21/12/1401
موضوع: حدیث شریف ثقلین با عبارت عجیب «خَلِیفَتَینِ»!
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این برنامه:
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته درباره حدیث ثقلین!
حدیث شریف ثقلین با عبارت عجیب «خَلِیفَتَینِ»!
چرا همسران پیامبر اکرم، مصداق آیه تطهیر نیستند!؟
آیا در مسئله امامت، بدا حاصل میشود یا خیر؟!
«عابدینی» منحرف؛ مصداق کامل انسان گمراه و گمراه کننده!
ریشه شکل گیری فرقه گمراه اسماعیلیه!
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم السلام علی ربیع الأنام و نضرة الأیام السلام علیک یا بقیة الله
مردم عزیز، بینندگان گرانقدر و نازنین «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» سلام علیکم و رحمة الله. وقت شما بخیر باشد. بهترینها را برای شما آرزو میکنم.
اصلاً جای تعجب نیست و بعید نیست که ما این ایام را تبریک بگوییم، زیرا ولادت باسعادت مولایمان و آقاجانمان امام زمان (ارواحنا له الفداء) نباید خلاصه به یک روز و یک شب شود بلکه باید روزها و شبها را جشن بگیریم.
ولادت باسعادت حضرت صاحب الزمان را خدمت همه شما عزیزان دلم تبریک عرض میکنم. ان شاءالله خداوند متعال لطف و عنایت و مرحمت و نگاه مهربانانه مولایمان امام زمان (ارواحنا له الفداء) را نصیب همه ما کند.
خیلی خوشحالم که خداوند بازهم به من توفیق داد و عمر داد آمدم به شما سلام بگویم و برنامه زنده «حبل المتین» را از این شبکه نورانی تقدیم حضور شما کنم.
بحث امامت و درسهایی از امامت و ولایت یکی از مباحث بسیار مهم است و این جلسه هفتادمین جلسه و هفتادمین برنامهای است که با محوریت حدیث ثقلین تقدیم حضور شما میکنیم.
حدیث ثقلین یکی از معتبرترین و موثقترین احادیثی است که بین عامه مشهور است. شیعه و اهل سنت و همه علما نسبت به این حدیث نورانی اعتقاد دارند و قبول دارند. ان شاءالله هم خلاصهای از مباحث گذشته و همچنین مباحث جدید را خواهیم داشت.
این را خدمت بینندگان عزیز یادآوری کنم که طبق معمول بخشی از برنامه به مخاطبین و بینندگان ما اختصاص پیدا خواهد کرد.
همین ابتدای برنامه عرض میکنیم خدمت همه عزیزان اهل سنت که اگر احیاناً سؤال یا شبههای دارند و بعضی اوقات از علمایشان سؤالاتی میپرسند که به آنها جواب نمیدهند، چه اشکالی دارد که بیایید از شبکه ما بپرسید. ما به شما پاسخ میدهیم.
اساتید و علما و بزرگانی که اینجا حضور پیدا میکنند، پاسخ سؤالات شما را میدهند. اگر به دنبال حق و حقیقت هستید، فکر میکنم راه خوبی را برای دیدن برنامهها انتخاب کردید که همین جا هست.
ما از آقایان وهابی هم بدون تعارف دعوت میکنیم، چه آقایانی که در شبکههای وهابی هستند و ادعای کارشناسی میکنند هرچند ما اعتقاد داریم آنها گویندهای بیش نیستند. این فرصت برایشان هست که اگر خواستند برای گفتگو و مناظره بیایند.
بینندههای وهابی عوامی که ادعا میکنند چیزی بلد هستند، اشکالی ندارد. این فرصت در اختیار آنها هم هست که بیایند و در خدمتشان هستیم. ما با افتخار در خدمت عزیزان شیعه هم هستیم.
در زمان مناسب آن دوستانم هم راههای ارتباطی را زیرنویس میکنند و هم میتوانید تماس بگیرید و ارتباطتان با برنامه برقرار باشد.
امشب هم توفیق داریم در محضر سرور عزیز و گرانقدر استاد فرزانه حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. استاد سلام علیکم و رحمة الله، ایام و اعیاد بر شما مبارک باشد؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ همچنین خدمت حضرتعالی هم تبریک عرض میکنم. خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه شما گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
ایام ولادت باسعادت عصاره عالم وجود باقیمانده حجت الهی و خاتم اوصیاء مهدی آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) را به همه شما گرامیان تبریک و تهنیت عرض میکنم.
خدا را به آبروی مادر بزرگوارشان حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) سوگند میدهیم از باقیمانده غیبتش صرفنظر کند و مقدمات ظهورش را فراهم کند و ما را از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بدهد، ان شاءالله.
ما طبق رسم همیشگی برنامه را با یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز میکنیم.
عمری است رهین منت زهراییم
مشهور شده به عزت زهراییم
مردیم اگر به قبر ما بنویسید
ما پیر غلام حضرت زهراییم
ما زنده به لطف رحمت زهراییم
مأمور برای خدمت زهراییم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهراییم
یک عمری «زهرا زهرا» گفتیم و «حسین حسین» کردیم. تو را به جان حضرت حجة بن الحسن در آخرین لحظات عمر ما گوشه چشمی هم به ما گنهکاران بکن.
ایام میلاد حضرت ولی عصر است و عزیزمان شعر زیبایی را قرائت کردند. من هم برای تکمیل اظهار ارادتی خدمت مولایمان و صاحب نعمتمان و نازنین وجودی که؛
«وَ بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»
زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 423، باب دعاء العدیلة الکبیر
تقدیم میکنم.
گل نرگس چه شود بوسه به پایت بزنیم
تا به کی خسته دل از دور صدایت بزنیم
گل نرگس نکند مهر ز ما برداری
داغ دیدار رخت بر دل ما بگذاری
سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا، این دل بیمار کجا
کاش در نافلهات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا، عبد گنهکار کجا
یابن الحسن! تو را به جان مادرت حضرت فاطمه زهرا به کرمت نگاه کن، به آقاییات نگاه کن و به پرونده سیاه ما نگاه نکن. با تفضل و عنایت خود با ما معامله کن، نه با ناشایستگی ما.
یا أبا صالح المهدی أدرکنی
مجری:
«اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَینِی وَ بَینَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِک حَتْماً مَقْضِیاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کفَنِی شَاهِراً سَیفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجُه»
فرازی از دعای عهد
خیلی ممنونم از حضرت استاد با مقدمه بسیار زیبایی که فرمودند. البته داریم از نیمه شعبان میرویم به سمت و سوی روزهای پایانی ماه شعبان المعظم.
بسیار سفارش و توصیه شده است که این دعا را در روزهای پایانی ماه شعبان زیاد بر زبان جاری کنیم و عرضه بداریم:
«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ، فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِی مِنْهُ »
خدایا اگر تا این روز از ماه شعبان ما را نبخشیدی، در روزهای باقیمانده این ماه ما را ببخش و بیامرز.
زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 65، الفصل الخامس فی بقیة أعمال الشهر
ان شاءالله پاک و پاکیزه وارد ماه خدا ماه مبارک رمضان شویم. دوستان عزیز در خاطر شریفتان هست که موضوع بحثهای ما که موضوع درسهایی از امامت و ولایت بود و عرض کردم جلسه هفتادم و بحث حدیث شریف ثقلین بود.
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته درباره حدیث ثقلین!
من از حضرت استاد درخواست میکنم خلاصهای از مباحث گذشته را بفرمایند تا ان شاءالله سؤالات جدید را عرض کنم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
یکی از احادیثی که در کتب شیعه و سنی به صورت مفصل و متواتر نقل شده است، حدیث ثقلین است. رسول اکرم فرمود: من بعد از خودم دو چیز گرانبها به عنوان جانشین میگذارم و میروم.
اگر به این دو تمسک جستید، هرگز گمراه نخواهید شد. این دو چیز گرانبها کتاب خدا و عترت من اهلبیت من است. این دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند تا کنار حوض بر من وارد شوند.
در بعضی از روایات آمده است:
«لن تضلوا إن اتبعتموهما»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 118، ح 4577
عرض شد این روایت در مکانهای مختلف مطرح شده است. تعبیری از «ابن حجر هیتمی» داشتیم، رسول اکرم در عرفات و منا و بعد از برگشت از طائف و در منطقه غدیر خم این قضیه مطرح شده است.
در آخرین لحظات عمر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) زمانی که منزل حضرت مملو از صحابه بود، پیغمبر اکرم حدیث ثقلین را مطرح کردند. این قضیه نشانگر این است که رسول اکرم به مسئله ثقلین اهتمام ویژه داشتند.
امروزه اگر ما بخواهیم وحدتی میان امت اسلامی برقرار شود، به تعبیر مرجع عظیم الشأن جهان اسلام حضرت آیت الله بروجردی (قدس الله نفسه الزکیه) غیر از حدیث ثقلین ما ریسمان اتصال و طناب وصل میان مسلمانان و امت اسلامی نداریم.
اولاً ما باید مرجعیت علمی ائمه اطهار را مطرح کنیم و بعد از مرجعیت علمی، تبعیت از آن بزرگواران در تمام مسائل اعم از مسئله توحید و نبوت و معاد و امامت و اخلاق و احکام را بیان کنیم. یکی از توصیههای رسول اکرم در حدیث ثقلین این بود:
«فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما فتهلکوا»
از قرآن و اهلبیت جلو نیفتید، زیرا هلاک میشوید. از قرآن و اهلبیت عقب نمانید که هلاک میشوید.
«ولا تعلموهما فهم أعلم منکم»
به قرآن و اهلبیت چیزی یاد ندهید، زیرا آنها از شما عالمتر هستند.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 164، ب فی فضل أهل البیت رضی الله عنهم
بنابراین بهترین راه وحدت میان امت اسلامی که دشمن نتواند و حتی به فکرش هم نیاید که در صفوف امت اسلامی رخنه کند، مسئله حدیث ثقلین است.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم. حضرت استاد من نگاه میکردم برخی از تعابیر در این حدیث آمده است: «إنی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ» که معروف است. در بعضی از تعابیر هم «إنی قد تَرَکتُ فِیکمْ خَلِیفَتَینِ» هم آمده است. پیام این جمله چیست؟!
حدیث شریف ثقلین با عبارت عجیب «خَلِیفَتَینِ»!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
به نکته زیبایی اشاره کردید. حضرت صدیقه طاهره در خطبهشان بر سر مهاجرین و انصار فریاد زدند:
«وَ هَلْ تَرَک أَبِی یوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْراً»
آیا پدرم در غدیر خم برای کسی عذری باقی گذاشت؟!
الخصال، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 173، ح 228
ما میبینیم رسول اکرم در طول بیست و سه سال که سه سال آن به صورت سرّی بود و بیست سال تبلیغ علنی داشتند، برای اثبات جایگاه علمی و سیاسی اهلبیت عبارتهای مختلفی به کار بردند.
رسول گرامی اسلام به صراحت فرمودند که ائمه بعد از من اهلبیت من هستند، خلفای بعد از من اهلبیت من هستند، اهلبیت من جزء ثقلین هستند و مایه نجات امت هستند، اهلبیت من مانع گمراهی امت هستند.
یکی از این تعابیر هم همین روایتی است که آقایان آوردهاند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«انی تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ»
اگر کسی ثقلین را زیر سؤال ببرد و ادعا کند پیغمبر اکرم چیز گرانبهایی گذاشته است و ما به کتاب خدا احترام میگذاریم و هر روز میخوانیم و به عنوان جهیزیه دخترانمان قرار میدهیم و بالای قبر امواتمان میخوانیم، نمیتواند عبارت «خَلِیفَتَینِ» را نادیده بگیرد.
خداوند مرحوم کافی را بیامرزد. ایشان یک مرتبه در مسجد اعظم روی منبر تعریف میکردند که من داشتم میرفتم و دیدم یک خانم بی حجاب میخواهد به مسافرت برود و قرآن بالای سرش گرفتهاند و دارند او را از زیر قرآن رد میکنند.
تکلیف اهلبیت هم خیلی روشن است. در مقابل حدیث «انی تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ» پیام بیشتری دارد. این حدیث هم میتواند حدیث ثقلین را تبیین کند و هم میتواند بفرماید که جانشین من اهلبیت هستند. آنچه من در دوران عمرم انجام دادم و خدا میفرماید:
(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)
و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.
سوره نحل (16): آیه 44
تبیین به معنای تفسیر کردن است، نه قرائت کردن. بعد از من هم این قرآن و مبین آن اهلبیت خلفا و جانشینان من هستند.
مجری:
حال شاید در خصوص حدیث ثقلین بگوییم که پیغمبر اکرم فرمودند قرآن و اهلبیت جانشینان من هستند، اما ویژگیها و مؤلفههای خلیفه کسی است که هم جانشین است و هم توان تبیین دارد. قرآن در جایگاه خود و اهلبیت هم در جایگاه خود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» متوفای 241 هجری که نزدیک به سی هزار روایت دارد این مطلب نقل شده است.
ایشان خود میگوید که من این سی هزار روایت را از میان هفتصد و پنجاه هزار روایت انتخاب کردم. اگر روایتی در «مسند» من نیافتید، بدانید که این روایت اصل و ریشه ندارد. این خیلی ادعای بزرگی است.
«صحیح بخاری» با آن عظمت با حذف مکررات دو هزار و هفتصد و اندی روایت دارد. «صحیح مسلم» با حذف مکررات چهار هزار و اندی روایت دارد.
مجموع صحاح سته اعم از «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» و «سنن نسائی» و «سنن ابو داود» و «سنن ابن ماجه» را «ابن اثیر» در کتاب «جامع الأصول» آورده است که مجموعاً نُه هزار و نهصد و اندی روایت است و به ده هزار روایت نرسیده است.
این در حالی است که یکی از کتب اربعه شیعه به نام کتاب «کافی» اثر «کلینی» حاوی شانزده هزار و صد و نود و نُه روایت است، یعنی یک و نیم برابر کل صحاح سته. این در حالی است که «مسند أحمد بن حنبل» سی هزار روایت را جمع کرده است.
البته من خدمت عزیزان عرض کنم که مجموع احادیث کتب اربعه ما تقریباً بیست و هشت هزار روایت بعد از حذف مکررات است.
«مرحوم صاحب وسائل» آنچه در کتب اربعه بوده است با حذف مکررات و اضافات حدود سی و پنج هزار روایت را در کتاب «وسائل الشیعه» آورده است. «مرحوم نوری» هم در کتاب «مستدرک الوسائل» بیش از بیست هزار روایت آورده است.
این دو کتاب ما دو برابر «مسند أحمد بن حنبل» روایت دارد تا کسی ادعا نکند که شیعه روایت ندارد. «مرحوم علامه مجلسی» هم در کتاب «بحارالانوار» روایات زیادی آورده است.
در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» جلد پنجم صفحه 181 روایتی نقل شده است و محقق آن هم میگوید سند روایت صحیح است. آقایان اهل سنت معتقدند:
«والحسن کالصحیح فی الاحتجاج»
حدیث حسن با حدیث صحیح از نظر اسناد و احتجاج هیچ تفاوتی ندارد.
أضواء علی السنة المحمدیة، نویسنده: محمود أبو ریة، وفات: 1385، رده: مصادر حدیث سنی – عام، خطی: خیر، چاپ: الخامسة، ص 282، باب الحسن
در روایت آمده است که «حسان» از «زید بن ثابت» صحابی رسول الله نقل کرد که رسول اکرم فرمود:
«انی تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ کتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ ما بین السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أو ما بین السَّمَاءِ إلی الأَرْضِ وعترتی أَهْلُ بیتی وَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 181، ح 21618
ملاحظه کنید در این روایت «وعترتی أَهْلُ بیتی» با همدیگر آمده است. ما از این آقایان سؤال میکنیم الآن که کتاب هست، عترت کیست؟! اگر نستجیر بالله بگویید عترت نیست، معلوم میشود کلام پیغمبر اکرم را زیر سؤال بردهاید.
مجری:
پیغمبر اکرم وعده تا روز قیامت دادند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
تا حوض کوثر. معلوم میشود قرآن و عترت در عالم برزخ هم کنار همدیگر هستند، نه فقط در دنیا. پیغمبر اکرم نفرموده است قرآن و عترت تا آخر دنیا کنار همدیگر هستند.
حوض در حقیقت قسمت پایانی قیامت است. وقتی کنار حوض هرکدام از اصحاب از دست امیرالمؤمنین آب مینوشند، راهی بهشت میشوند و هرکسی محروم میشود راهی جهنم میشود.
امیدواریم خداوند عالم به آبروی امیرالمؤمنین ما را از آب حوض کوثر به دست امیرالمؤمنین سیراب کند.
بازهم در کتاب «فضائل الصحابه» اثر «احمد بن حنبل» همین روایت آمده است و ایشان میگوید: روایت حسن است. در روایت آمده است:
«قال رسول الله إنی قد ترکت فیکم خلیفتین کتاب الله وعترتی أهل بیتی وإنهما یردان علی الحوض»
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 786، ح 1403
ایشان «لَنْ یتَفَرَّقَا» را در این روایت حذف کردهاند، زیرا دیدند نمیتوانند ثابت کنند مراد از عترت چه کسانی هستند. این در حالی است که در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» این عبارت آمده است.
«طبرانی» متوفای 360 هجری که صد و بیست سال بعد از «احمد بن حنبل» از دنیا رفته است، در کتاب «معجم الکبیر» هم روایتی در این خصوص آورده است. ایشان در جلد پنجم صفحه 153 از قول رسول اکرم مینویسد:
«إنی قد تَرَکتُ فِیکمْ خَلِیفَتَینِ کتَابَ اللَّهِ وَأَهْلَ بَیتِی وَإِنَّهُمَا لم یفْتَرِقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
من در میان شما دو خلیفه گذاشتم، یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیت من است. این دو از همدیگر جدا نخواهند شد تا کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 153، ح 4921
در این روایت «لم یفْتَرِقَا» آمده است، اما در حدیث دوم آمده است:
«إنی قد تَرَکتُ فِیکمُ الْخَلِیفَتَینِ کتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِی وَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 154، ح 4922
همچنین در حدیث سوم آمده است:
«قال رسول اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم إنی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ من بَعْدِی کتَابَ اللَّهِ عز وجل وَعِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی وَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 154، 4923
در این روایات «لَنْ» نفی ابد به کار رفته است. جالب این است که محقق این کتاب مینویسد: «احمد بن حنبل» این روایت را در کتاب «مسند» خود آورده است. همچنین در «مجمع الزوائد» گفته است: سند روایت جید است.
ایشان نوشته است که آقای «البانی» استاد ما در کتاب «سلسلة الأحادیث الصحیحة» جلد چهارم صفحه 358 گفته است: اسناد این روایت حسن است و شواهد و متابعاتی هم دارد.
آقای «هیثمی» متوفای 807 هجری در کتاب «مجمع الزوائد» جلد اول صفحه 170 همین تعبیر را دارد و مینویسد:
«إنی ترکت فیکم خلیفتین کتاب الله وأهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
ایشان در مورد سند روایت مینویسد:
«رواه الطبرانی فی الکبیر ورجاله ثقات»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 1، ص 170، باب فی العمل بالکتاب والسنة
«هیثمی» در جلد نهم صفحه 162 روایت را مفصلتر آورده است و مینویسد که پیغمبر اکرم فرمود:
«إنی تارک فیکم خلیفتین کتاب الله عز وجل حبل ممدود ما بین السماء والأرض أو ما بین السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی»
حضرت در ادامه میفرمایند:
«وإنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»
این دو هرگز از همدیگر جدا نمیشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
ایشان در مورد سند روایت مینویسد:
«رواه أحمد وإسناده جید»
احمد بن حنبل روایت کرده است و سند آن سند جید است.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 162، باب فی فضل أهل البیت رضی الله عنهم
«البانی» که یکی از بزرگان اهل سنت است و خدمات زیادی برای اهل سنت انجام داده است و متوفای 1420 هجری است، در کتاب «صحیح جامع الصغیر و زیادته» که اثر «سیوطی» است در جلد اول صفحه 482 روایت را آورده است و مینویسد:
«إِنِّی تارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ: کتابَ الله حَبْلٌ مَمْدُودٌ مَا بَینَ السَّماءِ والأرْضِ وعِتْرَتِی أهلَ بیتی وإنهما لن یتَفَرَّقا حَتَّی یرِدَا عَلَی الحَوْضَ»
صحيح الجامع الصغير وزياداته؛ المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين، بن الحاج نوح بن نجاتي بن آدم، الأشقودري الألباني (المتوفى: 1420هـ)؛ الناشر: المكتب الإسلامي، ج 1، ص 482، ح 2457
ایشان مینویسد که سند روایت صحیح است. در روایات قبل آمده بود که این روایت حسن است، اما ایشان کلمه «صحیحٌ» را آورده است یعنی روایت از نظر سندی هیچ مشکلی ندارد.
این روایات نشانگر این است که حدیث «إنی قد ترکت فیکم خلیفتین» یا «انی تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ» به این معناست که من در میان شما دو خلیفه و جانشین گذاشتم.
یکی از گویندگان شبکههای وهابی میگفت: اگر پیغمبر اکرم میخواست علی بن أبی طالب را جانشین خود قرار دهد، میگفت که فلانی خلیفه من است. چرا حضرت فرمودند:
«من کنت مولاه فعلی مولاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 118، ح 4577
این هم روایت صحیح که پیغمبر اکرم فرموده است: خلیفه من قرآن و اهلبیت من عترت من هستند. حال ببینید که با قرآن و عترت چکار کردید!!؟
بیایید با همدیگر بحث کنیم و مناظره داشته باشیم. چرا از مناظره میترسید؟! شما که می گویید ما اهل سنت هستیم، سنت پیغمبر اکرم با محوریت مناظره بود.
اگر قرآن کریم بیان نمیکرد، ما جرئت نمیکردیم چنین تعبیری از قول رسول گرامی اسلام نقل کنیم. قرآن کریم میفرماید:
(وَ إِنَّا أَوْ إِیاکمْ لَعَلی هُدی أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِین)
و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در ضلالت آشکاری هستیم.
سوره سبإ (34): آیه 24
پیغمبر اکرم خطاب به مشرکین میفرمایند: یا ما در هدایت هستیم و شما گمراهید و یا ما گمراهیم و شما در هدایت هستید. این تعبیر، خیلی تعبیر تندی است!!
عرض کردم که اگر قرآن کریم نمیفرمود، من جرئت نمیکردم چنین تعبیری به کار ببرم. رسول اکرم تا این اندازه تواضع و خشوع میکند تا مشرکان پای مناظره بیایند.
(قُلْ هاتُوا بُرْهانَکمْ إِنْ کنْتُمْ صادِقِین)
بگو اگر راست میگوئید دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید.
سوره بقره (2): آیه 111
«نحن ابناء الدلیل»؛ ما فرزند دلیل هستیم!! شما که این همه ادعا میکنید و ادعایتان گوش کروبیان را کر کرده است، برای مناظره تشریف بیاورید. چرا از مناظره میترسید؟!
میترسید اگر مناظرهای صورت بگیرد و بی سوادی شما برای مخاطبینتان روشن شود و مخاطبینتان را از دست بدهید؟! میترسید بی سوادی شما ثابت شود و پولهای کلانی که از عربستان سعودی به شما میرسد، قطع شود و مریدان را از دست دهید؟!
چرا برای مناظره نمیآیید؟! چرا شما ادعای مناظره نمیکنید؟! رسول اکرم بارها ادعای مناظره کردند. حضرت ابراهیم ادعای مناظره کردند. حضرت نوح ادعای مناظره کردند. حضرت هود ادعای مناظره کردند.
در مقابل ما موردی نداریم که از میان کفار کسی تا به حال یک مرتبه ادعای مناظره کرده باشند، زیرا خودشان هم میدانستند باطل هستند و حرفی برای گفتن ندارند. محوریت تنها این بود:
(أَ إِذا کنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِید)
آیا هنگامی که خاک شدیم (بار دیگر زنده میشویم و) به خلقت جدیدی باز میگردیم؟!
سوره رعد (13): آیه 5
آنها تنها حرفهای انکاری خودشان را مطرح میکردند و از رودررو شدن با رسول اکرم ابا داشتند. آنها خودشان میدانستند که بر مبنای باطل هستند.
بنابراین دلیل اینکه وهابیها برای مناظره و گفتگوی علمی حاضر نمیشوند، این است که خودشان میدانند باطل هستند و چیزی ندارند. آنها تنها منتظر هستند یک نفر زنگ بزند و مطلبی مطرح کند و او را هو کنند.
آنها اصلاً فرصت نمیدهند که طرف مقابل به سؤال آنها جواب بدهد. آنها مرتب پشت سر هم سؤال مطرح میکنند و در نهایت تلفن را قطع میکنند و می گویند: "بینندگان دیدید این شخص که آیت الله قم بود، نتوانست به سؤال ما جواب دهد!!"
همین که کسی یک بحث علمی مطرح میکند، یک برچسب "آیت الله" به او میزنند و او را هو میکنند.
افرادی نظیر «مهدی موسوی» و «حسین مؤید» یا امثال آنها که ادعا دارند ما در قم بودیم و درس خواندیم و درس گفتیم، چرا برای مناظره نمیآیند؟! این افراد که دین و آخرتشان را به دنیای عربستان و پول و ریال و دلار فروختهاند، چرا حاضر به مناظره نیستند؟!
«احمد کاتب»! که این همه دم می زند و حرفهای دروغ به علمای شیعه نسبت میدهد چرا حاضر به مناظره نیست؟! شما به جای خود، اما این افراد ادعای علم دارند. «شیخ حسین مؤید» در قم درس خارج تدریس میکرد و برای خودش کسی بود.
چرا این شخص یک بار حاضر نشد بیاید با کارشناسان «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» و «شبکه جهانی ولایت» یا دیگر شبکههای شیعی مناظره کند؟! این افراد خود میدانند که چیزی در چنته ندارند. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
خیلی ممنونم. استاد مطلبی به ذهنم رسید، شما تکمیل بفرمایید و بعد ان شاءالله فاصلهای میگیریم.
واژه «خَلِیفَتَینِ» یا «أهلَ بیتی» که در حدیث ثقلین آمده است، بحثی که بعضی از وهابیها مطرح میکنند در آیهای که اهلبیت را شامل همسران پیامبر میکند، همسران را از این دایره حذف میکند.
همسران پیامبر در یک دورهای بودند و تمام شدند و از بین رفتند، اما اهلبیت همینطور ادامه دارند یعنی نسل پیامبر و فرزندان پیامبر تا امروز حضرت صاحب الزمان!
چرا همسران پیامبر اکرم، مصداق آیه تطهیر نیستند!؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همانطور که شما هم فرمودید، این قضیه خیلی روشن است. ما اصلاً نمیخواهیم به روایات کاری داشته باشیم و تنها با عقلمان میسنجیم. پیغمبر اکرم فرمود: قرآن و اهلبیت من تا قیامت در جامعه هستند و از هم جدا نمیشوند.
اگر زنان پیغمبر اکرم هم جزء اهلبیت هستند، در حال حاضر کدام یک از زنان پیغمبر اکرم وجود خارجی دارند؟! شما یک مورد به ما نشان بدهید.
مهمتر از همه این است که اگر شما به مصادر خودتان مراجعه کنید، کاملاً مشخص است. قرآن کریم میفرماید:
(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)
و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.
سوره نحل (16): آیه 44
پیغمبر اکرم بیانگر قرآن است. الآن ما با شما اختلاف داریم بر سر اینکه آیا زنان پیغمبر اکرم وارد هستند یا وارد نیستند. قرآن کریم بازهم در آیه 46 از سوره مبارکه نحل به صراحت میفرماید:
(وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیک الْکتابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ هُدی وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُون)
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین کنی و مایه هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان دارند.
سوره نحل (16): آیه 64
یعنی کلام پیغمبر اکرم فصل الخطاب است. این دو آیه در قرآن کریم را کنار همدیگر بگذارید.
الآن ما با شما در رابطه با مصداق اهلبیت اختلاف داریم. ببینیم پیغمبر اکرم که بیانگر حق در اختلاف است، آیا ما حق می گوییم یا شما حق می گویید؟!
ما به سراغ «صحیح مسلم» میرویم که معتقدید اصح الکتاب بعد از قرآن کریم است. در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 2424 روایتی از قول عایشه آمده است که تمام راویان آن هم مورد تأیید شماست. در روایت آمده است:
«قالت عَائِشَةُ خَرَجَ النبی غَدَاةً وَعَلَیهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ من شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بن عَلِی فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جاء الْحُسَینُ فَدَخَلَ معه ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جاء عَلِی فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قال»
عایشه نقل می کند رسول اکرم صبحگاهی آمد و با عبای پشمینی که موی سیاه بُز داشت، امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه زهرا و امیرالمؤمنین را زیر عبا قرار دادند و این آیه را خواندند:
(إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرا)
خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1883، ح 2424
راوی زن پیغمبر اکرم است، اما زیر عبا احدی از زنان پیغمبر اکرم را نمیبینیم. اگر یکی از همسران پیغمبر اکرم جزء اهلبیت بودند، عایشه که خود ناقل حدیث است میگفت: علی بن أبی طالب و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و من بودیم.
چرا عایشه چنین ادعایی را نکرده است، اما شما بعد از هزار و چهارصد سال ادعا میکنید زنان پیغمبر اکرم هم جزو اهلبیت هستند!! زنان پیغمبر اکرم چنین ادعایی نکردند، اما شما میآیید چنین ادعایی مطرح میکنید؟!
«ابن عساکر» متوفای 671 هجری از قول «ابو سعید خدری» به نقل از «أم سلمه» آمده است وقتی آیه تطهیر نازل شد و اهلبیت زیر عبا بودند، من گفتم:
«یارسول الله ألست من أهل البیت»
ای پیغمبر خدا! آیا من از اهلبیت هستم؟
«قال إنک إلی خیر إنک من أزواج رسول الله»
پیغمبر اکرم فرمود: تو انسان خوبی هستی. تو از همسران پیغمبر اکرم هستی.
پیغمبر اکرم چطور بفرمایند؟! مگر قرآن کریم نمیفرماید:
(وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیک الْکتابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ هُدی وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُون)
در زمان اختلاف باید به سراغ پیغمبر اکرم برویم. حضرت در اینجا میفرماید:
سپس می نویسد:
«قالت وأهل البیت رسول الله وعلی وفاطمة والحسن والحسین»
«ابن عساکر» مینویسد:
«والآیة نزلت خاصة فی هؤلاء المذکورین»
این آیه مخصوصاً در حق این پنج نفر نازل شده است.
الأربعین فی مناقب أمهات المؤمنین رحمة الله علیهن أجمعین، المؤلف: أبو منصور عبد الرحمن بن محمد بن هبة الله بن عساکر، الناشر: دار الفکر – دمشق، الطبعة الأولی، 1406، تحقیق: محمد مطیع الحافظ, غزوة بدیر، ج 1، ص 105، الحدیث السادس والثلاثون
«ابن جوزی» هم این قضیه را نقل کرده است. ایشان در کتاب «کشف المشکل من حدیث الصحیحین» جلد چهارم صفحه 418 مینویسد:
«رسول الله وعلی وفاطمة والحسن والحسین»
سپس مینویسد:
«قاله أنس وعائشة وأم سلمة»
«أنس» خادم پیغمبر اکرم است. عایشه و أم سلمه همسران پیغمبر اکرم هستند. این سه نفر گفتهاند که اهلبیت «رسول الله وعلی وفاطمة والحسن والحسین» هستند.
«قاله الضحاک. وقال الزجاج: نساؤه والذین هم آله»
ضحاک از زجاج مطلب دیگری نقل کرده است.
کشف المشکل من حدیث الصحیحین، اسم المؤلف: أبو الفرج عبد الرحمن ابن الجوزی، دار النشر: دار الوطن- الریاض - 1418 هـ - 1997 م.، تحقیق: علی حسین البواب، ج 4، ص 418، ح 3435
«عکرمه» مطلب دیگری نقل کرده است، همو که متهم به زندقه است و هوادار خوارج بوده است!! او ادعا کرده است. در مقابل خادم پیغمبر اکرم و دو تن از همسران رسول اکرم اقرار کردهاند اهلبیت «رسول الله وعلی وفاطمة والحسن والحسین» هستند.
در کتاب «الهدایة إلی بلوغ الهدایة» اثر «مقدسی» متوفای 437 هجری روایتی آمده است که این آیه در حق این پنج نفر نازل شده است.
رواه الخدري. عن النبي أنه قال " نَزَلَتِ الآيَةِ فِي خَمْسٍ: فِيَّ وَفِي علي وحَسَنٍ وحُسَينٍ وَفَاطِمَةَ
بعد در ادامه می نویسد:
«و هو قول جماعه من الصحابه»
الهداية إلى بلوغ النهاية؛ المؤلف: حَمّوش بن محمد بن مختار القيسي القيرواني ثم الأندلسي القرطبي المالكي (المتوفى: 437هـ)؛ المحقق: د: الشاهد البوشيخي؛ الناشر: جامعة الشارقة؛ الطبعة: الأولى، 1429 هـ - 2008م؛ ج 9، ص 5834
از طرف دیگر از قول «عکرمه خارجی» نقل شده است که ازواج النبی جزو اهلبیت هستند!! شما جماعتی از صحابه را رها کردید و قول «عکرمه» را قبول کردید که در دروغگویی ضرب المثل بوده است.
