2024 April 24 - چهار شنبه 05 ارديبهشت 1403
لزوم دفاع غیرتمندانه و علمی از مذهب تشیّع
کد مطلب: ١٢٧٢١ تاریخ انتشار: ٢٨ دي ١٤٠١ - ١٤:٠٦ تعداد بازدید: 176
دروس خارج » فقه الحکومه
لزوم دفاع غیرتمندانه و علمی از مذهب تشیّع

(جلسه هجدهم 09 08 1401)

 بسم الله الرحمن الرحیم

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه)- سال نوزدهم

 (جلسه هجدهم  09 08 1401)

موضوع:  لزوم دفاع غیرتمندانه و علمی از مذهب تشیّع

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

...دو سه تا بررسی سندی کنیم شما بیست تا روایت نقل می کنید یک سنی، وهابی می گوید همه این ها ضعیف هستند. امروز برخورد ما با اهل سنت و وهابیت غیر از برخورد پنجاه سال، صد سال قبل است.

 زمان علامه امینی (رضوان الله تعالی علیه) مرحوم میرحامد حسین و  این ها خیلی زیاد روی مسائل رجالی دقیق نبودند الان وهابی ها عمدتاً روی مسائل رجالی زیاد دقیق هستند؛ ولذا به دوستان توصیه می کنم در این قسمت بخواهند کار کنند یعنی بیست تا روایت می آورد یکی یا دو تا حتماً بررسی سندی کند.

یا یکی دو تا که علمای اهل سنت تصحیح کرده اند این ها را اول بیاورد بعد روایات دیگر را مؤید بیاورد. ولی ما می بینیم و می شنویم یک آقایی هفت هشت جلد کتاب نوشته برای ما هم یکی دو سه جلدش را داد فضائل اهل بیت را از کتب اهل سنت جمع کرده زحمت زیاد کشیدند ولی آدم نگاه می کند نمی تواند استفاده کند باید مراجعه کند ببینید واقعاً‌ این روایت مورد تصحیح اهل سنت هست یا نیست. این یک مقداری مشکل درست می کند.

اگر کسی کتابی بنویسد الأحادیث الصحاح فی فضائل اهل بیت فی کتب اهل السنة امروز جای این خالی است. احادیث صحاح در فضائل اهل بیت در کتب اهل سنت.

 یعنی ندیدم کسی حتی خود حاج آقای طبسی خدای عالم حفظش کند که ذخیره عالم تشیع است واقعاً زحمت می کشد، ما مثلش را یا اصلاً نداریم یا خیلی کم داریم ایشان کتابی نوشته ادله خلافت خلفای اهل سنت یک کتاب 700- 800 صفحه ای هست خیلی هم زحمت کشیدند. یعنی در حقیقت در نوع خودش کتاب اگر نگوییم بی نظیر، کم نظیر است.

 یک روز ایشان منزل ما تشریف آوردند من یک بخش هایی مطالعه کرده بودم چند تا نکات یادداشت کرده بودم خدمت ایشان عرض کردم، ایشان گفتند این ها را بدهید چاپ بعدی اصلاح کنیم و ... اخیراً هم یک کتابی نوشته در رابطه با سقیفه به من داد من دیگر حوصله مطالعه کردنش را نداشتم.

بعضی وقت ها عزیزان خیلی زحمت می کشند ولی:  

«وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص27

ببینیم مخالفین ما امروز، نقاط ضعف ما را کجا تشخیص دادند؟ یعنی ما باید چهار تا کار در کار انجام بدهیم یک: نقاط ضعف مخالفین را داشته باشیم. سی - چهل تا لغزشگاه های تند وهابی ها، ‌اهل سنت را آماده داشته باشیم.

 لغزشگاه هایی که این ها هیچ راه مفرّی ندارند مثل حدیث حوض، حدیث قرطاس، انکار وفات پیغمبر توسط خلیفه دوم و قضیه مخالفت از جیش اسامه و مخالفت های صحابه با پیامبر در زمان پیغمبر.

عایشه دارد نفرین می کند ام سلمه دارد آن ها را نفرین می کند یک چیزهایی است که در صحاح شان آمده، در غیر صحاح شان روایات لغزشگاه الی ماشاء الله دارند.

 یا در صحیح بخاری و مسلم در رابطه با توحید چه لغزشگاه هایی دارند. عرض کردم سی - چهل تا مورد از این ها را همیشه آماده داشته باشیم اگر صحیحین هست دیگر لازم نیست بررسی سندی کنیم.

بعضی ها را می بینیم کتاب از صحیح بخاری نقل کرده بعد رفته بیست، سی تا مصدر هم آورده آن یکی مصادر در صحیح بخاری آمد «کالحجرُ في جنب الانسان» است یعنی خودش را زحمت داده کاغذ هم سیاه کرده و هیچ ارزشی هم ندارد.

 صحیح بخاری مطلب نقل می کند برای شما از نظر اهل سنت مثل آیه قرآن است. شما مثل یک آیه قرآن بیاورید به تأیید آیه قرآن، ده تا روایت هم می خواهید بیاورید.

در رابطه با توحید، نبوت، امامت، معاد لغزشگاه هایی که صحیحین دارند یعنی ما باید برویم آن سنگرهای اساسی و بتنی که این ها پشت سرش مخفی شدند آن ها را خراب کنیم.

 باز تکرار می کنم مؤدبانه، محترمانه خیلی با احترام کامل حتی لازم شد بگوییم آقای ابوبکر، جناب عمر هیچ اشکالی ندارد. تا شما این احترام را نگذارید آن طرف حاضر نیست صحبت شما را گوش کند.

این ولایی های تند، این ها به شیعه ضرر می زنند. آن ها که می خواهند نقاط مطائن را به عنوان ضعف مطرح کنند چهار تا فحش خواهر مادر می دهند و توهین هم می کنند در حقیقت دارند خیانت می کنند و نه تنها خدمتی به شیعه نیست شیعه را در منظر توهین این ها قرار می دهند.

روایت را آقایان دارند کسی خدمت امام صادق آمد عرض کرد که بعضی از شیعه ها در مسجد می نشینند اسم مخالفین را می برند و سب می کنند حضرت فرمود:

«مَا لَهُ- لَعَنَهُ اللَّهُ»

چه اش است این شیعه که این کار را می کند خدا لعنتش کند

 

«تَعَرَّضَ بِنَا»

این‌ها دارند ما در معرض فحش مخالفین قرار می‌دهند.

اعتقادات الإماميه( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏ (وفات مؤلف: 381 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: كنگره شيخ مفيد، مكان چاپ: ايران؛ قم‏، سال چاپ: 1414 ق‏، ص107(39 باب الاعتقاد في التقيّة)

بعد آیه 108 سوره انعام را می خواند

(وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَينَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَينَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يعْمَلُونَ)

(به معبود) کسانی که غير خدا را می ‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آن ها (نيز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين برای هر امتی عمل شان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است؛ و آن ها را از آن چه عمل می ‌کردند، آگاه می ‌سازد (و پاداش و کيفر می ‌دهد).

سوره انعام (6): آیه 108

حداقل در این جلسه بیش از 30 بار آدرس هایش را گفتم این از آن چیزهای خیلی مهم است که امروز مثل بنّا که احتیاج به تیشه و ماله دارد بعضی از احادیث مثل این است. اعتقادات شیخ صدوق، صفحه 107 و 108؛ بحار الأنوار، جلد 71 یا 74، چاپ بیروت، چاپ ایران، صفحه 217 وضعش خیلی روشن است وقتی روایتی که بزرگان ما در کتاب های اعتقادی می آورند یعنی تمام آن قنطره های رجال را پشت سر گذاشته است.

یک روایاتی که حجت نباشد بزرگان ما در کتاب های اعتقادی نمی آورند اهل سنت هم همین طور مثل اعتقادات اهل سنت آقای لالکایی وقتی روایتی را می آورد یعنی در حقیقت تمام آن پل ها و قنطره های رجالی را رد کرده که در کتاب اعتقادی دارد می آورد. لذا در این جا دیگر ما دنبال سند نباید بگردیم چه اعتقادات شیخ صدوق، چه اعتقادات شیخ مفید که تکمیل اعتقادات شیخ صدوق است.

پرسش:

از جهت روانی هم مناسب نیست.

پاسخ:

بله، اعتقادات شیخ صدوق، صفحه 107- 108

«إِنَّا نَرَى فِي الْمَسْجِدِ رَجُلًا يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يُسَمِّيهِمْ.»

اسم هم می برد حضرت فرمودند:

 «مَا لَهُ»

چه مرضی دارد؟

«لَعَنَهُ اللَّهُ- يَعْرِضُ بِنَا»

بعد حضرت آیه 108 را می خواند این جلد 71، چاپ بیروت است صفحه 217

پرسش:

این در زمان وجود حکومت اسلامی دیگر تقیه چه معنا دارد؟

پاسخ:

روایت داریم تا ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) برای شیعه تقیه است. روایتش را قبلاً خواندیم شما در این جا حکومت تشکیل دادید آقای بهجت خدا روحش را شاد کند می گوید اگر شما در عید الزهرا در قم، تهران و تبریز بیایید به مقدسات اهل سنت توهین کنید در آن طرف دنیا حرمت یک شیعه شکسته بشود خون از بینی یک شیعه جاری بشود شما در جرم او شریک هستید!

پرسش:

رسانه ای نشود آن طرف دنیا متوجه نمی شوند.

پاسخ:

الان به قولی دیوار موش داره موش هم گوش داره حتی برای زن و بچه ات مطرح می کنی بچه ات مدرسه می رود برای رفیقش مطرح می کند آن هم برای رفیقش شما می بینید فردا از رسانه های وهابی بیرون آمد.

 یعنی امروز بحث این که رسانه ای نمی شود نیست شما همین که در داخل خانه ات یک برنامه ای می گیرید این منتشر می شود. می بینی بعد از ده - بیست روز هر کس می گوید به کسی نگویی فقط به شما می گویم آن هم می گوید به کسی نگویی قسم می خورد همین طور به کسی نگو به کسی نگو آخرش دستش وهابی ها می رسد.

در بیرجند بودم تعدادی از اساتید حوزه در آن جا بودند همه هم شیعه بودند یک مطلبی را از آقای ربّانی خراسانی نقل کردم که درس قرآن می دهند. گفتم ایشان فرمودند ما 300 نفر طلبه عربستان بردیم از این 300 نفر 50- 60 نفر با تفکر وهابی بر گرداندیم و این را رد هم کردم گفتم ایشان دارد اشتباه می کند وهابیت اصلاً منطق ندارند یعنی اصلاً‌ حرف برای زدن ندارند به دوستان گفتم «إنما المجالسُ بالأمانة» بنده تا به قم نیامدم از شبکه کلمه سخنرانی ما پخش شد.

هنوز هم در فضای مجازی هست یعنی اول و آخرش را بریدند همین تکه را آوردند آن که ربانی هم بود حذف کردند بحث نفوذی نیست بحث سر این است که این آقا می رود برای دوستش نقل می کند آن هم برای دوستش، دوست سومش سنی می شود و دوست چهارمش سلفی می شود دوست پنجمش هم ایادی وهابیت می شود.

 یعنی امروز ما باید طوری رفتار کنیم در محیط خانه مان برای زن و بچه مان آموزش بدهیم به مقدسات دیگر ادیان و مذاهب توهین کردن خلاف عقل و فطرت است.

یک وقتی قرآن نسبت به بت پرست ها می گوید (وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ) این دلیل است شما هزار تا روایت برای من بیاور این آیه می زند کمر هزار تا روایت را می شکند.

پرسش:

سوالی که مطرح می شود برائت را چه کار کنیم؟

پاسخ:

برائت، امر قلبی است برائت زبان نیست همان طوری که توحید و محبت امر قلبی است برائت هم امر قلبی است.

پرسش:

به خانواده به تدریج گفته شود

پاسخ:

به صورت کلی اعدا و دشمن آل محمد لازم نیست ما نام ببریم آن کسانی که با آل محمد مخالفت داشتند در حق آن ها ظلم کردند جنایت کردند.

پرسش:

در مدارس اصلاً این اسماء را نمی دانند عمر را عمر سعد حساب می کنند به خاطر ضعف در برائت نیست مثلاً بگوییم اعداء آل محمد به صورت کلی گفته بشود الان 99 درصد بچه ها این طوری هستند.

پاسخ:

ما که نمی گوییم اسم نبرید بگویید عمر دستور داد خانه حضرت علی را آتش بزنند ولی نگویید عمر، چهار تا فحش خواهر مادر هم به او بدهید لعنت الله علیه و ... این کار را خراب می کند.

 معاویه این کارها را کرد یعنی شما بگویید معاویه لعنت الله علیه و چهار تا فحش گفتید این خراب می کند ما با این مخالف هستیم اصلاً رضی الله هم نمی خواهید بگویید رضی الله گفتنش هم به قولی ذلت است.

یا رضی الله عنه یا رضی الله بگویید خودتان را قصد کنید آن هم در مواردی که ضرورت دارد چون من در مکه با این ها بودیم کلمه رضی الله را همیشه می گفتم ولی نه عنه می گفتم نه عنا می گفتم آن هم دلش خوش بود ما رضی الله داریم می گوییم.

 در جلسات شیعه و ... این بساط را باز کردن در حقیقت تراث شیعه را به حرّاج گذاشتن است. ما تمام حقایق را باید بگوییم ولی مؤدبانه و محترمانه بگوییم همان طور که مرحوم علامه مطهری دارد هم در کتاب سیری در نهج البلاغه خیلی مفصل صحبت کرده هم در کتاب امامت و رهبری از صفحه 12 تا 23- 24.

می گوید آن چه که وحدت را به هم می زند احساسات و عواطف دیگران را تحریک کردن است، ولی بیان حقیقت، بحث های علمی سر و کارش با عقل، خرد و منطق است.

 شما آن چه را که در صحیح بخاری و صحیح مسلم است با سند صحیح قضیه هجوم به خانه حضرت زهرا آوردند بفرمایید تاریخ طبری، جلد فلان، صفحه فلان این هم بررسی سندی.

انساب الأشراف بلاذری، جلد فلان، صفحه فلان با سندش. ابن ابی شیبه در مصنفش، جلد فلان، صفحه فلان این هم سندش کسی با شما مخالفت نمی کند.

پرسش:

الان یک سوال در این مسئله هست و بعضی ها مطالبه دارند می گویند همین ها چرا در تلویزیون مطرح نمی شود؟

پاسخ:

ما که مقلد تلویزیون نیستیم. شما ببینید خود مقام معظم رهبری در کتاب انسان 250 ساله چه کار کرده است؟ ملاک برای ما سیره و روش مقام معظم رهبری است.

 یا فرمایشات امام، شما وصیتنامه سیاسی الهی مقدمه اش را ملاحظه بفرمایید ایشان آن جا چه کار کرده؟ این برای ما ملاک است نه صدا و سیما برای ما ملاک است نه فلان آقا و فلان خانم برای ما ملاک است.

 الگو امروز برای ما این دو تا بزرگوار هستند مقام معظم رهبری تعبیرش این هست نمی خواهم خیلی زیاد وارد این چیزها بشویم.

در تعاملاتی که جامعه مدرسین چاپ کرد که مقام معظم رهبری آخرین جلسه ای که در قم تشریف آوردند یک جلسه ای با اعضای جامعه مدرسین داشتند آن جا ایشان گفت جناب آقای شاهرودی یک وقت به من گفتند رئیس مسجد الحرام در مکه به تشیع علاقمند است و با ایشان صحبت کرده بود، مثلاً یک آدم این طوری را بکشانید این جا بیاورید یک مقداری مشت و مال علمی بدهید تا بفهمند که در این جا چه خبر است؟

اگر فرد عادی باشد می گوید هِی یا الله شما وحدت را به هم زدید تفرقه ایجاد کردید این دیگر فرمایشات رهبری است می فرمایید این جا بیاورید یک مقدار مشت و مال علمی بدهید چه خبر است.

 واقعاً خیلی از این ها را نمی دانند چه خبر است ما می توانیم در این زمینه برای این ها کتاب بفرستیم بعضی از آن ها برای ما کتاب می فرستند یا امثال این ها.

یا در کتاب انسان 250 ساله بیانات مقام رهبری از زندگی سیاسی ائمه است شما ببینید در رابطه با این که عبدالله عمر آقا زاده عمر هم پیغمبر را دیده و روایت نقل کرده تا طلحه و زبیر دو سردار اسلام، دو صحابی پیغمبر، دو چهره معروف این ها ناکثین بودند بیعت شکنان.

نیامده بگوید زبیر لعنت الله علیه، زبیر فلان فلان شده، طلحه فلان فلان شده یعنی همرزمان امیر المؤمنین دوستان قدیمی طاقت عدالت او را نیاوردند. باز همین ها با علی در افتادند چرا این ها طاقت عدالت نیاوردند؟ یک جناح، جناح فرصت طلب ها و قدرت طلب ها بود یک جناح فلان بنی امیه و اهل شام که قاسطین بودند از این واضح تر؟!

امیر المؤمنین در برابر طلحه و زبیر و دیگران قرار می گرفت در مقابل معاویه مقابله با جاه طلبی، باند بازی ها می کرد.

بعد می گوید من لازم است قبلاً یک نکته ای را به همه خواهران و برادران از شیعه و سنی در سطح جهان تذکر بدهم و آن این است ما وقتی درباره امیر المؤمنین بحث می کنیم به طور طبیعی جنگ های امیر المؤمنین مطرح می شود، مگر می شود کسی تاریخ زندگی حکومت 5 ساله امیر المؤمنین را بخواهد بیان کند جنگ جمل مطرح نشود جنگ صفین مطرح نشود این یک واقعیت تاریخی است.

در روزگاری چند تن از صحابه معروف پیغمبر و زوجه رسول الله با امیر المؤمنین که خلیفه مجمعٌ علیه بود جنگیدند معاویه که عده ای از برادران اهل تسنن نه همه برایش احترام و اعتبار قائلند در یک جنگ طولانی چندین ماهه با علی جنگید ما اگر امروز از جنگ جمل حرف می زنیم نمی خواهیم بحث کلامی بکنیم صحبت شیعه سنی نیست و این جنگیدن کار خلافی بوده است. منتها این ها می گویند اشتباه کردند و اجتهاد کردند بنابراین من تذکر می دهم همچنین به اهل تسنن اصل بحث ما این جا بیان یک واقعیت تاریخی است مسئله، مسئله اصول اسلامی است در این جا نمی خواهیم بحث شیعه، سنی بکنیم.

 این ها فرمایشاتی است که این بزرگوار دارد و در سایت ها است. الان مثل زمان سابق نیست مثلاً ما برویم کتاب و مجله تهیه کنیم نه تمام این ها روی سایت هست. سایت های مختلف هم دارند پی دی اف و وردش را هم دارند خیلی راحت می شود این ها را به دست آورد.

این ها برای ما ملاک هستند نه دیگران البته ما دست همه مراجع بزرگوار را می بوسیم و بر بوسه هم افتخار می کنیم، با افتخار می بوسیم ولی ملاک امروز در رابطه با این مسائل، بیانات خود رهبری است که منادی وحدت است، مجری وحدت است، بیانگر وحدت است و حقایق و تمام خیر و شر و ضرر جامعه اسلامی را بهتر از دیگران حتی بهتر از دیگر مراجع بیان می کند.

حتی خدمت آیت الله شیخ جواد تبریزی رسیده بودند

 ایشان رسماً گفته بود گفت این سید (مقام معظم رهبری) است که توانست این کشور را اداره کند من باشم دو روزه کشور را از هم می پاشانم مشخص است این بزرگواران ما در کارهای سیاسی، اجرائی نبودند از اول ورودشان به حوزه (قدس الله اسرارهم، رفع الله درجاتهم) در کارهای علمی بودند.

ولی رهبری 8 سال رئیس جمهوری بود با تمام دنیا در تعامل بود تمام خیر و شر و مسائل را داشت وقتی می خواهد وارد بشود این چنین وارد می شود.

 یا مثلاً‌ در رابطه با بحث مناظره ایشان تعبیرش این است که نباید از مناظره گریخت این تعبیر ایشان برای 16/ 11/ 81 است. کرسی های نظریه پردازی پاسخ به سوالات، نقد، مناظره، روش های علمی، روش عملی معقول است. نباید از آزادی ترسید از مناظره گریخت نقد و انتقاد را به کالای قاچاق یا امر تشریفاتی تبدیل کرد.

 آخرش هم می گوید از شورای مدیریت حوزه علمیه از شورای انقلاب فرهنگی می خواهم این را راه بیاندازند مناظره، کرسی های آزاد اندیشی امیدوارم مراحل اجرای این ایده دچار فرسایش اداری نشده تا پیش از بیست و پنجمین سالگرد انقلاب نخستین ثمرات مهم آن آشکار شود.

من از شما سوال می کنم شما را به هر دین و مذهبی و به هر کسی که دوست دارید، 43 سال گذشت این فرمایش رهبری نخستین ثمرات مهم آن آشکار شود چه چیزی دیدیم؟ آیا حوزه آمده کرسی آزاد اندیشی بگذارد؟ دانشگاه ها آمدند کرسی آزاد اندیشی بگذارند؟

ما بیاییم فرمایشات این ها را مطرح کنیم هیچ کس هم نه دادگاه ویژه، نه غیره کسی نمی تواند بگوید بالای چشمت ابروست. شما فرمایشات رهبری را از سایت شان بر دارید در رابطه با غدیر، در رابطه با امیر المؤمنین، در رابطه با شهادت حضرت زهرا و این ها مطرح کنید و بگویید مقام معظم رهبری این طور فرموده و بعد هم ده تا روایت از شیعه و سنی بیاورید هیچ کس نمی گوید بالای چشمت ابروست.

یک مقداری ما اشتباه می کنیم و ما به قولی نَیْ را از طرف شیپورش می خواهیم به دهان مان بگذاریم این درست نیست.

من در یکی از جلساتی بودم یک آقایی منبر رفت شروع کرد بله فلانی لعنت الله علیه، فلانی لعنت الله علیها به صاحب جلسه گفتم چه بساطی است درست کردید، گفتم اگر همین جا سی چهل نفری هستند یکی از این ها ضبط کنند در اختیار وهابی ها قرار بدهند شما می خواهید چه کار بکنید؟ چه کسی همچنین کاری کرد؟ امام صادق، امام باقر کردند مراجع ما امروز همچنین کاری می کنند؟ رهبری و امام همچنین کاری انجام دادند؟ شما الان دارید به این شکل می گویید آن هم در شهر قم.

 عرض کردم مشکل مال ما است که یک مقداری داریم اشتباه می کنیم یعنی به جای این که بیاییم حقایق را با الفاظ محترمانه، مؤدبانه بگوییم و کلمات مان را مستند کنیم به سخنان رهبری به سخنان امام به سخنان بزرگانی از فقهای ما مثل حاج آقای مکارم، حاج آقای شبیری زنجانی، حاج آقای وحید و آقای سبحانی این بزرگوارانی که امروز فخر جهان تشیع هستند گوش دهیم.

آقای وحید بیانیه دارد اگر اهل سنت شما را تکفیر هم کردند شما حق ندارید مطالب تند بگویید شما برخورد محترمانه با آن ها داشته باشید.

پرسش:

این ها را به مردم نمی گویند.

پاسخ:

شما بگویید، لازم نیست که آن ها بگویند شما این ها را از سایت ها بگیرید و این ها را در میان مردم منتشر کنید این فرمایش آقای وحید است.

«و واجبکم الشرعی ان تحسنوا معاشرة الذین ینطقون الشهادتین و ان اعتقدوا بکفرکم»

با داعش هم صحبت بکنیم، حاج آقای طبسی صحبت می کرد می گفت من به زندانی در اهواز رفته بودم با چند تا از این داعشی ها صحبت می کردیم این ها اشک چشم شان در آمد گفتند حاج آقا شما کجا بودی چرا دیر آمدی؟ چرا این مطالب را قبلاً برای ما مطرح نکردید؟ اگر این را قبلاً می دانستیم همچنین کاری نمی کردیم. مشکل مال ماست ما دیگر مشکل خودمان را به گردن دیگران نیاندازیم.

یک نکته ای هست دوستان هم سوال داشتند در رابطه با سایت دانشنامه اهل بیت متن کامل نشست جایگاه غدیر در منابع اسلامی و گونه شناسی شبهات. عرض کردم تلاش کنیم نقد هم می کنیم نقدهای مان، نقدهای مؤدبانه باشد یک تعبیری دارد امام (رضوان الله تعالی علیه) می گوید نقد، از نعمت های بزرگ خدا است خیلی جالب است.

در صحیفه نور جلد 20، صفحه 451 "نباید ما گمان کنیم هر چه می گوییم و می کنیم کسی را حق اشکال نیست، اشکال بلکه تخطئه یک هدیه الهی برای رشد انسان ها است."

این که بگویم همان که من می گویم صد در صد صحیح است این اول اشتباه من است ما که معصوم نیستیم، نسبت به دیگران هم داریم نقد میکنیم نیاییم این را از سرا پا فحش بدهیم، توهین کنیم، جسارت کنیم بعد از این که جسارت مان تمام شد شروع به نقد کردن کنیم.

پرسش:

عذرخواهی کنیم

پاسخ:

نه اصلاً بلد نیستیم عذرخواهی بکنیم احمد ابن محمد ابن عیسی رئیس حوزه علمیه قم در زمان امام هادی و امام عسکری بود، احمد ابن محمد ابن خالد برقی را از قم به کاشان تبعید کرد گفت چرا تو از ضعفاء نقل می کنی؟ بعد از آن که متوجه شد اشتباه کرده از این جا کاشان رفت دست احمد ابن محمد ابن خالد را گرفت به قم آورد عذرخواهی کرد و در تشییع جنازه اش با پای برهنه برای جبران حیثیتی که از برده برد شرکت کرد. این ها تربیت شدگان امام هادی و امام عسکری (سلام الله علیهما) بودند.

پرسش:

مؤمن طاق چه است که امام صادق ایشان را تأیید کرده

پاسخ:

مؤمن طاق نمی آمد فحش بدهد

پرسش:

پس شجاعت و تعصب علمی چه؟

پاسخ:

بله، آن باید باشد اگر نباشد اصلاً‌ شیعه نیست. شیعه ای که تعصب و غیرت مذهبی نداشته باشد شیعه نیست. تعصب مذهبی دو نوع است یک تعصب مذهبی است که ما بالای منبر برویم چهار تا فحش چاله میدانی بدهیم یک دفعه هم این است که ما بیاییم بحث های علمی بکنیم و طرف را از نظر علمی در بن بست قرار بدهیم.

 همان عبارتی که آقا امام عسکری شاگردش را فرستاد با آن آقا بحث کرد می گوید آن چنان از نظر علمی با او درگیر شد در بن بست قرار داد:

«لَا يَدْرِي فِي السَّمَاءِ هُوَ، أَوْ فِي الْأَرْض‏»

نمی داند در آسمان ها است یا در زمین است

التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري (عليه السلام)؛ نویسنده: حسن بن على عليه السلام، امام يازدهم، محقق /مصحح: مدرسه امام مهدی علیه السلام، ص353

یا امام صادق  می فرماید:

«أن أبا جعفر علیه السلام کان یباهی بالطیار»

به وجود محمد طیار افتخار می کرد.

چرا؟ برای این که:

«و أنه كان شديد الخصومة عن أهل البيت عليهم السلام‏»

رجال العلامة الحلی؛ نویسنده: علامه حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، محقق / مصحح: بحرالعلوم، محمدصادق، ص 150، باب 64 محمد الطیار

شدید الخصومة نه فحش دادن نمی آید ادله خلافت امیر المؤمنین را مطرح می کند بطلان خلافت دیگران را هم با دلیل و منطق مطرح می کند.

(قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)

اگر راست مي‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد!

سوره بقره (2): آیه111

(ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ)

با حکمت و اندرز نيکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شيوه‏اي] که نيکوتر است.

در مناظره هم:

(وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِي أَحْسَنُ)

و با آنها به روشي که نيکوتر است، استدلال و مناظره کن!

سوره نحل (16): آیه 125

این طوری داریم ولی آنچه مخالف هستیم در مناظرات در بحث ها توهین و فحاشی به کار بردن کلماتی که احساسات طرف را جریحه دار می کند است.

من چند بار همین جا گفتم، گفتم یک پادشاهی خواب دیده بود دندان هایش افتاده معبری آوردند گفت پادشاها تعبیرش این است که تمام بستگان شما قبل از شما خواهند مرد این بدبخت بیچاره یک مقداری فکر کرد دید عجب تمام بستگان من پدر من، مادر من، فرزند من و می میرند گفت این چه تعبیری هست کردی گردنش را بزنید.

بعد از مدتی گفت یک معبر دیگری بیاورید ناراحت بود این تعبیر اعصابش را بدتر کرد یک معبری آوردند گفت پادشاها به شما تبریک می گویم گفت چه تبریکی؟ گفت خواب خیلی خوبی است گفت تعبیرش چه است؟ گفت عمر حضرت پادشاه از همه فامیل هایش بیشتر است. ببینید هر دو یک چیز است ولی این که تمام فامیل های شما قبل از شما خواهند مرد این یکی، یکی عمر شما از همه بستگان تان بیشتر است.

ما باید الفاظی که در مناظرات یا پاسخ به شبهات به کار می گیریم بفرما، بنشین، بتمرگ این ها را رعایت کنیم. یعنی از الفاظی استفاده کنیم طرف مقابل برای شنیدن صحبت های ما لحظه شماری کند عشق بورزد پای صحبت ما هست نه این که ما یک جملاتی بگوییم احساسات او را هم جریحه دار بکنیم و فردا دیگر پای صحبت نیاید پشت سر ما هم حرف بزند. فردا به قولی زور علمی اش به ما نمی رسد چهار تا جوان کم سواد را می گیرد این ها را از مذهب وارونه می کند.

 یک بحثی در این جا هست که این بزرگواران مطرح می کنند تعابیری دارند که غدیر سوخته بود همه می دانند این تعابیر، تعابیر زشت و وقیحی است من کاری با ایشان ندارم.

 ولی این که عزیزمان جناب آقای رفیعی تعبیرشان این است می گوید مسلمانان در امور عبادی تابع محض بودند ولی در امور حاکمیتی از پیغمبر می پرسیدند اگر این مطلب از خدا می گوییم با تو مناقشه نمی کنیم ولی اگر از خودت هست ما نظر داریم.

آیا این، با واقعیت می سازد یا نمی سازد؟ عزیزان خوب دقت کنند این ها بحث های کلیدی است در کتاب صحیح مسلم، حدیث 1114

«عن جَابِرِ بن عبد اللَّهِ رضي الله عنهما أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم خَرَجَ عَامَ الْفَتْحِ إلى مَكَّةَ في رَمَضَانَ فَصَامَ حتى بَلَغَ كُرَاعَ الْغَمِيمِ فَصَامَ الناس ثُمَّ دَعَا بِقَدَحٍ من مَاءٍ فَرَفَعَهُ حتى نَظَرَ الناس إليه ثُمَّ شَرِبَ فَقِيلَ له بَعْدَ ذلك إِنَّ بَعْضَ الناس قد صَامَ فقال أُولَئِكَ الْعُصَاةُ أُولَئِكَ الْعُصَاةُ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج2، ص785، ح1114

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم خَرَجَ عَامَ الْفَتْحِ إلى مَكَّةَ في رَمَضَانَ فَصَامَ»

سال فتح مکه از مدینه به طرف مکه خارج شدم «فصامَ» همه روزه بودند

«حتى بَلَغَ كُرَاعَ الْغَمِيمِ»

یکی از منطقه هایی که نزدیک مدینه بود یعنی از حد ترخص رد شدند

«فَصَامَ الناس ثُمَّ دَعَا بِقَدَحٍ من مَاءٍ فَرَفَعَهُ حتى نَظَرَ الناس إليه ثُمَّ شَرِبَ فَقِيلَ له بَعْدَ ذلك»

پیغمبر قدحی از آب برداشت و آب نوشید و گفت روزه هایتان را بخورید مسافر نباید روزه بگیرد.

 می گوید:

«إِنَّ بَعْضَ الناس قد صَامَ»

بعد حضرت فرمود:

 «أُولَئِكَ الْعُصَاةُ أُولَئِكَ الْعُصَاةُ»

یعنی این عدالت صحابه را نفی می کند دیگر چیزی نمی گذارد وقتی در مسئله روزه یک مسئله عبادی است یک مسئله سیاسی هم مسئله خلافت و این ها هم نیست می گوید شما مسافر هستید باید روزه تان را بخورید، تعدادی از صحابه روزه شان را نخوردند و حضرت با این تعبیر، این در صحیح مسلم است  «أُولَئِكَ الْعُصَاةُ أُولَئِكَ الْعُصَاةُ»

 باز در کتاب صحیح مسلم حدیث  پیغمبر پیش عایشه می آید:

«وهو غَضْبَانُ فقلت من أَغْضَبَكَ يا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج2، ص879، ح1211

 

پرسش:

روایت قبل از نظر سندی صحیح است؟

پاسخ:

صحیح مسلم است ما احتیاجی به سند نداریم. و جالب است در همین جا حضرت پیش ام سلمه می آید تعبیر آقای ابن تیمیه در این قضیه این است البته مال سال 6 است رسول اکرم در سال 6 می خواستند مکه بروند در حدیبیه مانع شدند رسول اکرم فرمودند از احرام بیرون بیایید این ها از احرام بیرون نیامدند بعد ام سلمه می گوید:

«فدخل مغضبا على أم سلمة فقالت من أغضبك أغضبه الله»

منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج4، ص315

یا در عمره تمتع، در حجة الوداع این آقایانی که سنگ صحابه را به سینه می زنند خیلی بد است یعنی اگر، این را من بارها گفتم شاگرد آهنگر اگر همچنین حرفی بزند با آن پُتک بر سر شاگردش می زند

 شاگرد چوپان اگر همچنین حرفی بزند با چماق چوپانی اش او را خواهد زد! این در صحیح بخاری و مسلم است حدیث 1216

«حدثني محمد بن حَاتِمٍ حدثنا يحيى بن سَعِيدٍ عن بن جُرَيْجٍ أخبرني عَطَاءٌ قال سمعت جَابِرَ بن عبد اللَّهِ رضي الله عنهما في نَاسٍ مَعِي قال أَهْلَلْنَا أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه وسلم بِالْحَجِّ خَالِصًا وَحْدَهُ قال عَطَاءٌ قال جَابِرٌ فَقَدِمَ النبي صلى الله عليه وسلم صُبْحَ رَابِعَةٍ مَضَتْ من ذِي الْحِجَّةِ فَأَمَرَنَا أَنْ نَحِلَّ قال عَطَاءٌ قال حِلُّوا وَأَصِيبُوا النِّسَاءَ قال عَطَاءٌ ولم يَعْزِمْ عليهم وَلَكِنْ أَحَلَّهُنَّ لهم فَقُلْنَا لَمَّا لم يَكُنْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ عَرَفَةَ إلا خَمْسٌ أَمَرَنَا أَنْ نُفْضِيَ إلى نِسَائِنَا فَنَأْتِيَ عرَفَةَ تَقْطُرُ مَذَاكِيرُنَا الْمَنِيَّ قال يقول جَابِرٌ بيده كَأَنِّي أَنْظُرُ إلى قَوْلِهِ بيده يُحَرِّكُهَا قال فَقَامَ النبي صلى الله عليه وسلم فِينَا فقال قد عَلِمْتُمْ أَنِّي أَتْقَاكُمْ لِلَّهِ وَأَصْدَقُكُمْ وَأَبَرُّكُمْ وَلَوْلَا هَدْيِي لَحَلَلْتُ كما تَحِلُّونَ وَلَوْ اسْتَقْبَلْتُ من أَمْرِي ما اسْتَدْبَرْتُ لم أَسُقْ الْهَدْيَ فَحِلُّوا فَحَلَلْنَا وَسَمِعْنَا وَأَطَعْنَا قال عَطَاءٌ قال جَابِرٌ فَقَدِمَ عَلِيٌّ من سِعَايَتِهِ فقال بِمَ أَهْلَلْتَ قال بِمَا أَهَلَّ بِهِ النبي صلى الله عليه وسلم فقال له رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فاهد وَامْكُثْ حَرَامًا قال وَأَهْدَى له عَلِيٌّ هَدْيًا فقال سُرَاقَةُ بن مَالِكِ بن جُعْشُمٍ يا رَسُولَ اللَّهِ أَلِعَامِنَا هذا أَمْ لِأَبَدٍ فقال لِأَبَدٍ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج2، ص883، ح1216

«قال جَابِرٌ فَقَدِمَ النبي صلى الله عليه وسلم صُبْحَ رَابِعَةٍ مَضَتْ من ذِي الْحِجَّةِ فَأَمَرَنَا أَنْ نَحِلَّ»

جابر نقل می کند پیغمبر روز 4 ذی الحجة وارد مکه شد (حجة الوداع) دستور داد از احرام بیرون بیایید چون یکی از کارهای زمان جاهلیت این بود که اگر کسی قبل از حج وارد مکه می شد دو سه ماه باید در احرام می ماند تا هشتم حرکت می کردند برای عرفات می رفتند بعد منا و تقصیر می کردند و از احرام بیرون می آمدند. رسول اکرم خواست این بدعت جاهلیت را به هم بزند شما وقتی قبل از حج وارد مکه شدید اگر رفتید طواف کردید و سعی کردید می توانید تقصیر کنید از احرام بیرون بیایید و تمام آن 26 موردی که برای محرم حرام است همه حلال شد.

«قال عَطَاءٌ قال حِلُّوا وَأَصِيبُوا النِّسَاءَ»

26 تا حرمت دارد مثلاً‌ کشتن حیوان، نگاه کردن به آیینه، سرمه زدن، عطر زدن صحابه همه را رها کردند گفتند پیغمبر می گوید از احرام بیرون بیایید بروید با زنان تان همبستر بشوید، چقدر زشت و وقیح است. یعنی همه را ول کردند می گوید:

«فَقُلْنَا لَمَّا لم يَكُنْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ عَرَفَةَ إلا خَمْسٌ»

یا رسول الله بین ما تا عرفه 5 روز بیشتر نیست این 5 روز را هم در احرام می مانیم بعد می گوید:

«أَمَرَنَا أَنْ نُفْضِيَ إلى نِسَائِنَا»

برویم با زنان مان همبستر بشویم

«فَنَأْتِيَ عرَفَةَ»

 از دوستان معذرت می خواهم

 «تَقْطُرُ مَذَاكِيرُنَا الْمَنِيَّ»

از آلت مان منی، قطره قطره بریزد.

 چقدر وقیح و زشت است و جابر هم می گوید

بعد می گوید:

«قال يقول جَابِرٌ بيده كَأَنِّي أَنْظُرُ إلى قَوْلِهِ بيده يُحَرِّكُهَا»

دستش را هم تکان می داد می گوید از آلت مان منی می ریزد به عرفات برویم این تعبیر، تعبیر درستی نیست آن هم در برابر رسول اکرم

«فَقَامَ النبي صلى الله عليه وسلم فِينَا»

پیامبر بلند شد و عصبانی شد. جالب است که باز صحیح مسلم نقل می کند این خیلی جالب است.

«عن عَائِشَةَ رضي الله عنها أنها قالت قَدِمَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم لِأَرْبَعٍ مَضَيْنَ من ذِي الْحِجَّةِ أو خَمْسٍ فَدَخَلَ عَلَيَّ وهو غَضْبَانُ فقلت من أَغْضَبَكَ يا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ قال أو ما شَعَرْتِ أَنِّي أَمَرْتُ الناس بِأَمْرٍ فإذا هُمْ يَتَرَدَّدُونَ قال الْحَكَمُ كَأَنَّهُمْ يَتَرَدَّدُونَ أَحْسِبُ وَلَوْ أَنِّي اسْتَقْبَلْتُ من أَمْرِي ما اسْتَدْبَرْتُ ما سُقْتُ الْهَدْيَ مَعِي حتى أَشْتَرِيَهُ ثُمَّ أَحِلُّ كما حَلُّوا»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج2، ص879، ح1211

«قَدِمَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم لِأَرْبَعٍ مَضَيْنَ من ذِي الْحِجَّةِ أو خَمْسٍ فَدَخَلَ عَلَيَّ»

عایشه می گوید پیامبر به اتاق من آمد

 «وهو غَضْبَانُ»

حضرت غضبناک بود.

 قرآن چه می گوید:

(إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا)

آن ها که خدا و پيامبرش را آزار می ‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و برای آن ها عذاب خوار کننده‌ ای آماده کرده است.

سوره احزاب (33): آیه 57

غضب پیغمبر، غضب الله است بعد عایشه می گوید:

«من أَغْضَبَكَ يا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»

خدا این ها را وارد آتش جنهم کند.

 نسبت به چه کسی است؟ نسبت به صحابه است منافقین آن جا نبوند یهود و نصارا برای حجة الوداع نیامده بودند. ما از این بزرگواران سوال می کنیم می گوید صحابه در مسائل عبادی تابع پیغمبر بودند این مسائل عبادی است یا مسائل سیاسی است؟

یک مقداری ما باید دقت کنیم کمیِ اطلاعاتِ ما ، کار دست مان ندهد که وقتی این را بنده در منبر می گویم پنجاه نفر، صد نفر یا دویست نفر و جمعیتی پای منبر من نشستند غالب شان هم طلبه هستند می نویسند این هم بالای منبر می گوید آن یکی هم می رود می گوید. یعنی یک مسئله ای که نشانگر عدم توجه ما، بی اطلاعی ما می آید یک مسئله ای را به هم می زند.

صحیح بخاری در رابطه با نماز جمعه می گوید ما مشغول نماز بودیم یک کاروان تجارتی آمد معمولاً‌ کاروان های تجارتی می آمدند دُهلی می زدند که مردم بیایید ما وسائل التجارة آوردیم می گوید:

«حدثنا مُعَاوِيَةُ بن عَمْرٍو قال حدثنا زَائِدَةُ عن حُصَيْنٍ عن سَالِمِ بن أبي الْجَعْدِ قال حدثنا جَابِرُ بن عبد اللَّهِ قال بَيْنَمَا نَحْنُ نُصَلِّي مع النبي صلى الله عليه وسلم إِذْ أَقْبَلَتْ عِيرٌ تَحْمِلُ طَعَامًا فَالْتَفَتُوا إِلَيْهَا حتى ما بَقِيَ مع النبي صلى الله عليه وسلم إلا اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا فَنَزَلَتْ هذه الْآيَةُ (وإذا رَأَوْا تِجَارَةً أو لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا)»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص316، ح 894

 

 

«نَحْنُ نُصَلِّي مع النبي صلى الله عليه وسلم»

با پیغمبر بودیم

«ما بَقِيَ مع النبي صلى الله عليه وسلم إلا اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا»

همه مردم از مسجد بیرون رفتند که ببینند کالای تجارتی چه آوردند؟ جالب هم این هست دارد بر این که پیغمبر اکرم در حال خواندن خطبه بود قرآن هم می گوید:

(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا)

هنگامی که آن ها تجارت يا سرگرمی و لهوی را ببينند پراکنده می ‌شوند و به سوی آن می روند و تو را ايستاده به حال خود رها می ‌کنند؛

سوره جمعه (62):‌ آیه 11

در حال نماز خطبه می خواندی خطبه ای که جزء نماز است؛ یعنی به جای دو رکعت نماز است (وَتَرَكُوكَ قَائِمًا) به یکی از این آقایان می گوییم شمای مولوی، ماموستا، آخوند در نماز جمعه مشغول خطبه خواندن هستی یک تصادفی بیرون مسجد اتفاق بیافتد و سر صدایی ایجاد شود دو تا زن و مردی دعوا کنند افراد از مسجد بیرون بروند اسم این ها را شما چه می گذارید؟ همان را شما بگویید ما همان را برای این ها بگوییم ما از این طور موارد در زمان خود رسول اکرم داشتیم هم مسائل سیاسی مخالفت بوده هم مسائل عبادی مخالفت بوده این ها را ما چه کار کنیم؟ در مسائل عبادی هم این آقایان این شکلی بودند.

«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها