2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
ادامه آیات درباره حکومت سیاسی معصومین
کد مطلب: ١٢٢٦٣ تاریخ انتشار: ٢٣ بهمن ١٣٩٩ - ١٦:٠٠ تعداد بازدید: 608
دروس خارج » تبیین مسئله خمس در اسلام
ادامه آیات درباره حکومت سیاسی معصومین

جلسه پنجاه و چهارم 99/11/11

 

  

    بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه پنجاه و چهارم 99/11/11


موضوع: اجتهاد وتقلید –ادامه آیات درباره حکومت سیاسی معصومین- شآن پیامبر و امام عندالله از منظر ارادة و مشیت الهی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی محمد رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله.

اینکه جبرئیل بعد از شهادت حضرت رسول اکرم، با اخبار انقلاب اسلامی ،حضرت زهرا را تسلی می‌دادند، چقدر صحت دارد؟

پاسخ:

ببینید بعضی‌ افراد توجیهات و تأویلاتی دارند و حرف‌هایی می‌زنند که برداشت‌های شخصی خودشان است. «حضرت امام رضوان الله تعالی علیه» تعبیری دارد که بالاترین فضیلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) این بود که جبرئیل بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) فقط برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) نازل می‌شد و از اخبار آینده خبر می‌داد.

حال اخبار آینده همه چیز را شامل می‌شود، شاید یکی از اخبار آینده، قضیه‌ی انقلاب اسلامی و نشر معارف اهل‌بیت در کل جهان باشد.

پرسش:

استاد! ممکن است در مورد توسل به مردگان طبق کتب اهل‌سنت و وهابیت جوابی بفرمایید؟

پاسخ:

در رابطه با توسل به مردگان، در حقیقت اجماع میان شیعه و سنی است؛ یعنی چیزی نیست که ما بخواهیم اختصاصا روی آن کار کنیم. تمام اهل‌سنت معتقد هستند ‌که ائمه و انبیاء (علیهم السلام) ،بعد از رحلتشان،در قبر هم زنده هستند.

حتی در کتاب «صحیح مسلم»  به صراحت آمده است. ملاقات رسول اکرم با انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین):

«مَرَرْتُ على مُوسَى لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وهو قَائِمٌ يُصَلِّي في قَبْرِهِ»

یا:

«مَرَرْتُ على مُوسَى وهو يُصَلِّي في قَبْرِهِ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1845، ح2374 و 2375

همچنین کتاب «مسند احمد ابن حنبل» دارد:

«ما من أَحَدٍ يُسَلِّمُ عليَّ الّا رَدَّ الله عز وجل إلي روحي حتى أَرُدَّ عليه السَّلاَمَ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج2، ص527

و همین نماز که ما می‌خوانیم:

«السلام علیک ایها النبی ورحمة الله و برکاته»

سلامِ خطاب می‌دهیم، اگر واقعا پیغمبر نمی‌شنوند، آنگاه سلام خطاب بی معنا می شود. شما ببینید «ابن تیمیه» در کتاب «مجموع فتاوی» جلد 24 می‌گوید:

«النبى صلى الله عليه وسلم وقف على قليب بدر  فقال (هل وجدتم ما وعدكم ربكم حقا)  وقال ( انهم ليسمعون الآن)...»

پیغمبر بعد از «جنگ بدر» آمد بر بالای چاه هایی که کفار قریش درون آن انداخته شده بودند و... گفتند آنها الان کلام مرا می شنوند...

«...وقد ثبت عنه في الصحيحين من غير وجه أنه كان يأمر بالسلام على أهل القبور...»

در صحیحین آمده که ایشان دستور می داد به اهل قبور سلام کنید...

 «فهذا خطاب لهم وإنما يخاطب من يسمع...»

کسانی که می‌شنوند ،مخاطب قرار می گیرند.

«...فهذه النصوص وأمثالها تبين أن الميت يسمع في الجملة كلام الحي»

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج24، ص363 و 364

اگر نمی‌شنود نمی‌توانیم بگوییم:

 «السلام علیک ایها النبی» یا: «السلام علیکم یا اهل القبور»

یکی از موضوعاتی که دوستان باید مفصلا روی آن کار کنند، بحث توسل است که یکی از اساسی‌ترین بحث های اختلافی میان شیعه و وهابیت امروز است. اگر هزار ساعت هم روی موضوع توسل وقت بگذارید باز کم است. بیش از هفتاد- هشتاد شبهه است،باید به تمام آنها جواب داده شود.

آغاز بحث...