اگر یکی از غلامهای صحابه دروغ میگفتند، به او میگفتند که همانند «عکرمه» دروغ نگویی. دروغگویی «عکرمه» زبانزد عموم بوده است، حال این افراد از او روایت نقل میکنند!!
نکته مهمتر در اینجا این است که در کتاب «صحیح مسلم» روایت 2408 آمده است که از «زید بن أرقم» صحابی پیغمبر اکرم سؤال کردند:
«من أَهْلُ بَیتِهِ نِسَاؤُهُ»
اهلبیت پیغمبر اکرم چه کسانی هستند؟! زنان پیغمبر هستند؟!
«قال لَا وأیم اللَّهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَکونُ مع الرَّجُلِ الْعَصْرَ من الدَّهْرِ ثُمَّ یطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إلی أَبِیهَا وَقَوْمِهَا»
زید بن أرقم میگوید: خیر، به خدا سوگند که زنی یک عمر با مردی زندگی میکند سپس طلاق میگیرد و به منزل پدرش برمی گردد.
«أَهْلُ بَیتِهِ أَصْلُهُ وَعَصَبَتُهُ الَّذِینَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ»
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1874، ح 2408
این روایت در کتاب «صحیح مسلم» است، ما که نیاوردیم! آقای «نووی» متوفای 676 هجری در «شرح کتاب صحیح مسلم» مینویسد:
«والمعروف فی معظم الروایات فی غیر مسلم انه قال نساؤه لسن من اهل بیته»
صحیح مسلم بشرح النووی، اسم المؤلف: أبو زکریا یحیی بن شرف بن مری النووی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت - 1392، الطبعة: الطبعة الثانیة، ج 15، ص 180، باب الحدیث بیان فضیلة العلم والدعاء إلی الهدی
طبق این روایت زنان پیغمبر اکرم از اهلبیت پیغمبر اکرم نیستند. «نووی» که از او به «فقیه الأمة» تعبیر میکنند بهتر فهمیده است یا شما بهتر فهمیدید؟! «آلوسی سلفی» معاصر 1270 هجری که «زرکلی» در خصوص او مینویسد:
«کان سلفی الاعتقاد»
الأعلام، نویسنده: خیر الدین الزرکلی، ناشر: دار العلم للملایین - بیروت – لبنان، ج 7، ص 176، باب الآلوسی الکبیر
ایشان در کتاب «تفسیر روح المعانی» جلد بیست و دوم صفحه 16 با احترام نام میبرد و مینویسد:
«أن النساء المطهرات غیر داخلات فی أهل البیت الذین هم أحد الثقلین»
زنان پاک پیغمبر اکرم جزو اهلبیتی که یکی از ثقلین است، نیستند.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 22، ص 16، باب الأحزاب: (33) وقرن فی بیوتکن... ..
از این واضحتر و روشنتر میخواهید؟! ما به قدری این مطالب را گفتیم که گمان میکنم کودکان خردسال منازل هم یاد گرفتند.
آقای «طحاوی» متوفای 321 هجری و معاصر «کلینی» کتابی به نام «شرح مشکل الآثار» دارد. ایشان در این کتاب جلد دوم از قول «أم سلمه» نقل میکند.
در آن جلسه رسول الله و علی بن أبی طالب و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین بودند. من گفتم: یا رسول الله! من هم جزو اهلبیت هستم؟!
«فقال إنَّ لَک عِنْدَ اللهِ خَیرًا»
حضرت فرمود: تو نزد خدا جایگاه خوبی داری.
«فَوَدِدْتُ أَنَّهُ قال نعم فَکانَ أَحَبَّ إلَی مِمَّا تَطْلُعُ علیه الشَّمْسُ وَتَغْرُبُ»
أم سلمه میگوید: دوست داشتم که حضرت بگویند بله، زیرا اگر بله گفتند از تمام آنچه آفتاب بر او غروب میکند و طلوع میکند با ارزشتر بود.
شرح مشکل الآثار، اسم المؤلف: أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة الطحاوی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بیروت - 1408 هـ - 1987 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج 2، ص 244
مراد از قول «أم سلمه» این است که اگر پیغمبر اکرم مرا جزو اهلبیت محسوب میکرد، برایم ارزشمندتر از ثروت تمام کره زمین بود. این مطلب را که ما درنیاوردیم، بلکه از قول بزرگان شماست!!
«ابو نعیم اصفهانی» متوفای 430 هجری و معاصر «شیخ مفید» متوفای 413 هجری و «سید مرتضی» متوفای 436 هجری است. ایشان در کتاب «معرفة الصحابة» از قول «أبو سعید خدری» مینویسد که «أم سلمه» گفت:
«یا رَسُولَ اللهِ، صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ، أَلَسْتُ مِنْ أَهْلِ الْبَیتِ؟»
یا رسول الله! من از اهلبیت نیستم؟!
«قَالَ: «إِنَّک إِلَی خَیرٍ، إِنَّک مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ»
حضرت فرمود: تو انسان خوبی هستی، تو از ازواج پیغمبر هستی.
«قَالَتْ: وَرَسُولُ اللهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ فِی الْبَیتِ، وَعَلِی، وَفَاطِمَةُ، وَحَسَنٌ، وَحُسَینٌ رَضِی اللهُ عَنْهُمْ "»
معرفة الصحابة، المؤلف: أبو نعیم أحمد بن عبد الله بن أحمد بن إسحاق بن موسی بن مهران الأصبهانی (المتوفی: 430 هـ)، تحقیق: عادل بن یوسف العزازی، الناشر: دار الوطن للنشر، الریاض، الطبعة: الأولی 1419 هـ - 1998 م، ج 6، ص 3222، ح 7418
«ابن عساکر»، «سیوطی» و «آلوسی» هم این قضیه را نقل کردهاند. یکی از بزرگان میگفت: کسانی که میخواهند زنان پیغمبر اکرم را داخل اهلبیت محسوب کنند و زیر عبا ببرند، به فرمایش رسول اکرم توجه کنند.
وقتی «أم سلمه» عبا را گرفت و میخواست داخل عبا شود، پیغمبر اکرم عبا را از دست «أم سلمه» کشید و فرمود: از اهلبیت من دور شو! این افراد میخواهند دومرتبه عبا را از دست پیغمبر اکرم بگیرند و بالا بزنند و زنان پیغمبر اکرم را داخل عبا جای دهند.
در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» حدیث صحیحی از قول «أم سلمه» نقل شده است که میگوید:
«فَرَفَعْتُ الکسَاءَ لأَدْخُلَ مَعَهُمْ»
من دیدم آیه تطهیر خیلی مهم است، به همین خاطر عبا را بالا بردم تا به زور داخل کساء شوم.
«فَجَذَبَهُ من یدی وقال آنک علی خَیرٍ»
پیغمبر اکرم عبا را از دست من کشید و گفت: این برای تو بهتر است.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 6، ص 323، ح 26789
از این واضحتر؟! از این روشنتر؟! محقق هم میگوید: سند روایت صحیح است.
آقای «ابو یعلی» متوفای 307 هجری که معاصر «شیخ کلینی» و «نسائی» و «ابو داود سجستانی» و «ترمذی» و «ابن ماجه قزوینی» است، روایتی در این زمینه آورده است.
ایشان در کتاب «مسند» خود جلد دوازدهم همین روایت را از قول «أم سلمه» نقل میکند و مینویسد:
«قالت أم سلمة فرفعت الکساء لأدخل معهم»
من دیدم آیه تطهیر خیلی مهم است، به همین خاطر عبا را بالا بردم تا به زور داخل کساء شوم.
«فجذبه رسول الله من یدی وقال إنک علی خیر»
پیغمبر اکرم عبا را از دست من کشید و گفت: این برای تو بهتر است.
مسند أبی یعلی، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن المثنی أبو یعلی الموصلی التمیمی، دار النشر: دار المأمون للتراث - دمشق - 1404 - 1984، الطبعة: الأولی، تحقیق: حسین سلیم أسد، ج 12، ص 344، ح 6912
«طحاوی»، «سیوطی» و «صالحی شامی» هم این قضیه را نقل کردهاند. «احمد بن حنبل» روایت بسیار زیبایی نقل کرده است. این سومین روایتی است که ما داریم میخوانیم.
ایشان نقل میکند که «أم سلمه» میگوید میخواستم داخل عبا شوم که پیغمبر اکرم فرمود:
«قومی فَتَنَحَّی لی عن أَهْلِ بیتی»
بلند شو و از اهلبیت من دور شو!
قالت فَقُمْتُ فَتَنَحَّیتُ فی الْبَیتِ قَرِیباً »
أم سلمه میگوید: من بلند شدم و از اهلبیت قدری فاصله گرفتم.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 6، ص 296، ح 26582
پیغمبر اکرم از این واضحتر بفرمایند؟! حضرت به چه زبانی بگویند که اهلبیت من این چهار نفر هستند؟! «ابن کثیر دمشقی» در کتاب «تفسیر» خود از قول عایشه روایتی در این خصوص نقل میکند؛ و شما هم معتقدید پیغمبر اکرم فرموده است:
«خذوا شطر دینکم عن الحمیراء»
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 3، ص 129، فصل موت خدیجة بنت خویلد
در کتاب «تفسیر ابن کثیر دمشقی» متوفای 774 هجری شاگرد «ابن تیمیه» صفحه 486 آمده است که عایشه میگوید:
«لقد رأیت رسول الله دعا علیا وفاطمة وحسنا وحسینا رضی الله عنهم فألقی علیهم ثوبا فقال اللهم هؤلاء أهل بیتی فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا»
دیدم پیغمبر اکرم، علی بن أبی طالب و فاطمه و حسن و حسین را خواند و پارچهای بر روی آنها انداخت و فرمود: خدایا اینها اهلبیت من هستند. هرگونه رجس و پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاک بدار.
«قالت فدنوت منهم فقلت یا رسول الله وأنا من أهل بیتک»
عایشه میگوید نزدیک آنها رفتم و گفتم: یا رسول الله! من هم از اهلبیت هستم؟
«فقال تنحی فإنک علی خیر»
پیغمبر اکرم فرمود: از اهلبیت من دور شو، زیرا این برای تو بهتر است.
تفسیر القرآن العظیم، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی أبو الفداء، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1401، ج 3، ص 486، باب الأحزاب: (32 – 34) یا نساء النبی...
ما با این روایات چکار کنیم؟! اگر شما واقعاً مرد هستید و وجدان دارید، بحثهای ما را چند شب نقل کنید. به جای اینکه هر روز بشمارید که چند روز از انقلاب کبیر ایران میگذرد، بحثهای ما را نقل کنید.
ما در جواب گفتیم که به قدری از این حرفها بزنید تا چشمانتان دربیاید. به قدری این روزها را بشمارید تا روزی همانند «عبدالمالک ریگی» شما را به ایران بیاورند و ما شاهد باشیم که در صدا و سیمای ایران گویندگان شبکههای وهابی را محاکمه میکنند.
من یک روز روزه نذر میکنم که اگر آن روز را دیدم، به شکرانه این نعمت یک روز روزه مستحبی بگیرم.
مجری:
خیلی ممنونم، سلامت باشید. استاد این افراد به اندازه کافی خودشان ترسیدهاند و مثل موش در لانههایشان رفتهاند. دست اندرکاران «شبکه اینترنشنال» را اخراج کردند و در جایی محفوظ بودند که همه میله و نرده بودند.
این افراد همانند موش در لانههایشان رفتهاند و جرئت نمیکنند بیرون بیایند و از همه چیز میترسند. قدرت این افراد تنها جلوی دوربین است که گاهی حرفهایی میزنند.
خیلی ممنونم از تک تک شما بینندگان عزیز و نازنین که همراه برنامه زنده «حبل المتین» بوده و هستید. میخواهیم حال و هوای دلمان را علوی کنیم در ایامی که حال و هوای دلمان مهدوی است.
ابتدا غدیر و انتها مهدویت و این پرچم سبزی که بر دستان ما هست، پرچم سبز علوی و پرچم سبز مهدوی و پرچم سرخ حسینی است که ان شاءالله ما را تا قیامت نگه داشته است.
یک «یا علی» از دل و جان و اعماق وجودتان بگویید، ان شاءالله برمی گردیم و با شما هستیم.
روزی شعار کل جهان میشود علی
طبق حدیث امام زمان میشود علی
وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی
باور کنید کل اذان میشود علی
ان شاءالله که این عشق و این ارادت و این محبتی که در دلهای پاک و باصفا و بامحبت شما دوستان عزیز هست، تا قیام قیامت باقی بماند و همهمان از دستان باکفایت مولا و آقاجانمان امیرالمؤمنین کنار حوض کوثری که وعده داده شده است، آب بنوشیم.
وعده داده شده است که در روز قیامت قرآن و اهلبیت در کنار همدیگر قرار میگیرند. آنجا از دستان مولایمان سیراب میشویم. به به! چه لذتی دارد، چه حلاوتی دارد و چه شیرینی دارد از دستان حضرت مولا سیراب شدن.
سؤالات بینندگان برنامه:
دوستان عزیز در دقایقی از برنامه که باقی مانده است در خدمت مخاطبین عزیزمان هستیم و میتوانید تماس بگیرید. همان اول برنامه گفتم بازهم تأکید میکنم که اولویت ما هم آقایان وهابی و هم عزیزان اهل سنت است.
دوستان اتاق فرمان همیشه این دغدغه را داشتند که اگر آقای وهابی بیاید یا عزیز اهل سنت بیاید، ما اولویت را بر این عزیزان میگذاریم که روی خط ارتباطی بیایند تا اگر بحث دارند یا سؤال و شبههای دارند یا میخواهند مناظره کنند آن را با ما مطرح کنند.
روز پنجشنبهای که ظاهراً ویژه برنامهای بوده است، آقای فراهانی از آشتیان دو سؤال مطرح کردند که فرصت نشد به آنها پاسخ داده شود.
به دلیل اینکه برخی از مخاطبین ممکن است همان موقع از این دست سؤالات در ذهنشان باشد، من از حضرت استاد درخواست میکنم این دو سؤال را پاسخ دهند تا ان شاءالله بعد از آن هم در خدمت بینندگان عزیزمان خواهیم بود.
آیا در مسئله امامت، بدا حاصل میشود یا خیر؟!
سؤال اول این بود که پرسیده بودند آیا در موضوع امامت بدا حاصل میشود یا خیر؟! آیا ممکن است که یک وقتی امامی جابجا شود یا هر چیزی؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ائمه اطهار (علیهم السلام) قبل از خلقت آسمان و زمین و عرش و کرسی آفریده شدند. ما حدود دویست روایت در خصوص خلقت نوری اهلبیت داریم.
خداوند عالم قبل از اینکه فرشتگان را بیافریند، نور حضرت محمد و آل محمد و چهارده نور پاک را آفریده است. در شب معراج هم رسول گرامی اسلام آن انوار را دیدند. حضرت آدم از بهشت بیرون آمدند، آن انوار را دیدند و متوسل شدند.
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب «منتخب الأثر» نهصد و بیست و شش روایت در رابطه با ائمه اطهار (علیهم السلام) آورده است. در این روایات از زبان پیغمبر اکرم تا حضرت مهدی نقل شده است که ائمه اطهار دوازده نفر هستند.
ایشان همچنین چهار هزار و اندی روایت در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) آورده است که مجموعاً پنج هزار و شش روایت شده است.
در این روایات نام ائمه اطهار (علیهم السلام) از زبان رسول گرامی اسلام، امیرالمؤمنین، حضرت صدیقه طاهره و صحابه نقل شده است. اسامی ائمه اطهار از روز ازل مشخص بوده است و بدائی در کار نیست.
رسول گرامی اسلام در دوران غربتش در مکه وقتی اسلام را به قبایل عرضه میکند، سران قبایل می گویند: ما حاضریم ایمان بیاوریم و از تو هم دفاع کنیم، اما به شرط آنکه خلیفه بعد از تو ما باشیم.
ما بیش از سی روایت از اهل سنت داریم که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«الأمر إلى الله يضعه حيث يشاء»
امر خلافت دست خداست و هر گونه خودش بخواهد قرار میدهد.
الكامل في التاريخ، اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ، الطبعة: ط2، تحقيق: عبد الله القاضي؛ ج1، ص 609
خداوند متعال در در سوره مبارکه مائده آیه 67 هم میفرماید:
(یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)
ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملاً (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای.
سوره مائده (5): آیه 67
این بدان معناست که تصمیم گرفته شده است، تو اعلام کن. رسول اکرم در روز غدیر خم هم فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أَنْصِبَ لَکمْ إِمَامَکمْ»
حضرت در ادامه میفرمایند:
«إِنَّمَا نَزَلَتْ فِی وَ فِی أَخِی عَلِی وَ فِی ابْنَی وَ فِی تِسْعَةٍ مِنْ وُلْدِ الْحُسَین»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 31، ص 412، ح 1
اینها نشانگر این است که اصلاً بحث امامت نه دست پیغمبر اکرم است، نه دست ائمه اطهار است و نه بدا بردار است. از امام در رابطه با بعضی علائمی که آمده است سؤال میکنند که شاید حتمی است و شاید تغییر شود.
سپس میپرسند که آیا در رابطه با ظهور حضرت مهدی هم احتمال بدا هست؟! امام میفرماید: خیر، این از وعدههای قطعی است. این علائم نیست، بلکه وعده است.
(وَعْدَ اللَّهِ لا یخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعاد)
و خداوند در وعده خود تخلف نمیکند.
سوره زمر (39): آیه 20
بنابراین افراد تازه به دوران رسیدهای که میخواهند مطلب جدیدی بگویند، این ادعاها را مطرح میکنند. به قول معروف «خالف تعرف»؛ مخالفت کن تا مشهور شوی!
این افراد بی سواد هستند و ما دیگر غیر از این نمیتوانیم حرفی بزنیم. در رأس این افراد بی سواد «مدرسی» است که در آمریکا نشسته و کتابی به نام «مکتب در فرایند تکامل» نوشته است و ویروسی در ذهن بعضی از روشنفکران وارد کرده است.
ایشان بحث عصمت را زیر سؤال برده است، بحث ائمه اطهار را زیر سؤال برده است و یک سری حرفهایی مطرح کرده است که بعضی از طلبهها و روشنفکران آن را ملاک قرار داده است.
اینها همگی دلیل بر جهل و نادانی و بی سوادی است. بی سوادی شاخ و دُم ندارد. رسول اکرم خطاب به این افراد فرمود:
«لَوْ سَکتَ الْجَاهِلُ مَا اخْتَلَفَ النَّاس»
اگر انسان جاهل ساکت بماند، اختلافی میان مردم به وجود نمیآید.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 75، ص 81، ح 76
«عابدینی» منحرف؛ مصداق کامل انسان گمراه و گمراه کننده!
منشأ تمام اختلافات حرف زدن انسان نادان و بی سواد است. ما بیشتر از این نمیتوانیم بگوییم. این آقایان از روی بی سوادی کتابهایی مینویسند. یکی از این افراد آقای «عابدینی» است که به نظر من ضال و مضل است.
من پیش خداوند شهادت میدهم که ایشان مصداق اتم ضال و مضل است. ما در حوزه علمیه اصفهان شش ساعت با ایشان مناظره داشتیم که متن آن در سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» موجود است و عزیزان میتوانند مطالعه کنند.
من در این شش ساعت، شش حرف درست و حسابی از ایشان نشنیدم. ایشان یک مورد از اشکالات و شبهاتی که من داشتم را در این شش ساعت پاسخ ندادند.
من به ایشان گفتم: شما در جزوهات آوردی که پیغمبر اکرم کسی را نصب نکرده است و علی بن أبی طالب هم منصوب پیغمبر اکرم نیست و ائمه اطهار هم نصب ندارند. دلیل شما چیست؟!
من به ایشان گفتم: شما هیچ دلیل نیاوردید و گفتید که بنی امیه گفتهاند علی بن أبی طالب منصوب پیغمبر اکرم است. بنی امیه که اصلاً خلفای خودشان را بالاتر از پیغمبر اکرم میدانند و به خون ائمه اطهار تشنه هستند!!
ایشان در جواب گفت: بنی امیه میگفتند که اگر کسی به پیغمبر اکرم ناسزا بگوید کشته خواهد شد. بنابراین نصب ائمه اطهار هم توسط این افراد است. من گفتم: آسمان به ریسمان چه ربطی دارد؟!! حاضرین همگی خندیدند.
ببینید چقدر انسان باید بی سواد باشد که بگوید "چون بنی امیه میگفتند کسی که پیغمبر اکرم ناسزا میگوید باید کشته شود"، بنابراین نصب ائمه اطهار هم توسط بنی امیه بوده است.
اگر شما این مطلب را در دیوانه خانه به دیوانهها بگویید، به ریش شما میخندند. وقتی ایشان دید بچه شیعهها همگی از اطراف او پراکنده شدند، مقالهای در دفاع از همجنس بازان نوشت!!
نوشت که همجنس بازان هم حقی دارند. افرادی هستند که به جنس مخالف علاقه دارند و میخواهند با جنس موافق زندگی کنند. ما باید به آنها حق بدهیم.
(إِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشاء)
بگو خداوند هر کس را بخواهد گمراه میکند.
سوره رعد (13): آیه 27
و:
(خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیم)
خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده، و بر چشمهای آنها پرده افکنده شده، و عذاب بزرگی در انتظار آنها است.
سوره بقره (2): آیه 7
ایشان بعد از آن مقالهای پنجاه صفحهای نوشت مبنی بر اینکه سگ پاک و طاهر است. این در حالی است که قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) همگی بر این عقیده هستند که سگ نجس است.
بزرگان ما از «مرحوم شیخ مفید» تا حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و مقام معظم رهبری و آیت الله خوئی و دیگر مراجع عظام تقلید همگی میفرمایند که سگ نجس است.
حال این آقا مقالهای نوشته است مبنی بر اینکه سگ پاک است تا افرادی که سگ در خانه نگهداری میکنند به سمت ایشان بیایند.
این شخص طلبهها را از دست داد و شیعیان هم از اطرافش پراکنده شدند، حال به دنبال این است که همجنس بازان و سگ بازان را همراه خود کند!! این افراد نمیفهمند که این حرفها اوج بدبختی آنهاست. قرآن کریم میفرماید:
(یخْرِبُونَ بُیوتَهُمْ بِأَیدِیهِمْ وَ أَیدِی الْمُؤْمِنِین)
خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند.
سوره حشر (59): آیه 2
این آقایان دارند با دست خودشان، خودشان را رسوا میکنند.
ریشه شکل گیری فرقه گمراه اسماعیلیه!
مجری:
سؤال دوم آقای فراهانی از آشتیان در خصوص فرق اسماعیلیه با شیعیان دیگر است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اسماعیلیه قائل به امامت اسماعیل پسر امام صادق (علیه السلام) هستند. ما در روایت داریم:
«أن الإمامة فی الولد الأکبر»
امامت در فرزند ارشد است.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 50، ص 241، پ 4
اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق (علیه السلام) بوده است. گاهی اوقات؛
(خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیم)
اسماعیل در زمان حیات امام صادق از دنیا رفت. ما شاید حدود پانزده روایت داریم مبنی بر اینکه وقتی اسماعیل از دنیا رفت، امام صادق تعداد هشتاد تن از صحابه را جمع کردند و فرمودند: جنازهای که در آنجا افتاده است را میبینید؟! مردم گفتند: بله.
امام صادق فرمود: کفن و پارچه را کنار بزنید. اصحاب کنار زدند. امام صادق پرسیدند: این کیست؟! اصحاب گفتند: او اسماعیل است. امام صادق فرمود: زنده است یا مرده است؟! اصحاب گفتند: اسماعیل جان داده است.
امام صادق بازهم زمانی که میخواستند اسماعیل را کنار قبرستان بقیع دفن کنند، فرمودند: بیایید و ببینید اسماعیل مرده است.
زمانی که اسماعیل را در قبر گذاشتند، حضرت بازهم به صحابه فرمود: بیایید ببینید کسی که من دارم دفن میکنم اسماعیل است. با این وجود بازهم عدهای معتقد به امامت اسماعیل هستند.
بعضی افراد هستند که نمیدانم چه گناهی در زندگی مرتکب شدهاند که آمدند اسماعیل که در زمان حیات امام صادق از دنیا رفته است را به عنوان امام قبول کردهاند و می گویند: امام بعد از امام صادق، اسماعیل است!!
اسماعیل کسی بود که میتوانم بگویم بی ادبترین فرزند امام صادق (علیه السلام) نسبت به پدرش بود. روایات صحیح السند داریم که راوی از امام صادق سؤال میکند، در حالی که اسماعیل به پدرش میگوید: تو جواب را نمیفهمی.
او تا این اندازه بی ادب بود. راوی معطل میماند و میگوید: یابن رسول الله! قرار است این شخص بعد از شما امام شود؟! چرا او را با پدرش اینطور برخورد میکند؟!
ما روایات زیادی در مذمت اسماعیل از زبان امام صادق داریم. اگر دوستان بخواهند ببینند، ما همین امسال در بحث خارج فقه مقارن که بحث حکومت سیاسی را بیان میکردیم، حدود هفت جلسه در رابطه با قضیه شبهات زیدیه صحبت کردیم.
کسی که این شبهه را مطرح کردند توسط زیدیه بودند. عدهای هم فریب خوردند و معتقد به امامت اسماعیل بن جعفر الصادق شدند.
دوستان اگر بحثهای خارج ما را در سایت «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» پیگیری کنند، میبینند که بنده حدود هشت جلسه در رابطه با قضیه اسماعیل از نظر روایات صحیح و شبهاتی که مطرح کردند صحبت کردهام.
بنده در طول عمرم چنین فرصتی به دست نیاورده بودم. امسال چنین فرصتی پیش آمد و ما این قضیه را مطرح کردیم.
یکی از شبهاتی که آقای «عابدینی» دارد، این است که ادعا میکند امام صادق نمیدانست امام بعد از خودش کیست و تصور میکرد اسماعیل است. حال آنکه ما حدود هشتاد و شش روایت در امامت امام کاظم داریم.
بعد از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) در مورد هیچکدام از ائمه اطهار این همه روایت نیامده است. ما هشتاد و پنج روایت در امامت امام کاظم داریم.
جالب این است که از این میان حدود سی و پنج مورد آن از زبان امام صادق (علیه السلام) نقل شده است. جالبتر این است که ما حدود ده تا دوازده روایت داریم در مورد امامت امام کاظم در دوران طفولیت.
زمانی که امام صادق داشتند به مکه تشریف میبردند، در منزل ابواء بین مکه و مدینه به امام صادق گفتند: همسرتان سلام رساندند و عرضه داشتند که در حال وضع حمل هستند.
حضرت رفتند و زمانی که برگشتند، فرمودند: «أم فروه» تصور میکرد که من خبر ندارم. شاهد باشید این فرزندی که امروز به دنیا آمد، نامش موسی است و امام بعد از من همین فرزند من است که امروز به دنیا آمده است.
خیلی جالب است! شما ملاحظه کنید در خصوص امام سجاد چنین مطلبی نداریم، در خصوص امام صادق چنین تعبیری نداریم، در خصوص امام رضا نداریم، در خصوص امام جواد نداریم، در خصوص امام حسن عسکری نداریم.
حال قضیه حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و حضرت مهدی (ارواحنا فداه) جدا هستند. نسبت به هیچکدام از ده امام دیگر این تعبیر نیست.
امام صادق در هنگام ولادت حضرت موسی به جعفر به شیعیان فرمودند که امام بعد از من حضرت موسی کاظم است.
زمانی که امام کاظم نوزاد بودند و در گهواره بودند، راوی نقل میکند که من خدمت امام صادق آمدم و حضرت فرمودند امام شما بعد از من این نوزاد است.
زمانی که امام موسی کاظم سه ساله بودند، راوی نقل میکند که به منزل امام صادق آمدم و دیدم یک کودک سه ساله در حیاط میگردد. حضرت فرمود: امام بعد از من این کودک است.
زمانی که حضرت موسی بن جعفر پنج ساله بودند، خدمت امام صادق رسیدم و حضرت فرمود: امام بعد از من همین کودک پنج ساله است.
عزیزان بنده گمان میکنم امام صادق در رابطه با امام کاظم سنگ تمام گذاشته است. بنده عرض کردم که ما باید خدا را شاکر باشیم.
اگر خداوند از اول خلقت تا آخر خلقت به ما عمر بدهد و تمام این عمر را در یک سجده شکر به شکرانه نعمت ولایت ائمه اطهار بگذرانیم، بازهم نتوانستیم شکر نعمت را به جای آوریم.
مجری:
استاد فرقه اسماعیلیه که در حال حاضر هستند، انحرافهای خیلی بدی هم دارند. فردی به نام «آقا خان» که در انگلیس هست و افرادی که فعلاً هستند، به قدری انحرافاتشان زیاد است که بعضی از آنها از دایره اسلام هم بیرون هستند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، این افراد هم بحثهای اباهی گری و بعضی مسائل دیگر را مطرح میکنند. عرض کردم ما اصل قضیه را کار داریم و میخواهیم ریشه را زیر سؤال ببریم.
مگر بهائیت یا کسی که بهائیت را تأسیس کرد، یکی از علمای بزرگ شیعه در نجف نبود. او سپس به شیراز آمد و بحث بهائیت را مطرح کرد تا از این کانال یک ریاست و ثروتی را به دست بیاورد.
بعد از او «حسینعلی بهاء» راه او را در پیش گرفت. الآن هم که بهائیت به دست اسرائیل افتاده است و دارند آن را پیش میبرند.
در فتنه امسال هم یکی از نقش آفرین ترین کسانی که آتش بیار معرکه بودند و در خیابانها و شهرستانهای مختلف چادر از سر زنان برمی داشتند و افرادی را شهید میکردند و آمبولانس را آتش میزدند، بهائیت بودند که از تلاویو و حیفا دستور میگرفتند.
در قدم بعدی گروه دیگری از اغتشاشگران مسیحیت تبشیری بودند که آنها هم متصل به اسرائیل و صهیونیست هستند. این دو طیف یعنی مسیحیت تبشیری و بهائیت در قضیه فتنه امسال نقش اول را بازی کردند.
بنده این قضیه را به صراحت می گویم و بر آن شاید صد دلیل محکم دارم. اگر روزی کسی قبول نداشته باشد، بنده حاضرم تمامی ادلهها را در اینجا ارائه دهم.
بهائیت و مسیحیت تبشیری متصل به تلاویو و حیفا آتش بیار این فتنه بودند. وقتی سران این گروهها دستگیر شدند، الحمدلله رب العالمین فتنه خوابید.
این افراد دائماً تبلیغ میکردند که جمهوری اسلامی بیست و دو بهمن را نمیبیند و مسئولین ایران با فلان کشور صحبت کردند که در صورت سقوط نظام به آنجا فرار کنند. آنها اخیراً هم میگفتند که شب چهارشنبه سوری مسئله تمام است!!
من از همین جا دست همه عزیزان و سروران گرامی و بینندگان عزیز را میبوسم و خواهش و تقاضا میکنم و التماس میکنم که در چهارشنبه سوری مراقب فرزندانشان باشند.
طبق آماری که امروز شنیدم، ما نزدیک به هفده یا هجده کشته داشتیم و نزدیک به دویست یا سیصد زخمی تنها امروز اعلام کردند.
عزیزان من! اگر جان فرزندانتان را دوست دارید و نمیخواهید ناقص العضو شوند، آنها را کنترل کنید. چهارشنبه سوری خرافهای بیش نیست و مواظب باشید.
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
یک سری افراد رذل و پست برای آنکه پولی دربیاورند یک سری ترقههایی را درست میکنند و دست جوانان شما میدهند. فردا جوان شما چشمش نابینا میشود و یک عمر عذاب میکشد.
وقتی به فرزند خود نگاه میکنید که نابینا شده است، هر روز برای شما مصیبت است و تا آخر عمر زجر میکشید. اگر دست فرزندتان خدای ناکرده قطع شود، تا آخر عمر هم خودش زجر میکشد و هم پدر و مادر زجر میکشند و می گویند ای کاش نمیرفت!
به جای "ای کاش، ای کاش" گفتن تا آخر عمر از الآن مراقب باشید فرزندانتان را رها نکنید. اصلاً فرزندانتان را در خانه زندانی کنید و نگه دارید، گناهش پای من!
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنون و متشکرم، خداوند به شما سلامتی و عاقبت بخیری عنایت کند. ضمن اینکه امسال هم حرفهای مفتی از سوی بعضی افراد گفته شد، مواظب باشید زیرا ممکن است از همین چهارشنبه آخر سال سوء استفاده کنند.
ممکن است یک عده بیایند و خدای نکرده باعث شود عده دیگری جانشان را از دست بدهند یا خسارت ببینند. این افراد میخواهند به نوعی سوء استفاده کنند.
بحمدالله مردم ما همیشه آگاه و بصیر بودند و ان شاءالله این روزها هم میگذرد. ما باید خودمان را برای سال نو آماده کنیم. سال نویی که با ماه شعبان تمام میشود و بعد همه ماه مبارک رمضان آغاز میشود. خدای نکرده این سال برای کسی تلخ نباشد.
خیلی ممنونم که امشب هم برنامه زنده «حبل المتین» را همراهی فرمودید. با تمام وجودمان دعا میکنیم برای ظهور و فرج آقاجانمان و مولایمان امام زمان (ارواحنا له الفداء) و عرضه میداریم:
اللهم عجل لولیک الفرج
در پناه حضرت حق و زیر سایه آقاجانمان حضرت مرتضی علی باشید.
خدانگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته