2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
حبل المتین
کد مطلب: ١٢٤٥٩ تاریخ انتشار: ٢٠ دي ١٤٠٠ - ١٧:٠٠ تعداد بازدید: 197
سخنراني ها » شبکه ولی عصر
حبل المتین

 
 

 

لينک دانلود
 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:30/08/1400

برنامه:حبل المتین

مجری:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همۀشما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج)، الحمد الله این فرصت نصیب مان شد باز هم تقدیم می کنیم محضر همۀشما گرامیان برنامه حبل المتین را، بالاخره یک شنبه شب هست و فرصت این هست تا از محضر حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی إن شاءالله بهرمند بشویم امشب، إن شاءالله بتوانیم تا انتهای برنامه همۀ ما گوش فرا بدهیم و آماده باشیم برای شنیدن معارف ناب اسلامی تا بتوانیم آنها را سر لوحه زندگی خودمان قرار بدهیم إن شاءالله.

همانطور که مطلع هستید در ابتدای این محافل و این مجالسی که در خدمت حضرت استاد هستیم آغاز می کنیم کلام را با ذکر و یاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، إن شاءالله بتوانیم بهرمند بشویم و استفاده بکنیم و این توفیق نصیب ما بشود تا دل های خودمان را فاطمی و زهرایی بکنیم إن شاءالله.

سلام عرض می کنم حاج آقا محضرتان، در خدمت تان هستیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله برکاته

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی اَرضِهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی اَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ السّلاَمُ عَلَیکَ يا حُجَّةَ اللهِ وَ دليلَ إرادَتِه.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی که در هر کجای این گیتی پهناور بیننده برنامه هستند خالصانه ترین سلام مان را تقدیم می کنیم موفقیت بیش از پیش از همۀ عزیزان و گرامیان از خدای منان خواهانیم و همانطوری که عزیزان مستحضر هستند ما کلام مان را آغاز می کنیم با یادی از صدیقه طاهره قرة عین الرسول ام الأئمة النجباء همسر حیدر مرتضی فاطمه زهرا (سلام الله علیها).

فتادم زیر ضرب تازیانه، بارها از پا

ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی

اوج مظلومیت امیرالمؤمنین هست که تنها حامی اش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هست که در دم در علی را می بردند فاطمه زهرا دست علی را گرفت و آنها هر چه کشیدند دیدند نمی توانند علی را از دست زهرا برهانند قنفذ با خلاف شمشیر آنچنان محکم بر بازوی فاطمه زهرا زد نمی دانم چه اتفاقی افتاد.

گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را

چه پاداش گرانقدری چه بازو بند نیکوئی

 

به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه

که این جا کشتۀ راه ولایت گشته بانوئی

 

مدینه ثبت کن این را در که امواج دشمن ها

حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازوئی

صلی الله علیک یا مولاتی و سیدتی فاطمة الزهرا (سلام الله علیک).

مجری:

أحسنتم أعظم الله أجورنا وأجورکم، خیلی ممنون و متشکر و سپاسگذاریم، بینندگان عزیز و ارجمند همانطور که همراه ما بودید و همراه برنامه حبل المتین بودید آگاه هستید و مطلع هستید از این مطلب که ما الآن دیگر شد جلسه بیستم از مبحث آموزه های امامت و ولایت، این بیست جلسه ای که در محضر حضرت استاد هستیم و می شنویم از آن آموزه ها و درس های که هر شیعه و هر کسی که دنبال پیدا کردن راه حقیقی هست باید پای این درس ها و آموزه بنشیند، الحمد الله ما جلسه بیستمش را داریم امشب برگزار می کنیم و إن شاءالله بتوانیم از محضر حضرت استاد استفاده بکنیم و بهرمند بشویم.

 استاد اگر امکانش هست در ابتدا یک خلاصه ای از آن چیزی که حالا جلسه گذشته گذشت بفرمایید که إن شاءالله مقدمه ای بشود برای شروع بحث امشب مان.

آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله، افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد، حسبنا اللَّه و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.

ما در جلسه گذشته یکی از احادیثی که فریقین نقل کرده اند و در حقیقت یک هشداری هست برای همه و بیدار باشی هست برای عموم مسلمان ها و جای درنگ و تأمل هست حدیث

 «من مات بِلا إمام مات میتة جاهلیة»

هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست

عرض کردیم این در کتاب «صحیح مسلم» از قول عبدالله بن عمر نقل شده حدیث 4686، در چاپ های دیگر 1850 و در «مکتبه اهل بیت» جلد ششم، صفحه 22، و این روایت در کتاب «مسند» احمد حنبل در بعضی از چاپ ها جلد چهارم، صفحه 96، بعضی از چاپ ها با تحقیق آقای شعیب الأنؤوط جلد نُه، صفحه 88

«من مات بِلا إمام مات میتة جاهلیة»

هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست

و از مصادر متعدد ما این روایت را نقل کردیم و حتی یکی از ناقلان این روایت خود معاویة بن أبو سفیان هست که در «صحیح إبن حبان» جلد ده، صفحه 434، حدیث 4573 این روایت را نقل کرده و ما عمدتاً به همین بخش اکتفا کردیم تا سؤالاتی که عزیزمان آماده کردند امشب برای تکمیل عرائض قبلی مان إن شاءالله خدمت بینندگان عزیز تقدیم بکنیم باشد که مورد نظر مولای مان و سرور مان و صاحب نعمت مان و ولی نعمت مان بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) قرار بگیرد إن شاءالله.

مجری:

إن شاءالله، خیلی ممنون و متشکر، استفاده می کنیم إن شاءالله از محضرتان.

حضرت استاد حالا حضرت عالی اشاره فرمودید که در خود مثلاً صحیح مسلم ما چنین عبارتی را داریم معمولاً اینطور هست که حالا نسبت به دیگر احادیث و دیگر روایاتی که نامی از ائمه و فضیلتی از ائمه ذکر نمی شود به راحتی این را می پذیرند این مطلب را، اما اینجا جای سؤال پیش می آید که حالا خود همین روایت «من مات بِلا إمام» که در صحیح مسلم آمده شبیه مابقی روایاتی هست که آن را کاملاً می پذیرند یا اینکه باز هم یک اعتراضی یک بالاخره خدشه ای در همین حدیث هم ایجاد کردند اینها؟

آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با این حدیث دو نوع این روایت وارد شده؛ یکی که همان

 «من مات ولیس فی عنقه بیعه مات میتته جاهلیه»

هر کس از دنیا برود و در گردنش بیعت امامی نباشد مرگش مرگ جاهلی هست

که در خود صحیح مسلم هم آوردیم که این تعبیر بود؛ کتاب «صحیح مسلم» چاپ عربستان سعودی بیت الأفکار دولیه

«من مات ولیس فی عنقه بیعه مات میتته جاهلیه»

صحیح مسلم، چاپ عربستان سعودی بیت الأفکار دولیه

و شأن صدور این روایت هم بخاطر قیام مردم مدینه بود علیه یزید بن معاویه که عبدالله بن عمر گفت آنهای که قیام کردند و کشته شدند اینها بیعت کرده بودند با یزید، بیعت شکنی کردند اینها همه مرگ شان مرگ جاهلی هست، دیگر حالا خود آقایان اهل سنت باید بیایند جواب بدهند که این روایت را چیکار می خواهند بکنند، این یک تعبیری هست.

بعضی از تعابیر هست که آقای البانی در «سلسلة الاحادیث صحیحه» آورده، مشخص هست روایاتی که از دیدگاهش صحیح هست در جلد دوم، صفحه 677، باز در اینجا دارد که:

«من خلع یداً من طاعة؛ لقی الله یوم القیامة ولا حجة له»

هر کس از اطاعت حاکم اسلامی خلعیت کند و بیعت شکنی کند فردای قیامت هیچ دلیلی ندارد در برابر خدا

سلسلة الاحادیث صحیحه، البانی، ج 2، ص 677

یعنی یک سره وارد آتش جهنم خواهد شد

«ومن مات ولیس فی عنقه بیعه، مات میتته جاهلیه»

بعد آقای ناصرالدین البانی می گوید حاکم نیشابوری در جلد اولٍ صفحه 77 و 117 به این تعبیر آورده:

«من خرج من الجماعة قید شبر؛ فقد خلع ربقة الإسلام من عنقه»

حاکم نیشابوری (1/77 و 117)

هر کس از جماعت خارج شود و بر خلاف جامعه اسلامی حرکت کند یعنی در برابر امام و کسانی که با امام بیعت کردند بخواهد خروج بکند

«خلع ربقة الإسلام من عنقه»

این رشته اسلام از گردنش کنده می شود

یعنی خلاصه اش از دایره اسلام می رود بیرون، حالا إن شاءالله می رسیم که می گویند «میتة جاهلیه» یعنی بِلا امام و غیره با این تعابیر نمی سازد، «مات میتة جاهلیه» عرض کردیم یعنی در دوران جاهلیت مرگ ها چطوری بود؟ مرگ شرک، مرگ کفر، مرگ بُت پرستی، رسول اکرم این را می خواهد بگوید نه مرگ بدون امام، اصلاً در زمان جاهلیت بحث امامی مطرح نبود، حالا إن شاءالله حرف های خنده آور بعضی از آقایان را إن شاءالله مستند عرض خواهیم کرد به حول قوه الهی، بعد می گوید:

«ومن مات ولیس علیه إمامة وجماعة؛ فإن موتته موتة جاهلیة»

هر کس بمیرد و امامتی نداشته باشد و در درون جماعت نباشد یعنی خارج از جماعت باشد مرگش مرگ جاهلی هست.

ایشان می گوید حاکم نیشابوری گفته صحیح هست و شرائط صحیحین را دارد، ذهبی هم گفته صحیح هست و شرائط شیخین را دارد، این تعبیر ایشان این هست ولی در «مستدرک» که الآن چاپ شده همان صفحه 77 که آقای ناصرالدین البانی آدرس داده من مراجعه کردم همان جلد اول، صفحه 77 همان آدرسی که ایشان داده، می گوید:

«ومن مات ولیس علیه امام جماعة فإن موتته موتة جاهلیة»

المستدرک، حاکم نیشابوری، ج 1، ص 77

خیلی جالب هست یعنی در همه چیز دستکاری کردند فقط مانده بود در این دستکار نکنند.

هر کس از دنیا برود امام جماعتی نداشته باشد

حالا امام جماعتی نداشته باشد معنایش چه هست ما هم متوجه نشدیم، حالا یک کسی بیاید بگوید اگر بمیرد در نماز جماعت حاضر نشود این یک بحث دیگری هست، ولی بمیرد امام جماعت نداشته باشد حالا در یک روستایی زندگی می کند اصلاً مسجدی هم نیست تا امام جماعتی باشد، پس این مرگ مرگ جاهلی هست؟ در کشورهای خارج الآن اینهمه مسلمان هستند اصلاً امام جماعتی در کار نیست، پس همۀشان مرگ جاهلی هست؟ لذا ببینید این دستکاری های که دارند می کنند در این روایات یک مقدار انسان را به شبهه می اندازد که این آقایان دنبال چه می گردند؟ می خواهند حقیقت را بپوشانند؟ می خواهند مردم را إغراء به جهل بکنند؟ می خواهند یک کاری بکنند مردم به حقیقت نرسند؟ الله اعلم، می گوییم:

«من مات ولیس علیه امام جماعة فإن موتته موتة جاهلیة»

ببینید نسخه ای که در دست البانی بوده تعبیرش این هست:

«من مات ولیس علیه إمامة وجماعة»، نه «امام جماعة»

امامتی نیست برای او و در درون جماعت نیست

یعنی برخلاف امام و گروهی که در کنار امام هستند قیام می کند، زمان حضرت امیر آنهایی که واقعاً علیه امام و گروهی که با امام هستند قیام می کنند این را می خواهد بگوید

«فإن موتته موتة جاهلیة»

بله این را همانطور که ایشان می گوید حاکم نیشابوری می گوید:

«هذا حدیث علی شرط الشیخین»

همان صفحه 78 و ذهبی هم می گوید:

«علی شرطهما»

یعنی روایت شرائط صحیح بخاری و مسلم را هم دارد.

شرح طحاویه صالح آل شیخ که در حقیقت این عقیده صحاویه را ایشان آمده شرح کرده، ایشان در اینجا یک تعبیری دارد

«وأیضاً صحَّ عنه قال: من مات ولیس فی عنقه بیعة مات مایتة جاهلیه»

شرح العقيدة الطحاويّه، صالح آل شیخ

صحیح هست و شکی نیست بر اینکه هر کس بمیرد و بیعت امامی در گردنش نباشد یعنی بدون امام، حالا یا اصلاً امامی معتقد نیست امامی در جامعه اش نیست، یا امام هست ولی بیعت نکرده با او، این مرگش مرگ جاهلی هست.

در کتاب «حلیةُ الأولیاء» أبو نُعیم اصفهانی متوفی 430، جلد سوم، صفحه 224 تعبیرش این هست که

«من مات بغیر امام فقد مات میتة جاهلیة»

حلیةُ الأولیاء، أبو نُعیم اصفهانی، متوفی 430، ج 3، ص 224

ببینید مسئله فرق کرد دوستان عزیز؛ در خود صحیح مسلم هم این عبارت نبود آمده بود

«من مات ولیس فی عنقه بیعة»

اینجا شد

«من مات بغیر امام»

اینهم روایت از عبدالله بن عمر هست آن هم روایت از عبدالله بن عمر بود، آنجا بود

«من مات ولیس فی عنقه بیعة»

یک چیزی آوردند کنارش گذاشتد

هر کس بمیرد در گردنش بیعتی نباشد

اینجا

«من مات بغیر امام»

خیلی مطلب فرق می کند

هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست

بعد می گوید:

«هذا حدیث صحیح ثابت أخرجه مسلم فی صحیحة»

مجری:

حاج آقا إن شاءالله می رسیم به تفاوت معنایی این دوتا که بالاخره آن یکی «فی عنقه بیعة» چه تفاوتی دارد با اینکه اصلاً امامی نداشته باشد؟

آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید «من مات بِلا إمام مات میتة جاهلیة» رسول اکرم (ص) بعد از خودش امامت را برای امیرالمؤمنین تثبیت کرد واژه امام، نه خلیفه نه وصی، در منابع اهل سنت به وفور هست

«أوحي إلي في علي ثلاث انه سيد المسلمين وإمام المتقين»

المستدرک، نویسنده حاکم نیشابوری، ج 3، ص 138

حاکم نیشابوری «مستدرک» جلد 3، صفحه 138، یا

«أنت إمام کُل مؤمنین و مؤمنه»

مناقب، نویسنده خوارزمی، ص 60

«مناقب خوارزمی» صفحه 60 و یا

«هذا إمام البررة»

این تعابیر واژه امام در کتب شیعی که عرض کردیم بیش از 300 مورد این تعبیر آمده، در کتب اهل سنت هم این واژه امام آمد، امام مشخص شده و نصب امام هم توسط رسول اکرم بوده و این نصب هم به امر الهی بوده، اینها را ما قبلاً هم گفتیم باز برای بینندگان دوباره، سه باره، ده باره، صد باره تکرار می کنیم که این ملکه باشد برای عزیزان بیننده، این مسئله مهمی که هست که خلفای إثتی عشر خلفای من دوازده نفر هستند این آقایان آمدند در آن گیر کردند چهارتا خلفای راشیدین را آوردند درست کردند، از آن طرف هم از پیغمر اکرم نقل کردند

«الخلافة بعدی ثلاثون سنة»

خلافت بعد از من سی ماه بیشتر نیست

سی ماه هم با خلافت حضرت امیر چه هست؟ پایان می پذیرد، بعد هم که

«مُلْكاً عَضُوضاً»

سلطنت شروع می شود

این دوازده نفر خلیفه چه شد؟ رسول اکرم نستجیر باالله اشتباه کرده؟ «وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ» درست نبوده نستجیر باالله؟ یا نه رسول اکرم فرموده ولی مصداق خلفای إثنی عشر باید در جای دیگر باید رفت تطبیق کرد؟ که ما بارها گفتیم این حدیث غیر از مذهب شیعه امامیه إثنی عشریه با هیچ یک از مذاهب اسلامی سازگاری ندارد چه زیدیه، چه اسماعیلیه، نمی دانم کیسانیه، فتحیه، واقفیه، ناووسیه که اینها که شُعب شیعه هستند یا دیگر مذاهب اهل سنت با هیچ کدام تطبیق نمی کند و از آن طرف هم نکته مهم این هست که رسول اکرم عرض کردیم نزدیک 318 روایت داریم در این که آخرین خلیفه که حضرت مهدی «ارواحنا لتراب مقدمه الفداء» هست اهل سنت هم همه آوردند

«المهدی خلیفة الله»

مهدی خلیفة الله هست

مثل سیوطی و اگر اشتباه نکنم بن باز و غیره گفتند که مهدی از خلفای إثنی عشر هست، از خلفای إثنی عشر هست شما بفرمایید این چهارتا را درست کردید حضرت مهدی هم شد پنج تا، این از این دوازده نفر الباقیش کدام هستند؟ اینها را بیان کنید، و از آن طرف هم دوران غیبت حضرت بیش از 90 روایت داریم که حضرت مهدی «ارواحنا فداء» دارای غیبت طولانی هست، این می خواهد بگوید حالا در زمان ائمه که اینها چیکار کردند سراغ امام منصوب پیغمبر نرفتند آنها تکلیف شان جدا هست، الآن ما هستیم در این قرن 21 یا قرن 15 اسلامی، این روایت

«من مات بِلا امام مات میتة جاهلیة»

الآن پدر من، پدر بزرگ شما، پدر آن آقا، شیعه، سنی از دنیا می رود فردا نوبت ما می شود، الآن مرگ من فرا رسیده «من مات بِلا امام مات میتة جاهلیة» به قول یکی از علمای بزرگ عربستان سعودی دوست عزیزمان جناب آقای شیخ علی آل محسن یک کتابی دارد «من إمامک؟» امام زمان تو کیست؟ خیلی کتاب قشنگی هست کوچک هست دویست دویست و پنجاه صفحه به نظرم بیشتر نیست یا «من هو إمامک؟» امام زمانت کیست؟ الآن که آیا ما بیاییم بگوییم امام زمان ما فرض بفرمایید حاکم اسلامی هست آیا واقعاً این حاکم اسلامی می تواند برای ما امام زمان باشد یا نه؟ با توجه به اینکه آقایان گفتند که در هر عصری باید یک امام باشد هر چه کشور اسلامی گسترده باشد ما به هیچ وجهی نمی توانیم بر اینکه در برابر این قضیه کوتاه بیاییم و حتی دارد که 

«إذا بويع لخليفتين قُتِلَ الآخر منهما»

اگر چنانچه در یک عصری با دو خلیفه بیت بشود آن خلیفه اول خلیفه واقعی است خلیفه دوم باید کشته شود

من الآن همین رابرای بینندگان عزیز،که حدیث 4692 صحیح مسلم هست، که

«إذا بویع لخلیفتین»

صحیح مسلم، ح 4692

اگر برای دوتا خلیفه در یک زمان بیعت بشود خلیفه اولی خلیفه واقعی است، خلیفه دومی باید کشته بشود،

مجری:

نه تنها با او بیعت نمی شود بلکه باید کشته شود

آیت الله حیسنی قزوینی:

بلکه واجب القتل هم هست، خب این را می خواهیم چکار کنیم،

مجری:

نکته دقیقی هم هست که ما بتوانیم این را، یعنی این دوتا روایت را بخواهیم از لحاظ دلالی هم بخواهیم بررسی بکنیم ببینیم آیا اینکه «من مات و لیس فی عنقه» هر نوع بیعتی «مات میتة جاهلیه» درست هست، یا اینکه آنکه دارد می گوید «بلا امام» خب قطعاً باید این را بسنجیم با مابقی آن روایاتی که وارد شده حالا ما هم داریم از خود اسانید اهل سنت اینها را بررسی می کنیم و می بینیم که بله همین تعبیر امام هم در آنها ذکر شده و بروشنی هم برای ما بیان کرده که، اینطور نیست که هر کس برود خالا با هرکس می خواهد بیعت بکند، اصلاً بیعت با دو نفر امکان ندارد، یک نفر نمی تواند بیاید چنین ادعایی بکند،

آیت الله حسینی قزوینی:

و لذا این قضیه که می آید «إذا بویع لخلیفتین» اگر به دوتا خلیفه این نرم افزار اهل سنت است الجامع الکبیر است، از ابو سعید خدری،

«قال رسو الله إذا بویع لخلیفتین فاقتلوا الآخر منهما»

اگر با دوتا خلیفه بیت شد خلیفه دوم واجب القتل است،

الجامع الکبیر

حالا ما از این اقایان سؤال می کنیم، می گویند خلیفه عربستان ملک سلمان است، مثلاً خلیفه فلان کشور رئیس جمهورش هست، خب کدام اولی هست و کدام واجب القتل است، و لذا نبوی و دیگران روی این خیلی مانور دادند، و مفصل هم روی این مسئله که ما نمی توانیم هرچه کشور اسلامی گسترش پیدا بکند، حتماً باید یک خلیفه در کره زمین باشد، هرچه کسترده باشد کشور اسلامی ما نمی توانیم این خلیفه را دوتا یا سه تا یا ده تا یا بیست تا بکنیم، خب الآن می گوییم مراد از «من مات بلا امام» یعنی من مات بلا بیعت خلیفة است، با این روایت می خواهند چکار کنند آقایان؟ اینها یک سری بحث هایی است که نمی شود اینها را به سادگی از کنارش رد بشویم، و لذا همانطور که عرض کردم من، این در حقیقت یک درنگی است برای همه ما که باید نسبت به این قضیه توجه کنیم، یا مثلاً ببینید در سنن ابن ماجه، حدیث 4084، در رابطه با قیام حضرت مهدی است که می گوید اگر از مشرق زمین گروهی آمدند بروید با آنها بیعت کنید ولو با رفتن روی برف باشد،

«فإنه خلیفة الله المهدی»

این خلیفه خدا حضرت مهدی است

سنن ابن ماجه، ح 4084

در زوائد آورده، گفته

«اسناده صحیح؛ رجاله ثقاة»

حاکم نیشابوری آورده گفته

«صحیح علی شرط الشیخین»

خب آخرش روشن شد، و در اینجا ما حرف خیلی زیاد داریم، که ما بخواهیم روی این مانور بدهیم، حالا ان شاء الله سر فرصت ما روی این قضیه مفصل بحث خواهیم کرد، ان شاء الله.

مجری:

ان شاء الله خیلی ممنون متشکر حضرت استاد حالا سؤالات زیاد دیگری هم راجع به همین روایت «من مات بلا امام» هست.

خب الحمد الله تا اینجای برنامه همراه ما بودید و مشاهده کردید این جلسه بیستم از آموزه های امامت و ولایت که خدمت تان تقدیم شد تا اینجای کار؛ قبل از اینکه بخواهیم سؤال جدید را از حضرت استاد بپرسیم و پیگیر مطالب و مباحث اصلی متن جریان بحث بشویم، شما عزیزان می توانید از طریق تماس سؤالات تان را مطرح بکنید،

آیت الله حسنی قزوینی:

قبل از اینکه سؤال را مطرح بکنید در رابطه با خلیفتین که در یک عصر باید یک امام باشد و یک خلیفه باشد که از صحیح مسلم آوردیم، آقای نبوی در شرح صحیح مسلم جلد 12، تعبیرش این است،

«و اتفق العلماء»

اتفاق تمام علمای اهل سنت است

شرح صحیح بخاری، نبوی، ج12

«علی أنه لا یجو أن یعقد لخلیفتین فی عصر واحد»

جایز نیست برای دو خلیفه در یک زمان مردم بیعت کنند

«سواء اتسعت دار الإسلام و ام لا»

کشور اسلامی گسترده باشد یا گسترده نباشد

آقای ابو طاهر بغدادی از در دکتاب الفرق بین الفرق، متوفای 429، می گوید

«لا تصح الإمامه إلا لواحد فی جمیع الأرض الإسلام»

در تمام کشور های اسلامی باید یک امام باشد

الفرق بین الفرق، ابو طاهر بغدادی، متوفای 429، ص350

این صفحه 350، ابن حزم اندلسی در کتاب الفصل شان جلد4،  می گوید،

«لا یجوز کون امامین فی وقت واحد فی العالم»

در سراسر جهان مسلمان ها باید یک امام داشته باشند.

الفصل، ابن حزم اندلسی، ج4

آن مسلمانی که در آمریکا و روسه و هند چین زندگی می کند، در ایران و عربستان عراق و سوره همه باید تابع یک امام باشند، نه اینکه هر کشوری برای خودش امامی داشته باشد،بعد آقای بدر الدین عینی در کتاب عمدة القاری شرح صحیح بخاری، جلد 16، می گوید

«إذا بویع لخلیفة بد خلیفة»

اگر با یک امامی مردم بیعت کنند دوباره بیایند با یک مرد دیگری بیعت کنند،

عمدة القاری، شرح صحیح بخاری،بدر الدین عینی، ج 16

بیعت اولی صحیح است و بیعت دومی باطل هست، اعم از اینکه در یک کشور باشند یا در کشور های مختلف باشند و در روایت دیگر دارد

«فضربوا عنقه»

با هر کسی بیعت کردند بعد از بیعت اول گردنش را بزنید

«و فی روایت اخی فضربوه بالسیف کائن من کان»

گردن او را بزنید، این امام دوم را هر کس می خواهد باشد

اینها نشان می دهد بر اینکه امروز رسول اکرم «من مات بلا امام مات میتة جاهلیة» را تا قیام قیامت رسول اکرم دیده، و اینها را از اعلام نبوت است، هم حدیث «تفترق امتی علی ثلاثة سبعین فرقه» هم حدیث «من مات بلا امام مات میتة جاهلیه» تمامی اینها از نشانه های نبوت است، از معجزات رسول اکرم است، و از کرامات رسول اکرم است، از پیش بینی های دقیق رسول اکرم است، که برگرفته از وحی است، ولذا اینها باید برای ما یک تلنگری باشد، که ببینیم واقعاً ما طبق این فرمایش رسول اکرم فردا می خواهیم از دنیا برویم امامی داریم، یا امامی نداریم، حالا ان شاء الله ما شبهاتی که آقایان آوردند در رابطه با من مات لیس فی عنقه، من مات بلا امام، ابن تیمیه و دیگران اینها را بحول و قوه الهی شبهات شان را ما مطرح خواهیم کرد و پاسخ محکم و دندان شکن و قاطع هم به اینها خواهیم داد، که این وقتی می آید در صحیح مسلم و در صحاح شان هم تعبیر آمده، آن هم «إذا بویع لخلیفة فقتل الآخر من هما، فقتله کائن من کان، فضربوه عنقه»، اینها تعابیر کوچکی نیست.

مجری:

حاج آقا خیلی جالب است خود همین افرادی هم که حالا از ابن حزم آندلسی و ابو طاهر بغدادی و نبوی و اینها هم در قرنهایی داشتند زندگی می کردند که این تعدد خلفا وجود داشته یعنی اینطور نبوده که ما بگوییم اینها در عصر امویان زندگی می کردند به یک حالتی بوده که فقط یک خلیفه بوده در شرائط خاصی و اینها اصلاً آشنا نبودند با چنین فضایی، خود همین ها در زمان خودشان هم این تعدد خلفا و جود داشته.

آیت الله حسینی قزوینی:

ما خدا را شاکر هستیم که خدای عالم از روز اول ولادت مان و حتی انعقاد نطفه مان در عالم الس ما را با اهل بیت آشنا کرد یعنی واقعاً این بزرگ نعمتی است که در برابر این نعمت بعد از توحید ما نعمتی به این بزرگی نداریم، حتی نعمت توحید هم بدون امامت هیچ فایده ای ندارد چون توحیدی که از کانال اهل بیت گرفته نشود، آن توحید سر از خدای الاغ سوار و شتر سوار در می آورد، و لذا از آقا امام حسین سؤآل می کنند که «ما معرفة الرب» راه شناختن خدا چیست؟ می فرماید «معرفة اهل کل زمان امامه الذی یجب علیهم طاعته» می گوید اگر خدا را می خواهی بشناسی، هر چیزی راه دارد، باید بروی از کانال امام عصرت او را بشناسی، اگر غیر از کانال امام عصر شما خدا را بشناسی این خدایی که به تو معرفی می کنند این خدا می شود خدای مو فرفری، خدای امرد، که هنوز صورتش مو در نیاورده، خدایی که وقتی مریض می شود ملائکه می روند به عیادتش، خدایی که نیمه شب می آید به کرده زمین، قبل از طلوع آفتاب می رود بالا، که الآن با این کروی بودن زمین بیاید روی زمین برای همیشه خدا دیگر در اینجا زندانی می شود نمی تواند برود بالا، چون در هر آنی از شبانه روز یک جا کره زمین طلوع فجر است دیگر، خدا فقط مال عربستان و ایران و عراق که نیست، خدای کل کره زمین است، برای کل کره زمین آمده، «هل من تائب فاستغفر له، هل من داع الفاستجیب له» دارد صدا می کند، خدایی که از کانال اهل بیت نباشد، «بنا وحد الله، بنا عبد الله، بنا عرف الله»؛ امام صادق می فرماید توسط ما باید معرفت خدا صورت بگیرد، توسط ما باید وحدانیت خدا برای مردم روشن بشود، توسط ما باید عبادت خدا برای مردم روشن شود.

مجری:

حاج آقا چقدر مقدمه این بیانی که فرمودید کاملاً چفت می شود با همان «من مات بلا امام مات میتة جاهلیه» که هست، یعنی خیلی وقت ها از همان ابتدا برای اینها سؤال است که خب الآن چرا مرگ جاهلیت چرا مشرک بشود این فرد بدون امام، وقتی که انسان این ضمیمه را می آموزد که اصلاً زمانی که معرفی نشود خداوند به آن وجهی که هست قطعاً مشرک مرده، کأن این دوتا دوتا بالی هستند برای پرواز انسان برای وحدانیت خدا،

آیت الله حسینی قزوینی:

بله حالا ان شاء الله ما در بحث های شیعه ان شاء الله عرض خواهیم کرده که بعضی از اهل سنتی که مطلب به گوش شان نرسیده جاهل قاصر هستند، یا با تقلید از بزرگان و غیره مسیر دیگری رفته اند، امام صادق می فرماید اینهایی که واقعاً معذور هستند، و حجت برای آنها تمام نشده ،خدا اینها را یکسره نمی برد آتش جهنم، بلکه نگاه می کند که اعمال حسنه دیگری دارند یا ندارند، حالا یک کسی است معتقد به امامت ائمه نیست، ولی از آنطرف هم ظلم می کند آدم می کشد، زنا می کند دزدی می کند، این معتقد به امامت هم باشد این گناهان می کشاند می برد به آتش جهنم، ولی هستند افرادی که معتقد به امامت ائمه نیستند، حجت برایشان تمام نشده، ولی آدم خوبی است ذاتاً بدجنس نیست، به فقرا رسیدگی می کند، از مظلوم دفاع می کند در برابر ظالم می ایستد احسان می کند، لذا امام صادق (ع) می فرماید اینهایی که این چنین هستند، من نمی خواهم بعضی از این آقایانی که مداح ها یا منبری هایی که فله ای می گویند هر کس که شیعه نشد فردا باید برود آتش جهنم، این قضیه کاملاً خلاف منصوص شاید بیش از 50 تا روایت از روایات اهل بیت (ع) هست، که این افرادی که معتقد به امامت نیستند، و معذور هستند و حجت دارند پیش خدای عالم حجت برای اینها تمام نشده، اگر خدای عالم اینها را فردای قیامت به جهنم ببرد،  خب اینها می گویند خدایا

«لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ»

طه/134

برای ما حجت تمام نشده ما

ولی برای آن دسته ای که حجت تمام می شود، و امامت ائمه از کتب و سنت ثابت می شود بعد از ثابت شدن انکار می کنند، «و جَحَدوا بِها وَاستَیقَنَتها أَنفُسُهُم» این باشد بله هیچ راه نجاتی ندارد، حالا این چه شیعه باشد چه سنی باشد، فرقی نمی کند، اینها کاملاً واضح و روشن است الآن ما می بینیم بعضی از افرادی که در گروه شیعه هستند، دارند یک سری شبهاتی مطرح می کنند، همان شبهاتی که وهابیت 700- 800 سال است دارند مطرح می کنند، من امروز در بحث خارج فقه یک مطلبی را گفتم بد نیست که بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولیعصر هم در این قضیه اطلاعی داشته باشند.

این خبر گذاری رسمی حوزه علمیه قم هست، در خواست فدراسیون جهانی شیعیان اثنی عشری خوجه که اینها عمدتاً اهل هندوستان هستند، و در شهرهای مختلف در اروپا آمریکا مالزی و غیره منتشر هستند، از آیت الله العظمی سبحانی یک درخواستی کردند، که ما امروز مطرح کردیم امروز یکی از مسؤلین شان هم بعد از ظهر با من تماس داشتند، و از ما هم راهنمایی خواستند گفتم ما هم در خدمت شما هستیم؛ خب شما ببینید  می گوید اخیراً یک جریانی مدعی اصلاح تشیع، فرعون می خواهد با حضرت موسی مبارزه کند، می گوید «إنی اخاف أن یبدل دینکم» من می ترسم حضرت موسی بیاید دین شما را بهم بزند، آقا ابن تیمیه را بعنوان مصلح معرفی می کنم، رشید رضا می شود مصلح محمد عبده می شود مصلح می آید تمام بساط اهل سنت را به باد می دهد، حالا یک عده هم پیدا شدند اصلاح گران تشیع که اینها در میان قشر تحصیل کرده به راه افتادند با استناد به افکار بعضی از شخصیت ها منکر زیارت جامع کبیره توسل، استغاثه به ائمه یا تشکیک در میراث روائی شیعی دعوت به اسلام قرآن محور، حسبنا کتاب الله، و روایات صحیح می کنند، واینها می آیند می گویند دعای توسل سند معتبری ندارد، استغاثه به معصوم، یا مهدی ادرکنی یا وجهاً عند الله شرک در عبارت است، خب آقا واقعاً راست می گویید بنده الآن همانطور که با افراد تابع یمانی اعلان مناظره کردیم، و مباهله کردیم، این آقایانی که دارند در میان این خوجه های عزیز ما این شبهات را مطرح می کنند، بنده همینجا اعلام می کنم بنده قزوینی حاضرم روی همین بحث هایی که ایشان داشتند هم مناظره بکنم هم مباهله بکنم، دیگر از این بالاتر؟ دیگر بهتر از این می خواهند، حالا چهار نفر افراد ضعیف بی اطلاع پیدا می کنند، شروع می کنند، وسوسه کردن، ذهن آن افراد را مشوش کردن، اگر راست می گویید بیایید میدان، با اسکایپ می خواهید میدان یا با هرچه، یا می خواهید تشریف بیاورید ایران ما همه هزینه رفت و آمد تان را هم می دهیم، اینجا هم هتل می گیریم برایتان هزینه های هتل تان را هم می دهیم، تشریف بیاروید اینجا در رابطه با این شبهاتی که دارید مطرح می کنید، اگر مرد هستید، واقعاً غیرت دارید وجدان دارید و روی حرف تان پای بند هستید بنده قزوینی آماده به مناظره با شما هستم، دیگر از این بهتر؟ از این راحت تر؟ در عصمت پیغمبر تشکیک می کنند، در عصمت ائمه تشکیک می کنند، در اصول دین، حتی در فروع دین هم نباید تقلید کرد، اینها امروز ما خوابیدیم مخصوصاً در حوزه عزیزان ما همه اش می خواهند زراره بشوند، فاللعوام أن یقلده بشوند به آن مرتبه برسند، فردا رساله چاپ کنند و پرچم فقاهت را بدست بگیرند، ولی کسی پرچم امامت و دفاع از حریم ولایت را بدست بگیرند ما کم داریم، الآن ما بارها گفتیم زراه زیاد درایم ولی هشام بن حکم نیاز داریم ما در این عصر حاضر، مؤمن تاب نیاز داریم در این عصر حاضر، ما دنبال این افراد می گردیم، امروز حضرت ولیعصر ارواحنا فدا که ان شاء الله در آینده بسیار نزدیک ظهرو بکند، نیاز دارد که مردم بیایند از حریم ولایت دفاع کنند و شبهات اینها را با دلیل واضح و روشن بکنند، روایت هم داریم که حجت از قم به تمام دنیا تمام می شود، معارف اهل بیت چه قبل از ظهور حضرت مهدی ارواحنا فدا، چه بعد از ظهور حضرت ولیعصر ارواحنا فدا از قم به جهانیان خواهد رسید، این بشارتی است که ائمه ما به ما داده اند، شما اگر واقعاً راست می گویید مشکلی ندارید شما، اینکه رفتن در یک گوشه ای نشستن و با چهار نفر را همانطور که احمد الحسنی ها می روند در روستا و چهار تا پیر زن و پیر مردی را افراد نا آگاهی را، احمد الحسن نوه حضرت مهدی است، قیام کرده، ظهور کرده، اگر ظهور کرده بیاید در یکی از این تلویزیون ها یک سخنرانی بکند، بیاید  در اسکایب یک سخنرانی کند مردم ببینند قیافه اش چطوری است، قیافه اش قیافه آدمی زاد است، قیافه اجنه دارد، قیافه چه دارد؟ این که نمی شود، اگر بنا باشد حضرت ولیعصر در غیبت باشد فرستاده اش هم در غیبت باشد، خب چه فایده ای دارد این ظهور، این چه ظهوری شد، اگر کسی یک جو عقل و وجدان داشته باشد، دنبال این افراد و دجالها نمی رود، اگر واقعاً راست می گویند اینها بیایند ما که در طول این 10 -15 سال بارها گفتیم بیایند با مراجع با اساتید حوزه های علمیه بنشینند بحث بکنند، قزوینی هیچ، نامه هم که نوشتید که بقولی ما آمدیم اعلام کردیم، حاضر نشدید، افراد دیگری هستند که حاضراد با شما گفت و گوی علمی بکنند، گفت و گوی دوستانه بکنند، ولی وقتی بحث می آید می گویند چرا با فلانی مناظره نکرد ایشان شروع می کنند، فحاشی کردن توهین کردن، یک گروهی بود ظاهراً پیش شماره اش برای انگلستان بود، ما را عضو گروه کرده بودند، حالا نمی دانم شماره ما را از کجا گیر آورده بودند، و شروع کردن در گروه دیدیم تبلیغ غیری می کنند، من دوتا سؤال کردم از اینها بلافاصله ما را از گروه انداختند بیرون با چهار تا فحش و ناسزا، این شد منطق؟

مجری:

بسیار خب خیلی هم عالی همانطور که همین عزیزانی هم که دارند احساس می کنند دارند اصلاح میکنند، خب حضرت استاد اجازه فرمودند بلکه دعوت کردن که تمامی این امکانات شبکه در اختیار شما تشریف بیاورید بلکه زائد بر آن و مضاف بر آن هم به شما چیزهای دیگری هم داده خواهد شد اما بیایید همین عقاید تان را بیان بکنید ان شاء الله که به گوش جهانیان برسانید بلاخره اگر اصلاح گر هستید که این روش درستی هست که بخواهید به آن برسید.

بسیار خب الحمد الله خیلی تشکر می کنم حضرت استاد از محضرتان اگر اجازه بدهید ما تماس ها را وصل بکنیم عزیزانی که پشت خط هستند، تماس اول آقا مجتبی هست از بوشهر، آقا مجتبی صدایتان را می شنویم بفرمایید

بیننده:

سلام علیکم و رحمة الله، حالتان خوب هست آقای مرعشی عزیز و حاج آقا قزوینی خوب هستید ان شاء الله سلامت هستید؟ استاد من یک سؤالی داشتم می خواستم بگویم که نقش اهل بیت در انحرافات بعد از پیامبر چه بود، مثلاً اهل سنت این را یک نمازی دارند، ما هم یک نمازی داریم، غسل ها همه چیز همه چیز،مثلاً ما دوتا نماز آنها هم دوتا، همه چیز مان دوتا است، می گویم اهل بیت برای تغیر این شرایط چه اقداماتی کردند، بخصوص امام علی علیه السلام.

مجری:

بسیار خب ان شاء الله حضرت استاد پاسخ را خواهند داد، نقل اهل بیت در انحرافات بعد از پیامبر و اینکه در این فضای متشنجی که ایجاد شده بود چه تلاش هایی کردند اهل بیت برای زدوداً آن انحرافات و مسائلی که وجود دارد،

بیننده:

بله مثلاً ما یک خدا، کتاب یک، پیامبر، یک، مگر می شود دوتا نماز داشته باشیم، یکی دست باز یکی دست بسته، نماز بخوانند، می خواستم که این انحرافات از چه زمانی، و اهل بیت اینکه این انحرافات را خنثی کنند چه اقداماتی انجام دادند.

مجری:

این مسلماتی که زیر سؤال رفت چطور شد که بر جای خودشان باقی ماند، سلامتی باشید، موفق باشید ان شاء الله آقا مجتبی بودند از بوشهر که همراه برنامه خودشان برنامه حبل المتین شدند ان شاء الله سؤآل و دغدغه شان را مطرح می کنیم و پاسخ را از حضرت استاد خواهیم شنید، سؤال شان هم حالا عزیزان اگر درست سؤال را متوجه نشدند این بود که نقش اهل بیت در انحرافات بعد از پیامبر چه بود چه اتفاقی افتاد که با اینکه ما می بینیم همان بعد از حتی در زمان متصل بعد از شهادت حضرت آقا رسول الله (ص) مشاهده می کنیم چه انحرافاتی بوجود آمد آیا اهل بیت بعنوان کسانی که باید امت را براه راست هدایت بکنند، نقش آفرینی کردند یا نه؟

خب تا تماس بعدی وصل بشود اگر حضرت استاد پاسخ را بفرمایید.

آیت الله حسینی قزوینی:

اولاً بر اینکه خود رسول اکرم (ص) فرمودند این کتاب کافی، جلد 1، صفحه 32،  روایت از آقا امام صادق (ع) هست،

«فإن فینا اهل البیت فی کل خلف عدولآً ینفون  عنه تحریف الغالین و انتحال المتطلین و تأویل الجاهلین»

در هر عصری تعدادی از اهل بیت هستند تحریف غلو گران و انحرافات گمراهان و تأویل نادانان را دفع می کنند

کافی، ج1، ص 32

این از این جهت، در کتب اهل سنت هم در کتاب ذخایر العقبی، برای طبری، متوفای 694، در اینجا هم از رسول اکرم هست

«فی کل خلف من امتی عدول من اهل بیتی»

در هر عصری و در هر نسلی تعدادی افرادی از اهل بیت من هستند

ذخایر القبی، طبری، متوفای 694،

تحریف غلوگران و انحرافات را باطل گران و تأویل نادانان را جلوگیری می کنند و مانع می شوند، این روایت کاملاً در کتب شیعه و سنی آمده،  ولی شما اگر مراجع کنید از بعد از رسول گرامی، صدیقه طاهره سلام الله علیها  در خطبه ای که در مسجد خوانده خطبه ای که برای زنان مهاجرین و انصار خوانده، و این بعنوان یک سند جاودان در حرم حضرت معصومه توسط مراجع ثبت شد، در این خطبه صدیقه طاهره تمام این مسائل مطرح شد، من گمانم دیگر هر چه گفتنی بود، باید گفته شود، صدیقه طاهر در این خطبه قراء اش در مسجد بیان کردن، شیعه نقل کرده، سنی نقل کرده، حتی از قرن دوم و سوم اینها نقل کردند، و بعد از او خود حضرت امیر علیه السلام در هر فرصتی که پیدا می کرد مباحث انحرافی را مطرح می کرده، چه عملاً چه قولاً بعض وقت بوده مثلاً خلیفه می آمده، یک زن حامله را می خواستند سنگسار کنند، حضرت می آمد می گفت این زن مرتکب خلاف شرع شده، این بچه که در رحمش هست چه گناهی کرده، چرا دارید یک انسان بی گناهی را می کشید؟ بعد نگه داشتند، تا این بچه به دنیا آمد بعد بردند سنگسارش کردند، یا امثال این قضایا ،در دوران حضرت امیر همین قضاوت های محیر العقول حضرت امیر که جناب آقای تستری رضوان الله تعالی علیه آورده اینها کاملاً واضح و روشن است، که امیرالمؤمنین در طول این 23 سال چه کارهایی کرد، بعد از او ائمه علیهم السلام، حضرت امام صادق علیه السلام، 4هزار شاگر تربیت کرده، افراد زیادی را برای مناظره و مقابله با مخالفین تربیت کرده، امام عسکری همینطور، در مقدمه چهارم از خامتمه مستدرک مرحوم شیخ حر عاملی می گوید اصحاب ائمه از زمان حضرت امیر تا امام عسکری بیش از 6 هزار و 600 کتاب تألیف کردند، خب اینها همه برای تثبیت فرهنگ اهل بیت و زدوداً انحرافات در جامع بوده، و این بحث هایی که هست، مناظراتی که ائمه داشتند، اصحاب شان داشتند، یکی از این علمای بزرگوار عراق کتابی نوشته المناظرات فی الإمامة، آنحا دیگر تمام این مناظرات را آورده، مرحوم طبرسی در احتجاج همه اینها را آورده.

مجری:

الحمد الله این آقا مجتبی هم از بوشهر جواب شان را گرفتند و پاسخ هم پاسخی بود که بسیاری از بینندگان هم ممکن بود این سؤال برایشان پیش بیاید الحمد الله تشکر  می کنیم حضرت استاد، از پاسخ حضرتعالی.

تماس بعد آقا محمد هستند از زنجان پشت خط هستند، آقا محمد در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

سلام عرض می کنم خدمت مجری محترم و خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی عزیز ، واقعاً برنامه تان زیبا و آموزنده هست، اجرکم عند الله، بسیار حضرت استاد زیبا و مستدلانه عالی حرف می زنند، ممنوم احسنتم طیب الله انفسکم، می خواستم از حضرت استاد یک سؤالی بپرسم می خواستم چندتا روایت از علم غیب گویی، و غیب گویی های آقا امیرالمؤمنین علی السلام، از کتب حالا اهل سنت باشد، یا شیعه لطف کنند بیاورند، تا از فضائل آن حضرت استفاده کنیم و اینکه خیلی ها شبهه می کنند، می گویند که امام علی علم غیب نداشته، می خواستم چندتا از موارد علم غیب گویی آقا امیرالمؤ»نین علیه السلام از کتب اهل سنت یا شیعه بیاورند، و ان شاء الله با امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام محشور بشویم ان شاء الله ممنون از حضرت استاد و از شما آقای مرعشی عزیز خدا نگهدار.

مجری:

سلامت باشید خدا حفظ تان کند آقا محمد عزیز که از زنجان همراه ما بودید، ان شاء الله راجع به علم غیب امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدید ان شاء الله پاسخ تان را از حضرت استاد خواهید شنید.

خب حضرت استاد بشنویم خیلی وقت ها تحت عنوان شبهه مطرح می شود اما حالا ما بخواهیم مصادیق عملی اش را هم ببینیم، آیا می توانیم چیزی پیدا بکنیم در کتب اهل سنت؟

آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با ائمه علیهم السلام که اینها چه مطالبی را بیان کرده اند و از غیب خبر داده اند، بقدری در کتب شیعه و در کتب اهل سنت آمده که اگر ما بخواهیم پنجاه جلسه هم در رابطه با علم غیب ائمه علیهم السلام صحبت بکنیم، شاید باز مطلب ما زیاد داریم، و اینکه حتی خود بزرگان اهل سنت، من در ذهنم هست که اگر اشتباه نکنم ابن خلدون هست که وقتی می آید به اهل بیت می رسد، مقدمه ابن خلدون صفحه 416، می آید می گوید بحث علم غیب چنین است و چنان هست، این افراد عادی این همه از علم غیب خبر داده اند،

«وقد ینقل بین اهل البیت کثیر من هذا الکلام، غیر منصوب إلی احد و فی اخبار فلان»

مقدمه ابن خلدون، ص 416

از اهل بیت مطالبی که از غیب اینها خبر داده اند، و از آینده خبر داده اند، الی ما شاء الله ما مطلب داریم، یعنی یک مورد دو مورد نیست، وقتی ابن خلدون با آن وضعش می آید به صراحت می گوید ائمه علیهم السلام و اهل بیت از غیب بقدری خبر داده اند إلی ما شاء الله،  این دیگر مسئله کاملاً واضح و روشن است، و خود ائمه علیهم السلام و خود حضرت امیر سلام الله علیه، که در همین نهج البلاغه در جای جای نهج البلاغه در رابطه با قضیه بصره که من دارم می بینم سیل بصره را فرا گرفته و چنین و چنان و ساختمان های بصره همانند یک قارچی در داخل آب هستند، و این قضیه اتفاق افتاد، بعد از من گرفتار افرادی می شوید که به شما رحمی نمی کنند، نه به صغیر شما نه به کبیر شما، خب جامعه گرفتار مثل حجاج بن یوسف سقفی شدند، به صغیر و کبیر و غیره رحم نکردند، مطالب الی ما شاء الله ما از امیرالمؤمنین از ائمه علیهم السلام در رابطه با غیب، حالا بحث غیب چیز خیلی ساده ای است، حتی ابن تیمیه می گوید که علی هیچ، کسانی که کمتر از علی هم هستند، از علم غیب بارها خبر دادند، این منهاج السنه ابن تیمیه است، جلد 8، صفحه 135، می گوید

«أما اخبار به بعض الأمور الغئبه»

خب از غیب دادند

منهاج السنة، ابن تیمیه، ج8، ص 135

«فمن هوددو علی یخبر بمثل ذلک»

آنها که کمتر از علی هم هستند از غیب خبر دادند       

«فعلی أجلُّ قدرا من ذلک»

جای علی،

با اینکه ناصبی هم هست، ولی در علم غیب می رسد می گوید علی بن ابی طالب مقامش خیلی اجل این است، شما می خواهید بگویید در رابطه باعلم غیب علی می خواهید  حرف بزنید، حتی می گوید اتباع ابوبکر و عمر هم چندین برابر اینها از علم غیب خبر دادند و امثال اینها.

مجری:

بله بسیار خب، خب الحمد الله تماماً هم استناداتی را هم که از ابن تیمیه هم دیگر از این ناصبی تر دیگر نبود، دیدیم که چه بیانی داشتند و چقدر مثبت این فرمایش بود.

تشکر می کنیم از آقا محمد از زنجان که با برنامه خودشان تماس داشتند و این سؤال را مطرح کردند.

آقای نکوفر از شیراز پشت خط هستند، آقای نکوفر در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

الو سلام علیکم خسته نباشید، خدمت آقای قزوینی و آقای مرعشی دو سید بزرگوار سلام عرض می کنم، اول خداوند جل و جلاله یک صفت خوبی دارد که می گوید «لا حول و لا قوة إلّا با لله العلی العظیم» شما اولش هیچ بودید، خدا شما را از هیچ آفریده، حالا که بزرگ شدید می ایستید جلوی خدا و می خواهید نور خدا را خاموش کنید، با دهانتان، هرگز نمی توانید، خود قرآن می فرماید، هیچ کسی نمی تواند به این کتاب قرآن که همه علم درش هست، به آن دست پیدا کند الّا المطهرون، آن مطهرون هم که مشخص است، «إنما یرید الله لذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» خدا وکیلی من نمی دانم آقای قزوینی اینها را اصلاً به یک بچه پنج ساله هم که بگویی این را متوجه می شود، اینها فقط هدف شان این است که نور خدا را با دهان شان خاموش کنند، ولی به یاری خدا و یاری امام زمان روز به روز نور اینها منورتر می شود و بیشتر می شود، موفق باشید دست تان درد نکند.

مجری:

سلامت باشید تشکر می کنیم آقای نکوفر عزیز که از شیراز همراه ما بودید و از این مطالبی هم که فرمودید استفاده کردیم و لطف کردید، ممنونم موفق و مؤید باشید ان شاء الله خدا نگهدار شما،

فرصت دیگر نداریم که بخواهیم تماس بعدی را وصل بکنیم، حضرت استاد برسمی که خود حضرتعالی بنا نهادید اگر بتوانیم این فرصت انتهایی را اگر نسبت به وجود نازنین حضرت آقا امام زمان از حضرتعالی بشنویم تشکر می کنیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

ما روایات زیادی ما داریم که از خدای عالم بخواهید، در همین دعای عهد که خدای مرا از تابعین حضرت و از تسلیم شوندگان امر حضرت، مطیع اوامر حضرت قرار بده، یکی از دعاهایمان این است، چون معلوم نیست بعد از آمدن حضرت می آید برای ما یک دستوری صادر می کند، و این دستور شاید برای ما سنگین بیاید، خدای نکرده ما که یک عمری گفتیم «يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً» حسین جان ای کاش بودیم ما هم در کربلا ما هم به فیض شهادت می رسیدیم، فردا اگر حضرت ولیعصر بیاید یک دستوری بدهد که شما تمام زندگی ات را باید بفروشی در اختیار من قرار بدهی، فردا باید فلان کار را بکنی، فلان کار را بکنی، اگر یک سر سوزن در زن ما فکر مخالفت بیاید رفوزه شده ایم، من یک عبارتی را که مرحوم علامه مجلسی در بحار، جلد 47، صفحه 123 آورده شاید دوستان زیاد شنیده باشند، که سهل بن حسن خراسانی می آید خدمت آقا امام صادق سلام الله علیه و عرض می کند، یابن رسول الله چرا قیام نمی کنید، در منطقه خراسان

«تجد من شیعتک مأة الف یضربون بین یدیک بالسیف»

بیش از یک صد هزار شمشیر بدست آماده هستند منتظر دستور شما هستند

بحار الآنوار، مجلسی، ج 47، ص 123

چه جای نشستن هست، حضرت فرمود که آیا اینها واقعاً مطیع من هستند، قریب به این مضمون، شما جزء آنها هستید، بله آقا ما مطیع فرمان شما هستیم، هر امر بگویید،حضرت به غلامش گفت این تنور را روشن کن، و فرمود

«یا خراسانی قم فأجلس فی التنور»

بلند شو برو داخل تنور

«فقال الخراسانی سیدی یابن رسول الله لا تغذبنی بالنار»

حالا من یک حرفی زدم می خواهی من را به آتش بسوزانی؟

«أقلنی أقالک الله»

اشتباه کردم

حرفم را پس گرفتم، شما هم حرف تان را پس بگیرید، بعد در همین حین بود، هارون مکی وارد شد، کفش هایش را هم در دستش گرفته بود می خواست یک گوشه ای بگذارد، گفت

«السلام علیک یابن رسول الله»

سلام داد

فرمود کفش هایت را بیانداز آنجا فرمود

«و جلس فی التنور»

برو داخل تنور

آمد و این هارون مکی رفت داخل تنور حضرت هم در تنور را گذاشت، با این خراسانی

«یحدث حدیث خراسان»

در خراسان دوستان ما چکار می کنند، شیعیان ما چکار می کنند

همینطور این بنده خدا سهل بن حسن خراسانی دیگر دلش از این رو به آن رو می شد که الآن دیگر این هارون مکی دیگر به خاکستر مبدل شد، بعد از نیم ساعت یا یک ساعت صحبت کردن، فرمود

«قم یا خراسانی و انظر ما فی التنور»

بلند شو ببین داخل تنور چه خبر است

می گوید

«فقمت إلیه فرأیته متربعا فخرج إلینا و سلم علینا»

در تنور را باز کردم دیدم این هارون مکی قشنگ چهار زانو نشسته آنجا مشغول ذکر است بلند شد و سلام داد به ما

«فقال له الإمام ع کم تجد بخراسان مثل هذا»

آقای سهل بن حسن اینطور شیعه مطیع ما بدون چون و چرا دستور مار ا بپذیرند چندتا در خراسان داریم

«فقال و الله و لا واحدا»

یک نفر هم نداریم

و لذا حضرت فرمود ما خروج نمی کنیم در زمانی که حتی 5تا مثل هارون مکی نداریم، هرچه ما گفتیم اینها تبعیت کنند، و لذا ما باید خودمان را آماده کنیم، وقتی «بأبی انتم و امی و اهلی و مالی و اسرتی» در جامع کبیره می خوانیم خودمان تمام پدر و مادر و زندگی مان فدای شما باد، که اگر حضرت آمد دستور داد سر بچه ات را ببر، اصلاً درنگی نباید کرد، سر فلانی را ببر، دستور است دیگر، مثل قضی حضرت خزر دیگر، وقتی می آید سر آن بچه را می برد با اینکه حضرت موسی مقامش بالاتر از خزر است، می گوید «قتلت نفساً زکیه» یک انسان بی گناهی را کشتی تو، ولایت حضرت این چنین است ما باید از خدای عالم بخواهیم که خدا ما را تابع و مطیع و راضی به افعال حضرت قرار بدهد این را همواره در دعاهایمان ان شاء الله لحاظ کنیم.

مجری:

الهی آمین ان شاء الله خیلی تشکر می کنم حضرت استاد از محضر تان و تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند ان شاء الله که در پناه حضرت آقا امام زمان موفق و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 




Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها