2024 May 16 - پنج شنبه 27 ارديبهشت 1403
چند توصیه اخلاقی
کد مطلب: ١١٥٢٢ تاریخ انتشار: ٠١ آبان ١٣٩٦ - ١٧:٠١ تعداد بازدید: 975
اخبار ویژه » عمومي
چند توصیه اخلاقی

بنده چند توصیه به عزیزان دارم؛ توصیه اول این است که ما تلاش کنیم برای الله کار کنیم، زیرا هرکاری که برای خداوند باشد نمو می‌کند و برکت دارد و ...

 چند توصیه اخلاقی!

بنده در اینجا چند توصیه به عزیزان دارم؛ توصیه اول این است که ما تلاش کنیم برای الله کار کنیم، زیرا هرکاری که برای خداوند باشد نمو می‌کند و برکت دارد. «ما کان لله ینمو»؛ کاری که برای خدا نباشد قطعاً نمو و برکت ندارد.

و یا فرمود:

«من کان للَّه کان الله له»

شرح مصباح الشریعة؛ شهید ثانی، زین الدین بن علی، مترجم: گیلانی، عبد الرزاق بن محمد محقق / مصحح: آقا جمال خوانساری، محمدبن حسین، ص 178، باب بیست و سوم

توصیه دوم این است که تلاش کنید در مسیری که قرار دارید به خداوند توکل کنید.

«مَنْ تَوَکلَ عَلَی اللَّهِ لَا یغْلَبُ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ لَا یهْزَم»

روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، نویسنده: فتال نیشابوری، محمد بن احمد، ج 2، ص 425

و:

«مَنْ أَرَادَ أَنْ یکونَ أَقْوَی النَّاسِ فَلْیتَوَکلْ عَلَی اللَّه»

هرکسی می‌خواهد قوی‌ترین انسان‌ها باشد به خداوند عالم توکل کند.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 68، ص 143، ح 42

به بیان بهتر هرکسی کار را به خداوند عالم واگذار کند و الله قادر مطلق را پشتیبان خود قرار دهد؛ همو که:

(إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکون)

فرمان او تنها این است که هر گاه چیزی را اراده کند به او می‌گوید:" موجود باش" آن نیز بلافاصله موجود می‌شود!

 (فَسُبْحانَ الَّذِی بِیدِهِ مَلَکوتُ کلِّ شَی‌ءٍ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُون)

پس منزه است خداوندی که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست او است، و (همگی) به سوی او باز می‌گردید.

سوره یس (36): آیات 82 و 83

اگر توکل انسان ضعیف باشد و تنها به خود، تلاش و فکر خودش خاطرجمع باشد قطعاً راه به جایی نمی‌برد.

توصیه سوم این است که به هیچ وجه توسل به اهلبیت (علیهم السلام) را فراموش نکنید. ما قبل از آنکه به اهلبیت توسل کنیم، تلاش کنیم معرفت خودمان را نسبت به آن بزرگواران مقداری بالا ببریم.

سعی کنیم مقداری عقیده عوامانه‌ای که نسبت به اهلبیت داشتیم را کنار بگذاریم و تلاش کنیم با تدبیر، تدبر و تعقل جایگاه اهلبیت (علیهم السلام) را در قلب و روحمان قرار بدهیم؛ نه اینکه تنها یک بحث علمی باشد.

در زیارت جامعه کبیره که ما 25 دقیقه با اهلبیت (علیهم السلام) حرف می‌زنیم، در آخر یک جمله از خداوند متعال می‌خواهیم:

«فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیک أَسْأَلُک أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ »

خدایا ما را به حق اهلبیت و به جایگاه اهلبیت معرفت بده و آشنا کن

در همان زیارت جامعه کبیره در مورد جایگاه اهلبیت (علیهم السلام) وارد شده است:

«مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکم»

و یا دارد که:

«بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ»

زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 301، الباب الحادی عشر

همچنین در نامه‌ای که امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) به معاویه می‌نویسد که «ابن ابی الحدید» در مورد آن نامه می‌گوید: اگر خلقت معاویه هیچ فلسفه‌ای نداشت جز اینکه باعث شد امیرالمؤمنین این نامه را بنویسد و پرده از روی برخی اسرار بردارد، کافی است. حضرت امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 386، خ 28 و من کتاب له ع إلی معاویة جوابا

این تعبیر بسیار تعبیر سنگینی است؛ گفتن آن راحت است، اما اعتقاد پیدا کردن به آن خیلی سخت است. مرحوم «محدث قمی» در کتاب «مفاتیح الجنان» چندین زیارت مطلقه برای امام حسین (علیه السلام) آورده است.

