بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ : 95/02/19
خلاصه آنچه در این برنامه خواهید دید...
به نقل از «مناقب ابن مردویه»: امیرالمؤمنین می فرمود: «استخلف أبو بکر وأنا فی نفسی أحق بها منه» ابوبکر خلیفه پیغمبر شددر حالی که من شایستهتر از او به خلافت بودم. «فسمعت وأطعت» ولی حرف شنوی داشتم و تابع شدم، «وأنتم تریدون أن تستخلفوا عثمان إذن لا أسمع ولا أطیع» شما الان میخواهید عثمان را خلیفه کنید ولی دیگر من نه حرف شنوی دارم و نه از شما فرمانبرداری دارم،
به نقل از «مناقب خوارزمی»: «ابو طفیل عامر بن وائله» میگوید: «کنت علی الباب یوم الشوری وعلی (علیه السلام) فی البیت فسمعته یقول:» من در روز شوری جلوی در نشسته بودم دیدم امیرالمؤمنین (علیه السلام) میگوید:
«بایع الناس أبا بکر وأنا والله، أولی بالأمر وأحق به» مردم با ابوبکر بیعت کردند در حالی که به خدا قسم من از ابوبکر شایستهتر و سزاوارتر به خلافت بودم
«فسمعت وأطعت؛ مخافة أن یرجع الناس کفّاراً، یضرب بعضهم رقاب بعض بالسیف» ولی با این همه شنیدم و اطاعت کردم از ترس اینکه مردم به طرف کفر برنگردند و همدیگر را گردن نزنند
«ثمّ بایع أبو بکر لعمر وأنا والله، أولی بالأمر منه» سپس ابوبکر آمد و برای عمر بیعت گرفت در حالی که به خدا سوگند من شایستهتر از عمر بودم.
فضائل مورد استناد امیرالمؤمنین بر اولویت خویش در شورای شش نفره:
«امانتداری»: «أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم من أمنه رسول الله غیری؟»
«سبقت در اسلام»: «أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم أحد وحّد الله عزّ وجلّ قبلی؟»
«خویشاوندی با حضرت حمزه»؛ «پسر عموی رسول الله»؛ «همسر حضرت زهرا»
ادلّه سبقت در اسلام امیرالمؤمنین(سلام الله علیه):
روایت از «زید بن ارقم» است که میگوید:
«إن أول من أسلم مع رسول الله علی بن أبی طالب رضی الله عنه هذا حدیث صحیح الإسناد» المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 147، ش 4663.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید:
«لقد صلیت قبل أن یصلی الناس سبعا» فتح المغیث شرح ألفیة الحدیث، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن عبد الرحمن السخاوی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان - 1403 هـ، الطبعة: الأولی، ج 3، ص 135.
سومین سند به نقل از آقای «هیثمی» است که در کتاب «مجمع الزوائد» جلد نهم با تحقیق «محمد عبدالقادر عطا» است. در آنجا مطرح میکند:
«وعن سلمان قال أول هذه الأمة ورودا علی نبیها أولها إسلاما علی بن أبی طالب رضی الله عنه» مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 102.
روایتی ناب در فضیلت امیرالمؤمنین، که جگر انسان را خنک می کند!
در «مستدرک» حاکم نیشابوری روایتی دارد از آن دسته روایتهایی که زمانی که میخوانم جگرم را خنک میکند. کسانی که عاشق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستند توجه کنند:
«قیس بن ابی هازم» است که میگوید: من در مدینه در بازار بودم که به بازار روغنفروشها رسیدم و دیدم عدهای آنجا در کنار یک سوارهای که بر روی سواره نشسته:
«وهو یشتم علی بن أبی طالب والناس وقوف حوالیه » دارد به علی بن ابی طالب ناسزا میگوید و مردم هم دور او جمع شدند «إذ أقبل سعد بن أبی وقاص فوقف علیهم فقال ما هذا فقالوا رجل یشتم علی بن أبی طالب»سعد بن ابی وقاص توقف کرد و پرسید چه خبر است گفتند یک مردی بالای الاغش نشسته است و دارد به علی ناسزا میگوید «فتقدم سعد فأفرجوا له حتی وقف علیه فقال یا هذا علی ما تشتم علی بن أبی طالب» سعد بن ابی وقاص آمد و راه را برایش باز کردند در برابر این مرد ایستاد و گفت چرا داری به علی بن ابی طالب ناسزا میگویی؟ «ألم یکن أول من أسلم» اولین کسی که اسلام آورد علی نبود؟ «ألم یکن أول من صلی مع رسول الله» اولین کسی نبود که با پیغمبر اکرم نماز خواند؟ «ألم یکن أزهد الناس» زاهدترین انسانها علی نبود؟ «ألم یکن أعلم الناس» عالمترین صحابه علی نبود؟
«ثم استقبل القبلة ورفع یدیه» سپس به طرف قبله ایستاد و دستانش را بلند کرد «وقال اللهم إن هذا یشتم ولیا من أولیائک» و گفت: خدایا این مرد یک ولی از اولیاء تو را ناسزا میگوید «فلا تفرق هذا الجمع حتی تریهم قدرتک»گفت: خدایا این جمع را متفرق نکن و قدرتت را به اینها نشان بده «قال قیس فوالله ما تفرقنا حتی ساخت به دابته فرمته علی هامته فی تلک الأحجار» قیس میگوید: به خدا جمعیت متفرق نشد مگر اینکه این الاغ یا اسب رمید و این را با سر بر سنگها کوبید «فانفلق دماغه ومات» مغزش متلاشی شد و به درک واصل شد. المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 571، ح 6121.
مسابقه ای عجیب در عربستان:
مفتیان عربستان تازه میگویند: نباید به زنها شناسنامه بدهیم و اینها آدم نیستند، تنها ما گواهی میکنیم که اینها همسر فلانی هستند! چندی قبل یک مسابقهای با این عنوان گذاشته بودند:
«المرأة إنسانٌ أم لا» زنان انسان هستند یا نیستند؟
این مسابقه روی سایتها هست و آقایان روی سایتهای مختلف این موضوع را جستجو کنند سایتهای مختلف آوردند. شما که سراپا جنایت هستید و به قول مردم روز حرف بزنند شما در شب ظلمانی هم نباید حرف بزنید تازه به دنبال دمکراسی افتادید؟!
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
خانم خادمی از سیری جان گفتند: از بینندهها بخواهید در حین دیدن این برنامه هر بیننده یک یا چند صلوات نثار مدافعان حرم کنند؛ نه تنها در طول برنامه بلکه استاد توصیه کردند شبانه روز برنامهمان این باشد و نماز حضرت فاطمه و نماز امام زمان و نماز حاجت بخوانیم تا خداوند انشاءالله هم مدافعان حرم را حفظ کند و هم باعث نابودی داعش و سلفیها بشود.
علی دلشاد از تبریز گفتند: خدا را هزار مرتبه شکر که یکشنبه شب شد و یک هفته انتظار ما به سر آمد و منتظریم حاج آقا مثل همیشه طوفان به پا کنند؛ البته این پیامهای اول برنامه است که خوب این طوفان به پا شد و الحمدلله آن روایتی که واقعاً استاد خواندند خیلی زیبا و به جا بود و لذت بردیم و جگرمان خنک شد.
تماس بینندگان برنامه:
بیننده (آقا کیوان از کردستان – اهل سنت): با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و استاد قزوینی؛ یکی از قدیمیترین حسینیههایی که در ایران هست شاید باورتان نشود در شهر سنندج است و یک خانواده سید به نام خانواده امجد آنجا زندگی میکنند و آن مکان به حسینیه امجد مشهور است. پدرم نزدیک 100 سال عمر دارد و مادرم سنی است و خیلی هم متعصب است و الان هم سفره حضرت عباس میگذارد و پدرم گاهی اوقات در عزاداریهای امام حسین حسینیه امجد میرود.
بیننده (آقای کمیجانی از تهران – شیعه): عرض سلام و ادب خدمت شما همچنین استاد بزرگوار حضرت آیت الله دکتر قزوینی؛ من در حدی نیستم که وقت استاد را بگیرم اما خواستم برای چند لحظه مزاحم شوم تا به استاد دست مریزاد بگیرم. ما از زمانی که بیننده این شبکه شدیم هم روحمان و هم جسممان صیغل پیدا کرده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی: در رابطه با فلش کارت مهدویت الحمدلله دارد آماده میشود و در حال انجام است. دیروز دوستان آمدند و قسمتهایی که مربوط بود بنده تأیید کنم و امضا کنم انجام دادیم و انشاءالله نیمه شعبان فلش کارت مهدویت در اختیار عموم مردم قرار میگیرد و دوستان میتوانند به عنوان عیدی مخصوصاً معلمان مدارس و معلمان و غیره در اختیار دانش آموزان قرار بدهند. روز معلم است اما روز شاگرد نیست؛ روز پدر و مادر هست اما روز فرزند نیست. نیمه شعبان را آقایان به عنوان روز فرزند یا روز شاگرد قرار بدهند.
تفصیل مطالب این برنامه:
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
دلدادگی به خالق رحمانم آرزوست
دل بستگی به ختم رسولانم آرزوست
با پیروی ز مکتب مولا علی و آل
فهم و کمال بوذر و سلمانم آرزوست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام و درود به پیشگاه مهربان و باصفای شما بینندههای عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت» و برنامه زنده «حبل المتین»؛ امیدوارم حالتان خوب باشد و دلتان شاد باشد و همیشه دلهای مهربانتان در گرو مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باشد.
ماه شعبان المعظم از راه رسیده است؛ ماهی که ماه پیامبر اکرم است و ذکر نورانی و بافضیلت صلوات هم خیلی توصیه و سفارش شده است. انشاءالله دل و جانتان را مصفا کنید و دهانتان را به این ذکر نورانی و بافضیلت خوشبو و معطر کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خیلی خوشحالیم و خدا را شاکریم از اینکه امشب خداوند متعال توفیق داد و عمری داشتیم و آمدیم مهمان خانههای شما شدیم تا برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیم شما کنیم. مدد میگیریم از مولا و آقایمان وجود نازنین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و انشاءالله برنامه را آغاز میکنیم.
خیلی خوشحال میشویم که شما هم بزرگواری بفرمایید و ارتباطتان را با ما برقرار بکنید. همین الان راههای ارتباطی زیرنویس میشود؛ سامانه پیام کوتاه «30001203» راهی است که عزیزانی که در ایران اسلامی هستند میتوانند به راحتی به ما پیام بدهند.
واتسآپ و تلگرام و وایبر هم راههای ارتباطی در فضای مجازی است که فرصت بسیار مناسبی برای شما عزیزان به ویژه بزرگوارانی که در جای جای این کره خاکی هستند و با شبکه جهانی ولایت همراه هستند فراهم کرده است. منتظر پیامهای سراسر عشق و ارادت و محبتتان به ساحت نورانی و بافضیلت آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستیم.
امشب هم در برنامه زندهمان توفیق داریم در محضر استاد بزرگوار حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم و انشاءالله مثل همیشه از فرمایشاتشان و از بیان شیرین، شیوا و دندان شکنشان برای دشمنان اسلام و اهلبیت بهره ببریم؛ شما هم انشاءالله همراه ما باشید و این برنامه مورد توجه و عنایتتان قرار بگیرد. حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که هر کجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادهاند خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت بیش از پیش تقدیم میکنم.
خدا را قسم میدهم به آبروی محمد و آل محمد «صلوات الله علیهم اجمعین» فرج مولای ما بقیة الله الأعظم را نزدیک بفرماید و ما را از یاران ویژه آن نازنین وجود قرار بدهد، رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنماید.
انشاءالله عزیزان ما در هرکجای این کره خاکی هستند برای رفع گرفتاریهایی که امروزه در سوریه، عراق، یمن، بحرین و هرکجا توسط این وهابیت تکفیری بیدین و ضد بشریت ایجاد شده است دعا کنند؛ مخصوصاً در حق عزیزان ما در سوریه دعا کنند.
خیانتی که منافق عصر ما عربستان سعودی همانگونهای که یهودیها در جنگ احزاب به اسلام و نبی مکرم اسلام خیانت کردند اینها نیز همراه با استکبار جهانی خیانت یهودیگونه خودشان در قضیه «خان طومان» که منجر به شهادت تعدادی از عزیزانمان گردید کاملاً مشخص شد.
انشاءالله فرزندان شما و حامیان ولایت و مدافعین حرم زینبی و حرم أهل بیتی آماده میشوند تا ضربه شست علوی را به اینها نشان بدهند و اینها را برای همیشه تارومار کنند. از عزیزان ما در هرکجای این کره خاکی هستند تقاضا میکنیم که در حق این عزیزان ما و این مجاهدین فی سبیل الله که حامیان حریم اهل بیت عصمت و طهارت هستند دعا کنید زیرا به دعای تک تک شما عزیزان و بزرگواران نیاز دارند.
شاید دعای یک دل شکستهای و یک مخلصی در گوشه و کنار این گیتی پهناور به اجابت برسد و باعث فتح و پیروزی خاص این عزیزان ما باشد و نفرینتان را بر منافقین زمان و یهودیان عصر نثار کنید؛ مخصوصاً وهابیت تکفیری و عربستان یهودی صهیونیستی منافق!
هرکسی به هر اندازهای که از اینها شناخت دارد به همان شناختش از اینها تعبیر کند و اینها را نفرین کنید؛ مخصوصاً در قنوت نمازتان همانطوری که نبی مکرم اسلام در قنوت نمازش کفار قریش را نفرین کرد و عاقبت در سال هشتم هجرت پیروزی نصیب سپاه اسلام شد شما هم در قنوت نمازتان به زبان عربی و فارسی و به هر زبانی که میخواهید دعا کنید.
شاید یک دعایی برای پیروزی این عزیزانمان به اجابت برسد و یک نفرینی برای نابودی منافقین به اجابت برسد. انشاءالله خداوند متعال را به آبروی محمد و آل محمد قسم میدهیم رفع گرفتاری از همه مخصوصاً عزیزان ما کند و حوائج همه از جمله حوائج ما و شما گرامیان برآورده شود و دعاهای ما به اجابت برسد انشاءالله.
مجری:
خیلی متشکرم؛ ماه شعبان المعظم همانطوری که خدمت شما عرض کردم ماه پیامبر و ماه شادی اهلبیت است. انشاءالله به همین زودی خبر شادی را بشنویم که این وهابیت تکفیری و سلفیها در سوریه و عراق به سزای عملشان برسند و انشاءالله شاهد پیروزی سپاه اسلام در سوریه و عراق و تمامی نقاط دنیا باشیم.
در رأس تمامی دعاهایمان ظهور و فرج آقایمان و مولایمان امام زمان (علیه السلام) را از خداوند متعال بخواهیم زیرا ماه شعبان ماه ولادت نور چشممان و عزیز دل زهرا حضرت بقیة الله الأعظم «أرواحنا و أرواح العالمین له الفداه» است.
اگر در ذهن شریفتان باشد ما در برنامههای گذشته موضوعمان در برنامه زنده حبل المتین استدلال وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به امامت و ولایت و خلافت خودشان بود که در بخشهای مختلف و در جایگاههای مختلف در زمان خلفا یکی یکی آنها را بیان کردیم.
انتهای برنامه گذشته یک قولی را از زبان استاد شنیدیم و به ما قول دادند که در این برنامه به یک موضوع خیلی زیبا بپردازند و آن خطبه و بیانات شیرین، شیوا و محکمی که وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در شورای 6 نفره داشتند و قرار است امشب در این خصوص صحبت کنیم.
استدلال وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر امامت خودشان در شورای 6 نفره موضوع برنامه امشب است. همانطوری که میدانید خلیفه دوم شش نفر را تعیین کردند که یکی از آنها وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بودند. ببینیم استاد در این زمینه چه مباحثی را برای ما آماده کردند؛ انشاءالله بشنوید و لذت ببرید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.
ما در بحثهایی که در جلسه گذشته نسبت به تحدیهای منافقانه بعضی از کارشناسان شبکههای شیطان صهیونیستی داشتیم که اینها به صراحت میگویند: ما چندین بار اعلام کردیم امیرالمؤمنین کجا به امامت خودشان استدلال کردند؟! چرا در زمان ابوبکر استدلال نکردند؟! در زمان خلیفه دوم استدلال نکردند؟! در زمان عثمان چرا استدلال نکردند؟! اگر غدیر واقعاً دلالت بر امامت علی داشت چرا امیرالمؤمنین خودشان به غدیر استدلال نکردند؟!
این مطالب را ما مفصل در جلسات گذشته مطرح کردیم و اشاره کردیم که امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشغول غسل نبی مکرم اسلام بودند که سلمان خدمت ایشان میرسد و حضرت را از آنچه در سقیفه میگذرد باخبر میکنند. حضرت در همانجا بحث خلافت خودشان را مطرح میکنند، بحث غدیر خم را مطرح میکنند و میفرمایند:
«فنصبنی للناس بغدیر خم»
علی بن أبی طالب فرمودند: من را در غدیر خم برای امامت نصب کرد
کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه، محمد بن علی، ص 274 – 278، ح 25
هفتمین روز پس از رحلت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) امیرالمؤمنین در مسجد حاضر میشوند و در جمع 200 نفره بحث خلافت خودشان را مطرح میکنند و بحث حدیث غدیر را مطرح میکنند.
این مطالب خلاصهای از مطالبی بود که ما در گذشته به آن اشاره کردیم و به عزیزانمان قول دادیم بحث شورای 6 نفره که این هم خیلی عجیب است؛ آقایان میگویند: نبی مکرم اسلام کسی را برای خلافت انتخاب نکردند و این کار را به امت واگذار کرد. چرا با وجود اعتراضات صحابه، عمر بن الخطاب خلیفه دوم را انتخاب کردند؟!
اگر بناست مردم انتخاب کنند چطور میشود خلیفه دوم 6 نفر را انتخاب کند و مردم در این انتخاب نقشی نداشته باشند؟! این 6 نفر منتخب مردم نیستند! «امیرالمؤمنین (علیه السلام)»، «سعد بن أبی وقاص»، «عبدالرحمن بن عوف»، «عثمان» از جمله افراد شوری بودند.
با وجود اینکه بسیاری از افراد از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواستند در این شورای 6 نفره شرکت نکند اما امیرالمؤمنین فرمودند من میروم و رفتن من به مصلحت میباشد، در آنجا اتمام حجت میکنم و ثابت میکنم کسانی که استدلال میکردند: «لا تجتمع النبوة والملک فی أهل بیت واحد» این ریشه دینی و اسلامی ندارد.
استدلال امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر امامت و خلافت خویش در شورای شش نفره!
این قضیه در منابع شیعه با سندهای متعدد و صحیح آمده است که انشاءالله ما در جلسات بعدی منابع شیعه را عرض میکنیم.
1- به نقل از «مناقب ابن مردویه»:
در منابع اهل سنت این قضیه مفصل وارد شده است؛ «ابن مردویه» که از قدمای محدثین اهل سنت است این مطلب را مفصل مطرح میکند.
ایشان متوفای 410 هجری هستند که در کتاب «مناقب» که اخیراً در بیروت و کشورهای دیگر چاپ شده است در صفحه 130 این قضیه را از «عامر بن واثله» که از صحابه پیغمبر است نقل می کند که میگوید در روز شورای شنیدم که امیرالمؤمنین می فرمود:
«استخلف أبو بکر وأنا فی نفسی أحق بها منه»
ابوبکر خلیفه پیغمبر شددر حالی که من شایستهتر از او به خلافت بودم.
«فسمعت وأطعت»
ولی حرف شنوی داشتم و تابع شدم،
«وأنتم تریدون أن تستخلفوا عثمان إذن لا أسمع ولا أطیع»
شما الان میخواهید عثمان را خلیفه کنید ولی دیگر من نه حرف شنوی دارم و نه از شما فرمانبرداری دارم،
«جعلنی عمر فی خمسة أنا سادسهم»
عمر بن خطاب من را در کنار پنج نفر قرار داده و من ششمی هستم.
در حقیقت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اعتراض میکنم که در میان 6 نفر آخرین نفر قرار گرفتهاند.
«ولا یعرف لهم علی فضل»
هیچکدام از آنان بر من افضلیت ندارند.
«فنحن سواء، أما والله لأحاجنّهم بخصال»
ما مساوی قرار داده شدیم ولی به خدا قسم من امروز بر حقانیت خودم استدلال میکنم،
«لا تستطیع عُربهم ولا عجمهم، المعاهد منهم والمشرک أن ینکر منها خصلة واحدة»
به ادلهای که نه عرب و نه عجم و نه معاهد و نه مشرک نمیتواند یکی از این فضیلتها را انکار کند.
مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی – احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی، ص 130، ح 162.
حضرت میفرمایند: با این پنج نفر آنچنان احتجاج میکنم و آنچنان دلیل محکم میآورم که نه عرب بتواند آن را انکار کند و نه عجم بتواند آن را انکار کند.
معاهدان کسانی هستند که میآیند با حکومت اسلامی پیمان میبندند و عهدنامه میبینند که حکومت اسلامی از آنان دفاع کند و اگر حکومت اسلامی هم با کسی جنگ داشت آنان بیایند آنان همراه با سپاه اسلام با مخالفین بجنگند.
2- به نقل از «مناقب خوارزمی»:
حضرت فرمودند: یکی از صفتهایی که با اینها محاجه میکنم نمیتوانند انکار کنند. سپس مطالبی را مطرح میکنند که البته در کتاب «ابن مردویه» آمده است و در کتاب «المناقب» اثر «احمد بن محمد بن مکی خوارزمی» آمده است که متوفای 568 هجری است در صفحه 313 از «ابو طفیل عامر بن وائله» همان تعبیر ایشان را میگوید:
«کنت علی الباب یوم الشوری وعلی (علیه السلام) فی البیت فسمعته یقول:»
من در روز شوری جلوی در نشسته بودم دیدم امیرالمؤمنین (علیه السلام) میگوید:
«بایع الناس أبا بکر وأنا والله، أولی بالأمر وأحق به»
مردم با ابوبکر بیعت کردند در حالی که به خدا قسم من از ابوبکر شایستهتر و سزاوارتر به خلافت بودم
«فسمعت وأطعت؛ مخافة أن یرجع الناس کفّاراً، یضرب بعضهم رقاب بعض بالسیف»
ولی با این همه شنیدم و اطاعت کردم از ترس اینکه مردم به طرف کفر برنگردند و همدیگر را گردن نزنند
«ثمّ بایع أبو بکر لعمر وأنا والله، أولی بالأمر منه»
سپس ابوبکر آمد و برای عمر بیعت گرفت در حالی که به خدا سوگند من شایستهتر از عمر بودم.
المناقب الخوارزمي، ص 313.
این دیگر کتاب شیعه نیست و تمامی کتب اهل سنت است و امیرالمؤمنین قسم میخورند؛ قبل از اینکه برسیم یکی دو مورد از این مطالب را بررسی سندی میکنیم که این آقایان بدانند که این روایتها از دیدگاه خود آقایان کاملاً دارای سند صحیح است.
در مورد آقای «خوارزمی» کتاب «تاریخ الاسلام» اثر آقای «ذهبی» را مطالعه کنید که در جلد 39 میگوید:
«الموفق بن أحمد بن محمد أبو المؤید المکی، العلامة، خطیب خوارزم کان أدیباً، فصیحاً، مفوهاً، خطب بخوارزم دهراً، وأنشأ الخطب، وأقرأ الناس، وتخرج به جماعة»
دانشمند، سخنور خوارزم، ادیب و فصیح. کسی که مدت طولانی در خوارزم سخنوری کرده ومردم را تربیت کرده و عده ای زیاد از علماء، شاگرد مکتب او بودند.
تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، دار النشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت - 1407 هـ - 1987 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمری، ج 39، ص 327.
ایشان میگوید تعدادی از علمای ما فارغ التحصیل مکتب آقای «علامه خوارزمی» هستند.
3- به نقل از «تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر»:
همچنین عبارت در کتاب «تاریخ دمشق» نوشته آقای «ابن عساکر» در جلد 42 موجود است صفحه 433 نقل میکند و همان سندی که آنها از «ابو طفیل عامر بن واثله» ایشان هم میگوید:
من دم در نشسته بودم که دیدم صداها بلند شد؛ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: مردم با ابوبکر بیعت کردند و به خدا سوگند من از او اولی و احق بودم، برای اینکه بین مردم برادرکشی و مسلمان کشی صورت نگیرد تبعیت کردم و ساکت ماندم. سپس با عمر بیعت کردند و به خدا سوگند از او شایستهتر بودم. الان میخواهند با عثمان بیعت کنند و عمر من را در میان 5 نفر قرار داده است که من آخرین نفر هستم.
سپس میفرماید: به خداوند سوگند امروز سخنی خواهم گفت که نه عرب نه عجم نه معاهد و نه مشرک یکی از اینها را نمیتواند انکار کند.
4- به نقل از «مناقب ابن مغازلی»:
همچنین در کتاب «مناقب» اثر «ابن مغازلی» این مطالب وارد شده است.
اما آنچه مهم است عبارتی است که جناب آقای «ابن مردویه» آورده است. در رابطه با قضیه «ابن مردویه» که ایشان از علمای بزرگ اهل سنت است و اینکه هیچ مشکلی ندارد. همه آقایان این قضیه را مطرح کردند و من گمان نمیکنم کسی بتواند نسبت به آقای «ابن مردویه» اشکال بگیرد.
راوی بعدی «طبرانی» است که ایشان نیز از هر جهت مورد وثوق است، راوی بعدی «علی بن سعید رازی» است که «ابن حجر» در «لسان المیزان» درباره او میگوید:
«وکان ثقة عالما بالحدیث»
او مورد اعتماد و آگاه به علم حدیث بود.
لسان المیزان، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت - 1406 - 1986، الطبعة: الثالثة، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة – الهاند، ج 4، ص 231، ش 615.
راوی بعدی «محمد بن حمید» است که در کتاب «تهذیب الکمال» آقای «المزی» او را ثقه خطاب کرده است و از آقای «ابن حمید» نقل میکند اگر کسی بخواهد احادیث محمد بن حمید را کنار بگذارد از ده هزار روایت دست کشیده است.
راوی بعدی «ظافر بن سلیمان» است که «ذهبی» میگوید: «أحمد بن حنبل» و «ابن معین» او را توثیق کردهاند. «ابو عمیر عامر بن واثله» هم که از صحابه پیغمبر است که هیچ شک و شبههای نیست؛ بنابراین سند از دیدگاه آقایان اهل سنت کاملاً صحیح است.
«ابن مردویه» همانطوری که سند آن را خواندیم میگوید که امیرالمؤمنین فرمود:
«والله لأحاجنّهم بخصال لا تستطیع عُربهم ولا عجمهم، المعاهد منهم والمشرک أن ینکر منها خصلة واحدة»
تقاضا دارم عزیزان ما خوب دقت کنند؛ عزیزان شیعه بببینند که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در فرصت کوتاهی که پیدا کرده است پرده را بالا میزند و روزنهای به فضایل و مناقب خودش و شایستگی خودش بر منصب امامت و خلافت را میشمارد.
اگر واقعاً این خطبه را دوستان ما همانند خطبه فدکیه و آیات قرآن کریم حفظ کنند بسیار شایسته است. ما به تکههایی از این مطلب را میگوییم انشاءالله تلاش میکنیم این خطبه را با اعراب در سایت «شبکه جهانی ولایت» و «موسسه ولی عصر» قرار بدهیم و قول میدهیم عزیزانی که خطبه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در شورای 6 نفره را حفظ کنند جوایز خوبی هم جناب حاج علی اسماعیلی برای آنان تهیه کند.
من یکی یکی این مطالب را عرض میکنم اما گمان نمیکنم امشب بتوانیم خطبه را به آخر برسانیم.
من با اینکه شاید تا به حال این خطبه را 200 الی 300 بار مطالعه کرده باشم و در جواب «غفاری» در کتاب «اصول مذهب شیعه» که 6 الی 7 سال پیش چاپ شد این مطلب را مفصلاً آوردیم و روی سایت هم گذاشتیم و اگر اشتباه نکنم در کتاب «قصة الحوار الهادی» هم این مطلب را آوردیم؛ خدا میداند هر زمانی که این روایت را میخوانم از خوشحالی بال در میآورم.
زیرا امیرالمؤمنین در یک فرصتی کوتاه چه خطبهای بیان فرموده است اما با این حال آنان هیچ عکس العملی نشان ندادند و همان کاری که میخواستند را انجام دادند. همانطوری که صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) «خطبه فدکیه» را خواند و هیچ عکس العملی نشان داده نشد.
فضائل مورد استناد امیرالمؤمنین بر اولویت خویش در شورای شش نفره:
1) «امانتداری»:
اولین جملهای که در اینجا وجود دارد این است که حضرت به این پنج نفر خطاب میکند:
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم من أمنه رسول الله غیری؟»
ای پنج نفر! شما را به خدا سوگند آیا پیغمبر اکرم کسی را غیر از من امین خودش قرارداد؟
یعنی پیغمبر اکرم، امانتهای خود را به او سپرد و از او تعهد گرفت که تمام امانتها و قرضهای او را بپردازد؟
حضرت در تمام این موارد به خداوند سوگند میخورد. آنها در جواب گفتند:
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه!
مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی – احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی، ص 130، ح 162.
مردم گفتند به خدا سوگند غیر از تو کسی امانتدار پیغمبر نبود. زمانی که پیغمبر اکرم میخواست شبانه از مکه به مدینه هجرت کند لذا فرصت اینکه بتواند بدهیهای خود را بپردازند و امانتهایی که از مردم نزد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بود را بپردازند چه کسی امانتدارتر از علی بن أبی طالب (علیه السلام) بود؟!
چه فضیلتی بالاتر از این است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) علی بن أبی طالب (علیه السلام) به عنوان امین خود تمام امانتها و قرضها را دست او میدهد و میگوید: علی جان تو چند روز بعد از من بیا و تمام امانتهایی که از مردم دست من هست به مردم برگردان.
این یکی از بالاترین فضیلتها برای امیرالمؤمنین است! امیرالمؤمنین هم در اینجا مردم را قسم دادند و پرسیدند: کسی غیر از ایشان بوده است؟!
برای اینکه قضیه مقداری برای بینندگان عزیز روشن بشود به کتاب «البدایة و النهایة» اثر «ابن کثیر دمشقی» جلد سوم مراجعه می کنیم که از «ابن اسحاق» نقل میکند:
«بخروج رسول الله أحد حین خرج إلا علی بن أبی طالب وابو بکر الصدیق وآل أبی بکر أما علی فان رسول الله أمره أن یتخلف حتی یؤدی عن رسول الله الودائع آلتی کانت عنده للناس»
زمانیکه پیغمبر اکرم میخواست از مکه به مدینه هجرت کند پیغمبر اکرم به علی دستور داد بعد از من چند روزی در مکه بمان و آن امانتهایی که از مردم پیش من هست به مردم برگردان
باز در همین کتاب جلد سوم صفحه 197 میگوید:
«وأقام علی بن أبی طالب بمکة ثلاث لیال وأیامها حتی أدی عن رسول الله الودائع آلتی کانت عنده ثم لحق برسول الله »
علی بن أبی طالب سه شبانه روز در مکه ماند و تمام امانتهای پیغمبر را به مردم داد. و بعد از سه روز به پیامبر ملحق شد.
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف - بیروت، ج 3، ص 178 و 197.
نزدیکتر، امینتر، مخلصتر و صدیقتر از امیرالمؤمنین (علیه السلام) به نبی مکرم اسلام نیست.
آقای «ابن حجر عسقلانی» در کتاب «تلخیص الحبیر» در جلد سوم به جهت اینکه بعضی از کارنشناسان نگویند سندش ضعیف است میگوید:
«فَرَوَاهُ بن إِسْحَاقَ بِسَنَدٍ قَوِی»
تلخیص الحبیر فی أحادیث الرافعی الکبیر، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی، دار النشر:- المدینة المنورة - 1384 - 1964، تحقیق: السید عبدالله هاشم الیمانی المدنی، ج 3، ص 98
«ابن حجر عسقلانی» حدیث خروج پیغمبر به هجرت را مطرح کرده است و در ادامه نوشته است: امیرالمؤمنین 5 شبانه روز در مکه ماند تا تمام امانتهایی که نزد نبی مکرم اسلام بود به مردم برگرداند.
اولین جملهای که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به رخ اینها میکشد و به عنوان یک فضیلت مطرح میکند این است. اینها ادعا دارند که جزو:
( السَّابِقُونَ السَّابِقُون) و (وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ) هستند و جزو کسانی هستند که (محمد رسول الله وَ الَّذینَ مَعَه) بودند و: (لَقَدْ رَضِی اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنینَ إِذْ یبایعُونَک تَحْتَ الشَّجَرَة)
حضرت می فرماید که کدام یک از شما اینقدر مورد اعتماد پیغمبر بودید؛ چرا در میان آن همه جمعیت من را انتخاب کردند؟! آیا این دلیل بر امانتداری من نبود؟! کسی که امانتدار نبی مکرم اسلام است شایستهتر برای خلافت است یا غیر او؟!
2) «سبقت در اسلام»:
سپس امیرالمؤمنین فرمودند:
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم أحد وحّد الله عزّ وجلّ قبلی؟»
ای مردم شما را به خدا سوگند آیا یکی از شماها قبل از من خدا را به وحدانیت میخواند؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم أحد هو المصلّی القبلتین قبلی؟»
ای مردم شما را به خدا سوگند آیا کسی از شما قبل از من به دو قبله نماز خوانده است؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند به خدا نه
مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی؛ احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی، ص 130، ح 162
غیر از تو کسی خدا را به وحدانیت نخوانده است؛ تو اولین موحد هستی، تو اولین مسلمان هستی. این مطلب خیلی واضح و روشن است؛ نکته ظریفی است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سبقت در اسلام را به رخ اینها میکشد.
اجازه بدهید نکتهای برای بینندگان عزیز اشاره کنم، سؤالی یا نکتهای ذهن شما را مشغول کرده است؟
مجری:
استاد من با شنیدن خطبهها و مطالبی که وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیان کردند غرق صحبتهای شما شدم و میخواستم ببینم در مصادر دیگر اهل سنت هم این بحث وارد شده است یا خیر؟! مصادر را اشاره بفرمایید و بعد انشاءالله ادامه خطبه را هم باز فرمایش امیرالمؤمنین را بفرمایید.
ادلّه سبقت در اسلام امیرالمؤمنین(سلام الله علیه)
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این قضیه دو جنبه دارد: یک جنبه اثباتی دارد و یک جنبه نفی دارد. عزیزان اهل سنت ما معتقدند اولین کسی که اسلام آورد خلیفه اول بوده است. در اینجا امیرالمؤمنین به اینها میگوید: آیا کسی از شماها قبل از من اسلام آورده است؟! خدا را به وحدانیت شناخته است؟!
اینجا چند مصدر به عزیزان نشان میدهم که در کتب مختلف وجود دارد؛ کتاب «المستدرک علی الصحیحین» با حاشیه آقای «ذهبی» است که در جلد سوم صفحه 158 و بعضی از چاپها صفحه 125 است. روایت از «زید بن ارقم» است که میگوید:
«إن أول من أسلم مع رسول الله علی بن أبی طالب رضی الله عنه هذا حدیث صحیح الإسناد»
اولین کسی بعد از رسول الله اسلام آورد علی بن ابی طالب است این حدیث صحیح السند است.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 147، ش 4663.
این مطلب خیلی واضح و روشن است؛ «سخاوی» از علمای بزرگ اهل سنت است که در کتاب «فتح المغیث» قضیه را در جلد چهارم صفحه 70 مطرح میکند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید:
«لقد صلیت قبل أن یصلی الناس سبعا»
هفت سال قبل از اینکه مردم نماز بخوانند من نماز میخواندم.
«وسنده حسن»
سند این روایت صحیح است.
فتح المغیث شرح ألفیة الحدیث، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن عبد الرحمن السخاوی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان - 1403 هـ، الطبعة: الأولی، ج 3، ص 135.
آقای فرزند «کالکراب» بیایید این مطالب را بررسی کنید که آقای «سخاوی» هم میگوید: سندش خوب است یعنی حسن است و روایات حسن هم از دیدگاه شما با روایت صحیح از نظر اعتبار هیچ تفاوتی ندارد.
این دومین سند بود که بررسی شد؛ سومین سند به نقل از آقای «هیثمی» است که در کتاب «مجمع الزوائد» جلد نهم با تحقیق «محمد عبدالقادر عطا» است. در آنجا مطرح میکند:
«وعن سلمان قال أول هذه الأمة ورودا علی نبیها أولها إسلاما علی بن أبی طالب رضی الله عنه»
اولین کسی که فردای قیامت در حوض به نبی مکرم ملحق میشود آن هم علی بن ابی طالب است.
«رواه الطبرانی ورجاله ثقات»
این مطلب را طبرانی نقل کرده است و راویانش هم همه ثقه هستند.
سپس از «ابن عباس» نقل میکند:
«أول من أسلم علی رضی الله عنه»
اولین کسی که مسلمان شد علی بن ابی طالب بود.
روایت خیلی مفصل است و از زبان امیرالمؤمنین نقل میکند:
«اللهم لا أعترف عبدا من هذه الأمة عبدک قبلی غیر نبیک»
خدایا من در برابر تو اعتراف میکنم قبل از پیغمبر اکرم کسی تو را به وحدانیت در امت اسلامی نخواند و تنها نبی مکرم قبل از من تو را عبادت کرد.
«ثلاث مرآت»
سه مرتبه این مطلب را فرمود.
«لقد صلیت قبل أن یصلی الناس سبعا»
هفت سال قبل از آنکه مسلمانان نماز بخوانند یا کسی نماز بخواند من در مکه در رکاب پیغمبر نماز میخواندم.
«رواه أحمد وأبو یعلی باختصار والبزار والطبرانی فی الأوسط وإسناده حسن»
این مطلب را «احمد بن حنبل» آورده است، «ابو یعلی» آورده است، «بزار» آورده است، «طبرانی» آورده است و سندش هم معتبر است.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 102.
این سومین سند بود که بیان شد.
روایتی ناب در فضیلت امیرالمؤمنین، که جگر انسان را خنک می کند!
در اینجا «مستدرک» روایتی دارد از آن دسته روایتهایی که زمانی که میخوانم به قول حاج علی جگرم را خنک میکند. کسانی که عاشق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستند توجه کنند:
در کتاب «مستدرک» اثر «حاکم نیشابوری» چاپ بیروت جلد سوم با تحقیق «دکتر یوسف عبدالرحمن مرعشی» است که در صفحه 499 روایتی از «قیس بن ابی هازم» است که میگوید: من در مدینه در بازار بودم که به بازار روغنفروشها رسیدم و دیدم عدهای آنجا در کنار یک سوارهای که بر روی سواره نشسته:
«وهو یشتم علی بن أبی طالب»
دارد به علی بن ابی طالب ناسزا میگوید
«والناس وقوف حوالیه»
و مردم هم دور او جمع شدند
«إذ أقبل سعد بن أبی وقاص فوقف علیهم فقال ما هذا فقالوا رجل یشتم علی بن أبی طالب»
سعد بن ابی وقاص توقف کرد و پرسید چه خبر است گفتند یک مردی بالای الاغش نشسته است و دارد به علی ناسزا میگوید
«فتقدم سعد فأفرجوا له حتی وقف علیه فقال یا هذا علی ما تشتم علی بن أبی طالب»
سعد بن ابی وقاص آمد و راه را برایش باز کردند در برابر این مرد ایستاد و گفت چرا داری به علی بن ابی طالب ناسزا میگویی؟
«ألم یکن أول من أسلم»
اولین کسی که اسلام آورد علی نبود؟
«ألم یکن أول من صلی مع رسول الله»
اولین کسی نبود که با پیغمبر اکرم نماز خواند؟
«ألم یکن أزهد الناس»
زاهدترین انسانها علی نبود؟
«ألم یکن أعلم الناس»
عالمترین صحابه علی نبود؟
«وذکر حتی قال ألم یکن ختن رسول الله علی ابنته»
و همینطور مطالب را ذکر کرد تا جایی که گفت: آیا داماد پیغمبر نبود و شوهر دختر پیغمبر نبود؟
«ألم یکن صاحب رایة رسول الله فی غزواته ثم استقبل القبلة ورفع یدیه»
آیا پیغمبر پرچم را در خیبر به او نداد؟ و فرمودند: فردا پرچم را به کسی میدهم که اسلام به دست او به پیروزی میرسد.
«ثم استقبل القبلة ورفع یدیه»
سپس به طرف قبله ایستاد و دستانش را بلند کرد
«وقال اللهم إن هذا یشتم ولیا من أولیائک»
و گفت: خدایا این مرد یک ولی از اولیاء تو را ناسزا میگوید
«فلا تفرق هذا الجمع حتی تریهم قدرتک»
گفت: خدایا این جمع را متفرق نکن و قدرتت را به اینها نشان بده
«قال قیس فوالله ما تفرقنا حتی ساخت به دابته فرمته علی هامته فی تلک الأحجار»
قیس میگوید: به خدا جمعیت متفرق نشد مگر اینکه این الاغ یا اسب رمید و این را با سر بر سنگها کوبید
«فانفلق دماغه ومات»
مغزش متلاشی شد و به درک واصل شد.
«هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»
این حدیث هم شرایط صحیح مسلم را دارد و هم صحیح بخاری را دارد.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 571، ح 6121.
این روایت خیلی جذاب است و هدیه سال 1395 من به شماست؛
ما تجربه کردیم در این دیر مکافات با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد
ببینید آقای «ذهبی» در پاورقی نقل میکند: این فرد با سر بر سنگ خورد و مغزش متلاشی شد و به درک واصل شد.
(خم) و این کلمه به معنای این است که شرایط صحیح بخاری و صحیح مسلم را دارد. این مطلب را هم «حاکم نیشابوری» و هم «ذهبی» آورده است.
ببینید چه روایت زیبایی است! کار نداریم که رابطه «سعد بن ابی وقاص» با امیرالمؤمنین (علیه السلام) به چه صورت بود و عاقبت کارشان چگونه بود اما اینجا واقعاً مردانگی به خرج دادند؛ صفا و عشق خودش را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) نشان داد و به عنوان ولی از اولیاء خدا جلو آمد و این چنین جلوی مردم فضایل امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با شهامت مطرح کرد و نفرین کرد و نفرین او هم همانجا گرفت و این شخص نادان به درک واصل میشود.
الان هم شخصی مانند «سعد بن ابی وقاص» باید بیاید و چنین حرفی را به کارشناسان شبکههای شیطانی - صهیونیستی بزند و اینها را به درک واصل کند. انشاءالله این افراد دیر یا زود به درک واصل خواهند شد.
بعد از اینکه حضرت موسی بر فرعون نفرین کرد خداوند عالم فرمود: نفرین شما قبول است و چهل سال بعد از او فرعون غرق شد. خداوند متعال در قرآن کریم هم بیان فرموده است: اینکه ما به ظالمین مهلت میدهیم تصور نکنید به اینها علاقه داریم بلکه میخواهیم گناهان این افراد بیشتر بشود و فردای قیامت عذابشان بیشتر بشود.
شبکههایی شیطانی که این چنین دارند فتنهگری میکنند و مردم را برای کشتن انسانها در سوریه و عراق و یمن تحریک میکنند بدانند اگر در سوریه «بشار اسد» ظالم است آقای «ملک عبدالله» و «ملک سلمان» شما، به توان هزار از او ظالمتر است، اگر او جانی است «ملک سلمان» شما، به توان ده هزار از او ظالمتر است!
آنها حداقل یک انتخاباتی برگزار میکنند و مردم رأی میدهند و به قول یکی از نمایندگان مجلس عراق تنها یک مرتبه در عربستان انتخابات انجام شده است و آن هم همان شب «لیلة المبیت» انتخابات برگزار کردند و چهل نفر برای کشتن پیغمبر اکرم انتخاب شدند!!
مفتیان عربستان تازه میگویند: نباید به زنها شناسنامه بدهیم و اینها آدم نیستند، تنها ما گواهی میکنیم که اینها همسر فلانی هستند! چندی قبل یک مسابقهای با این عنوان گذاشته بودند:
«المرأة إنسانٌ أم لا»
زنان انسان هستند یا نیستند؟
این مسابقه روی سایتها هست و آقایان روی سایتهای مختلف این موضوع را جستجو کنند سایتهای مختلف آوردند. شما که سراپا جنایت هستید و به قول مردم روز حرف بزنند شما در شب ظلمانی هم نباید حرف بزنید تازه به دنبال دمکراسی افتادید؟!
این افرادی که از 80 کشور در سوریه آمدند چه غلطی میکنند؟! آنجا چکار دارند؟! بگذارید مردم سوریه هرکسی را که دوست دارند انتخاب کنند. آنها خودشان میگویند ما این شخص ظالم را میخواهیم به شما چه مربوط است؟! حداقل خودشان پای صندوقهای رأی میآیند و میگویند ما این شخص ظالم را میخواهیم خوب به شما چه مربوط است؟! شما چه کاره مملکت هستید؟!
این همه کشتار و انسانهای آواره و بچههایی که پدر و مادرشان را از دست دادند و در سوریه یا اروپا آواره هستند. روزی عزیزی از عراق زنگ زد که من هروقت یاد او میافتم بدنم میلرزد؛ میگفت: همسر و دخترم را مدتی است داعشیها بردهاند و خواب آرام ندارم!
خدا میداند برای یک مرد چقدر سخت است و هر لحظه برای او یک مرگ است! ما گفتیم: خدایا به حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) زن و فرزندان این کارنشناسنان شبکههای شیطانی «کلمه» و «وصال» و غیره را گرفتار داعشیها کنید تا بدانند مردم چه زجری میکشند.
خدایا همان داغی را که داعشیها بر دل مسلمانان شیعه و سنی گذاشتند بر دل این شبکههای شیطانی بگذارید تا بفهمند با مردم چه کردند! من از عزیزانم تقاضا دارم بعد از هر نماز دعای «اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کلِّ مَکرُوبٍ» را بخوانید.
خدا میداند بر قلب زنهایی که بیوه شدند و سرپرست ندارند، مردانی که همسران خود را از دست دادند، مخصوصاً بچههای کوچکی که پدر و مادر و برادر و خواهر خودشان را از دست دادند و آواره هستند چه میگذرد! این افراد لحظه لحظه قلبشان میسوزد و آتش میگیرد و جگرشان کباب میشود.
مروت و انسانیت داشته باشید و بگذارید مردم خودشان انتخاب کنند؛ از طرف دیگر آتش بس راه انداختند به جهت اینکه توطئه یهود زمان عربستان سعودی در دست آمریکا و صهیونیست است و هر روز یک جنایتی و توطئهای جدید را انجام بدهند.
من باز هم از همه عزیزانم در تمام این کره خاکی که بیننده این برنامه هستند عاجزانه تقاضا دارم اگر بتوانند اصلاً بلند شوند یک نماز استغاثه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نماز حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بخوانند و نماز امیرالمؤمنین (علیه السلام) بخوانند یا حداقل صد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند و از خداوند عالم بخواهند که این گرفتاریها را از عزیزان و برادرانمان برطرف کند.
ما که شبانه روز داریم آرام میخوابیم بدانیم که این عزیزان ما شبانه روز آرام و قرار ندارند و قلبشان هر لحظه میسوزد و جگرشان دارد کباب میشود. اشک چشمشان هر لحظه سرازیر است و آینده تاریکی دارند. در جای جای این چند کشور مردم شبها میخوابند اما نمیدانند که فردا صبح بیدار هستند یا نه و صبح بلند میشوند نمیدانند تا شب زنده هستند یانه.
فتنهای که امروز صهیونیستها به دست وهابیت تفکیری انجام میدهند واقعاً خجالتآور است! این یک نمونهای بود که من خواستم بیان کنم؛ ما از کتب اهل سنت بحث میکنیم بنابراین دوستان از ما گله نکنند.
در کتاب «مصنف» اثر آقای «ابن ابی شیبه» است که در جلد یازدهم ایشان از «ابی مالک اشجعی السالم» نقل میکند و میگوید: من به «ابن حنفیه» گفتم:
«أبو بکر کان أول القوم إسلاما قال لا»
آیا ابوبکر اولین نفر بود که اسلام بود؟ گفت: نه.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 6، ص 349، ش 31930.
این عبارت ایشان بود اما عبارت آقای «طبری» مقداری تندتر و واضحتر است حالا راست یا دروغ است به ما ربطی ندارد و مال بد و خوب بیخ ریش صاحبش است.
«تاریخ طبری» با تحقیق «محمد ابوالفضل ابراهیم» که ایشان از «حجاج بن حجاج عن قتاده عن سالم ابی جعد» از «محمد بن سعد» که میگوید من از پدرم «سعد بن ابی وقاص» سؤال کردم:
«أکان أبو بکر أولکم إسلاما»
جناب ابوبکر اولین نفری بود که اسلام آورد؟
«فقال لا ولقد أسلم قبله أکثر من خمسین»
گفت: نه قبل از او 50 نفر اسلام آورده بود
«ولکن کان أفضلنا إسلاما»
اما فاضلترین اسلام، اسلام ابوبکر بود!
تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 1، ص 540.
جمله را دقیقاً میخوانیم تا نگویند روایت را تقطیع کردید؛ ایشان میگوید قبل از ایشان 50 نفر اسلام آورده بودند. روایاتی هم که ما با سندهای معتبر آوردیم اولین مسلمانان آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده است و لذا در قضیه شورا میفرماید:
«أمنکم أحد وحّد الله قبلی؟»
آیا یکی از شما قبل از من خدا را به وحدانیت عبادت کرده است؟
«قالوا لا»
گفتند: نه
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم أحد هو المصلّی القبلتین قبلی؟»
شما را به خدا سوگند میدهم آیا کسی از شما همانند من به دو قبله نماز خوانده است؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه
3) «خویشاوندی با حمزه سیدالشهداء»:
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم أحد له عمّ مثل عمّی حمزة بن عبد المطلب أسد الله وأسد رسول الله غیری؟»
شما را به خدا سوگند میدهم آیا کسی از شما عمویی همانند عموی من حمزه سید الشهدا أسد الله و أسد رسول الله دارد؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه
«أمنکم مَن سید الشهداء عمّه غیری؟»
آیا کسی عمویش سیدالشهدا غیر از عموی من هست؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه
4) «پسر عموی رسول الله»:
«أنشدکم بالله هل فیکم من له ابن عمّ مثل ابن عمّی رسول الله؟»
شما را به خدا سوگند میدهم کسی از شما پسرعمویی همانند پسرعموی من که رسول الله است دارد؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه
تمام این مطالب پیام دارد؛ کسانی که گفتند:
«الأئمة من قریش»
ائمه همه از قریش هستند
و ما از خاندان پیغمبر اکرم هستیم امیرالمؤمنین در جواب آنان میگوید: اگر بنا باشد خاندان پیغمبر بودن ملاک باشد من پسرعموی پیغمبر هستم؛ کدامیک از شماها پسرعموی پیغمبر اکرم هستید؟ کدامیک از شماها پسرعمویی همانند من که پیغمبر اکرم را دارم شما دارید؟!
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا نه
5) «همسر حضرت زهرا(سلام الله علیها)»:
«أنشدکم بالله أمنکم أحد له زوجة مثل زوجتی فاطمة بنت رسول الله سیدة نساء هذه الأُمّة غیری؟»
شما را به خدا سوگند کدامیک از شماها همسری همانند همسر من که فاطمه دختر رسول الله و سید زنان ائمه هست دارید؟
مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی – احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی، ص 130، ح 162.
عثمان هم آنجا نشسته است؛ به قول شما «ذوالنورین» است و دوتا از دختران پیغمبر اکرم همسر او بودند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلوی او میگوید: آیا هیچکدام از شماها همسری همانند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که من دارم شما دارید؟!
ما در بحث حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) این مطالب را با سندهای معتبر در «کافی» و کتب دیگر بیان کردیم که میگوید:
«لولا أن الله تبارک وتعالی خلق أمیر المؤمنین علیه السلام لفاطمة، ما کان لها کفو علی ظهر الأرض من آدم ومن دونه»
اگر خداوند تبارک و تعالی امیرالمؤمنین (علیه السلام) را نیافریده بود برای حضرت زهرا همتایی نبود از حضرت آدم تا پایین.
الکافی (ط- الإسلامیة)؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 461، ح 10.
به عبارت دیگر انبیاء مرسل نیز شایستگی همسری حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نداشتند؛ علی نفس پیغمبر اکرم است. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از آنها افضل هستند و نفس پیغمبر اکرم نیز از آنان افضل است.
همچنین این مطلب در کتاب «عیون أخبار الرضا (علیه السلام)» از امام رضا (علیه السلام) وارد شده است که نبی مکرم اسلام در معراج هستند و خداوند تبارک و تعالی خطاب میکند:
«فَقَالَ یا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیاً لَمَا کانَ لِفَاطِمَةَ ابْنَتِک کفْوٌ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَه»
ای محمد خداوند جل جلاله میگوید: ای پیغمبر من اگر من علی را نیافریده بودم بر دخترت فاطمه همتایی از حضرت آدم تا قیامت وجود نداشت.
عیون أخبار الرضا؛ ابن بابویه، محمد بن علی، ج 1، ص 225، ح 3
در کتاب «روضة المتقین» آقای «محمد تقی مجلسی» پدر «محمد باقر مجلسی» در جلد پنجم میگوید:
«وفی القوی کالصحیح، عن یونس بن ظبیان، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سمعته یقول: لو لا أن الله تبارک وتعالی خلق أمیر المؤمنین علیه السلام لفاطمة علیه السلام ما کان لها کفو علی ظهر الأرض آدم فمن دونه»
در روایت محکم که همانند روایت صحیح است از امام صادق نقل شده است که فرمود: اگر خداوند امیرالمؤمنین را برای فاطمه خلق نمی کرد، هیچ کفوی برای او از آدم گرفته تا بعد از او، در زمین یافت نمی شد.
روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط- القدیمة)؛ مجلسی، محمدتقی، ج 5، ص 343.
لذا میبینیم حضرت علی (علیه السلام) در اینجا داشتن همسری همانند صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را به رخ همه میکشد و میفرماید: کدامیک از شما همسری همانند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دارید؟! این فضیلت است.
فاطمهای که پاره تن پیغمبر است و فاطمهای که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«قال رسول الله لفاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»
رسول الله به فاطمه زهرا فرمود رضایت خدا بستگی به رضایت تو و غضب خدا بستگی به غضب تو دارد.
«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 167، ش 4730.
این مطلب واضح و روشن است و حاکم آن را با سند صحیح نقل میکند؛ جناب آقای اسماعیلی اینجا مطالب بسیار زیاد است و ما مقداری حاشیه رفتیم تا سخن امیرالمؤمنین کاملاً برای مخاطبین ما به کرسی بنشیند هر تکهای امیرالمؤمنین (علیه السلام) اینجا مطرح میکند تلاش میکنیم از دیگر روایات اهل سنت هم مؤید بیاوریم بر اینکه استدلالی که امیرالمؤمنین در آنجا دارد در کتب متعدد دیگر هم با سندهای دیگر چه در کتب اهل سنت و چه در کتب شیعیان آمده است.
مجری:
استاد خیلی ممنونیم دست شما درد نکند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اینطور که معلوم است احتمالاً دو جلسه دیگر هم داشته باشیم.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
مجری:
بله به هر صورت فرمایشات امیرالمؤمنین (علیه السلام) خیلی مهم است و حتماً دوستان بیننده هم برنامهریزی میکنند تا بتوانند در برنامههای آینده برنامه ما را ببینند. خیلی از پیامها هم به دست ما رسیده است:
خانم خادمی از سیری جان گفتند: از بینندهها بخواهید در حین دیدن این برنامه هر بیننده یک یا چند صلوات نثار مدافعان حرم کنند؛ نه تنها در طول برنامه بلکه استاد توصیه کردند شبانه روز برنامهمان این باشد و نماز حضرت فاطمه و نماز امام زمان و نماز حاجت بخوانیم تا خداوند انشاءالله هم مدافعان حرم را حفظ کند و هم باعث نابودی داعش و سلفیها بشود.
علی دلشاد از تبریز گفتند: خدا را هزار مرتبه شکر که یکشنبه شب شد و یک هفته انتظار ما به سر آمد و منتظریم حاج آقا مثل همیشه طوفان به پا کنند؛ البته این پیامهای اول برنامه است که خوب این طوفان به پا شد و الحمدلله آن روایتی که واقعاً استاد خواندند خیلی زیبا و به جا بود و لذت بردیم و جگرمان خنک شد.
خانواده رمضانزاده التماس دعا داشتند که یکی از اعضای خانوادهشان در بیمارستان بستری هستند.
عزیزان زیادی التماس دعا میگویند؛ به هر صورت با دلهای پاک به ما پیام میدهند و از دلهای پاک شما هم میخواهند که انشاءالله دعا کنید و بسیاری از دوستان دیگری که بزرگواری کردند و به طرق مختلفی که در اختیارشان قرار دارد هم پیامک دادند و هم از واتس آپ و تلگرام و وایبر پیام فرستادند که از آنها ممنون و سپاسگذار هستیم.
چون وقت خیلی کمی داریم و میخواهیم در خدمت دوستان بیننده باشیم برویم اتاق فرمان یک میان برنامه کوتاه اما زیبا ببینیم و لذت ببریم و برگردیم.
خیلی متشکرم؛ این میان برنامه هرچند کوتاه بود اما زیبا بود و من درخواست کردم به دلیل اینکه بتوانیم از فرصت استفاده کنیم و صدای گرم دوستان خوب بیننده را بشنویم مختصر و مفید باشد و انشاءالله دلهایتان همیشه درگرو محبت و عشق و ارادت وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باشد.
یادمان باشد هرجا که خواستیم اسم آقا را ببریم به حضرت علی (علیه السلام) اکتفا نکنیم؛ به ویژه عزیزانی که تریبونی در اختیارشان هست یا حتی اگر میخواهیم متن بنویسیم و مطلبی را از وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل کنیم اکتفا نکنیم به اینکه حضرت علی (علیه السلام) فرمودند بلکه حتماً کلمه امیرالمؤمنین را بنویسیم و بگوییم و به همه عالم فریاد کنیم که فقط و فقط حیدر امیرالمؤمنین است!
یک امیرالمؤمنین در همه عالم وجود دارد و آن هم وجود نازنین آقای ماست و آقا امیرالمؤمنین است؛ در تاریخ هم آمده است گاهی اوقات بعضی از اصحاب و یاران بعضی از ائمه ما آنان را امیرالمؤمنین خطاب میکردند و آنان در جواب پاسخ میدادند: نباید این لقب را استفاده کنند و تنها برای وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) این لقب شایسته است و مخصوص آن حضرت است.
تماس بینندگان برنامه:
ما از این لحظه در خدمت دوستان خوب بیننده هستیم و میخواهیم صدای گرمشان را بشنویم. عزیزانی که ارتباط برقرار میشود بزرگواری بفرمایند مختصر و مفید مطالبشان را بیان کنند تا برسیم تلفنهای بیشتری را پخش کنیم. آقا کیوان از کردستان از برادران اهل سنت ما هستند و اولین بینندهای که امشب در خدمتشان هستیم؛ آقا کیوان سلام به شما:
بیننده (آقا کیوان از کردستان – اهل سنت):
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما و استاد قزوینی؛ من سعی میکنم حرفهایم را حداقل در یکی دو دقیقه بزنم تا وقت کسانی که پشت خط هستند را زیاد نگیرم. من کرد هستم و سنی هستم و میخواستم چند مورد را خدمت شما عرض کنم.
یکی از قدیمیترین حسینیههایی که در ایران هست شاید باورتان نشود در شهر سنندج است و یک خانواده سید به نام خانواده امجد آنجا زندگی میکنند و آن مکان به حسینیه امجد مشهور است. پدرم نزدیک 100 سال عمر دارد و مادرم سنی است و خیلی هم متعصب است و الان هم سفره حضرت عباس میگذارد و پدرم گاهی اوقات در عزاداریهای امام حسین حسینیه امجد میرود.
من قبل از اینکه با شبکه ولایت تماس بگیرم سعی کردم با چندتا از کانالهای وهابی تماس بگیرم و با آنان صحبت کنم. به نظر من آنان کور شدند و هیچ جا را نمیبینند؛ من یک خواهش کوچکی از شما دارم. زمانی که شخصی انسان زشتی را میبینند نمیتواند مستقیم به او بگوید که چقدر شما زشت هستید!
بعضی موارد وجود دارد که اختلاف افکن است و شائبه در ذهن انسان ایجاد میکند. در میان این دو امتی که مسلمان هستند و در دنیا وجود دارند من از شما خواهش میکنم حداقل زیاد در این حواشی نروید. حالا شاید اگر من الان صحبت کنم بگویند این نه سنی است و نه کرد است.
من سعی میکنم وقتی که خداحافظی کردم حداقل خداحافظیام کردی باشد که به بعضی افراد ثابت کنم که قضیه اینطوری نیست.
خدا شاهد است یک خانواده همسایه ما نزدیک 30 سال با همدیگر همسایه بودیم؛ آنان شیعه بودند و در مراسمهای ما شرکت کردند و حتی در نماز تراویح ما شرکت کردند و ما در عزاداریهای آنان شرکت کردیم. بچه آنان دختر بود و همشیره خودم بوده است اما از زمانی که این تلویزیونهای وهابی آمده است اختلاف پیدا شده است.
شاید بعضی افراد بگویند نگاه نکنید اما من میگویم: نگاه کنید چون هیچ مطلبی برای گفتن ندارند و به غیر از تخم کینه و نفرت موردی در آنان ندیدم چون با دقت نشستم و خیلی از برنامههای آنان را هم نگاه کردم. زیاد وقت شما را نگیرم و اگر صحبت یا سؤالی دارید من در خدمت شما هستم.
مجری:
آقا کیوان از شما ممنونم خیلی بزرگواری فرمودید و از تماس شما تشکر میکنم. همیشه همین است واقعاً در ایران اسلامی و بسیاری مناطق اسلامی دیگر شیعه و سنی در کنار هم برادرانه زندگی میکنند منتها وهابیت دوستی و مهربانی و صمیمیت را نمیتوانند ببینند.
شما اگر مستندهایی که از سوریه پخش میشود را ببینید برادرانه داشتند در کنار هم زندگی میکردند اما همانطور که شما گفتید اینها نمیتوانند ببینند و انشاءالله هرکجای این عالم هستند کور شوند. موفق باشید و خداوند نگهدارتان باشد.
آقای کمیجانی از تهران بیننده بعدی ما و از شیعیان مرتضی علی (علیه السلام) هستند. آقای کمیجانی سلام علیکم:
بیننده (آقای کمیجانی از تهران – شیعه):
عرض سلام و ادب خدمت شما همچنین استاد بزرگوار حضرت آیت الله دکتر قزوینی؛ من در حدی نیستم که وقت استاد را بگیرم اما خواستم برای چند لحظه مزاحم شوم تا به استاد دست مریزاد بگیرم. ما از زمانی که بیننده این شبکه شدیم هم روحمان و هم جسممان صیغل پیدا کرده است.
صدا و سیما با این همه شبکههای معارف اسلامی و قرآن و این اساتیدی که شما دارید هر دفعه که شروع میشود باید «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» گفته بشود. فقط خواستم تشکر کنم
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما هم از شما تشکر میکنم و انشاءالله خداوند جزای خیر به شما عنایت کند. ما را هم دعا بفرمایید و سلام ما را هم به خانواده مکرم و دوستانتان ابلاغ بفرمایید.
بیننده:
حاج آقا شما بزرگوارید.
مجری:
خداوند نگهدارتان باشد. برویم به دیار بوشهر و پهنای خلیج همیشه فارس؛ آقای کشوری عزیز سلام به شما:
بیننده (آقای کشوری از بوشهر – شیعه):
سلام علیکم؛ ما چند روز پیش خدمت یکی از دوستان وهابی نشسته بودیم و داشتیم تلویزیون اینها را نگاه میکردیم. ایشان یک کلیپی را از حاج آقا قزوینی پخش کرده بودند که گفته بودند: نباید به خانم عایشه لعن و نفرین کرد چون تف سربالاست! میخواستم ببینم این مطلب صحت دارد یانه؟!
مجری:
خیلی متشکرم آقای کشوری با شما خداحافظی میکنیم البته این مطلب جدیدی نیست که شما دیدید. اینها هر از چند گاهی کاری میکنند و کلیپی را درست میکنند و سروته آن را میبرند و سعی میکنند آن را نسبت بدهند. استاد اگر توضیحی هست بفرمایید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ببینید آنجا بحث سر این بود که ما گفتیم هرگونه نسبتهای نادرست فحشا به همسران پیغمبر از دیدگاه شیعه مردود است. بزرگان ما از جمله «سید مرتضی»، «مرحوم شیخ طوسی»، «مرحوم طبرسی» و غیره گفتند هیچ پیغمبری از از 124 هزار پیغمبر همسرانشان گرفتار کارهای زشت اخلاقی نشدند.
بعضی از وهابیها از جمله «ألبانی» میگویند: اشکالی ندارد که «أمهات المؤمنین» هم گرفتار فحشا شوند. ما گفتیم: هرگونه نسبت دادن به همسران پیغمبر خلاف شرع است و حرام است و در او هیچ شکی نیست.
اگر چنانچه موجب اهانت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) باشد لعنت خد را دارد و کفر و ارتداد میآورد و در او هیچ شکی نیست.
ما هم گفتیم اینها هرچه باشند کارهایی انجام دادند که ما هم نمیپسندیم و از دیدگاه نبی مکرم اسلام و امیرالمؤمنین (علیه السلام) مردود است همانند جنگ جمل اما اگر کسی بخواهد هرگونه اهانتی به همسران پیغمبر یا عایشه کند همانند تف سربالاست.
این آقایان ضرب المثل را نمیفهمند و تف سربالا یعنی انسان بخواهد به خودش توهین کند؛ یعنی این توهین به خود شخص برمیگردد. ما یک مرتبه از اینترنت هم آوردیم که تف سر بالا مراد از این است که کسی میخواهد به کسی همانند پدر و مادرش توهین کند که این توهین به خود او برمیگردد.
کسی که توهین به خود او برگردد این تف سر بالا به حساب میآید اما اینها نمیفهمند و چکار باید کرد. اینها باید بروند کلاس اکابر بخوانند و همانند کسانی که تازه از جنگل آمازون بیرون آمدند از ادبیات فارسی بیخبر هستند. من در خدمت شما هستم.
مجری:
اگر دقت کنید کاملاً مطالب استاد منطقی است و اتفاقاً در دفاع از عایشه نسبت به جسارتهایی که در گوشه و کنار میشود بوده است. آنها تنها ضرب المثلی که استاد بیان فرمودند را گرفتهاند و حاشیه سازی میکنند. این کار منافقین و دشمنان است و شبکههای وهابی از این کارها زیاد انجام میدهند.
آقای کشوری گفتند از دوستان وهابی و این مطلب بعید است که وهابیت بخواهند پیوند دوستی میان مسلمانان چه اهل سنت و چه شیعیان داشته باشند و انشاءالله پاسخشان را گرفته باشند. بیننده بعدی ما حسین آقا از رفسنجان هستند؛ حسین آقا خدمت شما سلام عرض میکنم شب شما بخیر:
بیننده (حسین آقا از رفسنجان – شیعه):
با عرض سلام خدمت آیت الله قزوینی و همچنین همه بینندگان عزیز شبکه ولایت؛ جا دارد پیشاپیش اعیاد شعبانیه و ولادت آقا امام حسین (علیه السلام)، حضرت ابوالفضل و امام سجاد (علیه السلام) را خدمت شما تبریک عرض کنم.
من دوتا درخواست از شما داشتم میخواستم امشب تماس بگیرم و با شما درمیان بگذارم؛ روایتی چند بار از «شبکه جهانی ولایت» دیدم خواستم یک بار دیگر این روایتی که از کتاب شریف «کافی» در مورد اهل سنت که امام صادق (علیه السلام) فرمودند این روایت را نشان بدهید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
کدام روایت؟
مجری:
حسین آقا همان روایتی که امام صادق (علیه السلام) توصیه میکنند پشت سرشان نماز بخوانید را میفرمایید؟
بیننده:
بله همان روایت است و شعری که «حجر بن عدی» در مورد امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرائت کردند که بعد از قرائت این شعر امیرالمؤمنین به ایشان فرمودند که مستجاب الدعوه هستید میخواستم این شعر را نشان ما بدهند و برای ما بخوانند.
خود من به شخصه خیلی به «شبکه جهانی ولایت» مدیون هستم که واقعاً راهی را برای ما نشان دادند که این مذهبی که ما در اختیار داریم را بهتر بشناسیم و عمیقاً درک کنیم.
چند ماه پیش شما فلش کارتهایی را که اعلام کردید و ما این فلش کارتها را دریافت کردیم دوست داریم اگر امکان دارد «شبکه جهانی ولایت» فلش کارتهایی که در مورد حجة بن الحسن (ارواحنا له الفداه) در مورد آیات قرآنی که برای این امام عزیزمان آمده و استدلالهایی که داریم اگر چاپ کنید و پخش شود واقعاً به نظر من همانند خطبه فدکیه و استدلال امیرالمؤمنین در شورای 6 نفره که بشود اینها را به صورت فلش کارت دربیاوریم و توزیع بشود خیلی مفید است.
مجری:
استاد یک بیننده دیگر داریم و اجازه بدهید صدایشان را بگیرم اما سؤال دومشان این بود شعری که «حجر بن عدی» قبل از شهادتشان خواندند. چنین چیزی داریم که در مورد مدح و منتقبت امیرالمؤمنین مطلبی گفته باشند و شعری خوانده باشند؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اگر تکهای را میفرمودند من میآوردم اما الان چیزی در ذهنم نیست و حضور ذهن ندارم. مطالبی داشتند که خیلی هم اصرار داشتند که باید به امیرالمؤمنین (علیه السلام) ناسزا بگویید و «حجر بن عدی» ناسزا نگفت.
در رابطه با فلش کارت مهدویت الحمدلله دارد آماده میشود و در حال انجام است. دیروز دوستان آمدند و قسمتهایی که مربوط بود بنده تأیید کنم و امضا کنم انجام دادیم و انشاءالله نیمه شعبان فلش کارت مهدویت در اختیار عموم مردم قرار میگیرد و دوستان میتوانند به عنوان عیدی مخصوصاً معلمان مدارس و معلمان و غیره در اختیار دانش آموزان قرار بدهند.
روز معلم است اما روز شاگرد نیست؛ روز پدر و مادر هست اما روز فرزند نیست. نیمه شعبان را آقایان به عنوان روز فرزند یا روز شاگرد قرار بدهند.
مجری:
به بهانه ولادت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این هدیهها را بدهند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
در رابطه با روایاتی که از ائمه (علیهم السلام) است که شما پشت سر اینها نماز بخوانید اینها را ما قبلاً هم مفصل نشان دادیم. در کتاب «کافی» جلد سوم صفحه 380 امام صادق میفرماید:
« مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ كَانَ كَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّه»
کسی که با اهل سنت در صف اول نماز بخواند همانند کسی است که پشت سر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نماز خوانده است.
الکافی (ط- الإسلامیة)، کلینی، محمد بن یعقوب، ج 3، ص 380، ح 6.
همچنین در کتاب «تهذیب» اثر «شیخ طوسی» در جلد سوم صفحه 277 میفرماید: اگر کسی در مسجد اهل سنت با آنان در صف اول نماز بخوانند همانند کسی است که در رکاب پیغمبر شمشیر کشیده است و در راه خدا جهاد میکند.
تصورم این است که ایشان این مطلب را میخواستند.
مجری:
خیلی عالی؛ از شما متشکرم. مطلبی که در خصوص «حجر بن عدی» گفتند ظاهراً چنین مطلبی نیست که شعری خوانده باشند اما بارها در دفاع از وجود نازنین امیرالمؤمنین (علیه السلام) به میان آمدند و در تاریخ وجود دارد.
آقای کاظمی از اصفهان دیار نصف جهان آخرین بینندهای هستند که ما میتوانیم با ایشان صحبت کنیم هستند. آقای کاظمی سلام به شما:
بیننده (آقای کاظمی از اصفهان – شیعه):
سلام عرض میکنم خدمت حاج علی اسماعیلی مجری توانمند و سلامی ویژه خدمت حضرت استاد آیت الله دکتر قزوینی خار چشم وهابیت!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما هم علیکم السلام ویژه هم به حضرتعالی و هم به خانواده گرامی و هم به خویشاوندان و دوستان شما عرض میکنیم.
بیننده:
زنده باشید؛ ما از برکت شما همه چیز داریم. عرض کنم من هم میخواستم خدمت شما مطلبی عرض کنم و هم سؤالی از شما داشتم زیرا دیشب بحثی با وهابیت داشتیم. ما این را میدانیم اگر فرزندانمان را همانند تربیتی که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) انجام داد تربیت کنیم شک نکنید که با این امام بزرگوار محشور خواهیم شد و از یاران آن امام خواهیم بود.
اگر در زیارت نامه این امام بزرگوار میگوییم ای کاش ما هم از یاران تو بودیم کافی نیست لذا امروز باید از یاران پاک امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) باشیم که به دنیا ثابت کنیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) امام اول شیر خدا چه فضیلتها و شجاعتی داشت تا اینکه چشم کور و گوش کر این وهابیت خائن باز شود و بدانند شیر خدا کیست.
شیر خدا کسی بود که در زمان حیات تا شهادتش هیچ چیزی جز شجاعت و غیرت و مردانگی و همسری همچون حضرت زهرا (سلام الله علیها) بانوی دو عالم که از همه دنیا برتر بود. حضرت علی کسی بود که حتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: من در قیامت بهترین کسی را که دارم علی است.
آیا فضیلتی بالاتر از این است؟! ای وهابیت خبیث و خائن و کوردل این گوشهای از فضیلتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است اما اگر هرکجا که بروید و هرکجا که فرار کنید بالاخره روزی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و داماد پاک و مطهرش حضرت علی (علیه السلام) شما را خواهید گرفت.
حالا هرچقدر که میتوانید بغض و کینه و دشمنی خودتان را نسبت به این امام بزرگوار بیشتر نشان بدهید.
مجری:
آقای کاظمی از شما خیلی متشکریم. اگر سؤالی دارید خیلی سریع بفرمایید
بیننده:
من دیشب بحثی با کارنشناس وهابی داشتم و دیدم در بحثها میگوید: ما این اختلافات را 1400 سال است داریم و به نتیجهای نرسیدیم؛ من با آنان تماس گرفتم و گفتم: شما حرف خوبی زدید اما آیا اجازه میدهید من یک مطلب علمی به شما بگویم و جواب علمی به من بدهید؟!
من به آنان گفتم: در همان 1400 سال پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بستر بیماری به خلیفه دوم فرمودند: قلم و کاغذی بیاورید تا من مطلبی را برای شما بنویسم که هیچوقت گمراه نشوید. در صورتی که جناب خلیفه دوم عمر گفت: نعوذ بالله رسول خدا هذیان میگوید. بعد وهابی خائن به من گفت: دروغ میگویی و تلفن را قطع کرد.
میخواستم از شما خواهش کنم چون تنها پشتوانه ما «شبکه جهانی ولایت» است و میتوانیم ثابت کنیم چه کسی دروغ میگوید و چه کسی حقیقت را میگوید. میخواستم از استاد بزرگوار خواهش کنم فقط این مطلب را به بینندهها نشان بدهند که آیا بنده دروغ گفتم یا این وهابیت خائن دارند دروغ میگویند؟!
مجری:
آقای کاظمی عزیز از شما خیلی متشکرم و خدانگهدار و درود بر تمام مردم اصفهان. استاد وقت کمی داریم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
من این مطلب را به صورت خیلی خلاصه عرض میکنم تا عزیزان دقت کنند. این مطلب در کتابب «صحیح بخاری» وجود دارد. زمانی که آخرین لحظه عمر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرارسید شخصیتهایی دور آن حضرت بودند که در میان آنان عمر بن خطاب بود. پیغمبر اکرم فرمودند: کاغذی بیاورید تا چیزی بنویسم که شما گمراه نشوید. عمر گفت:
«إِنَّ النبی غَلَبَهُ الْوَجَعُ»
این صحبت پیغمبر در حال بیماری است و از حالت طبیعی بیرون رفته است
«وَعِنْدَنَا کتَابُ اللَّهِ حَسْبُنَا»
کتاب خدا نزد ماست و لازم نیست پیغمبر اکرم چیزی بنویسد
افرادی که آنجا بودند با یکدیگر اختلاف پیدا کردند و خصومت و دشمنی کردند. بعضی افراد میگفتند: کاغذی بیاورید تا پیغمبر اکرم مطلبی را بنویسد که بعد از آن دیگر گمراه نشوید و بعضی از افراد نیز سخن عمر را تکرار میکردند. زمانی که سخنان لغو و اختلافات بیشتر شد پیغمبر اکرم فرمود:
«قُومُوا عنی»
از خانه من بیرون بروید
«ابن عباس» میگوید: سرمنشأ تمام مصیبتها همین بود که مانع از این شدند که پیغمبر اکرم چیزی را بنویسد که مردم اختلاف ایجاد نکنند.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 54، ح 114.
اتفاقاً اختلاف وجود دارد اما سرمنشأ اختلاف جایی بود که نگذاشتند پیغمبر اکرم چیزی را بنویسند که تا قیامت اختلاف نکنید. آقای وهابی این مطلب در کتاب «صحیح بخاری» است و شما بیایید این مطلب را حل کنید.
مجری:
شما در برنامههای گذشته مفصل این موضوع را بیان کردید که روایت از پیغمبر اکرم است که فرمودند: اگر علی (علیه السلام) را انتخاب کنید هرگز باعث جنگ و دعوا نمیشوید و حتی دو نفر هم با همدیگر اختلاف پیدا نمیکنند.
این مطلب کاملاً روشن است و شبکههای وهابی خودشان جواب خودشان را دادند. آقای کاظمی جواب سؤالشان را گرفتند. حاج آقا حسن ختام برنامه چند دعا بفرمایید:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولایمان ولی عصر نزدیک بگردان، ما را از یاران خاص آن بزرگوار قرار بده، خدایا به حق محمد و آل محمد رفع گرفتاری از همه گرفتاران مخصوصاً عزیزان ما در سوریه و عراق و یمن و میانمار و بحرین و عربستان سعودی و افغانستان و تاجیکستان و پاکستان و ترکیه هرکجا مسلمانان گرفتارند به آبروی محمد و آل محمد رفع گرفتاری از همه آنان بگردان، خدایا وهابیت تکفیری که عامل اختلاف میان مسلمانان و مایه ننگ بشریت هستند هرچه سریعتر اینها را رسوا و نابود بگردان، این افراد را به اجداد و موالیشان بنی امیه ملحق بگردان، خدایا به حق محمد و آل محمد بر رزمندگان و مدافعین حرم نصرت کافی و وافی عنایت بفرما، خدایا به حق محمد و آل محمد بر همه بیماران و بیماران مورد نظر شفای عاجل کرم فرما، خدایا به حق محمد و آل محمد همه عزیزانی که التماس دعا دارند حوائجشان برآورده بنما، گرفتاری گرفتاران را برطرف بساز، خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج ما و حوائج بینندگان عزیز و حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت» به ویژه حوائج ولایت یاوران عزیز برآورده نما، دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از توجه و نگاه مهربانتان خیلی ممنونم و امیدوارم برنامه امشب مورد توجهتان قرار گرفته باشد که به نظرم این اتفاق افتاده است. تا یکشنبه آینده منتظر باشید که با برنامه زنده «حبل المتین» به خانههایتان بیاییم. در پناه حضرت حق و زیر سایه مرتضی علی.
یا علی مدد