11/05/1403
موضوع: بررسی تفاوت واژه «حسد» و واژه «غبطه»!
برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی
فهرست مطالب این برنامه:
خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!
توقیع بسیار شیرین حضرت ولی عصر (علیه السلام) به «شیخ مفید»
دستوری قابل توجه، از وجود مقدس حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)
دو معنی و مفهوم متفاوت از واژه «حسد»!
دو مهارت مهم در زندگی خانوادگی!
بررسی اجمالی چهار صفت «سخی»، «کریم»، «بخیل» و «لئیم»!
تماس بینندگان برنامه
مجری:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
الحمدلله این توفیق را داریم امشب هم به رسم شب های جمعه محضر شما بینندگان عزیز باشیم و محضر نگاه مهربان تان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم بکنیم، برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر «حضرت آیت الله حسینی قزوینی» هستیم ان شاءالله امشب هم تا انتهاء بتوانیم از محضرشان بهرمند بشویم و از فرمایشات شان استفاده کنیم.
در برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی اگر می خواهیم این اخلاق و سیره را کسب کنیم باید زنگارهای که به دل مان نشسته را کنار بگذاریم و چه چیز بهتر از نام و یاد حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها).
حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمتتان هستم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت بیش از پیش برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.
همانطوری که عزیزمان هم اشاره کردند طلیعه عرایض مان یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است، باشد که حضرت یک گوشه چشمی به ما و به همه مسلمین، شیعیان و مظلومین بنماید و اشاره ای کند تا درب های بسته فرج به روی فرزند بزرگوارش آقا حجة ابن الحسن گشوده شود.
الا ای چاه یارم را گرفتند * گلم باغم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی * همه دار و ندارم را گرفتند
گل نو رسته ما را چیدند * سفره زندگیم بر چیدند
شب که تاریک شود منزل من * عوض شمع بسوزد دل من
فدای دل سوخته ات علی!
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت * ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این بود * ای کاش در سوخته مسمار نداشت
أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى ألقَوْمِ الظَّالِمين وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ.
مجری:
طیب الله انفاسکم، بسیار متشکر. بینندگان عزیز و ارجمند در هفته های گذشته قطعاً همراه ما بودید و موضوع برنامه را مطلع هستید نسبت به اخلاق علوی و سیره مهدوی چگونه وارد شدیم و چه بحثهایی مطرح شد.
حضرت استاد اگر امکانش است نسبت به مطالبی که مطرح شد مختصری بیان بفرمایید ان شاءالله بینندگان عزیزی هم که به تازگی همراه ما بودند بتوانند همراهی کنند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ موْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه
وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
قبل از شروع برنامه، شهادت جناب «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر جنبش «حماس» که مظلومانه و غریبانه در غربت و در مهمانی به شهادت رسید، را به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) و همه ملت «ایران» و ملت «فلسطین» بویژه خانواده ایشان تسلیت و تعزیت عرض می کنم.
این هم برگ دیگری از جنایات این رژیم خونخوار و سفاک بود که نام خونخواران گذشته را برای همیشه پاک کرد.
«عمر بن عبد العزیز» تعبیری دارد می گوید اگر تمام اقوام و ملل جنایتکارترین افرادشان را بیاورند در یک کفه قرار بدهند ما هم «حجاج» را در یک کفه قرار بدهیم «حجاج» ما سنگین تر خواهد شد.
حالا ما می خواهیم عرض کنیم اگر هزاران «حجاج» در یک کفه قرار بگیرد این رژیم سفاک بویژه «نتانیاهو» در یک کفه قرار بگیرد قطعاً کفه این رژیم خونخوار سنگین تر خواهد شد!
خدا را قسم می دهیم به آبروی صدیقه طاهره و دل شکسته فرزندان حضرت سید الشهداء این قافله خسته، قافله دل شکسته و غم دیده هر چه سریع تر دربهای فرج را بگشاید و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تشریف بیاورند و بساط ظلم و ستم را برای همیشه از صفحه گیتی بر چینند ان شاءالله.
همچنین نسبت به عزیزمان از سرداران بزرگ «حزب الله» جناب آقای «شکری» ایشان را هم مظلومانه به شهادت رساندند.
فرقی نمی کند اطفال بی گناهی که در گهواره و در دامن مادر هر روز به شهادت می رسند، یا کلیپی که پخش شد خیلی درد آور بود بچه ای را جلوی پدر و مادر سر بریدند پدر و مادر این بچه سر بریده را گرفتند فیلم بگیرند به دنیا نشان بدهند این جنایت و جنایت پیشه تا کجا رفته است؟
به نظرم وحشی تر از رژیم سفاک «اسرائیل» رژیم هایی مثل حکومت «فرانسه، انگلیس و آمریکا» است که از او علناً حمایت می کنند. یعنی وحشی تر از اینها به نظر من، آنها هستند که اگر حمایت آنها نبود این رژیم سفاک غاصب «اسرائیل» جرأت نمی کرد این همه جنایت کند و این همه انسانهای بی گناه را به خاک و خون بکشد.
کلیپی اخیراً پخش شد آن هم خیلی درد آور بود. برای آن کسانی که دم از حقوق بشر می زنند چند تا الاغ زیر آوار مانده بودند سرشان از دل خاک بیرون آمده بود حیوان ها منتظر بودند شاید کسی بیاید آنها را نجات بدهد.
نوشته بودند شما که برای انسان ها، کودکان و زنان دلتان به رحم نیامد حداقل برای حیوانها دلتان به رحم بیاید.
امیدواریم که همه اینها مقدمه ظهور حضرت ولی عصر (اروحنا لتراب مقدمه الفداء) باشد ان شاءالله. و انتظار داریم که مسئولین عزیز نظام ما، سپاهیان مقتدر ضرب شصتی به این رژیم غاصب و سفاک بدهند که برای همیشه آنها را از ارتکاب این چنین اعمال وحشیانه پشیمان کند.
(إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ)
چرا که خداوند قادر و انتقام گيرنده است.
سوره ابراهیم (14): آیه 47
خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!
بحث ما در رابطه با اخلاق علوی و سیره مهدوی این بود که ما بتوانیم با مزین کردن خودمان به اخلاق زیبای امیرالمؤمنین و پیاده کردن سیره حضرت مهدی (اروحنا لتراب مقدمه الفداء) به جایی برسیم که از منتظرین واقعی حضرت باشیم و وقتی حضرت ان شاءالله تشریف می آورند.
(أَلَيسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ)
آيا صبح نزديک نيست؟!
سوره هود (11): آیه 81
ما بتوانیم در صف یاران حضرت و از خواص آن حضرت باشیم. و عرض کردیم این با گفتن و آرزو کردن امکان پذیر نیست انسان هزار بار شیرینی، شیرینی بگوید دهانش شیرین نمی شود. آدم تشنه میلیاردها بارها آب، آب بگوید تا آب نخورد تشنگی اش بر طرف نخواهد شد. ولذا طبق آیه شریفه:
(وَأَنْ لَيسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى)
و اينکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نيست
سوره نجم (53): آیه 39
هر کس بر مبنای تلاش و کوششی که انجام می دهد منتظر نتیجه باید باشد، ولی کسی که در خانه نشسته است و کاری و تلاشی نمی کند قطعاً همچنین فردی نباید در انتظار کشت محصولی باشد.
عرض کردیم در رابطه با یاران حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) مسئله اول، مسئله معرفت است اگر ما بتوانیم معرفت مان را نسبت به الله تبارک وتعالی و ائمه (علیهم السلام) و حضرت ولی عصر که اینها مظهر أتم تمام کمالات خدای تبارک وتعالی هستند بالا ببریم، خیلی از مشکلات مان حل می شود.
توصیه می کنم عزیزان ما کتاب «مصباح الهدایة» حضرت «امام» همان «مصباح اول، مشکات دوم» را مقداری دقت کنند. اگر فرصتی پیش بیاید با زبان خیلی ساده بیان می کنم.
گرچه مطالب ایشان، مطالب خیلی عمیق و پیچیده ای است که شاید برای هر کسی قابل فهم نباشد ولی ما در حد توان مان تلاش می کنیم که مطالب این بزرگوار را به زبان ساده بیان کنیم، خلاصه اش این است که خدای عالم:
(يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحيطُونَ بِهِ عِلْما)
آنچه را آنها (مجرمان) در پيش دارند و آنچه را (در دنيا) پشت سر گذاشتند مىداند، ولى آنها احاطه به (علم) او ندارند.
سوره طاها (20): آیه 110
دست همه انبیاء و اولیاء از رسیدن به معرفت کُنه ذات حق عاجز است. چون:
(لَيسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ)
هيچ چيز همانند او نيست
سوره شوری (42): آیه 11
(وَلَمْ يكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ)
و برای او هيچگاه شبيه و مانندی نبوده است!
سوره اخلاص (112): آیه 4
ولی ذات حق که می فرماید:
«كنتُ كنزاً مَخفيّاً، فأردتُ أن اعْرف، فخلقتُ الخَلْقَ لِكَيْ أُعْرف»
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق: جمعی از محققان، ج84، ص 344
وجود مقدس رسول اکرم و اهل بیت (علیهم السلام) را آفرید و تمام کمالاتش را ریز به ریز در وجود مقدس سلسله جلیله احمدیین قرار داد.
و اگر کسی اینها را بتواند بشناسد خدا را شناخته است کسی در معرفت ائمه کوتاه بیاید قطعاً در معرفت خدا هم کوتاه آمده است هیچ شک و شبهه ای نیست.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در حدیث «نورانی» می فرماید:
«مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّة»
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج26، ص1
فرمود کسی ما را با نورانیت بشناسد یعنی آن مقام نورانی ما را درک کند قطعاً خدا را درک کرده و خدا را شناخته است. اگر چنانچه نتواند ما را بشناسد در توحید و خدا شناسیش عیب و تزلزل است.
ولذا یکی از راهکارهایی که باید تلاش کنیم و برای آن زحمت بکشیم رسیدن به مقام و معرفت نورانی اهل بیت (علیهم السلام) است. هم نظری و هم عملی. ده، پانزده درصد مسئله نظری است و هشتاد و پنج درصد، نود درصد مسئله عملی است.
این دیگر ریاضت می خواهد، تقوا می خواهد، ترک گناه می خواهد، انجام واجبات می خواهد، حتی ترک مکروهات می خواهد، عمل به مستحبات می خواهد، گریه های نیمه شب می خواهد، اشک برای سید الشهداء می خواهد.
اینها چیزهای عملی است که ما می توانیم به آن معرفت نورانی اهل بیت (علیهم السلام) برسیم که مساوی با معرفت خدای عالم است.
نکته ای که دوست داشتم امشب چند دقیقه ای روی این قضیه صحبت کنم شاید در جلسات بعدی هم ادامه بدهم این است که خدای عالم در قرآن می فرماید:
(أَلَيسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ)
آيا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده اش کافی نيست؟!
سوره زمر (39): آیه 36
این یک بحثی است که خدا دارد گلایه می کند آیا خدای عالم برای بندگانش کافی نیست؟! یعنی یکی از راه های رسیدن به مراحل بالای توحید توکل بر خدای عالم است.
(وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)
و هر کس بر خدا توکل کند، کفايت امرش را می کند.
سوره طلاق (65): آیه 3
نکته بعدی:
(أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى)
آيا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می بيند؟!
سوره علق (96): آیه 14
آیا نمی دانید خدا شما را می بیند؟! اگر اشتباه نکنم مرحوم «قاضی» یا شاگردشان می فرماید یکی از راههایی که ما می توانیم به کمالات برسیم شبانه روز این آیه شریفه را زمزمه و تکرار کنیم (أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى) آی بشر نمی دانی خدا تو را می بیند؟ ولذا در دعاها ما از خدای عالم می خواهیم:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاك»
خدایا مرا آن چنان کن که از تو بترسم که گویا تو را می بینم.
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص577، ح1
امام سجاد (سلام الله علیه) می فرماید:
«وَ رُؤْيَتُكَ حَاجَتِي وَ لِقَاؤُكَ قُرَّةُ عَيْنِي»
خدایا دیدن تو حاجت من است ملاقات با تو مایه چشم روشنی من است.
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق: جمعی از محققان، ج91، ص 148
اینها یک سری نکاتی در لا به لای ادعیه برای ما یادگار گذاشتند که احتیاج به تدبر، تفکر و تعمق دارد.
(اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ)
خداوند نور آسمانها و زمين است.
سوره نور (24): آیه 35
نمی گوید «الله منور السماوات والارض»، «امام خمینی» (رضوان الله تعالی علیه) در «مشکات دوم» می گوید (نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) همان حقیقت نبوت محمدیه و ولایت علویه است. اگر ما اینها را بتوانیم درک کنیم فکر کنیم ببینیم که قضیه چه است، مسائل از چه قرار است.
توقیع بسیار شیرین حضرت ولی عصر (علیه السلام) به «شیخ مفید»
حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) در یکی از توقیعات شان تعبیری دارند تعبیر، تعبیر خیلی زیبایی است. حضرت به مرحوم «شیخ مفید» نوشتند:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَمَّا بَعْدُ سَلَامٌ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَوْلَى الْمُخْلِصُ فِي الدِّينِ الْمَخْصُوصُ فِينَا بِالْيَقِينِ»
فرمود ای دوست و کسی که در حق ما قطعاً به یقین رسیده است. آن مراحل مخصوص یقین را که ما دوست داریم به او رسیده است. ما خدا را شکر می کنیم بعد دارد:
«أَدَامَ اللَّهُ تَوْفِيقَكَ لِنُصْرَةِ الْحَقِّ»
خدا تو را برای یاری حق توفیق بدهد!
تا آن جایی که حضرت می فرماید:
«نَحْنُ وَ إِنْ كُنَّا ثَاوِينَ بِمَكَانِنَا النَّائِي عَنْ مَسَاكِنِ الظَّالِمِينَ حَسَبَ الَّذِي أَرَانَاهُ اللَّهُ تَعَالَى لَنَا مِنَ الصَّلَاحِ وَ لِشِيعَتِنَا الْمُؤْمِنِينَ فِي ذَلِكَ»
گرچه خدای عالم اراده کرد شیعیان ما از دیدن ما محروم باشند ولی ما در میانشان هستیم
«فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ»
ما احاطه علمی به تمام اخبار شما داریم
«وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ»
چیزی از کارها و اخبار شما بر ما پوشیده نیست!
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج53، ص 175
یعنی اگر ما کوچک ترین حرکتی انجام می دهیم حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می بیند و صدای ما را می شنود.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع»
درود بر تو ای آقایی که همه چیز را می بینی و همه چه را می شنوی.
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج99، ص93
اینها یک نکته خیلی ظریفی است که ما باید روی این خیلی دقت کنیم که خدای ناکرده تصور نکنیم که شب و روز از ما می گذرد، کارها چه خوب و چه بد از ما سر می زند حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) از او بی خبر است.
دستوری قابل توجه، از وجود مقدس حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه)
روایت بعد، خیلی روایت عجیبی است من در جلسات که می روم این را به صورت یک تابلو آوردم معمولاً در برنامه ها نشان می دهم. فرمود:
«أَ تَرَوْنَ أَنْ لَيْسَ لَنَا مَعَكُمْ أَعْيُنٌ نَاظِرَةٌ وَ أَسْمَاعٌ سَامِعَةٌ بِئْسَ مَا رَأَيْتُمْ»
آیا تصور می کنید چشم های نظاره گر ما شما را نمی بیند؟ تصور می کنید که گوش شنوای ما صدای شما را نمی شنود؟ اگر همچنین عقیده ای دارید خیلی بد عقیده ای است.
چه تعبیر زیبایی است.
«وَ اللَّهِ لَا يَخْفَى عَلَيْنَا شَيْءٌ مِنْ أَعْمَالِكُمْ»
قسم به خدا چیزی از اعمال شما بر ما مخفی نیست.
«فَاحْضُرُونَا جَمِيعاً»
همه، ما را شاهد و ناظر خودتان بدانید!
ببینید چه تعبیر زیبایی است می گوید اگر واقعاً شما تصور می کنید بر این که ما شما را نمی بینیم صدای شما را نمی شنویم عقیده خیلی بدی است خودتان را اصلاح کنید و اعتقادات تان را نسبت به ما درست کنید.
این روایت برای من خیلی قابل دقت است. تکه های زیادی دارد همه اش را نمی خواهم عرض کنم. «ابو بصیر» می گوید با امام باقر به مسجد رفتیم حضرت فرمود از مردم سوال کن من را می بینند یا نه؟
از هر کس سوال کردم آقا امام باقر را می بینید یا نه؟ گفتند نه ما نمی بینیم. «ابو هارون مکفوف» نابینا بود فرمود از او سوال کن من را می بیند؟ جلو رفتم گفتم آقای «ابو هارون مکفوف» آیا امام باقر را می بینید؟ گفت چطور نمی بینم اینجا ایستاده است. گفت تو چشم نداری از کجا می بینی؟ گفت نور امامت کاملاً برای من واضح است. نور امامت کور و بینا نمی خواهد.
«ابو هارون مکفوف» کسی است که خدمت امام صادق (سلام الله علیه) رسید حضرت فرمود داخل تنور برو داخل تنور رفت همانجا حضرت با آن مرد خراسانی خوش و بِش کرد بعد از نیم ساعتی در تنور را باز کرد دیدند آتش برایش گلستان شده است همان کاری که برای حضرت ابراهیم اتفاق افتاد.
بعد حضرت فرمود:
«وَ عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمُ الْخَيْرَ»
همواره خودتان را با کارهای خیر عادت بدهید
«وَ كُونُوا مِنْ أَهْلِهِ تُعْرَفُوا»
همواره اهل خیر باشید تا به این اهل خیر شناخته شوید.
همه بگویند فلانی شیعه امام صادق و شیعه امام زمان است این هم آدم خوبی است.
«فَإِنِّي بِهَذَا آمُرُ وُلْدِي وَ شِيعَتِي.»
فرزندانم و شیعیان را به این امر می کنم.
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج46، ص243
فرمود خودتان را به خیر عادت بدهید و ما را شاهد و ناظر خودتان بدانید. اگر به اینجا رسیدیم قطعاً خیلی از مراحل خوب و عالی را گذراندیم، اگر نرسیدیم شب و روز جمعه ای به یاد امام زمان افتادیم یا مشکلی داریم «جمکران» برویم از حضرت رفع مشکل را بخواهیم یا بیمار داریم «جمکران» برویم از امام زمان شفای بیمارمان را بخواهیم، در اینصورت ما امام زمان را برای خودمان می خواهیم.
خدا بیامرزد «آیت الله العظمی بهجت» را در یک سالی که ما خدمت ایشان بودیم این تعبیر را بنده از لب های مبارک ایشان با گوش هایم شنیدم.
کسی «مسجد جمکران» خدمت حضرت مشرف شده بود عرض کرده بود آقا جان چقدر شما خواهان دارید این همه جمعیت، چند هزار جمعیت از دور و نزدیک به عشق شما این جا آمدند.
حضرت فرمود اینهایی که آمدند برای خودشان آمدند یکی بیمار دارد، یکی خانه می خواهد، یکی زن می خواهد، یکی قرض دارد، از میان انبوه جمعیت حضرت فرمودند فقط دو نفر به خاطر من اینجا آمدند آن دو نفر را نشان داد این دو نفر فقط برای من اینجا آمدند.
مثلاً آمدند از خدای عالم فرج من را بخواهند حاجت دیگری ندارند یعنی شاید مشکلات دیگری دارند ولی به این نیت جمکران آمده است که فرج حضرت ولی عصر از خدای عالم بخواهد. ما در روایات داریم:
«وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ فَرَجَكُمْ.»
برای فرج زیاد دعا کنید که همین دعا کردن باعث گشایش کار شما می شود.
الخرائج و الجرائح؛ نويسنده: قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله (وفات مؤلف: 573 ق)، محقق و ناشر: مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، قم: 1409ق، ج3، ص 1115
بزرگان در روایات دارند مرحوم «قاضی» و دیگران می گویند ایام عاشورا در مجالس امام حسین می روید چشمتان در مصیبت امام حسین اشک آلود می شود بلافاصله امام زمان را دعا کنید. قطعاً امام زمان هم شما را دعا می کند.
دعای شما در حق خودتان معلوم نیست به اجابت برسد ولی دعای حضرت ولی عصر در حق شما به اجابت می رسد.
ولذا بحث مان این بود که ما بتوانیم خودمان را با اخلاق علوی و سیره مهدوی هم در مسائل اعتقادی هم در مسائل عملی نزدیک کنیم.
بحث مان اینجا بود که ما یک سری گناهان قلبی داریم جوارحی نیست مثل این که من غیبت می کنم دروغ می گوییم و دزدی می کنیم اینها نیست بلکه مسئله، مسئله قلبی است یعنی گناه قلب است بدون این که اعضاء و جوارح ما دست به کار بشود گناهی مثل ایمان در برابر شرک، کفر، حسد و ... است.
ما یک سری روایاتی را در این زمینه خواندیم توضیح دادیم بر این که باید دقت کنیم خدای ناکرده، به گناهان قلبی گرفتار نشویم. چون گناهان قلبی وقتی در قلب نشست دیگر راه نجات را بر قلب می بندد.
کسی غیبت کرده می رود از او رضایت می گیرد پول کسی را خورد می رود پولش را پس می دهد. نمازش را ترک کرد می رود نمازش را قضاء می کند. ولی اگر مثل شرک، ریا، عجب، حسد، بخل، تکبر و امثال این ها گرفتار شد این قلب بیمار شد، بیماریش هم به یک جایی می رسد راهی برای علاج آن نیست.
در خدمت شما هستیم
مجری:
خیلی استفاده کردیم الحمدلله دلنشین است. ان شاءالله این حال ما مداوم باشد و بتوانیم بهرمند بشویم و این افکار را نهادینه کنیم.
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)
تا اینجای برنامه الحمدلله از محضر حضرت استاد بهرمند شدیم. صحبت بسیار دقیقی بود که جلسات پیش هم از حضرت استاد شنیدیم. خیلی وقت ها ممکن است تصورمان این باشد کارهایی که انجام می دهیم صرفاً همین اعمالی باشد که داریم با این اعضای خودمان انجام می دهیم.
اما آن چیزی که مهم تر از این است این که در قلب مان چه چیزی قرار گرفته است؟ خدای ناکرده اگر گناهی در قلب مان نفوذ کند تکلیفش خیلی سخت تر است کما این که روایتی که حضرت استاد در جلسه پیش اشاره فرمودند:
«وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص307، بَابُ الْحَسَد، ح4
با همان تعبیرات و با همان بیان های شیوایی که حضرت استاد نسبت به این مطلب بیان داشتند. حال سئوال این است که آیا حسد همیشه مذموم است یا ممکن است حسد خوب هم داشته باشیم؟
دو معنی و مفهوم متفاوت از واژه «حسد»!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با حسد ذاتاً حسد یک چیز مذموم است نمی شود انسان بخواهد حسدی داشته باشد و بگوید این حسد پسندیده است. ولی در بعضی از روایات مطالبی است که برای بعضی ها که شاید خیلی زیاد با لحن روایات آشنا نباشند مثلاً بگوییم هم ظلم خوب و هم ظلم بد است. دزدی هم دزدی خوب است هم دزدی بد است.
تعابیری که در روایت آمده است مقداری احتیاج به دقت بیشتری دارد. رسول اکرم فرمود:
«لَا حَسَدَ إِلَّا فِي اثْنَيْنِ»
حسد جایز نیست مگر در دو مورد
«رَجُلٍ آتَاهُ اللَّهُ مَالًا فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ آنَاءَ النَّهَارِ»
خداوند به فردی اموالی داده و او آنرا شبانه روز در راه خدا انفاق می کند.
کسی مثلاً به این حسد داشته باشد
«وَ رَجُلٍ آتَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ فَهُوَ يَقُومُ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ آنَاءَ النَّهَارِ.»
خداوند به کسی توفیق قرآن خواندن داده است شبانه روز مشغول خواندن قرآن است.
الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج1، ص76
اینجا درست است کلمه «حسد» به کار رفته است ولی چون زبان عربی بعضاً یک لفظ سی، چهل تا معنا دارد یا بعضی از الفاظ دو تا معنای متضاد دارد. نمی دانم در سوالات است یا نه، فرق بین «حسد» و «بخل» را توضیح می دهم.
حسد یعنی کسی که دوست ندارد نعمت در طرف مقابل باشد از خدا می خواهد این نعمت را از او بگیرد یا خودش تلاش می کند نعمت را از دست او بگیرد.
می شود گفت حسد دو تا معنای متضاد دارد. حسد یعنی چشم ندیدن نعمت دیگران و دوم غبطه خوردن به نعمت دیگران.
در اینجا قطعاً مراد «غبطه» است می خواهد بگوید خدای عالم به کسی اموالی داده است در راه خدا انفاق می کند غبطه می خورد می گوید خدایا ای کاش به من هم اموال می دادی من هم در راه خدا انفاق می کردم.
نه این که از او بگیرد از خدا می خواهد خدا هم به او توفیق و ثروتی بدهد او هم در راه خدا انفاق کند این «غبطه» می شود. عرض کردم حسد جزء الفاظی است که دو معنی متضاد دارد یکی این که می خواهد نعمت از او گرفته بشود، دیگر این که می گوید نعمت در من هم باشد من هم توفیق داشته باشم.
یا کسی که مشغول خواندن قرآن است شبانه روزش با قرآن سپری می شود مشغول غذا خوردن است ابتدایش قرآن می خواند وسطش قرآن می خواند آخرش آیات قرآن می خواند. مغازه می رود قرآن می خواند یعنی از هر فرصتی استفاده می کند قرآن بخواند که در سوره مزمل است.
(فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ)
پس به اندازه ای که برای شما ممکن است از آن تلاوت کنيد
سوره مزمل (73): آیه 20
این تعبیر را در هیچ جا ندیدم. کسی همچنین توفیقی دارد. غالب افراد اینطور هستند وقتی می بینند یک کسی توفیقی دارد غبطه می خورند می گویند خدایا ای کاش ما هم همچنین توفیقی داشتیم این غبطه می شود نه حسد.
در کتاب «خصال شیخ صدوق»، صفحه 119، حدیث 76 آمده است اینجا هم نوشته است «المراد من الحسد الغبطة». بحار، جلد 73، صفحه 238
دو مهارت مهم در زندگی خانوادگی!
باز از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) دارد:
«قَد سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ»
در رابطه با آیه 32 سوره نساء خداوند می فرماید خدا نعمتی داد این نعمت را آرزو نکنید. مراد از آرزو نکنید چیست؟
حضرت فرمود:
«لَا يَتَمَنَّى الرَّجُلُ امْرَأَةَ الرَّجُلِ وَ لَا ابْنَتَهُ»
خداوند به کسی همسر صالحی داده است می گوید ای کاش این همسر مال من بود این خلاف است. دختر خوبی دارد ای کاش این دختر مال من بود؛ نه!
«وَ لَكِنْ يَتَمَنَّى مِثْلَهُمَا.»
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج70، ص 255
یعنی بگو خدایا زن صالحی که به فلانی دادی به من هم همچنین زن صالحی کرَم کن. این خیلی خوب است. خدایا دختر و فرزند خوبی که به او دادی به من هم مثل او را کرَم کن. این «غبطه» می شود. ولی اگر بگوید ای کاش این بچه مال من بود ای کاش فلانی همسر من بود این خلاف شرع و حرام است ولذا قرآن می گوید:
(وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ)
برتری هايی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی ديگر قرار داده آرزو نکنيد!
سوره نساء (4): آیه 32
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لَا يَحْسُدُ»
مؤمن غبطه می خورد یعنی آرزو می کند نعمتی که خدا به دیگران داد خدا به این هم بدهد ولی حسد نمی کند نمی گوید خدایا این نعمت را از او بگیر.
«وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لَا يَغْبِطُ.»
ولی منافق حسد می خورد و غبطه نمی خورد.
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص307، بَابُ الْحَسَد، ح7
روایتی از حضرت امیر (سلام الله علیه) و ایشان از نبی مکرم (صلی الله علیه وآله) نقل کردند که حضرت می فرماید:
«اسْتَعِينُوا عَلَى قَضَاءِ الْحَوَائِجِ بِالْكِتْمَانِ»
این را بارها به دوستان و در جلسات درس توصیه می کنیم و به فرزندانم هم توصیه می کنم تلاش کنید نعمتهایی که خداوند به شما داده را برای مردم بازگو نکنید، چرا؟
«فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَةٍ مَحْسُود»
هر صاحب نعمت مورد حسد دیگران است.
شرح نهج البلاغة؛ اسم المؤلف: أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ، محقق/ مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي، قم: 1404ق، ج1، ص316
ولذا بعضی وقتی کاری می خواهند انجام بدهند اگر به زبان افتاد چشم می زنند، حسد می کنند، بخل می ورزند همین که به زبان ها افتاد این کار سرانجامی ندارد. تلاش کنید اگر کار مهمی می خواهید انجام بدهید قبل از آن که این کار در خارج به وقوع بپیوندد کار انجام بشود به کسی نگویید.
می خواهید خانه بخرید چه نیازی دارد جار بزنید آی مردم من می خواهم خانه بگیرم این باعث می شود یک نفر هم حسد کند.
«وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص307، بَابُ الْحَسَد، ح4
چه بسا حسد مقدرات الهی را به هم می ریزد. می خواهد ماشین بخرد وقتی ماشین خریدی سوار شدی مردم می بینند ماشین خریدی، قبل از این که ماشین بگیری مدام بگویی من می خواهم فلان ماشین بگیرم بنگاه ماشین فروشی رفتم.
همین ها باعث می شود رَشک، حسد و بخل بیاید و اینها در زندگی ما اثر وضعی دارد. غفلت نکنیم از اثرات وضعی حسد و چشم زدنهایی که دیگران در زندگی ما دارند.
دوستان عزیز توصیه می کنیم این را از من یادگاری داشته باشید آیه آخر سوره قلم:
(وَإِنْ يكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ)
نزديک است کافران هنگامی که آيات قرآن را می شنوند با چشم زخم خود تو را از بين ببرند، و می گويند: «او ديوانه است!» در حالی که اين (قرآن) جز مايه بيداری برای جهانيان نيست!
سوره قلم (68): آیات 51 و 52
این آیه را با دست خودتان بنویسید لازم نیست بدهید حتماً یک روحانی، عالم و مجتهدی بنویسد. این آیه را بنویسید داخل ظرفی، کمد لباس یا گوشه ای بگذارید همین باعث می شود زندگی شما از زخم چشم حفظ بشود این آیه خیلی مؤثر است.
یا اگر بتوانید چهار قل را بنویسد (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ)، (قُلْ يا أَيهَا الْكَافِرُونَ)، (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) و (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) در بازار می فروشند خوب است ولی آنی که خودت بنویسی یک اثری دارد هزار تا آنی که از بازار می خواهید بگیرید بیاورید آن اثر را ندارد.
با اخلاص و یک نیتی دارید می نویسید همین که دست به قلم می شوید می نویسید (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) به اندازه ده هزار تا (قُلْ هُوَ اللَّهُ) که از بازار می خرید اثر دارد. البته آن هم خیلی خوب است نمی گوییم آن بد است فردا نگویند فلانی گفت آنی که در بازار است خوب نیست نه آن هم خیلی خوب است.
ولی آنی که تأثیر بسزایی دارد و کاملاً اثرات وضعی خاصی دارد این است که انسان خودش بنویسد گوشه خانه بگذارد برای محافظت از زخم چشم خیلی خوب است.
مجری:
حضرت استاد! پس ما یک حسد داریم و یک غبطه. از آن طرف تعبیرات دیگری هم است ظاهراً نزدیک به همدیگر هستند مثل بُخل. در کنار این باز تعبیر «لئیم» را داریم.
تفاوت و تمایزش را حضرتعالی بفرمایید چون اینها را ما خیلی وقتها به جای همدیگر استفاده می کنیم.
بررسی اجمالی چهار صفت «سخی»، «کریم»، «بخیل» و «لئیم»!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
«الرِّجَالُ أَرْبَعَةٌ سَخِيٌّ وَ كَرِيمٌ وَ بَخِيلٌ وَ لَئِيمٌ»
مردم چهار دسته هستند. سخی، کریم، بخیل و لئیم.
حالا فرقشان چیست؟ حضرت فرمود:
«فَالسَّخِي الَّذِي يَأْكُلُ وَ يُعْطِي»
سخاوتمند آنی است که هم می خورد هم می بخشد.
خانه مردم می رود غذا می خورد و مردم را هم دعوت می کند و اطعام می کند. در سفره دیگران می نشیند دیگران را هم در کنار سفره اش دعوت می کند.
«وَ الْكَرِيمُ الَّذِي لَا يَأْكُلُ وَ يُعْطِي»
کریم آن است که از دیگری نمی خورد ولی به دیگران می بخشد.
یعنی درش به روی همه باز است و کنار سفره اش دوست، دشمن، سخی و فقیر نشسته اند. به این نیت غذا نمی دهد که فردا او هم به این غذا بدهد به این نیت اطعام نمی کند تا در کنار سفره او هم بنشیند. کریم آن است که همواره در حال بذل و بخشش است سفره اش برای همه باز است افرادی که می آیند کنار سفره اش بنشینند یک روز این را دعوت کنند یا نکنند اصلاً کاری به او ندارد.
پس سخاوتمند کسی است که هم می خورد و هم می دهد یعنی هم کنار سفره طرف است هم طرف را هم کنار سفره اش می آورد. و چه بسا بعضی ها هستند اطعام می کنند ولی اطعام می کنند برای کسانی که او هم این را دعوت می کند.
ماه رمضان است می خواهد افطاری بدهد فلان و فلانی را دعوت می کند می گوید این آقا ما را دعوت نمی کند او را دعوت نکنیم فلانی و فلانی را دعوت کنیم نه او را چند مرتبه افطاری دعوت کردیم یک دفعه هم ما را افطاری دعوت نکرد.
این صفت، صفت خیلی زشتی است یعنی معلوم می شود این افطاری و اطعام شما بده بستان است برای خدا نیست. در حالیکه فرمود:
(إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا)
(و ميگويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام ميکنيم، و هيچ پاداش و سپاسي از شما نميخواهيم!
سوره انسان (76): آیه 9
این که تشکر هم بکند نه چه بسا آقا کنار سفره ات هم نشست آخرش دو تا فحش هم به تو داد لذتش در این است. فحش و توهین طرف را هم تحمل کنید و چه بسا مشکلاتی که پیش می آید نشانه قبولی اطعام است. ولی کریم کاری ندارد فقط در خانه اش برای همه باز است.
بخیل چه کسی است؟
«وَ الْبَخِيلُ الَّذِي يَأْكُلُ وَ لَا يُعْطِي»
فقط برود خانه مردم بخورد کنار سفره مردم بنشیند و شکمی از عزا در بیاورد ولی هرگز حاضر نیست کسی را کنار سفره اش دعوت کند.
لئیم چه کسی است؟
«وَ اللَّئِيمُ الَّذِي لَا يَأْكُلُ وَ لَا يُعْطِي»
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج 68، ص 356
نه می خورد نه می دهد. نه حاضر است خانه کسی برود غذا بخورد و نه حاضر است کسی را به خانه اش دعوت کند اطعام کند یک ضرب المثل عوامانه هست که:
نه خورد نه کس دهد * گنده کند به سگ دهد
ولذا می بینیم میوه ای را می خرد نه حاضر است خودش بخورد و نه حاضر است به کسی بدهد حتی به فرزندانش می ماند پوسیده می شود با زحمتی باید سطل آشغال بگذارد رفتگر هم به زحمت بیافتد این را جمع کند.
مجری:
این از بخیل هم بدتر است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله خیلی از بخیل بدتر است. بخیل حداقل می خورد نمی دهد مهم نیست. ولی لئیم یعنی کسی که نه می خورد و نه به کس می دهد.
حتی نسبت به خودش هم حاضر نیست انصاف را رعایت کند از نعمتی که خدای عالم به او داده از این نعمت خدا دادی خودش هم حاضر نیست استفاده کند میوه را گوشه یخچال گذاشته است بعد از چند روز می بیند بوی گند یخچال را برداشته است در یخچال را باز می کند تمام اطاق پر از بوی گند شد.
ولذا در این زمینه باید خیلی دقت کنیم همیشه از خدای عالم صفت کریم را بخواهیم خدای عالم «أکرم الأکرمین» است کریم ترین کریم ها است ولذا دارد:
«تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ»
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج 58، ص 129
از سخاوت بالا برویم از بخل و لئیمی به خدا پناه ببریم. سخاوت را هم کنار بگذاریم صفت کریمیت را در خودمان ایجاد کنیم. ائمه (علیهم السلام) همه شان کریم و بزرگوار هستند ولی آقا امام مجتبی (سلام الله علیه) می گویند کریم اهل بیت است.
حضرت معصومه (سلام الله علیها) کریمه اهل بیت است. ولذا در این قسمت تجلی شان بیشتر بوده است.
حضرت سید الشهداء همه کاره است هر چه شما تصور کنید از رحمانیت حق، رحیمیت حق، کریمیت حق، غفاریت حق همه و همه در حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) جمع است.
مجری:
ان شاءالله بتوانیم از زیارتشان در دنیا و از شفاعتشان در آخرت و نیز از کرامتشان در هر دو دنیا بهرمند بشویم. تماس داریم آقا «عارف» از «شوشتر» پشت خط هستند آقا «عارف» در خدمت تان هستیم بفرمایید
تماس بینندگان برنامه:
بیننده: (آقای عارف از شوشتر – شیعه)
سلام علیکم خسته نباشید، استاد من نود درصد برنامه هایتان را می بینم خیلی از مواقع، شما درباره این که فرزندان باید به پدر و مادرشان احترام بگذارند صحبت کردید و ما هم این را قبول داریم.
ولی تا الان ندیدم صحبت کرده باشید که پدر و مادرها هم باید به فرزندانشان احترام بگذارند. تا جایی که می دانم عاق والدین داریم فرزندان هم می توانند پدر و مادران شان را عاق کنند در این حد! شما تا حالا در این موضوع صحبتی نکردید که وظیفه پدر و مادر در قبال فرزندانشان چیست.
دو شب پیش یکی از دوستانم از پدر و مادرش گله مند بود حتی فرار کرد پیش من آمد می بینم حق با دوستم است؛ اما می گویند چون پدر و مادرش است اشکال ندارد یعنی ظلم به بچه می کنند می گویند اشکال ندارد. می خواهم در این باره کامل صحبت کنید که پدر و مادر در قبال فرزندانشان چه وظیفه ای دارند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
قطعاً صحبت کردیم. هم نسبت به زن و شوهر گفتیم مرد نسبت به زن حقوقی دارد که اگر چنانچه زن مرد را به ناحق بیازرد تا صبح ملائکه او را لعنت می کند. اگر چنانچه مرد هم زن را بدون جهت بیازارد همین است هیچ فرقی نمی کند.
ولی فرق است بین عاق والدین و عاق ولد. یک دفعه عاق ولد است یک دفعه عاق والدین است. حق پدر و مادر از صد مورد نود و پنج مورد است این که پدر و مادر هم می تواند نسبت به فرزندش عاق بشود آن پنج مورد.
چشم ان شاءالله به حول و قوه الهی در این مورد هم روایات اهل بیت را برای شما می خوانیم و هم توضیح خواهیم داد ولی فرق نمی کند اگر پدر و مادری نسبت به فرزندانش ظلم کند یعنی محرز بشود که ظلم است، آنهم مذموم است.
آقای «عارف» بعضی وقت ها فرزندان توقعات خیلی فراتر از حقشان دارند یا توقعات بی جا دارند نمی شود هر توقعی که فرزند داشت پدر آن توقع را بر آورده کند. بله اگر در حدی که وظیفه پدر از نظر شرعی است کوتاه بیاید قطعاً در آن جا پدر و مادر مسئول هستند و فردای قیامت مجازات می شوند.
مجری:
تشکر می کنم آقا «عارف»، آقای «محمدی» از «اصفهان» پشت خط هستند آقای «محمدی» بفرمایید
بیننده: (آقای محمدی از اصفهان – شیعه)
سلام علیکم خدمت مجری محترم و خدمت استاد ارجمند شب شما بخیر، حضرت استاد آیه شریفه سوره قلم را فرمودید اگر امکان دارد در ارتباط با هُوَ و ذِکر و شأن نزول آیه دوست داریم از زبان شما بشنویم خیلی ممنون
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
چشم تلاش می کنیم به حول و قوه الهی توضیح دهیم.
مجری:
آقای «حسینی» تماس گرفتند از برنامه تشکر کردند. حضرت استاد در خدمت تان هستیم نسبت به آیه (وَإِنْ يكَادُ) نکات تکمیلی را بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ان شاءالله مفصل اقوال بزرگان را خواسته باشید توضیح می دهم. ولی اینجا (لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ) با توجه به آیات دیگری که نسبت به رسول اکرم داریم نسبت جنون به حضرت می دهند که مراد از «ذکر» یعنی قرآن.
(بِالْبَينَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيكَ الذِّكْرَ لِتُبَينَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهِمْ)
(از آنها بپرسيد که) از دلايل روشن و کتب (پيامبران پيشين آگاهند!) و ما اين ذکر [= قرآن] را بر تو نازل کرديم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی.
سوره نحل (16): آیه 44
در اینجا مراد از «ذکر» قرآن است. اینها وقتی آیات قرآن را می شنوند این که پدر، اجداد و اجدادش بت می پرستیدند یکی بگوید اینها را کنار بگذارید می گویند (نستجیر بالله) این شخص دیوانه شده است.
کاری که پدران و اجداد ما انجام دادند را کنار بگذاریم، مگر می شود آنها راه خطا رفته باشند؟ ولذا با توجه به (إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ)، (سَمِعُوا الذِّكْرَ) مراد در اینجا قرآن است. شاید روایات دیگری باشد ان شاءالله در جلسه بعدی خدمت تان عرض می کنم.
مجری:
بیننده بعدی خانم «جوادی» از «تهران» پشت خط هستند خانم «جوادی» در خدمت تان هستیم بفرمایید
بیننده: (خانم جوادی از تهران – شیعه)
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت مجری محترم و استاد عزیز و گرامی وقت تان بخیر خسته نباشید. استاد یکی از دوستان چند دقیقه پیش تماس گرفتند در مورد عاق والدین صحبت کردند بنده شبهه ای برایم پیش آمده است.
برج دوم بود ماه رمضان پدر بنده فوت کردند. لحظات آخر من توانستیم از ایشان حلالیت بگیرم. حلالیت پدر و مادر در زندگی اولویت اول بنده است و خیلی برایم مهم بود. برای بنده هم مثل ایشان شبهه پیش آمده می گویند که عاق فرزند هم می گیرد و عاق پدر و مادر هم همچنین!
ولی نظرم این است اگر دختر یا پسری به روی پدر و مادر دستی بلند کند یا چیزی پرتاب کند یا صدایی بالا ببرد از زندگی اهل بیت این را آموختم و همچنین اساتید محترم این شبکه، نظرم این است که بیشتر فرزند مورد عاق قرار می گیرد اگر پدرش بگوید به خدا واگذارت کردم.
حالا اگر فرزند خطایی کرده باشد پدر این حرف را زده یا پدر آبروی آن فرزند را برده باشد در این دو مورد می توانند استاد واضح توضیح بدهند خانواده ها از این شبهه در بیایند.
مجری:
موفق باشید خانم «جوادی» پدرشان را - خدا رحمت کند - ظاهراً به تازگی از دست دادند. پرسیدند حد و حدود این که فرزند ممکن است یک کار ناثوابی از پدر و مادر ببیند از آن طرف صحبتی کند یا دستی بلند کند. یا در طرف مقابل حد و حدود این حقوق چقدر است؟
مثل هر کس دیگری اگر رفتاری بخواهد کند آیا پدر و مادر حقی بیش از این دارند یا این که ما با یک نفر ممکن است درگیر بشویم به واسطه صحبتی که کرده است کاری را انجام بدهیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اجازه بدهید ابتدا عرض کنم به آقا «عارف» عزیز که از «شوشتر» زنگ زده بودند محبت کنید کتاب «تهذیب شیخ طوسی» که از کتب اربعه ما است جلد 3، صفحه 264 را ببینید. روایت خیلی جالبی دارد. من خیلی رمزی دارم عرض می کنم حضرت هم رمزی فرمودند.
آن دفعه عرض کردم دو، سه نفر پیامک داده بودند که حاج آقای «علوی» در «شبکه ولی عصر» گفته «مکه» به دور علی می چرخد این شرک است. اول اهمیت ندادم دیدم پیامک خیلی زیاد است.
اولاً این که بیش از یک سال و نیم آقای «علوی» در «شبکه ولایت» برنامه نداشت در اوایل محرم برنامه داشت. یک دفعه به ذهنم آمد گفتم آقایانی که می گویند اگر بگوییم «مکه» به دور علی می چرخد غلو است باعث می شود وهابی ها شیعه را بکشند، وهابی ها منتظر این نیستند. آنها شیعه را می کشند همچین عقیده ای داشته باشند یا نداشته باشند.
به آقای «علوی» هم گفتم اگر همچنین چیزی هم گفته باشید «مکه» به دور علی می چرخد در حق علی ظلم کردید، انبیاء و ملائکه دور علی می چرخند نه «مکه»، «مکه» دور «قنبرِ» علی می چرخد!
این عقیده ای است که حضرت «امام» (رضوان الله تعالی علیه) در جای جای کتابش به این تصریح کردند نه اشاره.
در پاسخ به آقای «محمدی» هم عرض کنم که «حسان جمال» می گوید من حضرت امام صادق (سلام الله علیه) را به همراه وسایلش با شترم بردم تا به منطقه غدیر رسیدیم. حضرت وقتی به غدیر رسید به من گفت «حسان جمّال» اینجا جای قدم پیغمبر است که فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه»
بعد حضرت به طرفی نگاه کرد گفت اینجا هم خیمه «ابو فلان»، «ابو فلان»، «سالم مولا ابو حذیفه» و «ابو عبیده جراح» بوده است که وقتی دیدند پیغمبر دست علی را گرفت بلند بعضی ها چشم هایشان را بر گرداندند گفتند:
«كَأَنَّهُمَا عَيْنَا مَجْنُونٍ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام بِهَذِهِ الْآيَةِ وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ.»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج4، ص 566
که اینجا مراد از «ذِکر» امیرالمؤمنین است که علی همه قرآن است. قرآن علی است علی قرآن است.
«علي مع القرآن والقرآن مع علي لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض»
«هذا حديث صحيح الإسناد»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص134، 6428
در ادامه روایت «حسان» دارد که حضرت فرمود:
«يَا حَسَّانُ لَوْ لَا أَنَّكَ جَمَّالِي لَمَا حَدَّثْتُكَ بِهَذَا الْحَدِيث»
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى، ج3، ص264
نه این که زحمت کشیدی من را از «مدینه» تا «مکه» آوردی، اگر این نبود این حدیث را برای تو بیان نمی کردم این نسبت به سوال جناب اقای «محمدی».
اما در رابطه با خواهر عزیزم، قرآن به صراحت می گوید شما باید حق پدر و مادر را ادا کنید تا آن جایی که شما را وادار به شرک نکنند.
(وَوَصَّينَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيهِ * وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيا مَعْرُوفًا)
و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کرديم؛ و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چيزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری (بلکه می دانی باطل است)، از ايشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنيا به طرز شايسته ای رفتار کن.
سوره لقمان (31): آیات 14 و 15
وظیفه فرزند نسبت به پدر و مادر احترام است پدر و مادر کتک هم بزند در حقشان ظلم هم بکند و ... حق بلند کردن دست ندارد.
(فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ)
کمترين اهانتی به آنها روا مدار!
سوره اسراء (17): آیه 23
حتی اُف هم نمی تواند بگوید. «امام» فرمود اگر کمتر از اُف توهینی بود خدا همان را بیان می کرد.
ولی این که پدر و مادر حقوق مسلم فرزند خودش را نادیده بگیرد مثلاً چه بسا فرزندش از نظر وضع مالی خیلی گرفتار است و واقعاً برای نان شبش هم محتاج است پدر به اندازه کافی، بیش از کافی هم دارد و به همه از جمله مؤمن، مشرک می دهد ولی به فرزندش حاضر نیست چیزی بدهد، در اینجا قطعاً در حق فرزند ظلم می شود.
البته اختیار مال خودش است و می تواند به هر کس بدهد به هر کس ندهد ولی در حقیقت یک نوع اجحاف تقریباً نسبی در حد فرزند است. یا پدر تمام اموالش را وقف کند فرزندانش همه محتاج و با تکدی زندگی کنند این یک بحث جدایی است.
یا والدین آبرو و حیثیت فرزندش را پیش دیگران ببرد این خلاف شرع و حرام است. ولی این باعث نمی شود که فرزند دست به روی پدر دراز کند این که نسبت به پدر و مادر بی احترامی کند احترام پدر و مادر واجب است اگر چه بزند هر چه بخواهد بکند احترام پدر و مادر واجب است. بگوید به خدای عالم واگذار می کنم.
الا اینکه پدر و مادر بگوید به خدا مشرک شو، از اهل بیت و تشیع دست بردار. در تمام موارد اطاعت پدر و مادر واجب است و باید اطاعت بشوند مگر در این موارد شرک.
سر نماز است اگر پدر یا مادر صدایش کردند اگر چنانچه نماز مستحبی باشد همه آقایان فرمودند نمازش را باید بشکند ببیند پدر یا مادر چه می گویند جواب آنها را بدهد. اگر نماز واجب هم باشد به اختصار نمازش را تمام کند ببیند پدر و مادر چه می خواهند؟
ولذا در قضایای پدر و مادر همان طور که این عزیزمان از «شوشتر» زنگ زده بودند حق پدر و مادر مشخص است فرزند چه حقی دارد؟
یا فرزند هم می تواند پدر و مادر را عاق کند. روایاتش را قول دادیم ایشان فرمود به مختصر قانع نیستم ان شاءالله مفصل یک شب خدمت عزیزان مان توضیح خواهیم داد.
ولی دوستان عزیز حق پدر و مادر بالاتر از اینها است رسول اکرم فرمود (شاید هم حدیث قدسی باشد) اگر سجده برای غیر خدا جایز بود دستور می دادم فرزندان در برابر پدر و مادر سجده کنند دوستان عزیز دقت کنند.
در قرآن در رابطه با سجده غیر خدا، فقط یکجا آمده است آن هم قضیه سجده حضرت یعقوب و برادران یوسف در برابر حضرت یوسف (علی نبینا وآله وعلیه السلام) است.
مجری:
تشکر می کنم از محضرتان بسیار استفاده کردیم. همچنین تشکر می کنم از محضر شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب هم همراه ما بودید، ان شاءالله موفق و مؤید و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!