آيت الله حسيني قزويني به روايت هاي جالبي از فعاليت شبكه ولايت و نحوه برخورد با شبهات و برخي فعاليت هاي افراطي كه به نام شيعه و سني انجام مي شود، پرداخت.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه خبرگزاري فارس، آيت الله سيدمحمد حسيني قزويني مدير شبكه ولايت از جمله افرادي است كه به طور تخصصي در حوزه تشيع فعاليت مي كند و شبكه «ولايت» نيز يكي از فعاليت هاي وي به شمار مي آيد.
تجربه و نگاه مناسب وي سبب شده كه شبكه «ولايت» و سايت «وليعصر» امروز يكي از مراكز مهم پاسخگويي به شبهات و مقابله با وهابي ها باشد.
آيت الله قزويني در اين مصاحبه عنوان مي كند كه چگونه برخي شبكه ها چه به نام شيعه و چه به نام سني به تخريب اسلام همت گماشته اند.
اهم موارد مطرح شده در اين مصاحبه به شرح زير است:
* شبكه هاي توهين كننده هم شيعه هستند و هم سني
*برخي شبكه هاي به ظاهر شيعه ركيك ترين توهين ها را به آيت الله سيستاني و آيت الله بهجت كردند كه وهابي ها تاكنون نكرده اند
* برخي شبكه هاي به ظاهر شيعه مرجعيت را هدف گرفته اند
* برخي شبكه هاي شيعه و سني در مسير دشمن حركت مي كنند
* يك سني را هم نديده ام كه بگويد اهل بيت را قبول ندارد
* برخي تكفيري ها به نام شبكه هاي اهل سنت حرف هايي عليه اهل بيت مي زنند كه بني اميه نزده است
* بيش از 50 نفر از علماي اهل سنت در شبكه ولايت تفكر سلفي و وهابي را محكوم كردند
* سايت «وليعصر» قوي ترين سايت پاسخ به شبهات در خاورميانه
*محصول 4 دهه كار حوزوي من 4 كارشناس موثر بوده است
*حدود 95 درصد شبهات را پاسخ مي دهيم/جوانهايي در اروپا اين موارد را تدريس مي كنند
* مبلغ وهابي كه شيعه شد
* روايتي از استاد كانادايي كه در عربستان شيعه شد
* ترويج فرهنگ شيعه جز با احترام به مقدسات طرف مقابل امكان پذير نيست
*حديث جالب امام صادق(ع) درباره اهل سنت
*در اهل سنت روايات صحيح داريم كه هر كس بغض حضرت علي را داشته باشد منافق است
*روايت هاي جالبي از زرقاوي و ريگي درباره ناسزاگويي به خلفا
*حديث رفع القلم به هيچ وجه من الوجوه سنديت ندارد
* سخت ترين شبهه اي كه شنيدم
متن كامل مصاحبه به شرح زير است:
* شبكه هاي توهين كننده هم شيعه هستند و هم سني
شبكه هاي ماهواره اي موجود كه درباره اسلام برنامه توليد مي كنند را در يك تقسيم بندي ابتدايي به شبكه هاي شيعه و سني تقسيم بندي مي شوند.
شبكه هاي شيعي برخي شان معاند با نظام جمهوري اسلامي و برخي هم غيرمعاند هستند و شبكه هاي اهل سنت هم يا برخي مربوط به دانشگاه الازهر است كه بين ما و آنها بحث علمي و مودبانه در جريان است و يا برخي افراطي هايي هستند كه اهل بحث سالم و ادب نيستند كه اين مورد البته در برخي شبكه هاي شيعي هم وجود دارد.
*برخي شبكه هاي به ظاهر شيعه ركيك ترين توهين ها را به آيت الله سيستاني و آيت الله بهجت كردند كه وهابي ها تاكنون نكرده اند
مثلاً شبكه هايي مثل اهل بيت، فدك، عترت يا برخي ديگر را ما شبكه شيعه نمي دانيم چون اولاً شيعه يك مؤلفه و شاخصه اي دارد كه اگر رعايت نشود، هويت شيعي بودن از دست مي رود. در همين شبكه هاي به ظاهر شيعه به مراجع و مقدسات شيعه، ركيك ترين توهين ها را مي كنند كه سرسخت ترين دشمنان شيعه تاكنون نكردند.
مثلا شبكه عترت و فدك كه به آيت العظمي سيستاني ركيك ترين توهين ها را كرده اند. توهين هايي كه حتي وهابي ها نكردند يا به آيت الله العظمي بهجت به همين شكل چون كه ايشان مباحث عرفاني مطرح مي كردند و به اين واسطه نستجير بالله ايشان را زنديق خواندند و تعابير وقيحي را بكار بردند كه اصلاً بيان كردنش صحيح نيست. جالب اينكه اينها اسم خودشان را هم شبكه شيعي گذاشتند.
* برخي شبكه هاي به ظاهر شيعه مرجعيت را هدف گرفته اند
حالا يك زماني است كه اينها به امام يا رهبري دروغ هايي را نسبت مي دهند، اين بحث سياسي دارد و تحت تأثير رسانه ها و استكبار جهاني قرار مي گيرند و توهين مي كنند كه آن بحث جدايي است چون رنگ و بوي سياسي دارند ولي نسبت به آيت الله العظمي بهجت يا سيستاني يا بعضي مراجع بزرگوار ديگر كه در مسائل سياسي هم نيستند و دخالت در كارهاي سياسي كشورهاي شيعه و سني نمي كنند، اما باز اينطور تعابير زشت و وقيح برايشان بكار مي برند نشان مي دهد كه قطعاً اينها شيعه نيستند.
دكتر مايكل يكي از كارشناسان غربي در رابطه با رمز موفقيت شيعه مي گويد كه يكي از مهمترين رموز موفقيت شيعه در طول تاريخ نفوذ مرجعيت بوده است حتي صدام با آن قدرتش بر تمام مخالفين پيروز شد ولي درباره حوزه علميه نجف نتوانست كاري از پيش ببرد.
يا دكتر هانتينگتون كتابي دارد به نام برخورد تمدن ها و در آنجا رسماً اعلام مي كند كه اگر آمريكا مي خواهد كاري جلو ببرد بايد از طريق تهاجم فرهنگي جلو برود و تمدنهاي موجود مخالف با فرهنگ آمريكا را نابود كند.
* برخي شبكه هاي شيعه و سني در مسير دشمن حركت مي كنند
با توجه به سياست دشمنان اسلام در نقاط مختلف مثل سوريه، مصر (حالا ما كاري نداريم كه اخواني ها چه كردند و چه نكردند)، افغانستان، پاكستان و ... كه خواهان اختلاف بين مسلمانان هستند و تمام تلاششان را مي كنند كه در ايران هم اين نقشه شيطاني را پياده كنند به نظر مي رسد بهترين راهي كه انتخاب كردند اين شبكه هاي به ظاهر شيعي است.
قرآن مي فرمايد شما حق نداريد به بت پرستان فحش بدهيد زيرا آنها هم در مقابل خدا را ناسزا مي دهند و اگر ما بخواهيم با اين منطق قرآن پيش برويم قطعاً اين شبكه ها نه شاخصه هاي اسلامي دارند و نه شيعه و از آن طرف هم وهابي ها كه خود را اهل سنت مي دانند مثل شبكه صفا و وصال و 12-10 شبكه ديگر نيز به ظاهر خود را اهل سنت مي دانند ولي در مسير دشمن حركت مي كنند.
* يك سني را هم نديده ام كه بگويد اهل بيت را قبول ندارد
طبق آماري كه در سايت دانشگاه علم و صنعت ديدم حدود 300 شبكه ماهواره اي در خاورميانه، برنامه هاي عليه شيعه پخش مي كنند و از اين تعداد 6-5 شبكه عربي 5-4 شبكه فارسي شاخص هستند.
من گمان نمي كنم در كره زمين يك سني پيدا بشود كه بگويد من اهل بيت را دوست ندارم من 35-34 سال است كه چه در داخل و چه در خارج با اهل سنت مرتبط هستم و چنين چيزي را نديده ام. حتي با برخي از وهابي هاي عربستان سعودي هم بنده ارتباط تنگاتنگ دارم مثلا دكتر عبدالوهاب ابوسليمان عضو هيئت كبار عربستان (اين هيأت كبار توسط پادشاه عربستان تعيين مي شود) كه اتفاقا به ايران هم آمد و مهمان مراجع بود و ما هم چندين بار منزل ايشان رفتيم كه بسيار مؤدب و متين بود يا شيخ عاقر از شخصيت هاي طراز اول مكه كه فرد بسيار مؤدبي هستند يا دكتر دهش كه تفكرات وهابي دارند ولي هميشه در بحث ها ادب را رعايت مي كند. من با خيلي از اينها ارتباط داشتم اما يك كلمه از اينها يا در كتابهايشان نگفتند كه ما اهل بيت را دوست نداريم.
* برخي تكفيري ها به نام شبكه هاي اهل سنت حرف هايي عليه اهل بيت مي زنند كه بني اميه نزده است
اما يك سري تكفيريهايي كه امروز آمدند و در رأس شبكه هاي به اصطلاح خودشان سني قرار گرفته اند بدترين توهين ها را به امام حسين (ع) مي كنند. حتي بني اميه اي كه اهل بيت را شهيد و اسير كردند اين طور به اهل بيت فحاشي نكرده اند.
يا جسارتهايي كه به حضرت امير(ع) كردند كه البته الحمدالله ما هم در شبكه ولايت آن چنان آنها را با جوابهاي علمي و نقلي منكوب كرديم كه در برنامه زنده شان هقt>t>t>t> هق گريه كردند و نتوانستند جواب بدهد.
اهانت از هر طرف كه باشد از نظر ما محكوم است ولي گاهي برخي افراطي گري ها به مسايلي دامن مي زند. شبكه هايي هستند كه به نام اهل سنت به خود اهل سنت هم جسارت مي كنند. مثلا همين چند روز قبل يكي از كارشناسان گفت كه در كردستان 400 مركز فحشا وجود دارد كه خود كردهاي كردستان اعتراض كردند. يا حرف هاي سخيفي كه نمي شود عنوان كرد و اينها نشان مي دهد كه مطلب علمي ندارند و به همين خاطر روي فاز اهانت و افترا و فحش و ناسزا رفتند.
* بيش از 50 نفر از علماي اهل سنت در شبكه ولايت تفكر سلفي و وهابي را محكوم كردند
يكي از هموطنان اهل سنت روزي روي خط آمده بود و مي گفت كه اينها كه اينطور اهانت به اهل بيت مي كنند، ما نه تنها آنها را سني نمي دانيم بلكه مسلمان هم نمي دانيم طبق روايت پيامبر هر كس بغض اهل بيت را داشته باشد زنازاده است و كساني كه اين طور به امام حسين (ع) توهين مي كنند از نسل پدرشان نيستند. البته اخيراً من احساس مي كنم كه اينها به خاطر اهانتهاي تند به اهل بيت و يا اهل سنت، بينندگان خود را از دست دادند اما ما بارها گفتيم، انتظار ما از علماي اهل سنت ايران، اين است كه صريحاً در برابر توهين هاي اينها در مورد اهل بيت و ايرانيها و كردها دارند، موضع بگيرند و محكوم كنند. البته بيش از 50 نفر از علماي اهل سنت به شبكه ولايت آمدند و تفكر سلفي و وهابي را محكوم كردند و اين قدم مبارك و خوبي بود البته ما براي آينده هم طرحهايي داريم.
* سايت «وليعصر» قوي ترين سايت پاسخ به شبهات در خاورميانه
سايت «وليعصر» حدود 20 سال سابقه دارد و ما در آن شبهات را پاسخ مي دهيم. احساس مي كنيم قوي ترين سايت پاسخ به شبهات در خاورميانه هستيم. حتي من زماني به آمريكا رفته بودم تعدادي از دانشجويان كه آمده بودند گفتند فلاني تنها پناهگاه ما در غرب در پاسخ به شبهات، سايت وليعصر است و هر شبهه اي را كه وهابي ها مطرح مي كنند ما مي بينيم كه در سايت پاسخ داده شده است.
يك سري شبهاتي است كه وهابي ها در سايتهايشان مطرح مي كنند و كارشناسان ما آنها را رصد مي كنند و جواب مي دهند و يك سري شبهاتي است كه در ماهواره ها مطرح مي كنند كه آنها هم بررسي شده و پاسخ داده مي شوند.
*محصول 4 دهه كار حوزوي من 4 كارشناس موثر بوده است
ما تعداد نيروهاي كارشناس براي پاسخگويي به اين شبهات، كم داريم و محصول بيش از 4 دهه عمر حوزوي و نزديك 30-25 سال تدريس، 4 نفر هستند؛ آقايان ابوالقاسمي، روستايي، عباسي و يزداني كه به صورت آنلاين در شبكه هستند و به شبهات پاسخ مي دهند. البته حدود 30 نفر از حوزويان را سال گذشته، دوره هاي مخصوصي داديم و در حال تربيت آنها هستيم. حتي تعدادي طلبه هاي فاضل غيرايراني را تربيت مي كنيم و حتي 12-10 خانم از اساتيد جامعه الزهرا و دانشگاه ها هم تربيت مي كنيم و بخشي از آنها هم الان برنامه پاسخگويي به شبهات دارند ولي من احساس مي كنم در شبهاتي كه مطرح مي شود اگر به روز نباشيم دچار مشكل مي شويم. با اين حال ما شبهات مطرح شده را حداكثر با يك ماه يا دو ماه تأخير به آنها پاسخ مي دهيم و نمي گذاريم كه بدون پاسخ باقي بماند.
*حدود 95 درصد شبهات را پاسخ مي دهيم/جوانهايي در اروپا اين موارد را تدريس مي كنند
به طور متوسط هر روز بالاي 000/30 مراجعه كننده به سايت داريم و غالب سؤالاتي كه مي شود، پاسخ داده شده است، يعني از 100 شبهه ما 95-90 شبهه را جواب داديم. پاسخ ها در سايت وليعصر هم مستدل و وزين است و توهين و فحش و ناسزا به هيچ وجه نداريم و آمار ما در بعضي ماه ها كه بالاي 000/200 صفحه از سايت دانلود شده نشان دهنده همين است. من چندي پيش مشهد بودم يك عده از جوانان از لندن آمده بودند مي گفتند كه بخشهايي را كه شما در شبكه داريد را پياده مي كنيم و به زبان انگليسي ترجمه و در مراكز اسلامي تدريس مي كنيم يا در آلمان، بخشهاي سايت را ترجمه و تدريس مي كنند.
* مبلغ وهابي كه شيعه شد
رئيس دارالافتاء يك از كشورهاي آسياي ميانه كه از شخصيت هاي ممتاز و منشي اعظم آن كشور است كه به شبكه «ولايت» آمد و مصاحبه اي با ما داشت، مي گفت: من 4 ماه است شبكه شما را مي بينيم حنفي هم بودم اما شيعه شدم، خانواده و 60 تا نوه و نتيجه من شيعه شدند.
يا مورد ديگر اينكه يك يا شب درباره سلمان حدادي برنامه اي داشتيم، كه يك نفر از استانهاي سني نشين تماس گرفت و گفت ما سه برادر هستيم، 20 عائله داريم و به حقانيت شيعه يقين پيدا كرديم و شيعه شديم.
ما افرادي از اين نوع زياد داريم مخصوصاً خارج از كشور. حتي مسيحياني كه شيعه شدند و يا وهابي بودند مثل سلمان حدادي كه خودش مبلغ وهابيت بود و مي گفت من دوره ديده بودم كه ظرف 5 دقيقه يك مسلمان را وهابي كنم! اما يك بار يك جمله از آقاي قزويني شنيدم كه تلنگري در دل من به وجود آورد و تحقيق كردم سپس يقين كردم كه مذهب شيعه حق است كه الان ايشان مبلغ شيعه شدند.
يا يك فردي كه از لندن آمده بود و مي گفت من 19 سال مبلغ بهايي در لندن بودم ولي وقتي از مذهب شما شنيدم منقلب شدم. شماره خودش را هم داد و گفت پسران من چندين مراكز تجاري در لندن دارند و عمده غذاي حلال لندن، در دست آنهاست و اصرار مي كرد كه اگر آمديد لندن مديون هستيد اگر جاي ديگر برويد.
يا چندي قبل خانمي از آمريكا تماس گرفته بود و مي گفت: من هر گناهي كه بگوييد مرتكب شدم و هر معصيت و جنايي از آدم كشتن و غيره را انجام دادم اما صحبتهاي شما من را منقلب كرده است اگر من برگردم توبه من پذيرفته است يا نه؟ و از اين دست موارد زياد اتفاق افتاده است.
* روايتي از استاد كانادايي كه در عربستان شيعه شد
من سه سال پيش مكه بودم با يكي از بزرگواراني كه از كويت آمده بود يك جلسه اي داشتيم گفت: در كانادا در يكي از دانشگاه ها استادي بود كه خيلي برو بيا داشت و دانشجويان و اساتيد از او حرف شنوي داشتند. او يهودي بود وهابي ها سرمايه گذاري زيادي روي او كردند و طي 5-4 سال او را مسلمان و وهابي كردند و از او دعوت كردند كه در دانشگاه محمد بن سعد رياض تدريس كند. او آمد و در همان 2-1 سال اول، موجي ايجاد كرد و بسياري از دانشجويان و اساتيد را به سمت خودش جلب كرد. وهابي ها از او درخواست كردند كه يك كتابي در رد فرقه اي به نام شيعه كه يهوديها آن را تأسيس كرده اند بنويسد و ما اين كتاب را با تيراژ گسترده چاپ و پخش مي كنيم او گفت: خب كتابهاي آنها را به من بدهيد كه من نقدي روي آنها بنويسم. آنها گفته بودند كه همين مطالبي كه علماي ما از شيعه نقل كردند كافي است اما آن استاد كانادايي اصرار كرد كه خودش كتابهاي شيعه را بخواند كه بالاخره قبول مي كنند. بعد از حدود 6-5 ماه او اعلام جلسه مي كند و در جلسه مي گويد كه آقايان چنين درخواستي از من داشتند و من تحقيق و بررسي كردم، آقايان اساتيد و دانشجو من به اين نتيجه رسيدم كه تنها مذهبي كه با قرآن و سنت پيامبر تطبيق مي كند، مذهب شيعه است و من رسماً تشيع خود را اعلام مي كنم.
اما اين استاد كانادايي شيعه شده را به زندان مي اندازند و وزير كانادا با مشكلاتي او را آزاد مي كند و بعد از آن به كانادا هم نرفت و الان در لندن است و من شماره ايشان را دارم و خيلي خوب است كه پيگيري بشود كه ايشان كجا هستند و چه مي كنند چون انسان قيمتي است.
الان شبكه ولايت شق القمر نكرده و اين كه اين همه اهل سنت، اظهار علاقه مي كنند و وهابي ها را محكوم مي كنند به خاطر اين است كه ما معتقديم بايد مؤدب و علمي حرف بزنيم. ما اسم خلفاي اهل سنت را هم با ادب ذكر مي كنيم.
* ترويج فرهنگ شيعه جز با احترام به مقدسات طرف مقابل امكان پذير نيست
من از بدو ورودم به حوزه علميه (سال 47-46 دروس حوزوي را از حوزه علميه قزوين شروع كردم) در منطقه اي زندگي مي كرديم كه اهل سنت در آنجا ساكن بودند و من با اينكه كوچك و كم سن بودم مي رفتم با آنها بحث مي كردم. از همانجا من به اين نتيجه رسيدم كه اگر ما بخواهيم فرهنگ شيعه را براي مخالفين بيان كنيم جز از طريق احترام به طرف مقابل و احترام به مقدسات آنها امكان پذير نيست.
خب اگر من بيايم توهين كنم آن وقت نبايد انتظار داشته باشم كه طرف مقابلم، سخن مرا بشنود و اين انتظار بي جا است چون اين فطرت است و اگر كسي بخواهد حرفش در طرف مقابلش تأثيرگذار باشد بايد از توهين دوري كند و لذا قرآن مي فرمايد كه با مردم با سخن خوب حرف بزنيد نمي گويد قولوا للمسلمين يا مؤمنين. مي گويد با توده مردم. اين دستور قرآني است و لذا ما سيره ائمه (ع) را در كتب شيعه مي بينيم كه نسبت به كساني كه منطق فحش و ناسزا و اهانت داشتند با آنها برخورد تند كردند. در كتاب اعتقادات شيخ صدوق نقل مي كنند كه مردي به امام صادق (ع) گفت: يكي از دوستان شما به مسجد مي رود و در آنجا به دشمنان شما فحش مي دهد و اسم آنها را هم مي برد، امام صادق (ع) فرمودند: چه مرضي دارد؟ خدا لعنتش كند كه ما را در معرض فحش دشمن قرار مي دهد چون وقتي شما به مقدسات آنها توهين مي كنيد آنها هم به مقدسات شما توهين مي كنند.
*حديث جالب امام صادق(ع) درباره اهل سنت
يا در كافي جلد 2، ص 636 حديث 4 و 5 كه هر دو از نظر سندي صحيح هستند، معاويه بن وهب مي گويد يا بن رسول الله برخورد ما با اهل سنت چگونه باشد، امام صادق مي فرمايند: شما اماماني داريد كه از آنها تقليد مي كنيد و به آنها اقتدا مي كنيد، امام شما من هستم والله من اگر يك سني مريض باشد به عيادتش مي روم، يا اگر يك شبي از دنيا برود در تشييع جنازه ي او حاضر مي شوم يا اگر يك سني امانتي به من بسپارد، امانت داري مي كنم، اگر براي محكمه، كمكي بخواهد به كمك او مي روم.
اين منطقه ائمه ي ماست با مخالفين.من خودم فرزندانم را طوري تربيت كردم كه نسبت به اهل سنت، مؤدبانه برخورد كنند. اين احترام ما در ماهواره و شبكه به اهل سنت، تظاهر نيست بلكه من به اين معتقدم.
همين چند روز پيش خانمي از آبادان تماس گرفت و گفت فلاني اسم خلفا را در كتابهايش با رضي الله آورده، من از او ناراحتم و ديگر شبكه ولايت را گوش نمي كنم. من هم گفتم، خواهرم، ما براي شما نامه ننوشتيم، اختيار داري مي خواهي گوش كن يا نه. اين منطق ماست. قبل از ما علامه شرف الدين، علامه عسگري و بزرگان ما اين كار را كردند. من نمي توانم براساس احساسات شما از عقيده شخصي خودم برگردم.
*در اهل سنت روايات صحيح داريم كه هركس بغض حضرت علي را داشته باشد منافق است
هم اهل سنت و هم شيعه مي گويند بر دشمنان اهل بيت لعنت. در اهل سنت روايات صحيح مبني بر اينكه هركس بغض حضرت علي را داشته باشد، منافق است. و اين روايت صحيح مسلم است جلد اول حديث 144 و قرآن هم مي فرمايد كه منافقين درجاتشان از كفار هم در جهنم پايين تر است.
*روايت هاي جالبي از زرقاوي و ريگي درباره ناسزاگويي به خلفا
شما ببينيد در بيانيه اي كه از زرقاوي، رهبر وهابي هاي تكفيري عراق قبل از مرگش مي گويد، قتل شيعه واجب است چون به صحابه ناسزا مي گويند. حتي الان در سوريه كه اينها به اين شكل شيعه را مي كشند، مجوزشان ناسزاگويي شيعه به صحابه است.
وقتي عبدالمالك ريگي را دستگير كردند يكي از سئوالاتي كه از او پرسيدند اين بود كه شما چقدر زمان و هزينه مي كنيد تا مغز يك سني را شستشو دهيد كه برود در عزاداري شيعيان و كمربند انفجاري به خود ببندد و هم خودش را منفجر كند و هم دهها نفر را به خاك و خود بكشد؟ او گفت: كاري نمي كنيم؛ فيلم چند نفر از مداحان و مجلسهايي كه در آن به خلفا ناسزا مي گويند را مي گذاريم و وقتي آن فرد سني اين ناسزاهايي كه به خلفا گفته مي شوند را مي شنود، يك پارچه باروت مي شود و هرچه ما بگوييم، مي گويد چشم!
*حديث رفع القلم به هيچ وجه من الوجوه سنديت ندارد
حديث رفع القلم كه برخي مي گويند به هيچ وجه من الوجوه سنديت ندارد. من در اين باره حاضرم با هركسي بحث كنم. اصلاً اين خلاف قرآن و سنت و عقل و بعثت انبياء است.
البته اين رفع القلمي كه برخي اين تفاسير را از آن دارند معني اش چيز ديگري است كه الان فرصت نيست آنرا تبيين كنيم.
* سخت ترين شبهه اي كه شنيدم
ما تا به حال شبهه اي نشنيديم كه سخت باشد چون شبهات وهابيت چيزي نيست كه برايش جواب نداشته باشيم اما شايد گاهي شبهه اي مطرح شود كه حضور ذهن نداشته باشم. مثلاً يك بار پرسيدند كه شما معتقديد كه زماني كه پيامبر در قيد حيات بودند، براي رابطه با همه مردم با زبانهاي متفاوت، مترجم داشتند. حال كه پيامبر از دنيا رفتند و شما معتقديد كه ايشان صداي همه را مي شنود يكي به تركي، يكي چيني، فارسي و انگليسي و غيره چگونه ممكن است؟
اين شبهه اي بود كه ما يكدفعه به آن برخورد كرديم و البته در فاصله كمتر از يك ساعت پاسخ اين شبهه داده شده و پاسخ اين بود كه مقام پيامبر ما از حضرت سليمان بالاتر است و اين را شيعه و سني اعتقاد دارد. حال آنكه حضرت سليمان حرف حيوانات را هم مي شنيد، بشر كه جاي خود دارد.
يا شبهه ديگري كه مي گويند: در حرم امامان شيعه كه چندين هزار نفر با ايشان صحبت مي كنند، چطور متوجه حرف همه مي شوند، در پاسخ مي گوييم، خداي عالم وقتي به كسي بخواهد قدرت بدهد، اينگونه مي شود، همانطور كه شيعه و سني اعتقاد دارد كه عزرائيل كه ملك الموت است در لحظه اي جان هزاران و بلكه ميليونها نفر را مي گيرد مثل سيل، زلزله و... حتي معتقديم كه حيوانات را هم حضرت عزرائيل قبض روح مي كند، همان خدايي كه اين قدرت را به او داده به امام هم كه مقامي بس بالاتر دارد نيز اين قدرت را مي دهد.