من از دوستان تقاضا دارم زمانی که به منزل تشریف می‌برند مفاتیح را باز کنند و از میان زیارات مطلقه امام حسین (علیه السلام) اولین زیارت را ملاحظه کنند.

«مرحوم کلینی» این زیارت را در کتاب «کافی» آورده است، «شیخ طوسی» این زیارت را در تهذیب آورده، «شیخ صدوق» این زیارت را در کتاب «من لا یحضره الفقیه» آورده است و می‌گوید:

«لِأَنَّهَا أَصَحُّ الزِّیارَاتِ عِنْدِی مِنْ طَرِیقِ الرِّوَایةِ وَ فیها بَلَاغٌ وَ کفَایة»

من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 596 - 598، باب زِیارَةُ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع الْمَقْتُولِ بِکرْبَلَاء

در این زیارتنامه آنچه گفتنی بوده گفته شده و این مضامین برای ما کافی است.

دوستان مقداری دقت کنند که تعابیر، تعابیر بسیار سنگینی است.

«إرادة الرب فی مقادیر أموره تهبط الیکم و تصدر فی بیوتکم»

اراده خداوند در تدبیر عالم هستی بر روح و قلب شما نازل می‌شود و از قلب شما صادر می‌شود.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاى328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4، ص 577، تحقيق: غفاری، علي اكبر ناشر: اسلاميه‏، تهران‏، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.  

تعبیر، تعبیر بسیار سنگینی است. بنده همچنین توصیه می‌کنم دوستان نذر کنند و بر خودشان واجب کنند هر روز بعد از نماز صبح، «زیارت آل یاسین» را بخوانند. در ابتدا زمانی که می‌خواهیم سلام بدهیم می‌خوانیم؛

«السَّلَامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ »

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 53، ص 171، ح 5

تعبیر بسیار زیبا و سنگینی است. اگر واقعاً ما این بزرگواران را «دلیل ارادة الله» و محل هبوط و نزول ارادة الله بدانیم، نگاهمان به این بزرگواران متفاوت خواهد بود. همان‌طور که در روایت شریف «کافی» هست و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) هم در کتب خود به این مسئله خیلی تکیه دارد.

اگر شما آثار امام خمینی را ملاحظه کنید روی این عبارت و کلام امام صادق (علیه السلام) در آثارشان به خصوص شرح دعای سحر، اسرار الصلاه، و نیز کتاب «چهل حدیث» خیلی تکیه دارند و می‌نویسند که حضرت فرمود:

« خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّة»

خداوند مشيّت و خواست را به خودش خلق فرمود ، سپس اشياء را به مشيت آفريد.

التوحید(للصدوق)؛ ص 148، باب صفات الذات

سپس امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:

«نحن مشیة الله»

لذا اگر به اهلبیت (علیهم السلام) توسل داریم نه به عنوان اینکه اینها بندگان صالحی نزد خداوند عالم هستند و آبرویی دارند و به این خاطر به آن بزرگواران متوسل می‌شویم، بلکه به این جهت که ائمه طاهرین (علیهم السلام) مظهر صدور ارادة الله هستند.

اگر قرار است حاجتی از کسی روا شود آن بزرگواران واسطه هستند. اگر قرار است مشکلی از کسی برطرف شود به دست آن بزرگواران است.

«بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ وَ بِکمْ ینَزِّلُ الْغَیثَ وَ بِکمْ یمْسِک السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکمْ ینَفِّسُ الْهَمَّ وَ یکشِفُ الضُّر »

من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 615، ح 3213

گفتن و خواندن این زیارات ساده است، اما دقت در مضامین آن‌ها مقداری سخت و دشوار است. عجین کردن این مضامین با خون و گوشت و پوستمان و معتقد شدن خیلی دشوار است.

به تعبیر امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) زمانی که ما مرده‌ای را می‌بینیم از او می‌ترسیم با اینکه می‌دانیم دیگر از این مرده هیچ حرکتی ساخته نیست. زمانی که این مرده زنده بود از او نمی‌ترسیدیم، اما اگر بگویند در فلان اتاق مرده است می‌ترسیم به آنجا برویم. همچنین هنگام رفتن به قبرستان از مرده‌ها می‌ترسیم.

این ترس به خاطر این است که عقیده پیدا نکردیم که از این مرده حرکتی ساخته نیست برخلاف غسالی که عمری مرده‌شویی می‌کند. اگر هزار جسد هم کنار او بگذارند راحت می‌خوابد و از آن‌ها نمی‌ترسد. زیرا به یقین رسیده که از مرده کاری ساخته نیست!!

ما باید تلاش کنیم اعتقاداتمان اعتقاداتی قلبی و روحی باشد یعنی با تمام وجود به این مطالب عقیده پیدا کنیم. تنها لق‌لقه زبان کافی نیست، بحث نظری و تئوری و عملی صرف کافی نیست.

اگر ما به اهلبیت (علیهم السلام) متوسل می‌شویم ابتدا جایگاه آن بزرگواران را کاملاً بدانیم و بعد از آنکه جایگاه آن بزرگواران را دانستیم از آنها حاجت بخواهیم و آنها را واسطه خودمان قرار بدهیم.

البته ما اهلبیت (علیهم السلام) را واسطه قرار بدهیم یا ندهیم آنها وسائط فیض هستند. اگر فیضی بخواهد به ما برسد آنها واسطه هستند. در سوره مائده آیه 55 وارد شده است:

(إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُون)

سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پیامبر او، و آن‌ها که ایمان آورده‌اند و نماز را بر پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌پردازند.

سوره مائده (5): آیه 55

ولایت اولیه بر عالم هستی با الله است. ولایت بر تمام امور تکوین و تشریع و هرچه بیاورید ابتدا با الله سپس با رسول او و بعد از آن با امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش است.

ما بخواهیم یا نخواهیم ائمه (علیهم السلام) واسطه فیض هستند؛ اما توجه به این واسطه فیض، فیض آن بزرگواران را بر ما افزون‌تر و بیشتر می‌کند. ما از خداوند عالم حاجت بخواهیم یا نخواهیم، برآورده شدن حاجات ما به دست خداوند متعال است.

«مَا شَاءَ اللَّهُ کانَ وَ مَا لَمْ یشَأْ لَمْ یکن»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 10، ص 109، ح 1

ولی توجه به این نکته ما را به خداوند نزدیک می‌کند و فیض الهی را بر ما بیشتر می‌کند. ان‌شاءالله از جلسه بعد بحثمان را از اول این فصل که مقدمه است پی خواهیم گرفت. بنده تلاش می‌کنم همین امروز این مطالب را خدمت دوستان عزیزمان تقدیم بکنم.

کتاب «منهج الإجابة عن الشبهات» که جامعة المصطفی آن را چاپ می‌کند دو بخش است؛ بخش اول اصول روش‌مند برای پاسخگویی به شبهات است. یعنی کسی که می‌خواهد به شبهات پاسخ بدهد باید به چه اصول روش‌مندی آگاهی داشته باشد و از چه روش‌هایی استفاده کند؟ با توجه به روش‌ها و اصولی که امروز وهابیت دارند.

عزیزان باید دقت کنند روشی که امروز وهابیت برای هجمه پیش گرفته با روش‌هایی که پانصد سال قبل داشتند نود درصد متفاوت است. بنابراین ما هم باید طبق آیه شریفه:

(وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَن)

و با آن‌ها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن.

سوره نحل (16): آیه 125

عمل کنیم و ببینیم در برابر روش‌های هجمه‌ای که امروز به عقاید شیعه دارند ما هم از روش‌های به روز و متناسب با روش‌های وهابیت ورود پیدا کنیم.





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها