این که ما احساس کنیم این عالم گرداننده دارد گرداننده او هم عاقل، حکیم و خارج از این ماده است. یعنی اگر ماده باشد خود ماده نیاز به یک ماده دیگر دارد. رسول اکرم در راه می رفتند از پیر زنی سوال کردند

«بماذا عرفت ربّك؟»

خدایت را چطور شناختی؟ مشغول ریسندگی بود به چرخ رسیندگی «جحرِه» می گوییم چرخش را رها کرد رسول اکرم تأیید کرد به اصحاب فرمود

«عَلَيْكُمْ بِدِينِ الْعَجَائِزِ»

صحابه خیلی زیاد متوجه نشدند گفتند یا رسول الله، او چیزی نگفت شما به ما گفتید «عَلَيْكُمْ بِدِينِ الْعَجَائِزِ» گفتند بهترین چیز را گفت.

گفت این چرخ ریسندگی دست من است اگر حرکتش ندهم حرکت نمی کند پس یک چرخ ریسندگی به این کوچکی احتیاج به من دارد تا حرکتش بدهم. این عالم که شبانه روز در حرکت است پس خالقی دارد حرکت می دهد.

در رابطه با «آتئیست» خواستید سوال کنید دوستان دیگری داریم موضوع بحث‌شان «آتئیست» است.

مجری:

برنامه جمعه شب ها «ایستگاه ملحدین» با کارشناسی آقای «شریفی»

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شما در آن شب تماس بگیرید ایشان تمام اقوال «آتئیست»ها را می آورد نقد می کند نقد خیلی زیبا همان طور که حضرتعالی در رابطه با توسل صحبت کردید ما از آیات قرآن، کتاب های اهل سنت برای شما گفتیم. گمان می کنم شبهه ای در رابطه با توسل نداشته باشید اگر در رابطه با شبهات توسل، «وهابیت» دارید اگر دوستان دیگری دارید در این سمت و سو هستند سوالات شان را بگیرید یا برای ما بفرستید این جا جواب بدهیم. یا روی خط بیایید مطرح کنید جواب بدهیم.

مجری:

چون ایشان یک نکته دیگر روی آنتن گفتند ممکن است برای مخاطب سوال بشود مقداری پاسخ بدهید بعد جواب مفصلش را همان جا دریافت کنند این که شواهد و دلیل ما بر حقانیت دین مبین اسلام چیست؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با حقانیت دین اسلام چند دلیل داریم یکی این که نبی مکرم تحدی کردند و کتابی به نام قرآن آوردند می گوید:

(وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)

و اگر درباره آنچه بر بنده خود [= پيامبر] نازل کرده‌ ايم شک و ترديد داريد ،( دست کم) يک سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را - غير خدا - برای اين کار، فرا خوانيد اگر راست می ‌گوييد!

سوره بقره (2): آیه 23

اگر شک دارید این قرآن از مای خدا نیست راست می گویید یک سوره مثل این بیاورید در تاریخ تا به حال کسی توانسته است در 1400 سال یک سوره مثل قرآن بیاورد؟

در زمان «زمخشری» یکی از علمای بزرگ اهل سنت سوره ای شبیه (الْقَارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ) درست کرد.

(الْقَارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ)

آن حادثه کوبنده، و چه حادثه کوبنده ‌ای!

سوره القارعة (101): آیات 1 و 2

همین طور کنار خانواده اش پیش کرسی نشسته بود گفت خدا می گوید (وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)؛ یک سوره بیاورید اگر راست می گویید و اگر در این قرآن شک دارید.

در همان کنار کرسی که نشسته بودند دختری داشت دخترش به این سوره اش حدود ده، دوازده تا اشکال دندان شکن وارد کرد. این بنده خدا جلوی خانواده شرمنده استغفار و توبه کرد گفت «صدق رسول الله»؛

اضافه معجزاتی که قرآن در رابطه با شق القمر و امثال دیگر مطرح کرده است. هزاران معجزه نبی مکرم برای مردم نشان داده و این معجزات هم آن عرب لجوج آن عربی که جز وحشی گری هیچ چیز نمی دانست خدمت رسول اکرم می آید می گوید یا رسول الله در بهشت چه خبر؟ آن جا حوری، طیور و ... است؟ گفت یا رسول الله آن جا جنگ و آدم کشی هست؟ حضرت می گوید بهشت جای جنگ نیست گفت یا رسول الله من بهشتی که جنگ ندارد نمی خواهم بلند می شود می رود.

این عرب لجوج آن چنان در برابر این معجزات سرِ تسلیم فرود آوردند حاضر شدند برای دفاع از اسلام از جان شان، خانواده، فرزندان و همه چیزشان بگذرند. «مهاجرین» به خاطر دین خانواده شان را به امان مشرکین در «مکه»‌ رها کردند اموال، ثروت شان را رها کردند آیا کسی که حقانیت اسلام برایش روشن نشود می تواند همچنین کاری انجام بدهد؟

یعنی از تمام هستیش بگذرد فقط یک پیراهن با خودش بر دارد به «مدینه» بیاید به مسلمان ها بپیوندد. این دلیل است که این ها معجزات متعددی از نبی مکرم دیدند و شبهه ای برای آن ها نبود بخواهند تردیدی داشته باشند.

الان هم برای هدایت مردم، نبی مکرم و صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند صد و بیست و چهار هزار پیغمبر همه شان یک حرف زدند، پیدا کنید از صد و بیست چهار هزار پیغمبر در یک موضوع در توحید، عدالت، نبوت و معاد با هم تعارض داشته باشند. آیا این دلیل بر این نیست که همه انبیاء از یک مصدر و از یک جا سرچشمه گرفتند؟

الان هم ما از حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) غائب هستیم آن حضرت از ما غائب نیست. همان طور که حضرت خضر در قرآن هم هست ولایت تکوینی داشت و مردم او را نمی شناختند با ولایت تکوینی امورات مردم را رهبری و هدایت می کرد.

امروز هم آقا ولی عصر (ارواحنا فداه) همانند خضر نه همانند خضر، خضر هر چه دارد از درِ خانه اهل بیت دارد. این جهان را می چرخاند و مشکلات را حل می کند و افراد زیادی هم در مسائل دنیوی و اخروی متوسل می شوند و مشکلات مردم را هم حل می کند.

مجری:

یک برنامه دیگر هم شبکه دارد «برنامه باور» سه شنبه شب ها آقای دکتر «فتحی» کارشناس آن برنامه هستند، آقا «پوریای» عزیز این برنامه را حتماً بیننده باشید خیلی از سوالاتی که شما دارید آن جا پاسخ داده خواهد شد. در خصوص دین اسلام و شواهدی بر حقانیت دین اسلام.

 آقای «حسن» از «کرمانشاه» گفتند در اذان و اقامه، شهادت به عصمت حضرت زهرا و ولیة الله بودن ایشان به قصد تبرک اگر کسی بگوید چطوری است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقایان می گویند این‌ها بدعت است و به هیچ وجه صلاح نیست اگر صلاح بود قطعاً مراجع ما ولایت شان از بنده و جنابعالی خیلی قوی تر است. مثل آیت الله العظمی «خویی»، حضرت «امام»،‌ آیت الله العظمی «وحید خراسانی»، آیت الله العظمی «فاضل لنکرانی»، آقای «شبیری زنجانی»، آقای «سیستانی» قطعاً ولایت شان از ما و شما خیلی بیشتر است.

تجلیلی که حضرت «امام» از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) دارد گمان نمی کنم کمتر فقیهی این طور در عظمت حضرت زهرا حرف زده باشد. ولی ایشان به هیچ وجه نه همچنین کاری انجام داد و نه دستور داد ما تابع مراجع هستیم. این که فلان عالم، فلان مداح و فلان آقایی نمی داند اسلام با سین یا با صاد است؟ مسئله ای را مطرح کند نمی پذیریم.

سخنگوی اسلام و مذهب مراجع ما هستند اقوال مراجع ما، اقوال مذهب ما است اگر هست از مرجع سوال کنید اگر اجازه داد «فبه المراد» و هیچ مرجعی همچنین کاری نکرده است بعضی هایشان کاسه داغ تر از آش هستند خودشان را از مراجع، مراجع تر و عالم تر می دانند. این ها کاملاً بدعت است به هر نیتی شما بخواهید بگویید.

بله اذان شما تمام شد بین اذان و اقامه پنجاه صلوات برای حضرت زهرا بفرست

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»

هیچ اشکالی ندارد ولی در داخل اذان نه، در داخل اقامه نه این ها توقیفی است بحث شهادت ثالثه از زمان نبی مکرم، «سلمان و ابوذر» بعد از «أشهد أنَّ محمد رسول الله» روایت داریم روایتش را بارها از منابع اهل سنت نشان دادیم می گفتند «أشهد انَّ علیاً ولی الله» بحثش جدا است از زمان پیغمبر بوده است؛ ولی آن را ما جزء اذان نمی دانیم ولی شرط اذان می دانیم اذان بدون ولایت امیر المؤمنین اذان نیست یک چیز دیگری است.

مجری:

حتی نمازش هم همین است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نمازش را کار نداریم اذان بدون «أشهد أنَّ علیاً ولی الله» را ما اذان نمی دانیم.

مجری:

آقای «عارف» از «شوشتر» گفتند آن چه در روایات آمده است هر پرچمی قبل از ظهور امام زمان (علیه السلام) بلند شود در روایات آمده آن پرچم طاغوت است. ایشان می گویند شما فرمودید هر پرچمی که طاغوت باشد قبل از ظهور بلند شود این واژه نیست.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آن دفعه آخر بحث بود فرصت نکردیم این ها را بگوییم در کتاب «کافی»، جلد 8، صفحه 158 البته چاپ «بیروت» روایت از امام صادق

«كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص158

صاحبش طاغوت است می خواهد به جای خدا، او را عبادت کنند. مشخص است

مجری:

یعنی اگر چنین پرچمی بلند شد آن باطل است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آن باطل است نه هر پرچمی؛ بیست روایت داریم بیست روایت می گوید «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»، دو روایت داریم مقید می کند. روایات مقید کمر همه روایات مطلقه ما را می زند از دلالت می اندازد. روایت مقید، حاکم بر روایت مطلق است.

«مرآة العقول»، جلد 26، صفحه 325 می گوید روایت موثق و صحیح است. «وسائل» و «بحار» هم دارد.

روایت دوم در «کافی»، جلد 8، صفحه 297

«وَ مَنْ رَفَعَ رَايَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

هر کس پرچم گمراهی بلند کند صاحبش طاغوت است!

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص297

دویست روایت مطلق داشته باشید این کمر همه را می شکند و حاکم بر همه ‌آن روایات می شود از این بهتر می خواهید؟

در «غیبت نعمانی» امام صادق می فرماید:

«مَنِ ادَّعَى مَقَامَنَا يَعْنِي الْإِمَامَةَ فَهُوَ كَافِرٌ أَوْ قَالَ مُشْرِكٌ.»

هر کس پرچمی را بلند کند و ادعای امامت کند قطعاً همچنین آدمی کافر است!

الغيبة( للنعماني)؛ ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق- مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص115، باب 5 دما روي فيمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و ليس بإمام و أن كل راية ترفع قبل قيام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح11

در رابطه با «زید ابن علی» وقتی قیام کرد قیام او قبل از حضرت مهدی بود آقا موسی ابن جعفر می گوید پدرم فرمود:

«رَحِمَ اللَّهُ عَمِّي زَيْداً إِنَّهُ دَعَا إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوْ ظَفِرَ لَوَفَى بِمَا دَعَا إِلَيْه‏»

خدا رحمت کند عمویم «زید» را اگر او موفق می شد حکومت را به ائمه بر می گرداند.

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص249

اگر بنا باشد «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ» بخواهد طاغوت باشد هیچ سنگی روی سند بند نمی آید.

 اضافه بر این که روایات زیادی داریم در «النوادر فی مستطرفات سرائر» مال «ابن ادریس حلی» نوه دختری «شیخ طوسی- متوفای 598» امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید اگر کسی از آل محمد قیام کند

«وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِيَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَيَّ نَفَقَةُ عِيَالِه‏»

هر کس به حق قیام کند نفقه زن و بچه اش را من می دهم!

نام كتاب: السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي( و المستطرفات)؛ نويسنده: ابن ادريس، محمد بن احمد (تاريخ وفات مؤلف: 598 ق‏)، محقق / مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسيح، ابو الحسن‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏: 1410 ق‏، ج3، ص569

در رابطه با «یمانی»، «یمانی» هنگام با قیام حضرت مهدی است آقایان این را از کجا در آوردند؟

در روایت «یمانی» حضرت می فرماید:

«السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَة»

این سه تا در یک سال می آیند نه این که حضرت مهدی با این ها بیاید نداریم «یمانی»‌ در همان سالی که حضرت مهدی می آید بیاید.

مجری:

یعنی در زمان ظهور امام زمان این ها بیایند

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله قبل از ظهور می آید

«وَ لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِي‏»

در میان این پرچم ها با هدایت ترین پرچم، پرچم «یمانی» است

«لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُم‏»

او مردم را به طرف حضرت مهدی (ارواحنا فداه) دعوت می کند.

الغيبة (للنعماني)؛ ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق- مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص255، باب 14 ما جاء في العلامات التي تكون قبل قيام القائم (علیه السلام) و يدل على أن ظهوره يكون بعدها كما قالت الأئمة (علیهم السلام)، ح13

یعنی زمینه ساز قیام حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است. این طور روایات زیاد داریم.

یا:

«إِذَا رَأَيْتُمْ نَاراً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ»

اگر آتش جنگی از مشرق بر خواست با رفتن روی برف هم باشد خودتان را به آن ها برسانید.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص232

«قال رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَخْرُجُ نَاسٌ من الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»

تعدادی از مردم از مشرق زمین بر می خیزند زمینه ساز قیام حضرت مهدی می شوند!

سنن ابن ماجه؛ اسم المؤلف: محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275، دار النشر: دار الفكر - بيروت - -، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج2، ص1368

اگر بنا باشد «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ» باید این ها طاغوت باشد از این طور روایات زیاد داریم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم، تماس بعدی آقای «بهادری» از «کرج» سلام علیکم بفرمایید

بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)

سلام علیکم... حضرت آقا سوال من این است اگر «ابو هریره» یا «کعب الأحبار»ها بگویند «قال رسول الله» این اسلام می شود. اما اگر آقا امام حسین (علیه السلام)، امام حسن (علیه السلام)، ائمه معصومین (علیهم سلام الله) اگر بگویند «قال رسول الله» این از نظر آقایان «وهابی» اسلام نمی شود چرا؟

«ابو هریره» ای که بیست و هفت یا بیست و نُه اسم مستعار وارد جهان اسلام شده است. الان «مسند ابو هریره» چاپ کردند به نام «احادیث کیسه ای» که بین «کعب الأحبار» و «ابو هریره» یک نوع معامله و مبادله می شد. «بخاری» هم این مطلب را آورده است. به «کعب الأحبار» گفتند:

«سَمِعْتَ هذا من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال لَا هذا من كِيسِ أبي هُرَيْرَةَ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج5، ص2048، بَاب وُجُوبِ النَّفَقَةِ على الآهل وَالْعِيَالِ، ح5040

این حدیثی که می گویی از رسول خدا است؟ گفت نه «هذا مِن کیس» از کیسه خودم در آوردم. پس از خاندان پیغمبر (سلام الله علیها) مانند امام حسن، امام حسین هم به عنوان راوی حدیث آقایان از ایشان حدیث قبول نکردند چطور شد از سرکار خانم «عایشه» چهار و هزار و خرده ای فتوا جمع آوری کردند «قال رسول الله» گفت این ها را چه کار کنیم؟ همه اش اسلام شد. یعنی کودتا بر علیه خاندان پیغمبر!

سوال: کسانی که مخالف خلافت جناب خلیفه دوم بودند این بود شما از اسلام ناب چیزی به جا نگذاشتید. سنت پیغمبر را آتش زدید قرآن را گفتید تحریف شد از خاندان «بنی هاشم» علی را به عنوان خلیفه انتخاب نکردید اهل کید پیغمبر را هم به عنوان راوی حدیث قبول نکردید. آقایانی که مدام صحابه صحابه می گویند ما اصلاً کاری به آقایان بالا نداریم.

ما می گوییم «ابو هریره» و «کعب الأحبار»ها و دیگرانی که بر ضد علی ابن ابی طالب بودند این ها صحابه بودند. دو آیه داریم یکی در سوره توبه آیه 100 دیگری آخر سوره مبارکه فتح است خداوند به نفع صحابه فرموده است. اهل بیت هم فرمودند این دو آیه در مورد صحابه ای که رفتار و کردارشان در مورد دین، در مسیر حق اثبات شده باشد صدق می کند.

پیامبر هم طبق نص صریح «موطأ مالک» خطاب به شهدای «احد» فرمودند من این صحابه را می گویم که در حال حاضر شهید از دنیا رفتند اصحابی که اهل رضوان هستند در مسیر حق بودند. آقای ابوبکر فرمودند یعنی ما با آن ها فرقی نداریم؟ یعنی پیامبر با ابوبکر شمال کوه «احد» برای زیارت قبور شهداء رفتند در آن جا رسول خدا شهدا را ستایش و یاد کردند.

یعنی با جمله ای انحصاری فرمودند یعنی این شما هستید من شهادت می دهم در مسیر حق بودید یعنی دقیقاً جناب ابوبکر را کنار زدند ابوبکر در آن جا موضع گرفت و گریه شدیدی کرد «ثم بکاء» ابوبکر گفت یا رسول الله آن ها با ما چه فرقی دارند؟ آن ها جهاد کردند ما هم جهاد کردیم. آن ها خدمت کردند ما هم خدمت کردیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند بله این درست است. ولی نمی دانم بعد از من، شما در جهت دین اسلام ناب ثابت قدم می مانید یا خیر به طور متواتر پیامبر فرمودند:

«لَتَتَّبِعُنَّ سَنَنَ من قَبْلَكُمْ شِبْرًا بِشِبْرٍ وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ حتى لو سَلَكُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَسَلَكْتُمُوهُ قُلْنَا يا رَسُولَ اللَّهِ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى قال فَمَنْ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1274، ح3269

لام، لام تأکید است فرمود قطعاً شما مسیر امت های قبل را خواهید پیمود. «شِبْراً بِشِبْرٍ» قدم به قدم «وَ ذِرَاعاً بِذِرَاع‏» اگر صحابه امت های قبل به سراغ سوسماری رفتند شما هم به دنبالش می روید یعنی پیروی شدید از «یهود» و «نصارا» می کنید ای صحاب من؛ پس دو آیه سوره مبارکه توبه آیه 100 و آخر فتح سوره فتح در تمجید صحابه آمده است آقایان «وهابی» آن را جماق کردند بر سر ما شیعیان می زنند رسول خدا در مورد صحابه ای فرمود که در راه خدا شهید شدند.

 یا این که بعد از وفات پیغمبر از مسیر ناب اسلام خارج نشدند نه این که آقای عمر، «کعب الأحبار» را به جایی رساند که معاویه به عبای «کعب الأحبار» دست می کشید به صورتش می مالید این را آقایان به ما جواب بدهند.

مجری:

تشکر از شما موفق باشید خدا نگهدارتان! استاد نکته ای هست در مورد مطالبی که آقای «بهادری» گفتند؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نه، ایشان مطالبی می آورند در حقیقت به چالش طلبیدن است شاید بیان مقداری نرم تر باشد خیلی بهتر است. ولی این آقایان نمی شود یک بام و دو هوا باشند از یک طرف بگویند نقل حدیث ممنوع است احادیث آتش زده شود. امثال «عبد الله مسعود، ابو درداء» و ... به خاطر نقل حدیث باید زندانی شوند و شلاق بخورند.

از آن طرف «کعب الأحبار، تمیم داری» و ... سابقه «یهودی»گری و «مسیحی» گری دارند و مشخص هم نیست نفوذی هستند در زمان منع نقل حدیث این ها احادیثی مطرح کنند. از آن طرف «ابو هریره» ای که هجده ماه بیشتر با پیغمبر نبود بعد از «جنگ خیبر» مسلمان شد قبل از آن مسلمان نبود. خیلی جالب است نه در «مکه» و نه در «مدینه» بعد از چهار، پنج سال ایشان مسلمان شدند هجده ماه در «مدینه» بود بعد به «بحرین» رفت و برگشت.

«ابن حزم اندلسی» می گوید در منابع اهل سنت پنج هزار و اندی روایت از «ابو هریره» داریم پانصد روایت از حضرت امیر داریم. «صحیح مسلم» هم می گوید تمام روایات امیر المؤمنین همه ضعیف است ما یک روایت صحیح هم نداریم.

مجری:

تماس بعدی آقای «عظیم نیا» از «کرج» سلام بفرمایید

بیننده: (آقای عظیم نیا از کرج – شیعه)

سلام عرض می کنم در «اینستاگرام، وات ساپ» و فضای مجازی آقایی جدیداً آمده است خودش را به عنوان «یمانی» معرفی می کند و خیلی در این قضیه دارند تبلیغات می کنند خواستم بدانم نظر استاد چیست و این که آیا اعتماد کنیم یا خیر؟

مجری:

زیاد هستند کدام شان، آن شخصی که در «عراق» ادعا کرده و یک سری طرفدار دارد؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

منظورتان «احمد الحسن» است؟

آقای عظیم نیا:

بله آقای «احمد الحسن» است

حضرت آيت الله حسینی قزوینی:

ایشان یک آدم شیاد است در زمان «صدام» زندانی بود، تحت تربیت «آمریکایی»ها و ... بود بارها گفتیم حاضر هستیم در رابطه با این که ایشان مرتد و کافر است مناظره کنیم.

 ایشان سال 1385 شمسی (1426قمری) نامه ای برای علماء نوشت نفر اول «مقام معظم رهبری»، نفر دوم اسم بنده را آورده بود «قزوینی» در «ایران»‌ برای مناظره مطالبه کرده بود.

پنجاه بار از ایشان درخواست مناظره و مباهله کردیم از طرفداران و «مکتب نجف»شان خواستیم اگر ایشان نمی تواند بیاید یا اگر وجود خارجی ندارد یک نفر از شما برای مناظره بیایید مردم ببینند.

ما ثابت می کنیم ایشان نه تنها «یمانی» و شیعه ‌نیست مسلمان نیست بارها هم این جا بحث کردیم. روی سایت «مؤسسه تحقیقاتی ولی عصر» تشریف ببرید مباحث است.

الان هم شما با هر کدام از این ها بحث کردید بگویید ایشان با آقای «قزوینی» با این که خودش درخواست کرد حاضر نشد مناظره کند؟ اولاً بر این که عقیده مان بر این است که ایشان در سال 1386 جیش الظلمی درست کرده بودند می خواستند وارد «نجف» شوند آیت الله العظمی «سیستانی» و علماء را به قتل برسانند «ارتش عراق» تقریباً در ده - دوازده کیلومتری «نجف» آمد حدود 250 نفر از این ها را به هلاکت رساند.

«ارتش عراق» می گوید «احمد الحسن» جزء کشته ها بود، تا به الان این آقا چطور «یمانی» است؟ نه عکس یا فیلمی از ایشان هست یک سخنرانی از او به صورت صوتی پخش می کنند سخنرانی صوتی هر کس می تواند بیاید بگوید من امام زمان هستم ولی تصویری ندارد. نوار صوتی پخش کردند آیه قرآن می خواند در یک آیه چندین غلط دارد.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم، یک برنامه ای در آرشیو شبکه به نام «مهدیار» است عزیزمان و دوستان عزیز بیننده اگر مایل هستند قسمت آرشیو شبکه بروند آن جا مفصل اساتید و کارشناس ها در مورد این موضوع صحبت کردند.

استاد از شما خیلی ممنونم بزرگواری فرمودید استفاده کردیم. بخش دوم حرف های آقای «جرجانی» باقی ماند ان شاء الله در برنامه بعدی در خدمت استاد خواهیم بود.

ممنونم از نگاه و توجه تک تک شما مخاطبین عزیز شبکه حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) ان شاءالله همه مان دست به دعا برداریم برای ظهور و فرج مولایمان امام زمان (ارواحنا له الفداء) تا دیدار دیگر خدا نگهدار!