2024 April 18 - پنج شنبه 30 فروردين 1403
ضرورت مخالفت با حاکمِ جائر در روایات شیعه
کد مطلب: ١٢٥٨٧ تاریخ انتشار: ١١ خرداد ١٤٠١ - ١٨:٤٩ تعداد بازدید: 182
دروس خارج » فقه الحکومه
ضرورت مخالفت با حاکمِ جائر در روایات شیعه

جلسه پنجاه و هشتم 25 11 1400

  

بسم الله الرحمن الرحیم

(جلسه پنجاه و هشتم 25 11 1400)

موضوع:  ضرورت مخالفت با حاکمِ جائر در روایات شیعه 

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

پرسش:

استاد این روزها افراد مغرض در گوشه و کنار علیه «تقلید» هجمه آورده و حدیث منقول از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ضعیف خوانده و سعی در منحرف کردن جوانان می کنند اگر صلاح می دانید توضیح دهید که استفاده کنیم!

پاسخ:

بحث ادله اجتهاد فقط روایت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) نیست بلکه در مقبوله عمر ابن حنظله حضرت می فرماید:

«قَالَ يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص68، بَابُ اخْتِلَافِ الْحَدِيث‏‏‏، ح10

این روایت مورد قبول فقهاء در طول تاریخ بوده است و سند آن هم هیچ مشکلی ندارد که ما بخواهیم روی روات آن کار کنیم. اسحاق ابن یعقوب و محمد ابن عثمان عمروی است.

«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏»

كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفاری، علی اكبر، ناشر: اسلاميه، ج1، ص240

یا روایت امام حسن عسکری علیه السلام که می فرماید:

«مَنْ كَان‏ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه‏»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج27، ص131

این ها ادله ای هستند در رابطه با بحث اجتهاد و مهم تر از همه، ادله عقلی دراین زمینه وجود دارد. الان کسی که نمی تواند احکامش را به دست بیاورد چه کاری باید بکند؟ مثلا می خواهد نماز بخواند یا می خواهد وضو بگیرد. مبطلات وضو و واجبات وضو ، مبطلات نماز، واجبات نماز، شکیات نماز، سهویات نماز و... اگر کسی نخواهد تقلید کند نود درصد مردم جامعه ما برایشان ممکن نیست که به روایات مراجعه کنند و از روایات احکام الهی را به دست بیاورند این ها باید چکار کنند؟ پس تقلید یک امر عقلی و عقلائی هست و شرع در تایید آن می باشد.

آیه شریفه:

(فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)

اگر نمي‌دانيد، از آگاهان بپرسيد (تا تعجب نکنيد از اينکه پيامبر اسلام از ميان همين مردان برانگيخته شده است)!

سوره نحل (16): آیه43

این اطلاق دارد و همه جا جاری و ساری است.

(وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِينْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِينْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيهِمْ لَعَلَّهُمْ يحْذَرُونَ)

شايسته نيست مؤمنان همگي (بسوي ميدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهي از آنان، طايفه‌اي کوچ نمي‌کند (و طايفه‌اي در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احکام اسلام) آگاهي يابند و به هنگام بازگشت بسوي قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداري کنند!

سوره توبه (9): آیه 122

این ها بحث مشروعیت تقلید را برای ما مطرح می کند.

در رابطه با ولادت حضرت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در کعبه دوستان اگر برنامه دیشب ما را در شبکه حضرت ولی عصر عجّل الله فرجه الشریف ببینند که امروز ساعت 14 بازپخش می شود. در این برنامه من هرچه که ضروری بود که شیعه یا سنی در رابطه با بحث ولادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام در کعبه بدانند رابیان کردم.


مطالب را هم از کتب اهل سنت و هم از کتب شیعه آوردم. البته ما در روایات شیعه داریم روایت در کتاب روضة الواعظین است، فضل ابن شاذان، الیقین علامه حلی، بحار الانوار، کفایة الطالب و مهم تر از همه روایتی مفصل از مرحوم شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب امالی شیخ صدوق صفحه 133 روایت خیلی مفصل در رابطه با ولادت حضرت است.

آقای حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک این مطلب را مطرح می کند می گوید:

«فقد تواترت الأخبار أن فاطمة بنت أسد ولدت أمير المؤمنين علي بن أبي طالب كرم الله وجهه في جوف الكعبة»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص550، ح6044

وقتی که ایشان ادعای تواتر می کند و از آن طرف هم اقایان می گویند اگر کسی حدیث متواتر را انکار کند کافر است. و این عبارت ابن تیمیه در کتاب مجموع فتوی جلد 1 صفحه 109 است.

«من أنكر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو كافر»

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج1، ص109

و همچنین در کتاب فتاوی الهندیه که برای حنفی ها است در جلد 2 صفحه 286 می گوید:

«مَنْ أَنْكَرَ الْمُتَوَاتِرَ فَقَدْ كَفَرَ»

الفتاوى الهندية في مذهب الإمام الأعظم أبي حنيفة النعمان؛ اسم المؤلف: الشيخ نظام وجماعة من علماء الهند الوفاة: 9999، دار النشر: دار الفكر - 1411هـ - 1991م، ج2، ص265

محمد ابن عبدالوهاب هم در کتاب رسالة في الرد على الرافضة می‌گوید:

«واعتقاد ما يخالف كتاب الله والحديث المتواتر كفر»

 رسالة في الرد على الرافضة؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاة: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الرياض - الرياض، الطبعة: الأولى، تحقيق: تحقيق الدكتور / ناصر بن سعد الرشيد، ج1، ص7

این دیگر مسئله را کاملا مشخص و روشن کرده که ولادت حضرت امیرالمومنین (سلام الله علیه) در داخل بیت الله الحرام از مسائل قطعی و غیر قابل انکار است.

بزرگان دیگر هم از شیعه، سنی مفصل در رابطه با بحث ولادت حضرت امیرالمومنین (سلام الله علیه) مطالب زیادی را بیان کرده اند. یکی دو تا مطلب نیست لذا عزیزان یک مقداری دقت بکنند مخصوصا عباس محمود عقاد کاتب مصری می گوید:

«ولد الامام علي(عليه السلام) داخل الكعبة, وقد كرم الله وجهه عن السجود لاصنامها فكأنما كان ميلاده ثمة ايذاناً بعهد جديد للعکبة وللعبادة فیها»

در حقیقت ولادت علی در کعبه پیمانی جدیدی برای کعبه و عبادت حضرت است.

«لقد ولد مسلما علي التحقيق، إذا نحن نظرنا إلي ميلاد العقيدة والروح»

بعد می گوید ولادت علی در کعبه در حقیقت ولادت عقیده و روح بود

«لأنه فتح عينيه علي الإسلام، ولم يعرف قط عبادة الأصنام فهو قد تربي في البيت الذي خرجت منه الدعوة الإسلامية»

این ها کاملا مسئله را روشن و واضح می کند.

آغاز بحث...

بحث ما در رابطه با نحوه‌ برخورد با حکومت ظالم در دو مکتب اهل سنت و شیعه بود. مطالبی را در توجیه کار ظالم و تسلیم در برابر ظالم را مفصل از منابع اهل سنت آوردیم و دیروز هم ما از کتاب کافی و دیگر کتب شیعه مطالبی را آوردیم.

در روایت دیگر در کتاب نهج البلاغه در خطبه 374 بحث جهاد را حضرت مطرح می کند که جهاد چه است؟

«أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص542

بهترین این جهاد ها عبارت از سخن عدل در نزد امام جائر است؛ یعنی می خواهد به ما بفهماند حکومت جائر حکومت نامشروعی است و در برابر ظالم قیام کردن و نصحیت کردن و با او مبارزه کردن در حقیقت یکی از بهترین جهادها است.

این را کنار حدیث صحیح مسلم قرار بده که می گوید:

«وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ في جُثْمَانِ إِنْسٍ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1476، ح1847

یا روایت دیگر که:

«وإن أمرك بأمر فأتمر وإن حرمك فاصبر، وإن ظلمك فاصبر، وإن أراد أن ينقص من دينك فقل: دمي دون ديني ولا تفارق الجماعة»

كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال؛ اسم المؤلف: علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمود عمر الدمياطي، ج5، ص309

باز در کافی کلینی جلد پنج صفحه 60 روایت داریم:

«إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر»

با فضلیت ترین جهادها عبارت از سخن عدل در نزد امام جائر است.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج5، ص60، بَابُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَر‏‏‏، ح16

نه تنها مبارزه با ظلم را در مکتب اهل بیت لازم و ضروری می دانیم بلکه پیام این روایت برای ما این است که جهاد فقط رفتن در میدان جنگ و مبارزه با کفر و شرک نیست بالاتر از حضور در میدان جنگ این است که ما در برابر حکومت جائر و حکومت ظالم بتوانیم فریاد، اعتراض، انتقاد و مبارزه کنیم.

وقتی تعبیر به افضل الجهاد می کند معلوم می شود چه بسا در برابر جائر اعتراض کردن مستلزم قتل و مشکلات و امثال آن باشد. لذا حضرت تعبیر به «أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر» می کند. یعنی ولو به کشتن انسان هم منجر بشود وظیفه اش این است که سخن حق را بیان کند.

روایتی که دیروز هم خواندیم در کتاب کافی بود در کتاب تهذیب است از حضرت می خواهند که چه بسا ما با مشکلاتی مواجه هستیم می رویم برای ظالم کارگری و بنایی می کنیم حضرت فرمود من برای این ها یک گره نمی زنم و سر مشکی را محکم نمی کنم ولو این که تمام دنیا را در اختیار من قرار بدهند.

روایت بعدی روایت صفوان است که عزیزان کاملا در جریان هستند من فقط بخش هایی از این روایت را می خوانم، پیام و تحلیل روایت را عرض می کنم.

روایت در کتاب وسائل جلد 10 صفحه 182 آمده است. صفوان ابن مهران جمال است. جمال یعنی کسانی که دارای شتر بوده و شتران را کرایه می داده مثل وسائل نقلیه امروز!

ایشان می گوید خدمت ابو الحسن الاول رسیدم _ در میان ائمه واژه ابو الحسن هم برای امام سجاد علیه السلام کم استعمال شده است معمولا در مورد امام سجاد همان تعبیر «علی بن الحسین» بکار می رود ولی نسبت به سه امام، امام کاظم و امام رضا و امام هادی (سلام الله علیهم) بیشتر بکار می رود اما جایی که «ابوالحسن» مطلق می آید تشخیص این که آیا ابوالحسن مطلق، امام کاظم یا امام رضا، یا امام هادی علیهم السلام  است، خیلی مشکل است و یکی از معضلات روایات ما واژه ابوالحسن و همچنین واژه ابوجعفر است زیرا ابوجعفر هم به امام باقر، هم به امام جواد (سلام الله علیهما) گفته شده. بهترین راه این است که انسان راوی قبلی را ملاحظه کند، کتابهای رجالی را نگاه بکند و ببیند که این راوی از اصحاب کدام یک از ائمه است. آیا از اصحاب امام باقر (سلام الله علیه) است یا از امام جواد (سلام الله علیه) است؟

در مورد ابو الحسن هم ملاحظه کند که آیا از اصحاب امام کاظم (سلام الله علیه) است یا از اصحاب امام رضا (سلام الله علیه) است یا امام هادی (سلام الله علیه) است؟

معمولا ابوا الحسن اول به امام کاظم گفته می شود. به امام هشتم ابو الحسن ثانی یا اصلا گفته نشده یا این که خیلی کم است. این را عزیزان دقت کنند.

عن ابی الحسن الماضی، مراد امام کاظم (سلام الله علیه) است علتش هم این است که تعدادی از اصحاب امام کاظم سلام الله علیه مثل علی ابن  حمزه بطائنی، زیاد ابن مروان قندی و این ها یک سری مطالبی را آوردند.

بعضی معتقد بودند که امام کاظم (سلام الله علیه) امام مهدی است و در غیبت به سر می برد. و در میان اصحاب هم خیلی این قضیه را ترویج دادند با اینکه آن سه تا از اصحاب خاص امام کاظم و از وکلای امام کاظم علیه السلام بودند.

البته ابوالحسن الماضی به امام رضا هم گفته شده که در زمان امام هادی (سلام الله علیه) ابو الحسن الماضی به امام رضا (سلام الله علیه) گفته شده. در امام هادی معمولاً ابو الحسن الهادی می آید یا ابی الحسن الثالث می آید در این جا ابو الحسن الأول که مراد امام کاظم (سلام الله علیه) است نه امام سجاد علیه السلام_.

درهرصورت...

«فَقَالَ لِي يَا صَفْوَانُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ مِنْكَ حَسَنٌ جَمِيلٌ مَا خَلَا شَيْئاً وَاحِداً»

تمام کارهای که تو انجام می دهی خوب است فقط یک کارت بد است.

«قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ»

کدام کار من زشت است؟

«قَالَ إِكْرَاؤُكَ جِمَالَكَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ يَعْنِي هَارُونَ»

این که شترهایت به هارون الرشید کرایه می دهی!

«قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا أَكْرَيْتُهُ أَشَراً وَ لَا بَطَراً وَ لَا لِلصَّيْدِ وَ لَا لِلَّهْوِ»

برای کارهای باطل و خلاف شرع که نمی دهم!

«وَ لَكِنِّي أَكْرَيْتُهُ لِهَذَا الطَّرِيقِ يَعْنِي طَرِيقَ مَكَّةَ»

کرایه می دهم که این ها با شترهای من مکه می روند.

«وَ لَا أَتَوَلَّاهُ بِنَفْسِي»

خود من هم دنبال شترهایم نیستم

«وَ لَكِنِّي أَبْعَثُ مَعَهُ غِلْمَانِي»

بعضی از غلامانم را می فرستم!

 قضیه همکاری با ظلم و ظالم و حاکم ظالم از دیدگاه اهل بیت به قدری منفور است و به قدری مورد توجه اهل بیت علیهم السلام بوده که می گوید کرایه دادن شتر ولو برای مراسم حج هم باشد خلاف شرع است. بعد حضرت فرمود:

«فَقَالَ لِي يَا صَفْوَانُ أَ يَقَعُ كِرَاؤُكَ عَلَيْهِمْ»

آیا اتفاق می افتد که این ها کرایه شترهایت را با تأخیر بدهند؟

«قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ»

گفتم فدایت بشوم بله!

«فَقَالَ لِي أَ تُحِبُّ بَقَاءَهُمْ حَتَّى يَخْرُجَ كِرَاؤُكَ»

آیا دوست داری که حکومت هارون و دار و دسته هارون عمرشان به قدری طولانی بشود که کرایه ات را به تو بدهند؟

«قُلْتُ نَعَمْ»

گفتم بله اگر نابود بشود کرایه ام از دستم رفته همین اندازه دوست دارم که این ها سر کار باشند و کرایه شترهایم را بدهند.

حضرت فرمود:

«مَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ»

هر کس ولو یک لحظه بقای حاکم ظالم را دوست داشته باشد او هم جزء ظالمین است.

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج17، ص182، بَابُ تَحْرِيمِ مَعُونَةِ الظَّالِمِينَ وَ لَوْ بِمَدَّةِ قَلَمٍ وَ طَلَبِ مَا فِي أَيْدِيهِمْ مِنَ الظُّلْم‏، ح17

این تعبیر را شما در کدام مکتب غیر از مکتب اهل بیت می توانید ببینید؟ که حتی می گوید شما دوست داشته باشی ظالم، چند صباحی زنده بماند. در مقابل آن روایات اهل سنت که وجود دارد که وظیفه شما دعا کردن برای ظالم است.

«السلطان ظل الله»

أدب الدنیا والدین؛ أبي الحسن الماوردي (متوفای 450)، دار إقرأ بیروت، ص112

یادم هست زمان شاه شاید خیلی از دوستان یادشان نباشد بعضی از آخوندهای ساواکی یا دار الترویجی وقتی می خواستند بالای منبر بروند از شاه تجلیل بکنند دو تا مطلب را می گفتند یکی «السلطانُ ظل الله» سلطان، سایه خدا در زمین است خدا سایه اش را بر ما مستدام بدارد.

نکته دوم می گفتند که شاه، کمر بسته امام رضا علیه السلام است. این را از کجا در آورده بودند و قضیه اش چه بوده این در میان همه مشهور شده بود، عوام الناس هم معمولاً معتقد بودند که محمد رضا (علیه ما علیه) کمر بسته امام رضا (سلام الله علیه) است.

 لذا شما ببینید ان نگاه مکتب سقیفه است که نگاهش به حکومت ظالم این است، این هم مکتب اهل بیت علیهم السلام است و نتیجه ای هم که می گیریم این است که این روایات از رسول اکرم صادر نشده  است.

همه این ها توسط کارخانه های حدیث سازی بعضی از روات در زمان بنی امیه یا در زمان بنی العباس صادر شده تا شورش های علیه حکومت ها را با یک اعتقادات مذهبی خاموش کنند. و مردم را متقاعد کنند که تقدیر الهی این است این ها ظل الله هستند هر گناهی می کنند مال خودشان هست وظیفه شما اطاعت کردن بی چون و چرا از این ها است ولو در حق شخص شما هم ظلم کرده باشند!

«مَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ كَانَ وَرَدَ النَّارَ»

و هر کس از ظالمین باشد نتیجه کارش ورود در آتش جهنم است.

«قَالَ صَفْوَانُ فَذَهَبْتُ فَبِعْتُ جِمَالِي عَنْ آخِرِهَا»

صفوان بعد از فرمایش امام کاظم علیه السلام گفت: تمام شترهایم را فروختم.

فَبَلَغَ ذَلِكَ إِلَى هَارُون فَدَعَانِي فَقَالَ لِي‏»

هارون شنید که من شترهایم را فروختم من را احضار کرد و به من گفت:

«يَا صَفْوَانُ بَلَغَنِي أَنَّكَ بِعْتَ جِمَالَكَ قُلْتُ نَعَمْ»

...گفتم بله

«قَالَ وَ لِمَ»

چرا شترهایت را فروختی؟

 «قُلْتُ»

 گفتم:

«أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ وَ إِنَّ الْغِلْمَانَ لَا يَفُونَ بِالْأَعْمَالِ»

من پیر شدم و غلام هایم هم خوب کار انجام نمی دهند وظیفه شان را به خوبی انجام نمی دهند.

«فَقَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ»

هارون الرشید سرش را تکان داد گفت هیهات هیهات تصور می کنی که من خبر ندارم قضیه چه است؟

«إِنِّي لَأَعْلَمُ مَنْ أَشَارَ عَلَيْكَ بِهَذَا أَشَارَ عَلَيْكَ بِهَذَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ»

خودم می دانم چه کسی گفته برو شترهایت را بفروش امام کاظم به تو دستور داده شترهایت را بفروشی!

 صفوان جمال می گوید:

«مَا لِي وَ لِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ»

اصلاً من چه کار به موسی ابن جعفر دارم؟ با او رابطه ندارم.

«فَقَالَ دَعْ هَذَا عَنْكَ فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا حُسْنُ صُحْبَتِكَ لَقَتَلْتُكَ.»

این حرف را کنار بگذار قسم به خدا اگر معاشرت نیکوی تو نبود دستور قتل تو را صادر می کردم!

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج17، ص182، بَابُ تَحْرِيمِ مَعُونَةِ الظَّالِمِينَ وَ لَوْ بِمَدَّةِ قَلَمٍ وَ طَلَبِ مَا فِي أَيْدِيهِمْ مِنَ الظُّلْم‏، ح17

با این که آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه) می داند که چه بسا برای صفوان جمّال مشکل و درد سری درست بشود و چه بسا به قتل او منجر بشود؛ ولی حضرت به صفوان اشاره می کند که شترهایت را برای یک حاکم ظالم کرایه می دهی این خلاف شرع و حرام است. در همین اندازه مساعدت با ظالم درست نیست.

 مرحوم محمد تقی مجلسی در روضة المتقین، جلد 6، صفحه 494 می گوید:

 «وفي الموثق کالصحیح»

در حدیث موثق کالصحیح است.

روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة)؛ مجلسى، محمدتقى بن مقصود على، محقق/ مصحح: موسوى كرمانى، حسين و اشتهاردى على پناه‏، ناشر: مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور، ج6، ص494

موثق کالصحیح هم به خاطر علی ابن حسن ابن فضّال است. عزیزان یک مقداری دقت کنند حسن ابن علی ابن فضّال و برادرانش، پدرشان علی ابن فضّال فطحی مذهب بودند، یعنی این ها 13 امامی هستند. هم 12 امام را قبول دارند هم عبدالله افطح را قبول دارند.

ولی در مجموع آدم های خوبی هستند یعنی آدم های نیستند.

« وَ قَدْ سُئِلَ عَن‏ كُتُبِ بَنِي فَضَّالٍ فَقَالُوا كَيْفَ نَعْمَلُ بِكُتُبِهِمْ وَ بُيُوتُنَا مِنْهَا مِلَاء»

از امام عسکری سوال می کنند خانه های ما مملو از تألیفات بنو فضّال است چه کار کنیم؟

حضرت فرمود:

«فَقَالَ خُذُوا بِمَا رَوَوْا وَ ذَرُوا مَا رَأَو»

به روایات این ها عمل کنید ولی به آرای این ها عمل نکنید.

الغيبة (للطوسي)، طوسى، محمد بن الحسن،‏ محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد؛ ناشر: دار المعارف الإسلامية، كتاب الغيبة للحجة، النص، ص 389

در یک جا اجتهاد می کنند نظر شخصی می دهند نظرشان باطل است برگرفته از همان عقیده فطَحی است ولی روایاتی که نقل می کنند آدم های ثقه هستند دروغ نمی گویند، و لذا مرحوم محمد تقی مجلسی می گوید «موثقٌ کالصحیح»

 مرحوم علامه مجلسی در بحار، جلد 72، صفحه 376 دارد. خاتمه مستدرک، جلد 2، صفحه 377 دارد. مرحوم آقای بروجردی در جامع احادیث شیعه، جلد 14، صفحه 430  دارد.

در هر صورت ...

این روایت و مشابه این روایت کاملاً منطبق با قرآن است.

(وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ)

و بر ظالمان تکيه ننماييد آتش شما را فرا گيرد.

سوره هود (11): آیه 113

هرگز تمایل به طرف (الَّذِينَ ظَلَمُوا) نداشته باشید. و حتی در همین اندازه که راضی باشید این ها چند ساعتی زنده بمانند همین هم خلاف شرع و حرام است به همین اندازه مبارزه با ظلم از دیدگاه اهل بیت مورد نهی قرار گرفته است.

 در روایت دیگر که خیلی روایت عجیبی است، عزیزان دقت کنند وسائل، جلد 17، صفحه 191 عیاشی در تفسیرش نقل کرده متأسفانه تفسیر عیاشی معمولاً سند ندارد ولی در جاهای دیگر روایاتی که عیاشی آورده با سند آمده در این تفسیر عیاشی که جدیداً چاپ شده با تحقیق آقای رسول محلاتی در پاورقی غالباً روایات عیاشی که در جای دیگر با سند آمده سندش را ذکر کرده است.

 عیاشی از علمای بزرگی بود که منزلش محل تردد علما و فقهای شیعه بوده یک سفره ی پهنی داشته و اطعام مفصلی می داده از علما پذیرایی می کرده است. در حقیقت خانه او، یک حوزه علمیه فعالی بود مرحوم عیاشی برای نشر معارف اهل بیت (علیهم السلام) زحمات زیادی کشیده سلیمان جعفری می گوید به امام هشتم گفتم:

«مَا تَقُولُ فِي أَعْمَالِ السُّلْطَانِ»

 در رابطه با عملکرد سلطان نظر مبارک تان چه است؟

«فَقَالَ يَا سُلَيْمَانُ الدُّخُولُ فِي أَعْمَالِهِمْ»

فرمود ای سلیمان کسی در حکومت مسئولیتی بپذیرد

«وَ الْعَوْنُ لَهُمْ وَ السَّعْيُ فِي حَوَائِجِهِمْ عَدِيلُ الْكُفْرِ‏»

این ها را کمک کند کارهایی که این ها دارند انجام بدهد این همسنگ کفر است.

این، تعبیر، تعبیر خیلی سنگینی است سندش نیست که ببینیم سنداً چطوری است یا نه؟ ولی همین تعبیری که قرآن دارد (وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ)!

«وَ النَّظَرُ إِلَيْهِمْ عَلَى الْعَمْدِ مِنَ الْكَبَائِرِ الَّتِي يُسْتَحَقُّ بِهَا النَّارُ»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج17، ص191 و 192، بَابُ تَحْرِيمِ الْوِلَايَةِ مِنْ قِبَلِ الْجَائِرِ إِلَّا مَا اسْتُثْنِي‏‏، ح12

نگاه کردن به این ها از روی عمد، یعنی کارهای این ها را مورد توجه قرار دادن، بیا و برویی دارند ارتشی دارند چنین و چنان هستند البته «وَالنَّظَرُ إِلَيْهِمْ عَلَى الْعَمْدِ» نه به این معناست که فقط به آن ها نگاه کند، نه! نگاه محبت آمیز به آن ها داشته باشد، نگاه تعجب به این ها داشته باشد این ها جزء کبائری است که استحقاق آتش جهنم را دارد.

این ها نمونه هایی بود از روایاتی که ائمه (علیهم السلام) در رابطه با بحث برخورد با حاکم ظالم دارند. این ها همان منطق قرآنی است و آیاتش را هم قرائت کردیم. این ها بر خلاف روایات جعلی است که اهل سنت در صحاح شان دارند.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها