2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
قیام حضرت مهدی (ارواحنا فداه)، با کشتار و خشونت یا رأفت و رحمت؟! (2)
کد مطلب: ١١٠٩١ تاریخ انتشار: ٢٧ اسفند ١٤٠٠ - ١٥:٢٤ تعداد بازدید: 1503
سخنراني ها » شبکه ولايت
قیام حضرت مهدی (ارواحنا فداه)، با کشتار و خشونت یا رأفت و رحمت؟! (2)

حبل المتین 96/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 96/02/31

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

من شیفتهٔ روی علی بوده و هستم

من مرغ سر کوی علی بوده و هستم

چون هست علی دست خداوند توانا

من ریزه‌خور خوان علی بوده و هستم

«الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)»

سلام و درود به پیشگاه مهربان و باصفای شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت». این برنامه زنده «حبل المتین» است که تقدیم حضور شما می‌شود. بهترین‌ها را برای شما آرزو می‌کنم.

الهی دلتان خوش و آرام باشد و اگر خدای نکرده غم و غصه‌ای دل شما را فرا گرفته است، به حق مولا و آقایمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) دلتان شاد و امیدوار شود.

خیلی خوشحالیم که به منازل شما آمدیم تا برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیم کنیم. دوستان عزیزم راه‌های ارتباطی را برای شما زیرنویس می‌کنند تا همین اول بسم الله یک «یا علی» بگویید و برای ما پیام بفرستید.

سامانه پیام کوتاه «30001203» در اختیار شما هست؛ همچنین شماره تلفنی که می‌توانید از طریق «فضای مجازی» با ما ارتباط داشته باشید و از طریق برنامه‌های واتس آپ، تلگرام و وایبر به ما پیام بدهید.

روزهای پایانی ماه شعبان المعظم را طی می‌کنیم. به ما توصیه و سفارش کردند که اولاً تلاش کنیم روزهای پایانی ماه شعبان را روزه بگیریم و حداقل سه روز از روزهای پایانی ماه پیامبر و ماه رحمت را روزه بگیریم. همچنین سفارش شده است که دعا کنیم:

«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِی مِنْهُ »

خدایا اگر تا الآن در ماه شعبان ما را نبخشیدی و نیامرزیدی، در این چند روز باقی مانده قلم عفو بر گناهان ما بکش.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 94، ص 73، ح 17

ان‌شاءالله خداوند ما را ببخشد و با وجودی پاک و معنوی و پر از نور وارد ماه مبارک رمضان شویم. امشب هم در خدمت شما هستیم و منتظر پیام‌های شما خواهیم بود.

امشب قرار است مباحثی که هفته‌های گذشته پیرامون بحث مهدویت داشتیم و شبهاتی که شبکه‌های وهابی صهیونیستی بر ما پیروان مکتب اهلبیت (علیهم السلام) و وجود نازنین آقا جانمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداه) وارد می‌کنند را دنبال کنیم.

ما بر خود لازم و واجب می‌دانیم که از حریم مهدویت و ولایت دفاع کنیم. ما امشب هم بحثمان را در محضر استادمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی ادامه خواهیم داد. جناب استاد سلام علیکم و رحمة الله:

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند خالصانه‌ترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت روزافزون تقدیم می‌کنم.

خدا را قسم می‌دهد به آبروی حضرت محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) فرج مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم را نزدیک نموده و ما را از یاران خاص، سربازان فداکار و شهدای در رکابش قرار بدهد.

از خداوند متعال می‌خواهیم خیر دنیا و آخرت به همه ما و شما گرامیان کرم کند و شر دنیا و آخرت را از زندگی ما فرسنگ‌ها فرسنگ دور کند، دعاهای ما را به اجابت برساند.

از خداوند می‌خواهیم ما را از فیض شعبان المعظم که ماه نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) است و ماه آماده سازی برای ورود به ماه مبارک رمضان ماه خداوند عالم و ماه ضیافت الله است محروم نکند.

خدا را به آبروی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) قسم می‌دهیم که اگر تاکنون ما را نبخشیده و نیامرزیده است، در باقیمانده ماه شعبان کرم، عنایت و بزرگواری کند و به آبروی نیکان درگاهش قلم عفو بر جرائم اعمال همه ما و شما گرامیان بکشد.

از خداوند منّان می‌خواهیم تمام سیئات ما و شما را چندین برابر به حسنات مبدل کند؛ ان‌شاءالله.

قبل از آنکه آقای اسماعیلی سؤالشان را مطرح کنند لازم می‌دانم دو نکته را خدمت بینندگان عزیز تقدیم کنم.

نکته اول مربوط به مسابقات قرآنی در مالزی و کوالالامپور بود که برای یازدهمین بار قاری قرآن ایرانی نفر اول مسابقات بین المللی در کره زمین و میان 57 کشور اسلامی و غیر اسلامی شد و بسیار زیبا و عالی قرآن را قرائت کرد.

زمانی که بخشی از قرائت قرآن ایرانی را پخش کردند، انگار تمام وجود انسان به پرواز درآمد. همچنین یادی کنیم از برنده چند سال گذشته مسابقات بین المللی قرائت قرآن شهید منا «محسن حاج حسنی» بود که الحق و الانصاف یکی از قاریان نمونه قرآنی کشور ما بود.

ما موفقیت قاری عزیزمان جناب آقای «حامد علی‌زاده» را به ایشان و خانواده و مربیانشان تبریک عرض می‌کنیم. قاریان قرآن ما نه تنها ایران، بلکه شیعه را در سراسر دنیا سربلند کردند.

الحق و الانصاف قاریان قرآن ما مشتی بر دهان وهابیت زدند که حدود 800 سال است که ادعا می‌کنند شیعیان با قرآن ارتباطی ندارند. الحمدالله رب العالمین قاریان ایرانی آبروی وهابیت را بردند و برای یازدهمین بار نفر اول مسابقات جهانی قرائت قرآن کریم شدند.

عربستان سعودی و هابیت که این همه ادعا می‌کنند شیعه از قرآن کریم فاصله گرفته است، بنده تا به حال نشنیدم قاریان عربستان سعودی یا کشورهای منطقه از جمله قطر و امارات و کویت نفر اول قرائت قرآن شده باشند.

شاید اگر مسابقه بگذارند عربستان سعودی در آدم کشی شاید نفر اول در کره زمین باشد و همین الآن هم هست. واقعاً اگر بخواهند در آدم کشی و جنایت مسابقه بگذارند، عربستان سعودی نفر اول خواهد شد.

جنایت اخیری که عربستان سعودی در سوریه و عراق به ویژه یمن در این یک سال و نیم اخیر داشتند که بنده خیال می‌کنم روی چنگیز را هم سفید کردند. بنده گمان نمی‌کنم مغول‌ها هم جنایاتی همانند جنایات عربستان سعودی مرتکب شده باشند.

برنده شدن قاری ایرانی کار عملی بسیار زیبایی بود و امیدواریم دوستانمان از جمله آقای علوی بزرگوار بتوانند از جناب آقای «حامد علی‌زاده» و دیگر قاریان و حافظان قرآن دعوت کنند که به اینجا بیایند.

ان‌شاءالله ما بتوانیم از وجود عزیزان قاری استفاده کنیم و در ماه مبارک رمضان منازل بینندگان عزیز را گرم کنیم و صفا ببخشیم.

امروز در عربستان سعودی مسابقه‌ای با حضور بیش از 40 کشور به ظاهر اسلامی برگزار شد. افرادی که منکر اتکای دولت عربستان سعودی و وهابیت و «عبدالعزیز» متکی به کشورهای غربی هستند در این مسابقه حضور داشتند.

یکی از دوستان می‌گفت آقای «ترامپ» امروز رسماً اعلام کرد که «عبدالعزیز» بنیانگذار وهابیت با ما مرتبط بوده است و با ما همکار بود و ما او را کمک کردیم. «ترامپ» امروز تمام قضایا را برملا کرد و تمام اقدامات مخفی خود با عربستان سعودی را بیان کرد.

از طرف دیگر «ترامپ» دولت عربستان سعودی را به خوبی دوشید و قرارداد همکاری چهارصد میلیارد دلاری بست که تنها صد و ده میلیارد دلار آن قرارداد اسلحه بوده است.

جالب اینجا بود که «ترامپ» می‌گفت: "ما با بستن قرارداد چهارصد میلیارد دلاری با عربستان سعودی بخشی از مشکلات آمریکا از جمله بیکاری را حل خواهیم کرد و اقتصاد را رونق خواهیم داد."

نمی‌دانیم واقعاً در این رابطه چه بگوییم؛ من نمی‌دانم دولت عربستان سعودی عقل و شعورشان را چکار کردند. بنده به طور مستقیم صحبت‌های «ملک سلمان» فاسق و «ترامپ» را گوش می‌کردم. او می‌گفت: "همه ما باید با تروریست مبارزه کنیم."

این در حالی است که تروریست در خانه‌ها، مساجد و مکه و مدینه حضور دارند. این افراد باید تروریست را از منازل و مراکز اسلامی و حتی کره زمین بیرون کنند.

دولت عربستان سعودی ثابت کرد که تروریست‌ها در کشورهای خودشان است و اعلام کرد که تروریست‌ها همگی مسلمان هستند و حتی یک مورد فرد یهودی و مسیحی در میان این افراد به چشم نمی‌خورد.

من نمی‌دانم این افراد عقل خدادادی خود را به چه کسی قرض دادند!! بنده واقعاً دلم به حال افرادی که در آنجا نشسته بودند و سخنرانی «ترامپ» را گوش می‌کردند، سوخت. «ملک سلمان» در برابر حرف‌های «ترامپ» می‌خندید و شاید هم به بیچارگی خودش می‌خندید!!

جالب این بود که شاهزاده‌های عربستان سعودی با «ترامپ» به رقص و پایکوبی پرداختند. جالب‌تر این است که همین افراد ادعا می‌کنند که جشن برای میلاد پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بدعت و حرام است!

دقت کنید این جشن بعد از دوشیدن «ترامپ» است و خودشان هم بیان کردند که ما باید عربستان سعودی را بدوشیم. بعد از کلاهی که «ترامپ» بر سر دولت عربستان سعودی گذاشت و خیانتی که به آن‌ها کرد، خوش رقصی خوبی هم با هم داشتند.

زمانی که ما برای میلاد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) جشن می‌گیریم، وهابیت ادعا می‌کنند که پیغمبر اکرم و خلفای راشدین برای خودشان جشن نگرفتند. حال ما نمی‌دانیم که خلفای راشدین رقص و پایکوبی و خوش رقصی داشتند، یا نه!؟

حداقل شبکه‌های شیطانی که مدافعین حلقه به گوش وهابیت هستند اعلام کنند و دوستانی که تماس می‌گیرند بپرسند رقصی که دولت‌مردان عربستان سعودی با «ترامپ» داشتند، آیا مدرک قانونی دارد، یا نه؟!

آیا نستجیر بالله پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و خلفای راشدین تا به حال رقصیدند؟! سند این رقص کجاست؟! رقصی که آقایان باهم انجام دادند هیچ مدرک دینی و سابقه‌ای ندارد.

عزیزان اهل سنت و حتی سلفی‌های روشن ماهیت اصلی این قضایا را می‌دانند. یکی از آقایان می‌گفت: "ای کاش سران کشورهای آمریکا و عربستان سعودی دو مسئله را در این مذاکرات حل می‌کردند؛ مسئله اول قضیه یازده سپتامبر است که در دنیا سروصدای زیادی به راه انداخت.

مسئله دوم اینکه ای کاش سران چهل کشور اسلامی از آقای «ترامپ» سؤال می‌کردند: شما که بحث ایران هراسی را مطرح کردید، زمانی که ایران تفنگداران شما را گرفت و دستگیر کرد چرا نتوانستید آن‌ها را آزاد کنید؟!"

این در حالی است که آمریکا نیروهای زیادی در منطقه دارد و سر این ماجرا حدود 12 فروند هلیکوپتر جنگی برخاستند، ناو جنگی آمریکا و همچنین ناو جنگی دوگل فرانسه آمدند؛ اما نتوانستند تفنگداران آمریکایی را از اسارت ایران خلاص کنند.

نیروهای ایرانی این افراد را دستگیر کردند، خلع سلاح کردند، موبایل‌ها و تمام اطلاعات آن‌ها را گرفتند. بعد از این ماجرا آقای «جان کری» التماس، گریه و زاری کرد تا از طریف آقای «ظریف» توانستند نیروهای خود را پس بگیرند.

دولت عربستان سعودی باید از رئیس جمهور آمریکا سؤال می‌کرد شما که حتی نتوانستید تفنگداران خود را از اسارت ایران خلاص کنید، چطور می‌خواهید از ما حمایت کنید؟! اگر فردا اتفاقی در منطقه بیفتد، شما که نتوانستید از خود دفاع کنید می‌خواهید از ما دفاع کنید؟!

آقای «ملک سلمان» در این مذاکرات می‌گفت: تمام بحث‌های تروریستی زیر سر ایران است!!

نکته دیگر اینکه ما نه سیاسی هستیم و نه با سیاست کاری داریم، اما می‌خواهیم ببینیم در طول این 38 سال ایران به کدامیک از کشورهای منطقه تجاوز کرده است و با کدامیک از کشورهای منطقه بنای جنگ داشته است؟!

اگر ایران در سوریه حضور دارد، طبق درخواست دولت سوریه این کار را انجام داده است. اگر ایران در عراق حضور دارد، طبق درخواست دولت عراق این کار را انجام داده است.

کشورهای عربی منطقه از جمله کویت، امارات، قطر و عربستان سعودی بدانند اگر فردا برایشان مشکلی پیش بیاید تنها کسی که از شما حمایت می‌کند ایران است.

آقای «اردوغان» فراموش کرد شب کودتا تنها کشوری که ترکیه را حمایت کرد، ایران بود. این در حالی بود که نه آمریکا، نه عربستان، نه شوروی و نه دیگر کشورها از ترکیه حمایت نکرد.

کشورهای عربی این‌قدر برای دوشیده شدن توسط آمریکا جشن و پایکوبی برگزار نکنند، زیرا این اقدامات زیبنده یک انسان نیست چه رسد به یک مسلمان!! قرآن کریم می‌فرماید:

(وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِین)

شما مسلمانان نه در کار دین سستی کنید و نه از فوت غنیمت و متاع دنیا اندوهناک باشید زیرا شما فاتح و پیروزمندترین مردم و بلندمرتبه‌ترین ملل دنیا هستید اگر در ایمان خود ثابت و استوار باشید.

سوره آل عمران (3): آیه 139

توصیه می‌کنم کشورهای عربی عزت اسلامی خود را از دست ندهند و زودتر سر عقل بیایند. دولت آمریکا به نام برنامه ایران هراسی می‌خواهند کشورهای عربی را بدوشند و آن‌ها را از ایران بترسانند. امیدواریم که دولت‌مردان عربی سر عقل بیایند و ملت‌هایشان روشن شود.

«آل خلیفه» مزدور کشور بحرین هم می‌ترسید حکم «شیخ عیسی قاسم» را اعلام کند، اما زمانی که پدربزرگش وارد منطقه شده است جرئت پیدا کرده و حکم ایشان را اعلام کرده است. این افراد بی‌خبر هستند از اینکه این اقدام کشورشان را در بحران شدیدی قرار داد.

این افراد نمی‌فهمند، اما باید ببینیم که در آینده چه خواهد شد. ما بارها گفتیم که آرزو و تلاشمان این است در کشورهای اسلامی امنیت و آرامش برقرار باشد و شیعه و اهل سنت در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.

این مسئله بالاترین آرزو و بالاترین تلاش ماست. در حال حاضر آنچه امنیت کشورها را به هم زده است امروزه تفکر تکفیری وهابیت و در رأس آن و محور شرارت هم عربستان سعودی است. من در خدمت حضرتعالی هستم.

مجری:

بسیار خوب؛ استاد از شما ممنون و متشکرم. برای شروع برنامه نکات بسیار خوبی فرمودید. اگر در ذهن شریف دوستان خوب بیننده ما باشد ما در برنامه‌های گذشته بحث مهدویت را مطرح کردیم و ان‌شاءالله امشب هم بحثمان را ادامه خواهیم داد.

ما تلاش می‌کنیم تا امشب بحثمان را به جای مناسبی برسانیم و سپس برمی‌گردیم و مباحث قبلی برنامه «حبل المتین» را ادامه خواهیم داد.

استاد یکی از شبهاتی که در برنامه‌های گذشته عرض کردیم شبکه‌های وهابی شیطانی صهیونیستی مرتب مطرح می‌کنند این است که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) زمانی که ظهور می‌کنند کشتار بی حد و اندازه و بی حسابی انجام می‌دهند و حضرتعالی توضیح دادید.

هفته گذشته بحثی در این زمینه داشتیم و روایاتی بیان کردیم که در منابع اهل سنت و وهابیت هم چنین مطالبی بیان شده است. هفته گذشته بیان کردید که اگر وهابیت ادعا می‌کنند که این مطالب تنها در منابع شیعیان است، در منابع اهل سنت هم وجود دارد.

استاد خلاصه‌ای از مباحث گذشته بفرمایید تا دوستان آمادگی ذهنی پیدا کنند، سپس سؤالات جدید را عرض کنم.

خلاصه ای از مطالب مطرح شده در جلسه قبل!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر رب أدخلنی مدخل صدق و أخرجنی مخرج صدق و أجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

همان‌طور که آقای اسماعیلی بیان کردند، یکی از ترفندهایی که شبکه‌های شیطانی نسبت به موضوع مهدویت دارند و مردم را به این وسیله می‌ترسانند و میان شیعه و اهل سنت اختلاف ایجاد می‌کنند این است که ادعا کنند حضرت مهدی مردم را می‌کشد.

وهابیت ادعا می‌کنند زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) ظهور کنند از هر هزار نفر نهصد و نود و نُه نفر را خواهد کشت.

ما در جلسه گذشته جواب دادیم اگر ملاک یک روایت هست، در کتب اهل سنت و وهابیت روایاتی با این مضمون وارد شده است. از آقای «سیوطی» نقل شده است:

«لا یخرج المهدی حتی یقتل من کل تسعة سبعة»

زمانی که حضرت مهدی ظهور کند، از هر نُه نفر هفت نفر را می‌کشد.

العَرْفُ الوَرْدِی فی أخبار المَهْدِی، للحافظ جلال الدین السیوطی، تحقیق أبی یعلی البیضاوی عفا الله عنه، ج 1، ص 111، ح 133

اهل سنت چه جوابی برای این روایت دارند؟! همچنین در کتاب «سنن الترمذی» روایتی با سند صحیح بیان شده است که یکی از نشانه‌های قیامت این است که تمام عرب نابود می‌شود و از بین می‌رود.

همچنین در کتاب «المستدرک علی الصحیحین» جلد چهارم صفحه 499 وارد شده است که با حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) مابین رکن و مقام بیعت می‌شود؛ سپس می‌نویسد:

«فلا تسأل عن هلکة العرب»

اصلاً از نابودی عرب سؤال نکن.

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 4، ص 499، ح 8395

حال اعراب چهل کشور باشند، یا بیشتر باشند فرقی نمی‌کند!! همچنین در کتاب «صحیح مسلم» روایتی وارد شده است که حضرت عیسی بعد از قیام حضرت مهدی می‌آیند و پشت سر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نماز می‌خواند.

در ادامه روایت وارد شده است زمانی که حضرت عیسی از آسمان می‌آید، به قدری کشت و کشتار می‌بیند؛

«فلا یجِدُونَ فی الأرض مَوْضِعَ شِبْرٍ إلا مَلَأَهُ زَهَمُهُمْ وَنَتْنُهُمْ»

یک وجب از کره زمین نیست که خالی از خون و لاشه انسان‌ها و بوی تعفن لاشه‌ها باشد.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2251-2254، ح 2937

پس از مشاهده این صحنه حضرت عیسی (علیه السلام) از آمدن به زمین پشیمان می‌شود و قصد می‌کنند که دو مرتبه به آسمان بروند. در همین حال خداوند عالم پرنده‌ای همانند شتر می‌فرستد و او تمام لاشه‌ها را نابود می‌کند و از بین می‌برد.

ما این روایات را از نظر جواب نقضی آوردیم و همچنین در جواب حلی گفتیم روایتی که شما آوردید کاملاً ضعیف است و شما دارید به روایت ضعیف استناد می‌کنید. همچنین ما اثبات کردیم در سند روایت:

«قال: [هو] القائم (علیه السلام) إذا قام بالغضب، فیقتل من کل ألف تسعمائة و تسعة و تسعین»

مراد حضرت مهدی است که با غضب برمی‌خیزد و از هر هزار نفر نهصد و نود و نُه نفر را می‌کشد.

تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، نویسنده: استرآبادی، علی، محقق / مصحح: استاد ولی، حسین، ص 781، باب سورة اللیل و ما فی‌ها من الآیات فی الأئمة الهداة

«عمر بن شمر» وجود دارد که «نجاشی» در مورد او می‌گوید:

«روی عن أبی عبد الله علیه السلام، ضعیف جدا»

معجم رجال الحدیث، نویسنده: السید الخوئی، جلد 14، ص 116، ح 8938

به علاوه ما از نظر دلالی هم گفتیم زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) می‌آید دشمنان آل محمد (علیهم السلام) را می‌کشد، نه افراد دیگر.

همچنین بیان کردیم که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) نواصب را می‌کشند، آن هم به طوری که ابتدا حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) به آن‌ها می‌فرماید دست از نصب و ناسزاگویی بردارید و ولایت و محبت اهلبیت (علیهم السلام) را قبول کنید.

اگر این افراد ولایت و محبت اهلبیت (علیهم السلام) را قبول کردند آن‌ها را رها می‌کند و اگر قبول نکردند ابتدا حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) با این افراد همانند اهل کتاب جزیه درخواست می‌کنند و اگر از پرداخت جزیه امتناع کردند، حضرت مهدی گردن آن‌ها را می‌زنند.

نکته دیگری که بیان کردیم این بود که وقتی حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) می‌آیند نسبت به فرزندان قاتلین امام حسین (علیه السلام) اقدام می‌کنند. در کتاب «عیون أخبار الرضا» جلد اول صفحه 247 وارد شده است:

"زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) می‌آیند، زراری قاتلین امام حسین (علیه السلام) را که به کار پدرانشان راضی بودند و به کارشان افتخار می‌کردند را می‌کشند."

مصداق بارز این افراد دواعش و جبهه النصره در عصر حاضر هستند که رسماً اعلام کردند: "اگر ما در کربلا بودیم، قطعاً در سپاه عمر بن سعد بودیم، زیرا معتقدیم امام حسین در برابر امام عادل و خلیفه به حق و حاکم اسلامی قیام کرده است!!"

اگر این حرف ملاک باشد تمام این افراد واجب القتل هستند، زیرا در برابر حاکم اسلامی قیام کردند. «بشار أسد» هرچه فاسد باشد، از «یزید» فاسدتر نیست. زمانی که این افراد «یزید» را حاکم اسلامی می‌دانند، قطعاً «بشار أسد» میلیاردها بار بر «یزید» شرافت دارد.

ما در این شبکه تا به حال جمله‌ای در نفع «بشار أسد» حرف نزدیم، زیرا او هم همانند دیگر حاکمان کشورهای عربی است. ما معتقدیم دواعش و النصرة همگی واجب القتل هستند، زیرا معتقدند امام حسین در برابر امام عادل و خلیفه به حق قیام کرده است.

کسی نباید ادعا کند که چرا حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) فرزندان قاتلین امام حسین (علیه السلام) را می‌کشد. دلیل این کار این است که این افراد به فعل پدرانشان راضی بودند و به آن افتخار می‌کردند. در کتاب «تفسیر القرطبی» ذیل آیه شریفه:

(وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَق)

انبیاء را بنا حق کشتند.

سوره آل عمران (3): آیه 181

بیان شده است که خداوند عالم به بنی اسرائیل نسبت می‌دهد که این بنی اسرائیل پیامبران را به ناحق کشتند. این در حالی است که این افراد قاتلین پیامبران نبودند، بلکه پدرانشان پیامبران را کشته بودند.

«ونکتب قتلهم الأنبیاء أی رضاءهم بالقتل والمراد قتل أسلافهم الأنبیاء»

کسانی که خداوند عالم به خاطر قتل انبیاء آن‌ها را به ناحق عذاب می‌کنند، خودشان در قتل پیامبران شرکت نداشتند و تنها اسلاف و اجدادشان شرکت داشتند.

«لکن لما رضوا بذلک صحت الإضافة إلیهم»

به دلیل اینکه این افراد به قتل انبیاء توسط اجدادشان راضی بودند، خداوند عالم این قتل را به این افراد نسبت داده است.

الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 4، ص 294، باب آل عمران: (181) لقد سمع الله... ..

همچنین «آلوسی» هم در کتاب خود می‌نویسد: "دلیل اینکه خداوند عالم به این افراد نسبت قتل پیامبران را داده است به دلیل این است که این افراد به فعل قاتلین از اجدادشان راضی بودند."

این مطالب در حقیقت خلاصه‌ای از مباحث گذشته بود. بنده تنها یک نکته بیان کنم و آن این است کتابی به نام «فیض القدیر شرح جامع الصغیر» نوشته شده است.

کتاب «جامع الصغیر» اثر آقای «سیوطی» متوفای 911 هجری است و «فیض القدیر» اثر «علامه مناوی» است. نویسنده در جلد ششم این کتاب بحثی را مطرح می‌کند:

«ولولا السیف بیده لأفتی الفقهاء بقتله»

اگر شمشیر در دست حضرت مهدی نباشد، فقها فتوا به قتل او می‌دهند.

مشخص است که فقهای شیعه برای آمدن حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) لحظه شماری می‌کنند. بنابراین مشخص است که فقهای مورد نظر در روایت چه کسانی هستند که در رأس آن‌ها مفتیان وهابی هستند.

نقل شده است برج الابراج برای این بنا شده است که وقتی حضرت مهدی می‌آید او را داخل برج ببرند؛ البته این نقل قول جزو خیالات است.

حقیقت این است که دولت‌های عربی وحشت زده است و بنابر صحبت‌هایی که «محمد بن سلمان» چند هفته پیش داشت، معلوم شد که وهابیت از آمدن حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) وحشت دارند.

وهابیت می‌دانند زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) ظهور می‌کند این است که از عربستان و مکه قیام می‌کند و اولین کاری که انجام می‌دهند این است که دولت آل سعود را نابود خواند کرد.

بنابراین در این روایت وارد شده است که اگر حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) سلاح به دست نداشته باشند، فقها فتوا به قتل حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) می‌دهند. در ادامه روایت وارد شده است:

«لکن الله یظهره بالسیف والکرم»

خداوند عالم حضرت مهدی را با شمشیر و کرم حفظ می‌کنند.

«فیطیعونه ویخافونه ویقبلون حکمه من غیر إیمان بل یضمرون خلافه»

کاملاً روشن و واضح است دولت‌های فاسد به ظاهر اسلامی که در رأس آن دولت فاسد عربستان سعودی قرار دارند افرادی هستند که اگر حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) ظهور کنند، در برابر او خواهند ایستاد.

حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) افرادی که مستبد، ستمگر و مانع گسترش عدالت هستند را نابود می‌کند. در ادامه این روایت مطالب دیگری بیان شده است و می‌نویسد:

«والمهدی سیف إدریس والدجال سیف إبلیس»

حضرت مهدی شمشیر ادریس و دجال شمشیر ابلیس است.

روشن و واضح است که آل سعود مصداق بارز دجال هستند.

«والمهدی حبیب العشاق والدجال حبیب الفساق»

حضرت مهدی دوست کسانی هست که عاشق او هستند و دجال دوست کسانی است که فاسق هستند.

«والمهدی سیف الکتاب والدجال سیف الخراب»

مهدی شمشیر قرآن کریم است و دجال شمشیر ویرانی است.

مشاهده کنید که دولت عربستان سعودی در یمن، عراق و سوریه چه ویرانی‌هایی به بار آورده است و مشاهده کنید در آینده نه چندان دور در بحرین چه ویرانی‌هایی به بار خوهد آورد.

عربستان سعودی مشابه کاری که با این کشورها انجام داده است را با افغانستان و پاکستان انجام می‌دهد.

مجری:

عربستان سعودی همین بلا را بر سر شهرهای شیعه نشین داخل عربستان آورده است.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

مشاهده کنید که دولت عربستان با شهر عوامیه چکار می‌کند. اگر یک هزارم این اتفاق برای اهل سنت در ایران افتاده بود، می‌دیدید که وهابیت چه شیون و عربده‌کشی‌هایی به راه می‌انداختند.

در تهران نمازخانه‌ای که خلاف کاربردی بنا شده بود و دو ساختمان را به هم متصل کرده بود. مسئولین هرچه اخطار دادند این نمازخانه اصولی بنا نشده است و این ساختمان مخصوص بیست نفر است و برای دویست نفر مناسب نیست.

مسئولین توالت‌های این ساختمان را خراب کردند و همین امر موجب شد تا کشورهای عربی و الأزهر بیانیه صادر کردند که دولت ایران مسجد اهل سنت در تهران را خراب کرده است.

تا قبل از این ماجرا وهابیت ادعا می‌کنند که اهل سنت در تهران اصلاً مسجد ندارند و پس از آن هم ادعا کردند که دولت ایران مسجد اهل سنت را در تهران خراب کردند.

کار به جایی رسید که شبکه‌های شیطانی بولدوزرهایی را نشان دادند و ادعا کردند که این بولدوزرها متعلق به جمهوری اسلامی است که مشغول ویران کردن مسجد اهل سنت هستند.

ما بعد از این ماجرا ویژه برنامه‌ای گذاشتیم و در آن بیان کردیم که این بولدوزرها متعلق به جمهوری اسلامی نیست، بلکه متعلق به اسرائیل است.

قضیه‌ای که تصویر نشان می‌دهد متعلق به چند سال قبل است و جایی هم که خراب می‌کنند مسجد اهل سنت نیست، بلکه منزل یکی از فلسطینیان است.

ما کلیپ اصلی این تصویر را پخش کردیم، وهابیت رسوا شدند و قرار گذاشتند که در جمعه‌ها و دیگر تجمعات سروصدا ایجاد کنند. الحمدلله یکی از برکات «شبکه جهانی ولایت» همین بود که فتنه‌ای که وهابیت داشتند ایجاد می‌کردند را خواباندیم.

بنابراین رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

«والمهدی سیف الکتاب والدجال سیف الخراب»

مهدی شمشیر قرآن کریم است و دجال شمشیر ویرانی است.

خداوند متعال می‌فرماید:

(وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ)

و آهن را که نیروی شدید در آن است و منافع بسیاری دیگر برای مردم دارد نازل کردیم.

سوره حدید (57): آیه 25

و:

(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیل)

و آماده کنید برای (کار زار با) ایشان هر چه را می‌توانید از نیرو و از اسبان بسته شده

سوره انفال (8): آیه 60

سپس رسول گرامی در ادامه می‌فرماید:

«والمهدی قد سل السیف فافهم بالوصف وحسن الصف»

زمانی که حضرت مهدی ظهور می‌کنند شمشیر می‌کشند.

فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 6، ص 278، ح 9217

این روایات از کتب ما نیست، بلکه کتاب کسی است که در کتب او در عربستان سعودی به چاپ می‌رسد و اهل سنت هست. این روایات کاملاً بیانگر این است که حرف‌های آقایان وهابی کاملاً بی‌اساس است.

جلسه قبل که این بحث را مطرح کردیم، دوستان شیعه و اهل سنت پیامک داده بودند و تماس‌های تلفنی هم در این زمینه داشتیم مبنی بر اینکه کشت و کشتار حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) برای ما حل نشده بود، اما با این برنامه بسیاری از ابهامات روشن شد.

من در خدمت حضرتعالی هستم.

مجری:

خیلی متشکرم. استاد با توجه به این روایات متعددی که وجود دارد، در مورد روایات کتب شیعه توضیحاتی دادید مبنی بر اینکه برخی از روایات اصلاً مستند نیست و برخی مشکلاتی دارد.

همچنین بیان کردید که کیفیت ظهور حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) در کتاب عزیزان اهل سنت هم بیان شده است. حال می‌خواهیم ببینیم خشونت و کشت و کشتار اصلاً در قیام حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) وجود دارد، یا خیر؟!

امامت حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه)، خشونت یا رأفت؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سؤال بسیار زیبایی است، بنده از همه عزیزان تقاضا دارم به این مطالب خوب دقت کنند و ببینند که اصلاً قیام حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) قیامی مسالمت آمیز است، یا خشونت آمیز است!؟

ما حداقل باید ببینیم در کتب شیعه و اهل سنت چه مطالبی بیان شده است تا بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم.

شیعه و اهل سنت و همچنین وهابیت در مورد اینکه حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) خواهند آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهند کرد، اتفاق نظر داریم.

مسیحی، زرتشتی، بودائی و پیروان سایر ادیان اتفاق نظر داریم که منجی آخرالزمان خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد می‌کند. حال باید ببینیم منجی و مصلح آخر الزمان قیامی مسالمتی یا خشونتی دارند!؟

برای پاسخ به این سؤال اولاً به سراغ روایاتی از کتب اهل سنت برویم. در «کتاب الفتن» اثر «حافظ أبو عبدالله نعیم بن حماد مروزی» متوفای 288 هجری روایتی بیان شده است.

نویسنده این کتاب معاصر «ابن ماجه قزوینی»، «ترمذی» و «نسائی» است و مقداری از عصر «بخاری» و «مسلم» پایین‌تر بوده است، اما قطعاً آن‌ها را هم درک کرده است. ایشان در صفحه 342 این کتاب روایتی از «ابوهریره» نقل می‌کند:

«عن أبی هریرة رضی الله عنه قال یبایع المهدی بین الرکن والمقام»

ابی هریره می‌گوید: با حضرت مهدی میان رکن و مقام بیعت می‌شود.

«لا یوقظ نائما ولا یهریق دما»

به طوری که حتی خوابیده‌ای هم بیدار نمی‌شود و خونی نمی‌ریزد.

کتاب الفتن، اسم المؤلف: نعیم بن حماد المروزی أبو عبد الله، دار النشر: مکتبة التوحید - القاهرة - 1412، الطبعة: الأولی، تحقیق: سمیر أمین الزهیری، ج 1، ص 342، ح 991

در این روایت وارد شده است که قیام حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) به قدری مسالمت آمیز است که حتی خوابیده‌ای را هم بیدار نمی‌کند و اصلاً بنای حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) بنای خونریزی نیست.

حال بیان خواهیم کرد که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) مصداق أتم رحمة للعالمین هستند.

«لا یوقظ نائما ولا یهریق دما»

اگر شخصی کنار بیت الله الحرام خوابیده است و نمازش هم در حال قضا شدن است، حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) می‌فرمایند: انسان در حالت خواب تکلیفی ندارد و کاری به این شخص نداشته باشید. آیا این شیوه رفتار کردن خشونت آمیز است؟!

همچنین در کتاب «سنن» اثر «ابو عمر عثمان بن سعید دانی» جلد پنجم صفحه 1042 روایتی از «قتاده» نقل شده است:

«یجَاءُ إِلَی الْمَهْدِی وَهُوَ فِی بَیتِهِ وَالنَّاسُ فِی فِتْنَةٍ تُهَرَاقُ فی‌ها الدِّمَاءُ»

حضرت مهدی در زندگی خودش هست و مردم در فتنه‌ای هستند به صورتی که خونریزی به راه افتاده است.

«فَیقَالُ لَهُ: قُمْ عَلَینَا»

مردم به حضرت مهدی عرض می‌کنند: به کشور ما بیایید.

«فَیأْبَی»

حضرت مهدی از قیام خودداری می‌کنند.

«حَتَّی یخَوَّفَ بِالْقَتْلِ»

مردم به حضرت مهدی عرض می‌کنند: اگر شما این کار را نکنید خونریزی دامن شما را هم فرا می‌گیرد.

«فَإِذَا خُوِّفَ بِالْقَتْلِ قَامَ عَلَیهِمْ، فَلَا یهَرَاقُ فِی سَبَبِهِ مِحْجَمَةُ دَمٍ»

زمانی حضرت مهدی مشاهده می‌کنند فتنه جهانشمول است قیام می‌کنند به طوری که حتی از بینی کسی خون ریخته نمی‌شود و از سر کسی خونی ریخته نمی‌شود.

السنن الواردة فی الفتن وغوائلها والساعة وأشراطها، المؤلف: عثمان بن سعید بن عثمان بن عمر أبو عمرو الدانی (المتوفی: 444 هـ)، المحقق: د. رضاء الله بن محمد إدریس المبارکفوری، الناشر: دار العاصمة – الریاض، الطبعة: الأولی، 1416، ج 5، ص 1042، ح 557

مشاهده کنید که در کتب اهل سنت چنین روایاتی بیان شده است. همچنین در کتب شیعه از جمله «کفایة الأثر» اثر آقای «خراز» روایتی از «جابر بن عبدالله أنصاری» بیان شده است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

«الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کنْیتُهُ کنْیتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً»

مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من است، کنیه او کنیه من است و شبیه‌ترین انساها از نظر خلقت و اخلاق به من است.

«یکونُ لَهُ غَیبَةٌ وَ حَیرَةٌ یضِلُّ فی‌ها الْأُمَمُ ثُمَّ یقْبِلُ کالشِّهَابِ الثَّاقِبِ یمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما»

کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 67، ح 14، 12

رسول گرامی فرمودند: شبیه‌ترین انسان‌ها به من حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) است. این در حالی است که خداوند متعال در مورد پیغمبر اکرم می‌فرمایند:

(وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم)

و اینکه تو ملکات اخلاقی بس بزرگی داری که بر آن مسلطی.

سوره قلم (68): آیه 4

و:

(وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک)

و اگر تند خو و سخت دل بودی مردم از پیرامون تو متفرق می‌شدند.

سوره آل عمران (3): آیه 159

مشاهده کنید در کتب شیعیان وارد شده است که حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) خَلقا و خُلقا شبیه‌ترین انسان‌ها به رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) است.

همچنین در کتاب «تهذیب الأحکام» اثر «شیخ طوسی» جلد ششم صفحه 154 روایتی از امام باقر (علیه السلام) وارد شده است که از آن بزرگوار در مورد حضرت مهدی سؤال شده است:

«إِذَا قَامَ بِأَی سِیرَةٍ یسِیرُ فِی النَّاسِ»

سیره و روش امام زمان زمانی که قیام می‌کنند چطور است؟!

«فَقَالَ بِسِیرَةِ مَا سَارَ بِهِ- رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّی یظْهِرَ الْإِسْلَامَ»

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: همان روش و سیره‌ای که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) داشتند.

تهذیب الأحکام، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج 6، ص 154، ح 270

اگر نستجیر بالله قیام پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قیام خونریزی بوده است، قیام حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) هم خونریزی است. اگر قیام پیغمبر اکرم قیام مسالمت آمیز بوده است، قیام حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) هم مسالمت آمیز است.

پیغمبر اکرم میان تمام مسلمان مشترک است و شیعه و اهل سنت آن بزرگوار را قبول دارند. شاید وهابیت هم پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را قبول داشته باشند، به شرط آنکه پیغمبرشان اسلحه نگیرد تا خدا را بکشد و جای او بنشیند!

به ما بفرمایید سیره رسول گرامی اسلام چطور بوده است، سیره حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) هم به همین صورت است.

در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 411 روایتی از امام صادق (علیه السلام) وارد شده است که وقتی حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) ظهور می‌کنند:

«أَنَّ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَیتِ ع إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِیابَ عَلِی ع وَ سَارَ بِسِیرَةِ عَلِی ع»

زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه ظهور کنند، لباس حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را می‌پوشند و سیره آن حضرت را عملی می‌کنند.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 411، ح 4

امیرالمؤمنین خلیفه چهارم اهل سنت و خلیفه اول ما شیعیان است و همه مسلمانان آن بزرگوار را قبول دارند. حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) زمانی که ظهور می‌کنند، همان سیره و روشی را که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) داشت، انجام می‌دهند.

اگر نستجیر بالله سیره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سیره خشن بوده است، سیره حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) هم خشن است. اگر سیره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مسالمت آمیز بوده است، سیره حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) هم همین‌طور است.

همچنین در کتاب «بحارالأنوار» جلد 52 صفحه 388 روایتی در رابطه با قیام حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) مطرح شده است. در این روایت وارد شده است زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) قیام می‌کند:

«ینَادِی مُنَادِیهِ أَلَا لَا تَتْبَعُوا مُوَلِّیا»

منادی از طرف حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) ندا می‌کند: کسانی که به جنگ من آمدند و دارند برمی‌گردند و فرار می‌کنند را دنبال نکنید.

«وَ لَا تُجْهِزُوا عَلَی جَرِیحٍ»

اگر انسانی زخمی شده و افتاده است را نکشید.

مراد این قسمت از روایت این است که اگر دشمن به جنگ آمده، زخمی شده و کاری از دستش ساخته نیست را مداوا کنید.

«وَ یسِیرُ بِهِمْ کمَا سَارَ عَلِی ع یوْمَ الْبَصْرَة»

حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) با مخالفینش همان‌طور رفتار می‌کند که جد بزرگوارش در بصره با مخالفینشان کردند.

بحار الأنوار، نويسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، ج 52، ص 388، ح 205

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با مخالفین چطور برخورد کردند؟! بنده جواب این سؤال را از کتاب «تاریخ طبری» بیان خواهم کرد.

در کتاب «تاریخ الطبری» جلد سوم روایتی از «ابن شبه نمیری» وارد شده است که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در جنگ جمل سپاهی در مقابلشان قرار دارد که همسر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، «طلحه» و «زبیر» در رأس آن هستند.

سپاه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و سپاه «طلحه»، «زبیر» و «عایشه» در مقابل هم صف کشیدند و شب هم نیست که بگوییم شب بوده است و حمله کردند و یک‌باره کشتند، بلکه دو سپاه در روز مقابل یکدیگر بودند.

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) قبل از اینکه جنگ شروع شود و قبل از اینکه به سپاهیان دشمن حمله کنند؛

«أخذ علی مصحفا یوم الجمل فطاف به فی أصحابه»

حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) قرآنی را گرفت و در میان سپاه چرخید.

دوستان عزیز خوب دقت کنید، زیرا این قضایا خوب روشن نشده است. زمانی که در خدمت حضرت آیت الله العظمی سیستانی (حفظه الله) بودیم، ایشان دو یا سه مرتبه سفارش کردند که از مظلومیت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در «شبکه جهانی ولایت» زیاد بگویید.

آیت الله العظمی سیستانی سفارش کردند که مظلومیت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در جنگ جمل یا صفین را برای مردم روشن کنید. بینندگان عزیز دقت کنید این کتاب، کتاب علمای شیعه نیست؛ بلکه کتاب «تاریخ طبری» معتبرترین کتاب تاریخ اهل سنت است.

«وقال من یأخذ هذا المصحف یدعوهم إلی ما فیه»

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خطاب به سپاهیانشان فرمودند: چه کسی حاضر است این قرآن را بگیرد و برود سپاه مقابل را به این قرآن دعوت کند؟!

مراد از فرمایش امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) این است که درست است به جنگ ما آمدید و بر فرض ما سپاه باطل هستیم، اما بیایید ببینیم که قرآن کریم چه می‌فرماید تا بر مبنای فرمایش قرآن کریم عمل کنیم.

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به سپاه دشمن می‌فرمایند: اگر ما تجاوزگر هستیم، طبق فرمایش قرآن کریم با ما برخورد کنید و اگر شما تجاوزگر هستید، ما طبق فرمایش قرآن کریم با شما برخورد می‌کنیم؛ قرآن کریم کتابی مشترک است!

حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می‌فرمایند: کسی داوطلبانه برود سپاه جمل که در رأس آن همسر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، «طلحه» و «زبیر» هستند را به قرآن کریم دعوت کنید و هرکسی هم قرآن را دست بگیرد و به دعوت برود کشته خواهد شد.

«وهو مقتول»

فردی که می‌رود کشته خواهد شد.

«فقام إلیه فتی من أهل الکوفة علیه قباء أبیض محشو فقال أنا»

در این حال جوانی کوفی بلند و گفت: یا امیرالمؤمنین! من حاضرم قرآن را به دست بگیرم و به سپاه عایشه بروم و آن‌ها را به عمل به قرآن کریم دعوت کنم.

حضرت قبول نکردند و دومرتبه به سپاهیان خود فرمود: چه کسی حاضر است که این قرآن کریم را از من بگیرد و این سپاه را به عمل به قرآن کریم عمل کند و کشته شود؟! بار دوم هم جوان کوفی بلند شد.

مرتبه سوم بازهم امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) همین درخواست خود را در میان سپاهیان خود تکرار کردند. مظلومیت امیرالمؤمنین را مشاهده کنید که در میان سپاهیان خود هم مظلوم هستند.

«فقال الفتی أنا فدفعه إلیه»

جوان کوفی باز هم گفت: من حاضرم بروم و حضرت قرآن را به دست این جوان دادند.

«فدعاهم»

جوان کوفی قرآن را به دست گرفت و فرماندهان سپاه جمل را طبق سفارش امیرالمؤمنین به عمل به قرآن کریم دعوت کرد.

«فقطعوا یده الیمنی»

همین‌طور که قرآن را به دست گرفته بود دست راستش را قطع کردند.

«فأخذه بیده الیسری فدعاهم»

جوان کوفی نگذاشت قرآن روی زمین بیفتد و با دست چپ آن را گرفت و باز هم فرماندهان لشکر دشمن را به عمل به قرآن کریم دعوت کرد.

«فقطعوا یده الیسری»

فرماندهان دشمن دست چپ او را هم قطع کردند.

«فأخذه بصدره والدماء تسیل علی قبائه فقتل رضی الله عنه»

جوان کوفی با دست‌های بریده قرآن را روی سینه گرفت و همین‌طور که خون از لباس‌هایش جاری بود کشته شد.

«فقال علی الآن حل قتالهم»

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند: الآن جنگیدن برای من جایز شد.

تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 3، ص 42، باب خبر وقعة الجمل من روایة أخری

این در حالی است که در مورد جنگ جمل ادعا می‌کنند که جنگ شبانه صورت گرفت و «عبدالله بن سبأ» آمد. عبارتی که ما بیان کردیم از کتاب «تاریخ طبری» است. همین روایت در کتاب «الکامل فی التاریخ» هم بیان شده است.

دوستان عزیز مشاهده کنید قضیه کاملاً واضح و روشن است.

پیامک‌های بینندگان برنامه:

مجری:

در فاصله‌ای که استاد روایت جدید را بیان کنند، بنده نگاه سریعی به پیام‌های بینندگان برنامه داشته باشم و مجدداً در خدمت استاد عزیزمان باشیم.

مباحث ما، مباحث مهدویت است و ما قبل از نیمه شعبان این برنامه را با این موضوع آغاز کردیم و ان‌شاءالله این بحث را ادامه خواهیم داد تا به جایی برسد.

آقای نیازمندی از شیراز برای ما پیام فرستادند که از ایشان ممنون هستم.

آقای قطب‌زاده از بندر عباس برای ما پیام فرستادند که از ایشان تشکر و سپاس فراوان دارم.

آقای غلامعلی ستوده از زابل برای ما پیام فرستادند که از ایشان خیلی ممنون هستم.

بنده دیروز حرم کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) بودم و بعد از اینکه برنامه تمام شد دیدم آقایی آمد که شال سیدی بر گردن داشت. این شخص به محض اینکه ما را دید، ما را در آغوش کشید و شروع به گریه کرد.

بنده نگران شدم و گفتم شاید اتفاقی افتاده باشد. ایشان تا چند لحظه که نمی‌توانستند صحبت کنند، اما چند لحظه بعد که روی زمین نشستند متوجه شدیم که یکی از بینندگان «شبکه جهانی ولایت» هستند.

این شخص از سیستان و بلوچستان و زاهدان آمده بودند و با دیدن ما حالشان دگرگون شده بود. ما همدیگر را بغل کردیم و بوسیدیم و دیدم چقدر ذوق و شوق دارد. ایشان خیلی تشکر کردند و گفتند: به محضر استاد سلام برسانید. من همینجا سلام ایشان را ابلاغ می‌کنم.

ما واقعاً لذت می‌بریم و به بینندگانی که این‌طور عاشق حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هستند، می‌بالیم؛ وگرنه ما که ارزش و مقام و اندازه‌ای نداریم. از همه بینندگان عزیز ممنونم، زیرا وقتی دوستان پیام می‌دهند انرژی می‌گیریم.

آقا هادی از مشهد مقدس برای ما پیام فرستادند.

آقای علی نوری از بلژیک پیام فرستادند و تشکر کردند. ان‌شاءالله پیروز و سربلند باشید.

دوستان دیگری هم پیام فرستادند که ان‌شاءالله در فرصت بعدی بازهم به پیام‌های تلفنی اشاره خواهم کرد.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

مشاهده کنید که بنده از کتاب «تاریخ طبری» و «الکامل فی التاریخ» اثر «ابن اثیر» این روایت را بیان کردم. حال مشاهده کنید که «تاریخ طبری» و «الکامل فی التاریخ» چه جایگاهی دارد.

در کتاب «الکامل فی التاریخ» به تحقیق «ابوالفداء قاضی» جلد اول صفحه 6 «ابن اثیر» می‌نویسد: من ادعا نمی‌کنم که در این کتابم همه چیز را آوردم؛

«وَلَکنْ أَقُولُ إِنَّنِی قَدْ جَمَعْتُ فِی کتَابِی هَذَا مَا لَمْ یجْتَمِعْ فِی کتَابٍ وَاحِدٍ»

ولی من در این کتابم مطالبی آوردم که در هیچ کتابی بیان نشده است.

«وَمَنْ تَأَمَّلَهُ عَلِمَ صِحَّةَ ذَلِک»

هرکسی دقت کند صحت این حرف را خواهد دید.

«فَابْتَدَأْتُ بِالتَّارِیخِ الْکبِیرِ الَّذِی صَنَّفَهُ الْإِمَامُ أَبُو جَعْفَرٍ الطَّبَرِی»

در این کتاب اول آنچه را که امام ابو جعفر طبری گفته بود آوردم.

«إِذْ هُوَ الْکتَابُ الْمُعَوَّلُ عِنْدَ الْکافَّةِ عَلَیهِ»

تاریخ طبری کتاب مورد اعتماد و تکیه گاه تمام اهل سنت است.

«وَالْمَرْجُوعُ عِنْدَ الِاخْتِلَافِ إِلَیهِ»

زمانی که در مسئله‌ای اختلاف نظر داشته باشیم، تنها کتابی که اختلافات را حل کند و فصل الخطاب باشد حرف طبری است.

الکامل فی التاریخ، المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الواحد الشیبانی الجزری، عز الدین ابن الأثیر (المتوفی: 630 هـ)، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، الناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، الطبعة: الأولی، 1417 هـ / 1997 م، ج 1، ص 6، باب مقدمة المؤلف

بنابراین آقای «ابن اثیر» در این مقدمه هم اعتبار کتاب خود را ثابت کرد و هم کتاب «تاریخ طبری» را در اینجا ثابت کرد. کاملاً روشن شد قضیه‌ای که ما از کتاب «تاریخ طبری» و کتاب «الکامل فی التاریخ» آورده بودیم صحیح است.

بنابراین روشن و واضح است که سیره حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چه بوده است و زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) ظهور می‌کنند، طبق سیره جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) قیام خواهد کرد.

مجری:

استاد از شما خیلی ممنونم. بنده سؤالات دیگری هم دارم که ان‌شاءالله در برنامه‌های آینده مطرح خواهم کرد تا مقدار زمان باقی مانده در اختیار دوستان بیننده قرار بگیرد.

عزیزان بیننده اگر خواستند تماس بگیرند و سؤالاتشان را مطرح کنند. ما در خدمت عزیزان بیننده و پاسخگوی سؤالاتشان خواهیم بود.

بخشی از پیامک‌های بینندگان برنامه:

پیام‌های عزیزان بیننده زیاد است و بنده نمی‌توانم همه آن‌ها را بیان کنم و تنها به بخشی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

خانواده مهدی زمانی باغ‌گهری گفتند: همیشه همراه «شبکه جهانی ولایت» هستیم. نظری در مورد خرید تسلیحات عربستان داشتم؛ اگر آن‌ها به روزترین امکانات جنگی را داشته باشند، شیرمردانی همانند شیعیان را ندارند.

از نظر این دوست عزیز بیننده خیلی ممنونم. بسیاری از دوستان دیگر هم پیام دادند، اگر فرصتی باقی ماند بازهم پیام‌های شما را خواهم خواند.

این برنامه «حبل المتین» است که به صورت زنده تقدیم حضور شما عزیزان بیننده می‌شود. شما «شبکه جهانی ولایت» را برای دیدن انتخاب کردید و ما توفیق داریم از شهر مقدس قم زیر سایه کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در خدمت شما باشیم.

حال و هوای دلمان را با یک میان برنامه زیبا مهدوی کنیم، سپس برگردیم و ان‌شاءالله صدای گرم شما را بشنویم.

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

یا ابا صالح المهدی أدرکنی؛ ان‌شاءالله دل‌هایتان به نور آقاجانمان حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداه) منور باشد و به یادشان همیشه دلتان روشن باشد.

از عارف بزرگ حضرت آیت الله العظمی بهجت در مورد جزیره خضراء پرسیدند. ما اصلاً کاری نداریم که جزیره خضراء واقعیت دارد یا نه، زیرا جای بحث دارد. برای من بسیار جالب بود که یک عارف و شخصیت بزرگ چه جواب زیبایی دادند!

از حضرت آیت الله العظمی بهجت پرسیدند: جزیره خضراء کجاست؟! ایشان بیان کردند: جزیره خضراء هر قلب و دلی است که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن آرام بگیرد و هر قلب و دلی است که همواره به یاد حضرت صاحب الزمان سرسبز و خرم باشد. آنجا جزیره خضراء و جای آقای مهربانی است که همه ما را دوست دارد.

ان‌شاءالله همیشه دل‌هایتان، قلبتان و وجودتان جزیره خضراء باشد و آماده برای پذیرش وجود نازنین آقاجانمان حضرت مهدی موعود (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداه) باشید.

تماس بینندگان برنامه:

ما از این لحظه در خدمت مخاطبین و بینندگان خوبمان هستیم؛ دوستان شیعه و دوستان اهل سنت ما می‌توانند روی خط ارتباطی ما بیایند و سؤالاتشان را مطرح کنند تا ان‌شاءالله بتوانیم پاسخ بدهیم.

آقای قنبرزهی از زاهدان از برادران اهل سنت ما پشت خط ارتباطی هستند. خدمت شما سلام عرض می‌کنم، شب شما بخیر:

بیننده (آقای قنبرزهی از زاهدان – اهل سنت):

سلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

خیلی متشکرم. اگر دوستان اتاق فرمان مقداری صدای شما را تقویت کنند در خدمت شما هستیم.

بیننده:

سلام عرض می‌کنم خدمت حاج آقای قزوینی و مجری محترم. قنبرزهی از زاهدان هستم، بنده سال‌های سال بیننده شبکه شما بودم، اما تا به حال با شما تماس نداشتم. امشب گفتم تماس بگیرم و سؤالی که از شما داشتم را بپرسم.

مجری:

بفرمایید، در خدمتیم.

بیننده:

اولاً ما از حاج آقای قزوینی و آیت الله العظمی مکارم شیرازی تشکر می‌کنیم، زیرا به ما جامعه اهل سنت علاقه‌مند هستند. ایشان سال‌های سال در بلوچستان تبعید بودند و در شبکه‌ای که منتسب به ایشان است حساب اهل سنت و داعش را از هم جدا می‌کنند.

این مسئله جای تقدیر و تشکر دارد. خدا می‌داند که ما اهل سنت داعش را از خودمان نمی‌دانیم و اصلاً آن‌ها را مسلمان نمی‌دانیم.

مطلبی که برای ما جالب بود، این است که آیت الله العظمی مکارم شیرازی کنفرانسی با موضوع وحدت اسلامی و مبارزه با جریان‌های تکفیری برگزار کردند که در آنجا از «شیخ الإسلام» هم دعوت کرده بودند.

نکته‌ای که برای من جالب بود، این بود که حاج آقای مکارم شیرازی بیان کردند که من در کتاب‌های خودم هیچ توهینی به اهل سنت ندارم.

آنچه برای من عجیب است، این است که در کتاب «تفسیر نمونه» که نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی است به دست من رسید و در آن نکته‌ای وجود دارد که نمی‌دانم آیا خودشان این نکته را آوردند یا کسی این نکته را به این کتاب اضافه کردند.

بنده از شما خواهش می‌کنم از کسانی که به ایشان دسترسی دارند بخواهید که با ایشان ارتباط برقرار کنند و این مطالبی که موجب می‌شود تا بهانه‌ای دست دشمنان اسلام می‌دهد را پاک کنند.

مجری:

آقای قنبرزهی این مطلب چیست؟!

بیننده:

بنده شماره صفحه کتاب «تفسیر نمونه» را خدمت شما عرض می‌کنم. در کتاب «تفسیر نمونه» جلد 7 صفحه 263 و 264 ذیل آیه شریفه 72 سوره مبارکه انفال راجع به حضرات «طلحه» و «زبیر» مطالبی دارند.

والله ما نمی‌دانیم این مطالب با ادعای آیت الله العظمی مکارم شیرازی چطور در این کتاب گنجانده شده است، زیرا حضرات «طلحه» و «زبیر» واقعاً به طریقی مظلوم واقع شدند و مرتب قضیه این دو نفر را مثال می‌زنند.

آیت الله العظمی مکارم شیرازی در این کتاب بیان کردند که حضرات «طلحه» و «زبیر» نعوذ بالله از مسیر اسلام منحرف شدند، خون هفده هزار نفر به گردن آنان است، هیچ عذری ندارند، در صف دوزخیان هستند، جاه‌طلب و دنیاطلب بودند.

این مطالب مضمون «تفسیر نمونه» اثر آیت الله العظمی مکارم شیرازی است. ما نمی‌دانیم و حتماً حاج آقا قزوینی در این زمینه توضیحاتی بیان کنند که آیا این مطالب توهین به عقاید اهل سنت هست، یا نه و اینکه چه جوابی راجع به این قضیه دارید؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

چشم؛ حتماً. بنده این صفحه را آوردم. در صفحه 264 از کتاب «تفسیر نمونه» اثر آیت الله العظمی مکارم شیرازی ذیل عنوان «مبالغه و اغراق در تنزیه صحابه» وارد شده است:

"گروهی از صحابه از مسیر واقعی اسلام منحرف شدند مسلماً قضاوت قرآن در باره آن‌ها چیز دیگری خواهد بود.

فی المثل ما چگونه می‌توانیم «طلحه» و «زبیر» را در برابر شکستن بیعت و مخالفت با پیشوایی که گذشته از تصریح پیامبر (ص) از طرف عموم مسلمانان و حتی خودشان انتخاب شده بود، تبرئه کنیم؟

ما چگونه می‌توانیم دامن آن‌ها را از خون هفده هزار مسلمان که در میدان جنگ جمل به خاک ریخته شد بشوئیم؟!"

برادر عزیزم شما می‌توانید این سؤال را در برنامه تفسیر با حضور جناب آقایان «رستم نژاد»، «ملکی» و دیگر بزرگواران مطرح کنید و همچنین می‌توانید به طور مستقیم با دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی تماس بگیرید.

مسئله‌ای که در اینجا باید مطرح شود، این است که ما نباید این مطالب را انکار کنیم، زیرا واقعیت است.

حال آیت الله العظمی مکارم شیرازی تعداد کشته شدگان جنگ جمل را در اینجا هفده هزار نفر بیان کرده است، اما در بعضی از کتب تاریخی تعداد کشتگان جنگ جمل تا سی هزار نفر هم بیان شده است. باید مشخص شود که اصلاً ماجرای جنگ جمل به چه صورت بوده است.

آیا حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) آغازگر جنگ بودند و سب شدند که هفده هزار نفر کشته شوند، یا «طلحه» و «زبیر» آغازگر این جنگ بودند؟!

این بحث که ما بیاییم به صحابه توهین کنیم، ناسزا بگوییم و سب و لعن کنیم را هیچکسی نمی‌پذیرد؛ این در حالی است که اگر ما بیاییم واقعیتی که در اسلام نقل شده است را کتمان کنیم بحث دیگری است.

مسئله‌ای که امروزه با عزیزان اهل سنت داریم و از علمای بزرگوار اهل سنت هم گلایه داریم، این است که بسیاری از حقایق تاریخی را برای جوانان مطرح نمی‌کنند. علمای اهل سنت باید حقایق تاریخی را بیان کنند تا روشن شود چنین اتفاقاتی افتاده است.

آیا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بر حق بودند یا «طلحه» و «زبیر» بر حق بودند؟! آیا «معاویه» بر حق بود یا حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بر حق بودند؟!

مجری:

حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه چهارم اهل سنت هستند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بله و این در حالی است که مردم با حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بیعت کردند.

بیننده:

آیت الله قزوینی ما می‌دانیم که حق با حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بوده است و این مطالب همگی درست است، اما قضایا و اتفاقاتی که در صدر اسلام افتاده است و وقایعی که بیان شده بر سر اجتهاداتی بوده است که میان صحابه اتفاق افتاده است.

شما بعد از هزار و چهارصد سال این مسائل را زنده می‌کنید و زمینه‌ای را فراهم می‌کنید که به بهترین اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) توهین شود.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اتفاقاً حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم نکته زیبایی در رابطه با اجتهاد بیان کردند. بنده به یاد دارم ایشان در کتاب «تفسیر نمونه» یا جای دیگر تعبیر خوبی در رابطه با اجتهاد دارد که به نظرم نکته بسیار زیبایی است.

مجری:

آقای قنبرزهی همین الآن استاد ماجرای جنگ جمل را توضیح می‌دانند که حتی قبل از اینکه جنگ آغاز شود، امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خواستند قرآن کریم را ببرند و به فرماندهان سپاه جمل بگویند قرآن در میان ما حکم کند و به قرآن کریم عمل کنید.

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بنای آغاز جنگ را نداشتند، اما فرماندهان سپاه جمل ابتدا دست‌های فرستاده حضرت را قطع کردند و سپس ایشان را به طرز فجیعی به شهادت رساندند.

با این کار حجت بر حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) تمام شد. این مطالب در کتب تاریخی علمای اهل سنت بیان شده است.

بیننده:

این افراد امت‌های گذشته بودند.

مجری:

بالاخره اصلاً نباید تاریخ را مرور کنیم تا بفهمیم چه کسی مقصر بوده است؟!

بیننده:

مگر قرآن کریم نمی‌فرمایند که امت‌های گذشته هستند؟! این افراد امت‌های گذشته هستند.

مجری:

آقای قنبرزهی ما نباید تاریخ انبیاء گذشته را مرور کنیم و این مطالب را بدانیم و بیان کنیم؟! اگر نباید چنین کاری کرد، چرا قرآن کریم این مطالب را بیان کرده است؟!

بیننده:

ما خوبی‌های دوران انبیاء گذشته را می‌گوییم.

مجری:

خداوند بدی‌های دوران انبیاء گذشته را هم بیان کرده است.

بیننده:

می‌دانم، اما این بزرگواران صحابه کرام هستند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آقای قنبرزهی مشاهده کنید که عبارت آیت الله العظمی مکارم شیرازی چنین است که در جلد هفتم صفحه 265 می‌نویسد:

"داستان «اصحاب رده» یعنی مرتد شدن جمعی از مسلمانان بعد از رحلت پیغمبر را همه اعم از شیعه و اهل سنت در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند که خلیفه اول به جنگ با آن‌ها برخاست و آن‌ها را بر سر جای خود نشاند. آیا هیچیک از «اصحاب رده» پیامبر ص را ندیده و در صف صحابه نبودند؟!

شگفت انگیزتر اینکه برای نجات از این تضاد و بن بست عجیب بعضی موضوع «اجتهاد» را دستاویز قرار داده و میگویند افرادی مانند «طلحه» و «زبیر» و «معاویه»! و همکاران آن‌ها مجتهد بودند و اشتباه کردند، اما گناهی از آن‌ها سر نزد بلکه اجر و پاداش در برابر همین اعمالشان از خداوند خواهند گرفت!!

راستی چه منطق رسوایی است؟ اگر قیام بر ضد جانشینی پیامبر ص و شکستن پیمان، و ریختن خون هزاران بی گناه آنهم بخاطر جاه طلبی، و رسیدن به مال و مقام، موضوع پیچیده و نامعلومی است که کسی از زشتی آن با خبر نباشد؟

آیا ریختن آن همه خون بی گناهان در پیشگاه خداوند اجر و پاداش دارد؟! اگر ما این چنین بخواهیم گروهی از صحابه را که مرتکب جنایاتی شدند تبرئه کنیم بطور مسلم هیچ گنهکاری در دنیا وجود نخواهد داشت و با این منطق همه قاتلان و جانیان و جباران را تبرئه خواهیم کرد. اینگونه دفاع‌های بیرویه از صحابه سبب بدبینی به اصل اسلام خواهد شد."

الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل ( تفسير نمونه ) ( فارسي )، نويسنده : الشيخ ناصر مكارم الشيرازي، ج 7، ص 263-265، ح 2

برادر بزرگوارم دقت کنید که «خالد بن ولید»، فردی به نام «مالک بن نویره» را می‌کشد و همان شب با همسر او همبستر می‌شود. پس از این ماجرا خلیفه دوم نزد خلیفه اول آمد، دستور قتل «خالد بن ولید» را کرد و گفت: «خالد» را بکش.

خلیفه دوم ادعا کرد که «خالد بن ولید» شخص مسلمانی را کشته است و به همسر و ناموس او هم تجاوز کرده است. شما در رابطه با درخواستی که خلیفه دوم از خلیفه اول داشت، چه جوابی دارید؟! هر جوابی دادید ما قبول می‌کنیم.

فرضاً شما می‌گویید که «طلحه» و «زبیر» مجتهد بودند و آیت الله العظمی مکارم شیرازی هم مجتهد است. «طلحه» و «زبیر» اجتهاد کردند و خون هزاران نفر را ریختند و ایشان هم اجتهاد کرده و چنین حرفی را زده است؛ بنابراین ایشان پاداش دارد.

نهایت مسئله این است غیر از این هم چیزی نیست. ایشان اجتهاد کرده است و اجتهادش این بوده است و آن را بیان کرده است. آیت الله العظمی مکارم شیرازی گناهی مرتکب نشده است.

بیننده:

حاج آقا شما دارید علما را با صحابه قیاس می‌کنید. «طلحه» و «زبیر» صحابه پیغمبر اکرم هستند و نگاهشان به نگاه رسول الله افتاده است.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

چه فرقی می‌کند که شخص مجتهد و صحابی باشد، یا فقیه و مجتهد باشد؟! به علاوه بنده سؤالی دارم که اگر شما بتوانید به این سؤال من پاسخ بدهید، بنده حداقل یک ماه حقوق و شهریه‌ام را خدمت شما تقدیم می‌کنم.

اجتهاد یا باید از کتاب و یا باید از سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد. در آن زمان هم که قیاس نبود، زیرا قیاس مربوط به بعد از آن زمان است.

«طلحه» و «زبیر» که با امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) جنگیدند، از کدام آیه و روایت استفاده کردند؟! اگر بتوانید به این سؤال پاسخ بدهید ما از دور پیشانی شما را می‌بوسیم.

بیننده:

آقای قزوینی ما اصلاً کاری نداریم که در کدام آیه آمده است که صحابه باید با حضرت علی بجنگند یا نجنگند.

مجری:

استاد می‌فرمایند این افراد که اجتهاد کردند، اجتهادشان بر چه اساسی بوده است؟! این افراد با چه معیاری جنگیدند؟!

بیننده:

اولاً ما باید نگاه کنیم که چه افرادی جنگیدند.

مجری:

عیب ندارد چه افرادی بودند.

آقای قنبرزهی مگر حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه چهارم نبودند؟! «طلحه» و «زبیر» در مقابل خلیفه چهارم قیام کردند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بنده از شما متشکرم. حال دوستان اعلام کنند آقایان «رستم نژاد» و «ملکی» چه شبی برنامه دارند.

مجری:

آقای «رستم نژاد» پنج شنبه‌ها ساعت 18 تا 19 برنامه دارند و آقای «ملکی» هم روز دوشنبه ساعت 19:30 برنامه دارند. فعلاً همین دو بزرگوار هستند که مباحث قرآنی را مطرح می‌کنند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آقای قنبرزهی اگر شما روی برنامه این آقایان بیایید، این آقایان کارشناس قرآنی بودند و ارتباط تنگاتنگی هم روی مسائل قرآنی دارند. قطعاً تسلط قرآنی این آقایان از ما بیشتر است و اطلاعات بالاتری دارند. شاید این افراد جواب‌های دیگر و قانع کننده‌تری هم داشته باشند.

نهایت جوابی که ما دادیم این است که ایشان مجتهد است، اجتهاد فرمودند و این نظر را دادند. عزیزان اهل سنت ما دقت کنید شما شیعه را متهم می‌کنید به اینکه به همسر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اهانت می‌کنند.

بنده حاضرم مناظره و مباهله کنیم؛ ما تمام تمام کتاب‌های شیعه را در یک طرف و کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» را هم در طرف دیگر بگذاریم.

ما می‌خواهیم ببینیم در کتاب‌های «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» بیشتر به همسران پیغمبر اکرم اهانت شده است یا در کتاب‌های شیعه بیشتر اهانت شده است؟!

«ابن تیمیه» به همسر پیغمبر اکرم می‌گوید: پیغمبر اکرم در امر همسرش به تردید افتاده بود!! پیغمبر اکرم همو که «حذیفه» در مورد ایشان می‌گوید: پیغمبر اکرم اتفاقات تا قیام قیامت را در یک روز برای ما بیان کرد.

خدای نکرده اگر شما چنین تعبیری را نسبت به یک مولوی، ماموستا یا مفتی به کار ببرید دهانتان را خرد می‌کنند. حال چطور شده است که «ابن تیمیه» نسبت به رسول گرامی اسلام می‌گوید: ایشان نسبت به پاکی یا عدم پاکی عایشه به تردید افتاده بود!!

آیا این تعبیر زیبنده رسول گرامی اسلام است؟! شما این تعبیر را یک طرف بگذارید و مطالب علمای شیعه را هم در یک طرف دیگر بگذارید.

البته ما بارها عرض کردیم که توهین به ناموس رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) خلاف شرع و حرام است. ما هزاران بار این حرف را تکرار کردیم، اما یک مرتبه شبکه‌های شیطانی این حرف ما را پخش نکردند.

مردم دنیا و اهل سنت بدانید که عقیده بنده و همه بزرگان شیعی و مراجع ما این است که کسی به نوامیس پیغمبر اکرم توهین کند، در حقیقت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را زیر سؤال برده است.

انبیاء الهی از جمله حضرت نوح، حضرت لوح، حضرت ابراهیم، حضرت آدم یا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) هیچ فرقی ندارد؛ اگر اهانت به ناموس پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) موجب ایضاع رسول الله شود لعنت خداوند را به دنبال دارد.

(إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة)

خدا آن کسانی را که او و پیامبرش را اذیت می‌کنند، در دنیا و آخرت لعنت کرده.

سوره احزاب (33): آیه 57

همچنین اگر ایضاع رسول الله موجب توهین به پیغمبر اکرم باشد، شیعه و اهل سنت و حتی وهابیت معتقدند که اهانت به پیغمبر موجب ارتداد و وجوب قتل است.

مجری:

البته لحظات پایانی ارتباط تلفنی ما آقای قنبرزهی بخشی از این مسائل را پذیرفتند. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه چهارم مسلمین است و درواقع از سوی مردم انتخاب شدند و همه مسلمانان با ایشان بیعت کردند.

مردم معقدند کسی که بر علیه خلیفه قیام می‌کند، امر خلافی مرتکب شده است. بالأخره حضرت امیرالمؤمنین جانشین پیغمبر اکرم است و از سوی رسول گرامی اسلام مشخص شده و تعیین شده است و با او هم بیعت کردند.

آیا قیام و اجتهاد در برابر خلیفه مسلمین چه معنایی دارد؟! این در حالی است که اهل سنت یک مرتبه در منابع خودشان هم این مطلب را بیان نکردند. به عنوان مثال در منابع اهل سنت بیان نشده که «طلحه» یک مرتبه گفته باشد من اجتهاد کردم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

نکته زیبایی است؛ این در حالی است که «طلحه» و «زبیر» هردو پشیمان شدند، جنگ را رها کردند و رفتند. همچنین عایشه همیشه از این جنگ اظهار ندامت می‌کرد. اگر او واقعاً اجتهاد کرده بود و ثواب برده بود، چه احتیاجی به اظهار ندامت و پشیمانی داشت؟!

ما باید مطالبی بیان کنیم که با واقعیت تاریخی هم تطبیق داشته باشد. ما بارها قول دادیم که قضایای جنگ را به طور دقیق موشکافی کنیم تا تمام زوایای خفی جنگ برای ما روشن شود. من در خدمت شما هستم.

مجری:

استاد خیلی متشکرم. قرار بود با علی آقا از تهران صحبت کنیم، اما دوستان اتاق فرمان اعلام کردند که فرصت برنامه ما به پایان رسیده است. ان‌شاءالله عمری باقی باشد تا در برنامه‌های آینده با این عزیزان صحبت کنیم.

آقای قنبرزهی عزیز هم می‌توانند به برنامه‌های دیگری که مربوط به مباحث قرآنی هست تماس بگیرند؛ همچنین اگر شبهه دیگری برایشان پیش آمده است در خدمتشان هستیم.

«شبکه جهانی ولایت» متعلق به همه عزیزان اهل سنت است و هدف ما این است که بیاییم دوستانه و صمیمانه با هم صحبت کنیم و اگر اختلاف نظری در مباحث تاریخی داریم مطرح کنیم و در مورد شبهات با هم صحبت کنیم تا مسائل روشن شود.

دوستانم کمی وقت اضافه کردند و می‌توانیم با علی آقا از تهران ارتباط برقرار کنیم. علی آقا از تهران سلام به شما، شب شما بخیر باشد:

بیننده (علی آقا از تهران – شیعه):

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما مجری عزیز جناب آقای اسماعیلی و کارشناس محترم حاج آقای قزوینی. من بیننده برنامه شما هستم و از برنامه خوب و مفید شما نهایت استفاده را می‌برم.

از حاج آقای قزوینی سؤال خیلی مختصری دارم که خیلی دوست دارم جواب این سؤال را بفرمایند و مصدع اوقات شما نشویم.

حاج آقا قزوینی شبکه‌های وهابی توهین‌های بسیار زشت و رکیکی به اهلبیت (علیهم السلام) می‌کنند و کارشناسان شبکه‌های وهابی از جمله «عبدالله حیدری» خیلی بی‌ادبی می‌کنند. این افراد در بسط توهین به اهلبیت (علیهم السلام) از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند.

سؤال من این است که آقای «مولوی عبدالحمید» امام جمعه زاهدان چرا در مقابل این توهین‌ها عکس العملی نشان نمی‌دهد و موضع نمی‌گیرند؟! آیا ایشان مؤید این‌طور مطالب هستند؟! آیا ایشان فحاشی به اهلبیت (علیهم السلام) را تأیید می‌کنند؟!

اگر حاج آقا قزوینی در این مورد توضیحی بدهند ممنونم.

مجری:

بسیار خوب، علی آقا خیلی متشکرم. البته این سؤال را باید خود «مولوی عبدالحمید» پاسخ بدهند. درواقع این مسائل در شبکه‌های وهابی مطرح می‌شود، اما خود ایشان باید به این سؤال پاسخ بدهند. استاد در حد یک دقیقه به این سؤال پاسخ بفرمایید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

در تاریخ 27/02/1396 آقای کالکرابی برنامه‌ای تحت عنوان «خادمان شیطان» داشتند که به نظرم اسم خوبی انتخاب کرده بودند؛ ایشان واقعاً خدمتگزار خوبی برای شیطان بود. ایشان در این برنامه حدود 50 مورد توهین به بزرگان شیعه کردند.

او در تعبیری بیان کرد که اساتید شیعه از جمله علما و رهبران شیعه به شیطان خدمت می‌کنند و مردم را گمراه می‌کنند.

او ادعا کرد که رهبران شیعیان همواره تلاش کردند مسلمانان را از راه توحید و یکتا پرستی منحرف کنند و مانند خود شیطان با دروغ‌ها، حیله‌ها، مکاری‌ها و فریب‌های مختلف دام فریب خودشان را بر سر مسلمانان می‌گذارند.

او ادعا کرد: "علمای شیعه با فریب و تلبیس گمراه کننده هستند و تلقین می‌کنند که ما پیرو قرآن هستیم. علمای شیعه علیه اسلام می‌جنگند؛ آن‌ها منافقان نامرد، ترسو و بزدل هستند.

این منافقین اینگونه تلقین و وانمود کردند که گویا اسلام مجموعه‌ای از خرافاتی است که شیعیان به نام دین عرضه می‌کنند."

ایشان نسبت به «علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)» می‌گویند: "در میان شاگردان شیطان «علامه طباطبایی» مدال اختصاصی از شیطان گرفته است."

این موارد نمونه‌هایی از اتهامات به شیعیان است. این افراد هرچه شرک و خرافات است را از دروازه بحث روایی وارد قرآن کریم کردند.

«علامه طباطبایی» عمده روایات خود را از «تفسیر درّ المنثور» اثر «سیوطی» است. اگر واقعاً «تفسیر درّ المنثور» اثر «سیوطی» شرک و خرافات است ما حرفی نداریم.

همان‌طور که «ابن تیمیه» می‌گوید: "گاهی اوقات شیطان به صورت من مجسم می‌شود و مردم را گمراه می‌کند"؛ گمان می‌کنم شیطان به جلد آقای «کالکرابی» آمده است و با این تعابیر مردم را گمراه می‌کند.

انتظار ما این است که اگر جناب آقای «مولوی عبدالحمید» و دیگر بزرگان اهل سنت می‌خواهند توهینی صورت نگیرد و زندگی مسالمت‌آمیزی داشته باشیم و شیعه و سنی با هم دوستانه زندگی کنند، باید به این توهین‌ها پاسخ بدهند؛ ما که نباید پاسخ بدهیم.

اگر ما پاسخ بدهیم مجبوریم بگوییم که عمده روایاتی که «علامه طباطبایی» در کتاب «المیزان» آورده است از اهل سنت است. آقایان اهل سنت شما قبول دارید این روایات خرافات و شرک است؟!

اگر این مطالب را قبول دارید که دیگر بحثی باقی نمی‌ماند، اما ما دوست داریم که علمای اهل سنت اولاً در خط مقدم بایستند و از این توهین‌هایی که به شیعه می‌شود تبری بجویند. البته بنده تنها بخشی از توهین‌های او را که قابل گفتن بود بیان کردم!!

همچنین او بحث دیگری مطرح کرد مبنی بر اینکه اصلاً توسل در کار نیست. ایشان مدت‌هاست که یک عروسک شتر به برنامه آورده و جلوی روی خود گذاشته است؛ حال نمی‌دانیم که ماجرای شتر چیست.

شاید ایشان در اصل شترچران بوده است، اما او را از این کار اخراج کردند و به دلیل علاقه‌ای که به شتر دارد این شتر را همیشه در برنامه جلوی خود می‌گذارد و یاد دوران شترچرانی خود می‌افتد.

ایشان از پشت نگاه شتر نگاه می‌کند؛ بنده حتی گمان نمی‌کنم آن حیوان زبان بسته هم همانند این شخص هتاک باشد. حال اگر در جلسه بعد آقای اسماعیلی به این قضیه اشاره کنند، بنده در این زمینه مطالبی را بیان خواهیم کرد.

مجری:

استاد خیلی ممنونم، از شما تشکر می‌کنم. حسن ختام برنامه دعا بفرمایید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

خدایا تو را قسم می‌هیم به آبروی حضرت محمد و آل محمد فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان (ارواحنا له الفداه) نزدیک بگردان، ما را از یاران ویژه آن نازنین وجود قرار بده.

خدایا رفع گرفتاری از گرفتاران بنما، شر اشرار به ویژه شر وهابیت تکفیری و آل سعود را به حق حضرت محمد و آل محمد از سر تمام مسلمانان بلکه انسان‌های کره زمین دفع و رفع بگردان.

خدایا وهابیت تکفیری را به خودشان واگذار، خدایا اگر این افراد قابل هدایت نیستند مفتضح و نابودشان بگردان.

خدایا به حق محمد و آل محمد دعاهای ما، دعاهای دست اندکاران «شبکه جهانی ولایت»، دعاهای بینندگان عزیز ما به ویژه ولایت یاوران عزیز را به اجابت برسان و حوائج ما را برآورده ساز.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

مجری:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خیلی ممنونم که امشب هم با ما بودید، در کنارتان بودیم و برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیم حضور شما کردیم؛ ان‌شاءالله مورد توجهتان قرار گرفته باشد.

التماس دعای خیر، یا علی مدد





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها