(جلسه بیست و نهم 013 9 1400)
موضوع: ابن تیمیه و لزوم اطاعت از حاکم
اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصير
از عزیزان عذر خواهی میکنم، امروز اسکای روم با مشکل مواجه شد. ما خودمان هم نتوانستیم وارد بشویم، ان شاء الله به حول و قوه الهی از فردا درس حضوری خواهد بود. مدرسه دار الشفاء، مدرس شماره 4 همان مدرسی که سالهای قبل بودیم.
بحثمان در رابطه با شبهات علی عبدالرزاق بود، و رسیدیم به این بحثی که آقای محمد عبده داشت ایشان می گوید: انتخابات حکومتی است که مشروعیت دارد مردم هستند که حاکم را معین میکنند و مردم هستند که حاکم را اگر دیدند صلاح نیست و طبق وظیفه عمل نمیکند عزل میکنند.
ما بخش اول را در یکی دو جلسه مطرح کردیم که با مبانی اهلسنت نمیسازد و بخش دوم هم گفتند مردم اگر دیدند حاکم اسلامی مسیر درستی نمیرود حاکم را عزل میکنند.
عرض کردیم این هم با مبانی اهلسنت نمیسازد، حتی با اجماعی که اهلسنت در طول تاریخ دارند. یا در حد 90 درصد علما و فقهای اهلسنت بر این عقیده هستند که اگر حاکم اسلامی ظالم هم باشد و رعایت حقوق مردم را نکند و بر مردم تعدی و ستم بکند مردم حق اعتراض ندارند. در صحیح مسلم، صحیح بخاری و صحاح دیگرشان آمده است.
جلسه قبل به حرفی از آقای نووی فقیه امت متوفای 676 رسیدیم در شرح صحیح مسلم، جلد 12 ایشان میگوید:
«قال العلماء»
یعنی کل علماء هر کدام از امراء دعوت به بدعت یا گمراهی کنند،
«كالخوارج والقرامطة وأصحاب المحنة»
مثل خوارج و قرامطه و اصحاب المحنه!
آن هایی که برای مردم درد سر درست کردند مثل محنت خلق قرآن و جبر و تفویض و امثال اینها.
«وفي حديث حذيفة هذا لزوم جماعة المسلمين وإمامهم ووجوب طاعته وإن فسق وعمل المعاصي من أخذ الأموال وغير ذلك»
در حدیث حذیفه است که باید همراهی با جماعت مسلمین و با امام مسلمین و وجوب طاعت مسلمین را داشته باشیم اگر چه فاسق باشد و گناه بکند اموال مردم را به زور تصرف کند.
«فتجب طاعته في غير معصية»
اطاعت او واجب است در مسائلی که غیر معصیت باشد.
صحيح مسلم بشرح النووي؛ اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392، الطبعة: الطبعة الثانية، ج 12، ص237
کلمه غیر معصیت را ایشان اضافه کرده در روایت غیر معصیت ندارد. ایشان قرامطه و خوارج گفت قرامطه چه کسانی هستند؟ ابن تیمیه در مجموع فتاوا، چاپ عربستان سعودی، جلد 35 میگوید قرامطه ای که در سرزمین عراق قیام کردند.
«كانوا سلفا لهؤلاء القرامطة ذهبوا من العراق إلى المغرب ثم جاؤا من المغرب إلى مصر»
همین قرامطه ای که میگوید امروز هستند ما داریم میبینیم طرف مغرب رفتند از آنجا به مصر آمدند
«فإن كفر هؤلاء و ردّتهم من أعظم الكفر والردة»
کفر و ارتداد اینها از بزرگترین کفرها و ارتداد است.
«وهم أعظم كفرا و ردّة من كفر اتباع مسيلمة الكذاب ونحوه من الكذابين»
قرامطه کفرشان از کفر اتباع مسیلمه کذاب که ادعای نبوت میکرد و نحو او از کذابین بیشتر است.
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج35، ص139
ولذا این تعبیر خیلی تعبیر سنگینی است که کفر قرامطه از کفر مسیلمه کذاب بدتر است. خواندیم که آقای نووی میگوید خوارج و قرامطه اگر چه فاسق باشند و عمل به معاصی کنند واجب است از آنها اطاعت کنیم.
ابن عبد البر کتابی دارد به نام «الاستذكار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار»، در جلد 5 می گوید:
«وأما جماعة أهل السنة وأئمتهم»
این هم اجماع مفصلی است که ادعا میکنند.
«فقالوا هذا هو الاختيار»
نظر منِ ابن عبد البر این است که:
«أن يكون الإمام فاضلا عالما عدلا محسنا قويا على القيام كما يلزمه في الإمامة فإن لم يكن»
اگر اینطوری نبود عادل، عالم، محسن نبود
«فالصبر على طاعة الإمام الجائر أولى من الخروج عليه»
تحمل اطاعت امام جائر بهتر از قیام بر ضد او است.
«لأن في منازعته والخروج عليه استبدال الأمن بالخوف وإراقة الدماء وانطلاق أيدي الدهماء »
در قیام علیه حاکم جائر امنیت جامعه به هم میریزد، خونها به هم میریزد افراد ارذال و اوباش دستشان باز میشود.
«وتبييت الغارات على المسلمين والفساد في الأرض»
اینکه شبانه بریزند اموال مسلمین را غارت کنند و فساد در ارض باشد
«وهذا أعظم من الصبر على جور الجائر»
این گناه و مصیبت خیلی بزرگتر است از اینکه ما در برابر جور جائر صبر کنیم.
الاستذكار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار؛ اسم المؤلف: أبو عمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر النمري القرطبي الوفاة: 463هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 2000م، الطبعة: الأولى، تحقيق: سالم محمد عطا-محمد علي معوض، ج5، ص16
جناب آقای محمد عبده و آقای علی عبدالرزاق و دیگر کسانی که این مسیر را انتخاب کردهاید! آیا شما که خود را اهلسنت میدانید درباره ی این مطالب نظرتان چیست؟
آنها که خودشان را شیعه میدانند مثل آقای حائری و کدیور و امثال اینها تکلیفشان خیلی روشن است و ما ادله قوی و محکم هم بر امامت ائمه (علیهم السلام) و هم بر ولایت فقیه و امثال این و همچنین حکومت انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) داریم.
ما به هیچ وجهی در این زمینه مشکلی نداریم ولی اینها شعارهایی می دهند که به هیچ وجهی با مبانی بزرگانشان تطبیق نمیکند.
ابن عبدالبر همچنین در کتاب «التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد» می گوید:
«وأما أهل الحق وهم أهل السنة فقالوا هذا هو الاختيار أن يكون الإمام فاضلا عدلا محسنا ...وذلك أعظم من الصبر على جوره وفسقه والأصول تشهد»
...اصول اسلامی و عقل و دین شهادت میدهد
«والعقل والدين»
عقل و دین شهادت میدهند
«أن أعظم المكروهين أولاهما بالترك»
اگر با دو تا فساد مواجه شدیم هر کدامی از این فسادها سنگین بود او را باید ترک کنیم.
«اقل فساداً» را ما باید انتخاب کنیم بعد بحث دیگری را مطرح میکند
«وكل إمام يقيم الجمعة والعيد ويجاهد العدو ويقيم الحدود على أهل العداء وينصف الناس من مظالمهم بعضهم لبعض وتسكن له الدهماء وتأمن به السبل فواجب طاعته في كل ما يأمر به من الصلاح أو من المباح»
التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد؛ اسم المؤلف: أبو عمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر النمري الوفاة: 463، دار النشر: وزارة عموم الأوقاف والشؤون الإسلامية - المغرب - 1387، تحقيق: مصطفى بن أحمد العلوي ,محمد عبد الكبير البكري، ج 23، ص 279
این مسئله طبیعی است کسی در آنجا حرفی ندارد. بعد ما به حرف ابن تیمیه حرانی میرسیم ابن تیمیه در رابطه با اطاعت از حاکم جور حرف خیلی مفصلی دارد.
ایشان روایت صحیح مسلم را که قبلاً هم عرض کردیم که آقای عبدالله عمر پیش حاکم مدینه میآید میگوید آمدم حدیثی را که از رسول الله شنیدهام برای شما بگویم و آن هم این است:
«من خَلَعَ يَدًا من طَاعَةٍ لَقِيَ اللَّهَ يوم الْقِيَامَةِ لَا حُجَّةَ له»
و این قضیه را هم عرض کردیم در رابطه با قیام مردم مدینه است. قضیه حرّه که در آن قضیه 700 نفر از صحابه به شهادت رسیدند، 3 شبانه روز مسلم ابن عقبه، نوامیس مسلمانها را بر سپاهیانش حلال کرد، به تبعیر ابن کثیر بیش از هزار فرزند نامشروع متولد شد.
در اینجا ایشان آمده افاضه میفرمایند که پیغمبر فرموده هر کس از بیعت امام یعنی بیعت یزید ابن معاویه دست بردارد فردای قیامت هیچ دلیل و حجتی ندارد. اگر کسی در این قیام، علیه حاکم بمیرد مرگش، مرگ جاهلی است.
ابن تیمیه همین روایت را میآورد البته خیلی مفصل است ما بخشی از آن را عرض میکنیم مابقیاش ان شاء الله برای جلسات بعدی میماند و من از عزیزان تقاضا دارم عبارت ابن تیمیه را به عنوان یک نظریه پرداز وهابیت دقت بکنند خیلی مهم است مجموع فتاوا، جلد 35، صفحه 12، چاپ عربستان سعودی
«وأما أهل العلم والدين والفضل»
علما، آنهایی که دیانت دارند آنهای که صاحب فضل هستند
«فلا يرخصون لأحد فيما نهى الله عنه من معصية ولاة الأمور وغشهم»
این علمای اسلام و علمای اهل دیانت و اهل فضل برای احدی هرگز رخصت نمیدهند در آن مواردی که خدای عالم از معصیت ولات امور نهی کرده است.
حالا این: «نهى الله عنه من معصية ولاة الأمور»؛ قرآن غیر از این را میگوید چگونه ایشان جرأت میکند این روایات جعلی و نادرست و ساختگی که با روح قرآن منافات دارد با عقل و خرد منافات دارد را ذکر میکند؟ که اگر حاکم اسلامی زنا هم بکند لواط هم بکند در تلویزیون نیم ساعت مشغول عمل منافی عفت هم باشد باید از او تبعیت کرد. قرآن میگوید:
(وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ)
و بر ظالمان تکيه ننماييد، که موجب ميشود آتش شما را فرا گيرد
سوره هود (11): آیه 113
در هر صورت ...
رخصت نمیدهند کسی با ولات امر معصیت کند و به آنها خیانت کنند.
«والخروج عليهم »
بر اینها قیام کند
«بوجه من الوجوه»
به هیچ وجه!
یعنی هیچ نوعی مخالفت، خیانت و خروج بر ولات امر جایز نیست
«كما قد عرف من عادات أهل السنة والدين قديما وحديثا»
همانطوری که این از روش و سیره اهلسنت و دیانت قدیماً و حدیثاً بوده است.
یعنی ایشان میگوید در قرن 8 که ما زندگی میکنیم تا الان علمای اهلسنت، نظرشان این بوده و بعد میگوید:
«ومن سیرة غیرهم»
سیره غیر اهلسنت هم این بوده است.
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج 35، ص 12
حالا مراد از غیر اهلسنت چه است؟ مرادشان اگر شیعه است قطعاً شیعه چنین مبنایی ندارد. ان شاء الله روایات را میخوانیم روایات متعدد در مبارزه با ظلم داریم که حضرت امیر فرمودند:
«كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص421
یا اگر کسی بر ظلم ظالم تحمل کند با خود ظالم محشور میشود و حتی برای ظالم کمک کند، مداد ظالم را بتراشد خودکار و قلمی دست ظالم بدهد کاغذی در اختیار ظالم قرار بدهد در ظلم ظالم و جنایات او شریک است.
بعد ایشان یک بحث دیگری را مطرح میکند که:
«وقد ثبت في الصحيح عن بن عمر»
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج 35، ص 12
ان شاء الله الباقی بحثمان را به حول و قوه الهی فردا در مدرسه دار الشفاء در خدمت بزرگواران هستیم. همه عزیزان را به خدای منان میسپارم التماس دعا. موفق و مؤید باشید ان شاء الله.