یکی از آیاتی که حکومت سیاسی نبی مکرم را تثبیت می‌کند، آیه 25 سوره حدید است:

(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَينَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)

ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها کتاب (آسماني) و ميزان (شناسايي حق از باطل و قوانين عادلانه) نازل کرديم تا مردم قيام به عدالت کنند؛

سوره حدید (57): آیه 25

ما پیامبران‌مان را با بیّنات فرستادیم، با کتاب و معیار برای تشخیص حق از باطل، (لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛ این: (لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) یعنی چی؟ یعنی پیغمبر می‌آید در میان مردم معارف دینی را آنچنان محکم و قوی مطرح و اجرا می کند که در جامعه عدالت و امنیت اجتماعی حاصل می‌شود.

جالب این است که: (لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛ نکته خیلی ظریفی دارد، دوستان دقت کنند: می‌گوید ،خودِ مردم باید آنچنان شوند که خودشان همه مسائل امنیت اجتماعی را رعایت کنند و ظلم نکنند.

حال آیا این مطلب فقط با حرف و گفتار حاصل می شود؟

صرفا با توصیه اخلاقی و نصیحت یا همراه با اقامه حدود و تعزیر و جریمه و زندانی کردن متخلف و ...؟

در روایت هم داریم ،در «بصائر الدرجات» مرحوم «صفار» روایت از «محمد ابن یحیی عطار قمّی»- ثقةٌ- «احمد ابن محمد ابن عیسی» «رئیس قمیون» -ثقةٌ-، «احمد ابن محمد ابن ابی نصر» از اصحاب «اجماع» و از «مشایخ الثقات» است و همچنین «هشام ابن سالم» و «سعد» که ثقه هستند، از «ابی جعفر»:

«نَحْنُ عِنْدَهُ ثَمَانِيَةُ رِجَال‏...قُلْتُ يَا بَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ مَا الْمِيزَانُ فَقَالَ إِنَّكَ قَدِ ازْدَدْتَ قُوَّةً وَ نَظَراً يَا سَعْدُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) الصَّخْرَةُ وَ نَحْنُ الْمِيزَانُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ فِي الْإِمَامِ لِيَقُومَ النَّاسُ‏ بِالْقِسْطِ»

پرسیدم میزان چیست؟ (حضرت فرمودند: ) حضرت فرمودند تو نظر و دقت خوبی به کار بردی و سوال خوبی کردی.. میزان، ما هستیم در قول خداوند عالم است: (لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛

«قَالَ وَ مَنْ كَبَّرَ بَيْنَ يَدَيِ الْإِمَامِ وَ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ رِضْوَانَهُ الْأَكْبَرَ وَ مَنْ كَتَبَ اللَّهُ رِضْوَانَهُ الْأَكْبَرَ يَجِبُ أَنْ يَجْمَعَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ الْمُرْسَلِينَ فِي دَارِ الْجَلَالِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا دَارُ الْجَلَالِ قال نَحْنُ الدَّارُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ فَنَحْنُ الْعَاقِبَةُ يَا سَعْدُ وَ أَمَّا مَوَدَّتُنَا لِلْمُتَّقِينَ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ فَنَحْنُ جَلَالُ اللَّهِ وَ كَرَامَتُهُ التی أَكْرَمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْعِبَادَ بِطَاعَتِنَا»

خدای عالم بندگان را با طاعت ما تکریم کرده است.

بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، ج1، ص311

البته در روایت، مطالب برای توضیح دادن خیلی زیاد است  مانند تعبیری که ازامام صادق نقل شده:

«نَحْنُ وَاللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى‏ الَّتِي لَايَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا»

 

نام كتاب: الشافي في شرح الكافي ( للمولى خليل القزويني)؛ نويسنده: قزوينى، ملا خليل بن غازى‏، (تاريخ وفات مؤلف: 1089 ق‏)، محقق / مصحح: درايتى، محمد حسين‏، ناشر: دار الحديث‏، ايران؛ قم‏: 1429 ق / 1387 ش، ج2، ص401

تعبیری که از حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) نقل کردیم که خیلی عبارت سنگینی هم هست، عزیزان این عبارت را خوب دقت کنند، خیلی عبارت مفیدی است:

«لأنّهم وسائط بين الحقّ والخلق، وروابط بين الحضرة الوحدة المحضة والكثرة التفصيليّة»

رابط ِخلق نه فقط انسان، یعنی همان بحث خلقتِ خلائق از جبروتیان و کروبیان گرفته تا برسد به ناسوتیان ..

«وفي هذه الفقرة بيان وساطتهم بحسب أصل الوجود»

این‌ها واسطه در اصل وجود هستند.

 مصباح الهداية إلى الخلافة والولاية - السيد الخميني(1409هجری) – ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی-ص 78

آنها واسطه در اصل وجود هستند همان تعبیری است که:

«إنّ اللهَ خَلَقَ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا وَخَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّةِ»

التوحيد( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏، (وفات مؤلف: 381 ق‏)، محقق / مصحح: حسينى، هاشم‏، ناشر: جامعه مدرسين‏، ص148

همان‌طور که نسبت به حضرت عیسی:

(أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيئَةِ الطَّيرِ)

من نشانه‌اي از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‌ام؛ من از گل، چيزي به شکل پرنده مي‌سازم؛

سوره آل‌عمران (3): آیه 49

خدای عالم خلق یک پرنده‌­ای را به حضرت عیسی داده؛ پس واگذار کردن خَلقِ چیزی به انسان، در قرآن آمده و هیچ مشکلی ندارد،به یکی خلقتِ یک پرنده‌ را می‌دهد،به یکی اذن خَلق عالم وجود را، اصل وجود را قرار می‌دهد. خدای عالم که (نستجیر بالله)

(يدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ)

سوره مائده (5): آیه 64

نیست. آنها واسطه اصل وجود هستند، و مظهر رحمتِ رحمانیت ، که مفیض اصل وجود است؛ یعنی اصل وجودِ «ما سِوَی الله» بعد از خلقت ائمه توسط آنهاست همان‌طور که داریم:

«نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»

ما مخلوق پروردگارمان هستیم  و خلق بعد از آن، بدست ما...

الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامية، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص285

در «نهج‌البلاغه» هم هست:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص385

کلمه «الناس» آمده، نه «المسلمین» .

بعد حضرت امام یک تعبیر خیلی مهمی اینجا دارد:

«بل بحسب مقام الولاية هم الرحمة الرحمانيّة»

اصلا مراد از رحمتِ رحمانیت این‌ها هستند.

«بل هم الاسم الأعظم الَّذي كان الرّحمن الرّحيم  تابعين له»

ائمه، اسم اعظم الهی هستند.

کلمه «رحمن» و «رحیم» از اسامی الهی است که تابع اسم اعظم هستند، عزیزان دقت کنند در رابطه با اسماء الهی در فضای مجازی و بعضی از گروه‌ها می‌بینیم خیلی بحث است، در رابطه با اینکه روایت داریم خدای عالم اسمائی را آفریده است و توسط آن اسماء افراد دیگری آفریده است.

  اسماء الهی بر سه نوع هستند، یک اسم ذات است دیگری اسماء صفات و یکی هم اسماء افعال. «اسم ذات» که می‌گویند «الحیّ»« القیوم» و بعضی «العلیم» را هم اضافه می‌کنند، «حی، قیوم، العلیم، القادر» این چهار تا را اسم ذات می‌گویند.

  یعنی خدای عالم  ذاتاً «حيّ»، « قیوم» ،«عالمٌ» و «قادر» است یعنی اینها هیچ جدایی از حق ندارند، جزء ذات الهی هستند.

یک سری اسماء افعال است مثل «خالق، رازق» و امثال اینها. در اسماء افعال الهی هم ائمه (علیهم السلام) در صدر اسماء افعال الهی هستند، ما می‌گوییم ائمه، اسم اعظم الهی هستند؛ یعنی  اسم اعظم الهی در مرحله خلق، نه در مرحله ذات مثل «الحيُ القیوم، العالمٌ قادر» ، عزیزان دقت کنند که در بحث‌ها با پیچیدگی مواجه نشوند . اینجا حضرت می‌فرماید :

«تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ فَنَحْنُ جَلَالُ اللَّهِ وَ كَرَامَتُهُ أَكْرَمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْعِبَادَ بِطَاعَتِنَا»

بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، ج1، ص312

این مباحث به آنجا بر می‌گردد، بارها من گفته­ام، ما باید در معرفت‌مان نسبت به ائمه (علیهم السلام) تجدید نظر کنیم و «زیارت جامعه کبیره» یا زیارت اول امام حسین (سلام الله علیه) {اول در مفاتیح} :

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم‏»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج4، ص577، بَابُ زِيَارَةِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیه السلام)، ح2          

بارها خدمت عزیزان این عبارت را عرض کردیم که تعبیر، تعبیر خیلی مهمی است.

یا «کامل الزیارات» و ... همه این عبارت را دارند «من لایحضره الفقیه» هم می‌گوید:

«أَصَحُّ الزِّيَارَاتِ عِنْدِي مِنْ طَرِيقِ الرِّوَايَةِ وَ فِيهَا بَلَاغٌ وَ كِفَايَةٌ»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص598

یا عبارت:

«قُلُوبَ الْأَئِمَّةِ مَوْرِداً لِإِرَادَتِه‏»

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: : موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج2، ص409

«إِنَّ الْإِمَامَ وَكْرٌ لِإِرَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج25، ص385

«إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قَلْبَ وَلِيِّهِ وَكْراً لِإِرَادَتِه‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج26، ص256

«خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّةِ»

التوحيد( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏، (وفات مؤلف: 381 ق‏)، محقق / مصحح: حسينى، هاشم‏، ناشر: جامعه مدرسين‏، ص148

حضرت صادق هم فرمود:

«نحن مشية الله»

یا دارد:

«قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّه‏»

الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامية، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص247

اینها تعابیر بسیار خوب و سنگینی است که ما باید دقت کنیم. یا تعابیری که از بزرگان آوردیم، از مرحوم «غروی اصفهانی» که هم فقیه، هم اصولی، هم عارف و فیلسوف است :

لهم الولاية المعنوية والسلطنة الباطنية على جميع الأمور التكوينية والتشريعية»

حاشية كتاب المكاسب؛ تأليف: الشيخ محمد حسين الأصفهاني، تحقيق : الشيخ عباس محمد آل سباع، الطبعة : الأولى / 1418 ه‍ ق، الناشر : أنوار الهدى، المطبعة : علمية، ج 2، ص 379

نظیر ولایت الله تبارک و تعالی . «میرزای نائینی» که از فقهای نامی است، دارد:

«الولاية التكوينية التي هي عبارة عن تسخير المكونات تحت إرادتهم ومشيتهم بحول الله وقوته»

كتاب المكاسب والبيع؛ نويسنده : تقرير بحث النائيني للآملي (وفات: 1355) ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة؛ ج2، ص332

یا تعبیر مرحوم آقای «خوئی» که می‌فرماید:

«لهم الولاية التكوينية لما دون الخالق»

مصباح الفقاهة؛ نويسنده: السيد الخوئي (وفات : 1413)، تحقيق: جواد القيومي الأصفهاني

چاپخانه: العلمية – قم، ناشر: مكتبة الداوري – قم، ج3، ص280

به این‌ عبارات دقت کنیم، وقتی سلامی به اهل‌بیت (علیهم السلام) می‌دهیم، یا به حضرت ولی‌عصر (ارواحنا فداه) سلام می‌دهیم، احساس کنیم که نه تنها آنها سلام ما را می‌شنوند بلکه جواب ما را هم می‌دهند بلکه تمام گذشته و آینده و فعل ما عین حضور آنها است، نفس کشیدن،تمام حرکات و سکنات ما هم به اذن الله مخلوق این بزرگواران است.

(وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ)

خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايي که مي‌سازيد!

سوره صافات (37): آیه 96

به هر حال

در این روایت دارد که مراد از: (لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛ مراد از (الناس)، ائمه (علیهم السلام) هستند.

 آیه دوم در سوره ص آیه 26 است:

(يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ)

اي داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم بحق داوري کن،

سوره ص (38): آیه 26

اگر اینها ولایت سیاسی نداشته باشند و حکومت سیاسی‌شان از طرف خدای عالم نباشد (فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ)؛ از کجا می‌آید؟ (إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً)؛ و به دنبال آن ،چون خلیفه هستید: (فَاحْكُمْ بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ)؛ حکومت (بَينَ النَّاسِ بِالْحَقِّ) و اجرای عدالت در میان مردم و (فَاحْكُمْ)  حکم کردن در میان مردم حال به معنای حکومت باشد یا قضاوت .

در رابطه با قضاوت و حکومت بعداً مطالبی می‌آوریم، هر کدام باشد در حقیقت اعطای خدای عالم به نبی‌ خودش است. اینطور نیست که پیغمبر فقط مسئله طهارت و نجاست و حیض و نفاس را برای مردم بگوید و مردم اگر صلاح دیدند با پیغمبر بیعت کنند وبعد پیغمبر هم در میان مردم حدود و دیات و .. آن را اجرا کند.

بله، مادامی که مردم آمادگی نداشته باشند، این حکم الهی تحقق پیدا نمی‌کند، حکومت و ولایت انبیاء و ائمه الهی است، مردم بخواهند یا نخواهند ( پیامبر و امام منصوب من قِبَل الله هستند)  اگر مردم نخواستند و همکاری نکردند، پیغمبر و امام تکلیفی ندارند.

 رسول اکرم 13 سال در «مکه» بودند ولی مردم نخواستند و حضرت هم حکومتی تشکیل ندادند، و اجرای عدالت هم نکردند، به «مدینه» که آمدند، مردم آمادگی داشتند و مقبولیتی برای اجرای احکام حکومت ایجاد شد، پیغمبر اعلام حکومت سیاسی کردند، حاکم معین کردند، استاندار معین کردند، قاضی معین کردند و امثال اینها که یک حاکم اسلامی باید انجام بدهد( حق الهی تشکیل حکومت بالفعل شد) اینها را به طور مفصل ان شاء‌ الله عرض خواهیم کرد.

کارهای حکومتی که رسول اکرم در طول حدود 10  سال در «مدینه» انجام داده و همچنین در «مکه» بعد از فتح ، مثلا بلافاصله رسول اکرم از طرف خودشان حاکم و استاندار در «مکه» معین کردند،کاری نداشتند

 

که آیا مردم «مکه» بیعت می‌کنند یا نه، می‌خواهند یا نمی‌خواهند .

بعد پیامبر اکرم به «طائف» رفتند، «طائف» را فتح کردند و آنجا هم استاندار و حاکم معین کردند. به «یمن» حاکم و قاضی فرستادند. اینها از فروعات حکومت سیاسی نبی مکرم است، که خدای عالم حق آن را به ایشان عنایت کرده و فقط شرط اجرای آن این است که زمینه باشد. الان هم حضرت ولی‌عصر (سلام الله علیه) چرا تشریف نمی‌آورند؟

یکی از آقایان حرف خیلی زیبایی می‌زند. می‌گوید امام زمان بنا نیست بیایند، ما باید بیاوریم، ما باید در جامعه کاری کنیم که مقبولیت و آمادگی ایجاد شود و زمینه‌اش را بسازیم، هر لحظه­ا‌ی که جامعه مقبولیت حکومت عدل جهانی را داشته باشد قطعاً حضرت ولی‌عصر (ارواحنا فداه) یک لحظه هم تأمل نخواهند کرد، ما باید کاری کنیم در جامعه مقبولیت آن حکومت عدل حضرت ولی‌عصر اجاد شود.

در یکی از گروه ها، از قول یکی از فرماندهان و مسئولین‌ رده بالا،اینطور می گفتند که الان نیروهای «اسرائیل» در سراسر «عربستان سعودی» منتشر شده­اند و قبضه کرده­اند، و آماده هستند که اگر امام دوازدهم در «مکه» ظهور کرد سریعاً با او مقابله کنند و او را نابود کنند!!

برای من خیلی جالب بود. سربازان و نظامیان اسرائیل آمدند در تمام شهرهای «عربستان سعودی» پخش شدند تا آن امام دوازدهمی که می‌گویند می‌آید از «مکه» ظهور می‌کند این‌ها سریع با او مقابله و مبارزه را آغاز کنند.

 حتی خیلی‌ها معتقد هستند یکی از عللی که «آمریکا» در «خاورمیانه»، خیلی حضور فعال دارد و مخصوصاً نسبت به «عربستان» و ... وحشت «آمریکا» از ظهور حضرت ولی‌عصر (ارواحنا له الفداه) است. که البته ظهور حضرت ولی‌عصر بحث شیعه و سنی نیست بلکه فرا دینی است، هم «مسیحیت»، «یهودیت»، «بودائیان» و هم دیگر اقوام و ملل که حکومت الهی را هم قبول ندارند در کتاب‌هایشان آمده که در آخر الزمان یک مرد و مصلحی می‌آید جهان را اصلاح می‌کند و حکومت عدل جهانی تشکیل می‌دهد.

ولذا همه منتظر هستند برخی هم با آن خیال باطل‌شان دنبال این هستند که اگر حضرت ولی‌عصر ظهور فرمود بتوانند با او مقابله کنند.

 خدا ان شاء الله بر توفیقات عزیزان بیفزاید موفق و مؤید باشید و از همه عزیزان التماس دعا داریم، خدا حافظ همه عزیزان!

«والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته»

 



مطالب مرتبط:
لزوم وجود حجت و امام در هر عصر، در روایات شیعةادامه پاسخ به شبهه‌ی «ابن کثیر» پیرامون قضیه «فدک»لزوم وجود امامِ واحد در هر عصری، از دیدگاه عامةارث فدک- ادامه بررسی روایت و اشکال ابن کثیر


Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها