2024 April 24 - چهار شنبه 05 ارديبهشت 1403
فتاوای علمای شیعه در وجوب مبارزه با حاکم ظالم
کد مطلب: ١٢٥٨٤ تاریخ انتشار: ١١ خرداد ١٤٠١ - ١٨:٤٧ تعداد بازدید: 194
دروس خارج » فقه الحکومه
فتاوای علمای شیعه در وجوب مبارزه با حاکم ظالم

جلسه پنجاه و پنجم 19 11 1400

 بسم الله الرحمن الرحیم

(جلسه پنجاه و پنجم 19 11 1400)

موضوع:  فتاوای علمای شیعه در وجوب مبارزه با حاکم ظالم  

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

پرسش:

...استاد راجع به خطبه عقد که حدیث داریم «النکاح سنتی»، اهل سنت می گویند خواندن خطبه عقد مستحب است.

پاسخ:

نه، عقد از واجبات است از ارکان عقد است یعنی اگر کسی عقد نخواند نکاح باطل و زنا است. در این هیچ شکی نیست. بعضی از آقایان شک می کنند که عقد حتما به عربی باشد، مگر در موارد ضروری غیر عربی هم می شود.

در عقد موقت افزون بر این که عقد از ارکان است مهر هم از ارکان است. یعنی اگر مهر معین نشود عقد باطل است. اما در عقد دائم اگر مهر معین نشود مهر المثل می آید.

اهل سنت نه تنها عقد را لازم می دانند بلکه تقریبا عموم آنان شاهد بر عقد را هم لازم می دانند. مثل طلاق می دانند یعنی اگر در عقد شاهد نباشد عقد باطل است.

پرسش:

حدیث «النکاح سنتی» می گوید اگر انجام دادی خوب است. اگر ندادی هم به سنت عمل نکردی.

پاسخ:

نه، در حدیث:

«النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي‏»

نام كتاب: جامع الأخبار( للشعيري)؛ نويسنده: شعيري، محمد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)،محقق / مصحح: ندارد، ناشر: مطبعة حيدرية، نجف، ص101

بحث، بحث اخلاقی است. در این که «النِّكَاحُ سُنَّتِي»، مراد از سنت در برابر فریضه نیست. یک مرتبه کلمه سنت می آید در برابر فریضه است این مستحبی می شود. می گوید فلان مسئله فریضه است یا سنت است. از فرائض است یا از سنن است. این جا سنت در برابر واجب است.

ولی در این روایت، بحث بحث کاملا اخلاقی است و هیچ ارتباطی به این مسئله ندارد. «النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي»؛ اصلا و کلا می گوید از اسلام بیرون رفته است این ها خیلی فرق می کند.

پرسش:

مگر حدیث تشویق به ازدواج نیست.

پاسخ:

چرا، مسئله اخلاقی است.

پرسش:

آیا اهل سنت عقد موقت را قبول ندارند؟

پاسخ:

نه، قبول ندارند. عقد موقت را حرام و زنا می دانند. یعنی اگر کسی در کشورهای عربی عقد موقت کند حد جاری می کنند.

پرسش:

این ها هم از این عقدها دارند مثل اسمش را نیار خودش را بیار!

پاسخ:

بله، این ها هم حدود هفت – هشت نوع عقد دارند عقد مسیار دارند، عقد مصیاف دارند و...

پرسش:

عزیزی سوال کرده:

 «ثُمَّ کَانَ بَدْوُ خُرُوجِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه السلام) الم اللَّهُ فَلَمَّا بَلَغَتْ مُدَّتُهُ قَامَ قَائِمُ وُلْدِ الْعَبَّاسِ عِنْدَ المص وَ یَقُومُ قَائِمُنَا عِنْدَ انْقِضَائِهَا بِالرفَافْهَمْ ذَلِکَ وَ عِهِ وَ اکْتُمْهُ» منظور این روایت چییست؟

پاسخ:

بسیاری از  روایت های مربوط به بحث قیام حضرت ولی عصر مخصوصا قبل از قیام حضرت سند ندارد.

فقط در همین اندازه که علائم قطعیه چیست و حتی نسبت به خروج دجال، صیحه آسمانی حضرت می فرماید شاید بداء بیاید و قطعی نیست، تنها چیزی که هیچ بدایی ندارد و صد در صد قطعی است خروج حضرت ولی عصر و آمدن حضرت است.

غیر از آمدن حضرت ولی عصر که:

«السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ، أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا»

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص590

دیگر علائم ظهور حتی مثل دجال  یا صیحه آسمانی که در مورد آن روایت داریم. می گوید شاید این ها به وقوع نپیوندد و بدا حاصل بشود. در مورد سفیانی هم همین طور می گوید شاید بدا حاصل بشود.

من چند جلسه برنامه در مورد علائم ظهور در مسجد حضرت زینب پردیسان داشتم، دوستان اگر فایل های آن جلسات را ببینند، خوب است.

راوی می گوید آقا جان! پس آیا در آمدن خود حضرت هم شاید بدا حاصل بشود اتفاق نیفتد از قطعیات است یا نه؟ می گوید این از قطعیات است وعده الهی است.

(إِنَّ اللَّهَ لَا يخْلِفُ الْمِيعَادَ)

به وعده رستاخيز و قيامت ايمان داريم.

سوره آل عمران (3):‌ آیه 9

پرسش:

دجال که از علائم قطعی ظهور نیست.

پاسخ:

بله، درباره دجال که  اصلا بحث است که شخصی است، یا فرهنگی است یا حادثه است. خدای عالم کار ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) را در یک شب همه مقدماتش را فراهم می کند.

«وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَة»

نام كتاب: إعلام الورى بأعلام الهدى( ط- القديمة)؛ نويسنده: طبرسى، فضل بن حسن‏ (تاريخ وفات مؤلف: 548 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: اسلاميه،‏ تهران‏: 1390 ق، ص427

مردم راحت خوابیده اند، فردا صبح بلند می شوند می بینند که عالم به هم ریخته، این صداهای آسمانی که می آید البته آن هم اگر بدا حاصل نشود که این صداها هم صداهای رحمانی است و هم صدای شیطانی است.

 ابتدا صدای رحمانی می آید و خبر از امدن حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می دهد. مردم از حضرت معجزه می خواهند و حضرت معجزه نشان می دهد و حتی برای بعضی از یاران شان معجزه نشان می دهد.

بعد از این که حضرت معجزه نشان داد تسلیم می شوند . و بعد شیاطین می آیند با آن قضایایی که نقل شده است. خروج سفیانی، صیحه آسمانی در تمام این ها طبق روایاتی که مرحوم شیخ در غیبت دارد شاید بدا حاصل بشود و اتفاق نیفتد. شاید هم اتفاق بیفتد .

آمدن حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) قطعی است که وعده الهی است و خدا هم:

(إِنَّ اللَّهَ لَا يخْلِفُ الْمِيعَادَ)

به وعده رستاخيز و قيامت ايمان داريم.

سوره آل عمران (3):‌ آیه 9

پرسش:

الان یک موجی در بعضی از استان ها راه افتاده مبنی بر این که کلید زدند عبور از سردار سلیمانی بعد پشت بندش این است  که هر حکومتی قبل از ظهور حضرت از بنی امیه بدتر هستند و لعن شده است.

روایات را ما ان شاء الله در همین بحث فقه الحکومه مطرح خواهیم کرد یکی از بحث هایی که ما داریم:

«كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص295

مفصل تمام روایات را هم سندا و هم دلالتا بررسی می کنیم. قول دادیم و بحث خواهیم کرد.

آغاز بحث...

روایات اهل سنت به صراحت اعلام می کنند در برابر حکومت ها هر چه هست باید ما در برابر ظالم سر تسلیم فرود بیاوریم، هرگونه قیام در برابر ظالم خلاف شرع و حرام است.

آیات را دیروز عرض کردیم اجازه بدهید اول فتاوای فقهای شیعه را بیان کنیم.

امام (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب تحریر الوسیله تعبیری دارد اول اقوال را بیاوریم بعد روایات را بررسی می کنیم. در جلد 1، صفحه 473، مسئله 10

«لو كان سكوت علماء الدين ورؤساء المذهب أعلى الله كلمتهم موجبا لجرأة الظلمة على ارتكاب سائر المحرمات وإبداع البدع يحرم عليهم السكوت، ويجب عليهم الانكار وإن لم يكن مؤثرا في رفع الحرام الذي يرتكب»

كتاب: تحرير الوسيلة؛ نويسنده: السيد الخميني (وفات : 1410)، ناشر: دار الكتب العلمية

ایران قم: 1390 ق، ج1، ص473

از این واضح تر و روشن تر؟! بر تمام علمای دین هست که در برابر ظلمه و ارتکاب محارم سکوت نکنند انکار بکنند و اعتراض بکنند و اگر چه اعتراض شان مؤثر هم نباشد.

 بر خلاف آن فتوایی که ما نقل کردیم بعضی از دوستان هم اشکال می کردند پس نظر فقهای شیعه هم، همین است اگر ما قیام کردیم قیام ما اثر گذار بود باعث نابودی ظلم شد می شود اگر نه باعث نابودی ظلم نشد ضررش بیشتر است.

نه! مرحوم امام می فرماید اصلاً کاری نداریم این حکومت تغییر بکند یا تغییر نکند، حاکم ظالم از ظلمش دست بر دارد یا دست بر ندارد وظیفه ما انکار هست انکار قولی، فعلی آن انکارش را هم آقایان در امر به معروف و نهی از منکر آوردند.

 انکار مراحلی دارد، حتی امام را سال 42 دستگیر کرده بودند یکی از ساواکی ها سوال می کند شما با کدام نیرو قیام کردی؟ ایشان می فرماید که نیروهای من هنوز در گهواره هستند. این دیگر کاملاً مشخص بود بعد از گذشتن چندین سال این اعتراضات نتیجه داد.

 مرحوم صاحب حدائق (رضوان الله تعالی علیه) در جلد 18 حدایق دارد:

«الظاهر من الأخبار الواردة في هذا المقام ، هو عموم تحريم معونتهم بما يحرم وما لا يحرم»

از اخبار ما استفاده می کنیم هرگونه مساعدت حاکم ظالم حرام است. حالا مساعدت در کارهای حرام باشد یا در کارهای غیر حرام باشد!

الحدائق الناضرة؛ نويسنده : المحقق البحراني (وفات : 1186) ناشر : مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ج18، ص119

پرسش:

استاد بحث معونت با بحث قیام دو تا بحث است.

پاسخ:

همه را بعداً دسته بندی می کنیم می گوید حاکم ظالم دارد برای حج نیرو می برد شما می خواهید برای حج کمک کنید می گوید حرام و خلاف شرع است.

 این می خواهد بگوید هرگونه چیزی که موجب تقویت آن ها باشد حرام است، وقتی از آن طرف حرام باشد نقیضش می شود مخالفت کردن و واجب است.

کتاب سرائر ابن ادریس حلی، -متوفای 598 نوه دختری شیخ طوسی- در جلد 2

«ومعونة الظالمين، وأخذ الأجرة على ذلك، محرم محظور»

كتاب: السرائر؛ نويسنده: ابن إدريس الحلي (وفات : 598)، تحقيق: لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة1410، ج2، ص222

که البته بعضی ها عبارت های دیگری دارند. مرحوم شهید در دروس می گوید:

«ما حرم لعينه كالغناء و...وإعانة الظالم في الظلم لا في غيره من مهماته»

كتاب: الدروس الشرعية في فقه الإمامية؛ نويسنده : الشهيد الأول (وفات : 786)، تحقيق: مؤسسة النشر الإسلامي، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ج3، ص163

 

محقق کرکی (رضوان الله تعالی علیه) در جلد 4 جامع المقاصد می گوید:

«ما نص الشرع على تحريمه عينا: ...ومعونة الظالمين في الظلم»

كتاب: جامع المقاصد؛ نويسنده: المحقق الكركي (وفات : 940)، تحقيق: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث - قم المشرفة 1408، ج4، ص25

شما بیاید این ها را در برابر فتاوای علمای اهل سنت قرار بدهید با روایات اهل سنت که می گوید ما باید در برابر ظلم این ها سر تسلیم فرو بیاوریم.

«وإن ضربك فاصبر وإن حرمك فاصبر وإن أراد أمرا ينقص دينك فقل سمعا وطاعة دمي دون ديني ولا تفارق الجماعة»

السنة؛ اسم المؤلف: أبو بكر أحمد بن محمد بن هارون بن يزيد الخلال الوفاة: 311 هـ، دار النشر: دار الراية - الرياض - 1410هـ - 1989م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د.عطية الزهراني، ج1، ص111

ما داریم این ها را در برابر این فتاوا قرار می دهیم. شهید ثانی در شرح روضة البهیه شرح لمعه دارد:

«و معونة الظالمين بالظلم كالكتابة لهم و احضار المظلوم ونحوه»

نام کتاب: الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (سلطان العلماء) نویسنده: الشهيد الثاني    ج 1، ص 272

صاحب ریاض (رضوان الله تعالی علیه) درباره یکی از محرمات می گوید:

«معونة الظالمين والركون اليهم»

كتاب: رياض المسائل؛ نويسنده: السيد علي الطباطبائي (وفات: 1231)، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، قم: 1422، ج15، ص250

شیخ طوسی در النهایة:

«ومعونة الظالمين واخذ الاجرة على ذلك محرم محظور»

كتاب: النهاية في مجرد الفقه والفتاوى؛ نويسنده: الشيخ الطوسي (وفات : 460)، ناشر: انتشارات قدس محمدي – قم، 365

شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه) المقنعة:

«ومعونة الظالمين على ما نهى الله عنه حرام»

المقنعة؛ مفيد، محمد بن محمد، محقق و مصحح: ندارد، ناشر: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد - رحمة الله عليه - قم، ص589

محقق حلی در شرایع:

«ما هو محرم في نفسه ومعونة الظالمين بما يحرم»

کتاب: شرائع الإسلام؛ نويسنده: المحقق الحلي (وفات: 676) تحقيق: مع تعليقات: السيد صادق الشيرازي، ناشر: انتشارات استقلال – طهران، چاپ: أمير - قم  1409، ج2، ص 264

مرحوم نراقی در مستند:

«وصحيحة أبي حمزة: إياكم وصحبة الظالمين ومعونة الظالمين»

كتاب: مستند الشيعة؛ نويسنده: المحقق النراقي (وفات : 1244)، تحقيق: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث - مشهد المقدسة، ناشر: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث – قم: 1418، ج14، ص153

مرحوم شیخ انصاری (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب مکاسب دارد:

«وأما معونتهم في غير المحرمات، فظاهر كثير من الأخبار حرمتها أيضا»

كتاب: كتاب المكاسب؛ نويسنده: الشيخ الأنصاري (وفات : 1281)، تحقيق: مجمع الفكر الإسلامي/ لجنة تحقيق تراث الشيخ الأعظم، ناشر: المؤتمر العالمي بمناسبة الذكرى المئوية الثانية لميلاد الشيخ الأنصاري، چاپ: مؤسسة الهادي – قم: 1417، ج2، ص54

تمام این فتاوایی که ما از فقهای شیعه داریم ملاحظه می کنیم می بینیم در رابطه با ظلم یک موضع گیری خاصی داشتند که اولاً تأیید این ها را چه در کارهای شرعی، چه در کارهای غیر شرعی خلاف شرع می دانند.

 کمک کردن به این ها چه کمک در کار ظلم باشد چه در کار غیر ظلم باشد آقایان غالباً یا بعضاً حرام می دانند. اخذ اجرت از ظالم را هم خلاف شرع می دانند.

یعنی از مجموع فتاوای فقهاء ما می خواهیم این را استفاده کنیم که:

(وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ)

و بر ظالمان تکيه ننماييد، که موجب می ‌شود آتش شما را فرا گيرد؛

سوره هود (11): آیه 113

هرگونه رکون و هرگونه تمایل به ظالم، مساعدت ظالم، تسلیم در برابر ظلم ظالم خلاف شرع و حرام است. این عصاره فتاوای فقهای شیعه است شما این فتاوا را در برابر فتاوای بزرگان اهل سنت (مفتیان شان) که که نقل کردیم ، قرار دهید که می گویند: اصلاً ما حق اعتراض نداریم باید تأیید بکنیم و حتی اگر حاکم خلاف شرع هم می کند ما حق نهی از منکر هم نداریم چون او به وظیفه اش عمل می کند.

«عليهم ما حُمِّلُوا وَعَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1474، ح 1846

فردای قیامت خدا هر چه خواست برای نتیجه کارشان انجام می دهد وظیفه شما هم تحمل کردن ظلم است به خاطر این تحمل ظلم هم خدا به شما پاداش می دهد. یعنی این عصاره فتاوای اهل سنت بویژه وهابیت معاصر است.

 ما آوردیم حتی فیلمش را دوستان ما در شبکه پخش کردند که می گوید اگر دیدید یک حاکم ظالم در تلویزیون آمده نیم ساعت زنا می کند، هیچ کسی حق اعتراض ندارد. نیم ساعت مشغول خوردن شراب است کسی حق اعتراض ندارد! در تلویزیون عذر می خواهم لواط می دهد دیگر از این بدتر! هیچ کسی حق اعتراض ندارد. مشخص است که این روایات منشأ حدیثی نبوی ندارد؛ یعنی اگر کسی، اندکی عقل داشته باشد کاملاً متوجه می شود که حکومت ها این روایات را برای جلوگیری از هرگونه قیام جعل کردند.

برای جلوگیری از هرگونه اعتراض در برابر حکومت جائر (نستجیر بالله) رسول اکرم نمی آید بر خلاف قرآن سخن بفرماید که خدا در آن می فرماید:

(وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ)

و بر ظالمان تکيه ننماييد، که موجب می ‌شود آتش شما را فرا گيرد؛

سوره هود (11): آیه 113

 (لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ)

لعنت خدا بر ستمگران باد!

سوره اعراف (7): آیه 44

ما 10- 12 تا آیه در قرآن، لعنت و ... در مواجهه با ظالم داریم نبی مکرم (سلام الله علیه) بخواهد بر خلاف قرآن حکومت ظالم را تأیید بکند.

 حتی حجاج ابن یوسف ثقفی در مسجد کوفه سخنرانی می کند می گوید خدای عالم هرگونه تکلیف را از خلفاء بر داشته، این ها آزاد هستند نماز خواندند یا نخواندند روزه گرفتند یا نگرفتند حج رفتند یا نرفتند. می گوید حکام و خلفا ظل الله در زمین هستند.

«السلطان ظل الله»

حتی به صراحت می گوید خلیفه، مقامش از پیغمبر بالاتر است! رسول الله است نامه رسان بوده پیام خدا را به مردم رسانده؛ ولی عبدالملک خلیفة الله است فرق است بین خلیفة الله و رسول الله علناً می گوید یعنی 10-12 تا روایت در این زمینه اهل سنت آورده اند این ها را ما چه کار کنیم؟!

مسئله مهم این است که این ها در عصر حاضر در حکومتی مثل اردن، عربستان سعودی می گویند هرگونه مخالفت با حکومت خلاف شرع و حرام است. ولی وقتی به عراق، سوریه، لبنان یا مصر می رسند، می گویند این حکومت، حکومت فاسد است باید قیام کنیم این ها را از کار بیاندازیم حکومت جدیدی راه بیاندازیم یعنی یک بام و دو هوا؛

اگر واقعاً این روایات، روایات نبوی است در برابر حکومت ظالم باید تحمل کرد:

«عليهم ما حُمِّلُوا وَعَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1474، ح 1846

همه جا باید یکنواخت باشد. اگر نه این طوری نیست باید همه جا خلاف شرع باشد.

 در صدر اسلام می بینید آقایان در رابطه با قضیه قیام در برابر امیر المؤمنین (سلام الله علیه) چه برخوردی دارند؟ حتی علمای اهل سنت، حتی وهابی ها را کنار بگذارید ببینید علمای اهل سنت که غالباً‌ معتقد هستند حق با امیر المؤمنین بود، -آن ها که تشکیک در حقانیت امیر المؤمنین می کنند این ها جزء علقه مضغه هایشان هستند-

یعنی 90 درصد فقهای اهل سنت آن ها که واقعاً حرف شان ارزش دارد می گویند حق با امیر المؤمنین بوده؛ ولی طلحه و زبیر و عایشه و معاویه اجتهاد کردند در اجتهادشان خطا کردند و ثواب هم بردند!

 چه شد؟! شما که می گفتید:

«من خَرَجَ من الطَّاعَةِ وَفَارَقَ الْجَمَاعَةَ فَمَاتَ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1476، ح 1848

«ومن خرج من الطاعة شبرا متعمدا فقد خلع ربقة الإسلام من عنقه»

السنة؛ اسم المؤلف: عمرو بن أبي عاصم الضحاك الشيباني الوفاة: 287، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1400، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ج2، ص500، ح1050

از آن طرف در رابطه با قیام کنندگان و قاتلان عثمان می گویند:‌ همه اراذل و اوباش بودند! همه اهل جهنم بودند همه چنین و چنان بودند؛ یعنی آدم واقعاً نمی داند چه کار بکند؟ در رابطه با قضیه قتل خلیفه دوم دارند که قاتلش مجوسی بوده مگر خودتان در صحیح بخاری ندارید:

«أَخْرِجُوا الْمُشْرِكِينَ من جَزِيرَةِ الْعَرَبِ»

مشرکین را از جزیرة العرب بیرون کنید.

زمان ابوبکر این مشرک را از مدینه بیرون نکردند چون در صحیح بخاری است در همان حدیث قرطاس است.

«أَخْرِجُوا الْمُشْرِكِينَ من جَزِيرَةِ الْعَرَبِ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1111، ح2888

این آقای ابو لؤلؤ مجوسی مشرک تا اواخر عمر خلیفه دوم سال 23 هجری در مدینه چه کار می کرد؟ چرا این را از مدینه بیرون نکردند؟ آیا خلاف دستور پیغمبر انجام ندادند؟

ببینید این تناقض و پارادوکسی که در عقائد این هاست، خیلی واضح است. یک دفعه عرض کردم آیت الله جوادی آملی به من می فرمود فلانی شما موظف هستید این حقایق را برای جوان های اهل سنت بگویید اگر این ها را نگویید همین جوان های اهل سنت فردا سر پل صراط جلوی شما را می گیرند از شما شکایت می کنند.

علما و بزرگان شان که نمی گویند اگر شما هم نگویید فردای قیامت گیر هستید البته در گفتنش هم باید یک مقداری دقت بشود که محترمانه، مؤدبانه و مستدل باشد، با چهار تا فحش و ناسزار و توهین و غیره عجین نشود که نتیجه معکوس می دهد.

 امروز جامعه ما طوری است که نه تنها یک جوان سنی بلکه یک جوان شیعه وقتی می بیند منِ روحانی علیه مخالف با فحش عقده ام را خالی کنم، این جوان شیعه دیگر به حرف من گوش نمی دهد. این جوان شیعه می گوید اگر این آقای روحانی که امروز در شبکه در فلان منبر حرف درست و حسابی دارد چرا فحش می دهد؟

 یعنی فحش دادن و توهین کردن امروز در جامعه قابل قبول نیست. اگر در گذشته یک چیزی بود ما کاری نداریم، ولی امروز در جامعه بحث تند، اهانت، فحش، ناسزا را جوان های شیعه از ما نمی پذیرند و از ما فرار می کنند. ما باید همان روش

(فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَينًا لَعَلَّهُ يتَذَكَّرُ أَوْ يخْشَى)

اما بنرمي با او سخن بگوييد؛ شايد متذکر شود، يا (از خدا) بترسد!

سوره طه (20): آیه 44

چه با سنی،‌ چه با وهابی، چه با مسیحی، چه با دیگر فِرَق انحرافی باید رعایت کنیم ائمه چه کار می کردند؟ ما باید الگوی مان ائمه (علیهم السلام) باشد که این ها با مخالفین برخوردشان چگونه بوده است.

 البته این را هم خدمت تان عرض کنم ائمه (علیه السلام) برخوردشان با مخالفین کاملاً حساب شده است؛ ولی با بعضی از خودی هایی که در درون سنگر شیعه فتنه گری می کردند، ائمه (علیهم السلام) با این ها برخوردشان خیلی تند بود.

مثلاً وقتی حضرت سخنرانی می کند اشعث ابن قیس شروع می کند جلوی مردم فتنه گری کردن به حضرت علی اعتراض می کند یا علی این حرفی که داری میزنی این به نفع تو نیست به ضرر تو است حضرت می فرماید:

«حَائِكٌ ابْنُ حَائِكٍ مُنَافِقٌ ابْنُ كَافِر»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص61

از کجا تو تشخیص دادی در این که این حرف به ضرر من است یا نه؟ یا بعضی از افرادی که کارشان جعل حدیث بوده یعنی می آمدند مکتب را زیر سوال می بردند مثلاً‌:

«وَ لَعَنَ يُونُسَ بْنَ ظَبْيَانَ أَلْفَ لَعْنَةٍ يَتْبَعُهَا أَلْفُ لَعْنَةٍ»

رجال الكشي إختيار معرفة الرجال؛ كشى، محمد بن عمر ناشر: مؤسسة نشر دانشگاه مشهد محقق/ مصحح: طوسى، محمد بن حسن / مصطفوى، حسن‏، ص264

یعنی نسبت به این طور افرادی که در درون، مکتب را زیر سوال می بردند برخورد ائمه (سلام الله  علیهم اجمعین) کاملاً متفاوت است این ها را باید خوب دقت بکنیم.

من معتقد هستم باید مطالب را برای این خودی ها با بیان لَیّن مطالب بیان کرد و اگر بعضی از موارد نیاز است یک برخورد تندی باشد این برخورد تند را ما به عهده حکومت بگذاریم.

ما نباید با فحش و داد و فریاد و توهین کردن با این ها برخورد کنیم. چون در این صورت مظلوم نمایی می کنند و از وجود این ها بت ساخته بشود. این خلاصه بحث بود که خدمت تان عرض کردم.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها