2024 April 27 - شنبه 08 ارديبهشت 1403
عزاداري امام حسين (عليه السلام) 01
کد مطلب: ٥٣٠٢ تاریخ انتشار: ٢٠ مرداد ١٤٠١ تعداد بازدید: 7388
سخنراني ها » شبکه ولايت
عزاداري امام حسين (عليه السلام) 01

حبل المتين 89/09/21

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 21 / 09 / 89

آقاي محسني

وقتي تاريخ اسلام را نگاه مي كنيم، مي بينيم كه وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) رحلت مي كند و از دنيا مي رود، چقدر زود جريان تغيير پيدا مي كند و چند سالي نمي گذرد كه جگرگوشه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را تكه تكه مي كنند و سر مي برند و آن مصيبت ها را به وجود مي آورند.

الآن موضع گيري وهابيت نسبت به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) چگونه است؟

استاد حسيني قزويني

إن الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة.

همانا حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است.

و قال الصادق (عليه السلام): كلنا سفن النجاة و سفينة الحسين أسرع.

امام صادق (عليه السلام) فرمود: ما همه كشتي نجات هستيم، ولي كشتي حسين سريع تر است.

توجه و توسل به امام حسين (عليه السلام)، بيش از هر چيزي نتيجه بخش است و يكي از عناياتي كه خداوند به امام حسين (عليه السلام) داده است در إزاء اين جانبازي و شهادتش، اجابت دعا به صورت قطعي، تحت قبه آن بزرگوار است.

اما در رابطه با سؤال شما كه وهابيت چه نگاهي دارند به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام)؟ بينندگان بارها اين موضوع را از ما در بعضي از ماهواره ها شنيده اند، ولي براي اولين بار است كه از شبكه جهاني ولايت، نگاه وهابيت به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) را از بنده مي شوند.

آقاي إبن تيميه حراني (متوفاي 728 هجري) بزرگ نظريه پرداز وهابيت در كتاب منهاج السنة، جلد 1، صفحه 52 وقتي به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) مي رسد، آن را ـ نستجير بالله ـ عملي احمقانه مي داند و مي گويد:

و من حماقتهم إقامة المأتم و النياحة علي من قد قتل من سنين عديدة.

از حماقت هاي شيعيان اين است كه هر سال ماتم مي گيرند و نوحه سرايي مي كنند براي كسي كه سال ها قبل به شهادت رسيده است.

هم چنين در منهاج السنة، جلد 4، صفحه 334 مي گويد:

و صار الشيطان بسبب قتل الحسين ـ رضي الله عنه ـ يحدث للناس بدعتين: بدعة الحزن و النوح يوم عاشوراء ... و كذلك بدعة السرور و الفرح.

شيطان به سبب شهادت حسين (رضي الله عنه)، 2 بدعت در ميان مردم رواج داده است: بدعت محزون شدن و گريه كردن و نوحه سرايي براي حسين در روز عاشوراء و بدعت شادي و خوشحالي (كه أهل سنت در اين روز دارند).

اين عبارتي است از بنيان گزار فكري و نظري وهابيت.

آقاي محمد بن عبد الوهاب (متوفاي 1304 هجري) مؤسس تشكيلات وهابيت، در كتاب رسالة في الردّ علي الرافضة، جلد 1، صفحه 473 مي گويد:

و من قبائح هؤلاء الرفضة أنهم يتخدون يوم موت الحسين مأتما ... .

يكي از كارهاي قبيح و زشت شيعيان اين است كه روز شهادت حسين را روز ماتم قرار مي دهند و حزن خود را اظهار مي كنند و گريه و نوحه سرايي مي كنند و در كوچه ها و خيابان ها عزاداري و سينه زني مي كنند و تمام اينها بدعت و خلاف است.

جالب اين است كه از علماء و وهابي هاي معاصر، جناب آقاي اسماعيل حقي بروسوي در كتاب روح البيان، جلد 4، صفحه 143، چاپ بيروت، نشر دار إحياء التراث العربي به أهل سنت توصيه مي كند و مي گويد:

و من قرأ يوم عاشوراء و أوائل المحرم مقتل الحسين (رضي الله عنه)، فقد تشبه بالروافض.

هر كسي كه در روز عاشوراء يا اوئل محرم مقتل حسين (رضي الله عنه) را بخواند، شبيه روافض و شيعيان شده است.

چون آقايان مي گويند هرگونه تشبه به رافضه، بدعت است و حرام است. حتي اگر انگشتر به دست راست كردن را با اين كه سنت مي دانند، ولي چون شيعيان انگشتر را در دست راست مي اندازند، أهل سنت بايد به دست چپ بياندازند. يا مثلاً شيعيان بر غير پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، مانند ائمه (عليهم السلام) صلوات مي فرستند و در سنت هم همين است، ولي چون شيعيان بر ائمه (عليهم السلام) صلوات و سلام مي فرستند، أهل سنت نبايد تشبّه به شيعه داشته باشند. به قول يكي بزرگان:

شيعيان نماز مي خوانند و روزه مي گيرند، أهل سنت هم براي عدم تشبّه به شيعيان، نماز و روزه را ترك كنند.

گرچه اينها با دست روي دست گذاشتن در نماز و آمين گفتن و حذف حي علي خير العمل در اذان و اضافه كردن الصلاة خير من النوم به اذان و به جماعت خواندن نماز نافله ماه رمضان، اين تشبّه را برداشته اند. در روزه هم قرآن مي فرمايد:

ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَي اللَّيْلِ

و روزه را تا شب به كمال برسانيد.

سوره بقره/آيه187

يعني تا شب نشده است، حق افطار كردن نداريد. ولي آقايان أهل سنت به مجرد اين آفتاب غروب مي كند، افطار مي كنند براي اين كه تشبّه به شيعه نداشته باشند.

جناب آقاي اسماعيل حقي بروسوي در ادامه مي گويد:

و في كراهية القهستاني: لو أراد ذكر الحسين ينبغي أن يذكر أولا مقتل سائر الصحابة لئلا يشابه الروافض.

در كتاب كراهية آقاي قهستاني آمده است: اگر مي خواهد مقتل حسين را ذكر كند، اول بايد مقتل بعضي از صحابه را ذكر كند تا شبيه روافض و شيعيان نشود.

اين آقايان نام خود را عالم گذاشته اند و با شريعت بازي مي كنند! اينها چه جوابي براي فرداي قيامت دارند.

بعد ايشان نقل مي كند از غزالي و مي گويد:

و قال حجة الاسلام الغزالي: يحرم علي الواعظ و غيره رواية مقتل الحسين و حكايته و ما جري بين الصحابة من التشاجر و التخاصم، فإنه يهيج بغض الصحابة و الطعن فيهم و هم أعلام الدين و ما وقع بينهم من المنازعات فيحمل علي محامل صحيحة و لعل ذلك لخطأ في الاجتهاد لا لطلب الرياسة و الدنيا كما لا يخفي.

حجت الإسلام غزالي مي گويد: بر واعظ و ديگران حرام است كه در بالاي منبر، مقتل حسين و شهادت حسين را براي مردم بگويد.

سيد الشهداء در كربلاء به بدترين وضع به شهادت رسيد و شايد در طول تاريخ، نمونه نداشته باشد. حتي آقاي ويل دورانت، مورخ بزرگ آمريكايي وقتي تاريخ اسلام را بررسي مي كند و قضيه شهادت امام حسين (عليه السلام) مي رسد، بي اختيار عنان قلم از دستش مي رود و آن چنان درباره جانبازي امام حسين (عليه السلام) قلم فرسايي مي كند كه انسان واقعاً نمي تواند از جاري شدن اشكش خودداري كند. تا آنجا كه يادم هست، ايشان مي گويد:

اگر چنانچه شهادت امام حسين (عليه السلام) و حضرت علي اكبر (عليه السلام) و أبو الفضل (عليه السلام) توجيه عقلي داشته باشد، ولي در رابطه با طفل 6 ماهه امام حسين (عليه السلام)، حضرت علي اصغر (عليه السلام) كه در آغوش پدر و جلوي چشم پدر شهيدش كردند، با هيچ يك از مسائل عقلي و فطري قابل توجيه نيست. اين نهايت قساوت و رذالت و پستي دشمنان امام حسين (عليه السلام) را مي رساند.

ببينيد! قضيه به جايي مي رسد كه يك مسيحي در اين زمينه اين گونه اظهار نظر مي كند. إن شاء ا... درباره نظر آقايان مسيحي بحث خواهيم كرد كه حتي آقاي آنتوان بارا مي گويد:

اگر امام حسين (عليه السلام) براي ما مسيحي ها بود، در هر روستايي و قريه اي، پرچمي به نام حسين مي زديم و مردم را به نام حسين به مسيحيت دعوت مي كرديم.

إن شاء ا... اگر توفيق داشته باشم، بحث امام حسين (عليه السلام) را از ديدگاه مسيحيان و يهوديان مطرح خواهم كرد و نمونه هاي زيادي از اينها يادداشت كرده ام كه الحق، حق مطلب را نسبت به امام حسين (عليه السلام) أداء كرده اند. ولي از اين طرف مي بينيم كه إبن تيميه اين گونه مي گويد و غزالي اين گونه مي گويد و آقاي مولوي عبد الحميد هم مي گويد:

اگر ما عزاداري براي امام حسين نمي كنيم، چون معتقديم اين عزاداري بدعت است و 3 روز بيشتر نيست. ما حتي براي عثمان هم عزاداري نمي كنيم.

يعني يك توجيه نادرست و خلاف سنت و روش پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و روش بزرگان مي كنند. اينها مشخص است كه چرا اينها وحشت دارند از اين كه مقتل امام حسين (عليه السلام) خوانده شود و وحشت دارند از اين كه قضاياي شهادت امام حسين (عليه السلام) براي مردم بازگو شود. چون مي دانند كه اين مسائل، مسائل ساده اي نيست و تمام بساط اينها بر هم مي زند. آقاي تفتازاني مي گويد:

فمن علماء المذهب من لم يجوز اللعن علي يزيد مع علمهم بأنه يستحق ما يربو علي ذلك و يزيد. قلنا: تحاميا عن أن يرتقي إلي الأعلي فالأعلي . . و إلا فمن يخفي عليه الجواز و الاستحقاق.

بعضي از علماء ما مي گويند يزيد را لعنت نكنيد. با اين كه مي دانند يزيد مستحق لعنت و بالاتر از لعنت هست. ما مي گوييم: مي ترسند كه اگر يزيد را لعن كنند، اين لعن به بالاتر از يزيد و بالاتر از آن هم برسد.

يعني اگر يزيد لعن شود، لعن بعدي به كسي مي رسد كه يزيد را بر سر كار آورد، يعني معاويه و لعن بعدي به كسي مي رسد كه معاويه را بر سر كار آورد، يعني عثمان و لعن بعدي به كسي مي رسد كه به معاويه قدرت دارد، يعني جناب خليفه دوم و ... . يعني اينها مي ترسند كه اگر از يزيد بدگويي بكنند، اين بدگويي ريشه يابي شود كه ريشه عاشوراء در كجا بود و ريشه شهادت امام حسين (عليه السلام) در كجا بود تا برسد به اين كه تمام مباني فكري أهل سنت را زير سؤال ببرد. همان طور كه برادران عزيزمان حجت الإسلام و المسلمين يزداني و حجت الإسلام و المسلمين أبو القاسمي ريشه هاي عاشوراء را مطرح كردند، تمام اين قضايا را مطرح كردند. ما نمي خواهيم توهين كنيم، بلكه يك حقيقتي است كه ابراز مي كنيم و يك مسئله مسلّم و قطعي تاريخي است و صدها دليل و شاهد از تاريخ در كتب أهل سنت داريم كه نگاه به عاشوراء، بدون نگاه به سقيفه امكان پذير نيست؛ يعني تمام مسائل از آنجا شروع شد. أمير المؤمنين (عليه السلام) به عنوان خليفه منصوص و منصوب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كنار رفت و تمام آن زمينه سازي ها فراهم شد و آن ظلم ها و جناياتي كه از همان روز بر دختر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) وارد شد، زمينه ساز شهادت امام حسين (عليه السلام) شد. يكي از شعراء مي گويد:

تازيانه خصم اگر بر دخت پيغمبر نمي زد كعب ني هرگز كسي بر زينب اطهر نمي زد

گر نمي شد حق حيدر غصب، تا روز قيامت پشت پا كس بر حقوق آل پيغمبر نمي زد

دشمن بي رحم اگر بر بيت وحي آتش نمي زد عصر عاشوراء كسي بر خيمه ها آذر نمي زد

محسن شش ماهه گر مقتول پشت در نمي شد حرمله تيري به حلقوم علي اصغر نمي زد

فاطمه گر گشته راه امام خود نمي شد زينب غم ديده هم بر چوب محمل سر نمي زد

فرق مولا گر نمي شد منشق از تيغ مخالف تيغ هرگز خصم بر فرق علي اكبر نمي زد

. . .

خار اگر در ديده مولا علي از كين نمي رفت تير كس بر ديده عباس نام آور نمي زد

دختر غم ديده ويران نشين سيلي نمي خورد خصم اگر در كوچه سيلي بر رخ مادر نمي زد

اينها نشان مي دهد كه اين قضايا به هم پيوسته است و ما نمي توانيم قضيه عاشوراء را غير مرتبط بدانيم با همان روزهاي آغازين رحلت يا شهادت جانسوز رسول اكرم (صلي الله عليه و آله). لذا مي بينيم كه آقاي تفتازاني علناً مي گويد:

بعضي از علماء ما مي گويند يزيد را لعنت نكنيد. با اين كه مي دانند يزيد مستحق لعنت و بالاتر از لعنت هست. ما مي گوييم: مي ترسند كه اگر يزيد را لعن كنند، اين لعن به بالاتر از يزيد و بالاتر از آن هم برسد.

با توجه به سؤالي كه شما داشتيد، اين قضيه كاملاً روشن و واضح است كه ديدگاه آقايان وهابيت در مورد عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) چيست.

* * * * * * *

آقاي محسني

امشب يك كليپي پخش مي كنيم تا هم بينندگان عزيز ببينند و هم در رابطه با بحث امشب مان هست.

پخش كليپ

مجري:

سؤال ديگر ايشان اين بود كه در تهران زندگي مي كنند و مراسم روضه خواني در همسايگي ايشان انجام مي شود. خانم شان هم گاه گاه شركت مي كند. اين شركت ...

كارشناس:

نزد أهل سنت، ما چيزي به عنوان اين كه اعتراض بر قضا و قدر خدا باشد، نداريم. يعني فرزندي از دست داديد، بعد لباس يا گريبان بدريد يا بر سر و صورت خود بزنيد. شرعاً حرام است. رسول الله مي فرمايد:

ليس منا من ضرب الخدود و شق الجيوب و دعا بدعوي الجاهلية.

از ما نيست كسي كه اين كار را انجام بدهد.

صحيح البخاري، ج2، ص83 ـ صحيح مسلم، ج1، ص70

حالا ممكن است اين را، در نزد برادران هم اين چنين است، به خاطر محبت و آن اراده اي كه نسبت به حضرت سيدنا حسين دارند، اين كار را انجام مي دهند، بنده عرض مي كنم كه اين ابراز ارادت نيست و محبت نيست. محبت در تبعيت است. امام حسين وار زندگي كن، نه اين كه سالي يك بار بيايي خود را در ظاهر شكل اين طور گريه كني.

مجري:

شكلي كه اين حضرت شهيد شدند، فكر نمي كنيد جايي براي گريه كردن داشته باشد؟ چون شرايط خيلي بغ رنج و سختي بود.

كارشناس:

كسي كه تاريخ اين بزرگوار را بخواند، گريه نكند، بديهي است كه گريه مي كند، 100٪. براي اين كه آن ظلمي كه به اين حضرت شد و به اين شكل فجيع و نامردانه و ظالمانه اي اين بزرگوار را به شهادت رساندند، بديهي است. ولي راه تبعيت و ابراز محبت در اين نيست كه ما سالانه بر سر و صورت خود بزنيم يا سالانه در جايي جمع بشويم و اين عمل را انجام بدهيم كه ما مخلص اين بزرگوار هستيم. بنده عرض مي كنم كسي مخلص اين بزرگوار است كه راه حسين را ادامه بدهد. اين ابراز محبت است.

مجري:

بايد ببيند امام حسين چه كار كرده، تبعيت كند از او.

كارشناس:

كما اين كه نزديك به يك ميليارد و نيم سني در دنيا كه هر سال اين كار را نمي كنند، معنايش اين نيست كه بغض امام حسين العياذ بالله در دل شان هست يا امام حسين را دوست ندارند. همه مخلص امام حسين هستند و راه و روش امام حسين را مي پيمايند و امام حسين را روي سر خودشان جا مي دهند. پس بنابراين براي ايشان نه سينه مي زنند و نه هم روضه مي خوانند.

مجري:

پس شما پيشنهاد مي دهيد كه شركت نكنند.

كارشناس:

نخير.

[پايان كليپ]

آقاي محسني

اين كليپ از شبكه نور يا ظلمت بود و پخش شد درباره عزاداري براي امام حسين (عليه السلام). اين كليپ چند فراز دارد كه يكي يكي از خدمت شما سؤال مي كنم.

آيا خود حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) در مصائبي كه براي خودشان پيش مي آمد، گريه مي كردند و نوحه سرايي مي كردند يا مطلبي را مي گفتند يا خير؟

استاد حسيني قزويني

قبل از پاسخ دادن به سؤال شما، بايد مطالبي را بگويم:

ايشان در اين كليپ مي گويد:

نزد أهل سنت، ما چيزي به عنوان اين كه اعتراض بر قضا و قدر خدا باشد، نداريم. يعني فرزندي از دست داديد، بعد لباس يا گريبان بدريد يا بر سر و صورت خود بزنيد. شرعاً حرام است.

من نمي دانم اين آقايان چه كار دارند مي كنند؟ همان تعبير علامه علامه حلي (ره) كه مي فرمايد:

بعضي واقعاً لباس روحاني پوشيده اند، ولي از روحانيت فقط لباس را دارند.

و از علم و تفقه و مطالعه، خبري نيست.

در آيه 84 سوره يوسف، خداوند درباره حضرت يعقوب (عليه السلام) كه در غم حضرت يوسف (عليه السلام) بود، مي فرمايد:

يا أَسَفي عَلي يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيمٌ

اي دريغ از يوسف! و ديدگانش از غم سفيد شد، اما او خشم خود را فرو مي برد.

آيا حضرت يعقوب (عليه السلام) به قضا و قدر إلهي اعتراض داشتند؟!

آقاي زمخشري كه از استوانه هاي علمي أهل سنت است، وقتي به اين آيه شريفه مي رسد، نقل مي كند:

أنه ما جفت عيناه من وقت فراق يوسف إلي لقائه ثمانين عاما و ما علي وجه الأرض أكرم علي الله عز وجل من يعقوب عليه السلام.

حضرت يعقوب از زمان فراق حضرت يوسف زمان ديدارش، هشتاد سال اشك ريخت و چشمانش از گريه خشك نشد و در روي زمين، هيچ بنده اي گرامي تر از حضرت يعقوب (عليه السلام) نزد خداوند نبود.

الكشاف عن حقائق التنزيل و عيون الأقاويل للزمخشري، ج2، ص339 ـ تفسير النسفي، ج2، ص201 ـ تفسير البحر المحيط لأبي حيان الأندلسي، ج5، ص334 ـ تفسير أبي السعود، ج4، ص301

آيا حضرت يعقوب (عليه السلام) ـ نستجير بالله ـ اعتراض به خدا دارد؟!

هم چنين آقاي سيوطي در الدر المنثور، جلد 4، صفحه 31 همين تعبير را دارد و مي گويد:

و مكث في ذلك الحزن ثمانين عاما.

حضرت يعقوب هشتاد سال در حزن حضرت يوسف بود.

در كتاب تاريخ طبري، جلد 1، صفحه 251 آمده است:

كان منذ خرج يوسف من عند يعقوب إلي أن رجع ثمانون سنة لم يفارق الحزن قلبه و لم يزل يبكي حتي ذهب بصره.

در مورد خود حضرت يوسف (عليه السلام) هم آمده است:

عند ما دخل السجن ... يبكي حتي تبكي معه جدر البيوت و سقفها و الأبواب و طهر به السجن و استأنس به أهل السجن.

وقتي حضرت يوسف (عليه السلام) وارد زندان شد، از فراق پدرش گريه مي كرد به طوري كه ديوار و سقف و درب هاي زندان هم با او گريه مي كردند.

تفسير القرطبي، ج9، ص188

اينها مشخص است بر اين كه اين آقايي كه مي گويد:

نزد أهل سنت، ما چيزي به عنوان اين كه اعتراض بر قضا و قدر خدا باشد، نداريم. يعني فرزندي از دست داديد، بعد لباس يا گريبان بدريد يا بر سر و صورت خود بزنيد. شرعاً حرام است.

معلوم نيست اين مطلب را از كجا درآورده اند؟ اگر اين آقايان بچه شان را از دست بدهند يا عزيزشان را از دست بدهند، گريه نمي كنند؟ آيا با گريه كردن، اعتراض به قضا و قدر إلهي مي كنند؟

اينها مي گويند ما أهل سنت هستيم. خود آقايان أهل سنت نقل كرده اند:

لما رأي النبي (صلي الله عليه و سلم) حمزه قتيلا، بكي، فلما رأي ما مثل به شهق.

وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) ديد كه حمزه را شهيد كردند، گريه كرد و وقتي ديد او را قطعه قطعه كرده اند، ناله و فرياد زد.

سير أعلام النبلاء للذهبي، ج1، ص184 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج2، ص48 ـ الإستيعاب لإبن عبد البر، ج1، ص374 ـ لسان الميزان لإبن حجر العسقلاني، ج6، ص81 ـ ميزان الإعتدال للذهبي، ج4، ص168 ـ الكامل لعبد الله بن عدي، ج6، ص410 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص97 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص333 ـ المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص199 ـ تحفة الأحوذي للمباركفوري، ج4، ص110

حتي نقل كرده اند كه وقتي جنازه حمزه (عليه السلام) را آوردند و در برابر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) قرار دادند:

و انتحب ... حتي بلغ به الغشي.

به قدري گريه و ناله كرد كه افتاد و غش كرد.

السيرة الحلبية للحلبي، ج2، ص534

اينها كه به نوحه سرايي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) شيعيان اعتراض مي كنند، ببينند كه اين عبارات را شيعيان نقل نكرده اند، بلكه آقايان أهل سنت نقل كرده اند.

پس حرف اين آقا، هم خلاف قرآن است و هم خلاف سنت است. در روايات متعددي آمده است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در شهادت حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) گريه كردند و حتي افتادند و غش كردند. هم چنين در ذخائر العقبي آقاي طبري أهل سنت آمده است كه وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) جنازه حضرت حمزه (عليه السلام) را ديدند، گريه كردند و غش كردند و نوحه سرايي كردند. رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:

يا عم رسول الله! و اسد الله و اسد رسول الله! يا فاعل الخيرات! يا حمزه يا كاشف الكربات! يا حمزه يا ذاب عن وجه رسول الله ...

ذخائر العقبي لأحمد بن عبد الله الطبري، ص181 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج2، ص215 ـ السيرة الحلبية للحلبي، ج2، ص534 ـ شرح مسند أبو حنيفه ملا علي غاري، ص526

اين همان نوحه سرايي است كه ما براي امام حسين (عليه السلام) و حضرت قمر بني هاشم (عليه السلام) انجام مي دهيم. ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به عبارتي ديگري، همان نوحه سرايي را در كنار جنازه حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) انجام داده است.

وقتي رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) ديد براي شهداء أحد گريه مي كنند و كسي نيست براي حمزه (عليه السلام) گريه كند، فرمود:

و لكن حمزة لا بواكي له.

حمزه گريه كن ندارد.

وقتي اين جمله را مردم شنيدند:

فلم تبك امرأة من الأنصار بعد ذلك إلي اليوم علي ميت إلا بدأت بالبكاء علي حمزة ثم بكت علي ميتها.

تمام زنان انصار بعد از آن روز تا به امروز، براي هيچ مرده اي گريه نمي كردند، مگر اين كه اول براي حمزه گريه مي كردند و سپس براي مرده خودشان گريه مي كردند.

مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج6، ص120 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج3، ص11 ـ الإستيعاب لإبن عبد البر، ج1، ص374 ـ ذخائر العقبي لأحمد بن عبد الله الطبري، ص183 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج2، ص188 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج2، ص48 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج11، ص310 ـ مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج2، ص40 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج4، ص55

همه اينها نقل كرده اند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در عزاي حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) گريه و نوحه سرايي مي كرد و اين گونه ديگران را تحريك به عزاداري مي كرد.

در رابطه با حضرت جعفر طيار (ره) هم وقتي خبر شهادتش در جنگ موته رسيد، فرمود:

علي مثل جعفر فلتبكي البواكي.

گريه كنندگان بايد بر مانند جعفر گريه كنند.

الإستيعاب في معرفة الأصحاب لإبن عبد البر، ج1، ص243 ـ المصنف لعبد الرزاق الصنعاني، ج3، ص550 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج11، ص660 ـ فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج4، ص427 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج8، ص282 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج1، ص289 ـ تهذيب الكمال في أسماء الرجال للمزي، ج5، ص61 ـ انساب الأشراف للبلاذري، ص43 ـ السيرة الحلبية للحلبي، ج2، ص790

جالب تر از همه اينها، وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرزندش ابراهيم از ماريه به دنيا آمد، در 18 ماهگي از دنيا رفت و قطرات اشك پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) جاري شد. عبد الرحمن بن عوف تعجب مي كند و مي گويد:

و أنت يا رسول الله؟! فقال: يا إبن عوف! إنها رحمة... إن العين تدمع و القلب يحزن و لا نقول إلا ما يرضي ربنا و إنا بفراقك يا إبراهيم لمحزونون.

يا رسول الله! آيا تو هم گريه مي كني؟! حضرت فرمود: اي پسر عوف! فرزند من، رحمت خدا بود، ... ، چشم گريه مي كند و قلب محزون مي شود، ولي چيزي بر خلاف رضاي خدا گفته نمي شود. اي ابراهيم! ما در فراق تو محزون هستيم.

صحيح البخاري، ج2، ص85، باب في الجنائز، باب قول النبي صلي الله عليه و سلم إنا بك لمحزونون

ببينيد چقدر تعبير زيبايي است!

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) نسبت به درگذشت فرزند خودش گريه مي كند و مي گويد ما گريه مي كنيم و اين گريه، اعتراض به قضا و قدر إلهي نيست. آقايان شيعيان هم كه گريه مي كنند براي امام حسين (عليه السلام)، آيا ـ نستجير بالله ـ اعتراض به قضا و قدر إلهي دارند كه چرا اين گونه شده است؟ يا نه، به عنوان اين كه رهبرشان، امام شان، فرزند پيامبرشان و يارانش مظلومانه كشته شده اند، گريه مي كنند؟ مضافاً كه كشته شدن امام حسين (عليه السلام) با آن وضع فجيع، قلب هر انساني را به درد مي آورد.

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) كه بعد از سال ها، بر سر قبر مادرش آمنه (سلام الله عليها) رفت، به قدري گريه كرد و گريه اش جانسوز بود كه تمام صحابه اي كه همراه آن حضرت بودند گريه كردند.

المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج1، ص375 ـ تاريخ المدينة لإبن شبة النميري، ج1، ص118

اينها همه نشان مي دهد كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در عزاي حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) و جعفر طيار (عليه السلام) و فرزندش ابراهيم و مادرش آمنه (سلام الله عليها) گريه و عزاداري و نوحه سرايي مي كردند.

* * * * * * *

آقاي محسني

در اين كليپ، ايشان گفتند كه هرگونه بر سر و صورت زدن بدعت است. در اين مورد هم توضيح بفرماييد.

استاد حسيني قزويني

اگر واقعاً اين گونه است، اولين بدعت گزار، أم المؤمنين عايشه است. آيا حاضريد اين را بپذيريد؟

آقاي احمد بن حنبل با سند صحيح نقل مي كند از أبو اسحاق از يحيي بن عباد بن عبد الله بن الزبير از پدرش عباد:

سمعت عائشة تقول: ... إن رسول الله صلي الله عليه و سلم قبض و هو في حجري، ثم وضعت رأسه علي وسادة و قمت التدم مع النساء و اضرب وجهي.

شنيدم كه عايشه مي گفت: ... وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت در حالي كه در حجره من بود، ... ايستادم و به همراه زنان مدينه، سينه زني مي كردم و بر صورتم مي زدم.

مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج6، ص274 ـ مسند أبو يعلي، ج8، ص63 ـ تاريخ الطبري، ج2، ص441 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج2، ص323 ـ السيرة النبوية لإبن هشام الحميري، ج4، ص1069 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج5، ص261 ـ السيرة النبوية لإبن كثير، ج4، ص477 ـ إرواء الغليل لمحمد ناصر الألباني، ج7، ص86 ـ النهاية في غريب الحديث لإبن الأثير، ج4، ص245 ـ لسان العرب لإبن منظور، ج12، ص540

در رابطه با معناي إلتدم، آقاي إبن منظور (متوفاي 711 هجري) در كتاب لسان العرب، جلد ، صفحه مي گويد:

لدم: اللدم: ضرب المرأة صدرها.

و إلتدام النساء: ضربهن صدورهن و وجوههن في النياحة.

يعني زنان در نوحه سرايي، بر سينه و صورت خود مي زنند.

لسان العرب لإبن منظور، ج12، ص539

پس بنيان گزار سينه زني خود عايشه است، آن هم به همراه زنان صحابه. شما در اين مورد به ما جواب بدهيد. شما مگر نمي گوييد:

أصحابي كالنجوم، بأيهم إقتديتم، إهتديهم.

صحابه من مانند ستارگان هستند، به هر كدام شان إقتداء كنيد، هدايت مي شويد.

مگر شما نمي گوييد كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرموده است:

خذوا نصف دينكم من الحميراء.

نصف دين تان را از عايشه بگيريد.

خب، اگر يك شيعه بگويد كه ما سينه زني را از عايشه ياد گرفته ايم، چه جوابي داريد بدهيد؟ چرا اين طور حرف هاي لاطائلات مي زنيد؟! چرا اين چنين ناجوانمردانه به ساحت مقدس امام حسين (عليه السلام) و به اين ابراز عشق و علاقه اي كه به امام حسين (عليه السلام) نشان مي دهند، حمله مي كنيد و مورد هجمه قرار مي دهيد؟! بدانيد كه قيامتي هم هست و حساب و كتابي هم هست و در آنجا بايد شما جواب بدهيد.

يك شعر آذري هست كه من در سال گذشته براي طلبه هاي غير ايراني در همايش غدير مشهد هم خواندم كه حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) به يزيد مي فرمايد:

قورخ اوگونن بيزه جبريل امين ياور اولا گورولا محكمه، الله آرادا داور اولا

بترس از روزي كه جبرئيل امين ياور ما باشد و محكمه عدل إلهي تشكيل شود و قاضي خدا باشد.

سَنينَن حرمله من ننده علي اصغر اولا يِرين اوستن، گوئين آلتدان، قاچاجاخسان هايانا

حرمله با تو باشد و علي اصغر با ما باشد و از روي زمين و زير آسمان كجا فرار خواهي كرد.

آقايان عزيز! شما اين طور ناجوانمردانه به ساحت مقدس امام حسين (عليه السلام) و به ابراز محبت شيعيان حمله مي كنيد، در فرداي قيامت، شبكه نور و عربستان سعودي وجود نخواهد داشت كه از شما حمايت كند، در آنجا وهابي ها و طالبان و أمثال آنها نيستند كه از شما حمايت كنند. در آنجا، شاكي شما آقا امام حسين (عليه السلام)، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، آقا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) است و داوري بر عهده خداوند است. در آنجا به كجا مي خواهيد فرار كنيد كه اين طور جسورانه حرف مي زنيد؟ خود عايشه مي گويد:

و قمت التدم مع النساء و اضرب وجهي.

و به همراه زنان مدينه، سينه زني مي كردم و بر صورتم مي زدم.

ولي اين آقا مي گويد كه بر سر و صورت زدن بدعت است.

آقاي صالحي شامي كه از استوانه هاي علمي أهل سنت است، در كتاب سبل الهدي و الرشاد، جلد 12، صفحه 267 مي گويد اين روايت حسن است.

آقاي إبن تيميه در مورد روايتي كه آقاي إبن اسحاق در مسند احمد نقل مي كند، مي گويد:

فحديثه صحيح عند أهل الحديث.

كتب و رسائل إبن تيميه، ج33، ص86، با تحقيق عبد الرحمن محمد قاسم، چاپ مكتبة إبن تيميه مكه مكرمه

اينها كاملاً مشخص است بر اين كه بر سر و صورت زدن در كتاب هاي خودشان با سندهاي صحيح نقل شده است.

* * * * * * *

آقاي محسني

بخش ديگري از صحبت هاي اين كارشناس اين بود كه گفت:

ولي راه تبعيت و ابراز محبت در اين نيست كه ما سالانه بر سر و صورت خود بزنيم ... بنده عرض مي كنم كسي مخلص اين بزرگوار است كه راه حسين را ادامه بدهد. اين ابراز محبت است.

كما اين كه نزديك به يك ميليارد و نيم سني در دنيا كه هر سال اين كار را نمي كنند، معنايش اين نيست كه بغض امام حسين العياذ بالله در دل شان هست يا امام حسين را دوست ندارند. همه مخلص امام حسين هستند و راه و روش امام حسين را مي پيمايند و امام حسين را روي سر خودشان جا مي دهند. پس بنابراين براي ايشان نه سينه مي زنند و نه هم روضه مي خوانند.

در قضيه غدير، كلمه مولا را به معناي محبت معنا مي كنند و نمي گويند به معناي تبعيت است. ولي در اينجا مي گويند معناي محبت همان تبعيت است و بايد از امام حسين (عليه السلام) تبعيت كرد. امام حسين (عليه السلام) از ظلم و ظالم و أمثال يزيد دوري جست، پس شما هم بايد تبعيت كنيد.

نظر شما در اين مورد چيست؟

استاد حسيني قزويني

أولاً:

اينها دروغ مي گويند، اين گونه نيست. بنده خودم در كردستان بوده ام و سال ها در آنجا بوده ام و عزيزان أهل سنت در عزاداري امام حسين (عليه السلام) رسماً شركت مي كنند. حتي در منطقه خلخال، روستاهايي كه شيعه نشين و سني نشين است، هر سال در عزاداري ها شركت مي كنند. ما چند ماه قبل در استان گلستان بوديم و در آنجا هم مي گفتند أهل سنت در عزاداري هاي ما شركت مي كنند. اما بله، وهابي ها در عزاداري شركت نمي كنند، آن هم به تبع از امام شان إبن تيميه حرّاني.

ثانياً:

اينها مي گويند ما أهل سنت هستيم. خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بنيان گزار عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) بود. إن شاء ا... اين را مفصل عرض خواهيم كرد كه شايد بيش از 50 روايت با سندهاي صحيح در منابع أهل سنت وجود دارد كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بر آقا امام حسين (عليه السلام) گريه كرده است.

آقاي حاكم نيشابوري در المستدرك علي الصحيحين، جلد 3، صفحه 176 مي گويد اين روايت صحيح است بنابر شرط صحيح بخاري و صحيح مسلم و در آنجا از ام الفضل بنت حارث نقل مي كند و مي گويد:

ديدم پيامبر (صلي الله عليه و سلم) به حسين نگاه مي كند و قطرات اشكش جاري است. وقتي علت را پرسيدم، فرمود:

قال أتاني جبريل عليه الصلاة و السلام فأخبرني: أن أمتي ستقتل إبني هذا، فقلت: هذا؟ فقال: نعم و أتاني بتربة من تربته حمراء.

جبرئيل آمد نازل شد و به من فرمود: أمت من، اين فرزندم حسين را به شهادت خواهند رساند. گفتم: اين حسين را؟ فرمود: بله. سپس تربتي از تربت سرخ حسين براي من آورد.

تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص197 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص258

ببينيد! خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) اولين كسي است كه بنيان گزار گريه و عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) است! حتي گريه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در يك سالگي امام حسين (عليه السلام) و وقتي كه بزرگ تر شده است را نقل كرده اند. از أم سلمه و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و عايشه روايات متعددي نقل شده است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در مصائب متعددي بر امام حسين (عليه السلام) گريه كرده است. حتي نقل مي كنند كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) در مسافرت بودند كه جبرئيل وحي آورد و دوباره اسمي از شهادت امام حسين (عليه السلام) به ميان آمد. عباس، عموي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) مي گويد كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) چقدر در مسافرت گريه كرد و بعد از برگشتن به مدينه، آن حضرت بر بالاي منبر رفت و مصيبت امام حسين (عليه السلام) را براي مردم خواند.

و ضج الناس في المسجد بالبكاء.

صداي گريه مردم در مسجد بلند شد.

كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج4، ص325

شما كه مي گوييد أهل سنت هستيد، گرچه وهابي هستيد، بدانيد كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بر بالاي منبر روضه خواني مي كند براي امام حسين (عليه السلام):

و قد أخبرني جبريل بأن ولدي هذا مقتول مخذول.

مانند همان روضه اي است كه ما در منابر مي خوانيم. جالب اين است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در همان جا مي فرمايد:

أتبكون و لا تنصرونه؟!

الآن گريه مي كنيد، ولي در آن روز او را ياري نخواهيد كرد؟!

* * * * * * *

آقاي محسني

امروزه مسئله قمه زني موجب وهن اسلام و شيعه شده است و خيلي از جاها مي بينيم كه به همين دليل، حمله هاي سنگيني عليه شيعه مي كنند. درباره اين مطلب، نظر موافقين و مخالفين از مراجع عظام تقليد را براي بينندگان عزيز بيان بفرماييد.

استاد حسيني قزويني

در رابطه با قمه زني، در جلسات قبل هم گفتم و در شبكه هايي كه قبلاً برنامه داشتم، صراحتاً گفتم كه من كاري به نظر آقايان مراجع عظام تقليد ندارم؛ چه آن آقاياني كه موافق قمه زني هستند و چه آن آقاياني كه مخالف قمه زني هستند. نظرات آنها را محترم مي شمارم و اين نظرات براي خود اين بزرگواران و هم چنين براي مقلدين شان كاملاً محترم هست. ولي بنده به عنوان كسي كه 30 سال است در اين عرصه هستم و در داخل و خارج و سايت هاي مختلف و در ماهواره ها فعاليت داشته ام، بارها گفته ام كه اگر تمام مراجع عظام تقليد هم فتوا به جواز قمه زني بدهند و استحباب يا وجوب آن را حكم كنند، بنده با توجه به برداشتي كه دارم و نظرم براي خودم محترم هست، من قمه زني را امروز در اين جامعه، كاملاً وهن شيعه مي دانم و براي عزاداري هم نوعي وهن است و به نظر من به هيچ وجه صلاح نيست. الآن هم دشمن از اين كار سوء استفاده مي كند و ما نبايد اين مباحث را در ميان مردم منتشر كنيم و به صلاح ما هم نيست كه اينها را منتشر كنيم. بعضي از شبكه ها هم به اين مسئله دامن مي زنند و شايد نظر خاصي دارند و نظرشان بر اين است كه اين كار درست است.

[نمايش عكس هايي از قمه زني در سايت هاي وهابيت]

اين نمونه هايي از سايت هاي وهابي است كه امروز از قمه زني، عليه شيعه سوء استفاده مي كنند. الآن اين وضعي است كه آقايان وهابي ها در سايت هاي مختلف، تصاويري از اين قمه زني ها گذاشته اند و زير آنها هم نوشته اند:

أيها الشيعي! أين عقلك؟!

اين شيعه! عقلت كجاست؟

شما اگر وارد اين سايت ها شويد، شايد بيش از 2 هزار سايت وهابي ، اين تصاوير را در سايت شان گذاشته اند و از اين قضيه سوء استفاده مي كنند. حتي خود شبكه BBC اين مراسم قمه زني شيعيان را روي سايت ها گذاشته است. حتي بعضي از كشورهاي منطقه و اسرائيل هم از قمه زني سوء استفاده كرده اند. اينها نمونه هايي عملكرد وهابيت است كه امروز مانند اسرائيل و شبكه BBC از قمه زني هاي ما سوء استفاده وهابي هاست.

در قرآن هم صراحت دارد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا

اي كساني كه ايمان آورديد (هر گاه خواستيد از پيامبر خواهش كنيد، شمرده تر سخن گوئيد تا بهتر حفظ كنيد) راعنا تعبير نكنيد (چون اين تعبير در اصطلاح يهوديان نوعي ناسزا است و آنان با گفتن آن پيامبر را مسخره مي كنند) بلكه بگوئيد انظرنا ...

سوره بقره/آيه104

إن شاء ا... اين را توضيح خواهم داد كه كلمه رَاعِنَا كه در قرآن آمده است و مسلمانان به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مي گفتند كه «اي پيامبر ! حال ما را رعايت كن و حال ما را درياب و تكاليف سختي بر ما قرار مده»، يهودي هاي آن زمان از اين كلمه سوء استفاده مي كردند كه منظورشان اين بود كه «اي پيامبر! ما را احمق كن و ما را بچران». مسلمانان از كلمه رَاعِنَا قصد مقدسي داشتند، ولي خداوند مي فرمايد:

لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا

بعد از اين ديگر نگوييد حال ما را رعايت كن، بلكه بگوييد كمي ما را مهلت بده.

چون با اين كه نيت مقدسي داريد، يهوديان از اين كلمه سوء استفاده مي كنند.

مشابه اين مورد در قرآن زياد آمده است. مانند قضيه تغيير قبله كه از بيت المقدس به مكه تغيير مي كند. در قرآن و سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و روش ائمه (عليهم السلام)، وقتي مي بينند دشمن سوء استفاده مي كند از يك واژه و مفهوم مقدس، بلا فاصله قرآن و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) تغيير موضع مي دهند. بعضي ها مي گويند كه وهابيت يا شبكه BBC سوء استفاده مي كنند يا مثلاً يكي از كارشناسان بعضي از ماهواره ها، از اين كه ما در كنار بيت الله الحرام طواف انجام مي دهيم يا به جمرات سنگ مي زنيم، ما را مسخره مي كنند. بله، اگر ما در مسئله اي دليل شرعي داريم از كتاب و سنت و تمام دنيا هم ما را مسخره كنند، ما به وظيفه خودمان عمل مي كنيم و با آنها كاري نداريم. در جايي كه خود امام (عليه السلام) در آن زمينه نظر بدهند يا ولي فقيه و فقيه جامع الشرايط نظر بدهند، مورد بحث ما نيست و نظر آنها تكليف ماست. ما در رابطه با سنگ جمرات، دليل داريم از كتاب و سنت و اين همه روايات. ولي بحث قمه زني، چيزي است كه خود مراجع عظام تقليد هم مي فرمايند كه ما هيچ دليلي از كتاب و سنت نداريم، مگر اين كه بگوييم إستحسان دارد. ولي وقتي همان إستحسان اين همه مباحث را به دنبال داشته باشد و چهره شيعه را در سطح بين المللي مخدوش كند، بايد آن را كنار بگذاريم. من گمان مي كنم اگر براي اين مراجع بزرگوار، حقايق اين أمر بيان شود و اين مسائل در داخل و خارج بازگو شود، نظر من بر اين است كه اين آقايان قطعاً از نظرشان برمي گردند.

از بعضي از شبكه هاي ماهواره اي هم گلايه دارم كه از اول ماه محرم، مرتباً فتاواي بعضي از مراجع عظام تقليد را به صورت گزينشي پخش مي كردند. اگر شما واقعاً راست مي گوييد و مريض نيستيد، بياييد نظر موافقين و مخالفين قمه زني را پخش كنيد و بعد هم بگوييد كه ما مقلد فلان مرجع تقليد هستيم و بگوييد كساني كه مقلد فلان مرجع تقليد هستند، قمه زني را انجام بدهند و كساني كه مقدل فلان مرجع تقليد هستند، قمه زني را انجام ندهند.

مضافاً كه فتواي مرحوم آقاي نائيني (ره) مربوط به 80 ، 90 سال قبل است و جامعه در آن زمان غير از جامعه كنوني بود و در آن زمان، اين مسائل نبوده است. وقتي من داشتم فتواي مرحوم نائيني (ره) را از اين شبكه گوش مي كردم، ديدم كه باز هم در همان جا تحريف كرده اند و تمام فتواي مرحوم نائيني (ره) را نياورده اند. گمان نمي كنم اين روش درستي باشد و فرداي قيامت، خود مرحوم نائيني (ره) از شما شكايت مي كند. تعبير مرحوم نائيني (ره) اين است:

بيرون آمدن خون از پيشاني، در أثر شمشير و قمه زني زدن در صورتي كه از ضرر آن محفوظ باشد، جائز است ... . لكن أحوط و سزاوار است كساني كه عارف به زدن شمشير و قمه نيستند، خودداري كنند. خصوصاً جوان هايي كه دل هاي شان پر از عشق و محبت امام حسين (عليه السلام) است و از محبت آن حضرت بي اختيار مي گردند در موقع قمه و شمشير زدن توجه ندارند كه ممكن است پس از آن زيان ببينند.

اينها را بيايند نقل كنند. چرا مي آيند تكه هايي از فرمايش مرحوم نائيني (ره) را مي آورند و بعد فتاواي مراجع عظام تقليد را پس از آن مي آورند؟! اگر اين آقايان آمدند فتاواي مثل حضرت آيت ا... العظمي خويي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي شيرازي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي مرعشي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي حائري (ره)، حضرت آيت ا... العظمي آملي (ره) و حضرت آيت ا... العظمي صدر (ره) و از مراجع عظام تقليد معاصر هم حضرت آيت ا... العظمي وحيد خراساني، حضرت آيت ا... العظمي شاهرودي، حضرت آيت ا... العظمي روحاني و حضرت آيت ا... العظمي شيرازي را نقل كرده اند، بدانند كه با اين قيدها تائيد كرده اند. مضافاً كه تعدادي از اين آقايان كه نظر مرحوم نائيني (ره) را تائيد كرده اند، از نظرشان برگشته اند و فتاواي شان در سايت هاي مختلف آمده است؛ مانند حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي خويي (ره) و حضرت آيت ا... العظمي سيد محسن حكيم (ره). در كليپي كه پخش شده است و در سايت هاي مختلف آمده است، خود حضرت آيت ا... العظمي بهجت (ره) مي فرمايد:

استاد ما مرحوم سيد أبو الحسن اصفهاني (ره) مخالف قمه زني بود و اجازه نداد تا آخرين لحظه، كسي قمه بزند.

يعني فتوا به جواز نداد. نظر ايشان در سايت هاي مختلف آمده است. خود حضرت آيت ا... العظمي هم مي فرمايد:

در صورتي كه موجب ضرر معتدٌ به يا هتك و توهين به مذهب باشد، جائز نيست.

طريق النجاة، ج2، ص445

آقاي محمد باقر حكيم از پدرش مرحوم حضرت آيت ا... العظمي محسن حكيم (ره) نقل مي كردند كه پدرم هميشه مي فرمود:

إن قضية التتبير هي غصة في حلقومنا.

مسئله قمه زني، غصه اي است در حلقوم ما.

الشعائر الحسينية بين الوحي و الخرافة، ص137

حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره) هم هم چنين. مرحوم ميرزا جواد آقاي تبريزي (ره) در استفتائاتش، سؤال شماره 2003، 2012 و 2014 و طريق النجاة، جلد 2، صفحه 445 صراحت دارد:

عزاداري خامس آل عباء، مهم ترين شعائر ديني و رمز بقاء تشيع است. ولي بر عزاداران عزيز لازم است از كارهايي كه موجب وهن مذهب و سوء استفاده دشمنان اسلام و أهل بيت (عليهم السلام) مي شود، اجتناب كنند.

اين روشن و واضح است.

مرحوم حضرت آيت ا... العظمي فاضل لنكراني (ره) هم صراحت دارد:

در اين شرايط امروز، قمه زني نه تنها خدمت نيست، بلكه به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم، نتيجه سوء بر آن مترتب خواهد بود.

حضرت آيت ا... العظمي سيستاني هم در كتاب مسائل جديد از ديدگاه علماء، جلد 2، صفحه 34 مي فرمايد:

از كارهايي كه عزاداري را خدشه دار مي كند، بايد اجتناب كرد.

حضرت آيت ا... العظمي مكارم شيرازي هم مي فرمايد:

بي شك عزاداري براي خامس آل عباء از أفضل قربات است. ولي نبايد كاري كرد كه موجب وهن مذهب در نظر ديگران باشد.

يعني بهترين چيزي كه انسان را به خدا نزديك مي كند، عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) است.

بعد هم مي فرمايد:

درست است كه جمعي از بزرگان فقهاء پيشين (قدس الله أسرارهم) اجازه بعضي از اين امور را در عصر خود به دلايل خاصي داده اند، ولي آنها اگر در عصر ما و شرايط زمان ما بودند، به يقين، طور ديگري فتوا مي دادند.

ما بايد مقداري دقت كنيم كه اگر واقعاً فتاوايي را نقل مي كنيم، همه آنها را نقل كنيم؛ نه اين كه بياييم فتاوايي كساني را نقل كنيم كه 70، 80 سال قبل مرحوم شده اند و رفته اند پيش خدا و در بهشت إلهي آرميده اند و امروز هم هيچ مقلدي ندارند و فتاواي شان براي كسي حجت نيست. صحيح نيست كه به صورت گزينشي نقل كنيم و فتاواي ديگران را نقل نكنيم. من احساس مي كنم اين كار به دور از انصاف است و من باز هم درخواست مي كنم از برادران عزيز و كساني كه مخالف قمه زني هستند، نسبت به مراجعي كه فتوا به جواز قمه زني داده اند، جسارت نكنند. چون به تعبير امام راحل (ره): «جسارت به مرجعيت، دست انسان را از ولايت قطع مي كند». امام صادق (عليه السلام) هم مي فرمايد:

علي حدّ الشرك بالله العظيم.

اهانت به مراجع، در حدّ شرك به خداوند است.

الكافي للشيخ الكليني، ج1، ص67

هم چنين آن آقاياني كه مثلاً مرجع شان موافق قمه زني است، نسبت به مراجعي كه نظر خلاف داده اند، جسارت نكنند. نظر مراجع، چه موافق و چه مخالف، براي ما محترم هست. بايد أدله موافقين و مخالفين قمه زني از نظر مباني فقهي بررسي شود. اين كه مثلاً استدلال مي كنند به قضيه بر چوبه محمل زدن حضرت زينب كبري (سلام الله عليها)، بايد ببينيم كه آيا اين قضيه درست است يا درست نيست؟ آيا فقهاء ما به اين قضيه استناد كرده اند يا خير؟ آيا اين روايت صحيح است يا صحيح نيست؟ به تعبير مرحوم شيخ عباس قمي (ره): «اين روايت ضعيف است». مضافاً كه اگر واقعاً عمل حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) الگو هست، چرا ايشان سال بعد در ايام عاشوراء اين كار را نكرد؟ چرا ديگر بني هاشم و ائمه (عليهم السلام) به اين كار حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) تأسي نكردند؟ اگر واقعاً بنا است كه الگو باشد، خود بني هاشم أوليٰ از ما هستند كه عمل حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) را الگو قرار بدهند.

برادران عزيز! سروران گرامي! ما دست تك تك شما را از دور مي فشاريم و مي بوسيم. دقت كنيم كه روي احساسات نياييم كارهايي را انجام بدهيم كه چهره مذهب را در سطح بين المللي مخدوش كنيم و كارمان موجب وهن باشد و باعث شود چند بچه شيعه منحرف شوند و به طرف وهابيت بروند و بين آنها و أهل بيت (عليهم السلام) فاصله ايجاد شود.

اگر واقعاً كسي مقلد يك مرجعي است و آن مرجع هم مي گويد قمه زني واجب و لازم و خوب است و برويد در خيابان ها قمه زني كنيد، اگر قمه زديد و حكومت هم با شما برخورد كرد، بايد تاوانش را هم قبول كنيد و نبايد اعتراض نكنيد. هر كشوري براي خودش مقرراتي دارد و وقتي شما عملي بر خلاف مقررات يك كشور انجام مي دهيد، اگر فقيه شما هم به آن عمل فتوا دهد، بايد فتوا هم بدهد كه هر مشكلي كه در انجام آن عمل بود، بايد تحمل كنيد. قانوني كه در مورد قمه زني در ملأ عام وجود دارد، 3 ماه تا يك سال حبس و 74 ضربه شلاق است. اين قانون است و اگر من آمدم در خيابان قمه زني كردم و حكومت هم مرا گرفت و زنداني كرد، من نبايد اعتراض كنم. چون براي امام حسين (عليه السلام) قمه زني كردم و براي امام حسين (عليه السلام) هم زندان مي روم. اگر واقعاً كار من قربة إلي الله است، بايد شلاق هم بخورم و نبايد اعتراض بكنم. ولي ما به همه عزيزاني كه در سراسر اين كره خاكي هستند و صداي ما را مي شنوند، بايد بگويم در هر كجا كه هستيد، احترام به قوانين آن كشور، لازم و ضروري است و رعايت كنيد تا با عملكرد شما، مذهب مورد سؤال قرار نگيرد.

* * * * * * *

آقاي محسني

اسامي مراجعي كه مخالفت قمه زني هستند را بيان كنيد.

استاد حسيني قزويني

مراجعي كه مخالف قمه زني هستند:

مرحوم حضرت آيت ا... العظمي سيد أبو الحسن اصفهاني (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي خويي (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي حكيم (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي امام خميني (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي فاضل لنكراني (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي سيد محسن امين (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي سيد كاظم حائري (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي بهجت (ره)، حضرت آيت ا... العظمي سيستاني، حضرت آيت ا... العظمي مكارم شيرازي، حضرت آيت ا... العظمي صافي گلپايگاني و حضرت آيت ا... العظمي نوري همداني.

عده اي از معاصرين هم هستند كه فتوا به جواز و استحباب قمه زني داده اند و اگر واقعاً مقلدين اينها استفتاء كنند و موقعيت فعلي جامعه و قوانين حكومت را توضيح دهند، ببينند كه آنها چه فتوايي مي دهند. ديشب هم در خبرها آمد كه كشور مصر، هرگونه عزاداري را ممنوع كردند. اينها دنبال بهانه مي كردند كه درب حسينيه ها و مساجد شيعه را ببندند. ما نبايد كاري كنيم به خاطر اين كه ابرو را درست كنيم، بزنيم چشم را خراب كنيم.

* * * * * * *

سؤالات بينندگان

سؤال 1 :

در اين ايام عاشوراء و تاسوعا، برادران تسنن روزه مي گيرند. فلسفه اين روزه چيست؟ آيا اين كار درستي است؟ چرا تشيع اين كار را نمي كنند؟

جواب 1 :

[قطعي صدا]

...

در مورد روزه روز عاشوراء هم در روايات أهل سنت آمده است كه آقاي عبد الله بن عمر كه صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بود و نزد آقايان أهل سنت هم محترم است، نقل مي كند:

صام النبي صلي الله عليه و سلم عاشوراء و أمر بصيامه، فلما فرض رمضان ترك.

و كان عبد الله لا يصومه.

رسول الله (صلي الله عليه و سلم) در روز عاشوراء روزه مي گرفت و به روزه گرفتن در اين روز أمر مي كرد. وقتي روزه ماه رمضان واجب شد، روزه روز عاشوراء را ترك كرد.

عبد الله بن عمر هم روزه روز عاشوراء را ترك كرد.

صحيح البخاري، ج2، ص226

در اين زمينه مطلب خيلي زياد است كه اين از مطالب ساختگي است و در زمان بني أميه اين روايات ساخته شده است و خواستند روزه عاشوراء را پيوند بدهند به عمل نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و حال آن كه ما در رواياتي كه از أهل بيت (عليهم السلام) داريم، آمده است كه امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد:

إن آل أمية (عليهم لعنة الله) و من أعانهم علي قتل الحسين (عليه السلام) من أهل الشام، نذروا نذرا إن قتل الحسين (عليه السلام) و سلم من خرج إلي الحسين (عليه السلام) و صارت الخلافة في آل أبي سفيان، أن يتخذوا ذلك اليوم عيدا لهم و أن يصوموا فيه شكرا و يفرحون أولادهم، فصارت في آل أبي سفيان سنة إلي اليوم في الناس و اقتدي بهم الناس جميعا، فلذلك يصومونه و يدخلون علي عيالاتهم و أهاليهم الفرح ذلك اليوم.

بني أميه كه لعنت خداوند بر آنها باد و كساني كه بني أميه را كمك كردند در شهادت امام حسين (عليه السلام) از أهل شام، نذر كردند كه اگر امام حسين (عليه السلام) كشته شود ... آن روز را عيد قرار بدهند و به شكرانه آن روزه بگيرند و براي فرزندان شان جشن بگيرند و اين روزه گرفتن در روز عاشوراء در آل أبو سفيان سنت شد تا الآن و همه مردم هم به آنها إقتداء كردند ... .

الأمالي للشيخ الطوسي، ص667 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج93، ص267 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج9، ص478

سپس امام صادق (عليه السلام) فرمود:

هر كس روز عاشوراء را روزه بگيرد، پاداشش آتش جهنم در كنار بني مروان و بني مرجانه و بني أميه است.

عزيزان شيعه دقت داشته باشند كه ما در روز عاشوراء از خوردن خوراكي هاي پر حجم و خوردن شيريني جات و غذاهاي آن چناني خودداري مي كنيم. حتي در روايات وارد شده است كه بهتر است به خاطر تشنگي امام حسين (عليه السلام) و يارانش، از خوردن آب خودداري كنيم تا نزديكي هاي غروب. لذا ما در روايات داريم كه اين روز، روز حزن و گريه و عزا است و روز شادي و فرح و روزه داري نيست. ما تمام آنهايي كه براي روزه گرفتن در اين روز ترويج مي كنند، پيروان بني أميه مي دانيم.

* * * * * * *

سؤال 2 :

أنبيائي مانند حضرت يعقوب (عليه السلام) و حضرت داود (عليه السلام) و غيره براي ما ملاك نيستند كه اينها گريه مي كردند يا نه. ما از آنها تبعيت نمي كنيم و آنها كارهاي ديگري هم مي كردند. ولي ابهامي كه من دارم اين است:

اگر حضرت رسول بر كساني گريه كردند، مانند عمويش و مادرش و جعفر، اگر واقعاً ما پيرو سنت رسول هستيم، ما چرا براي اينها گريه نمي كنيم؟ چرا براي عمويش كه در آن زمان، سيد الشهداء بودند گريه نمي كنيم؟ چرا براي جعفر گريه نمي كنيم؟ چرا براي آمنه و پسرش ابراهيم گريه نمي كنيم؟ اين واقعاً براي من سؤال است؟ من خودم شيعه هستيم، ولي گاهي اوقات ابهاماتي پيش مي آيد كه دوست دارم جوابش را بدانم.

جواب 2 :

اين عبارت ها تندتر از عبارات آقايان أهل سنت است و ما كاري نداريم كه خط مشي شما چگونه است و نمي خواهيم بگوييم وهابي هستيد.

ايشان مي گويد چرا براي حمزه و جعفر (عليهما السلام) گريه نمي كنيم؟ در آن زمان، شهيدي كه جلوي چشم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بود، حمزه و جعفر (عليهما السلام) بودند و ما هم هر وقت مصائب حمزه (عليه السلام) را مي خوانيم، گريه مي كنيم و مخاطبين هم گريه مي كنند. تمام عزيزاني كه به منطقه أحد مي روند، كنار قبر حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) روضه مي خوانند و گريه مي كنند؛ براي جعفر طيار (عليه السلام) هم هم چنين. ولي «لا يوم كيومك يا أبا عبد الله». شهادت حضرت حمزه و جعفر (عليهما السلام) كجا، شهادت امام حسين (عليه السلام) كجا؟! اصلاً قابل مقايسه نيست. خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) كه براي حمزه و جعفر (عليهما السلام) گريه كرد، براي امام حسين (عليه السلام) هم گريه كرد. مضافاً كه گريه براي امام حسين (عليه السلام)، بيمه كردن دين است؛ اين خيلي براي ما مهم است. اگر ما امروز براي امام حسين (عليه السلام) گريه مي كنيم، به خاطر اين است كه امام حسين (عليه السلام)، دين و اسلام را بيمه كرد و جناياتي كه بني أميه شروع كرده بودند را برملا كرد.

لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء و لا وحي نزل

تاريخ الطبري، ج8، ص187 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص263

يا وقتي أبو سفيان مي آيد و محكم مي زند روي قبر حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) و مي گويد:

اي حمزه! بلند شو، ديني كه به خاطر آن كشته شده اي، الآن در دست بچه هاي ماست كه مانند توپ، به همديگر پاس مي دهند.

معاويه اي كه وقتي صداي مؤذن را مي شنود كه مي گويد:

أشهد أن محمد رسول الله.

مي گويد:

لقد كنت يابن عبد الله عال الهمة ... .

تو همتت خيلي بالا بود و كمتر از اين كه اسمت كنار اسم خدا باشد، قبول نداشتي.

هم چنين مي گويد:

مادامي كه نام پيامبر را در زير خاك ها دفن نكنم، دست بردار نيستم.

* * * * * * *

سؤال 3 :

1. اين عثماني كه در بقيع دفن است، كدام عثمان است؟ آيا همين خليفه چهارم است؟

2. آيا واقعيت دارد كه أم كلثوم، همسر عمر است؟

جواب 3 :

1. قبر عثمان در منتهي إليه بقيع هست و حدود 300، 400 متر از اول بقيع فاصله دارد؛ از قبر ائمه بقيع (عليهم السلام) و زنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و غيره فاصله دارد. اين قبرستاني كه عثمان در آن دفن است، قبلاً باغي براي يهوديان بود و مسلمانان مانع شدند از اين كه عثمان در قبرستان مسلمانان دفن شود و بردند در آن باغ يهوديان دفن كردند. وقتي هم معاويه بر سر كار آمد، حائل ميان قبرستان بقيع و آن باغ يهوديان را برداشت و آن دو را با هم يكي كرد.

2. قبلاً در رابطه با أم كلثوم مفصل بحث كرده ايم و مي توانيد به سايت شبكه جهاني ولايت : www.velayattv.com و سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ـ www.valiasr-aj.com مراجعه كنيد.

* * * * * * *

سؤال 4 :

بعد از رحلت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله)، عمر يك سخنراني عجيبي دارد و گفت:

دروغ مي گويند و محمد نمرده است و او مانند موسي به كوه طور رفته است يا مانند عيسي به آسمان چهارم رفته است. هر كس بگويد محمد مرده است، پاي او را خواهم بريد.

تاريخ طبري، ج4، ص1815 و 1816 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج5، ص342

آيا عمر واقعاً جاهل و نادان بود كه اين سخن را گفت يا از روي نفاق بود تا خواست براي خودش فرصتي بسازد و كارهايي را انجام بدهد؟ البته دلايل جهالت و ناداني و نفاق او از كتب برادران أهل سنت، فوق تواتر است.

جواب 4 :

مقداري ادبيات را رعايت كنيد. چون هزاران يا ميليون ها نفر از عزيزان أهل سنت اين شبكه را مي بينند. همان طور كه ما دوست نداريم آنها نسبت به مقدسات ما اهانت و توهين بكنند، ما هم تلاش كنيم به مقدسات آنها توهين نكنيم. شما حرف تان را بزنيد و مطلب تان را از كتاب هاي آنها نقل بكنيد و سؤال تان را طرح بكنيد، ولي تلاش بكنيد در اين سؤالات، آن ادبياتي كه ائمه (عليهم السلام) رعايت مي كردند، رعايت شود. ما از عزيزان تقاضا داريم كه ادبيات ويژه أهل بيت (عليهم السلام) را مراعات كنند. اگر واقعاً بدانيم كه برخي از عزيزان مي خواهند تند صحبت كنند، به اتاق فرمان مي گوييم كه تلفن آنها را به داخل استوديو وصل نكنند. اين خط قرمز ماست: «اهانت به أهل سنت، گناه نابخشودني است». ما حقايق را مي گوييم و آقايان هم مي بينند. من گمان نمي كنم هيچ كس در طول اين 2 ، 3 قرن به اين شكلي كه بنده حقايق را بي پرده بيان مي كنم، بيان كرده باشد و اين را هم تكليف مي دانيم و منّتي هم نداريم. توهين و اهانت هم نمي كنيم و حقايق را مي گوييم.

اما اين سخن عمر در كتاب هاي مختلف أهل سنت آمده است و تنها يك مورد يا دو مورد نيست. إن شاء ا... در بحث سقيفه كه بعداً بحث خواهيم كرد، نقل مي كنيم كه خود طبراني با سند صحيح نقل مي كند:

فقبض رسول الله صلي الله عليه و سلم، فقال عمر رضي الله عنه: لا أسمع رجلا يقول مات رسول الله صلي الله عليه و سلم إلا ضربته بالسيف.

وقتي رسول الله (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، عمر گفت: هر كسي بگويد رسول الله (صلي الله عليه و سلم) مرده است، گردنش را با شمشير مي زنم.

المعجم الكبير للطبراني، ج7، ص57 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج5، ص182 ـ التمهيد لإبن عبد البر، ج24، ص398 ـ سبل الهدي و الرشاد للصالحي الشامي، ج11، ص257 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج2، ص248 ـ السنن الكبري للنسائي، ج4، ص263 ـ الآحاد و المثاني للضحاك، ج3، ص13 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج2، ص40 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج5، ص634

* * * * * * *

سؤال 5 :

1. اگر فدك براي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بود، چرا در زمان أمير المؤمنين (عليه السلام) برگردانده نشد؟

2. شبكه ظلمت گفته است:

شيعيان نذر مي كنند و نذرشان شرك است و بايد كفاره بدهند اگر براي كسي غير از خدا نذر مي كنند.

حتي درباره نذري كه به حرمين مي كنند، جسارت كرده اند و گفته اند:

پول به چه درد مرده مي خورد و چرا اينها اين كار را انجام مي دهند.

3. در اين برنامه اي كه آقاي هاشمي گذاشتند در رابطه با نگاهي نو به كربلاء، مسئله جالبي كه مطرح كردند اين بود كه به خاطر اين كه يزيد را از زير بار آن گناه و لعن خارج كنند، شروع كرد به تنجيز او. گفته است يزيد خيلي آدم خوبي بود و مشكلي هم نداشت و فقط امام حسين (عليه السلام) به 2 دليل عليه ايشان قيام كرد: يكي اين كه بر خلاف بيعت امام حسن (عليه السلام) با معاويه قيام كرد كه قرار شد كسي را جانشين قرار ندهد و يكي هم اين كه بهتر از يزيد بود. وگرنه يزيد آدم بدي نبود و بايد شورايي مي شد و معاويه فقط همين يك كار را اشتباه انجام داده است. اگر اينها اين قدر به شورا اعتقاد دارند، چرا خليفه دوم و خليفه سوم به وسيله شورا انتخاب نشدند؟

جواب 5 :

1. در خود صحيح بخاري آمده است كه تمام اموال پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را در زمان عمر، به حضرت علي (عليه السلام) و عباس دادند. در كتاب صحيح مسلم، جلد 5، صفحه 152 هم مشخص است كه فدك برگردانده شده است. مضافاً كه خود امام كاظم (عليه السلام) فرمود:

ظالم و مظلوم و غاصب و مغصوب نزد خدا رفته اند و مظلوم به حقش رسيده است و ظالم هم به كيفرش رسيده است. چرا در مورد كاري كه آنها نتيجه كارشان را ديده اند، قضاوت كنم؟

أمير المؤمنين (عليه السلام) هم در نامه شان به عثمان بن حنيف مي نويسد:

بلي، كانت في أيدينا فدك من كل ما أظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرين و نعم الحكم الله.

آري، از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، فدك در دست ما بود كه گروهي بر آن بخل ورزيده و گروهي ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند و بهترين داور خداست.

نهج البلاغه، نامه 45

2. اينها خيلي در اين مورد مانور مي دهند. بينندگان عزيز شيعه بدانند كه اگر كسي نذر كند و صيغه نذر را نخواند، وفاي به نذر واجب نيست و اگر به آن نذر عمل نكند، گناهي نكرده است. صيغه نذر اين است:

لله عَليّ إن يكون كذا، أفعل كذا.

براي خدا نذر مي كنم كه مثلاً اگر بچه ام خوب شود، يك روز روزه بگيرم يا فلان كار را انجام بدهم.

بايد كلمه «براي خدا» يا «لله» گفته شود. اگر كسي اين گونه نذر نكند و كلمه «الله» را نياورد، نذرش صحيح و واجب العمل نيست. تمام فقهاء شيعه از زمان سيد مرتضي (ره) و شيخ مفيد (ره) تا عصر حاضر، همه متفق هستند كه بايد در نذر، كلمه «الله» باشد.

اين آقاياني كه مي گويند «نذر براي غير خدا شرك است»، معناي چيست؟ اگر كسي براي خداوند نذر كند و ببرد 10 هزار تومان يا 10 ميليون تومان به حرم امام رضا (عليه السلام) بريزد تا خرج كنند براي كارهاي تبليغي، فرهنگي، تعمير حرم، پذيرايي از كساني مسافر هستند و هزينه بيمارستان و غيره، قطعاً پاداش اينها به روح پاك امام رضا (عليه السلام) مي رسد.

3. ما خدا را قسم مي دهيم به آبروي امام حسين (عليه السلام) كه اين آقاي هاشمي و دوست داران و مدافعين يزيد را با يزيد محشور كند و ما بيشتر از اين نمي گوييم. بايد ببينيم كه اين آقايان از اين خوش شان مي آيد يا نمي آيد؟ إن شاء ا... خداوند ما را هم با امام حسين (عليه السلام) محشور كند و اين آقايان را با يزيد محشور كند. إن شاء ا... همه بينندگان عزيز ما هم آمين مي گويند. ما از بعضي از خطباي نماز جمعه أهل سنت كشور هم گلايه داريم كه در نمازهاي جمعه، مسئله جنايات يزيد را مطرح نمي كنند و مي خواهند تماس تقصيرات را گردن عبيد الله بن زياد بياندازند. حال آن كه إبن جوزي و ذهبي در سير أعلام النبلاء صراحت دارند كه عامل اصلي شهادت امام حسين (عليه السلام)، يزيد لعنة الله عليه بوده است. ما مي گوييم خداوند يزيد را لعنت كند و كساني كه از يزيد دفاع مي كنند، خداوند آنها را هم لعنت كند و با خود يزيد در هر كجا كه هست ـ در بهشت يا در جهنم ـ محشور كند.

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها