بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 99/04/08
موضوع: چه ضرورتی در تحقیق از مذهب و اعتقادات وجود دارد؟
(برنامه حبل المتین 08/04/ 1399)
فهرست مطالب این سخنرانی:
چه ضرورتی در تحقیق از مذهب و اعتقادات وجود دارد؟
بررسی حدیث افتراقِ امت اسلام به هفتاد و سه فرقه؛ در منابع اهل سنت!
آیا کثرت و قِلّت پیروان، می تواند ملاک حقانیت یا بطلان مذهب باشد!؟
تبلیغ «اسلام رحمانی»، یک اتفاق بسیار خطرناک!
چرا شیعه برای حقانیت خود به کتب اهل سنت استناد می کند؟
بررسی حدیث افتراقِ امت اسلام به هفتاد و سه فرقه؛ در منابع شیعه!
آیا ائمه (علیهم السلام) مردم را به تشیع دعوت می کردند؟
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر و معین والصلاة والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین ابا القاسم محمد (صلی الله علیه واله وسلم) وعلی اله الطیبین الطاهرین وسیما بقیة الله في الارضین مولانا صاحب العصر والزمان.
خدمت یکایک شما عزیزان بیننده عرض سلام و ادب و احترام داریم، از شبکه «حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» مهمان منازل شما میشویم، مهمان نگاههای قشنگ تان و دلهای گرمتان ان شاء الله بتوانیم در خدمتتان باشیم و از محضر اساتید محترم بهرمند بشویم.
در این برنامه كه عنوانش «حبل المتین» است - همانگونه كه مستحضر هستید - ان شاء الله از مهمان گرانقدرمان حضرت «آیتالله دکتر حسینی قزوینی» بهرمند خواهیم شد. من به نمایندگی از شما عزیزان و همراهان گرامی خدمت ایشان عرض سلام و ادب میکنم سلام علیکم ورحمة الله خیلی خوش آمدید.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
سلام الله علیکم ورحمة الله وبرکاته. بنده هم خدمت همه عزیزانی که این برنامه و تكرار برنامه و کلیپها را میبینند، خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روز افزون را برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.
مجری:
در دهه شریفه کرامت هستیم؛ دههای که از ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) تا ولادت حضرت آقا امام رضا (علیه السلام) است؛ خدمت شما و همچنین همراهان عزیز عرض تبریک و خوش باش داریم، ان شاء الله این روزها برای شما و همه بینندگان مبارك و میمون باشد.
حاج آقای «قزوینی»! استاد گرانقدر! فکر میکنم این دومین برنامه است که با عنوان «حبل المتین» از «شبکه حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» در خدمت شما هستیم.
چه ضرورتی در تحقیق از مذهب و اعتقادات وجود دارد؟
یک بحثی است، بحث ضرورت اینکه ما در مورد عقائدمان باید تحقیق کنیم؛ این ضرورت از کجا است؟ اگر میشود در این خصوص توضیح بدهید.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین وهو خیر ناصر ومعین الحمدلله والصلاة علی محمد رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ
خدا را بر تمام نعمتهایش بویژه نعمت ولایت سپاس میگوییم. دهه کرامت را که از ولادت کریمه اهلبیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تا ولادت مولا و سرورمان و صاحب نعمتمان آقا امام رضا (سلام الله علیه) ادامه دارد به همه علاقمندان عصمت و طهارت بویژه شیعیان تبریک و تهنیت میگویم.
در رابطه با قضیه بحث و بررسی از مباحث اعتقادی و دینی و مذهبی، اولاً در قرآن دارد که:
(فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)
پس بندگان مرا بشارت ده! همان کساني که سخنان را ميشنوند و از نيکوترين آنها پيروي ميکنند.
سوره زمر (39): آیات 17 و 18
می فرماید: بشارت بده به آنهایی که اقوال مختلف را میشنوند و بهترینش را انتخاب میکنند. شاید این برای بعضی از عزیزان یک مقداری عبارت، عبارت نامفهومی باشد که اقوال مختلف را میشنوند و بهترینش را انتخاب میکنند، چه میخواهد بگوید؟
یعنی ما چه کار کنیم، آیا منظور این است كه در میان مردم برویم ببینیم مردم چه مطالب دارند و چه حرفهایی میزنند، از میان آنها خوبهایش را انتخاب کنیم؟ یا چیز دیگری است.
در این زمینه بزرگان، چه از مفسرین شیعه و چه از مفسرین اهلسنت، عمدتاً حرفهای زیادی دارند که ما فقط بخواهیم ذیل این آیه بحث کنیم خودش یک جلسه مستقلی میخواهد.
ولی «فخر رازی» و دیگران حتی «ابن تیمیه» میگوید ما در عقائدمان باید تحقیق کنیم. اعتقاداتمان باید استدلالی باشد، توحیدمان استدلالی باشد. اعتقاد به نبوت، اعتقاد به معاد، اعتقاد به امامت، همه چیز باید استدلالی باشد و به صورت تقلیدی نباشد؛ چرا که تقلید از آباء، یکی از چیزهایی است که قرآن از آن مذمت کرده است؛ این یک نکته.
نکته دیگر این است كه ما الان می بینیم در فضای مجازی و در رسانهها هر کسی که میآید خودش را حق میداند و حق مطلق هم میداند.
چند روز قبل در یکی از گروههایی که مربوط به بعضی از اهلسنت است و وهابیها هم آنجا هستند، دیدم نوشته بود: "ما که شکی نداریم عقیده ما حق است، اصلاً ما برای چه بحث و تحقیق کنیم؛ چرا اصلاً این حرفها را دوستانمان در این کانال یا در این گروه میزنند؟"
الان شبهات هم زیاد شده، شبهات علیه شیعه، شبهات علیه اهلسنت، حتی شبهات علیه وهابیت؛ ما حرف و مطالب زیادی علیه وهابیت داریم! شبهات نسبت به «مذهب اسماعیلیه»، «مذهب زیدیه»، «مسیحیت» و ... داریم که اینها نیاز به بررسی دقیق میدانی و وجدانی و عقلی و استدلالی دارد.
رسول اکرم فرمود:
«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.»
وقتی که بدعت در میان امت من ظاهر شد باید عالم، علمش را اظهار کند حقایق را برای مردم بیان کند، اگر کوتاه بیاد گرفتار لعنت خدا خواهد شد.
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص54، بَابُ الْبِدَعِ وَ الرَّأْيِ وَ الْمَقَايِيس، ح2
الان وضع فضای مجازی که به تعبیر «رهبر معظم انقلاب» قتلگاه جوانها شده و فضای رسانهای که هر روز مثل قارچ از زمین میرویند و مذهب شیعه را مورد تاخت و تاز قرار میدهند، نه تنها ما، بلکه برای هر کسی و هر انسانی که توانایی دارد وظیفه است که وارد میدان بشود و به این شبهاتی که به تعبیر «شهید مطهری» مثل سیل به طرف شیعه جاری است، باید به اینها جواب بدهد.
نکته مهمتر از اینها این است که وقتی قرآن میگوید:
(فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)
پس بندگان مرا بشارت ده! همان کساني که سخنان را ميشنوند و از نيکوترين آنها پيروي ميکنند؛
سوره زمر (39): آیات 17 و 18
برداشت من بر این است که رسول اکرم، به وحی الهی میدانستند که امت اسلامی بعد از او دچار تفرقه و افتراق خواهند شد. اینها گروه گروه و دسته دسته خواهند شد و هر گروه هم خودش را مُحِق و طرف مقابل را هم باطل خواهند دانست.
حتی به طوری که قتل طرف مقابل را هم مباح خواهند دانست. همانطور که داریم میبینیم که «داعشی»ها و ... نه تنها خودشان را مُحِق میدانند، بلکه مخالفین خودشان را مستحق قتل، آتش زدن و ذبح میدانند و فجیعترین جنایات را هم انجام میدهند.
اینها این فجایع را به خاطر دو تا مسئله انجام میدهند؛ مسئله اول اینكه خودشان را حق مطلق میدانند و مسئله دوم اینکه طرف مقابل را باطل و کافر مطلق میدانند.
بررسی حدیث افتراقِ امت اسلام به هفتاد و سه فرقه؛ در منابع اهل سنت!
رسول اکرم بارها و بارها فرمود:
«وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي على ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً»
امت من به 73 فرقه تقسیم خواهد شد!
الجامع الصحيح سنن الترمذي؛ اسم المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي الوفاة: 279، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون، ج 5، ص 25، ح2640
در «سنن ترمذی» که از «صحاح سته» هست و ترمذی هم متوفای 279 هجری هست، جلد 5 با این تعبیر که:
«وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي على ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً»
وارد شده و در ذیلش هم دارد:
«حدیثُ حسنٌ صحیح»!
آقای «البانی» هم در «صحیح سنن ترمذی» جلد 6 همین تعبیر را میآورد و خودش هم میگوید:
«حسنٌ صحیح»
صحيح وضعيف سنن الترمذي؛ المؤلف: محمد ناصر الدين الألباني (المتوفى: 1420هـ)؛ مصدر الكتاب: برنامج منظومة التحقيقات الحديثية - المجاني - من إنتاج مركز نور الإسلام لأبحاث القرآن والسنة بالإسكندرية؛ ج6، ص 140
روایت معتبر است. یعنی روایتی نیست که ما بخواهیم «أن قلت و قلت» بزنیم و بگوییم اینکه میگویند پیغمبر فرموده امت من به 73 فرقه تقسیم میشود یا دسته دسته میشود، اینها روایات بیاساس است.
یا به قول آقایان شبکههایی که تفکر وهابی را ترویج میکنند میگویند بعضی از شیعهها میآیند مثل مگس روی کثافتها مینشینند و روایتهای ضعیف ما را مطرح میکنند.
اولاً این توهین به روایات خودشان است؛ یعنی معلوم میشود در روایات شما کثافتهایی هم موجود است و مشخص است که مگس کجاها مینشیند؛ این خودش توهین است!!
یا «حاکم نیشابوری» در «مستدرک»، جلد 1، صفحه 217 وقتی این روایت را میآورد میگوید «یهود» به 71 فرقه تقسیم شدهاند، «نصارا» به 72 فرقه و امت من به 73 فرقه تقسیم میشود؛ بعد ایشان میگوید:
«هذا حدیثٌ صحیحٌ علی شرط مسلم»
این حدیث، صحیح است و شرائط «صحیح مسلم» را دارد.
المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا؛ ج1، ص 217، ح 441
آیا کثرت و قِلّت پیروان، می تواند ملاک حقانیت یا بطلان مذهب باشد!؟
یا «البانی» در «سلسلة الاحادیث الصحیحه»، جلد3 یک تعبیر خیلی زیبای دارد. عزیزان دقت کنند نقل می کند که رسول اکرم میفرماید:
«والذي نفسي بيده لتفترقن أمتي على ثلاث وسبعين فرقة فواحدة في الجنة وثنتين وسبعين في النار»
یکی از اینها در بهشت است 72 تا در آتش است!
«قيل يا رسول الله من هم»
اینها چه کسانی هستند؟
کلمه «مَنْ هُم» خیلی معنا دارد که بعضی از آقایان توجه ندارند. اگر بنا بود بگوید فرقه واحده چه کسانی هستند باید «مَنْ هیَ» یا «مَنْ هوَ» میگفت، این فرقه اهل نجات چه كسی هست؟ در کلمه «مَنْ هُم» خیلی معنا خوابیده است.
«قال: هم الجماعة»
سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها؛ المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين، بن الحاج نوح بن نجاتي بن آدم، الأشقودري الألباني (المتوفى: 1420هـ)، الناشر: مكتبة المعارف للنشر والتوزيع، الرياض؛ ج3، ص480، ح 1492
برداشت بزرگان ما هم مثل آیتالله «سبحانی» و ... این است که کلمه «هُمْ» اشاره به 72 فرقه است که اهل جماعت هستند و اکثریت هستند. در قرآن هم شما میبینید دارد:
(اکثرُهُم فاسقون، اکثرُهُم لا یعقلون، اکثرُهُم کذا، اکثرُهُم کذا)
(وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِي الشَّكُورُ)
ولي عده کمي از بندگان من شکرگزارند!
سوره سبأ (34): آیه 13
بحث حقانیت به قِلَّت و کثرت نیست، امیرالمؤمنین در «نهجالبلاغه» میفرماید:
«لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِه»
شما در راه هدایت به خاطر اینکه طرفداران کم دارد وحشتزده نشوید!
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص319
این نشان میدهد بر اینکه ما باید حق را بشناسیم، بعد اهل حق را بشناسیم ببینیم حق چه کسی است؟ چه بسا در کره زمین، حق، یک مصداق بیشتر نداشته باشد و باطل مصداقهای زیادی داشته باشد. قرآن هم دلیل بر همین است که اکثر بودن دلیل بر حق نیست.
در «المستدرک»، جلد 1 وقتی این روایت را مطرح میکند، تعبیر «مستدرک» این است:
«وتفترق أمتي على ثلاث وسبعين ملة كلها في النار»
امت من به 73 ملت تقسیم میشوند همه در آتش هستند
«إلا ملة واحدة فقيل له ما الواحدة»
این هم دلیل بر این است که آنجا کلمه «مَنْ هُم» به جماعت بر میگردد، نه به فرقه ناجیه بعد فرمود:
«ما أنا عليه اليوم وأصحابي»
امروز من و اصحابم در چه مسیری هستم!
المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 1، ص 217، ح 441
ببینید کلمه «الیوم» هم اینجا پیام دارد. می فرماید امروز من و اصحابم در چه مسیری هستیم. بعد از رسول اکرم مردم دسته دسته شدند و هر کدام میگویند ما راه رسول الله را رفتیم. میگوید نه، امروز من و اصحابم چه مسیری داریم! اگر در این مسیر قرار بگیرد، این فرقه ناجیه میشود.
شما اگر روایت و حدیث حوض را کنار این روایت بگذارید کاملاً روشن میشود. «بخاری»، جلد 5، صفحه 2407، حدیث 6215 نقل می کند که رسول اکرم میفرماید: اصحاب من را دسته دسته میآورند، نمیگذارند کنار حوض بیایند. میگویم:
« أَيْنَ»
کجا میبرید؟
«قال إلى النَّارِ والله»
اینها را به طرف آتش میبرم
میگویم چه کار کردند؟ پاسخ میدهد:
«ارْتَدُّوا بَعْدَكَ على أَدْبَارِهِمْ القهقري»
اینها بعد از تو به گذشته باطل خود برگشتند.
این روایت «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» است این که مال ما نیست! بعد می گوید:
«فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»
جز تعداد اندکی از اصحاب من از آتش جهنم نجات پیدا نمیکنند!
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 5، ص 2407، ح 6215
آیا این نمیتواند یک منشأ باشد تا ما برویم یک بررسی کنیم، ببینیم دینمان را از قرآن و اهلبیت بگیریم یا از صحابه بگیریم؟ دلیلمان چه است؟ یا برویم از چوپان بیابان بگیریم یا از فلان عالم بگیریم.
بیاییم فرمایشات علما را ببینیم تحقیق کنیم و بررسی کنیم و بحث کنیم. مخصوصاً «رهبر معظم انقلاب» یادم است سال 84 یا 85 بود میگوید: "من امیدوارم «حوزههای علمیه» و «دانشگاهها» بیایند بحث کرسی های آزاد اندیشی و مناظره بگذارند و نترسند."
وقتی دو نفر میآیند در یک جلسه حرف خودشان را میزنند، مخاطب نتیجه میگیرد ولی من آمدم به تنهای حرف زدم مخاطب میگوید بله حق با فلانی است، آن بابای وهابی میآید به تنهای حرف میزند میگوید خیلی حرفی خوب گفت!
تبلیغ «اسلام رحمانی»، یک اتفاق بسیار خطرناک!
حتی آن «مسیحی تبشیری». الان ما در میان بعضی از اخانید خودمان داریم که همان تفکر مسیحیت تبشیری را دارند ترویج میدهند، فقط اسلام رحمانی را دارند ترویج میدهند که واقعاً این خیلی خطرناک است. ما در «دعای افتتاح» میخوانیم:
«أَيْقَنْتُ أَنَّك أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ »
خدایا یقین دارم تو در جای که میخواهی عفو کنی ارحم الراحمین هستی.
«وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ»
و شدیدترین عقاب کننده هستی در آنجایی که بخواهی عذاب کنی!
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: ندارد، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، ج2، ص 578
شما ببینید خدای عالم درباره پیامبر خود چقدر تند می فرماید:
(وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَينَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ؛ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيمِينِ؛ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ)
اگر او سخني دروغ بر ما ميبست، ما او را با قدرت ميگرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع ميکرديم.
سوره الحاقه، (69): آیات 44، 45، 46
و این کاملاً مشخص است. یا می فرماید:
(إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ)
مسلما ما از مجرمان انتقام خواهيم گرفت!
سوره سجده (32): آیه 22
پس اینطوری نیست که ما فقط بیاییم از رحمانیت خدای عالم بگوییم. رسول اکرم «بشیراً ونذیرا» بوده است! من شمردم شاید نزدیک شصت و اندی آیات داریم که هر کجا کلمه «ایمان» آمده، در کنارش «عمل صالح» هم آمده است:
(إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)
مگر کساني که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام ميدهند
سوره شعراء (26): آیه 227
(وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)
اما آنها که ايمان آوردند، و اعمال صالح انجام دادند.
سوره آلعمران (3): آیه 57
اینطوری نیست که ما بیاییم فقط یک جهت را بررسی کنیم. بله در اینکه خدای عالم ارحم الراحمین است و:
(كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ)
رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم کرده
سوره انعام (6): آیه 12
و اینکه خدای عالم:
«سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه»
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: ندارد، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، ج2، ص 442
در این هیچ شکی نیست و همه اینها کاملاً صحیح است. یا فرمود:
(نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)
بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!
سوره حجر (15): آیه 49
اینها کاملاً درست است. و یا داریم که فرمود:
(قُلْ يا عِبَادِي الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)
بگو: «اي بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را ميآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
سوره زمر (39): آیه 53
میگوید هر چه گناه کردی نا امید نشو بیا؛ ولی از آن طرف هم دارد:
(وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا)
و مجرمان را (همچون شتران تشنهکامي که به سوي آبگاه ميروند) به جهنم ميرانيم.
سوره مریم (19): آیه 86
می فرماید ما مجرمین را به طرف جهنم میکشانیم. این همه آیات عذاب، این همه آیاتی که در باب عذاب های خوفناک جهنم است، اینکه خدای عالم در دنیا، این همه اقوام را به بلا و گرفتاری مبتلا کرده و نابودشان کرده و بر اینها غضب کرده، اینها را هم باید دید.
حضرت نوح (علی نبینا وآله وعلیه السلام) 950 سال نبوتش بود و تبلیغ دین کرد ولی:
(وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ)
اما جز عده کمي همراه او ايمان نياوردند!
سوره هود (11): آیه 40
تعداد انگشت شمار و پانزده بیست نفر بیشتر ایمان نیاوردند و مابقی همه غرق در دریای غضب الهی شدند. اینها را هم باید برای مردم بگوییم.
مجری:
پس ما از این مطالب حضرتعالی فهمیدیم که چقدر ضرورت دارد که حتماً در مورد حقایق و عقائدمان بررسی کنیم تا به آن نتیجه واقعی برسیم و قلت و کثرت، دلیل بر حقانیت نیست.
عزیزان یک میان برنامه را ببینید، منتظر ما باشید، بر می گردیم و از محضر استاد ارجمند «حضرت آیةالله دکتر حسینی قزوینی» بهره مند خواهیم شد.
عرض سلام و ادب و احترام مجدد خدمت یکایک شما عزیزان و همراهان گرامی «شبکه حضرت ولیعصر» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و برنامه «حبل المتین»، همچنان این افتخار را داریم تا در خدمت شما باشیم و از محضر استاد گرانقدر حضرت آیتالله «دکتر حسینی قزوینی» بهرمند بشویم.
یك نكتهای را خدمت تان تذكر بدهم و خودتان هم مستحضر هستید، تلفنها زیر نویس شده و از راههای مختلف حتی از اسكایب هم میتوانید تماس بگیرید و سوال و یا مطلب و یا نكتهای داشته باشید میتوانید به صورت مستقیم بپرسید تا ما در خدمت شما باشیم و بشنویم و حضرت استاد ان شاء الله پاسخگو خواهند بود.
استاد عزیز! قبل از میان برنامه، مطالب خیلی مهمی را فرمودید، مهمترین مسئلهای که اصلاً چه اهمیتی دارد و چرا ما باید برویم سراغ اینکه مباحث و عقائدمان را تحقیق و استدلال کنیم.
چرا شیعه برای حقانیت خود به کتب اهل سنت استناد می کند؟
اشاره داشتید به بحث اینکه پیامبر اکرم فرمودند از 73 فرقهای که بعد از من ایجاد میشود یک فرقه آن حق است و آنها نجات پیدا میکنند و بقیه باطل هستند، كه این خود یکی از مهمترین ادله ما برای اینکه انسان باید تحقیق کند و آن مذهب اصلی را پیدا کند.
به کتابهای مختلفی از منابع اهلسنت اشاره داشتید، در مورد کتابهای شیعه هم یک مقداری توضیح بدهید که در کتب ما این مسئله چگونه است.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
فرمایش خیلی درستی است، یکی از شعارهایی که بعضاً وهابیها در شبکههایشان میدهند این است که میگویند اگر ما کتابهایمان را از بین ببریم، شیعه برای حقانیتش حرفی برای زدن ندارد. اینها، همهاش از کتابهای ما میگویند!
مجری:
بله، این را ما زیاد شنیدیم که خیلیها فکر میکنند اگر ما این را میگوییم چیزی نداریم در حالی که این از باب ساکت کردن مخالفین است.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
استناد ما به کتب اهل سنت، از باب:
(وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِي أَحْسَنُ)
و با آنها به روشي که نيکوتر است، استدلال و مناظره کن!
سوره نحل (16): آیه 125
است. یا در آیه شریفهای كه هست:
(فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)
کتابتان را بياوريد اگر راست ميگوييد!
سوره صافات (37): آیه 156
به یهود میگوید اگر واقعاً راست میگویید و میخواهید بفهمید من حق هستم یا نه، بیایید «تورات» را بخوانید؛ لذا استناد ما به کتب اهل سنت از این باب است.
بررسی حدیث افتراقِ امت اسلام به هفتاد و سه فرقه؛ در منابع شیعه!
اما در رابطه با کتب شیعه، ما در این زمینه روایت زیاد داریم. مرحوم «شیخ صدوق» در كتاب «خصال» خودش جلد 2،صفحه 585 دارد:
«وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ بَعْدِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِيَةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِي النَّارِ.»
امت من به 73 فرقه منشعب میشوند، یک فرقه اهل نجات هستند، 72 فرقه اهل آتش جهنم هستند!
الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص 585
جالب هم این است که مرحوم «خزّاز»، در کتاب «کفایة الاثر» که شاید در بحث امامت، بهترین و قویترین کتاب است و مرحوم «مجلسی» دارد که:
« كتاب الكفاية كتاب شريف لم يؤلف مثله في الإمامة»
«کفایة الاثر» کتابی است که مثلش در امامت نوشته نشده!
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج1، ص29
که ای کاش انسان میتوانست یک برنامههایی داشته باشد، اصلاً این کتاب را از اول تا آخر تدریس کند. من مطالعه این کتاب را برای عزیزان طلبه آنهایی که عربی بلد هستند توصیه میکنم.
در صفحه 155 این كتاب، همین تعبیر را دارد که می فرماید: امت من به 73 فرقه منشعب میشوند که یک فرقه اهل نجات هستند و مابقی اهل هلاکت هستند. آنهایی که نجات پیدا میکنند چه کسانی هستند؟ فرمود:
«وَ النَّاجِيَةُ الَّذِينَ يَتَمَسَّكُونَ بِوَلَايَتِكُم»
اهل نجات آنهایی هستند که تمسک به ولایت شما ائمه و اهلبیت دارند.
خطاب به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است:
«وَ يَقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِكُم»
از علم شما استفاده میکنند!
كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر؛ خزاز رازى، على بن محمد، محقق/ مصحح: حسينى كوهكمرى، عبد اللطيف، ناشر: بيدار، ص 155
من واقعاً خجالت میکشم بگویم «بخاری» در تمام کتابش از امیرالمؤمنین فقط 29 تا روایت آورده است!! از «ابو هریره» که 18 ماه بیشتر با پیغمبر نبوده نزدیک 460 تا 470 تا روایت آورده! ولی از امیرالمؤمنین که از ابتدای طفولیت در کنار پیغمبر بوده، فقط 29 روایت را آورده است. ببینید آیا این درست است؟
مجری:
یعنی حداقل به اندازه یک صحابی هم با امیرالمؤمنین رفتار نکرده است!!
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
بله، حداقلش رفتار نکردند! جالب این است آقای «ابن حزم اندلسی» کتابی به نام ««اسماء الصحابة الرواة و ما لکل واحد من العدد» دارد که تمام روات را آورده مثلاً از حضرت علی در کل کتب اهلسنت چقدر روایت است، از «عایشه» چقدر روایت است و از «ابو هریره» چقدر روایت است.
میگوید در تمام کتابهای اهلسنت؛ «صحاح سته»، «سنن»، «مسانید»، «تفاسیر» و «تاریخ»، از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نزدیک 570 تا روایت داریم که «مالک» میگوید فقط 150 تایش صحیح است؛ ولی از «ابو هریره» 5 هزار و هفتصد و اندی روایت دارند!
«محمود ابو ریّه» میگوید آقای «ابو هریره» 18 ماه بیشتر با پیغمبر نبود چون بعد از «جنگ خیبر» مسلمان شد، بعد از آن به «بحرین» رفت و بعد از رحلت نبی مکرم آمد؛ ولی امیر المؤمنین از اول طفولیت تا آخر عمر با پیغمبر بوده در تمام سفرها و حضرها غیر از سفر «تبوک» ملازم پیغمبر بوده.
اگر بنا بود علی (علیه السلام) روزی یک روایت از پیغمبر نقل کند ما باید در سنن و مسانیدمان 12 هزار روایت از علی میداشتیم؛
«و لو کان علی رضی الله عنه قد حفظ کل یوم عن النبی حدیثاً واحداً، لبلغ ما کان یجب أن یرویه، اکثر من 12الف حدیث. هذا اذا روی حدیثاً واحداً فی کل یوم. فما بالک لو کان قد روی کل ما سمعه و لایستطیع أحد أن یماری فیه»
اگر علی در هر روز فقط یک روایت از پیغمبر حفظ بود، تعداد روایاتی که باید نقل می کرد بیش از 12000 روایت بود. این تنها در صورتی است که علی در هر روز فقط یک روایت نقل کند. حال اگر می خواست تمام آنچه که از پیغمبر شنیده را نقل کند، چه می شد.
شيخ المضيرة أبو هريرة؛ تأليف: محمود أبو رية، الطبعة الثالثة : مزيدة ومعدلة، حق الطبع محفوظ، دار المعارف بمصر؛ ص 128
ولی می بینیم پانصد و اندی روایت دارند، آنهم در تمام کتابهایشان! این خیلی درد است.
مرحوم «خزاز» در ادامه دارد:
«وَ لَا يَعْمَلُونَ بِرَأْيِهِم فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيل»
كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر؛ خزاز رازى، على بن محمد، محقق/ مصحح: حسينى كوهكمرى، عبد اللطيف، ناشر: بيدار، ص155
می فرماید: اهل نجات آنهایی هستند که به ولایت علی و ائمه تمسک میکنند و از علم اینها بهره میبرند و عمل به رأی نمیکنند. این خودش یک دنیا مطلب دارد.
ما از خلیفه اول و دوم داریم که میگوید هر چه سوال میکنید:
«إني سَأَقُولُ فيها بِرَأْيِي فَإِنْ كان صَوَابًا فَمِنْ اللَّهِ وَإِنْ كان خَطَأً فَمِنِّي وَمِنْ الشَّيْطَانِ»
من نظر خودم را می گویم اگر حق است از خدا است اگر درست نبود این حرف من و شیطان است.
سنن الدارمي، اسم المؤلف: عبدالله بن عبدالرحمن أبو محمد الدارمي، دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1407، الطبعة: الأولى، تحقيق: فواز أحمد زمرلي , خالد السبع العلمي، ج2، ص 462، ح 2972
در «صحاح» با سندهای معتبر در کتابهای اهلسنت آمده است من نمیخواهم آنجا زیاد وارد بشویم؛ ولی این کاملاً واضح و روشن است.
یا مرحوم «شیخ طوسی» در «امالی» تعبیری دارد، قبلاً هم من این را خواندم، پیغمبر فرمود قسم به خدایی که جان منِ محمد در قبضه قدرت اوست، اگر یک عبدی فردای قیامت عمل هفتاد پیغمبر را بیاورد، اگر ولایت من و ولایت اهلبیت من را نداشته باشد اهل نجات نیست و داخل آتش جهنم خواهد شد.
پس کاملاً واضح و روشن است که در کتب شیعه شاید چندین برابر اهلسنت بحث افتراق امت آمده و فرقه ناجیه هم کاملاً مشخص شده است.
شما ببینید از اهلسنت در «تاریخ دمشق» جلد 42، صفحه 371 آمده است:
«فأقبل علي بن أبي طالب فقال النبي قد أتاكم أخي ثم التفت إلى الكعبة فضربها بيده ثم قال»
پیغمبر کنار «مکه» ایستاده بود امیر المؤمنین آمد و دست بر امیر المؤمنین زد و فرمود:
«والذي نفسي بيده»
قسم به خدای که جان من در قبضه قدرت اوست
«إن هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة»
این علی و شیعیان او در فردای قیامت اهل نجات هستند.
تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995 ، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري،ج42، ص371
من در این زمینه روایات زیادی آوردم. من آن دفعه هم گفتم شاید 42- 43 روایت فقط در کتب اهلسنت داریم که پیغمبر فرمود علی و شیعه او اهل نجات هستند!
ما اجباری نداریم که یک مخاطب «سنی»، «وهابی»، «اسماعیلی»، «زیدی» و یا «مسیحی» حرف ما را بپذیرد؛ ولی اینها یک نقطه آغازی باشد برای تحقیق در باورهایمان که آیا واقعاً راست است یا راست نیست!
من یادم نمیرود آن اوائل که ما برنامه داشتیم نمیدانم در «شبکه سلام» یا در «شبکه ولایت» بود، یک آقایی از «سنندج» زنگ زد گفت: "ما برنامههای شما را با خانمم میدیدیم. من تحصیل کرده هستم، مدرك ارشد دارم و کارگاهی داریم سی - چهل تا هم کارگر داریم خانمم هم تحصیل کرده است، ما حرفهای شما را درباره کتابهای اهلسنت میدیدیم و میخندیدیم؛ میگفتیم این شیعیان چقدر دلشان خوش است، این کتابها را شاید در عمرشان هم ندیدند كه دارند از آنها نقل میکنند."
این آقا در ادامه گفت: "یک روز خانمم به من گفت بیا وقتی کارگاه تعطیل شد برویم كتابخانه عمومی، سه چهار تا از این حرفهایی که آقای «قزوینی» میگوید یادداشت کنیم دروغش را ثابت کنیم، بعد زنگ بزنیم بگوییم آقای «قزوینی» شما که گفته بودید در «صحیح بخاری» فلان حدیث اینطوری است، یا مثلاً در کتاب «سنن ابن ماجه» اینطوری است، ما کتابخانه رفتیم خلاف این بود و همچنین چیزی پیدا نکردیم."
گفت: "من با خانمم سه ماه یا چهار ماه - تردید از من است - کارمان این بود که بعد از اینكه کارگاه تعطیل میشد بحثهای شما را میدیدیم، چون من شبهای یکشنبه مثل الان برنامه داشتم. میگفت بعد از حدود 4 ماه ما یقین پیدا کردیم که حرفهای شما درست است و مذهب شما حق است و همین تحقیقمان باعث شد ما شیعه شدیم!"
ما به هیچ وجه برنامه نداریم که یک سنی را شیعه کنیم؛ ما میخواهیم اتمام حجت کنیم. یک حقایقی را برای مردم بیان کنیم؛
(فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ)
پس بندگان مرا بشارت ده! همان کساني که سخنان را ميشنوند و از نيکوترين آنها پيروي ميکنند؛
سوره زمر (39): آیات 17 و 18
اقوال را از ما بشنوند و بروند بررسی و تحقیق کنند. من همینجا دارم عرض میكنم همه برادران اهلسنت، عزیزان ما هستند هر چه هستند؛ حتی آقایان وهابیها راست میگویند ما آمادگی داریم هر کجا باشد جلسهای بگذاریم.
مراجع ما اعلام کردند آیتالله العظمی «مکارم» اعلام کرد من حاضر هستم با مفتی اعظم و علمای آنها مناظره کنم، آیتالله «صافی گلپایگانی» اعلام کرد و دیگر بزرگان اعلام كردند؛ ولی از اینها هیچ کدامشان اعلام نکردند.
اینها وقتی میبینند فرضاً یک طلبهای زنگ میزند و اطلاعات کافی ندارد، مدام شروع میکنند این طلبه را سوال پیچ کردن و ... کلیپ درست میکنند و این را منتشر میکنند و میگویند ببینید شیعهها هیچ حرفی برای زدن ندارند!!
مجری:
این کارشان با آن آیه قرآن در تعارض است، یعنی عملشان منطبق بر آیه نیست شما بیایید حرفها را بشنوید ببینید کدام درست است و به آن قول درست عمل کنید، این هوچیگریها خلاف است.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
بله هوچیگری دلیل بر این است شما باطل هستید، هوچیگری دلیل بر بطلان است. من در خدمت شما هستم
مجری:
حاج آقا در جلسه قبل شما به پیشینه ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اشاره داشتید؛ ولی نتیجه و فرجام را به خاطر اینکه وقت کم بود نرسیدید بیان کنید، بعد از یك مختصر فاصلهای كه از اتاق فرمان میگیریم، ان شاء الله این بحث را که از بحث گذشته باقی مانده بود تکمیل کنیم.
(تماس بینندگان)
مجری:
عرض سلام و خسته نباشید مجدد و تبریک به مناسبت دهه کرامت از «شبکه حضرت ولیعصر» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با برنامه «حبل المتین» در خدمت شما هستیم و از محضر استاد گرانقدر حضرت آیتالله دکتر «حسینی قزوینی» بهرمند شدیم.
حاج آقا ما بحث را میخواستیم پی بگیریم، بعضی از بینندگانمان تماس گرفتند با این عزیزان گفتگو کنیم و سوالها را پاسخ بدهیم. ان شاء الله اگر وقت بود بحث را ادامه میدهیم و اگر نه كه در جلسه آینده بحث را ادامه میدهیم.
آیت الله دكتر حسینی قروینی:
ما در خدمت دوستان و بینندگان عزیز هستیم.
مجری:
تماس از «اهواز» داریم، آقای «وحید» در خدمت شما هستیم
بیننده (وحید - اهواز):
سلام علیکم، عرض سلام دارم خدمت مجری محترم و کارشناس محترم حضرت استاد «حسینی قزوینی». ما هم به نوبه خودمان هم دهه کرامت را خدمت شما و آقا سید بزرگوار تبریک میگوییم.
همچنین تبریک ویژه داریم برای اینکه تقریباً پس از یکی دو سال الحمد لله «شبکه جهانی ولیعصر» با حضور اساتید خودشان، شروع به کار کردند و درخواستهایی که در برنامه قبلی در افتتاحیه شبکه بود و همگی خواستار بودند که این شبکه، شبکه ماهوارهای بشود که همگی بتوانند استفاده کنند.
چون واقعاً حق تشیع است که یک شبکه ماهوارهای در مقابل این همه شبکههایی که اهلسنت و وهابیت دارند و بر علیه شیعه دارند کار میکنند، حداقل ما یک شبکهای داشته باشیم که بتوانیم بهتر و کاملتر پاسخ اینها را مثل سابق بدهیم.
ان شاء الله «شبکه جهانی ولیعصر» فتح بابی باشد و بتواند کار خودش را انجام بدهد. این نکته اولی که خواستم بگویم
آیا ائمه (علیهم السلام) مردم را به تشیع دعوت می کردند؟
از محضر استاد گرامی یک سوالی داشتم، حضرت استاد! متأسفانه از بعضی اشخاص شنیده میشود، حتی متأسفانه از برخی روحانیان هم این مورد شنیده میشود که میگویند آیا اهلبیت (علیهم السلام) خودشان ادعای به تشیع کردند؛ یعنی مردم را دعوت به تشیع کردند و گفتند بیایید شیعه بشوید؟ یا اصلاً دستور دادند که آی شیعیان شما بقیه مردم را دعوت به تشیع بکنید!؟
یا اینکه خودشان با مکاتب مخالفشان مناظره و بحث کردند و یا شیعیانشان را توصیه کردند بروید بحث و جدل و مناظره کنید یا مکتبهای مختلف دیگر که مخالف مکتب ما هستند؛ چون یک سریها ادعا میکنند که اصلاً اهلبیت (علیهم السلام) همچنین دستوری ندادند که بعضیها دارند با مخالفین خودشان بحث میکنند. این را خواستم حضرت استاد برایمان تشریح کنند تا استفاده بکنیم.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
این عزیزمان که از «اهواز» زنگ زده بودند ان شاء الله ایشان و دوستان برای ماهوارهای شدن برنامهها دعا بفرمایند. قطعاً دعای یکی از این عزیزان به اجابت برسد، آن هم تحقق پیدا خواهد کرد.
اما اینکه ائمه (علیهم السلام) واقعاً مردم را دعوت کردند یا نه، دعوت نكردند، من فقط یک روایتی را از «کافی» میآورم تصویرش را هم عزیزان ببینند.
ما ببینیم واقعاً در کتب ما، چیزی است که ائمه (علیهم السلام) مردم را به امر تشیع و ولایت دعوت کنند و دستور هم بدهند یا نه.
این كتابی را كه ملاحظه میفرمایید كتاب «كافی» است در جلد 8، صفحه 93 راوی می گوید من شنیدم که امام صادق به «ابو جعفر احول مؤمن الطاق» فرمود:
«أَتَيْتَ الْبَصْرَةَ»
«بصره» رفته بودی؟
عرض کرد بله.
«قَالَ كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ»
مردم را چطور دیدی که به طرف امر تشیع کشیده میشوند و داخل مذهب تشیع میروند؟
«قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ»
تعداد خیلی کمی از مردم به طرف مذهب تشیع کشیده میشوند
«وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ فَقَالَ عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ»
امام فرمود: آقای «مؤمن الطاق» سراغ جوانها برو!
«فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ»
اینها با سرعت به طرف کارهای خیر میروند.
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج 8، ص93
مرحوم «مجلسی» هم در «مرآة العقول»، جلد 25 این روایت را میآورد میگوید:
«الحدیث السادس والستون صحیح»
از این بهتر!؟ این برادر عزیزمان اگر این حدیثها را یادداشت کنند، خوب است. به این عزیزان ما که کم هم نیستند، ما هم میبینیم و میشنویم از آقایان حتی از شیعهها كه میگویند ائمه (علیهم السلام) نه کسی را به طرف مذهب شیعه و مذهب امامت دعوت کردند و نه دستور دادند.
شما ببینید این كتاب «کافی»، جلد2 است «سلیمان ابن خالد» میگوید به امام صادق گفتم:
«إِنَّ لِي أَهْلَ بَيْتٍ وَ هُمْ يَسْمَعُونَ مِنِّي»
من یک اهلبیتی دارم که از من حرف شنوی دارند
«أَ فَأَدْعُوهُمْ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ»
اینها را به امر تشیع دعوت کنم؟
«فَقَالَ نَعَمْ»
امام فرمود: بله دعوت کن!
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص 211، ح1
از این بهتر! آیه شریفه:
(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ)
اي کساني که ايمان آوردهايد خود و خانواده خويش را از آتشي که هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد؛
سوره تحریم (66): آیه 6
اینها بستگان شما هستند اگر از تو حرف شنوی دارند دعوت نکنی فردا در آتش جهنم بروند تو مسئول هستی! ما در این زمینه الی ماشاء الله روایت داریم؛ روایات صحیح هم داریم.
من 50 تا روایت صحیح از ائمه (علیهم السلام) برایشان بیاورم، ائمه (علیهم السلام) یکی از کارهایشان تربیت نیرو برای مناظره با علمای اهلسنت بود، خود اینها در مناظرات شرکت داشتند.
شما ببینید مناظراتی که آقا امام صادق با علمای اهلسنت داشت، از همه بیشتر است. اگر من فرصت بکنم در جلسه بعد مناظرات آقا امام رضا (علیه السلام) را بیان كنم.
ایام، ایام دهه کرامت است، اصلا آقا امام رضا (سلام الله علیه) که با بعضی از «یهود»، «نصارا» و ... مناظره داشتند کنار میگذاریم، مناظراتی که با علمای اهلسنت داشتند دو تا نمونه ذکر میکنیم.
مجری:
اجازه بدهید تماس داریم دوست عزیزمان آقای «کاظمی» از «اصفهان» سلام علیکم ورحمة الله
بیننده (کاظمی - اصفهان):
سلام علیکم خدمت مجری گرامی! و یک سلام مخصوص از طرف محبان اهلبیت به حضرت استاد، نور چشممان حضرت استاد آیتالله دکتر «حسینی قزوینی».
استاد عزیز ما سه چهار نفر هستیم گفتیم هر کداممان که وصل شدیم هم سلام مخصوصمان را به شما برسانیم و هم اینکه ابتدائاً یک تشکر خیلی ویژه بکنیم که دل ما را دوباره شاد کردید. دست شما درد نکند.
یکی دو تا درخواست كه ما همه داشتیم، همینطور که من دیدم بیننده قبلی هم در این مورد صحبت میکرد، الان با وصل شدن این شبکه قطعاً شما خواب را از وهابیونِ ناصبی میگیرید.
درخواست این بنده حقیر به عنوان یکی از خدام اهلبیت این است که اگر بتوانید این شبکه را ماهوارهای بکنید چون این شبکه اگر ماهوارهای بشود، قطعاً خیلی بیشتر از اینیکه امروز است هم پیشرفت بهتری دارد و هم در راه هدایت عزیزان بیشتر موفق است.
هم اینکه استاد! یک سری از کلیپهایی که در برنامههای شما بزرگواران و کارشناسان عزیز استاد «ابوالقاسمی» عزیز، استاد «یزدانی»، استاد «روستایی»، استاد «عباسی»، استاد «شریفی» یک سری از کلیپهایی را خیلی کوتاه و مفید بتوانید جدا کنید و تمام این کلیپها را در کل فضای مجازی پخش کنید.
استاد! خود شما بهتر میدانید مذهب شیعه حرف برای گفتن خیلی دارد. این کلیپها را اگر بشود خیلی کوتاه، مفید و مختصر چه در «اینستاگرام» یا کانالهایی كه عزیزان دارند فعالیت میکنند اینها پخش بشود و همینطور این شبکه ماهوارهای بشود بنده به شما قول میدهم زمانی به زودی میرسد که ماها که شاگردان درجه شش و هفت شما عزیزان هستیم کاری خواهیم کرد تا دوباره همین شبکههای ناصبی به محض اینکه اسمی از «ابن تیمیه» بیاید برنامهشان را قطع کنند!!
اگر یادتان باشد بلایی به سرشان آوردیم که اسم «ابن تیمیه ناصبی» که میآمد حتی اگر آن طرف، مدافع آنها هم بود اینها قطع میکردند.
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
جناب آقای «کاظمی» از شما تشکر میکنیم فقط دعا بفرمایید ان شاء الله بعد از نماز هم خودتان هم خانواده محترم. به همه عزیزان «اصفهانی»مان سلام برسانید و از خدای عالم بخواهید که ان شاء الله خدای عالم این توفیق را به ما بدهد.
(أَلَيسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ)
آيا صبح نزديک نيست؟!
سوره هود (11): آیه81
ان شاء الله بشارتش را در این ایام مبارک میدهیم. بستگی دارد
«مَا شَاءَ اللَّهُ كَانَ وَ مَا لَمْ يَشَأْ لَمْ يَكُن»
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص572، بَابُ الْحِرْزِ وَ الْعُوذَة، ح10
حضرت صدیقه طاهره نظر لطفی داشته باشند ما همه چشم دوختهایم به نظر عنایت اهلبیت (علیهم السلام) و بویژه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و مولایمان ولیعصر که صاحب نعمت ما هستند. هر نعمتی به ما میرسد از ناحیه حضرت است. نظر مبارکشان چه باشد، ما ان شاء الله قول میدهیم با تمام تلاش این درخواست بینندگان را انجام بدهیم.
مجری:
از «اصفهان» به «تبریز» میرویم، با دوست عزیزمان «رضا» از «تبریز» صحبت كنیم سلام در خدمت شما هستیم.
بیننده (رضا - تبریز):
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت استاد «قزوینی» عزیز و بزرگوار! خدا میداند پدر و مادرم اشک شوق ریختند وقتی خبر شروع شدن «شبکه جهانی ولیعصر» را به ایشان دادم و همین الان در لپ تاپ دارم برایشان پخش میکنم.
به امر ایشان امشب تماس گرفتم که هم از شما حاج آقا و هم از همه دست اندرکاران «شبکه جهانی ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)» تشکر و قدردانی بکنم.
حاج آقا خدا خیرتان بدهد، جای خالی شبکهای که مستدل و مستند، بدون هیچگونه توهین به مقدسات اهلسنت، از عقاید حقه شیعه دفاع بکند و به شبهات وهابیت که در چندین شبکه وهابی فارسی زبان ماهوارهای دارند روزانه به عقاید شیعه شبهههای سنگینی وارد میکنند خالی بود.
حاج آقای «قزوینی» خدا میداند این چند سالی که شما نبودید ما شبیه سربازی بودیم که اسلحه نداشتیم.
الان که این شبکه آمده خدا را شکر اسلحه داریم و میتوانیم از مباحث شما در مقابله با شبکههای وهابی استفاده بکنیم؛ ولی یک مطلبی که خدمتتان میخواستم عرض کنم بعضی از دوستان و بینندهها اشاره کردند این است که با یک شبکه اینترنتی نمیشود جلوی چند شبکه ماهوارهای ایستاد.
هرچند که از لحاظ علمی کارشناسان «شبکه جهانی ولیعصر» حریف همه شبکههای وهابی و مفتیهای اعظمشان هستند؛ ولی اقتضای رسانه و کار رسانهای ایجاب میکند که وقتی دشمن در شبکه ماهوارهای دارد شبهه پراکنی میکند، ما هم در همان سطح و همان شبکههای ماهوارهای پاسخشان را بدهیم. ما در قرآن هم داریم که:
(فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيكُمْ)
و (به طور کلي) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدي کنيد!
سوره بقره (2): آیه 194
از شما خواهش میکنم اگر مسئله مالی است، خدا شاهد است ما حاضر هستیم فرش زیر پایمان را بفروشیم، النگو و طلاهای مادرمان را بفروشیم، برای شما بفرستیم آنجا شبکه را هر چه زودتر ماهوارهای کنید.
شما را به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) قسم میدهم که هر چه زودتر مقدمات این مسئله را فراهم کنید. چون پای عقاید شیعه در میان است، پای دفاع از مکتب اهلبیت در میان است.
در این مسئله نمیشود کوتاه آمد با هر توانی که هست هر کسی میتواند باید کمک کند و شما هم که در خط مقدم هستید ان شاء الله بتوانید موفق بشوید.
چون شبهاتی که آنها دارند مطرح میکنند با یک شبکه اینترنتی جواب دادنش سخت است انگار آنها دارند با تانک حمله میکنند و ما با یک اسلحه کوچک و یا شمشیری چیزی داریم دفاع میکنیم اینطوری نمیشود. هم خواستم از شما تشكر كنم و هم از شما این خواهش را داشته باشم.
مجری:
خیلی متشکر، هم ایشان و هم دوستان صحبتهای روحیه بخشی داشتند که تماس گرفتند
آیتالله دکتر حسینی قزوینی:
ایشان به حضرت امیر قسم دادند، اشکم جاری شد، واقعاً نمیدانم به این عزیزمان چه بگویم. فقط از این عزیزمان و دیگر عزیزان تقاضای دعا دارم خدای عالم به پیغمبر میفرماید:
(فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنين)
خدا براى تو كافى است او همان كسى است كه تو را با يارى خود و مومنان تقويت كرد.
سوره انفال (8): آیه 62
خدا تو را یاری کرده، و مؤمنین تو را یاری کردند؛ یعنی موفقیت رسول اکرم به نصرت خدا و به نصرت مؤمنین بوده است.
قطعاً هر کاری ما بخواهیم انجام بدهیم نیاز به نصرت دارد، البته دعای شما نود و نُه درصد است کمکهای مالی شما هم روی چشم ما، قطعاً هر کسی هر اندازه برایش مقدور است.
قلبها دست خدا و امام زمان است. حالا حضرت ولیعصر به قلب هر کسی هر چند انداخت این قسمی که ایشان دادند واقعا بدنم لرزید.
از قول ما به پدر و مادرتان سلام گرم برسانید و بفرمایید دعای بکنند مخصوصاً اگر بتوانند توسلی به حضرت زهرا (سلام الله علیه) داشته باشند، چند تا صلوات بعد از نماز بفرستند و به روح پاک حضرت زهرا هدیه کنند. حضرت ولیعصر را به مادرشان زهرا قسم بدهند که ان شاء الله ما را در این مسیری که آغاز کردیم یاری کنند.
مجری:
با دعای شما این برنامه به پایان رسید و وقت مان تمام شد و بیشتر از این نمیتوانیم ادامه بدهیم.
آیت الله دكتر حسینی قزوینی:
موفق و مؤید باشید
مجری:
ان شاء الله با عنایت آقا امام زمان و مجاهدتهای که مردم شریف و بینندگان عزیز دارند، چه جاناً و چه مالاً ان شاء الله در خدمت شما و همه اهلبیت باشند، ان شاء الله بتوانیم این شبکه هر چه زودتر به آن چیزی که جایگاهش است برسد.
حاج آقا متشكریم، ان شاء الله که بتوانیم در برنامههای آینده و جلسات دیگر این مباحث را تکمیل کنیم و ان شاء الله با بینندهها بیشتر گفتگو خواهیم کرد.
از همهی شما عزیزان بیننده كه با ما همراه بودید و بخصوص بزرگوارانی كه با ما تماس گرفتند و صدای گرمشان را شنیدیم و بسیار این مباحث دلگرم كننده بود، متشكرم. از شما خدا حافظی میكنم و همچنین از شما عزیزان بیننده!
اللهم عجل لولیك الفرج