بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 99/06/02
موضوع: پاداش عزاداری برای اهلبیت، مجوز ترک واجبات و انجام محرّمات!؟
ویژه برنامه قتیل العبرات
فهرست مطالب این سخنرانی:
مروری بر مطالب جلسات گذشته در پاداش عزاداری امام حسین (سلام الله علیه)
آیا پاداش عزاداری برای اهلبیت، مجوز ترک واجبات و انجام محرّمات می شود!؟
روایتی دردناک و بسیار خیره کننده!
وقتی گناهانمان از حد گذشت، چه کنیم!؟
داستان پیوستن «حر بن یزید ریاحی» به سپاه امام حسین (سلام الله علیه)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت سپاس میگوئیم و خدا را شکر میکنیم که توفیقمان داد در این ایام محرم، اسممان و ناممان در لیست اقامه کنندگان عزا برای حسین ثبت شود.
باشد که این لحظات ما و این کارهای ما، مرضی خداوند تبارک و تعالی و حضرت ولیعصر(ارواحنا فداه) باشد و ذخیرهای باشد برای شب اول قبرمان و عالم برزخمان و قیامتمان.
مروری بر مطالب جلسات گذشته در پاداش عزاداری امام حسین (سلام الله علیه)
ما در جلسات گذشته در رابطه با پاداش عزاداری برای امام حسین (سلام الله علیه) مفصل صحبت کردیم و عرض کردیم روایات متعدد هست دال بر اینکه اگر کسی بر امام حسین گریه بکند، پاداشی جز بهشت ندارد.
یا اگر کسی را بگریاند ولو یک نفر را، یا خودش گریه کند یا حالت گریه به خود بگیرد، خدای عالم تمام گناههای او را خواهد بخشید؛ چه گناه صغیره باشد و چه گناه کبیره، چه کوچک باشد و چه بزرگ باشد.
عرض کردیم که آقا امام رضا (سلام الله علیه) فرمود:
«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً »
همین که اشک چشمانت از گونههایت جاری میشود خدا تمام گناهانت را میبخشد صغیره باشد، کبیره باشد، کوچک باشد، بزرگ باشد.
إقبال الأعمال( ط- القديمة)، ابن طاووس، على بن موسى، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، تهران – 1409ق؛ ج2، فصل فيما نذكره من عمل أول ليلة المحرم، ص 545
اینها روایاتی بود که ما در برنامه های گذشته، مفصل برای بینندگان عزیزمان عرض کردیم و شب گذشته هم گفتیم که گریه برای امام حسین؛
«یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ»
گناهان بزرگ را میریزد و از بین میبرد.
الأمالي( للصدوق)، ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: كتابچى، تهران – 1376ش؛ ص 128، ح 2
و نیز بیان کردیم که طبق روایات، اگر یک قطره از اشک چشم عزادار حسین در جهنم بیافتد، آتش جهنم خاموش میشود و عرض کردیم اینها چیزی نیست که فقط در منابع شیعه باشد؛ بلکه در «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم»، «سنن ابن ماجه»، «سنن ترمذی»، و نیز «مستدرک الصحیحین» وارد شده است.
در منابع معتبر اهل سنت نقل شده است که اگر کسی فلان ذکر را بگوید خدای عالم تمام گناهانش را ولو به اندازه کف دریاها باشد، به اندازه برگ درختان باشد، به اندازه ریگ بیابانها باشد، به اندازه عدد ایام دنیا باشد، خدای عالم او را خواهد بخشید.
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قال: من قال سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ في يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ حُطَّتْ خَطَايَاهُ وَإِنْ كانت مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ»
اگر کسی در یک روز صد مرتبه «سبحان الله و بحمده» بگوید خدا تمام گناهان او را می بخشد ولو به اندازه کف دریاها باشد.
الجامع الصحيح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، دار النشر: دار ابن كثير, اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا؛ ج 5، ص 2352، بَاب فَضْلِ التَّسْبِيحِ، ح 6042
یعنی اگر کسی بخواهد در این طور قضایا تشکیک بکند، نشان می دهد که خدا را نشناخته و از رحمت خدای عالم بی خبر است.
همان تعبیر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در وصف خدای عالم که میفرماید:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ»
تا آنجایی که میگوید:
« الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ »
نهج البلاغة (للصبحي صالح)، شريف الرضى، محمد بن حسين، محقق / مصحح: فيض الإسلام، ناشر: هجرت - قم، 1414ق؛ ص: 39، خطبه 1 و من خطبة له ع يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الأرض
فرمود: صفت تو فراتر از عقل های ما است و صفات تو نه قابل سنجش است، نه مدتی دارد، نه عددی دارد. خدای عالم این است.
یکی از بهترین راههای شناخت خدا این است که ما به این مرحله برسیم که بدانیم به ذات حق، احدی دسترسی ندارد؛
(هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُو)
او خدايى است كه معبودى جز او نيست.
سوره حشر (59): آیه 22
«يَا مَنْ يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ إِلَّا هُوَ يَا مَنْ لَا يَعْلَمُ مَا هُوَ إِلَّا هُوَ يَا مَنْ لَا يَعْلَمُ مَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُو»
إقبال الأعمال( ط- القديمة)، ابن طاووس، على بن موسى، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، تهران – 1409ق؛ ج1، ص 343
شناخت ما از خداوند، با صفت او هست و صفات او هم طوری است که هیچ حدی، حدودی، وقتی، عددی ندارد؛ رحمت حق عددی ندارد، رحمت حق محدودیتی ندارد، کرم خدای عالم حد و حدودی ندارد.
گناهانمان هر چه بیشتر باشد در برابر عفو و کرم الهی اصلاً قابل مقایسه نیست. مثل اینکه ما بخواهیم یک قطره را در برابر اقیانوسها مقایسه کنیم؛ این قابل قیاس نیست.
آیا پاداش عزاداری برای اهلبیت (علیهم السلام) مجوز ترک واجبات و انجام محرّمات می شود!؟
ما مفصل در این زمینه صحبت کردیم و قول دادیم که امشب در رابطه با این صحبت کنیم که آیا با گریه بر امام حسین (سلام الله علیه) و با عزاداری برای اهلبیت، انسان میتواند واجبات الهی را ترک یا خدای نکرده محرمات الهی را انجام بدهد!؟
یعنی می توانیم بگوئیم که ماه محرمی میآید، انسان یک اشکی بریزد و دیگر مهم نباشد که هر کاری بخواهد انجام بدهد!؟
در اینجا من میخواهم از عزیزان تقاضا کنم به روایاتی که امشب خدمتتان قرائت می کنم خوب دقت کنید. اگر دوستان اتاق فرمان، مانیتور من را به آنتن بدهند ممنون می شوم.
امام باقر( سلام الله علیه) به «جابر بن یزید جوفی» میفرماید:
«يَا جَابِرُ أَ يَكْتَفِي مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت»
آیا فقط شیعه بودن همین است که محبت ما اهلبیت را داشته باشد؟
«فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ»
به خدا سوگند شیعیان ما نیستند مگر آنهایی که تقوا داشته باشند و خدا را اطاعت کنند.
تا آنجایی که حضرت فرمود:
«مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ»
هر کس مطیع اوامر الهی باشد، آن دوست ماست
«وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ»
آن کسانی که شبانه روز کارشان گناه معصیت است آنها دشمن ما هستند.
«وَ مَا تُنَالُ وَلَايَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ»
اصلاً به ولایت ما، جز با عمل و ورع نمیشود رسید.
الکافی (ط- الإسلامية)، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ناشر: دارالكتب الإسلامية، تهران – 1407ق؛ ج 2، ص 74، ح 3
ببینید اینطوری نیست که من نه نماز بخوانم، نه روزه بگیرم، نه زکات بدهم، نه وجوهات شرعی را پرداخت کنم؛ و از طرفی غیبت کنم، دروغ بگویم، خدای نکرده شراب بخورم، و بعد بگویم بله حالا محرّم است من گریهای برای امام حسین میکنم، دیگر تمام میشود میرود! نه، اینطوریها نیست!
یعنی اگر کسی نسبت به واجبات الهی و محرمات الهی، واقعاً اینطور جری باشد و در طول سال دو رکعت نماز هم نخواند و روزه هم نگیرد، با این که میداند نماز واجب است، روزه هم واجب است و از اومر الهی است، ولی خاطر جمع باشد که بله ماه محرم آمد ما میآییم یک گریهای میکنیم و تمام میشود میرود، این صد در صد خلاف مشی و دستور ائمه اهلبیت (علیهم السلام) است.
روایتی دردناک و بسیار خیره کننده!
در کافی شریف هست که امام صادق (سلام الله علیه) به «مسمع بن عبدالملک» می گوید که پیغمبر فرمود:
«إِنَّ الْعَبْدَ لَيُحْبَسُ عَلَى ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ مِائَةَ عَامٍ»
چه بسا یک انسان بخاطر یک گناهش صد سال در جهنم زندانی شود.
«وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى أَزْوَاجِهِ فِي الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمْنَ»
این بدبخت بیچاره در جهنم در دل آتش میسوزد و نگاه میکند زن و بچهاش در بهشت در میان نعمتهای الهی از نعمتها برخوردارند.
الکافی (ط- الإسلامية)، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ناشر: دارالكتب الإسلامية، تهران – 1407ق؛ ج 2، ص 272، ح 19
این خیلی درد است. این روایت را وقتی من میخوانم، واقعاً بدنم میلرزد و موهای بدنم سیخ میشود که خدای نکرده یک انسان به خاطر یک گناه، صد سال در آتش جهنم بسوزد و بعد ببیند برادرش، خواهرش، همسر و بچههایش در بهشت از نعمتهای الهی برخوردار هستند.
سوختن آتش یک طرف، و اینکه انسان میبیند زن و بچهاش یا بستگانش در بهشت، در نعمت هستند، این دردش شاید از سوختن در آتش جهنم هم دردناکتر باشد.
در روایت دیگر از «سعید بن جبیر» از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) هست که فرمود: فردای قیامت، افرادی را میآورند و پروندهاش را به دستش میدهند، او میبیند از حسناتش خبری نیست! میگوید: خدایا اینهمه نماز خواندم، اینهمه روزه گرفتم، اینهمه عزاداری کردم، ظاهراً ملائکه اشتباه کردهاند!!
«إلَهي لَيْسَ هَذَا كِتَابِي فَإِنِّي لَا أَرَى فِيهَا طَاعَتِي »
پروردگارا! این پرونده من نیست. من در این نامه، عبادات خود را نمی بینم.
بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت – 1403؛ ج 72، ص 259، ذیل حدیث 53
خطاب میآید نه، این پرونده تو است. ولی چون تو در کنار اینکه نماز میخواندی، عبادت میکردی، عزاداری میکردی، غیبت هم میکردی؛ بخاطر اینکه غیبت دیگران را کردی، بخاطر این غیبت، اعمال خوب تو را برداشتیم و در پرونده آن صاحب غیبت گذاشتیم!!
دوستداران امام حسین! چقدر درد آور است که انسان بیاید با این زحمت نماز بخواند و روزه بگیرد، عزاداری کند، عبادت کند؛ در کنارش هم یک غیبتی بکند و بخاطر این غیبت، به خاطر خوردن مال حرام، استفاده از رانتهایی که حق میلیونها انسان در او هست، اعمال خوب او را بردارند و در پرونده دیگران قرار بدهند.
دوستان! خدا میداند خیلی درد است. حالا شاید شنیدن و خواندن این روایت، برای ما ساده باشد ولی تصورش خیلی سخت است که احساس کنیم الان پرونده ما را دادهاند دست ما، شصد سال، هفتاد سال نماز خواندیم و روزه گرفتیم، همه این عبادات، با چند تا غیبت کردن از دست ما رفته باشد!!
ما در این زمینه روایات زیادی داریم. من نمیخواهم خیلی زیاد در این زمینه عزیزان را معطل کنم. فقط جمله ای از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عرض کنم که خطاب به شیعه فرمود:
« يَا مَعْشَرَ شِيعَتِنَا اتَّقُوا اللَّهَ وَ احْذَرُوا أَنْ تَكُونُوا لِتِلْكَ النَّارِ حَطَباً»
تقوا پیشه کنید و بترسید از اینکه شما هیزم آتش جهنم باشید. هم خودتان بسوزید و هم دیگران به آتش شما بسوزند.
بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت – 1403؛ ج 72، ص 316، ح 39
روایت دیگر در این زمینه، خیلی روایت زیبای است. یک مردی به همسرش گفت برو خدمت حضرت زهرا از او سؤال کن آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟ این زن آمد خدمت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حضرت فرمود:
«إنْ كُنتَ تَعمَلُ بِما أمَرناكَ و تَنتَهي عَمّا زَجَرناكَ عَنهُ فَأنتَ مِن شيعَتِنا و إلاّ فَلا»
اگر به دستورات ما عمل کرده باشید شما از شیعیان ما هستید و اگر عمل نکرده باشید نه.
زن برگشت و جواب حضرت را به همسرش گفت. او خیلی ناراحت شد گفت: برو بگو زهرا جان:
«وَ مَنْ يَنْفَكُّ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْخَطَايَا»
چه کسی است که از گناه و خطایا دور باشد؟
پس ما در آتش جهم برای همیشه هستیم و هیچ کدام از شیعیان شما روی بهشت را نمیبیند و همه میروند جهنم. چون هیچ شیعهای نیست که گناه نکرده باشد و معصیت نکرده باشد.
این زن برگشت خدمت حضرت زهرا و پیام همسرش را به حضرت زهرا رساند. بعد حضرت فرمود که:
«قُولِي لَهُ: لَيْسَ هَكَذَا شِيعَتَنَا مِنْ خِيَارِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ كُلُّ مُحِبِّينَا وَ مُوَالِي أَوْلِيَائِنَا وَ مُعَادِي أَعْدَائِنَا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا»
به او بگو: اینطوری نیست. شیعیان ما از بهترین اهل بهشتاند. تمام محبین ما و موالیان ما، آنهایی که دوستان ما را دوست و دشمنان ما را دشمن میدارند، اینها همگی در بهشت هستند.
ولی خدای عالم بخاطر گناهانی که شیعیان ما میکنند، اینها را گرفتار بلاها و مصیبتها میکند. در دنیا، در قبر، و نیز در عرصات قیامت، به انواع بلاها گرفتار میکند تا گناهانشان بخشیده شود و شایستگی رفتن به بهشت را داشته باشند.
«بَعْدَ مَا يُطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلَايَا وَ الرَّزَايَا أَوْ فِي عَرَصَاتِ الْقِيَامَةِ بِأَنْوَاعِ شَدَائِدِهَا أَوْ فِي الطَّبَقِ الْأَعْلَى مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا إِلَى أَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنَا مِنْهَا وَ نَنْقُلَهُمْ إِلَى حَضْرَتِنَا»
بعد از اینکه با بلایا و گرفتاریها، از گناهان پاک شدند، ما میرویم اینها را شفاعت میکنیم و از آتش جهنم بیرون میآوریم و به نزد خودمان در بهشت میبریم.
بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت – 1403؛ ج 65، ص 155، ح 11
و باز روایت داریم که روای آمد خدمت امام صادق (سلام الله علیه) و گفت: یابن رسول الله شما میگویید همه شیعهها در بهشت هستند، فرمود: بله؛ «لا شك ولا ريب»!
کسی که شیعه علی باشد، معتقد به ولایت علی و ولایت ائمه (علیهم و السلام) باشد یقیناً برای همیشه در جهنم نمیماند. و گناهانی که کرده است از باب:
(فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ)
پس هر كس به اندازه سنگينى ذرهاى كار خير انجام داده آن را مىبيند. و هر كس به اندازه ذرهاى كار بد كرده آن را مىبيند.
سوره زلزله (99): آیه 7 و 8
عذاب گناهان خود را می بیند و پاک می شود. آنجا میزان میآورند و گناهان را در یک کفه میزان میگذارند و در یک کفه میزان، حسنات او را میگذارند؛ اگر چنانچه حسنات بیشتر شد میرود بهشت؛ و اگر سیئات بیشتر شد، میرود جهنم!
ولی در جهنم به قدری میماند که گناه کرده است. اینطوری نیست که شیعه علی و کسی که با ولایت علی از دنیا رفته است، در جهنم مخلد باشد.
قطعاً یکی از دعاهای مهم مان باید این باشد که از خدا بخواهیم ما را عاقبت بخیرمان کند. این خیلی مهم است.
در روایت داریم افرادی هستند که اعمال خیر انجام میدهند، کارهای خوب انجام میدهند ولی عاقبت شان به شر میشود، موقع جان دادن توفیق شهادتین را پیدا نمیکنند و کافر از دنیا میروند. اگر 124 هزار پیغمبر هم شفاعت کنند: «لاتَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ»
ولی اگر موقع جان دادن، با شهادت به وحدانیت حق، و شهادت به رسالت نبی مکرم، و شهادت به ولایت علی و اولاد علی از دنیا رفتیم، یقین بدانیم که عاقبت کار ما بهشت است و در آن هیچ شک و شبههای نیست.
در هر صورت، راوی به امام صادق (سلام الله علیه) گفت: یابن رسول الله شما میگویید همه شیعیان به بهشت می روند؟ فرمود: بله.
گفت: آخر اینها گناه میکنند، فرمود: خدای عالم اینها را در دنیا گرفتار شان میکند اذیتی، آزاری به آنها میرسد؛ گفت: اگر گناهشان به قدری زیاد بود و با این مصیبتها پاک نشد چه؟
فرمود: خدای عالم موقع جان کندن، اینها را یک مقداری گوش مالی میدهد. گفت: اگر با آن هم نشد چه؟ فرمود: در عالم برزخ، خداوند یک مقدار گرفتارشان میکند تا گناهانشان بخشیده شود.
گفت: اگر آن هم نشد؟ فرمود: در قیامت و در عرصات قیامت، خدای عالم سخت می گیرد. گفت اگر با آن هم نشد؟ حضرت فرمود: ما شفاعت میکنیم.
و لذا من از همه عزیزان و بزرگوارانی که در این عزاداری سید الشهداء شرکت میکنند تقاضای عاجزانه دارم، کاری نکنند که فردای قیامت، گناهانشان موجب گرفتاری آنها بشود و با شرمندگی لیاقت شفاعت ائمه را پیدا کنند. حضرت فرمودند:
«شَفَاعَتُنَا لِأَهْلِ الْكَبَائِرِ مِنْ شِيعَتِنَا وَ أَمَّا التَّائِبُونَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيل»
شفاعت ما برای آن دسته از شیعیان ما هست که گناهان کبیره کردهاند ولی آنهایی که توبه کردهاند که کاری به ما ندارند.
من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 ق؛ ج 3، ص 574، ح 4964
ولی اگر ما رابطه خودمان را با اهلبیت خوب کردیم، اگر گناهی هم از ما سر زد تلاش کنیم جبران کنیم، نمازی از ما قضا شد، قضایش را به جا بیاوریم، اگر روزهای از ما قضا شد تلاش کنیم روزه مان را به جا آوریم، اگر حق الناسی گردن ما بود، بتوانیم تا آن اندازه که میشود انجام دهیم و تلاش کنیم نسبت به تقصیرها و قصوراتمان جبران کنیم.
وقتی گناهانمان از حد گذشت، چه کنیم!؟
حالا بعضی وقت تقصیرات به قدری زیاد هست که قابل جبران نیست. در آنجا دیگر باید یک رابطهای ویژه با اهلبیت داشته باشیم. من همیشه به دوستان میگویم تلاش کنیم با یکی از ائمه اهلبیت (علیهم السلام) رابطه دوستی و عشق برقرار کنیم.
حالا یک کسی عشق به امیرالمؤمنین دارد، وقتی اسم علی میآید اشکش جاری است؛ یکی میخواهد با حضرت زهرا عشق کند، نام حضرت زهرا میآید بدنش میلرزد، یکی هم با امام مجتبی (سلام الله علیه) مأنوس است.
یکی هست میگوید نه، من با علی اصغر حسین میخواهم رابطه داشته باشم. اسم علی اصغر میآید قطرات اشکش جاری است؛ یکی هم با دختر سه ساله امام حسین مأنوس است.
در هر صورت، من توصیه میکنم ببینید این دلتان کجا میرود؟ این دل، هوای چه کسی را دارد؟ تا این دل نخواهد، انسان نمیتواند پرواز کند. نمیتواند رابطه برقرار کند. فلذا من این روایت را هم میخوانم بعد یک نکتهای هم در رابطه با امشب که مربوط به «حر بن یزید ریاحی» است عرض می کنم.
«حر بن یزید ریاحی» گناه بزرگی انجام داد ولی جبران کرد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: فردای قیامت حساب شیعیان به عهده ما هست:
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وُلِّينَا حِسَابَ شِيعَتِنَا فَمَنْ كَانَتْ مَظْلِمَتُهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَكَمْنَا فِيهَا فَأَجَابَنَا»
فرمود: اگر گناهش بین خود و بین خدا بود، مثلاً نمازی نخوانده، روزهای نگرفته و تلاش هم کرده که اینها را جبران کند و عنادی نداشته است، ما درباره آنها حکم می کنیم و حکم ما هم مقبول واقع می شود. ولی یکی هست نماز نخوانده، اصلاً عناد دارد و نمی خواهد قضایش را هم به جا بیاورد؛ آن اصلاً حسابش جدا است.
جمله جالب روایت اینجا است که فرمود:
«وَ مَنْ كَانَتْ مَظْلِمَتُهُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ اسْتَوْهَبْنَاهَا فَوُهِبَتْ لَنَا»
عيون أخبار الرضا عليه السلام، ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى، ناشر: نشر جهان، تهران – 1378ق؛ ج2، ص 57، ح 213
فرمود: اگر چنانچه حق الناسی هم در گردنشان است، ما میرویم از آن افرادی که از شیعیانمان دلخور هستند و حقی به گردن شیعهها دارند، از آنها خواهش میکنیم تا شیعیان ما را ببخشند و آنها هم بخاطر ما میبخشند.
ببینید اگر ما رابطه را برقرار کردیم و ارتباط مان را محکم کردیم، آنجا اهلبیت (علیهم السلام) حتی نسبت به حق الناس هم، به ما کرم میکنند. در زیارت «جامعه کبیره» می خوانیم:
«وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم»
سجیه شما و وصف همه شما کرم است و عادت شما احسان است.
من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 ق؛ ج 2، ص 616، ح 3213، باب زِيَارَةٌ جَامِعَةٌ لِجَمِيعِ الْأَئِمَّة
و لذا ما باید تلاش کنیم رابطه مان را با اهلبیت برقرار کنیم و اگر گناهی و تقصیری از ما سر زد، «حر بن یزید ریاحی» وار، جبران کنیم.
داستان پیوستن «حر بن یزید ریاحی» به سپاه امام حسین (سلام الله علیه)
داستان «حر بن یزید» را مفصل شنیدهاید؛ من دیگر چون فرصتی هم نیست و یکی دو دقیقه بیشتر وقت ندارم، کوتاه عرض می کنم که «حر» آمد در منزل «ذی حُسم» جلوی امام حسین را گرفت و نگذاشت امام حسین نه به مدینه برود، نه به مکه برود، نه به جای دیگر برود.
او دوشادوش امام حسین حرکت کرد تا آنجایی که آمد در سرزمین کربلا و دیگر نگذاشت سید الشهداء، نه برگردد، نه جلو برود، نه به مدینه و نه جای دیگر برود. لذا حضرت فرمود: در همین کربلا خیمهها را بزنید.
شما حساب کنید در برابر امام معصوم ایستاد، قلب بچههای پیغمبر را ترساند و لرزاند؛ این کم گناهی نیست خیلی گناه بزرگی است؛ ولی در برابر کرم خدا؛ کرم اهلبیت؛ اینها چیزی نیست. ولی وقتی «حر بن یزید ریاحی» در بحبوحه آغاز جنگ، ناله حسین را شنید که فرمود:
«أَمَا مِنْ مُغِيثٍ يُغِيثُنَا لِوَجْهِ اللَّهِ أَمَا مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه»
آیا فریاد رسی هست به فریاد ما برسد؟ آیا کسی هست شر این قوم را از حرم رسول الله باز دارد؟
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد، ناشر: جهان، تهران، 1348 ش؛ ص 102
میگوید: وقتی این صدای حسین به گوش «حر» رسید، بدنش لرزید، اشک از چشمانش جاری شد، خود را بین جهنم و بهشت دید و به بهانه آب دادن از سپاه عمر سعد جدا شد به طرف خیمههای امام حسین آمد، سرش پایین، سپرش را به سر گرفته، دست بر سر نهاده، صدا میزد:
«اللَّهُمَّ إِلَيْكَ أَنَبْتُ فَتُبْ عَلَيَّ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِيَائِكَ وَ أَوْلَادِ بِنْتِ نَبِيِّك»
خدا گناه من خیلی بزرگ است قلب اولیاء تو را به درد آوردم، قلبهای بچههای پیغمبر را به درد آوردم و ترساندم.
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد، ناشر: جهان، تهران، 1348 ش؛ ص 103
وقتی امام حسین چشمش به حر افتاد فرمود: از اسب پیاده شو؛ توبهات قبول است. اولین خواهشی که حر از امام حسین کرد این بود که گفت: یابن رسول الله! من اولین کسی بودم که در این بیابان در حق شما جفا کردم. من مانع حرکت شما شدم. من می خواهم به من منت بگذاری، اولین کسی باشم که در رکاب تو به شهادت برسم.
داستانش مفصل است با «زهیر بن قین» دوتایی رفتند با هم دیگر جنگیدند و بیش از چهل و چند نفر از سپاهیان «عمر بن سعد» را به درک واصل کردند تا اینکه سپاهیان، یک دسته حمله کردند و «حر بن یزید ریاحی» را گرفتار نمودند.
وقتی حر از اسب افتاد، امام حسین فرمود بروید بدن «حر بن یزید ریاحی» را به طرف خیمهها بیاورید. وقتی امام حسین (سلام الله علیه ) بالای سر «حر بن یزید ریاحی» قرار گرفت، هنوز رمقی در بدنش بود. این جمله امام حسین بالاترین مدال افتخار حر است که فرمود:
« بَخْ بَخْ يَا حُرُّ أَنْتَ حُرٌّ كَمَا سُمِّيتَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»
تبریک به تو ای حر! تو آزاد هستی در دنیا و آخرت
الأمالي( للصدوق)، ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: كتابچى، تهران – 1376ش؛ ص 160
یا به نقلی فرمود:
« أَنْتَ الْحُرُّ كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّك»
همانطوری که مادرت تو را حر نام نهاده است تو واقعاً حر هستی
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى- فهرى زنجانى، احمد، ناشر: جهان، تهران، 1348 ش؛ ص 104
عزیزان! اگر خواستیم توبه کنیم، حر وار توبه کنیم تا حضرت ولیعصر هم، امام حسین وار با آغوش بازش از ما بپذیرد.
خدایا قسمت میدهیم به آبروی سید الشهداء و یارانش، به ویژه اولین شهید «حر بن یزید ریاحی» فرج مولای ما حضرت ولیعصر را نزدیک بگردان. همه ما را از یاران خاصش قرار بده، توفیق شهادت در رکابش به همه ما کرم نما، دعاهای ما به اجابت و حوائج ما برآورده نما.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته