2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
احتجاج امیرالمومنین به حدیث غدیر قبل از خلافت
کد مطلب: ١٢٧١٨ تاریخ انتشار: ٢٧ دي ١٤٠١ - ١٣:٤١ تعداد بازدید: 181
دروس خارج » فقه الحکومه
احتجاج امیرالمومنین به حدیث غدیر قبل از خلافت

(جلسه پانزدهم 03 08 1401)

 بسم الله الرحمن الرحیم

درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه)- سال نوزدهم

 (جلسه پانزدهم  03 08 1401)

موضوع:  احتجاج امیرالمومنین به حدیث غدیر قبل از خلافت 

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

پرسش:

بعضی از روایت ها می گوید با زنان مشورت کنید اما بر خلاف  آن عمل کنید. در آن زمان مردم مثل الان تحصیل کرده نبودند این جور روایات را چطور می شود توجیه کرد؟

پاسخ:

خطبه حضرت امیرالمومنین (سلام الله علیه) نشان می دهد که این بعد از قضیه جنگ جمل بوده است. یعنی همه عبارت های حضرت ناظر به فریب خوردن مردم به خاطر قضیه عایشه بوده است.

پرسش:

روایت در کافی، جلد 5، صفحه 518 می گوید:

«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ رَفَعَهُ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) إِذَا أَرَادَ الْحَرْبَ دَعَا نِسَاءَهُ فَاسْتَشَارَهُنَّ ثُمَّ خَالَفَهُنَّ.»

 اسحاق ابن عمار در روایت مرفوعه می گوید هرگاه پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) اراده نبرد داشت زنان خود را فرا می خواند و به آنان مشورت می نمود بعد بر خلاف نظر آن ها انجام می داد.

پاسخ:

خودتان می گویید روایت مرفوعه هست. زن ها عطوفت شان بیشتر است و رأی شان هم بر سلم، صلح و سازش است لذا حال روحیشان با جنگ وخشونت سازگاری ندارد.

پرسش:

در قضاوت هم همین طور است.

پاسخ:

بله در قضاوت نیز چنین است. در قضاوت یک متهمی بیاید گریه و زاری بکند تحت تأثیر قرار می گیرد حق، نادیده گرفته می شود ولذا این قضایا ناظر به غالب هست.

یک دفعه یک زنی هست مثل صدیقه طاهره یا مثل سوده و مثل افرادی که واقعاً آزاده و حر بودند از ولایت دفاع جانانه کردند در این مسیر هم به شهادت رسیدند این ها را وقتی آدم بخواهد نگاه بکند می بیند که این قضیه ناظر به غالب هست. یعنی غالب زن ها به خاطر عاطفی بودن در مسائلی مثل جنگ و ... که خشونت و کشت و کشتار یا قضاوت هست رأی شان قابل قبول نیست.

پرسش:

یک شعری این طوری هم است:

 ولوْ كانَ النّساءُ كمَنْ فَقَدْنا/ لفُضّلَتِ النّساءُ على الرّجالِ.

پاسخ:

بله همین: لفُضّلَتِ النّساءُ على الرّجالِ

شعر خیلی خوبی است ولوْ كانَ النّساءُ كمَثل هذی/ لفُضّلَتِ النّساءُ على الرّجالي.

خدا آقای مصطفی زمانی را بیامرزد، ما چند مدتی خدمت ایشان فن نویسندگی می اموختیم. ایشان یک کتابی داشت که در زمان شاه کتاب برگزیده سال شد به نام «پیمان زناشویی». ایشان می گفت: من برای هر کسی عقد می خوانم اول می گویم شما تلاش کنید کلمه «چرا» در زندگی تان نباشد.

واژه «چرا» برای زندگی سم است. چرا دیر کردی؟ چرا زود رفتی؟ چرا غذا این طوری است؟ چرا خانه این طوری است؟ چرا لباس این طوری است؟ واژه «چرا» اگر در زندگی نباشد این زندگی صفا و صمیمیت دائمی پیدا می کند و ایشان هم همیشه توصیه می کرد زندگی زناشویی قطعاً ناملایمات زیاد دارد اما شما هر چه گلایه دارید بنویسید زیر متکا بگذارید فردا صبح همسرتان ببیند.

او هم جوابش را روی کاغذ بنویسد احترام متقابل داشته باشید حرمت ها شکسته نشود این ها خیلی مهم است.

پرسش:

این آیه ای که شما فرمودید (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ) تفسیری که آقای جوادی دارند باز کامل می کنند می نویسند بعضی جایگاه ها در خانواده ها تغییر می کند مثال می آورد یک خانمی همسرش معتاد شده بود این خانم قوام است و بحث لغت شناسی بحث رجل را به کسی می گویند که صاحب قدم و نان آور خانه است.

پاسخ:

آیات و روایات حمل بر غالب است و مستثنیات یک چیز دیگری است. در هر جاکه قانون وضع می کنند بر مبنای غالب مردم جامعه است. شاید قانون برای یک عده ای ضرر داشته باشد اما کل روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام وارد شده حمل بر غالب است.

حضرت صدیقه طاهره را مثال بیاورید این را ما می توانیم بگوییم (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ) یا حضرت زینب (سلام الله علیها) امثال این ها در طول تاریخ زیاد داشتیم یا خانم مجتهده امین و ... در جامعه از این ها زیاد داریم.

این بزرگواران واقعاً جزء مفاخر جهان اسلام و تشیع هستند، این ها مستثنیات هستند قانون به هیچ وجه ناظر به مستثنیات نیست.

آغاز بحث...

بحث ها یک مقداری تخصصی هست و آقای امینی (رضوان الله تعالی علیه) در الغدیر چیزی در رابطه با احتجاج امیر المؤمنین قبل از خلافت شان نیاورده است یعنی بنده ندیدم.

از حضرت امیرالمومنین تا حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به غدیر اجتجاج کردند همه را تحقیق و بررسی کردیم.

البته خیلی از این امکاناتی که الان ما داریم زمان علامه امینی نبود. این بنده خدا می رفت کتابخانه، کتاب ها را مطالعه می کرد بیست، سی ساعت مطالعه می کرد یک صفحه می نوشت. الان کامپیوتر و اینترنت در اختیار ما هست هر روایتی را که بخواهیم بلافاصله مصدرش را پیدا می کنیم. اگر می خواستیم کتابخانه برویم ده روز هم می گشتیم نمی توانستیم پیدا بکنیم.

توقع هم از ما بیش از آن ها است دشمنان ما نیز از همین امکانات دارند استفاده می کنند.

امروز در برابر اینهمه هجومی که دشمن علیه ما دارد از تمام امکانات پیشرفته استفاده می کنند اگر ما بخواهیم با مطالعه کتابی با این ها برخورد بکنیم مشکل مان خیلی زیاد خواهد بود اما اگر کامپیوتر باشد می تواند آموزش ببیند. بنده نزدیک به 11 هزار فایل فقط در حوزه پاسخ به شبهات دارم دوستان سوال می کنند بلافاصله جستجو می کنیم و جواب شبهه را می گوییم.

 تقریباً غالب شبهاتی که امروز وهابی ها و احمد الحسنی ها یا بعضی از مکتب های نو ظهور فاسد مطرح می کنند، در این 30- 40 سال کار کردیم فایل آماده اش را هم داریم.

لذا این را ان شاء الله عزیزان دقت بکنند کامپیوترشان را تنظیم بکنند تمام مطالب را مرتب کنند مطالب مربوط به خلافت جدا باشد مربوط به اخلاقیات جدا باشد تفسیر جدا باشد مطالب فلسفی و کلام دارند همه این ها طبقه بندی بشود.

 

درهرصورت...

ما یک فایلی داریم احتجاج و مناشده صحابه به غدیر اینجا مالک ابن نویره، بریده، ابی ابن کعب، ابو الهیثم، عمار یاسر، اصبغ ابن نباته، زید ابن ارقم، جابر ابن عبد الله انصاری، قیس ابن سعد، عمرو ابن عاص وبقیه صحابه در هفته اول و دوم خلافت ابوبکر به غدیر اجتجاج کردند. این مهم است.

بعضی ها حدیث منزلت و حدیث دار را نیز آورده اند:

 «عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ قَاتَلَ اللَّهُ مَنْ قَاتَلَ عَلِيّاً لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَالَفَ عَلِيّاً عَلِيٌّ إِمَامُ الْخَلِيقَةِ بَعْدِي مَنْ تَقَدَّمَ عَلَى عَلِيٍّ فَقَدْ تَقَدَّمَ عَلَيَّ وَ مَنْ فَارَقَهُ فَقَدْ فَارَقَنِي وَ مَنْ آثَرَ عَلَيْهِ فَقَدْ آثَرَ عَلَيَّ أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُ وَ وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ.»

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى،

ص659

حدیث برائت سوره برائت را آوردند ولی آن هایی را انتخاب کردیم که واژه غدیر در کلمات اصحاب در همان هفته اول دوم بوده است.

مالک ابن نویره از کسانی هست که به مسجد می آید و یک احتجاج کوبنده ای می کند. حتی بعضی ها می گویند علت این که خالد ابن ولید ناجوانمردانه مالک ابن نویره را به قتل رساند و به ناموسش نیز تجاوز کرد به خاطر انتقام از آن احتجاج کوبنده اش در مسجد بود.

وقتی این ها منتشر نمی شود می گویند کسی غیر از حضرت زهرا سلام الله علیها هیچ کسی احتجاج نکرده است درحالی که حضرت امیرالمومنین علیه السلام قبل از دوران خلافتش احتجاج کرده است هم در دوران خلفای گذشته هم در دوران خلافت خودشان.

پرسش:

قضیه مالک ابن نویره و خالد زمان حضرت رسول بوده؟

پاسخ:

خیر.

عمر به صراحت می گوید:

«يا عدوّ الله ، قتلت امرأ مسلماً ، ثمّ نزوت على امرأته، لأرجُمَنَّك»

تو را سنگسار می کنم.

عمر نزد  ابوبکر رفت و گفت خالد چنین کار حرامی را مرتکب شده است. ابوبکر گفت:

«تأوّل فأخطأ»

اجتهاد کرده است.

أسد الغابة في معرفة الصحابة؛ اسم المؤلف: عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة : الأولى، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ج5، ص54

در کتاب احتجاج هم هست که جلسه قبل اشاره کردیم. تقریباً روز دوم یا سوم بعد از جریان سقیفه بود که امیر المؤمنین را برای بیعت کشان کشان به مسجد بردند.

ابن قتیبه دینوری در الإمامة والسیاسة، صفحه 16 مفصل بیان می کند که گفتند:

«فقالوا له بايع»

می گوید باید بیعت کنی بعد امیر المؤمنین می گوید:

«فقال إن أنا لم أفعل فمه»

اگر بیعت نکنم چه می شود؟ گفتند:

«إذا والله الذي لا إله إلا هو نضرب عنقك»

قسم به خدا سرت را از تنت جدا می کنیم.

الإمامة والسياسة؛ اسم المؤلف:  أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م، تحقيق: خليل المنصور، ج 1، ص 16

«فلحق علي بقبر رسول الله صلى الله عليه وسلم يصيح ويبكي وينادي»

 در این جا حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها فریاد بر آورد. حضرت امیرالمومنین علیه السلام به قبر رسول الله رو کرد و گفت:  

«يابن أم إن القوم استضعفوني وكادوا يقتلونني»

الإمامة والسياسة؛ اسم المؤلف: أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ. ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م.، تحقيق: خليل المنصور، ج1، ص16- 17

همان تعبیر حضرت هارون علیه السلام را حضرت در مسجد بیان و سپس فرمود:

«فَأَنْشُدُ اللَّهَ رَجُلًا سَمِعَ النَّبِيَّ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ»

الإحتجاج علی أهل اللجاج؛ نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، ناشر: نشر مرتضی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر،ج1، ص70- 74

قسم می دهم آنهایی که این جا نشستند و در غدیرخم نیز بودند و از پیغمبر شنیدند، قیام بکنند. می گویند 12 نفر از بدریین ایستادند و شهادت دادند.

 روایت دیگر در روضه کافی هست 7 روز بعد از رحلت نبی مکرم همان خطبه معروف هست اما سند یک قدری مشکل دارد ولی به قدری این آقایان عنایت داشتند همه به عنوان یک مسئله مسلّم آوردند

«إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) ‏خَطَبَ‏ النَّاسَ‏ بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَيَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم)»

از این بهتر؟ در همین جا حضرت می فرماید:

«فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) إِلَى حَجَّةِ الْوَدَاعِ ثُمَّ صَارَ إِلَى غَدِيرِ خُمٍّ فَأَمَرَ فَأُصْلِحَ لَهُ شِبْهُ الْمِنْبَرِ ثُمَّ عَلَاهُ وَ أَخَذَ بِعَضُدِي حَتَّى رُئِيَ بَيَاضُ إِبْطَيْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ قَائِلًا فِي مَحْفِلِهِ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَكَانَتْ عَلَى وَلَايَتِي وَلَايَةُ اللَّهِ وَ عَلَى عَدَاوَتِي عَدَاوَةُ اللَّهِ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ- الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً فَكَانَتْ وَلَايَتِي كَمَالَ الدِّينِ وَ رِضَا الرَّب‏»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص 18 و 27، خُطْبَةٌ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) وَ هِيَ خُطْبَةُ الْوَسِيلَة

استدلال امیر المؤمنین به غدیر روز 7 رحلت پیغمبر است. لذا کسی که می گوید حضرت امیرالمومنین علیه السلام در زمان خلفای راشدین به حدیث غدیر استدلال نکرده است، حرفش کاملا اشتباه است.

روایت دیگر در بحار و در ارشاد القلوب دیلمی هست حضرت به ابوبکر فرمود:

«وَ قَدْ أَخَذَ بَيْعَتِي عَلَيْكَ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ وَ عَلَى جَمَاعَةٍ مِنْكُمْ وَ فِيهِمْ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ فِي يَوْمِ الدَّارِ وَ فِي بَيْعَةِ الرِّضْوَانِ تَحْتَ الشَّجَرَةِ يَوْمَ جُلُوسِهِ فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ وَ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ بَعْدَ رُجُوعِهِ مِنْ حَجَّةِ الْوَدَاع‏»

إرشاد القلوب إلى الصواب( للديلمي)؛ نويسنده: ديلمى، حسن بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 841 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: الشريف الرضي‏ مكان چاپ: قم‏: 1412 ق‏، ج2، ص264

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج29، ص35

این را علامه مجلسی در بحار، جلد 29، صفحه 35 آورده، ارشاد القلوب مرحوم دیلمی، جلد 2 صفحه 264 آورده است.

امیر المؤمنین علیه السلام در یکی از احتجاجات با ابی بکر به 43 مورد از ویژگی های خودش می پردازد، من جمله می گوید:

«أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَى لَكَ وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِيثِ النَّبِيِّ ص يَوْمَ الْغَدِيرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَ لِيَ الْوِزَارَةُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ الْمَثَلُ مِنْ هَارُونَ مِنْ مُوسَى أَمْ لَكَ قَالَ بَلْ لَكَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَ بِي بَرَزَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم)  وَ بِأَهْلِ بَيْتِي وَ وُلْدِي فِي مُبَاهَلَةِ الْمُشْرِكِينَ مِنَ النَّصَارَى أَمْ بِكَ وَ بِأَهْلِكَ وَ وُلْدِكَ قَالَ بِكَمْ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَ لِي وَ لِأَهْلِي وَ وُلْدِي آيَةُ التَّطْهِيرِ مِنَ الرِّجْسِ أَمْ لَكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ بَلْ لَكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا صَاحِبُ دَعْوَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ أَهْلِي وَ وُلْدِي يَوْمَ الْكِسَاءِ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي إِلَيْكَ لَا إِلَى النَّارِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ وَ أَهْلُكَ وَ وُلْدُكَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا صَاحِبُ الْآيَةِ يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنْتَ الْفَتَى الَّذِي نُودِيَ مِنَ السَّمَاءِ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ أَمْ أَنَا قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنْتَ الَّذِي رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ لِوَقْتِ صَلَاتِهِ فَصَلَّاهَا ثُمَّ تَوَارَتْ أَمْ أَنَا قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنْتَ الَّذِي حَبَاكَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) بِرَايَتِهِ يَوْمَ خَيْبَرَ فَفَتَح‏... »

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص550 - 551

حضرت امیرالمومنین علیه السلام در شورای شش نفره غوغا کرده. به نظرم برای دوستان یکی از واجبات عینی این هست که روایاتی که در روز شورا حضرت امیرالمومنین علیه السلام استدلال کرده بادقت مطالعه بکنید.

این را تفتازانی (نمی خواهم خیلی هم جسارتش بکنیم) نسبت به خلافت ابوبکر و عمر ایشان خیلی مفصل تر از عضد الدین ایجی و امثال این مطرح کرده.

ایشان می گوید قضیه حدیث غدیر و ...

«وهذا حديث متفق على صحته أورده علي رضي الله عنه يوم الشورى عندما حاول ذكر فضائله»

شرح المقاصد في علم الكلام؛ اسم المؤلف: سعد الدين مسعود بن عمر بن عبد الله التفتازاني الوفاة: 791هـ، دار النشر: دار المعارف النعمانية - باكستان - 1401هـ - 1981م، الطبعة: الأولى، ج2، ص290

آن وقتی که امیر المؤمنین در روز شورای 6 نفره عمر فضائل خودش را مطرح کرد حضرت امیر این را آورد شرح مقاصد، جلد 2، صفحه 290

نکته

مقاصد و شرح مقاصد هر دو برای تفتازانی است. بعد ابن مردویه متوفای 410 ، 2روایت بصورت مفصل آورده که البته یکی از روایت هایش سنداً صد در صد صحیح است از دیدگاه اهل سنت راویانش همه مورد وثوق هستند. یک روایت آن مشکل سندی دارد اما برای ما کفایت می کند که یکی از دو روایت صحیح باشد کافی است.

در همین جا نیز حضرت می گوید:

«‌أنشدکم بالله»

چه کسانی هستند؟ طلحه، زبیر، سعد ابن ابی وقاص، عبد الرحمن ابن عوف و عثمان به این 5 نفر می گوید:

«انشدكم باللّه أمنكم من نصبه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يوم غدير خمّ للولاية غيري؟» قالوا: اللّهمّ لا.

شما را به خدا آیا پیغمبر غیر از من کسی را در غدیر برای خلافت نصب کرد؟

«قالوا: اللّهمّ لا.»

قسم به خدا نه.

 بعد به آیه ولایت حضرت استدلال می کند، به آیه ابلاغ استدلال می کند و به آیه اکمال حضرت استدلال می کند غوغا هست. عزیزان مناقب ابن مردویه را ببینند از صفحه 130 مفصل آورده چه کسی در شب لیلة المبیت جای پیغمبر خوابید؟

و جالب این است که اولش یک جمله ای می گوید:

«أما و اللّه لاحاجّنّهم بخصال لا تستطيع عربهم و لا عجمهم المعاهد منهم و المشرك أن ينكر منها خصلة واحدة.»

مناقب علي بن أبي طالب (علیه السلام) وما نزل من القرآن في علي (علیه السلام)؛ نويسنده: أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني (وفات : 410)، تحقيق: جمعه ورتبه وقدم له: عبد الرزاق محمد حسين حرز الدين، سال چاپ : 1424 - 1382ش چاپخانه: دار الحديث، ص130- 133

به خدا قسم امروز آن چنان احتجاج می کنم نه عربی نه عجمی نه مشرکی نه هم پیمانی نتواند یکی از این ها را انکار کند.

یک سنی دارد این را نقل می کند آن وقت ما بیاییم بگوییم حضرت علی در دوران خلفای سه گانه استدلال به غدیر نکرد فقط در ایام خلافتش استدلال کرده؟ بله در زمان خلافتش هم الی ماشاء الله استدلال کرده است. نهج البلاغه مملو از احتجاج به حقانیت خودش است و روایات متعدد دیگری هم ما داریم ولی این برای سال 23 هجری است.

یعنی 12 سال قبل از خلافتش است. مناقب ابن مردویه، صفحه 130 تا 133 دوباره یک روایت دیگری هم دارد بحث سندی هم کردیم که تمام روات ابن مردویه ثقه است از طبرانی نقل کرده که از ائمه این ها است

«علي ابن سعید رازی کان ثقة عالما»

محمد ابن حُمید است که ثقه است ذاکر ابن سلیمان هست ثقه است ابو طفیل هم که صحابی هست

«غنی عن التوثیق عندهم‌»

یعنی راویانش همه مورد وثوق و مورد قبول آقایان هستند.

این هم از آن روایت هایی است که دوستان حتماً ببینند که در زمان عثمان در مسجد پیغمبر

«وَ فِي الْحَلْقَةِ أَكْثَرُ مِنْ مِائَتَيْ رَجُل‏»

بیش از 200 نفر نشسته بودند حضرت امیر در آن جا شروع کرد به سخن گفتن أَنْشُدُكُمُ، أَنْشُدُكُمُ تا آن جایی که

«فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ تَعْلَمُونَ حَيْثُ نَزَلَتْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَ حَيْثُ نَزَلَتْ إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ «44» وَ حَيْثُ نَزَلَتْ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَة...»

بعد:

«فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ أَنْ يُعْلِمَهُمْ وُلَاةَ أَمْرِهِمْ وَ أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمْ مِنَ الْوَلَايَةِ مَا فَسَّرَ لَهُمْ مِنْ صَلَاتِهِمْ وَ زَكَاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ حَجِّهِمْ فَنَصَبَنِي لِلنَّاسِ بِغَدِيرِ خُمٍّ ثُمَّ خَطَبَ وَ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي بِرِسَالَةٍ ضَاقَ بِهَا صَدْرِي وَ ظَنَنْتُ أَنَّ النَّاسَ تُكَذِّبُنِي فَأَوْعَدَنِي لأبلغها [لَأُبَلِّغَنَّهَا] أَوْ لَيُعَذِّبَنِّي ثُمَّ أَمَرَ فَنُودِيَ بِالصَّلَاةَ جَامِعَةً ثُمَّ خَطَبَ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَوْلَايَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قُمْ يَا عَلِيُّ فَقُمْتُ فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَامَ سَلْمَانُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَلَاءٌ كَمَا ذَا فَقَالَ وَلَاءٌ كَوَلَايَتِي مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً فَكَبَّر»

كتاب سليم بن قيس؛ نویسنده: هلالى، سليم بن قيس، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى‏؛ ج‏2، ص 644

كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏1، ص 274

‏این حدیث نیز از حیث سند، صد در صد صحیح است بلکه می شود گفت جزء روایاتی است که صحیحه اعلایی است.

«حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِي‏»

 محمد ابن حسن سعد ابن عبدالله اشعری و یعقوب ابن یزید که ثقه است حماد ابن عیسی نیز از اصحاب اجماع است عمر ابن اذینه  ثقه است ابان ابن ابی عیاش ثقه است قطعا سلیم ابن قیس هم آقای خویی می گوید وثاقتش برای ما ثابت است

«والسلام علیکم ورحمة الله»

 





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها