22/06/1403
موضوع: حکمت و فلسفه غیبت حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی
فهرست مطالب این برنامه:
حکمت و فلسفه غیبت حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
اعتراف 128 نفر از علمای اهل سنت به ولادت حضرت مهدی (سلام الله علیه)
تماس بینندگان برنامه
مجری:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
الحمدلله این توفیق را داریم امشب هم به رسم شبهای جمعه محضر شما گرامیان باشیم و برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را خدمت شما بینندگان عزیز تقدیم بکنیم.
این شب بزرگ را هم گرامی می داریم آغاز ولایت و امامت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. ان شاءالله بتوانیم در این شبکه ای که به نام نامی حضرت است و این برنامه بخصوص که با سیره مهدوی گره خورده است، برنامه ای در خور شأن شما بینندگان عزیزی که از موالیان آن حضرت هستید به نگاه مهربانتان تقدیم کنیم.
همانطور که مطلع هستید این برنامه در محضر استاد «حضرت آیت الله حسینی قزوینی» هستیم ان شاءالله بتوانیم از محضرشان نهایت بهره و استفاده را ببریم.
در ابتدای برنامه های که در محضر حضرت استاد هستیم این توفیق را داریم سخنانی راجع به صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بشنویم و دلهایمان را با نور زهرای منوره زنگار زدایی بکنیم.
حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم و موفقیت روز افزون برای همه عزیزان از خدای منان خواهانم.
امشب، شب فرحة الزهراء (سلام الله علیها) و اولین شب از امامت و ولایت حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و منتقم خون شهیدان، منتقم خون صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است.
امیدواریم که ان شاءالله خدا به احترام مادرش صدیقه طاهره هر چه سریع تر فرج آن بزرگوار را برساند و با ظهورش قلب نازنین صدیقه طاهره را خوشحال کند، قلب زینب داغ دیده دشت «نینوا» را خوشحال کند ان شاءالله
سر فصل کتاب آفرینش زهراست * روح ادب و کمال و بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت * مسئول گزینش و پذیرش زهراست!
آنهایی که با زهرا رابطه نداشتند آنجا حسرت می خورند احساس بدبختی، بیچارگی و ورشکستگی می کنند. و آنهایی که با صدیقه طاهره رابطه داشتند می بینند عظمت صدیقه طاهره و شفاعت بی حد و حصر صدیقه طاهره را، خوشحال می شوند.
در رتبه ز انبیاء مقدم زهراست * همتای علی مرد دو عالم زهراست
بر گو به آن که اسم اعظم جوید * شاید که تمام اسم اعظم زهراست
بنده عرض می کنم قطعاً که تمام اسم اعظم زهراست!
«صَلَّى اللَّهُ عَلَيْك يَا مَوْلَاتِي يَا فَاطِمَة الزَّهْرَاء»
مجری:
احسنتم، طیب الله، ان شاءالله که نظر لطف آن حضرت به همه ما، به برنامه ما و به همه شما بینندگان عزیز و ارجمند باشد.
نکته ای که باید به آن اشاره کنم این است که حضرتعالی الحمدلله زمانی که در محضرتان هستیم به این مهم توجه دارید زمانی که یک مناسبتی باشد زمینه ای فراهم می شود تا سوالاتی مرتبط با آن بحث مطرح بشود.
برنامه، برنامه سیره مهدوی است و هم شبکه، شبکه حضرت ولی عصر است و هم بینندگان، بینندگانی هستند که دوست دارند از منتظران حقیقی حضرت آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند.
ما الان در دوران آخر الزمانی زندگی می کنیم که مولا و آقای ما، امام زمان ما از دیدگاه غایب شده است طبیعتاً تا وقتی که فلسفه و غیبت را ندانیم خودمان را سخت است وفق بدهیم با چیزی که علتش را نتوانسته باشیم به دست بیاوریم.
استاد بفرمائید علت و فلسفه اینکه وجود نازنین حضرت آقا ولی عصر در پرده غیبت به سر می برند چیست؟
حکمت و فلسفه غیبت حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
در رابطه با علت و فلسفه غیبت، روایات متعددی از حضرت امیر (سلام الله علیه)، از امام جعفر صادق (سلام الله علیه) و از دیگر ائمه (علیهم السلام) داریم.
شاید جالب ترین روایات در این زمینه را مرحوم «شیخ صدوق» در «علل الشرایع» و «کمال الدین» و «طبرسی» در «احتجاج» آورده است. شاید نزدیک به پانزده، شانزده نفر از بزرگان ما این روایت را نقل کردند.
راوی «عبد الله بن فضل هاشمی» است می گوید از امام صادق (سلام الله علیه) شنیدم که فرمود:
«إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا»
صاحب الزمان حضرت مهدی غیبتی دارد که این غیبت از قطعیات است.
حدود نود و یک روایت در منابع شیعه و سنی در رابطه با غیبت حضرت مهدی داریم. سیصد و هجده روایت در رابطه طول عمر حضرت ولی عصر داریم. بخشی از این روایات از زبان رسول اکرم و حضرت امیر (سلام الله علیه) است.
یعنی در حقیقت دویست و سی سال قبل از آنکه حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) به دنیا بیاد این روایتها صادر شده و در کتب شیعه و اهل سنت آمده است. پس حضرت می فرماید غیبت یک امر قطعی است. در ادامه دارد که:
«يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ»
کسانی که باطل گرا هستند اعتقادات ثابت ندارند نسبت به وجود حضرت دچار تردید و شک می شوند.
«فَقُلْتُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ»
آقا جان، فلسفه این غیبت چه است؟
«قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ»
عزیزان و بچه شیعه های ما دقت کنند کلام امام صادق (سلام الله علیه) است که می فرماید غیبت یک حکمت، فلسفه و علتی دارد که خدا به ما اجازه نداده علت اصلی آن را برای شما روشن کنیم.
«قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ»
عرض کردم آقا جان حکمتش چیست؟
فرق «علت» و «حکمت» اینست که «علت»، به وجود آورنده شیئ است و «حکمت» فلسفه و از عوارض وجودی یک فرد یا موجود است.
گفتم آقا جان علت غیبت را که به ما نمی فرمایید لااقل حکمتش را به ما بگویید در حد عقل خودمان قانع بشویم. حضرت فرمود:
«وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ»
حکمت غیبت امام زمان، همان حکمتی است که در غیبت حجتهای الهی قبلاً اتفاق افتاده است.
«إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ»
اصل حکمت که چطور شد حضرت مهدی (ارواحنا فداه) در پس غیبت قرار گرفت، بعد از ظهور، آشکار خواهد شد.
البته دقت کنید که ما از او غایب هستیم او همواره با ما، شاهد ما و ناظر ما است. به تعبیر «آیت الله العظمی بهجت» صدایی که از دهان ما بیرون می آید قبل از این که، این صدا به گوش خودمان برسد به گوش مولایمان ولی عصر (ارواحنا فداه) می رسد.
روایاتی هم قبلاً خواندیم که حضرت فرمود اگر عقیده شما این است که ما صدای شما را نمی شنویم بد عقیده ای است. ما چشم و گوش الهی هستیم.
حضرت فرمود حکمت اصلی غیبت بعد از ظهور حضرت برای همه روشن خواهد شد که این غیبت طولانی هزار و چند ساله برای چه بود.
«كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى إِلَى وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا»
كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفاری، علی اكبر، ناشر: اسلاميه، ج2، ص482
همانطور که علت و حکمت کارهایی که حضرت خضر انجام داد برای موسی روشن نشد تا آن لحظه ای که بنا شد حضرت موسی از حضرت خضر جدا بشود:
(قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَينِي وَبَينِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيهِ صَبْرًا)
او گفت: «اينک زمان جدايي من و تو فرا رسيده؛ اما بزودي راز آنچه را که نتوانستي در برابر آن صبر کني، به تو خبر ميدهم.
سوره کهف (18): آیه 78
حضرت خضر، سفینه را سوراخ کرد حضرت موسی تعجب کرد پرسید حکمتش چه بود چرا سوراخ کردی می خواهی مردم را غرق کنی؟ حضرت خضر بچه خردسال را بدون این که هیچ گناهی کرده باشد کشت. موسی گفت:
(أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيةً)
آيا انسان پاکی را، بی آنکه قتلی کرده باشد، کشتی؟!
سوره کهف (18): آیه 74
واقعا خیلی سخت است. حضرت موسی سوال کرد ولی اگر ماها بودیم همانجا چاقو را از دست حضرت خضر می گرفتیم.
مثل «آقا میری» که می گوید من به حضرت نوح ایراد دارم!! نمی دانم ایشان به حضرت خضر هم ایراد دارد یا نه؟ اگر آقای «آقا میری» آنجا بود چه می کرد؟ چاقو را می گرفت حضرت خضر را می کشت می گفت یک بچه بی گناهی را کشتی تو باید قصاص بشوی!
در ادامه به روستایی رفتند غذا و آب خواستند ولی مردم آب و غذا ندادند، حضرت خضر دید دیواری خراب شده دیوار را تعمیر کرد، حضرت موسی عصبانی شد گفت اهالی این روستا آب به ما ندادند داری دیوار مردم را داری تعمیر می کنی؟ لااقل می گفتی ما در برابر این، آب و غذایی می خواهیم.
بعد حضرت خضر وقت فراق آمد تک تک علت این که من کشتی را سوراخ کردم چه بود؟ بچه را کشتم چه بود؟ اینها جز امر الهی چیز دیگری نبود اعمال ولایت الهی به دست منِ خضر بود. من این کارها را نکردم خدا اراده کرد من مجری اراده خدا بودم.
همانطوری که آقایان در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» هم آوردند وقتی بنده ای با نوافل به خدا نزدیک می شود خدای عالم می گوید:
«وما يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إلي بِالنَّوَافِلِ حتى أُحِبَّهُ فإذا أَحْبَبْتُهُ كنت سَمْعَهُ الذي يَسْمَعُ بِهِ وَبَصَرَهُ الذي يُبْصِرُ بِهِ وَيَدَهُ التي يَبْطِشُ بها وَرِجْلَهُ التي يَمْشِي بها وَإِنْ سَأَلَنِي لَأُعْطِيَنَّهُ وَلَئِنْ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ وما تَرَدَّدْتُ عن شَيْءٍ أنا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عن نَفْسِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وأنا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج5، ص2384، 6137
مشخص است حضرت خضر دست، چشم و گوش الهی است. با این دستی که حضرت خضر دارد این بچه را می کشد ارادة الله است. توسط دست حضرت خضر محقق و متجلی می شود.
می گوید حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم وقتی آمد خودشان روشن خواهند کرد و برای مردم روشن خواهد شد علت، فلسفه، حکمت و عوامل غیبت حضرت مهدی (ارواحنا فداه) چه بوده است.
بعد حضرت یک جمله خیلی زیبایی دارد. در بعضی از جاها از زبان حضرت امیر نقل کرده است ولی در «کمال الدین» و «علل الشرایع» حضرت صادق (سلام الله علیه) مستقیم نقل می کند بدون این که مستند به امیرالمؤمنین کند.
حضرت به «عبد الله بن فضل هاشمی» که راوی این قضیه است فرمود:
«يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ»
اگر این هست باید سکوت کرد. این غیبت یک امری از امر الهی است. یعنی:
(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)
فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی درنگ موجود می شود!
سوره یس (36): آیه 82
اراده کرده به امر الهی، غیبت صورت گرفته، اراده می کند به مجرد اراده ظهور صورت می گیرد.
«وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ»
سری از اسرار الهی است و یک امر غیبی از غیب الهی است.
بعد جمله خیلی زیبا و آرامش بخشی دارد می گوید:
«وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ»
وقتی ما عقیده داریم خدای عالم حکیم علی الإطلاق است
«صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ»
وقتی فهمیدم خدا حکیم است جز با حکمت چیزی را انجام نمی دهد یقین می کنیم تمام افعال او بر گرفته از حکمت است.
«وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ»
اگر چه علت این حکمت برای ما روشن نیست!
كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفاری، علی اكبر، ناشر: اسلاميه، ج2، ص482
در حقیقت به ما آرامش می دهد خدا این چنین اراده کرده است. خدا فرمود نماز صبح دو رکعت است صبح حواس مان است خوابیدیم خستگی مان در رفته است می توانیم چهار رکعت، هشت رکعت یا بیست رکعت هم بخوانیم ولی خدا می گوید صبح باید دو رکعت نماز بخوانید.
ظهر وسط کار است هم خستگی پیش از ظهر است می گوید باید هشت رکعت نماز بخوانید. غروب است از صبح تا غروب کار کردیم خسته هستیم نه باید هفت رکعت نماز بخوانید.
بگوییم فرض آن زمانی که خسته هستیم هشت رکعت آن جایی که اول صبح بیدار هستیم خیلی سر حال هستیم دو رکعت نماز بخوانیم؟ به شما مربوط نیست، «هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّه»
فرضا روزه چرا باید از اول اذان باشد؟ نمی شد از اول طلوع آفتاب تا غروب آفتاب باشد خیلی راحتتر است؟ خداوند اینچنین دستور داده است به کسی هیچ ربطی ندارد.
غسل جنابت به گردنت می آید پنجاه بار زیر دوش بروی تا نیت نکنی هنوز در حال جنابت هستی. خدایا اگر فرموده بودی بروم خودم را بشویم چندین بار هم زیر آب رفتم می گوید نه تا نیت نکنی غسل محقق نمی شود.
حتماً باید نیت کنی دارم غسل می کنم به خاطر فلان عمل قربةً إلی الله تا غسل محقق بشود و از حالت جنابت بیرون بیایی. شما نمی توانید بگویید نیت چه نقشی دارد؟
وضو می خواهید بگیرید نیت نکن دستت را پنجاه مرتبه بشور این وضو نیست. با این نمی توانی نماز بخوانی. ولذا خیلی از مسائل است برای ما روشن نیست.
چرا در مسئله روزه، وضو، غسل و نماز نمی گوییم چرا نماز صبح دو رکعت است؟ آنجا تسلیم خدا هستیم ولی در رابطه با غیبت حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) مدام داریم فضولی می کنیم چه شده؟ چه نشده؟ شیعه یک طور، سنی یک طور، «وهابی» یک طور دیگر!
امام صادق (سلام الله علیه) آب پاکی به دست همه ریخت «هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّه» یعنی فضولی موقوف، همانطور که در دیگر احکام هم همین طور است.
شما یا اسلام را نمی پذیرید که هیچ! آن یک بحث دیگری است، ولی اسلام را پذیرفتید در اینجا نمی توانید از خودتان یک چیزی در بیاوری موظف هستید تمام مقررات اسلامی را رعایت کنید.
نزدیک به هفده، هجده مصدر این روایت را به خاطر اهمیت کار نقل کردند. من توصیه می کنم آقایان این را خوب دقت کنند. مخصوصا آقای «جمشیدی» نامی از «زاهدان» زنگ زده بود بنده خدا خیلی عصبانی بود چرا حضرت ولی عصر نمی آید؟ شما معتقد به مهدویت هستید چرا مهدی شما به دنیا نمی آید؟ این همه ظلم دنیا را گرفته است.
همان دلیلی که شما معتقد هستید مهدی شما به دنیا نیامده است ما معتقد هستیم حضرت در غیبت است به اذن الهی بنا است ظهور کند دعوا و عصبانیت ندارد.
اضافه بر اینها با توجه به این که (عزیزان خوب دقت کنند) روایاتی که ما از ائمه (علیهم السلام) داریم شاید کمتر موضوعی از موضوعات اسلامی است به اندازه مهدویت روایت داشته باشیم.
آیت الله العظمی «صافی گلپایگانی» در کتاب «منتخب الأثر» حدود پنج هزار و هفت یا هشت روایت در رابطه با مهدویت آوردند.
شما کدام موضوع از موضوعات اسلامی را دارید که پنج هزار روایت داشته باشد؟ اینها را می خواهید چه کار کنید؟
از این طرف شبهاتی که در حوزه مهدویت داریم در هیچ یک از موضوعات حتی در رابطه با نبوت نبی مکرم، امامت حضرت امیر (سلام الله علیه) این همه شبهات نداریم.
خودمان در دهه هفتاد در «مرکز الأبحاث العقائدیة» که مربوط به «آیت الله العظمی سیستانی» هست و ما هم گاهاً خسته نباشید می گفتیم حدود 560 مورد شبهه در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) به دست آوردیم. ولذا به همان اندازه ای که روایت داریم به همین اندازه شبهات در این زمینه داریم.
این که عرض کردم سیصد و هجده روایت در رابطه با طول عمر حضرت ولی عصر است. نود و یک روایت در غیبت حضرت است شاید بگویم بالای هزار و اندی روایت داریم که حضرت مهدی می آید حکومتهای باطل را از بین می برد و حکومت عدل اسلامی جهانی تأسیس می کند.
این روایتها لرزه بر پیکره حاکمان قبل از ولادت حضرت مهدی انداخت و اینها شب و روز نداشتند هر روز منتظر بودند بر این که حضرت مهدی (ارواحنا فداه) خواهد آمد بساط اینها را جمع خواهد کرد.
الان «عربستان» کنار بیت الله الحرام «برج البرامج» ساخته است شصت و چند طبقه غالباً می گویند به این علت ساخت اگر روزی حضرت مهدی (ارواحنا فداه) ظهور کرد چون اینها می دانند از کنار بیت الله الحرام ظهور می کند از آن بالا حضرت مهدی را ترور کنند تمام بشود.
اگر فرعون توانست حضرت موسی را با کشتن ده ها و صدها هزار کودک از بین ببرد اینها هم می توانند. چراغی را که ایزد بر فروزد * هر آن کس پُف کند ریشش بسوزد و هم ریشه اش بسوزد!
یا در سال 2003 که «آمریکا» آمد «عراق» را اشغال کرد اینها دنبال حضرت مهدی می گشتند قبلاً هم گفتم در روزنامه ها هم نوشتند روزنامه «کیهان، رسالت» و ... نوشتند یک آقا سیدی که خیلی نورانی بود او را دستگیر کردند گفتند تو همان مهدی هستی گفت نه پدر مهدی، امام حسن است مادرش نرجس خاتون است ولی پدرم فلان است و فلان جا درس خواندم و ...
می گفت مدتی این آقا را در زندان نگه داشتند بعد از او تعهد گرفتند اگر از محل اختفاء حضرت مهدی با خبر شدی به سربازان «آمریکا» باید خبر بدهی!
ببینید همه دنبال این هستند حضرت مهدی (ارواحنا فداه) را از بین ببرند از زمان «بنی امیه» و «بنی العباس» گرفته تا امروز «آمریکا» و دیگر کشورهایی که از ظهور حضرت مهدی وحشت دارند.
خدای عالم می خواهد حضرت مهدی (ارواحنا فداه) را حفظ کند آیا حفظ کند بنا است با قدرت غیر طبیعی (ماوراء طبیعی) حفظ کند یا طبیعی می خواهد حفظ کند؟
اگر شما می گویید حضرت مهدی در میان مردم زندگی می کرد خدا او را حفظ می کرد مگر خدا قادر نیست حفظ کند؟ از شما سوال می کنیم حضرت موسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام) در قرآن آمده است وقتی آن «قبطی» را کشت
(وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يسْعَى قَالَ يا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يأْتَمِرُونَ بِكَ لِيقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ)
(در اين هنگام) مردی با سرعت از دورترين نقطه شهر [= مرکز فرعونيان] آمد و گفت: ای موسی! اين جمعيت برای کشتن تو به مشورت نشسته اند؛ فورا از شهر خارج شو، که من از خير خواهان توام!
سوره قصص (28): آیه 20
دار و دسته فرعون دنبال توطئه ای هستند که تو را بکشند (فَاخْرُجْ) از این سرزمین برو خدای عالم نمی توانست حضرت موسی را نزدیک فرعون حفظ کند؟
چرا حضرت موسی از ملت و قوم «بنی اسرائیل» غایب شد و سالها در غیبت بود و هیچ کس هم خبر نداشت. همه می دانستند یک روزی خواهد آمد و «بنی اسرائیل» را از ظلم فرعونیان نجات خواهد داد.
جالب این که خداوند نمی توانست حضرت موسی را که به دنیا آمد در دامن مادرش حفظ کند به طوری که فرعونیان متوجه حضرت موسی نشوند. خطاب آمد که:
(إِذْ أَوْحَينَا إِلَى أُمِّكَ مَا يوحَى * أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيمِّ فَلْيلْقِهِ الْيمُّ بِالسَّاحِلِ)
آن زمان که به مادرت آنچه لازم بود الهام کرديم... که: او را در صندوقی بيفکن، و آن صندوق را به دريا بينداز، تا دريا آن را به ساحل افکند؛
سوره طه (20): آیات 38 و 39
حضرت موسی را در جعبه ای قرار بده و او را در رودخانه بیانداز. اینها حکمت الهی است و اینها را خدای عالم در قرآن آورده است دیگر کسی نیاید فضولی کند بگوید چرا حضرت مهدی را خدا با قدرت لایزالش حفظ نکرد؟
حضرت موسی را می توانست در دامن مادرش حفظ کند ولی می گوید نه، داخل جعبه بگذار و به دریا بیانداز آنجا برود و فرزندت را به تو بر می گردانیم چطور بر می گردانیم با معجزه؟ نه
(وَحَرَّمْنَا عَلَيهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ)
ما همه زنان شيرده را از پيش بر او حرام کرديم (تا تنها به آغوش مادر بازگردد)
سوره قصص (28): آیه 12
تمام زنان را آنجا بردند زن فرعون گفت این بچه خوبی است به عنوان بچه خودمان بزرگش کنیم هر چه به او شیر دادند قبول نکرد هر خانمی آمد خواست شیر بدهد قبول نکرد.
(وَحَرَّمْنَا عَلَيهِ الْمَرَاضِعَ) حرام کردیم تمام زنان شیر ده را تا این که خواهر حضرت موسی گفت: (هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيتٍ يكْفُلُونَهُ) خانواده ای را می شناسم خیلی متدین هستند قطعاً این بچه دامن آنها برود شیرش را می خورد.
سپاه فرعون هاج و واج ماندند فرعون و همسرش مضطر ماندند دنبال این هستند که این بچه کشته نشود خداوند با این مقدمات حضرت موسی را به دامنش بر گرداند.
حضرت مهدی (ارواحنا فداه) را خدا می توانست حفظ کند ولی خدای عالم به واسطه غیبت و ... یک سری مسائل دیگر می خواهد حضرت از گزند ناکسان حفظ کند.
مهم تر از همه قضیه رسول اکرم است. خیلی جالب است برای دوستان قول می دهم در رابطه با فلسفه و حکمت غیبت با توجه به سوالاتی که ضرورت دارد سه، چهار جلسه صحبت کنیم.
شما حساب کنید رسول اکرم را نمی توانست خدای عالم در «مکه» از شر کفار حفظ کند؟ دستور داد از خانه اش بیرون برود و در غار مخفی شود.
خدا می توانست پیغمبرش را که اشرف خلایق و انبیاء است حفظ کند ولی می خواهد به صورت طبیعی قضیه صورت بگیرد. پیغمبر داخل غار قرار گرفت بلافاصله خداوند به عکنبوت گفت حرکت کن سپاهیانت را بسیج کن در غار را باید با تورتان بپوشانید.
شما حساب کنید در عرض یکی دو ساعت عنکبوت بخواهد جایی را تور بکشد به این سادگی نیست سریع سپاهیانش را بسیج کرد و تار تنیدند.
از آن طرف کسانی که دنبال پیامبر بودند در غار آمدند دیدند تار عنکبوت ورودی غار تنیده شده معلوم است مدت زیادی کسی به این غار نرفته است.
خدای عالم چرا رسول اکرم را در خانه خودش حفظ نکرد از خانه اش بیرون کرد بالای کوه رفت در داخل غار قرار گرفت با این وضع رسول اکرم را حفظ کرد؟ جالب این که آقایان اهل سنت در تفاسیرشان دارند که پیغمبر از خانه اش فرار کرد!!
پیغمبری که خدای عالم به او قول داده است ما از تو حمایت می کنیم و حمایت تو به عهده ما است ولی به این شکل اتفاق افتاد.
خیلی عجیب است یک عبارتی دیدم «آلوسی» در تفسیرش، جلد 10، صفحه 97 یک مطلب زیبایی نقل می کند بعد از این که قضیه غار را مطرح می کند که رسول اکرم با رفتن به داخل غار جانش را حفظ کرد.
می گوید «امام احمد ابن حنبل» در قضیه فتنه قرآن که یکی می گفت قرآن مخلوق است یکی می گفت قرآن غیر مخلوق است، حکومت می خواست آقای «احمد ابن حنبل» را بکشد او مدتها رفت مخفی شد. ولکن نه در غار، در خانه یکی از دوستانش مخفی شد. همان طوری که پیغمبر برای حفظ جانش در غار مخفی شد «احمد ابن حنبل» به خانه ای رفت آنجا مخفی شد تا کشته نشود.
می گوید منِ حقیر «آلوسی» هم در زمان فتح «بغداد» احساس خطر کردم من هم به خانه یکی از دوستان رفتم آنجا مخفی شدم و از گزند سربازان «مغول» و ... در امان ماندم. من هم اگر رفتم مخفی شدم دلیلم مخفی شدن پیغمبر در غار بود.
آقای «آلوسی»، آقای «قفاری» آقای «کاتب» آقای فلان و آقای فلان چطور می شود حضرت رسول اکرم برای حفظ جانش به غار می رود «احمد ابن حنبل» به خاطر حفظ جانش مخفی بشود. «آلوسی» به خاطر حفظ جانش مخفی بشود ولی حضرت مهدی (ارواحنا فداه) از این سنت الهی نباید استفاده کند؟
به حضرت مهدی (ارواحنا فداه) می رسید شاخکهایتان تیز می شود این چه وضعی است؟ چرا خدا حفظش نکرد؟ چرا خدای عالم پیغمبر را حفظ نکرد؟ چرا خدای عالم «احمد ابن حنبل» را حفظ نکرد؟ چرا خدای عالم «آلوسی» را حفظ نکرد؟ و صدها قضایای دیگر.
در این زمینه حرف خیلی زیاد داریم علت، حکمت و فلسفه غیبت حضرت ولی عصر خیلی مطالب زیادی داریم ان شاءالله یک فرصتی بشود در بعضی از شبهایی که می آید تناسبی پیدا بشود با عزیزان بیننده مان در این زمینه گفتگویی داشته باشیم.
گرچه خیلی طول کشید ولی من با توجه به کثرت شبهات و سوال ها ناگزیر شدم طول بدهم امیدواریم که حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به عنوان یک ران ملخی به پیشگاه آن سلیمان عالم هستی از ما در اولین شب آغاز ولایت و امامتش بپذیرد.
مجری:
الهی آمین، ان شاءالله هدیه این لحظات را معرفت به آن حضرت قرار بدهد و ما بتوانیم جزء سربازان آن حضرت باشیم. تشکر می کنم حضرت استاد که خیلی شیرین و خیلی واضح بیان فرمودید.
به قول حضرت استاد این روایت آب پاکی را روی دست ما ریخت نیاز نیست این قدر بخواهیم جستجو کنیم چه شد و چه نشد خود این روایت دقیقاً به ما اشاره می کند و پاسخ را به روشنی به ما می دهد.
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) الحمدلله همچنان با برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» در شب آغاز ولایت و امامت حضرت آقا ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمتتان هستیم.
حضرت استاد در بین تمامی ادیان و مذاهب نداریم یک کسی، یک دین، یک مذهب و آیینی که قائل به مهدویت نباشد. می خواهیم در این زمینه به دیدگاه و اختلاف شیعه و اهل سنت در باب ولادت حضرت مهدی (اروحنا فداه) بپردازیم.
اعتراف 128 نفر از علمای اهل سنت به ولادت حضرت مهدی (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با مسئله ولادت یک اختلاف مبنایی با اهل سنت داریم. اولا که آنها معتقد هستند که مسئله حضرت مهدی قطعی است حتی می گویند:
«مَنْ أنْکَر خروج المهدی فَقَد کَفَرْ»
هر کس منکر خروج وجود مقدس حضرت مهدی شود کافر است!
لسان الميزان، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي، دار النشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت - 1406 - 1986، الطبعة: الثالثة، تحقيق: دائرة المعرف النظامية – الهند؛ ج 5، ص 130
در آن هیچ شک و شبهه ای نیست؛ یعنی همه آقایان این را بدون هیچ کم و کاستی در کتابهایشان آورده اند.
من فقط یک نمونه خدمت آقایان عرض کنم. «بن باز» مفتی اعظم سابق «عربستان» که سال 1420 از دنیا رفت. ایشان در رابطه با نزول حضرت عیسی می گوید اگر کسی منکر وجود مهدویت باشد این فرد کافر است.
«المهدي في آخر الزمان یملأ الارض قسطا بعد أن ملئت جورا»
حضرت مهدی در آخر الزمان زمین را پر از عدل می کند پس از آن که از جور پر شده باشد.
«کل هذا ثابت بالاحادیث الصحیحة المتواترة»
البته اگر «عقیل با عقل» باشد می گوید متواتر ضعیف هم داریم ولی ایشان برای این که بگوید این متواترمان صحیح است می گوید احادیث هم صحیح و هم متواتر است. یک بی عقلی نیاید بگوید ما حدیث متواتر ضعیف هم داریم!
«فانکارها کفر و ضلال»
مهدویت را کسی انکار کند هم کافر و هم گمراه است!
از بزرگان شان زیاد داریم «البانی» همین تعبیر را دارد «صفارینی» و ... همین تعبیر را در این قضیه مفصل دارند. ولی مشکلی که وجود دارد آقایان اهل سنت می گویند حضرت مهدی هنوز به دنیا نیامده است. شیعه معتقد است به دنیا آمده. این یک اختلافی است ولی در هیچ امر اختلافی این اندازه نداریم که در مسئله امر اختلافی آقایان طبق عقیده شیعه نظر بدهند.
مرحوم «فقیه ایمانی» (رضوان الله تعالی علیه) از علمای بزرگ «اصفهان» کتابی دارد بنام «الإصالةُ المهدویة فی الإسلام»، یک صد و دوازده نفر از علمای اهل سنت را ذکر کرده که اینها معتقد هستند حضرت مهدی به دنیا آمده است در سال 250- 255- 260 و...اختلاف دارند.
از دوستان ما دکتر «سید سامر عمیدی» رساله دکترایشان در «دانشگاه بین المللی لندن» بنده استاد داور بودم. ایشان با نمره بیست الحمدلله از عهده دفاع رساله شان بر آمد. ایشان کتابی دارد «دفاعٌ عن الکافی» کتاب برگزیده سال شد. ایشان از صد و بیست هشت نفر از علما و بزرگان اهل سنت نقل کرده معتقد هستند حضرت مهدی به دنیا آمده است.
ما هیچ موضوع اختلافی شیعه و سنی نداریم که علمای بزرگ اینها صد و بیست نفر یا صد و بیست و هشت نفر طبق نظر شیعه نظر داده باشند.
ولادت حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) شاید بگوییم تنها موضوع اختلافی شیعه و سنی است که صد و بیست هشت نفر یا صد و دوازده نفر طبق نظر شیعه در کتابهایشان آوردند از این بهتر و واضح تر؟ دنبال چه می گردیم؟ بحثی که اهل نسب و ... دارند کاری با آنها نداریم.
آقای «شعرانی» متوفای 976 از بزرگان شان نقل می کند:
«خروج المهدي وهو من أولاد الإمام حسن العسكري، ومولده عليه السلام ليلة النصف من شعبان سنة خمس وخمسين ومائتين، وهو باق إلي أن يجتمع بعيسي بن مريم عليه السلام، فيكون عمره إلي وقتنا هذا ـ وهو سنة ثمان وخمسين وتسعمائة ـ سبعمائة سنه وست سنين.»
الیواقیت و الجواهر في بیان عقائد الأکابر؛ الشعراني، ج2 ، ص127
مولد نیمه شعبان سال 255 او زنده و باقی است تا حضرت عیسی ابن مریم از آسمان بیاید و پشت سرش نماز بخواند. بعد می گوید عمر حضرت الان که من هستم سال 958 است 706 سال از عمر حضرت می گذرد از این بهتر و واضح تر؟
بعد می گوید از «شیخ حسن عراقی» که از بزرگان است ایشان برای من نقل کرد ایشان در «مسجد النبی» حضرت مهدی را دید و حضرت مهدی یک هفته در خانه اش مهمان بود مطالبی از او شنید و ... آقای «شعرانی» این را به عنوان قاطع نقل می کند. «شعرانی» کسی است که آقای «آلوسی سلفی» در کتاب «روح المعانی» متأثر به تمام معنا از آقای «شعرانی» است. یعنی نظریه «شعرانی» در رگ، پوست و استخوان آقای «آلوسی» عجین شده است همچنین آدمی است.
ایشان این قضیه را نقل می کند الان که سال 958 است حضرت 706 سالشان است این قضایا را ایشان نقل می کند. «فخر رازی» هم همین تعبیر را دارد.
«ذهبی» در «تاریخ اسلام» وقتی به حضرت مهدی (ارواحنا فداه) می رسد می گوید:
«وأما ابنه محمد بن الحسن الذي يدعوه الرافضة القائم الخلف الحجة، فولد سنة ثمان وخمسين وقيل: سنة ست وخمسين. عاش بعد أبيه سنتين ثم عدم»
تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج19، ص113
فرزند امام عسکری (سلام الله علیه)، محمد ابن الحسن که «رافضه» به او قائم، خلف و حجت می گویند در سال 258 یا 256 متولد شده است. بعد از پدرش دو سال هم بود دیگر معلوم نیست کجا رفت؟ این نهایت کم مهری آقای «ذهبی» است.
در کتاب «العبر في خبر من غبر»، جلد 1 در سال 255 می گوید در این سال محمد ابن الحسن العسکری به دنیا آمد «رافضه» او را مهدی منتظر می گویند و او پایان بخش خلفای دوازده گانه است.
از اینطور قضایا الی ماشاء الله از بزرگان اهل سنت داریم. «ابن خلکان» یک چهره بلند آوازه اهل سنت است صاحب کتاب «وفیات الأعیان»، جلد 2، صفحه 94 می گوید حضرت امام عسکری پدر حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است.
«کانت ولادته (رضي الله عنه) يوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس وخمسين ومائتين»
وفيات الأعيان و انباء أبناء الزمان؛ اسم المؤلف: أبو العباس شمس الدين أحمد بن محمد بن أبي بكر بن خلكان الوفاة: 681هـ، دار النشر: دار الثقافة - لبنان، تحقيق: احسان عباس، ج2، ص94
روز جمعه نیمه شعبان سال 255 عین همان عقیده ای که شیعه دارد. از این طور مسائل زیاد داریم قبلاً هم گفتیم «صفایی» همین تعبیر را دارد. «ابو الفداء» همین تعبیر را دارد. «ابن حجر عسقلانی» همین تعبیر را دارد. «ابن حجر هیثمی» و «ابن اثیر جذری» هم همین تعبیر را دارند «یافعی» در «مرائاة الجنان» و «ابن صباغ مالکی» دارد.
«ناصر الدین البانی» در «التعليقات الرضية على الروضة الندية» دارد. «خیر الدین زرکلی» این مطالب را آورده است. «عبد الحلیم جندی» از علمای بزرگ «الأزهر» این مطالب را آورده است. «قندوزی حنفی» و ... اخیر را آقایان شاید خیلی زیاد قبول نداشته باشند هم آورده است.
در هر صورت قضیه ولادت حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) از صد و بیست هشت تن از علمای اهل سنت نقل شده و از کتابشان تصویر گرفتیم و بارها اینها را در ایام نیمه شعبان برای بینندگان عزیز مطرح کردیم.
همین طور در منابع شیعه الی ماشاء الله روایات داریم مرحوم «کلینی» در «کافی»، مرحوم «شیخ صدوق» در «کمال الدین» و «شیخ طوسی» در «الغیبه» و «نعمانی» در «الغیبه» روایات متعددی در رابطه با ولادت حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) مطرح کردند.
مجری:
تشکر می کنم حضرت استاد بسیار خوب و قابل استفاده بود. عزیزانی که تماس گرفته اند الان سه نفر پشت خط هستند جناب آقای «منادی» از «قم» سلام علیکم بفرمایید
تماس بینندگان برنامه:
بیننده: (آقای منادی از قم- شیعه)
با سلام خدمت «آیت الله قزوینی» و مجری خوب برنامه، یک کتابی به نام «فروغ تابان ولایت» نوشته آقای «محمد محمدی اشتهاردی» است این سوال در آن پیدا نکردم امام عصر قبل از این که به غیبت بروند چند نفر را نایب گذاشتند؟ آیا نایبان اجازه نایب گذاشتن داشتند و وظیفه این نایبان چیست و چه بود؟
یک کتابی به نام «شهابی از دامان خورشید» خانم «حسنیه» جلوی «هارون الرشید عباسی» بحث می کند. یکی، دو تا از سوالاتش را برای یکی از اهل تسنن گفتم البته متأسفانه مقداری لحنم بد بود خیلی عصبانی شدند و اصلاً قبول نکردند یک موردش جبر گرایی اهل تسنن است یعنی مخالف حضرت علی است. ممنون می شوم سوال اولم را جواب بدهید ممنون و متشکرم.
مجری:
موفق باشید خیلی ممنون از تماس تان خدا نگهدار شما. آقا «امیر» از «گلستان» پشت خط هستند در خدمتتان هستیم بفرمایید
بیننده: (آقا امیر از گلستان – شیعه)
سلام بر استاد گرانمایه و مجری محترم خدا قوت، یک سوال از خدمت تان داشتم آیا درست است در «صحیح بخاری» آمده است حضرت علی (علیه السلام) شش ماه از بیعت با خلیفه اول جناب ابوبکر خودداری کرده است؟ یعنی چند دقیقه ای یا ساعتی هم حضرت وقت نداشتند نزد جناب ابوبکر بروند با او بیعت کنند؟ مگر در این شش ماه حضرت علی (علیه السلام) مسجد نمی رفت پشت سر خلیفه اول نماز بخواند با این که حضرت همسایه مسجد بود.
یک روز از فرصت استفاده می کردند و می رفتند با ابوبکر بیعت می کردند، یا حداقل در یکی از نمازهای جمعه با ابوبکر بیعت می کرد. بعضی می گویند حضرت مشغول جمع آوری قرآن بود این درست است؟
سوال دیگر این که مدتی است حضور استاد «یزدانی» و «شریفی» در برنامه ها کمرنگ شده است علت خاصی دارد؟ با سپاس فراوان از شما و عوامل خوب برنامه خدا نگهدار تان.
مجری:
خیلی ممنون موفق باشید خدا نگهدار شما، تماس بعدی جناب آقای «بهادری» از «کرج» بفرمایید
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت حضرت «آیت الله حسینی قزوینی» و جناب آقای «مرعشی» دو سید بزرگوار شب امامت و ولایت آقا صاحب الزمان (علیه السلام) را خدمت همه عزیزان تبریک و تهنیت دارم، همچنین به عزیزان اهل سنت هم تبریک می گویم.
در کتاب «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» از زبان رسول مکرم اسلام آورده اند که بعد از من، دوازده امام برای هدایت دین و اسلام می آیند که همه از «قریش» هستند و اسلام به واسطه دوازده نفر عزیز می شود. همه آنها از نظر ما شیعیان از قبیله «بنی هاشم» و دوازده امام ما هستند ولی متأسفانه دشمنان اهل بیت و عاملان روایات که در خدمت فرهنگ سقیفه بودند جور دیگری از این سخن پیامبر تعریف کردند یعنی دست بردند. اگر (نستجیر بالله) خلیفه زنا کار، لواط کار و ظالم باشد حتی دیوانه باشد می گویند اطاعت از او واجب است.
در کتاب «صحیح مسلم»، صفحه 831، روایت 4798 رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می فرماید پس از من خلفایی می آیند که هر کس با آنها بیعت نکند با مرگ جاهلی مرده است.
باز در «صحیح مسلم»، روایت 4785 آقا رسول خدا به «حذیفه» می فرماید پس از من کسانی بر شما حکومت می کنند که دلهای آنها، دلهای شیاطین است. بعد حذیفه به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می فرماید اگر آن زمان را درک کردیم باید از این خلفاء اطاعت کنیم؟ این یعنی تحریف روایت یعنی پیامبر از یک طرف روایت دوازده امام را می آورد بعد می گوید جانشینان واقعی من کسانی هستند حتی اگر لواط کار و دیوانه باشند شما باید از او اطاعت کنید!
آخر اینها فکر نمی کنند این روایتها در زمان خلافت «بنی امیه» ساخته و پرداخته شده است بتوانند بر ضد دوازده امام «بنی هاشم» ما بخواهند روایات جعلی درست کنند؟
در کتاب «مصنف ابن ابی شیبه» روایت 35964 آقای عمر ابن خطاب می گوید حتی اگر امیری تو را اذیت کند و حتی اگر زن تو را غصب کرد تو باید از او اطاعت کنی و نباید با او درگیر شوی.
سوال: عزیزان اهل سنت محترم دوست دارند در کشوری زندگی کنند که خلیفه آنها (نستجیر بالله) زنا کار و لواط کار باشد هزاران فساد کند؟ آیا واقعاً دوست دارند؟ یا این که در کشوری زندگی کنند که خلیفه او از هر گناه پاک باشد یعنی خلیفه آن واسطه بین خدا و مردم باشد مخالفین شیعه هم می گویند خلیفه اگر هر کاری هم بکند شما باید از او اطاعت کنید.
ولی نظر ما شیعیان چه است؟ می گوییم خلیفه را خدا باید انتخاب کند از هرگونه پلیدی و رجس باید دور باشد یعنی از هرگونه خطا مصون بماند واقعاً چه سوالی که این آقایان دوست دارند بپرسند مگر از پیغمبر روایت نداریم فرمودند که:
«مَنْ مَاتَ وَلم يعرف إِمَام زَمَانه مَاتَ ميتَة جَاهِلِيَّة»
هر کس بمیرد امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است!
الجواهر المضية في طبقات الحنفية؛ المؤلف: عبد القادر بن محمد بن نصر الله القرشي، أبو محمد، محيي الدين الحنفي (المتوفى: 775هـ)؛ الناشر: مير محمد كتب خانه – كراتشي؛ ج2، ص 457
الان امام زمان آقایان «وهابی» چه کسی است؟ این را به ما بگویید معرفی کنند امام زمان ما الان چه کسی است؟ این روایت صحیح است این را همه آنها قبول دارند ممنون می شوم اگر شما توضیح بدهید. ببخشید مصدع اوقات شدم یا علی مدد.
مجری:
سلامت باشید تشکر می کنیم جناب اقای «بهادری» عزیز از تماس تان. تماس بعدی آقای «فرزانه» از «کاشمر» است بفرمایید در خدمت تان هستیم
بیننده: (آقای فرزانه از کاشمر – شیعه)
سلام عرض می کنم خدمت استاد حاج آقای «قزوینی» و مجری محترم، خدمت شما حاج آقای «قزوینی» من از زمان شبکه «سلام» سالها پیش مشتری شما هستم «شبکه ولایت، شبکه ولی عصر» خدمات خیلی شایسته ای دارند کل نظام دین و ... ولی حرف من این است الان در این واویلای بی حجابی و لجبازی جوانهای ما با دین که قابل انکار نیست، از آقایان روحانی می شنویم یک آیت اللهی در قم بودند از دوستانشان چند نفر را برد گفت اینها خیلی دیندار هستند گفت برو بابا دنبال کارت برو آنی را بیاور که بی دین باشد من او را می خواهم اینها دین دارند.
یا پیغمبر که با آن زن آوازه خوان چه برخوردی داشت؟ شما در این شبکه ها چرا دنبال دختر بی حجاب ما نیستید؟ چرا دختر بی حجاب ما را در شبکه تان نمی آورید نمی خواهد دنیا را به هم بریزد یا شما اشاعه فساد کرده باشید مناظره با ایشان بگذارید ببینید جوانها می آیند بیننده «شبکه ولایت و شبکه ولی عصر» بشوند یا نه؟ باید شما با جوان بی حجاب ما، با دختر بی حجاب ما و جوان لجباز ما که به سمت مسیحیت می رود باید در این شبکه های دینی بیاورید با اینها مناظره کنید حرفش را بگوید اگر موی یک دختر در «شبکه ولایت» بیرون بود اشکال ندارد برای این که هدایت می شود و دست از لجبازیش بر می دارد. متأسفانه شما دیندارها را دارید دیندارتر می کنید.
یک بی دین ندیدیم که شما او را بیاورید با او مناظره کنید از او سوال کنید بگویید چرا با دینت، با شرافت دینیت و همه چیز لج کردی؟ بگذارید صحبت کند در هفته یکبار نه دو بار اینجا بنشیند تا جوانها هم بنشینند ببیند می خواهد این دختر بی حجاب در «شبکه ولی عصر» چه بگوید؟ حرف حسابش چیست؟ کارشناس شما جواب او را بدهد او را قانع کند تا خودش بر گردد یک عده جوان دیگر که می بینند بر گردند.
والا آقایان دیگر همه چیز را می دانند بنده هم چندین سال است نیمه آخوندی شدم پیشنهاد من این است دختر بی حجاب را بیاورید علت بی حجابیش را بگوید تا جوانهای دیگر بگویند بروید «شبکه ولی عصر» را نگاه کنید دارد یک دختر بی حجاب و یک جوان لجباز حرف می زند. به آقای «وهابی» شما می گویید بیایید اینجا مناظره کنیم او سر لجبازیش است.
مجری:
ان شاءالله این را مطرح خواهیم کرد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
لازم نیست اینها بیایند. اینها نمایندگانی دارند نمی آیند ما آماده هستیم آنهایی که در «شبکه ووآ، بی بی سی» و ... از بی حجابی دفاع می کنند اینجا بیایند حرفی نداریم. آقایانی که در فضای مجازی با شبکه های معاند و اسرائیلیها بحث بی حجابی را مطرح می کنند اینها نمایندگان این تفکر هستند اینجا بیایند حاضر هستیم با اینها چندین جلسه بنشینیم صحبت کنیم.
اینها اینجا نمی آیند چون می دانند اینجا بیایند حرفی برای زدن ندارند، بحث حجاب، بحث قرآن است، کاری نداریم به قولی جامعه چه می خواهد بکند چه می خواهد نکند؟ در حقیقت بی حجابی یک نوع دهن کجی به قرآن است. می گویند در زمان ائمه آیا با بی حجابها برخورد می کردند؟ شما ثابت کنید بی حجابی در زمان ائمه بوده بعد به ما بگویید ائمه با بی حجابی برخورد کردند یا نکردند؟
حضرت امیر کنار بیت الله الحرام می بیند مردی دارد چشم چرانی می کند سیلی به صورتش می زند صورتش سیاه می شود پیش خلیفه دوم می رود، خلیفه دوم قضیه را می پرسد گفت داشت چشم چرانی می کرد. عمر گفت عین الله دید ید الله کوبید.
اینها را شما چرا نمی بینید؟ آیا خواندنی نیست؟ به قول باباطاهر که می گوید: «لا تقنطوا خوانی عزیزم، مگر لا ویلتا نا خواندنی بید»
مجری:
بله این مختصراً پاسخ آقای «فرزانه» از «کاشمر» بود. آقای «منادی» از «قم» اصل سوال فارغ از اسم کتابهایی که آوردند این بود آیا نواب اجازه نائب قرار دادن فرد دیگری را هم داشتند یا نه؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نه، «عثمان ابن سعید عمری» سال 265 از دنیا رفت، یعنی پنج سال بعد از غیبت. بعد فرزندش «محمد بن عثمان» بود که سال 305 از دنیا رفت یعنی در حقیقت از 65 تا 305 نزدیک به چهل سال نایب حضرت مهدی (ارواحنا فداه) بود.
«حسین بن روح» از 305 تا 321 نایب بود. «علی ابن محمد ثمری» تقریباً دو، سه سال بیشتر نبود از 326 تا 329 دیگر سال 329 حضرت طبق توقیعی که دادند «علی ابن محمد ثمری» گفت بعد از این هر کس ادعای رؤیت به عنوان نایب کند کذاب است.
با توجه به این که در آن زمان یک سری افرادی هم بودند به دروغ ادعای بابیت می کردند. ادعای رابطه با حضرت مهدی می کردند. اموال مردم را می چاپیدند و ... ولذا بعد از او هیچ کدام از اینها آن چه که ما سراغ داریم نایبی به هیچ وجه معرفی نکردند وکیلی نگرفتند و اینها حق وکیل گرفتن هم نداشتند. بعد از او نوبت رسید به فقهاء:
«فَأَمَّا مَنْ كَان مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه»
تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج27، ص131
با توجه به آن نوبت می رسد به فقهایی که عادل و عالم هستند. «مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ» به تعبیر «امام» (رضوان الله تعالی علیه) اگر یک فقیهی یا ولی فقیهی گناه صغیره هم بکند از ولایت معذور است.
مصلحتش چیست ما نمی دانیم «هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّه»
مجری:
اشاره هم داشتند به مناظره «حسنیه» با «هارون الرشید» اشاره کردند به آن صحبتی که خودشان داشتند اگر نکته ای راجع به این است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ان شاءالله باشد برای فصل دیگری آیا واقعیت دارد یا مثل قضیه مناظره «دکتر رفیعی» حالت نمایشی دارد لازم شد بعداً عقیده خودم را عرض می کنم.
مجری:
آقا «امیر» از «گلستان» نسبت به این شبهه پرسیدند بعضاً مطرح می کنند حضرت آقا امیرالمؤمنین فرصت نداشتند در این شش ماه با ابوبکر بیعت کنند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
چطور بعد از شش ماه فرصت پیدا کردند در این شش ماه فرصت پیدا نکردند؟ حضرت یکی دو هفته قبل قرآن را نوشت مسجد آورد گفت این قرآنی است که طبق نزول نوشتم. خلیفه دوم گفت نیازی به قرآن شما نداریم حضرت رفت گفت دیگر این قرآن را نخواهید دید تا فرزندم حضرت مهدی بیاورد.
«عبد الرزاق صنعانی» در «مصنف»، می گوید شخصی به «شهاب الدین زهری» متوفای 110 گفت:
«فلم يبايعه علي ستة أشهر؟»
آیا علی شش ماه بعد از رحلت پیغمبر با ابوبکر بیعت نکرد؟
گفت:
«لا ولا أحد من بني هاشم»
حتی هیچ کدام از «بنی هاشم» هم بیعت نکردند!
المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1403، الطبعة: الثانية، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي، ج5، ص 472
اینها سناریویی درست کردند حضرت امیر خواست ابوبکر به خانه اش بیاید عمر را با خودش نیاورد و بعد بیعت و ... کاری به آنها نداریم ولی عقیده شیعه نظر «شیخ مفید» در «الفصول المختارة»، صفحه 56 است، ایشان می فرماید:
«و المحققون من أهل الإمامة يقولون لم يبايع ساعة قط»
الفصول المختارة من العيون و المحاسن؛ نویسنده: الشیخ المفید، محمد بن محمد بن نعمان، (متوفاي 413هـ)، محقق: السيد نور الدين جعفريان الاصبهاني، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت ص 56
محققین از شیعه معتقد هستند امیر المؤمنین یک ساعت هم بیعت نکرد نه با خلیفه اول، نه با خلیفه دوم و نه با خلیفه سوم و بنای جنگ و درگیری هم با آنها نداشت.
مجری:
تشکر می کنیم یک سوالی متنی هم داشتیم آقا «عبدالله» پرسیدند آیا امام زمان فقط دوشنبه ها و پنج شنبه ها اعمال ما را می بینند یا همواره می بینند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نه!
«السَّلَامُ عَلَيْكَ صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَعِ»
بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق: جمعی از محققان، ج99، ص93
حضرت در همه احوال ما را می بیند حتی ما خواب هم هستیم روح مان هر کجا می گردد به اذن حضرت است، علم حضرت به ما عین علم خدای عالم است. علم خدای عالم استقلالی است علم حضرت ولی عصر اعطائی خداوند است.
دوشنبه و پنج شنبه عقیده ام این است شاید این است دوشنبه و پنج شنبه مثل قضیه شب قدر می گویند شب نوزدهم، شب توبه است هر کس توبه کند یک سری گناهانش بخشیده می شود.
شب بیست و یکم همه خوبی و بدی ها تا سال آینده نوشته می شود. شب بیست و سوم به امضای حضرت می رسد.
شاید دوشنبه نظر این باشد فردی شنبه و یک شنبه گناه کرده است شاید بخشیده شده باشد. اگر گناهی انجام داده باید مؤدب بشود روز دوشنبه حضرت امضاء می کند و اگر کار خوبی کرده است باید ترفیع مقام داشته باشد امضاء می کند.
دوباره از دوشنبه تا پنج شنبه به این بنده مهلت می دهند بر این که گناه کرد استغفار کند و استدراک کند و پنج شنبه اگر به یک جایی نرسید دیگر آنجا:
(فَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يرَهُ * وَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يرَهُ)
پس هر کس هموزن ذره ای کار خير انجام دهد آن را می بيند! و هر کس هموزن ذره ای کار بد کرده آن را می بيند!
سوزه الزلزلة (99): آیات 7 و 8
می کند بنده عقیده ام این است وگرنه هم نسبت به نبی مکرم روایات متعدد داریم از امام رضا (سلام الله علیه) از امام صادق که علم ما به آسمان، زمین، گذشته و آینده مثل کف دست ما است خدای عالم این علم را به ما داده است.
مجری:
احسنتم، تشکر می کنیم از محضرتان استفاده کردیم، و همچنین تشکر می کنم از محضر همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی در شب آغاز ولایت و امامت حضرت آقا ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) همراه ما بودید.
ان شاءالله موفق و موید و پیروز باشید، ان شاءالله از یاران پا در رکاب حضرت آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار بگیریم تا دیدار آینده خدا نگهدار!